مقدمه
مدتهای طولانی دانش آموزانی را که در یادگیری یک یا چند درس مشکلات جدی داشتند بااصطلاحات معلول ادرکی ، آسیب دیده مغزی و آسیب دیده عصبی معرفی می کردند . با توجه به یافته های جدید در مورد یادگیری ، در سال 1963 جمعی از متخصصین ، اصطلاح ناتوانیهای یادگیری را جایگزین اصطلاحات قبل کردند از آنجا که واژه ناتوانی اصطلاحات دیگری مثل ناتوانی جسمی یا ناتوانی ذهنی را تداعی می کند ، یعنی ناتوانیهایی که تبدیل به توانایی کامل نمی شوند ، اصطلاحی مایوس کننده می نماید و به نظر می رسد اگر اصطلاح اختلالات یادگیری و یا مشکلات یادگیری به کار گرفته شود ، مناسب تر باشد . ( تبریزی ، 1380 ) به بسیاری از اینگونه دانش آموزان متاسفانه بر چسب کودن ، کم ذهن ، عقب مانده و امثال آن زده می شود که هیچکدام صحیح نیستند و با قاطعیت می توان گفت که اگر این مشکلات به موقع و به جا تشخیص داده شوند قابل درمان است ؛ افرادی چون آلبرت انیشتین نابغه ریاضی ، توماس ادیسون مخترع و نابغه امریکایی ، اگوست رودین مجسمه ساز بزرگ فرانسه ، لئوناردو داوینچی و بتهون همگی دچار اختلالات یادگیری بودند . ناتوانی یادگیری در اندام ظاهری کودک آشکار نیست کودک مبتلا به این وضع می تواند دارای بدنی قدرتمند ، چشمانی قوی ، گوشهای تیز و هوش بهنجار باشد ، در عین حال چنین کودکی در عملکرد ناتوان است . نارسایی او به همان اندازه واقعی است که ناتوانی پای فلج . شمار دانش آموزانی که اختلال یادگیری دارند بین 4 تا 12% گزارش شده است . این تفاوت آماری بسته به تعریفی است که از اصطلاح ناتوانی یادگیری Diabilitiesof learning ارائه شود . چنانچه تعریفی را در نظر بگیریم که کمترین درصد را در برگیرد ، گویای اتلاف چهارصد از رقم نجومی بودجه آموزش و پرورش کشور است . چنانچه از تعریف ناتوانیهای یادگیری درمفهوم خاص آن عدول کنیم ، هر نوع مشکل اداراکی منجر به افت تحصیلی و کاهش میزان پیشرفت تحصیلی را ، ناتوانی یادگیری به حساب آوریم , تعداد دانش آموزان درگیر این مشکل ، درصد بسیار بالایی را به خود اختصاص خواهند داد . اینگونه مشکلات تنها به افت تحصیلی و اتلاف اقتصاد ملی پایان نمی پذیرد بلکه به سرزنش و تحقیر دانش آموزان ، تشکیل خود پنداره ی ضعیف و کاهش عزت نفس آنان انجامیده و سلامت روانشان را به مخاطره می اندازد و چه بسا به مکانیزمهای دفاعی ناموفق کشانده شوند .این مشکلات از دانش آموز و مدرسه به خانه و خانواده راه می گشاید و اضطراب و ناخشنودی را در همه فضای زندگی می پراکند و حاصل این همه ، آسیب سختی است که به بهداشت روانی جامعه وارد می شود . به همین منظور از سال 1373 از سوی وزارت آموزش و پرورش مراکز آموزشی و توانبخشی دانش آموزان دچار اختلالات یادگیری ایجاد گشت و در آن اینگونه دانش آموزان در کنار تحصیل در مدارس عادی برای رفع مشکلات خاص یادگیری از خدمات ویژه پاره وقت بهره مند می شوند . مطالعات و تحقیقات روانشناختی مبین این نظریه است که موفقیت های سال های اولیه تحصیلی نقش مهمی در پیشرفت فرد در مراحل بعدی زندگی دارد . بویژه اینکه اگر کودک در دوره ابتدایی با شکست تحصیلات را آغاز کند خود پنداره او دچار مشکل شده و احساس ناارزشمندی کرده و از خود تصور منفی کسب خواهد کرد و این خود ، ناتوانی تحصیلی را برای کودک به همراه خواهد داشت . این موضوع همیشه مورد توجه من در محیط کارم بوده است و تمام توانم را به کار می گرفتم تا بتوانم با شناخت بیشتر از ویژگیهای روحی , عاطفی دانش آموزانم ارتباط مناسب با آنها ایجاد نمایم زیرا به عقیده پژوهشگر این از جمله ضروری ترین و اساسی ترین نیاز هر معلم و مربی است تا بتواند در جان و روح متربی رسوخ کند و تغییر رفتار را که از اهداف اساسی تعلیم و تربیت است در او ایجاد نماید .
گزارش اقدام پژوهی: چگونه توانستم اختلال یادگیری مربوط به خواندن امیررضا.ه را کاهش دهم؟