فکر کنم باید قبل از اینکه از مسئله ای به اسم بی تفاوتی حرف بزنیم، منظورمان را از ان مشخص کنیم. بی تفاوتی انواعی دارد که به دلیل علتهای متفاوتی که باعث رخ دادنش میشود می توان آنها را تقسیم بندی نمود. قاعدتا علاقمندم تقسیمبندی ای که می کنم اجتماعی باشد و اگر جایی راه داشت، گذاری به عالم نقد و سیاست هم بزنم.
• اولین آنها بی تفاوتی است محصول دنیای مدرن. بی تفاوتیای که از فردگرایی توسعه یافته این دنیا برمیخیزد. هرچه غیر ازماست و هرچه از مانیست و حتی هرچه مطلوب ما نیست، چندان برایمان مهم نیست و حتی گاه آزاردهنده می شود. دنیای شخصی که ساخته و پرداخته ذهنی منفعتگراست آن را می سازد. این بی تفاوتی نه مختص ایران است و نه لزوما منفی. هرچند که حتی در پیشرفته ترین نقاط نیز اکنون این فردگرایی مفرط و بیتفاوتی گسترده را مرضی و نابهنجار میدانند. تا حدودی آن را درهمریزاننده اجتماع و جامعه میخوانند. و ما هنوز در آغاز راه و تمرین یافتن فردانیت به رسمیت شناخته نشده هستیم. فردانیتی که اعتقادات ما را و حوزه خصوصی را برای ما میسازد. فردانیتی که حتی در نظام های اقتصادی و سیاسی خود را به گونهای نشان میدهد و ما هنوز در ابتدای راهیم. نمی خواهم بگویم این فردگرایی چیزی مذموم است به شرطی که درسهای لازم را از جوامعی بگیریم که این مسیر را رفتهاند و نقایصش را یافتهاند. جوان امروز ما چه شهری و چه روستایی و در هر طبقهای که برشماریم،درگیر با تجربه فردگرایی است. قرار نیست به همه چیز کار داشته باشد مگر …
• بیتفاوتی از جنس دومی هست که آن را در کشورهای دیگر ناشی از ضعفهای بند اول می دانستند. بی اعتمادی،عدم مشارکت و همبستگی و در یک کلمه بی تفاوتیای که ناشی از پایین آمدن سرمایه اجتماعی است. سرمایه اجتماعی از مفاهیم مهمی است که اتفاقا بخاطر همین فردگرایی مفرط دنیای مدرن و لیبرال مطرح شده و جا افتاده است. اینکه اعتماد اجتماعی ،مشارکت شهروندی و … همه سرمایهای است در کنار سرمایههای دیگر و اتفاقا منافعی را برای تمامی طرفین شرکتکننده دارد. سرمایه اجتماعی قرار است از همان منظر فردگرایانه و منفعت گرایانه بی تفاوتی را تا حدودی نقد نماید. اما وقتی فاکتورها در جامعهای نباشد مشکلات بسیار خواهیم داشت. به عنوان مثال در تحقیقات اخیر انجام شده و حتی همانهایی که به تازگی خودم مشغولش بودم، بسیار با افتخار گفتهایم که نمیشود به راحتی به دیگران اعتماد کرد. چقدر این جملات برایمان آشناست که مردم گرگ شدهاند. یا هیچکس به فکر دیگری نیست. اینها همه از دست رفتن سرمایهایست که خود میتواند در یک جامعه مفید باشد. شاید یک جامعه سنتی بیش از یک جامعه مدرن برخوردار از این سرمایه باشد. همدلی و اعتماد عاملی است برای مشارکت و اینگونه است که شهروندانی پویا در جامعه خلق میشود که حداقل محیط زندگی خودشان و خانوادهاشان برایشان مهم است. درست همانی که در ایران شکل نمیگیرد
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 9 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلودمقاله بی تفاوتی اجتماعی و عوامل موثر بر آن