چکیده :
انسان به عنوان اشرف مخلوقات و برتر موجودات دارای ویژگی ها و صفاتی است، که این موجود را از سایر موجودات برتر ساخته است. یکی از خصوصیات و برتری ها داشتن عقیده و نظر و آراء درباره دنیا و آخرت است که اضولاً انسان کیست؟ و از کجا آمده است؟ و به کجا خواهد رفت؟ و هدف از این خلقت چیست؟
همه این سوالات و پاسخ ها در ویژگی دنیداری و فطرت خداجویی وی به ودیعه نهاده شده است. موضوع دین و دین مداری و اعتقاد به باورهای دینی و انجام مراسک و مناسک دینی از جمله اعتقاد به اصول دین و تعهد و تقید به آنها و انجام فروع دین چون نماز یا روزه، حج، جهاد، خمس، زکات، امر به معروف و نهی از منکر، تولی و تبری، از جمله این باورهاست. از لحاظ اعتقادی هم انسان قادر به شناخت رمز و رموز خلقت به تنهایی نیست مگر از طریق سالکان و پیامبران و امامان و پیشوایان دینی و صاحب امر و ولایت که در اسلام و مذهب شیعه به فقه و فقها و آثار و دستورات قوانین اجرایی آنها تحت عنوان رساله احکام و سایر ادعیه و دعاها که تحت عنوان باورهای دینی تعریف می شود.
حال سوال این است، که آیا باورهای دینی در ازدواج موفق هم تأثیر دارد؟
پاسخ محقق و فرضیه پژوهشگر این است که باورهای دینی در موفقیت ازدواج تأثیر دارد. یعنی زوجین که دارای باورهای دینی و مذهبی هستند و خدا و وحی و قرآن و تعالیم قرآنی را در زندگی مشترک موثر می دانند با صبر و حلم و قضا و قدر و حکم الهی و احتراز از خودپسندی و غرور و دنیاپرستی و توجه به ارزش والای انسانی و تقدس ازدواج و نسل آینده همه سختی های زندگی را به عنوان حلاوت و شیرینی زندگی به جان می خرند و تحمل سختی ها و مرارت ها و ناملایمات را به قیمت اجر نهایی و تقدیر الهی و صواب اخروی تحمل می کنند و طلاق و جدایی را فقط به خاطر مثلاً نداشتن ماشین یا فلان ویلا یا فلان مسافرت یا فلان مد و هنرپیشه انجام نمی دهند و حجاب و احترام به شوهر و تربیت آینده فرزندان را یک تکلیف و وظیفه الهی و انسانی و اخروی حتی در شرایط سخت و فقیرانه و ضعیفانه می پذیرند و هزاران شرایط از این نمونه ها که ثابت شده است کسانیکه در باورهای دینی و ارزش های مذهبی و اعتقادات آرمانی و آسمانی جدیت دارند. دارای زندگی آرام و دلپسند و پسندیده و متعادل و الگو و سالم و طبیعی هستند، حتی از کوچکترین امکان مالی و شغلی و تربیتی خدا را شکرگزار هستند و حتی بلاها و مصیبت ها را تقدیر الهی می پندارند و آن را آزمایش الهی می شمارند. به همان دلایل در تحقیق حاضر تعداد 400 نفر زوج در دو گروه شامل گروه اول که دارای باورهای دینی بالای نمره 10 هستند و زوجینی که دارای باورهای دینی زیر 10 هستند. چون 20 سوال برای ارزیابی باوردینی و طلاق منظور شده و هر سوال 1 نمره منظور شده پس از استخراج اطلاعات به آسانی نمره تعداد 400 نفر در 2 نمره باور دینی و طلاق یا ادامه زندگی محاسبه شده است. و پس از جمع بندی از طریق ضریب همبستگی اعتبار و معنی داری این فرضیه ها به اثبات رسیده است و در نهایت پس از تحلیل یافته ها و ارائه مشکلات تحقیق به پیشنهاداتی اشاره و با منابع و مأخذ به پایان رسیده است. ضمن اینکه در فصل دوم به مبانی نظری و پیشینه نیز اشاره شده است.
فصل اول :
مقدمه
اهمیت و ضرورت
اهداف
فرضیه ها
متغیرهای تحقیق
تعاریف واژه ها و اصطلاحات
مقدمه :
در جوامع و اقوام و فرهنگ های مختلف با زبان و رنگ و الفبا و حتی دین و اعتقادات متفاوت مسئله ازدواج یک موضوع مشترک و عمومی است تنها تفاوت شاید در نوع برگزاری و اجرای آیین ازدواج است.
ازدواج از ابعاد مختلف در مکاتب و فلسفه های مختلف مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. ابعاد اجتماعی، ابعاد فردی، ابعاد اقتصادی، ابعاد فرهنگی و ارتباطی نمونه های برجسته این بررسی ها هستند.
اما نباید از ارتباط اعتقادات و دیدگاه دینی به موضوع ازدواج نیز غافل بود. و می توان گفت در طول قرن های گذشته اهمیت تأثیر دین و دینداری در ازدواج کم تر از بقیه زمینه ها نبوده است.
رابطه باورهای دینی و موفقیت ازدواج مسئله بسیار مهمی است که در مباحث تاریخی و اجتماعی و فلسفی و حیت فیزیولوژیکی نیز از آن ذکر شده است. زیرا اگر در یک دیدگاه مذهبی و دینی ازدواج خواهر و بردار مباح و پسندیده باشد. مسلم است تاثیرات فیزیولوژیکی آن که ترکیبات پیچیده RNA , DNA در نسل های نزدیک به هم کاملاً با افراد دیگر متفاوت و زمینه بیماری ها و خطرات متعدد دیگری در ادامه نسل به وجود می آورد. برای محققان مهم است. حتی در یک باور دینی ( حتی اسلام) ازدواج در سنین بسیار پایین (8 ساله) برای دختران و (14 ساله) برای پسران تأکید شده است. در این حالت در دنیای امروزی که دختران 8 ساله حتی ایضای گویش زبان مادری را کاملاً در مدرسه به علت ناتوانی یاد نگرفته اند. چه خواهد شد؟
و پسران 14 ساله حتی استقلال رفتارهای جزئی مثل انتخاب دوست و نحوه ی اصلاح سر و صورت و تصمیم برای مسافرت و ادامه تحصل و غیره را ندارند و گاهی در تهیه مایحتاج (مواد غذایی) که پول آن در جیب آنها قرار داده شده مشکل دارند. چگونه خواهد بود؟
این تحقیق با این دیدگاه یعنی تأثیر باورهای دینی در موفقیت ازدواج مورد بررسی واقع شده است. و در فصول مختلف با توجه به ساختار تحقیق به آنها اشاره شده است.
مثلاً فصل اول فقط شامل ذکر مسئله و اهمیت و اهداف تحقیق از دیدگاه محقق اشاره شده و فرضیه هایی نیز برای رسیدن به هدف طرح شده است.
اما فصل دوم شامل دیدگاه های مختلف در زمینه ازدواج و دینداری است.
و فصل سوم به روش تحقیق و ابزار تحقیق و جامعه و حجم نمونه و روش آماری اشاره شده و در فصل چهارم به تحلیل یافته ها و نقد و بررسی یافته ها و بالاخره فصل پنجم به نتیجه گیری و محدودیت های تحقیق و پیشنهادات و ضمائم و ... اشاره شده است.
طرح مساله :
کلیات :
ازدواج در لغت و اصطلاح لغوی به معنی زوجیت و پیوسن است. و در عربی با واژه نکاح به مفهوم عقد و سلسله و پیوند آمده است .
در دیگر فرهنگ ها و اقوام و ملل با واژه های مختلف اما به همین معنی آمده است. در دیدگاه فلسفی ازدواج امر حقیقی بوده و از اعتبارات واقعی به شمار نمی رود. یعنی در اعتبارات واقعی علیرغم واقعیت قطعی و با احتمال بالا امکان عدم در ان متباتر است. همانند شوری آب دریا که امری واقعی و موجود است. اما احتمال اینکه در اثر تحولات شیمیایی و طغیان رودخانه های آب های شیرین و یا ترکیب نمک دریاهای با نوعی مواد یا گیاهان به شوریت خود خاتمه دهد وجود دارد. در صورتیکه در امور حقیقی امکان چنین فعلی اصولاً متصور نیست. زیرا حقیقت همان چیزی است که موجود در بستر آن تفکر و اندیشه و زیست دارد. و اگر ابطال حقیقت اتفاق افتد، خود نیز جزئی از حقیقت است و نقدی بر آن نمی تواند .
ازدواج امر و موضعی حقیقی بوده و بستر ایجاد موجودیت انسانی و ادامه نسل در طول تاریخ وجودی نسل انسانی است.
خاستگاه اجتماعی ازدواج، مبتنی بر تولید فرهنگ و ارتباط و تعاملات مختلف رفتاری اعم از مناسبات خانوادگی و تامین فردی و نیز روابط بین گروهی و بین ملت و جهانیان قابل بحث و بررسی است. و نوع ازدواج و نگرش به نتیجه و فرآیند ازدواج در تعاملات اجتماعی جهان موثر است. نقش راسپوتین روسی در شفای فرزند و جانشین تراز آنچنان عمیق و مهم است که طبق تحلیل روان شناختی باعث اضمحلال و نابودی امپراطوری و سلطنت تزارها و تحولات عظیم سیاسی و اقتصادی رد جهان گردید .
این موضوع قابل بحث در امپراطوری ساسانیان نیز هست. زیرا ازدواج با محارم در میان برخی از پادشاهان ساسانی نیز رایج بوده است.
و یا ازدواج در سنین پایین که اساس شناخت های اجتماعی و فرهنگی و حتی اقتصادی بی تأثیر از محصول این قبیل ازدواج ها نخواهد بود. چنانچه بالا رفتن سن ازدواج تا 40 سالگی هم تبعات و اثرات خود را دارد که امروزه در جوامع مختلف گریبان گیر آن هستیم.
چشم اندازهای مختلف امر ازدواج بسیار مختلف و پراکنده است حتّی هنوز ازدواج در میان قبایل بدوی و ابتدایی در جنگل های و در افتاده استوایی و بدور مانده از تحولات امروزی و ارتباطات پیچیده مبهم و ناشناخته است. که آیین ازدواج در میان قبایل وحشی و ناشناخته که ابتدایی ترین تحوّلات مثل گویش و زبان و رفتار در میان آنها کاملاً ساده و با اشاره و ایماء صورت می گیرد، بسیار مهّم است .
با همۀ تنوع و تعدّد در مقوله ازدواج چه از حیث سنین پایین و یا بالای ازدواج با نسل های نسبی و یا سببی و حتی ازدواج با محارم و نتایج ازدواج که به تولید و بقای نسل و ادامۀ حیات انسانها منجر می شود. ازدواج وجود دارد. و یک میل فطری و درونی و شناخته شده انسانی است. و در هیچ برهه و مقطع زمانی خاصی ازدواج تعطیل نشده است. و به انجام مختلف و آیین و مناسک خاص و سنت های متفاوت جریان داشته و دارد. و شاید دلیل قطعی و غیر قابل اجتناب آن فطری بودن و میل درونی نوع انسانی به امر ازدواج و ادمۀ نسل در اثر اتفاق موضوع ازدواج بوده است.
در همه ی انواع ازدواج ها و سنت های تحقق نکاح و عروسی موضوع دین و ارزش های اعتقادی و در یک اصطلاع باورهای دینی غیر قابل اجتناب است. و مسئله و موضوع دین و باورهای دینی نیز امری فطری و درونی و متناسب با ذات و خواست درونی نهاد انسانهاست .
پس می توان گفت :
آیا باورهای دینی در چگونگی ازدواج تأثیر دارد ؟
آیا ازدواج ناشی از باورهای دینی در ساختارهای مختلف اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی تأثیر دارد ؟
چه تفاوتی میان ازدواج با باورهای دینی ضعیف و قوی تر وجود دارد ؟
اصولاً اگر فردی هیچ اعتقادی به ارزش های دینی نداشته باشد. با فردی که پای بند باورهای دینی است، چه عواقب و تبعاتی دارد ؟
آیا باورهای دینی در موفقیت ازدواج جوانان تأثیر دارد ؟
پیشینه تاریخی ازدواج های عقیدتی و غیر باوری را چگونه می توان ارزیابی کرد ؟
بیان مسئله :
تضمین و بقای نسل انسانی و ادمۀ حیات در تولید نسل و تربیت و پرورش آنهاست که تحت عنوان ازدواج انسانها تحقق می یابد.
ازدواج یک آیین است. و شامل ایجاد میل و کوشش در مرد و زن نیست به جنس مخالف و آمادگی و بلوغ فیزیولوژیکی و اجتماعی و جسمانی برای امر مقدّس آمیزش است.
زناشویی و آمیزش اوّلیه که نتیجه میل فطری و تمایل شهواتی دو جنس مخالف به یکدیگر است که در شرایط تولید اسپرماتوزئید در مرد و آمادگی تخمدان و اوول در زنان با ترشح هورمون های خاص صورت می گیرد .
پر واضح است که در روزیکه جوان مرد و نیز دختر واجد چنین شرایطی شدند یعنی مرد و زن در فرایند تکامل اندام جنسی دارای تکامل جنسی شدند و میل طبیعی و گرایش به سوی یکدیگر پیدا کردند. ازدواج و آمیزش صورت نمی گیرد. بلکه این امر همزمان با تحصیلات آنان و آمادگی اقتصادی آنها و حتی بلوغ اجتماعی و شرایط لازم دیگر از جمله پیدا کردن شغل و درآمد و مواردی از این قبیل محقق خواهد شد. که یکی از ویژگی های مؤثر باورهای دینی و اعتقادی است .
ازدواج مستلزم :
1 ) داشتن و پیدا کردن شرایط بلوغ فیزیولوژیکی
2 ) آمادگی و میل فطری و کشش دو جنس مخالف به یکدیگر.
3 ) آماده شدن شرایط اقتصادی و درآمدی
4 ) و بالاخره قبول و دارا بودن شرایط اعتقادی (با توجه به مذاهب و ادیان در هر قوم و اجتماعی)
شاید عدّه ای معتقد باشند که شرط اعتقادی و دینی لازمه ازدواج نیست.
در صورتیکه در همۀ گروه ها و اجتماعات و اقوام و ملل افکار و باورهای اعتقادی به اشکال و وجوه مختلف وجود دارد.
عدّه ای از فلاسفه معتقدند که حتی بی دنیان و کافران هر چند در ظاهر و عیان اظهار به بی دینی و بی اعتقادی می کنند ولی نوعی اعتقاد و باور دینی نهفته در نهاد آنها منتنشر و پراکنده است. و اظهار بی دینی و کفر خود دلیل بر دینداری و باور به نوعی خداگرایی است که در تحلیل و نقد و شناخت حقیقی آن دچار اشتباه و فقر شده اند و .
اسلام و تعالیم اسلامی در موضوع ازدواج نگرش و نگاهی متفاوت و عمیق تر از سایر ادیان و اعتقادات دیگر دینی دارد.
چنانچه اسلام ازدواج و زناشویی و انتخاب همسر را موجبات آرامش و رفعت و سکون قلب قرار داده است.
در باورهای قرآنی حتی کسانیکه نباید به دلایلی ازدواج نکرده اند. مورد مؤاخذه و محاکمه قرار می گیرند .
همه این آثار و نانه ها پس از ذکر قاعده و شئونات زناشویی و آمیزش است که در سوره ها و آیات مختلفی به موضوع ازدواج و حتی مراحل تشکیل جنین از انعقاد نطفه تا تولد و نامگذاری بچه و تربیت های دوران کودکی و وظایف طول عمر انسان ها و پس از حیات اشاره کرده است.
و موانع و زدواج های ممنوع را با انساب و منسوبان ذکر کرده است. و این افراد را تحت عنوان محارم در قرآن ذکر کرده است .
اهمت دین اسلام در مسئله ازدواج تا آنجا پرداخته است که حتی استفاده لقمه ای غذا به هنگام بارداری از راه های حرام و ناشایسته تربیت و آینده کودک را تحت تاثیر قرار می دهد.
تسلام به اهمیت ازدواج تحت عنوانکفویت نیز اشاره کرده است. کفویت یا کفو یعنی داشتن تناسب مرد و زن. یعنیداشتن تناسب اجتماعی و تناسب اقتصادی و تناسب فکری و اخلاقی.
هر چقدر افراد از لحاظ سنی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، تحصیلات و سایر امتیازات نزدیک هم باشند موفقیت آنها بیشتر خواهد بود.
این امر شامل عموم مسلمانان است اما مسئله قطعی و لازم لاجرا نیست زیرا ممکن است افرادی با درآمد کم تر با زبان ثروت مند ازدواج کنند یا افرادی از طبقات اجتماعی بالا با طبقات اجتماعی پایین ازدواج کنند و یا افرادی با تحصیلات بسیار بالا با تحصیلات پایین را رقم بزنند.
که خود پیامبر اکرم اولاً در 40 سالگی ازدواج نموده و علیرغم ضعف مالی و فقر نسبی با حضرت خدیجه که بانوی متنفذ وثروتمندی بود ازدواج می کنند و هزاران نمونه از این تفاوت ها که در تاریخ اسلام ذکر شده است.
امّا هم سنگی و برابری نسبی خانواده ها بخصوص زوجین در ادامه زندگی و حفظ و پایداری خانواده بسیار اهمیت دارد .
اهمیت و ضرورت مسئله :
ازدواج ضامن ادامه نسل و ادمه حیات انسانها و تشکیل نهاد خانوده و بوجود آوردن نسلی جدید با استعدادها و توانایی های خاص برای ادامۀ زندگی است.
ازدواج اگر بصورت حیوانی و بدون ملاحظات اخلاقی و صرف نظر از ملاک ها و معیارهای ارزشی انجام گیرد. نوعی ترکیب و درهم ریختگی اخلاقی و عدم تفکیک محارم و دیگران خواهد بود.
یعنیاگر برای ازدواج ملاک ومعیاری در انتخاب زوج و همسر نداشته باشیم. خواهر با برادر و عمه با دایی و خاله با عمو و محارم مختلف با هم ازدواج کرده و تبعات و خطراتی بوجود خواهد آمد که به چند نکته مهم اشاره می کنیم.
1 ) ترکیب جمعیتی شهرها و روستاها غیر قابل کنترل خواهد بود. یعنی کسی نمی تواند برادر و خواهر خود را تشخیص دهد.
2 ) مسایل مهّم دیگر چون ارثیه و تملک و دارایی خانواده ها دچار مشکل می گردد.
3 ) بدون توجه به شعائر دینی از هم گسیختگی و هرج و مرج جنسی و زناشویی جامعه را فرا می گیرد.
4 ) بیماری ها و مشکلات مختلف جنسی که هم اکنون با رعایت آنها فاجعه شده نسل بشر را تهدید خواهد کرد.
5 ) ملاک های فردی نظیر استعداد و هوش و دانایی و توانایی و افراد تحت تأثیر دین هرج و مرج دچار اختلال می گردد.
این خطرات و عواقب ذکر شده فقط بخشی از مسایل و گرفتاریهای بشر در اثر عدم رعایت الگوها و ملاک های دینی خواهد بود.
اما باورهای دینی نظیر اعتقاد به خدا و عالم برزخ و معاد و رستاخیز و نیز تبعیت از دستورات دینی در بهداشت زناشویی و حفظ نسل و سلامت خانواده و تربیت فرزندان و غیره را سبب خواهد شد.
علاوه بر آن باورهای دینی خوی شجاعت و صداقت و وفا و یکرنگی و ایمان و پای بندی به اصول و ملاک های انسانی را تقویت می کند. زیرا احکام باورهای دینی نظیر رعایت مناسبان همسایه و خانواده و همنوع و حفظ حریم و چهارچوب های اجتماعی و احترام به قانون و مقررات و رعایت اصول زناشویی در ایام و مناسباتخاص که در طول تاریخ صحّت و اعتبار آنان به اثبات رسیده سلامت و امنیت نسل ها و خانواده ها را تضمین می کند. و ارزش های والای انسانی و انسان دوستی را در نهاد و شخصیت آنها تقویت می کند .
اهداف تحقیق :
هدف های کلی این تحقیق عبارتند از :
1 ) بررسی و شناخت ازدواج از ناحیه اسلام
2 ) مسکلات ازدواج های امروزی
3 ) دین و تأثیر آموزه های دینی در سلامت روح و جان
4 ) عوامل تعیین کننده ازدواج در دین
5 ) عوامل تضمین کننده ازدواج در دین
اهداف جزئی :
1 ) بررسی افزایش سن ازدواج
2 ) بررسی دلایل زیاده خواهی خانواده ها
3 ) بررسی عوامل نگرانی از ازدواج ها
4 ) بررسی و تبیین مشکلات اجتماعی در ازدواج
5 ) بررسی و تبیین نقش ارگانها و نهادها در ازدواج
فرضیه های تحقیق :
1 ) بین باورهای دینی و میل و کشش به ازدواج در سنین جوانی رابطۀ معنی دار وجود دارد.
2 ) بین باورهای دینی و تحمل مشکلات رابطه معنی دار وجود دارد.
3 ) بین باورهای دینی و سن ازدواج رابطه معنی دار وجود دارد.
متغیرهای تحقیق :
متغییر مستقل : باورهای دینی
متغییر وابسته : ازدواج
تعاریف عملیاتی واژه ها و اصطلاحات :
تعاریف عملیاتی به تعاریفی گفته می شود، که محقق به صورت عملی و کاربردی با آنها واژه ها سرو کار دارد، و تعاریف ذهنی و لغت نامه ای نیستندو فلذا با توجه به موضوع تحقیق یعنی باورهای دینی و ازدواج موفق به تعاریف واژه ها و اصطلاحات می پردازیم.
ازدواج : عقد و پیوند زناشویی و آمیزش مرد و زن در ایران اسلامی که تحت عنوتن آیین و رسوم عقد رسمی به ازدواج هم در می آیند.
سن ازدواج : میزان و حدود سنی افرادی که در ایران مجاز به ازدواج با جنس مخالف به صورت شرعی و قانونی هستند.
دین : اصول و ملاک ها و قوانینی که تحت عنوان تعالیم و مناسک اعتقادی در قرآن و سنت و سایر منابع آمده و مسلمانان به آن عمل می کنند.
میعار : ملاک ها ومعیارهایی که فرد با رفتارهایی چون وضو گرفتن و نماز خواندن و روزه گرفتن و دعا کردن و اجرای مناسک دیگر دینی خود را موظف به آنها می داند.
جوانان : حدود سنی 40 – 18 سالگی در این تحقیق قرار دارند که ازدواج و زندگی و طلاق هم در این طیف اتفاق افتاده است.
طلاق : مراسمی که زوجین پس از به بن بست رسیدن و عدم توافق در حضور عالم دینی و صلب تعهدات قبلی برای همیشه از یکدیگر جدا می شوند.
فصل دوم :
پیشینه و ادبیات تحقیق
مبانی نظری و تئوریک
دیدگاه های اسلامی
انتخاب همسر :
بمنظور ایجاد نسل سالم :
ازدواج – یا – مقدسترین سنت الهی در جهان طبیعت :
یکی از اساسی ترین نکات بعثت انبیاء این بود که بشر بداند، جهان – با تمام نظم و ترتیب و دقتی که در آن بکار رفته است – حادث می باشد؛ و لذا در پدید آمدن خود، به محدث و خالقی نیازمند است، و او است که خدای همۀ آفریده ها، و دانا و بینا است، و بندگان خود را به تکالیف و مقرراتی موظف کرده، مطیعان را پاداش نیک، و گناه کاران را کیفر می دهد. توجه به این مطلب جز از طریق ارسال انبیاء ممکن نبود. بهمین جهت اگر کسی متنکر رسالت باشد، منکر خدائی است، و خداوند دربارۀ منکران رسالت چنین می گوید :
« و ما قدروالله حق قدره اذ قالوا ما انزل الله علی بشر من شیئی »
و ارج ننهادید خدایرا، شایان ارجمندش، به آن هنگام که گفتند : خداوند بر بشر چیزی را فرو نفرستاده است.
پس چون حکمت ارسال رسل و بعثت انبیاء، تبیین تکالیف بشری است، لذا ما بآسانی می توانیم معاملات و رفتار خود را به این تکالیف عرضه و تطبیق نمائیم. و امر ازدواج که – بمنظور ایجاد نسل – از سنتهای بزرگ و مقدس الهی در جهان آفرینش، و مهمترین رفتار در زندگانی بشری است باید از آن طبق موازین دین و برنامه الهی بهره برداری شود.
قبل از آنکه از تکالیف مربوط به ازدواج آگاهی بدست آوریم لازم است به حکمت تشریع و ایجاد این سنت در جهان خلقت آشنائی پیدا کنیم :
خداوند متعال در قرآن کریم میگوید :
«یا ایها الناس اتقو ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بث منهما رجالاً کثیراً و نساء ... »
ای مردم! پروردگار خود را پرهیزگار باشید، پروردگاریکه شما را از یک تن آفرید، و از او جفتش را خلق کرد، و از ناحیۀ آندو مردان و زنان زیادی را پراکند.
پس منظور از ازدواج : اولاً ایجاد و تکثیر نسل میباشد، و ثانیاً پیوندی است که بوسیلۀ آن میان دو فرد بیگانه بوجود میآید. زیرا هیچ انسجام و پیوندی بملنند پیوستگی و اتحادیکه میان زن و شوهر از ناحیۀ ازدواج برقرار می شود، وجود ندارد. لذا خداوند آنرا از علائم قدرت و عظمت معرفی کرده است آنجا که می گوید :
« و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه ان فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون »
و از آیات و نشانه های خدا این است که از موجودی شبیه خودتان، جفتهائی آفرید تا بدانها بیارامید، و درمیان شما دوستی و مودت و مهر برقرار ساخت، در این نکته، نشانه هائی است برای آن گروهی که می اندیشند.
یعنی ممکن است گاهی دختری از یک نقطۀ دنیا با پسری از نقطۀ دیگر، ازدواج کنند، ولی ازدواج، این فاصله ها و مسافتها را از میان برداشته، و هماهنگی و علاقۀ متقابلی میان آندو برقرار می سازد، آنچنانچه آنها را مانند اعضاء یک پیکر قرار میدهد.
علوه بر پیوند محبت آمیزی که ازدواج میان دو شخص دور و بیگانه از هم بوجود میآورد، دو موجود را از خطر انحراف جنسی و اخلاقی حفظ می کند. ولی حکمت اساسی ازدواج متوجه توالد و تناسل است. پیغمبر اسلام فرمود :
« تناکحوا تکثروا فانی ابهی بکم الامم یوم القیمه ... »
ازدواج کنید و تکثیر نسل نمائید زیرا من بشما ملتهای مسلمان در روز رستاخیز مباهات مینمایم.
برای فرزند صالح و سالم، فضائل و پاداشهای فراوانی در اسلام برای پدران و مادران مقرر شده است که ما در فصول آنده بسیاری از احدیثی که در این باره وارد شده است متذکر خواهیم شد. علاوه بر این پدر از ناحیۀ فرزند در زندگانی برخوردار، و از دعاء او پس از مرگ بهره مند است؛
امام صادق (ع) میفرماید :
« میراث الله من عبده المؤمن : ولد صالح یستغفرله »
میراث خوا از بندۀ مؤمن، فرند شایسته ای است که برای او طلب آمرزش نماید.
پس چون هدف اساسی ازدواج، ساختن نسل صالح و سالم است لذا اسلام در انتخاب همسر راهنمائی های لازم را ارائه کرده، و دقیقترین نکات را در امر ازدواج گوشزد نمده است، و برای اینکه از این راهنمائیها آگاهی کافی بدست آوریم نخست قانون وراثت را – که مدخل این باب است.
از دست دادن همسر ، شاخصترین فقدان :
دربارۀ پیامدهای «داغدیدگی» بر سلامتی انسان مطالب زیادی نوشته شده است. مطالعات عرضی نشان می دهد زنانی که شوهرانشان را به تازگی از دست داده اند احساس فناپذیری در آنها به طور چشمگیری افزایش یافته است؛ میزان مرگ و مبر در این موقعیت ده برابر آنچه انتظار می رفت، برای گروه سنی خاص افزایش یافته است (کراس و لیلینفلد ، به نقل از ویلیامز 1989). افزایش اندکی نیز در مرگ و میر به وسیلۀ «پارکز » و همکارانش یافته شد (1969). مطالعه آنها مربوط به مردهایی بود که زن های خود را از دست داده بودند. این افزایش به طور عمده همراه با بیماری های قلبی در شش ماه اول بعد از داغدیدگی گزارش شده است. مطالعه ای دیگر با کنترل سنّ و جنس و اقامت در یک دورۀ ده ساله به وسیلۀ «هلسینگ » و همکارانش (1981) صورت گرفت. این مطالعه نیز افزایش در مرگ و میر را تأیید نمد؛ لیکن نتایج این مطالعه هم در مورد بیوه زن ها و هم در مورد بیوه مردها صادق بود. مطابق یافته های دیگر، متغییرهای متعددی مانند طبقۀ اجتماعی، اعتیاد به سیگار به طور محسوسی نتایج را برای مردهایی که همسران خود را از دست داده اند و یا ازدواج مجدد کرده اند، پایین می آورد.
اثرهای زیانبار فقدان همسر را بر سلامتی همسر دیگر هرگز نمی توان انکار کرد، اما چهار نکتۀ روشنگر و قابل بحث وجود دارد که دلیل بالا بودن میزان مرگ و میر را در میان مردهایی که همسران خود را از دست داده اند روشن می کند. نکات مذکور عبارتند از :
1 ) کسانی که ناسالم هستند تمایل دارند با افراد ناسالم ازدواج کنند.
به عبارت دیگر، افرادی که دارای ناتوانی های فیزیکی هستند، یا کسانی که عادت های بدی مانند سیگار کشیدن و یا اعتیارد به مواد مخدر دارند و یا افرادی که مستعد چاق شدن هستند برای ازدواج، افرادی را انتخاب می کنند که از نظر سلامتی مشکلات مشابهای داشته باشند. به مصداق مثل معروف «کبوتر با کبوتر، باز با باز – کند هم جنس با هم جنس پرواز» افراد سعی می کنند در انتخاب به سراغ کسانی بروند که مهلت های زندگی شان تقریباً برابر باشد. در نتیجه یک تمایل مشترک بین زوجین برای مرگ زودرس یا مردن همزمان وجود دارد. جهت حمایت از این دیدگاه مطالعه ای به وسیله «فراملینگهام » بر روی ریسک تصلب شرایین صورت گرفت. یافته های او همگامی قابل توجه همسران را در عواملی مانند فشار خون ، سیگار کشیدن، بالا بودن کلسترول و زیادی وزن نشان داد ؛ شیوه کار به شکلی بود که هزگز نمی شد نتایج را به شانس نسبت داد (ویلیامز، 1989). علاوه بر این، درصد بالای انتخاب همسر از یک ملیت، نژاد، دین و مذهب و محل سکونت و زبان نیز مؤید این دیدگاه است. همچنین این سبک انتخاب همسر در دراز مدت نیز دچار تغییرات چشمگیر نشده است.
2 ) تمایل همسان زوج ها به سهیم بودن در ناگواریهای فیزیکی محیط، و در نتیجه تمایل مساوی برای ریسک کردن.
آنها ممکن است در یک جو آلوده زندگی کنند و قوای خود را در محیط سربسته سمی از دست بدهند. یا غذای آغشته از روغن و یا فاقد مواد غذایی خاص مصرف نمایند و در نتیجه تسلیم یک بیماری مشابه گردند. از طرف دیگر، آنها به یک شیوه زندگی کرده اند، تقریباً استرس های وارده به آنها، نوع غذا، ساختمان، رطوبت، درجه حرارت و .... جز موارد جزیی و استثنایی، عوامل حاکم بر زندگی آنها مساوی بوده است، لذا منطقی به نظر می رسد که موعد مرگ آنها نیز نزدیک به هم باشند.
3 ) فقدان همسر به فقدان مراقبت و آن هم به مرگ زودرس منجر می شود.
سلسله پیوندهای حمایتی و اجتماعی حاکم بر زندگی هر فرد معمولاض بعد از مرگ همسر سست تر می شود. علاوه بر این افرادی که از نظر سلامتی دچار مشکل هستند نسبت به کسانی که از سلامتری بهتری برخوردار هستند تمایل بیشتری به تماس های اجتماعی دارند و همچنین علاقمند به زندگی در داخل سیستم های حمایت کننده تر هستند. بنابراین، این حقیقت که از دست دادن همسر اثر جدی بر روی سلامتی می گذارد، انکارناپذیر است و به همان اندازه که به از دست دادن حمایتهای اجتماعی و در نتیجه آسیب دیدن سلامتی فیزیکی منجر می شود، باعث آسیب دیدگی سلامت روانی – عاطفی نیز می گردد.
یکی از عوامل اصلی هنجار بودن رفتارهای فرد، داشتن تعلقات گروهی و حمایتهای اجتماعی است. به همان ترتیب از دست رفتن آنها منجر به ناهنجار شدن رفتارها می گردد. بدیهی است که فقدان این تعلقات و حمایتها در افراد مشکل دار استرس زاتر از فقدان آنها در افراد دیگر خواهد بود. به این ترتیب، مرگ همسر به نوعی در همه، موجب تزلزل در این رابطه ها می شود. البته در بعضی از خانواده ها به کلی موجب گسستن پیوندهای حمایتی می شود و در نتیجه میزان مرگ و میر در اعضای این خانواده ها که همسر خود را از دست داده اند نسبت به خانواده های دیگر بالاتر خواهد بود.
4 ) فقدان همسر به کاهش مقاومت در برابر بیماریها می انجامد.
«شلایفر » و همکاران (1983) دریافتند که در طول دوره داغدیدگی به طور قابل توجهی از میزان گلبولهای سفید خون افراد کاسته می شود و از این استدلال حمایت می کنند که بعد از مرگ همسر افت چشمگیری در سیستم ایمنی فرد روی می دهد. این رویداد موجب کاهش مقاومت در مقابل بیماری می شود. علاوه بر این، افت مصرف غذا و همچنین مختل شدن بهداشت شخصی فرد داغدیده، خطر بیماری را افزایش می دهد. این عوامل ممکن است میزان بالای مرگ و میر را در میان مردانی که قبلاً در پختن غذا و خرید کردن به زنانشان متکی بودند، بهتر تبیین نماید.
اما فراتر از همه عوامل مذکور، در هر دو جنس، علت روان شناختی مرگ همسر است که زمینه را برای مرگ فرد داغدیده فراهم می کند. همین علت، مرگ همسر را استرس زاتر از همه فقدان های دیگر می نماید. در یک زندگی سالم خانوادگی، همچنان که از بد. تولد به شکل پنهان در سیستم شناختی کودک این نکته درونی می شود که والدین او چند سالی زودتر از وی خواهند مرد، با همان ساز و کار این نگرش نیز در او درونی می شود که هر زوجینی نیز تقریباً با هم خواهند مرد.
پس از ازدواج، این نگرش قوت می گیرد و به باور تبدیل می شود. و به طور ناخودآگاه و بدون طرح آن در هشیاری با شروع زندگی به زوجین چنین القاء می شود که شروع همزمان پایانی همزمان خواهد داشت. مرگ همسر این باور ناخودآگاه درونی شده را به هشیاری تبدیل می کند و یک خبر واقعی ناخوشایندی را به ارمغان می آورد :
« او که زندگی را با تو شروع کرده بود و قرار بود با تو به پایان برساند به مقصد ناخوشایند رسید، تو نیز باید بالاجبار بار سفر بربندی ». هرچه از لحظه ازدواج به اواخر زندگی حرکت کنیم، به همان میزان این عامل آُیب رسانتر است، به عبارت ساده تر، مرگ همسر هرکس بهتر از هر رخداد دیگر زندگی او، مرگ خود را تداعی می کند، لذا تغییر شگرفی در زندگی او پدید می آورد و سازگاری مجدد مربوط به آن را مشکل می سازد.
از علل دیگر شدت تاثیر منفی همسر نسبت به فقدان های دیگر این است که این فقدان نسبت به فقدان های دیگر، سریعتر زندگی را از هم می پاشد. با مرگ فرزند یا پدر زندگی آنچنان آسیب نمی بیند که با مرگ همسر آنچنان آسیب می بیند.
یکی از نتایج بعدی داغدیدگی ناشی از مرگ همسر «واکنش سوگواری سالگردی »، گاهی اوقات چند سال بعد از فقدان، و دقیقاً در همان روزی که همسر مرده است به صورت علایم فیزیکی بیماری خاصی که سبب مرگ بوده است، اغلب به شکل تقلید استتاری به طور غیرمنتظره می تواند پیش آید. بعضی از این تقلیدها به وضوح واکنش های تبدیلی بوده و بعضی دیگر ارگانیک می باشند؛ از قبیل حمله های قلبی، عود دردهای موضعی و اختلال عمیق خلقی. سوگوگاری سالگردی که در موردش صحبت شد عبارت از زمانی است که فشار فیزیکی ناخودآگاه، علایم احساس همدردی را در افرادی که در گذشته مرگ یکی از عزیزانشان را بر اثر بیماری تجربه کرده اند، فعال می کند ( پالوک ، 1970). چنین واکنش هایی ممکن است در عمل به شکل عادی و طبیعی جلوه نمایند و تشخیص آنها فوق العاده مشکل باشد. از یک دید، سوگواری سالگردی و برقراری ارتباط خارج از زمان میان علایم، به فرد داغدیده کمک می کند که رویداد را بهتر ادراک کند و با شرایط جاری خویش بهتر سازگاری کند. همچنین ممکن است از بازگشت مجدد آن علایم در آینده جلوگیری کند.
این بحث را با یک واقعیت طنزگونه به پایان می برم. در فرهنگ خودمان در میان خانم ها این باور رایج است که آقایان نه تنها پس از مرگ همسرانشان استرسی را تحمل نمی کنند، بلکه شانس ازدواج مجدد را نیز به دست آورده، بلافاصله دست به کار می شوند. البته در ارتباط با آن تمثیل ها و مثل هایی نیز ساخته اند. اینکه، بعضی از مواقع این اتفاق صورت می گیرد غیرقابل انکار است، اما واقعیت امر این است که خود این اتفاقات نشان دهنده و تأیید کننده استرس زایی مرگ همسر است. در غالب موارد، این اقدام به عنوان یک واکنش جبرانی به کار گرفته می شود که هدفش کمک به سازگاری مجدد است و در نهایت به ندرت این اقدام منجر به سازگاری می گردد؛ در حالی که به کثرت مشکلی را بر مشکلات قبلی اضافه کرده و مرگ زودرس فرد داغدیده را زودرس تر می کند.
آغاز و مبداء خلقت انسان چیست؟
قرآن راجع به مبداء خلقت انسان می گوید :
«انا خلقنا الانسان من نطفه امشاج .... »
ما بشر را از نطفه آمیخته آفریدیم.
خداوند متعال در این آیه مبداء آفرینش بشر را از نطفه آمیخته زن و مرد معرفی می کند، چنانکه در بسیاری روایات «نطفه امشاج» به نطفه زن و مرد که با هم آمیزش یافته تفسیر شده است . پس طبق منطق این آیه، پدر و مادر – هر دو – سازنده جنین و کودک هستند، و مادر صرفاً مجرای وجودی کودک نیست، بلکه در ساختن نسل، سهمی برابر با پدر دارد و حتی در دوران جنینی، در ساختن نسل سالم، بیشتر سهیم است.
منطق علم نیز ناظر به همین نکته موجود در آیه می باشد، زیرا چنانکه در بابا «دوران جنینی کودک» خواهیم دید زندگی بیش از پیش از تولد شروع می شود، زمان باروری دو سلول نر و ماده به یک معنی، آغاز زندگی بشر است؛ برای اینکه هر موجود اعم از نبات و حیوان زندگانی را از یک سلول آغاز می کنند و زندگانی بشر نیز از یک تخم بارور شده بسیار ریز که درشتی آن در حدود سانتیمتر است، شروع می شود. و این تخم از اتحاد سلول نطفه ای مادر – که در تخمدان پرورش یافته – و سلول نطفه پدر – که در بیضه رشد کرده – تشکیل شده است، و در محیط محصوری که عبارت از رحم مادر است حمایت شده، و بدو، و چهار، و هشت، و شانزده، و سی و دو و ووو .... و همینطور تا میلیونها تقسیم می شود. پس مادر در این رهگذر مانند پدر و بلکه به یک معنی بیش از او در تکوین کودک سهیم است.
آراء پیشینیان درباره آغاز خلقت :
در این باره، ابن قیم می گوید : وقتی خدا خواست نسل آدم و حواء زیاد گردد، به هر دو الهام نمود با هم در آمیزند و چون مشیت پروردگار بر آن تعلق گرفت که نسخه انسانی از آدم ساخته شود، در جسد آدم حرارتی ایجاد کرد، و آنرا به هیجان آورد. و در نتیجه از تمام اجزاء جسد او رطوبتی به وجود آورد، و آنرا در بیضه جمع نمود. و حکمت اقتضاء نمود که نیرومندترین اسباب و انگیزه را برای خارج ساختن آن رطوبت از داخل و خارج فراهم آورد. لذا صورتی زیبا (حوا) را آفرید و آدم را بدان شائق ساخت، و کشش و تجاذبی میان ان دو برقرار کرد تا به آمیزش با هم تمایل پیدا کردند. سپس ابن قیم می گوید پدر و مادر هر دو سازنده کودک هستند؛ و مدعای خود را با برهان دینی و علمی اثبات می کند.
برهان دینی ابن قیم، روایت ام سلمه است : ام سلمه از پیغمبر اسلام راجع به نطفه زن سوال کرد پیغمبر به او پاسخ داد «تربت یداک فبم یشبهها ولدها»؟ : تهی دست گردی، پس چگونه فرزند به ما در شباهت پیدا می کند؟ و نیز در حدیث دیگری مردی از پیغمبر اسلام (ص) می پرسد که انسان از چه آفریده شده است؟ پیغمبر (ص) فرمود : «من کل یخلق : من نطفه الرجل و من نطفه المرئه» : از هر کدام آنها فرزند آفریده شده است : از نطفه مرد و از نطفه زن.
برهان علمی ابن قیم ، وی می گوید : همانطور که فرزند به پدر شباهت دارد به مادر نیز شبیه است، اگر مادر سهمی در تکوین فرزند نداشت به او شباهت پیدا نمی کرد. وی در تایید نظر خود اضافه می کند : که از نطفه مرد به تنائی فرزند به وجود نمی آید مادامیکه ماده دیگری از زن بدان آمیخته نگردد. و بدیهی است که منظور ابن قیم از ماده دیگر، عبارت از چیزی است که ما امروز آنرا تخمک می نامیم. این حقیقت به ما نشان می دهد که ابن قیم درست به واقع رسیده است. فلاسفه پیش از او و بعد از او راجع به تکوین جنین بحثها کرده اند :
دانشمندان هندی معتقد بودند که مادر، صرفاً مزرعه ای است که پدر بذر (نطفه) خود را – که شامل تمام اجزاء جنین است – در آن می کارد. و تصور می کردند که ماده منوی مرد، یک انسان ریزی است که اجزاء کامل انسانی در آن مخفی است و پدر سهم مهمتر و بیشتری در نقل عوامل ارثی و تولید نسل دارد. سپس آراء ، بر آن قرار گرفت که برای تخمک زن سهم بیشتر و مهمتری در وارثت و تولید نسل قائل شوند. وولف در برابر این آراء قیام کرد و گفت در تکوین جنین، پدر و مادر هر دو اشتراک دارند؛ چنانچه منطق قرآن و احادیث نیز این حقیقت را تایید می کند.
پس مطابق این رأی، پدر و مادر – هر دو – ناقل عوامل ارثی هستند و فرزندان از هر دو، صفات و خصوصیات را به ارث می برند. و برای توضیح این امر ناگزیریم شرحی راجع به قانون وراثت بنگاریم :
قانون وراثت :
همه ما شباهت جسمی میان افراد انسان و حیوان و پدر و مادر آنها و یا میان برخی افراد یک خانواده، مشاهده می کنیم. اگر چه این شباهت از نظر شدت و ضعف، مختلف است؛ و تنها منحصر در جهات جسمانی نیست، بلکه شباهتهای عقلانی و مزاجی نیز میان آنها دیده می شود.
حقیقت این است که این شباهت، مخصوص انسان و حیوان نیست. بلکه در گیاه و به عبارت عام تر : در تمام موجودات جاندار دیده می شود. و علم ثابت کرده است که نسل از اصل خود برخی خصوصیات را دریافت می دارد :
خصوصیاتی که این اصل را از انواع دیگر و یا از افراد نوع خود، ممتاز می سازد. و از خصوصیات پدیده های جاندار عالم، توالد و تناسل است؛ و توالد همواره همراه با نقل صفات از اصل به فرع می باشد.
تعریف وارثت :
وراثت عبارت از یک نیروی طبیعی است که به وسیله آن، صفات از اصل به نسل منتقل می شود؛ چه آنکه این صفات مخصوص این اصل باشد، و یا مشترک میان افراد نوع همین اصل. برخی دانشمندان، وراثت را اینگونه تعریف کرده اند :
The Comtinutiy From Generation of Certion Elements of germinal Organvazation .
و به عبارت روشنتر : وارثت عبارت از انتقال بسیاری از صفات جسمانی و روانی و مجموعه ای از حالات اخلاقی و عملی، از پدر و مادر و یا خویشاوندان، به نسلهای بعدی است. و همین امر سبب شباهت فرزندان به پدر و مادر و یا خویشاوندان می گردد. وراثت، شامل تمام عواملی می شود که در وقت انعقاد نطفه فرد، وجود داشته است. و محیط از عوامل خارجی به دست می آید. این عوامل بلافاصله پس از انعقاد نطفه، در آن اثر کرده و از این پس، رشد فرد، تابع محیط و وراثت می گردد.
تاریخ علم وراثت :
شاید در نظر بعضی، موضوع وراثت، علم نوینی باشد، که پیشینیان از آن آگاهی نداشتند. ولی این نظر به یک معنی صحیح نیست؛ زیرا در تورات آمده است که خداوند می گوید : وقتی من آدم را آفریدم جسد او را از چهار چیز ترکیب نمودم، سپس این چهار چیز را در فرزندان آدم قرار دادم که در اجساد آنها تا روز قیامت رشد می کند .
بشر موجودی کنجکاو و در صدد کشف مجهولات بوده، و می خواست از عوامل مخفی – که میان افراد امتیاز برقرار می سازد – آگاهی پیدا کند، می بینید فرزندی از پدر و مادری به وجود آمده، و در دامان آنها پرورش یافته، و به آنها و یا به یکی از خویشاوندان و نزدیکان، در صفات و طبایع و اخلاق و تمایلات، همانند و شبیه است. درصدد بود سر این شباهت را به دست آورد : و می دید این شباهت منحصر به ججهات جسمانی نبوده؛ بلکه از نظر اخلاق و سایر صفات نیز به آنها شبیه است.
بعلاوه، بشر مشاهده می کرد داین مشابهت کلیت ندارد؛ به این معنی : دو برادر و یا دو خواهر که از یک پدر و مادر به وجود آمده اند، و در یک محیط تربیت شده اند؛ معهذا یکی سفید پوست، و دیگری سبزه، یکی با نشاط و دیگری بی حال و کسل، یکی به ورزش و شکار علاقمند و دیگری به بحث و تفکر تمایل دارد. البته ممکن است محیط، گاهی این اختلاف را به وجود آورد. ولی تأثیر محیط، محدود است. باید ریشه این اختلاف را در نطفه (یعنی وراثت) جستجو کرد، که در نتیجه، این اختلاف را در صفات و خصوصیات پدید آورده است.
وراثت چگونه صورت می گیرد :
وراثت در اثر انتقال قسمتی از ماده منوی از والدین به فرزندان، صورت می گیرد. جنین معمولاً عوامل ارثی را از والدین خود دریافت می دارد. آنها نیز به نوبه خود این عوامل را از والدین خویش می گیرند، و جنین از دو سلول نر و ماده یا تخمک ساخته می شود. و در هر سلول، نخهای باریکی به نام کروموزوم . و این کروموزوم ها از نظر زیست شناسان، اجسام ریز و عصادی شکل می باشند که برخی دراز، و برخی کوتاه، دسته ای راست، و گروهی خمیده هستند. کروموزومها در هسته سلول یافت می شوند و بسیاری از دانشمندان موفق به شمارش آنها شده اند، و ثابت کرده اند که هسته هر یک از سلولهای بدن انسان، دارای 48 کروموزوم است. و سلول موش 40 و مگس 12 و نخود 14 و گوجه فرنگی 24 و زنبور 32 و ... می باشد و کروموزومها شامل گروه بسیاری از ژن ها است، که عامل اصلی وراثت هستند، و به قدری ریز می باشند که حتی با میکروسکوبهای قوی، قابل رویت نیستند.
پس از تلقیح، سلول بارور شده از راه تقسیم شروع به افزایش می نماید یعنی یک سلول به و ، و دو ، به چهار ، چهار به هشت، و همینگونه به طور تصاعدی تقسیم می گردد. و از همین طریق، رشد و نمو جنین آغاز می شود. معنی این مطلب آن است که خصوصیات وراثی از ناحیه پدر و مادر از طریق بارور شدن نطفه به دست می آید. و هر یک از پدر و مادر حامل استعدادهای وراثی هستند که از اصل خود دریافت کرده اند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 102 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله رابطه باورهای دینی و ازدواج موفق