فرمت فایل : ورد قابل ویرایش
تعداد صفحات: 146
فهرست مطالب :
ابو حنیفه زوزنی 3
اظهر تبریزی 4
بایسنقر میرزا 4
دوست محمد هراتی 7
زینب شهده 8
سلطان علی مشهدی 8
سلیم نیشابوری 11
سلطان علی قائینی 12
سوابق خطوط 13
خط معقلی: 13
خط محقق : 14
اساتید خط محقق : 14
خط ریحان : 15
اساتید خط ریحان : 15
خط ثلث ریحانی : 16
استادان این خط : 16
خط نسخ : 16
استادان این خط : 16
خط توقیع : 17
استادان این خط : 17
خط رقاع : 18
استادان این خط : 18
شیوه خط ثلث یاقوتی : 18
خط تعلیق : 19
خط نستعلیق : 20
قلم غبار : 22
قلم توامان : 22
قلم گلزار : 23
خط شکسته: 23
خط کوفی و نبطی وعبرانی و سریانی 24
حیره- کوفه و ادوار تاریخی ملوک وکتابت او 27
کتاب و استقرار خط کوفی در مکه 30
ظهور اعراب و اعجام در خط کوفی 31
مشاکل اعراب نزد عربها و غیر عربها 34
آغاز بسر گذشت خوش نویسان از صدر اسلام 36
زمان خلفای راشدین 36
خوش نویسان زمان بنی امیه 39
سر گذشت ابن مقله 41
حرف آوانویسی قدر عددی شکل تنها شکل آغازین شکل میانی شکل انجامین 43
کنث کرگ((یزدان شناسی)) 44
شیوه های خوشنویسی1 44
الف ((شاخدار)) 49
چکیده:
علاوه اورا طبعی نقاد بود, که اشعار نیکو می سرود چنانچه در وصف جنگ امیر تیمور میآورد:
آنرمان کز گرد میدان, چشم گردان, گشت کور
وآنزمان کز بانگ اسبان, گوش گیتی, گشت کر
آسمان افکند بر دوش, از شفق, خونین کفن
آفتاب انداخت برآب, از فلک, زرین سپر
آستین افشان علم, در رقص, برآوای کوس
پای کوبان از تزلزل, همچو اسبان, کوه ودر
صفدرانی در مان نیزه ها, جولان کنان
چون ز اطراف نیستان, روز کین, شیران نر
جز سپر نقشی, نمیگردید, آندم, در خیال
جز سنان چیزی نمی کرد, آنزمان, بردل گذر
از بهار فتح دولت, لاله زاری گشت, دشت
گرد ابر, کوس رعدو تیر برق و, خون مطر
أفتاب عالم افروزی, که در یکدم, چه صبح
لشکری مانند انجم, کردی ا زعالم بدر
باد رحمت بر دلیرانی, که پیش تیغ و تیر
در پیت جانها سپر, کردند و تنها بی سپر
فوت امیر بدر الدین در ابتدای سال800 در تبریز واقع و در همانجا مدفون گشت.
ابو حنیفه زوزنی
ابوحنیفه عبدرالرحمان بن حسن زوزنی ا زمشاهیر محدثین ومعاریف خوشنویسان بود و گوی مسابقت را در اغلب علوم وفنون از همعصران میر بود, مخصوصاً در سرعت و خوشی خط نسخ یدوبیضا داشت, وبیشتر صاحبان حسن خط را در بوته استغراب و استعجاب میگذاشت چنانچه چهارصد قرأن در اوقات حیات خویش نگاشت که اجرت هریکرا پنجاه دینار(دویست و پنجاه تومان حال ایران )بگرفت تا عاقبت در سنه چهارصدو پنجاه وپنج در مسافرت مکه وفات یافت.
اظهر تبریزی
مولانا اظهر تبریزی ملقب باستاد استادان از افاضل زمان و اجله صاحب کمالان بود, ودر خدمت حکیم جعفر مدتها باکتاب علوم و فضایل پرداخته, ودر تعلیم خط ودرس مشق خودرا فارغ نساخت أنگاه از تبریز بطرف خراسان و هرات وکرمان و اصفهان شتافت, ودر اصفهان رحل اقامت افکند. ودر اکمال خط رنجها برد, تا یکی از اساتذه زمان لیکن متأسفانه تیشه بیداد روزگار نخل جوانیش را در أغاز شباب قلم نمود و زود درگذشت ودر قبرستان تخت فولاد اصفهان مدفون گشت.
بایسنقر میرزا
سلطان بایسنقر میرزا ابن شاهرخ میرزا ابن امیر تیمور گورکانی جامع فضایل و کمالات گوناگون, وحاوی خصائل وأیات فنون متنوعه می بود, وکمتر شاهزاده ئی بدین پایه هنرمند وهنرپرور درطبقه شاهزادگان گورکانی دیده شده, چنانجه صاحب تاریخ حبیب السیر میأورد, باوجود حشمت و جلال دستگاه سلطنتی واشتغال بامور مملکتی و حکمرانی هیچگاه در تعظیم و تجلیل اصحاب فضل و کمال , اهمال نمیفرمود, وأنان را بنوازشات امیرانه و اشفاقات ملوکانه بهره ور می نمود, و همواره درگاهش مأمن پیر وبرنا, و حریمش مهبط علماوفضلا بود. و سلطان بایسنقر میرزا باغلب کمالات و فنون وجودش أراسته, واز بیشتر رذایل پیراسته بود. در خطوط متداوله خاصه خط ثلث یگانه زمان و نابغه دوران بود چنانچه می گویند چهار تن ارکان اربعه کاخ خطوط بوده اند نخست بایسنقر میرزا گورکانی, در حسن خط ثلث دوم میر عماد حسنی قزوینی در خط نستعلیق سوم میر احمد نیریزی در خط نسخ چهارم درویش عبدالمجید طالقانی در حسن خط شکسته, که شرح حال هریک ا زاین چهار تن در این کتاب نگارش یافته بالجمله دولت شاه سمرقندی صاحب تذکرهَ الشعرا میأورد که در کتابخانه بایسنقر میرزا همیشه چهل نفر از خوشنویسان نامی موجود بودند, واشتغال باستنساخ و استکتاب کتب می نمودند. علاوه جمعی ازفحول نقاشان, ورسامان , ومذهب کاران, و صحافان برای تذهیب و نقاشی و جدول کشی و جلد کتب نمودن حاضر در خدمت بودند! و همگی از خوان احسان اونواله میر بودند, صاحب خط وخطاطان میأورد, در هیچیک از کتابخانه های استانبل نیست که یک کتاب بلکه چندبن قرأن وچندین جلد کتاب که درعهد وعصر سلطان بایسنقر میرزا نگاشته شده موجود نباشد.
چنانچه در کتابخانه- یکی جوامع کتابخانه ترجمه کتاب (فرج بعدالشده)وکتاب(نزههَ الارواح حسینی)موجود است که در کمال نفاست و قشنگی در عهد بایسنقر میرزا نگاشته شده: و ازجمله کمالات یک یشعر بوده کهدر نهایت متانت می سروده چنانچه گوید:
گدای کوی او شئد بایسنقر گدای کوی خوبان پادشاه است
ویک از شعرا در حقش گوید:
نبودی چه شد سلطان بایسنقر بعقل و عدل واحسان وتهور
وعلی الجمله سلطان بایسنقر میرزا در عنفوان جوانی وأغاز عیش وکامرانی درگذشت, بواسطه أنکه اغلب شبها بأسامیدن شراب ارغوانی, و معاشرت باشاهدان شیرین لب اوقات میگذرانید, تامزاجش از حد اعتدال منحرف گشت, ودر هفتم جمادی الاول سنه هشتصدوسی وهفت درگذشت ودر مشهد رضوی در مسجد گوهرشاد مدفون گشت. یکی از شعرای معاصرینش أورده(سلطان سعید باسنقر سحر گفتاکه بگوباهل عالم خبرم)(من رفتم وتاریخ وفاتم این است- بادابجهان دراز عمرپدرم) وعمرش سی وهفت سال بودکه وفات کرد, وپدرش شاهرخ میرزادر قید حیات بود, وشاهرخ را هفت پسر بود, که هریک برازندهً تخت وتاج وفرازندهً رایت باج وخراج بودند, نخست میرزا الغ بیک حکمران سمرقند, که در أسمان کمال بدری تابان بود, وزیج الغ بیکی تاکنون بنام او مشهور است وخود در ریاضیات عالی گرانمایه بود, چنانچه شاعری در حقش گوید:
چون الغ بیکی بعلم هندسه یافت نتوان د رهزاران مدرسه
دوم میرزا ابراهیم که شرح حالش نگاشته شد, ودر حیات پدر درگذشت سوم سلطان میرزاکه اونیز درزندگی پدر فوت شد, چهارم سلطان بایسنقر میرزا که در حیات پدر درگذشت, پنجم سیورغتمش که او نیزدر حیات پدرش شاهرخ وفات کرد, ششم میرزا محمد جوکی هفتم باردی جان وازاین هفت تن الغ بیک وبایسنقر وابراهیم میرزا یا میرزاابراهیم در کمال وفضایل بی نظیر بودند.
دوست محمد هراتی
دوست محمد هراتی مجموعه کمالات وفضایل بود. ودر نوشتن خط نستعلیق هنرمندی می نمود تادر درگاه شاه طهماسب صفوی راه یافت واز اشفاقات خسروانه أن پادشاه هنرپرور بهره مند گشت شاه طهماسب اورا فرمان داد, تاقرأنی بخط نستعلیق در کمال زیبایی بنگاشت و اورا بجداول و نقوش بیاراست شاه طهماسب چون هنرمندی اورابدین جایزه خوبی باوبخشید و همواره بملازمت پادشاه, وبابار یافتگان أن درگاه ایام بسر میرسانید تادر گذشت.
زینب شهده
زنی بود بحلیه کمالات گوناگون أراسته ودختر احمد مفرج ابزی ابیوردی خراسانی بود, که در فضایل و حسن خط از مردان گوی سبقت میبرد. علاوه در حلاوت بیان وفصاحت لسان وحاضر جوابی پایه اعلا داشت و قطعات ومرقعات نیکو می نگاشت تا عاقبت درعمر هشتاد سالگی درسنه پانصدو هفتادو چهار درگذشت واوست معلمه یاقوت مستعصمی که اشاره بدو شد.
سلطان علی مشهدی
سلطان علی مشهدی معروف به سلطان الخطاطین بود. ودرگاه جوانی حسن صورت ونیکوئی طلعتش پنجه بچهرهً أفتاب زدی در أنوفت مولانا اظهر هروی که سراپا کمال صرف ومجسمه ورع وتقوی بود, ودر مشهد اقامت می نمود روی توجه باو کرد وبنظر پدرانه در اونگریست و اورا به تعلیم وتعلم واداشت ودر تربیت او جهد کافی مبذول نموده چیزی د رحقش فرو نگذاشت تابزمانی چند فارغ التحصیل گشت و در فنون لغات عرب ورموز مصطلحات ادب متبحر گردید. أنگاه مولانا اظهر اورا به تحصیل حسن خط واداشت ودایمأ باو ازراه نصیحت وموعظت این شعر را میخواند:
در مشق کوتاهی مکن پیوسته ای سلطانعلی
درروز کن مشق خفی, درشام کن مشق جلی
طولی نکشید که سلطان علی حسن خطش شهرهً أفاق, ودر خوشنویسی طاق گردید وصیت کمالات عالیه وستودگی اخلاق وعلو علوم متنوعه او بگوش عالی تادانی رسید ودرمحضر پادشاه معارفخواه سلطان حسین میرزای بایقرا(872-911)و وزیر معالی تخمیرش امیر علی شیرنوائی راه یافت ومورد اشفاقات شاهانه و اکرامات امیرانه گشت وهمه روزه هنری تازه ا زنگاشتن مرقعات و پرداختن قطعات و تذهیب کاری نفیسه و رسامی برجسته و غیره می نمود که صنادیدحضرت وامرای دولت و ارکان سلطنت گورکانیه خورسند می گشت.
تحقیق بررسی انواع خطوط (علاوه اورا طبعی)خط های خوشنویسی