فایل : word
قابل ویرایش
تعداد صفحه :292
مقدمه
آدمی برای پاسخ به درخواستهای متنوع دنیای پیچیده عصر حاضر، نیازمند توانمندیهای بیشماری است از این رو براساس ضرورتهایی که بر وی تحمیل میشود ساز و کارهایی به صورت خود انگیخته یا خود ساخته در او شکل میگیرد و او را از سایر جانداران متمایز میسازد. انسان با نگاهی ژرف و متفکرانه به رفتارهای خویش در مییابد که از ویژگیهای خاصی بهرهمند است که موجب سهولت سازگاری او با شرایط جدید میگردد. در این میان ویژگیهای شناختی دارای نقش ویژهای در رویارویی با دنیای پیچیده هستند از جمله ویژگیهای برجسته و شاید منحصر به فرد انسانی، پدیده «هوش»[1] میباشد این پدیده در انسان از نظر کمی و کیفی به گونهای است که او را قادر به تمدنسازی کرده است. به این ترتیب تغییراتی که در زندگی و موقعیتهای مختلف روی میدهد انسان را وادار میسازد که از ابعاد مختلف هوش بهرهمند گردد.
انسان در طول حیات خود پیوسته در حال حل مسئله، خلق پدیدههای مستند با طبیعت و برقراری ارتباط و کنترل رفتار خود و دیگران به سر میبرد که هر یک از این فعالیتها با بعدی از توانمندیهای هوشی در ارتباط هستند. هرچند که بحث در مورد توانمندیهای هوشی انسان در این محدوده نمیگنجد اما با نگاهی تیزبین به یکی از ابعاد ممتاز هوش میتوان ظهور رفتارهای هوشمندانه انسان را در قالب هیجانات مشاهده کرد (سارنی[2]، 1999؛ به نقل از شمس،1384)، بعد مورد نظر «هوش هیجانی[3]» است که به شناخت فرد از خود و دیگران، ارتباط با دیگران و نیز سازگاری و انطباق با محیط برای دستیابی به اهداف موردنظر مربوط میشود، هوش هیجانی پیشبینی موفقیت فرد را ممکن میسازد زیرا نشان میدهد که فرد چگونه دانشش را در یک موقعیت بلادرنگ به کارگیرد (بار ـ آن[4]، 2000؛ به نقل از گلمکانی،1384) .
پایان نامه تعیین رابطه میان هوش هیجانی با تفکر انتقادی در میان دانشآموزان دوره متوسطه شهر تهران