مقدمه
«حج» یکی از پایه های استوار دین اسلام است که از محتوای فلسفه اجتماعی- اقتصادی و فردی معنوی عظیمی برخوردار می باشد، و بر هر مکلفی واجب است و به شرط توانائی حداقل یک بار در عمر آن را به آنجام برساند.
در این مورد گفتار بسیار وجود دارد، لکن از میان آنها اول به خود قرآن کریم میپردازیم. درقرآن کریم آمده است: جَعلَ اللهُ الکعبةَ البیتَ الحرامَ قیاماً للناس…»[1]
«لِیشهدوا منافعَ لهم و یذکروا اسمَ الله فِی ایامٍ معلوماتٍ علی ما…»[2]
«و طهِّر بیتیَ الطّائفینَ و القائمینَ و الرَّکع السجودِ…»[3]
بنابراین با توجه به آیات بالا میفهمیم که خداوند عنایت ویژهای به بعد اقتصادی و اجتماعی و فردی و معنوی حج دارد. بنابراین در این فصل این دو عنصر مهم حج را مورد بحث و بررسی قرار میدهیم که پی ببریم در چه مرتبه و درجهای قرار دارند.
1- فلسفه فردی ومعنوی
مقدمه:
حج عبادتی بزرگ و برخوردار از تاثیر عمیق و نقشی سازنده در جنبه های مختلف فردی و معنوی است. شاید کمتر عملی از لحاظ گستردگی و عمق نفوذ به پای «حج» برسد اگر چه در تعالیم آسمانی اسلام، هر عبادتی چایگاه خاص خود را داراست ولی در این میان، حج به دلایل گوناگون از اهمیت ویژهای برخوردار است.
حج یک دوره کامل پالایش روحی وسازندگی معنوی به حساب میآید. عرفان و معرفت، عشق و محبت، شعور و شهود، سلوک و عروج، راز و نیاز، وصل و وصال و… همگی مرحله به مرحله در مناسک حج، نمودار شده و تبلور مییابد و در پرتو این همه،مسافر کعبه بعد از مناسک، چونان نوزادی میباشد که تازه از مادر متولد شده است؛ یعنی پاک و بیآلایش و این؛ یعنی بازسازی روحی و درونی فردی.
حضور در کاروانهای حج فرصت مغتنمی است برای تعمق در آیین انسان ساز اسلام و فرایض و مناسک مختلف آن، و نیز برای آشنایی بیشتر و البته پیوندی محکمتر و ایمانی راسختر و قوی تر نسبت به آن میباشد. بنابراین در این بخش از پروژه به اسرار و لطایف، دقایق و رموز عرفانی و معنوی حج میپردازیم و آن را تا حدودی بررسی میکنیم.
بعد معنوی حج:
تمامی اعمال عبادی شریعت مقدس، جدا از صور ظاهری، دارای اسرار و رازهای شگفت انگیزی است که مؤمنان به میزان سعة وجودیشان از آن بهرهمند میگردند.
عبادات حج به عنوان هدف آفرینش انسان تعیین شده است اسراری دارد که غیر از آداب و احکام ظاهری و عبادات میباشد. نوعاً عبادات و فرائض الهی با اختلاف درجات فراوانی که نسبت به هم دارند، برای تقویت بعد روحانی و نفسانی و در جهت سیر و سلوک انسان وضع شده تا از عوالم جسمانی به عوالم روحانی تکامل یا بند و به مقام قرب الهی برساند.
بنابراین و با توجه به مطلب فوق، حج از میان عبادات و فرائض الهی، جامع هر نوع آثار و فواید و اسراری است که در عبارت دیگر وجود دارد.
چنان که مرحوم علامه طباطبائی دراین مورد فرمودند: وقتی که سرگذشت ابراهیم، آن چنان که در قرآن بیان شده را به دقت مطالعه کنیم مییابیم که این جریان یک دوره کاملی از سیر عبودیت و بندگی خدا و به اصطلاح یک سیر و سلوک معنوی است که بنده از موطن خود تا قرب الهی را میپیماید و با پشت سر انداختن زخارف دنیا و لذائذ و آرزوهای عادی و جاه و مقام و خلاصی از وسوسههای شیطانی به مقام قرب الهی دست مییابد.
این وقایع و اعمال حج گرچه به ظاهر از هم جدا هستند،اما مطالعه دقیق آن نشانگر دقایق آداب سیر طلب و حضور مراسم حب و عشق و اخلاص و بلاخره بیرون آمدن از مقامات دائیه و پیوستن به مقامات عالیه است که هر چه بیشتر در آن وقت شود حقایق تازهتر و نکات لطیفتر عاید انسان میگردد.[4]
بنابراین مسائل معنوی و عرفانی حج زیاد میباشد همچنان که سفر حج از غیر خدا به سوی خداست و چون خدا همه جا هست: «وهو الذی فی السّماءِ الهٌ و فی الارضِ اله[5]» «و اینما تولوا افثم وجهُ الله»[6] معنای «سیر الی الله»، سیر مکانی یا زمانی نیست. فرار به سوی خدا به این معناست که انسان ما سوی الله را ترک کرده، خدا را طلب کند.
پس اگر کسی حج را به قصد تجارت یا شهرت و مانند آن انجام داد، فرار «عن الله» کرده است، نه فرار «الی الله».
اگر کسی به زاد و را حله و کسب و کار همراهان خود تکیه کند، فرار به سوی همراهان کرده است، نه فرار به سوی خدا. سفر به سفره خود کرده است، نه به سفره ضیافت الله.
خلاصه این که، یکی از اسرار حج آن است که انسان از غیر خدا بریده، به سوی خدا هجرت کند تا به لقای او نایل آید و این از هنگام تعیه مقدمات آغاز میشود.
کسی که لباس احرام فراهم میکند، مالش را تطهیر، وصیتنامهاش را تنظیم و از بستگانش خداحافظی میکند، همه این امور را با عنوان فرار الی الله انجام میدهد.
قهراً در همه این حالات با خداست. سیر چنین کسی «الی الله» ،«مع الله» و «الله» است.
از این رو در بعضی از دعاهای حج و مانند آن آمده است: «بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی مله رسول الله»[7]
حج و کسب معرفت
یکی از ابعاد اصلی زندگی انسان، معرفت پروردگار عالم و وصول به رحمتش و انس گرفتن با حضرتش میباشد این هم موقوف است بر صفای نفس و تجرد او معلوم است هر قدر نفس انسانی متجلی و خالی از زائل باشد حب و انس او با رب بیشتر خواهد شد. ترقی و تجلی نفس موقوف است که به کناره گیری و اجتناب از شهوات و لذات نفسانی و اقدام نمودن و عمل های سخت از طرف شرع مقرر شده و صرف نظر کردن از لذائذ زودگذر دنیوی که شرعاً معرفی شده است.
در همین باره امام خمینی میفرمایند: «مراتب معنوی حج که سرمایه حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک مینماید، حاصل نخواهد شد مگر آن که دستورات عبادی حج بطور صحیح و شایسته موبه مو عمل شود.
حج نمایشی پر شکوه، از اوج رهایی انسان موحد از همه چیز جز او، و عرصه و جلوهای بی مانند از عشق و ایثار، و آگاهی و مسئولیت، در گستره حیات فردی اجتماعی است، پس حج تبلور تمام عیار حقایق و ارزشهای مکتب اسلام است.[8]
انسان و خود سازی
از این رو خداوند متعال هم برای فراهم شدن این سیر بندگی و رسیدن به مقام قرب و حضور الهی و زیارت کعبه حقیقی، به حضرت ابراهیم خلیل الرحمن و اسماعیل ذبیح الله ماموریت دادند که حریم خانهاش را از هر چیزی که مانع این سیر و سلوک معنوی، پاکسازی نمایند:
«و اِذ جعلنا البیتَ مثابه… و عَهِد نا الی ابراهیمَ و اسمعیلَ أن طهرا بیتیَ للطائفینَ و العالَفین و الرکَعِ السجودِ.»[9]
«و به خاطر بیاور هنگامی که خانه کعبه را محل بازگشت قرار داد و… و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که: «خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع کنندگان و سجده کنندگان، پاک و پاکیزه کنید.»
«عهد» در این جابه معنی امر است یعنی امر کردیم به آنها، و منظور از «تطهیر» یا خالص کردن و تخصیص دادن خانه کعبه به عبادت و انجام مناسک حج است که این خود یک نوع تطهیر، و این طرز بیان را در اصطلاح و استعاره و با کنایه میگویند. معنی چنین میشود که خانه مرا برای عبادت و بندگی آماده کنید و یا این که مراد پاک کردن خانه کعبه از کثافاتی است که بر اثر بی مبالاتی مردم در آن جا پیدا شده بود.
این آیه دلالت بر لزوم پاک نگاهداشتن خانه خدا را دارد،و از این آیه استفاده شده است که باید واردین خانه خدا هم پاک باشند، این مطلب ممکن است از ضمیمه کردن آیات دیگر مانند «و الطّیباتِ لِلطّیبین و الطّیبون للطّیبات»[10] به این آیه استفاده میشود.
ممکن است آن را از خود آیه هم استفاده کرد، زیرا آلودگی واردین و زوار غالبا موجب آلودگی خانه خدا میشود و در واقع یک ملازمه غالبی میان این دو است چنان که نظیر این مطلب را بعضی در تفسیر آیه «إنّما المشرکون نَجِسَ فل لیقربوا المسجد الحرام بعد عامهم هذا» گفته اند که منظور از جلوگیری از سرایت کردن آلودگی مشرکین به خانه خدا و مسجدالحرام است.[11]
آیه دیگری که از همین مورد است و خداوند تطهیر و پاکیزه نگه داشتن خانه کعبه را به حضرت ابراهیم (ع) دستور میدهد:
و اذبوانا لابراهیمَ مکان البیت أن لا تُشرک بی شیئا و طهر بیتی للطائفینَ و القائمینَ و الرُکع السجود.»[12]
«به خاطر بیاور زمانی را که جای خانه (کعبه) را برای ابراهیم آماده ساختیم و تا خانه را بنا کند؛ و به او گفتیم، چیزی را همتای من قرار مده؛ و خانهام را برای طواف کنندگان و قیام کنندگان و رکوع کنندگان و سجود کنندگان پاک ساز.»
تفسیر در این آیه تجدید بنای کعبه به دست ابراهیم (ع) و بعضی آداب حج مورد توجه است.[13]
جملة « أن لا تشرک بی شیئاً و طهر بیتی» منظور تطهیر کعبه می باشد.
نخستین توصیه پس از نشان دادن مکان کعبه این بود که نیت خود را د رعمارت و عبادت خالص گردان و چیزی را شریک من قرار مده.
پس از بنای کعبه اولین فرمان الهی ایجاد کانون توحید و تطهیر آن از تمامی مظاهر شرک بود، به طوری که هر کس وارد شود تنها به خداوند یکتا توجه پیدا کند و هرچیز دیگری که سبب جلب توجه زائران را به خود مشغول سازد و از یاد صاحب خانه غفلت ورزند،خانه مرا از آن پاک ساز تا بندگان فقط عبادت او را به جای آوردند و به جز او به کسی و چیزی نیندیشند.
«طهر بیتی للطائفین» یعنی خانه را برای طواف کنندگان پاک ساز تا بندگان خدا بتوانند در محیطی سالم و فضایی آکنده از نور ایمان و معنویت و عشق به توحید اعمال حج انجام دهند. [14]
مرحوم علامه طباطبائی در توضیح آیه میفرماید:
مراد از آماده ساختن کعبه برای ابراهیم این است که آن جا مرجع عبادات خدا قرار داده شود تا بندگان آن جا را خانه عبادت قرار بدهند، نه این که ابراهیم آن مکان را محل سکنی و زندگی خود قرار دهد.
از این رو خانه را به خویش نسبت داده و فرمود«بیتی» تا اعلان کندکه این خانه، کانون توحید و مختص عبادت خداست و هیچ چیز نباید شریک خداوند قرار داده شود وهدف دیگر این بوده که ابراهیم برای کسانی که قصد خانه خدا نمودهاند عبادتی را تشریع کند که خالی از هر گونه شائبه شرک باشد.[15]
بنابراین خانه کعبه مکانی مطهر و متبرک میباشد که این حقیقتی بیش نیست پس مسلمانان نباید این عبادت خالص را با اعمال ناشایست فاسد کنند چون این خانه مقدس را از اختصاصی بودن خدا خارج میکند و در نتیجه انسان را از بندگی و عبودیت منحرف میکند و در حقیقت همان شرک است که مسیر زندگی انسان را عوض میکند.
عبادت حج، عبادتی بی ریاست
فهرست مطالب
عنوان صفحه
کلیات
مقدمه 1
تبیین موضوع 3
اهمیت و ضرورت موضوع 3
پیشینه موضوع 4
پرسشها وفرضیات 5
چکیده 6
فصل اول : حج از نظر لغوی واصطلاحی انواع آن
حج در لغت 8
حج در اصطلاح 9
شرافت زمانی حج9
اهمیت و آثار حج 10
انواع و اقسام حج و عمره 13
تمتع از نظر لغوی واصطلاحی 14
کیفیت حج تمتع 14
حج افراد 17
حج قران18
عمره مفرده و تمتع 18
عمره از نظر لغوی و اصطلاحی 19
عمره مفرده و اعمال آن 20
میقات احرام عمره مفرده 20
فرق عمره مفرده با عمره تمتع 21
نتیجه 22
فصل دوم : سیمای حج از دیدگاه قرآن
مقدمه 24
واژه حج در قرآن 24
تاریخ مکه 27
نامهای مکه: 29
- مکه 29
- بکه 29
- بیت العتیق 30
- بیت المعمور 30
- مسجد الحرام 31
- بیت الحرام 32
- ام القری 33
- بلد الامین 34
دلیل پیدایش کعبه 34
تاریخچه مبنای کعبه 35
زمان ساختن بنای اولیه کعبه 39
وجوب و ضرورت حج41
آیاتی در مورد ادله وجوب حج و عمره 41
مستطیع کیست؟ 43
- استطاعت مالی 44
- استطاعت عقلی 44
- استطاعت بدنی 45
- استطاعت زمانی45
- استطاعت امنیت 45
دعوت به حج اکبر 49
محرمات
مقدمه 52
محرمات احرام 52
1- فلسفه صید 53
کفاره صید و شکار بر فرد محرم 55
حکم شکار کردن حیوانات دریایی و صحرایی 57
حکم شکار بعد از احرام 59
2- حکم جدال وفسوق کردن 60
کفاره جدال 60
3- حرمت مباشرت61
قرآن اثر اجتناب از محرمات را چنین بیان کرده 62
واجبات
مقدمه 66
طواف 67
احکام طواف 67
سعی صفا و مروه 68
احکام صفا و مروه 70
عرفات 71
وقوف در مشعرالحرام 73
رمی جمرات 76
قربانی 78
فلسفة قربانی 78
- کمک رسانی به اهل حجاز یک اصل می باشد. 79
- قربانی از شعائر الهی است. 79
- کمک به مستمندان و سیرکردن آنها 80
- رسیدن به تقوای الهی 81
حلق و تقصیر کردن 82
فضیلت حلق 83
حکم حلق و زمان آن 84
نتیجه 85
فصل سوم : فلسفه حج
مقدمه 88
1- فلسفه فردی و معنوی
مقدمه 90
بعد معنوی حج 91
حج و کسب معرفت 92
انسان و خودسازی 93
عبادت حج، عبادتی بی ریاست96
بعد معنوی مناسک و اعمال حج و تأثیر آن بر فرد 97
بعضی از اسرار حج 99
اسرار صفا و مروه 99
راز طواف کردن 99
سرحلق 100
نتیجه 103
2- فلسفه اقتصادی
بعد اقتصادی حج 105
اهداف و آثار تجاری و اقتصادی حج 107
دیدگاه قرآن نسبت به بعد اقتصادی حج 109
دیدگاه قرآن در مورد واژه منافع و نظر مفسران در آن مورد 112
قربانی عامل تقویت کننده اقتصاد جوامع اسلامی 114
قربانی عامل برآوردن نیاز فقیران 117
نتیجه 119
3- فلسفه اجتماعی
مقدمه 121
ویژگیهای اجتماع حج 122
محتوای اجتماعی حج و آثار آن 123
دیدگاه قرآن نسبت به اجتماعی بودن حج 125
خانه خدا متعلق به مردم است126
قیام جهان شمول اجتماعی مسلمانان در پرتو حج 128
امنیت اجتماعی مسلمانان 130
حج تراکم قوه متکثره در نقطه واحده است. 131
نتیجه133
نتیجه گیری کلی 134
فهرست منابع 135
پایان نامه آماده: بررسی سیمای حج از دیدگاه قرآن و فلسفه حج از جنبه های مختلف - 139 صفحه فایل ورد word