فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 27 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
چکیده
ارتباطات میانانسانی معصومین (اعم از پیامبر اکرم و ائمه طاهرین (ع)) با مخالفان خود، دربردارنده درسهایی گرانبها در حوزه تربیت اخلاقی برای مربیان تربیت است؛ برخوردهایی که حتی در مواردی منجر به هدایت شخص مخالف و پیوستن او به جمع مؤمنان گشته است. این نوشتار، با بررسی رفتار عملی امام علی (ع) در مواجهه با مخالفان از یک سو، و تحلیل سخنان و گفتار ایشان درباره چگونگی رفتار با مخالف از سوی دیگر، به استخراج مهمترین اصول و روشهای تربیتی در مواجهه با مخالف میپردازد.
واژگان کلیدی: امام علی (ع)، نهجالبلاغه، اخلاق ارتباطات، اخلاق دینی، ارتباط با مخالف، اصول و روشهای تربیتی.
مقدمه
مهمترین مفروضات این پژوهش را میتوان در دو نکته خلاصه نمود که یکی از آنها در ارتباط با رفتار امام و جایگاه وی در جامعه و دیگری مربوط به فهم کلمات و سخنان ایشان، یا اعمال و رفتار ایشان که برای ما در قالب کلمات و جملهها نقل شدهاند، میباشد.در فرض نخست، این نکته را مسلم میگیریم که امام علی (ع) همانند دیگر امامان معصوم، دارای نقشی هدایتی در هرگونه برخورد و مواجهه با مردم است و این مسئله، اختصاصی به پیروان و موافقان ایشان ندارد؛ چراکه امامان نیز بهاقتضای اینکه جانشین پیامبر اسلام (ص) و برگزیدگان خداوند برای راهنمایی بشرند، موظف به ابلاغ دستورات الهی و تلاش در جهت هدایت تمامی بشرند.
شاهد این مسئله، در جایجای زندگانی این ذوات مقدس و در قالب نمونههایی روشن ـ از مناظره با منکران و ملحدان گرفته تا ابراز محبت و لطف به مخالفان و دعوت آنان به بازگشت بهسوی راه صحیح ـ قابل مشاهده است.همچنین، نقش هدایتی در اینجا دربردارنده دو بعد است؛ ابلاغ دستورات الهی بهعنوان تضمینکننده سعادت و هدایت، و ارشاد و راهنمایی و تلاش عملی در حد توان، بهمنظور یاری مخاطب برای پیمودن راه سعادت و هدایت. به بیان دیگر، امامان همچون پیامبر اکرم (ص)وظیفه دارند علاوه بر آگاهیبخشی، در جهت عملی پیروی از معلومات و آگاهیهای مخاطبان نیز آن مقدار که تکلیف دارند، تلاش کنند.
فرض دوم که به چگونگی استفاده از کلام آن بزرگان مربوط میگردد، اعتبار و پذیرش اصول کلی دلالت لفظ بر معانی مقصود متکلم است. این اصول که در نخستین بخش از دانش اصول فقه (مباحث الفاظ) بهتفصیل بیان گشته، تعیینکننده دایره دلالت و مفاد سخنان معصومان یا افعال آنانکه از طریق الفاظ برای ما نقل شدهاند، میباشد.
ازجمله مهمترین این اصول که بهویژه در این پژوهش بارها مورد تأکید قرار میگیرد، قرینه بودن حوادث پیرامونی صدور یک سخن یا رفتار از معصوم و زمان و مکان خاص صدور در فهم معنای مقصود از گفتار یا رفتار است؛ بدین معنا که برای فهم صحیح یک روایت یا عمل خاص امام (ع)، باید دریابیم این گفتار یا رفتار در چه زمان و مکانی، و در چه شرایطی و خطاب به چه کسانی گفته شده یا رخ داده است.
همچنین، افزون بر آن اصولی که به دلالت الفاظ بر معانی و چگونگی آن میپردازند، توجه به دلالت سیاق کلام بر معنا یا معانی خاص نیز از پیشفرضهای فهم سخنان معصومین (ع) است. سیاق کلام، بهمعنای لحن کلی گفتار یا چینش خاص کلمات و جملات و نحوه ترکیب آنهاست که در مواردی بهعنوان دلیل یا مؤید معنایی خاص از میان معانی متعددِ محتمل مورد استفاده قرار میگیرد و علاوه بر اینکه در علم اصول فقه مورد بحث و بررسی قرار گرفته، (بهعنوان نمونه بنگرید به: المظفر، 1379: 105 ـ 101) در غالب کتب تفسیری نیز مورد توجه و عنایت ویژه است.
محدوده این پژوهش خطبهها، نامهها و کلمات قصار امام علی (ع) در کتاب نهجالبلاغه میباشد. همچنین همانگونه که قبلاً نیز اشاره شد، این پژوهش تنها بهدنبال یافتن «اصول و روشهای تربیتی ارتباط با مخالف» در این کتاب است. به بیان دیگر، هرچند در کتاب نهجالبلاغه به اصول و روشهای تربیتی بسیاری اشاره شده است، اما دایره این پژوهش تنها بخشی از این اصول و روشها را که در تلاقی دو ساحت تربیت اخلاقی و تربیت اجتماعی و سیاسی به چگونگی ارتباط با مخالف میپردازند، دربر میگیرد (تصویر شماره 1) و همین مسئله باعث محدود بودن اصول و روشهای تربیتی در این پژوهش، به عرصهای خاص و جزئی از تربیت گشته است.
این پژوهش با بررسی شرایط صدور قول یا فعل امام علی (ع) و تحلیل آنچه پیرامون این اقوال و افعال در نهجالبلاغه نقل شده، به بازشناسی اخلاق ارتباط با مخالف و برخی اصول و روشهای رویارویی تربیتی با وی میپردازد. دو روش عمده مورد استفاده در این تحقیق عبارتند از:
الف) روش تحلیل گفتار: مقصود از این روش ـ در برابر روش تفسیر متن ـ تحلیل کلام و سخن امام (ع) از لحاظ بررسی نقش گوینده و متن در مقام تربیت و اثرگذاری بر مخاطب است. درواقع در این روش، ما از منظر بیرونی متن، به ارزیابی شیوه تربیتی و اثرگذاری گفتار، حالات گوینده، چگونگی کلام، خصوصیات مخاطب و آثار پیام میپردازیم. (اعرافی، 1379: 19)
ب) روش رفتارشناسی: در این روش، به بررسی رفتارها و سیرههای عملی پرداخته میشود؛ چراکه امام علی (ع) و دیگر پیشوایان معصوم دارای نقشی الگوییاند و علاوه بر این نکته عام، برخی از اعمال آنان بهصورت ویژه در موقعیت تربیتی از آنان سر زده است. (همان: 20)
فرایند انجام پژوهش نیز بدین صورت بوده که پس از اتخاذ مفروضات، تبیین مفاهیم کلیدی و تعیین روش پژوهش، محدوده پژوهش (کلیه خطبهها، نامهها و کلمات قصار نهجالبلاغه) بهدقت مورد مطالعه قرار گرفته و با توجه به دو روش ذکرشده، آن دسته از سخنان و رفتارهای امام (ع) که در مواجهه با مخالفان بوده، تحلیل و بررسی شدهاند و براساس ملاک تمایز بین اصول و روشهای تربیتی (کلی بودن و ناظر بودن به ملاحظات عام رفتارهای تربیتی یا جزئی و عینی بودن و ناظر بودن به یک رفتار خاص)، اصول و روشهای تربیتی از آنها استنباط شده است.
همچنین، توجه به این نکته نیز شایسته است که استدلال قطعی به مدلولات این احادیث، پیش از هر چیز نیازمند بررسی و تأیید صدور آنهاست؛ ولی با توجه به محدودیتهای این پژوهش از یک سو، و تلقی به قبول کتاب شریف نهجالبلاغه و بهویژه، تأیید مضمون عمده یافتههای این پژوهش در دیگر منابع معتبر نقلی و عقلی از سوی دیگر، در این مقطع بررسی سندی و صدوری روی آنها انجام نشده و فقط از جهت دلالت مورد بررسی قرار گرفتهاند.یافتههای این پژوهش در قالب دو بخش اصول تربیتی و برخی شیوههای تربیتی در رویارویی با مخالف تقدیم میشود.
مفهومشناسی
لازم است پیش از ورود به تحقیق، مفاهیم اساسی آن بهاجمال تبیین شوند.
یک. اخلاق ارتباطی
«اخلاق ارتباطی» در پژوهش حاضر بهمعنای مجموعهای از رفتارهای مبتنی بر ملکاتِ فاضله نفسانی است که در موقعیتهای ارتباط با دیگری بروز و ظهور مییابند. بر این اساس، «اخلاق ارتباطی» عمدتاً ناظر به حوزه روابط بین فردی بوده و بخشی از حوزه وسیعترِ «اخلاق اجتماعی» بهشمار میآید.
دو. مواجهه
مقصود از «مواجهه» در عنوان تحقیق، هرگونه کنش و رفتار زبانی و غیر زبانی است که در بسترِ ارتباطی بین امام (ع) با دیگر اشخاص یا مردم روزگار ایشان اتفاق افتاده است. با این بیان، هرگونه عکسالعمل امام (ع) (اعم از لفظی و عملی) در برابر کسانی که دارای اعتقادات یا رفتار اجتماعی ـ سیاسی متفاوت با امام بودهاند، نوعی مواجهه و رویارویی تلقی میشود.
سه. مخالفت
منظور از «مخالفت» در عنوان «مخالف»، هر نوع اختلافنظر دینی، فرهنگی، اجتماعی یا سیاسی با امام علی (ع) است که بهصورت عملی نیز ابراز شده باشد. قید دوم این تعریف، یعنی ابراز این اختلاف است که عنوان مخالفت را محقق میسازد. بدینترتیب، فقط کسانی بهعنوان مخالف تلقی میشوند که در یک موضعگیری عملی در برابر امام، اختلافنظر خود را بهعنوان مخالفت ظاهری، اعتراض، درگیری و جنگ ابراز کرده باشند؛ در این صورت است که امام نسبت به این دیدگاه یا رفتار مخالف، عکسالعمل نشان میدهند. همچنین، با این تبیین روشن میشود که این پژوهش شامل آن دسته از اصحاب امام (ع) که در مواردی نسبت به دستورات ایشان نافرمانی یا سستی داشتهاند نیز نمیشود.
با توجه به تعریفی که از مخالف ارائه شد، معاویة بن ابیسفیان نیز از مخالفان امام (ع) بهشمار میرود؛ ولی با توجه به گستردگی و تنوع برخوردهای امام با معاویه و اختصاص حجم قابل توجهی از سخنان امام به معاویه و رفتار و کردار او، تحلیل اخلاق ارتباطی امام (ع) در این مواجهات نیازمند تتبع و تدقیق فراوان است که از حوصله این نوشته کوتاه خارج بوده و به همین منظور، این پژوهش به بررسی مواجهات امام با معاویه نمیپردازد و آن را به تحلیلهای تفصیلیتر موکول مینماید.
چهار. اصول تربیتی
اصطلاح «اصول تربیتی» در تعریف کلی، بهمعنای مهمترین قواعد، توصیهها و بایدهای کلی است که بهمنزله راهنمای عمل، ساماندهنده و هدایتکننده تمامی تدابیر و فعالیتهای تربیتی مربی است. (شریعتمداری، 1385: 11؛ اعرافی، 1387: 34؛ باقری، 1385: 87) «روشهای تربیتی» نیز عبارتند از راهکارها، دستورالعملها و توصیههای جزئی و عینی که در پرتو اصول، به شیوههای عملی تربیتی میپردازند.به بیان دیگر، هرچند اصول و روشها هردو از یک سنخ بوده و دستورالعملهایی ناظر به فعالیتها و تدابیر تربیتیاند، اما مهمترین تفاوت آنها در این است که اصول، توصیههایی کلیاند و روشها، دستورالعملهایی عینی و جزئیاند که در پرتو اصول، قابلیت کاربرد دارند. (همان: 88)
بهعنوان نمونه، همانگونه که «ابراز محبت به متربی» یکی از اصول تربیتی است، «هدیه دادن» روشی تربیتی است که بهصورتی جزئی، به یک رفتارِ عینی تربیتی اشاره دارد که در پرتو اصل ابراز محبت، بهعنوان دستورالعملی جزئی، مصداقی برای آن اصل کلی خواهد بود. در تعبیری دیگر، روشها به مربی میآموزند که برای دستیابی به اهداف تربیتی چگونه باید عمل نمود؛ درحالیکه اصول، چارچوب کلی عمل و فعالیت مربی برای رسیدن به اهداف را ترسیم میکنند. (ابراهیمزاده، 1389: 47 ـ 46)
توجه به این نکته نیز ضروری است که یک روش تربیتی لزوماً وابسته به یک اصل تربیتی خاص نیست؛ بلکه چهبسا یک روش تربیتی میتواند مصداق و دستورالعملی عینی برای چند اصل متفاوت بوده و تأمینکننده ملاحظات تمامی آن اصول باشد. بهعنوان نمونه در مثال فوق، روش هدیه دادن همانگونه که در پرتو اصل «ابراز محبت» معنا مییابد، میتواند در ذیل اصلِ «تکریم شخصیت متربی» نیز جای گیرد. به همین خاطر، در تبیین اصول و روشهای تربیتی نباید لزوماً بهدنبال مندرج نمودن هر روش در ذیل یک اصل بود؛ بلکه مهمترین عامل تمایز اصل و روش، انتزاعی و کلی بودن اصل، و عینی و جزئی بودن روش میباشد. به بیان دیگر، اصول، قاعدههای عام تربیتاند و روشها، راهکارهایی جزئی.1
همچنین اشاره به این نکته ضروری است که با توجه به تمرکز پژوهش حاضر بر اخلاق ارتباطی، اصول و روشهای تربیتی استخراجشده در این پژوهش تنها ناظر به یکی از حوزههای تربیت، یعنی حوزه «تربیت اخلاقی» در عرصه ارتباطات میانفردی هستند و تنها به «اصول و روشهای تربیتِ اخلاقی در عرصه ارتباط با مخالفان» میپردازند.
اصول تربیتی امام علی (ع) در مواجهه با مخالف
در این بخش، مجموعاً چهار اصل تربیتی استخراج گشته که عبارتند از:
اصل اول: تفاوت در نوع برخورد با اشخاص و جریانهای مختلف
ویژگیهای متفاوت افراد و گروهها نیازمند آن است که رابطه و تعامل با آنها نیز براساس همین خصوصیات صورت گیرد. از سخنان و رفتارهای امام علی (ع) در نهجالبلاغه نیز بهدست میآید که ایشان با توجه به عوامل ذیل، برخوردهای متفاوتی با اشخاص و گروههای مختلف داشتهاند:
یک. نیت و قصد مخالف از مخالفت
یکی از تقسیمبندیهای جالب توجه مخالفین از دیدگاه امام این است که مخالفی که در طلب حق است و به بیراهه میرود، با کسی که اساساً بهدنبال باطل است و برای آن آگاهانه تلاش میکند، یکسان نیست و باید با هرکدام از این دو گروه، تعامل متفاوتی داشت. ایشان میفرمایند:پس از من خوارج را مکشید (با آنها جنگ نکنید)؛ زیرا کسی که خواستار حق بوده و به طلب آن برخاسته و به خطا رفته، همانند کسی نیست که به طلب باطل برخیزد و به آن دست یابد [مراد معاویه و اصحاب اوست]. (نهجالبلاغه: خ 61)
این تفکیک نشاندهنده این است که امید به هدایت افرادی که ناآگاهانه به راه خطا رفته و به مخالفت برخاستهاند، بیشتر از مخالفان آگاه و متعمد است؛ چراکه دسته اول درواقع خواهان حق و حقیقت است و در تعیین مصداق آن دچار اشکال شده است. توجه به این نکته، در مواجهات امروزین ما با مخالفان سیاسی ـ اجتماعی نیز بسیار حائز اهمیت است.
دو. سابقه، تجارب و معلومات قبلی مخالف
پس از جنگ صفین و ماجرای حکمیت، امام علی (ع) در موارد متعددی با خوارج سخن گفته و آنها را به راه راست دعوت نمودند. در یکی از این موارد، امام (ع) شخصاً به اردوگاه خوارج در حومه کوفه رفته و اینگونه با آنان رفتار نمودند:امام از آنان پرسید: آیا همه شما با ما در صفین بودهاید؟ گفتند: برخی بودهاند و برخی نبودهاند. امام گفت: این دو دسته از هم جدا شوند؛ آنکه در صفین حاضر بوده در یک دسته و آنکه در صفین نبوده در گروهی دیگر، تا با هر دسته جداگانه سخن گویم ... . (همان: خ 122)
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 27 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
دانلود مقاله روشهای تعلیم حضرت علی (ع)