مقدمه:
هر خانواده شیوه های خاص را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد. این شیوه ،شیوه های فرزندپروری نامیده می شود.متاثر از عوامل مختلفی از جملهفرهنگی، اجتماعی سیاسی اقتصادی و غیره می باشد. بنابراین نگرش ها اعتقادات ورفتارهای والدین که در قالب الگوی خانوادگی یا شیوه های فرزند پروری نمود پیدا می کند ، عامل بسیار مهمی در تکوین شخصیت و تثبیت خصوصیات اخلاق فرزندان هویت محسوب می شود.
ارتباط والدین و فرزندان از جمله موارد مهمی است که سالها نظر متخصصان تعلیم و تربیت را به خود جلب کرده است. خانواده نخستین پایگاهی است که پیوند بین کودک و محیط را فراهم می کند کودکی در خانواده نگرش های اولیه را درباره جهان فرا می گیرد و از لحاظ جسمی و ذهنی رشد می یابد شیوه های سخن گفتن را می آموزد هر خانواده شیوه های خاص را در تربیت فردی و اجتماعی فرزندان خویش بکار می گیرد . بامریند الگوی نسبتا متفاوتی برای سبک های تربیتی ارائه کرده است:
الف) سبک تربیتی استبدادی: والدین واجد این سبک تربیتی می کوشند تا رفتار کودک را طبق ارزش ها و معیارهای مطلق و معیارهای مطلق و سنتی کنترل و ارزیابی کنند از ویژگی این سبک تربیت، اطاعت و فرمانبرداری، پرهیز از تشویق های کلامی و کاربرد روش های انضباطی و سخت و زورمندانه است.
ب) سبک تربیتی قاطع و اطمینان بخش: والدین دارای این سبک تربیتی تلاش می کنند تا به فعالیت های کودک جهت گیری های روشن و محکم همراه با آزادی های معقول و محدودیت های منطقی بدهند همچنین می کوشند تا در اجرای برنامه ها از دلایل و توضیحات منطقی استفاده کنند.
ج)سبک تربیتی سهل گیر: والدین واجد این سبک تربیتی سعی بر آن دارند که محیطی پذیرا و تایید کننده و آرام برای کودکان خود بوجود آورند.
رابطه شیوه های فرزند پروری والدین و اضطراب و پیشرفت تحصیلی کودکان 8 تا 15 سال