دانلود گزارش کارآموزی رشته کامپیوتر شرکت همراه سیستم درگز بافرمت ورد وقابل ویرایش تعدادصفحات 26
گزارش کارآموزی آماده,دانلود کارآموزی,گزارش کارآموزی,گزارش کارورزی
این پروژه کارآموزی بسیار دقیق و کامل طراحی شده و جهت ارائه واحد درسی کارآموزی میباشد
فصل اول :
معرفی محل کارورزی شرکت همراه سیستم درگز مرکب از یک شرکت کامپیوتری وIsp خط E1 این شهرستان می باشد.این شرکت خصوصی بوده و وابسته به هیچ سازمان دیگری نمی باشد که مدیر عامل وصاحب آن جناب آقای مهندس آرش اقبالی می باشد.عموم کارهایی که در این شرکت صورت می گیرد بطور کلی کارهای کامپوتری من جمله طراحی ، آموزش، فروش وتعمیرکامپیوتروکلیه کارهای کامپیوتری دیگر میباشد.علاوه براین دارای کافی نت وگیم نت نیز می باشد. این شرکت مرکزIsp خط E1 شهرستان درگز نیز می باشد که شهرستان را تحت پوشش خود دارد.سرعت این خطKb 128 می باشدکه پرسرعت ترین خط دیتا درگز می باشد. به عنوان اولین شهرستان غیر مرکزی ایران می باشد که اینترانت تبیان درآن افتتحاح شده است. مسلما فروش اکانت و مابقی مسائل مربوطه نیز دراین شرکت به طبع Isp بودنش نیز صورت می گیرد.از دیگر کارهای متفرقه شرکت ایجاد شبکات اداری ،ارائه خدمات من جمله بانک cd وطراحی صفحات web ،طراحی های گرافیکی ،متنی و... نیز می باشد. فصل دوم :گزارشات هفتگی هفته اول این هفته آغاز دوره کارورزی در مورخ3 /5 / 85 بود . در اولین روز کارورزی طی جلسه ای با مدیریت شرکت آقای اقبالی مقرر شد صبح ها از ساعت 9 الی 13 و عصرها ز ساعت 18 الی 21 در شرکت حاضر شوم . به علت این که من قبلا در این شرکت در دوره های خاصی کار کرده بودم نیازی به معارفه یا تعیین موقعیت وجایگاه ونوع مسئولیت نبود. البته این هفته مصادف بود با مرخصی آقای حقی مسئول کارهای سخت افزار شرکت یعنی همه کاره شرکت در نبود آقای آرش اقبالی .. در این هفته من در نبود آقای حقی یک سیستم اسمبل کردم یه سیستم پنتیوم 5 .. کمی سخت بود ولی بدلیل تجربه ای کم و بیش تونستم بخوبی از عهده کارها بربیام. البته این کارو از ساعت 8 تا 11 شب انجام دادم که یه رکورد خوب واسه شروع بود. هفته دوم این هفته بر عکس هفته قبل خیلی خوب نبود چون آقای حقی اومده بود و در واقع یه آقا بالاسر واسه یکی که یه عمل جراحی 3 ساعته انجام داده خیلی بد بود این کارو بکن اون کارو بکن هی چرا بیکار نشستی و .. درست بلایی که هفته اول باید سر همه بیاد سر ما هفته دوم اومد تازه واسه یه کسی که یه عمل جراحی 3 ساعته را با موفقیت کامل پشت سر گذاشته.. البته من و آقای حقی با هم دوستیم و اون از این موقعیت واسه حال گیری استفاده میکرد. خلاصه کارهای سخت که میگن رو دوش ما بود البته از لحاظ یادگیری هفته خوبی بود چون خیلی چیزها از آقای حقی یاد گرفتم .. البته همه این کارها رو با نظارت اون انجام میدادم و از تجربه اون هم استفاده میکردم خلاصه واسه شروع به طور کامل آموزش اسمبل کردن اصولی و رعایت نکات کوچک اما فاجعه آمیز بررسی ریسک ها و مواجه شدن با ابهامات رو کارکردیم البته همه این کارها در قالب انجام کارهای روزانه انجام میشد. هفته سوم هفته بدی نبود ویندوز تمام سیستمهای کافی نت عوض شد و اطلاعات اضافی از روی سیستمهای حذف شد کار آموزشی خوبی بود چون هشت تاسیستم با قطعات سخت افزاری مختلف و در واقع کار با setup های مختلف باعث شد نکات جدیدی یاد بگیرم درکنار اینکارهاتونستم شبکه کردن رو تقریبا کامل یاد بگیرم این شامل نصب کارتهای شبکه ، وارد کردن ipهاو تست اتصال ، نصب Easy cafe وراه اندازی آن بر روی سیستم های کافی نت،کار سختی نبودالبته همه این کاره در کنار کارهای روزانه از جمله اسمبل کردن سیستم های جدید ، نصب ویندوز و نظافت بود. هفته جهارم دیگر روان شده بودم و تمامی کارها را بدون مشکل انجام میدادم و دیگر ترس هم نداشتم . در غیاب آقای حقی خانم رمضان نژاد (منشی و حسابدار شرکت) کارهای روزانه ام را برایم شرح می داد که کدام سیستم ها نیاز به تعویض ویندوز دارد چه سیستمی با کدام مشخصات و با کدام کیس باید بسته شود ومن بعد از یادداشت کردن دست به کار می شدم و درپایان آنها را به خانم رمضان نژاد تحویل میدادم . در ضمن یه نفر دیگه هم به جمع ما اضافه شده بود یه کارآموز جدید البته این کارآموز نسبت به من وآقای حقی خیلی سطحش پایین بود ولی کنجکاوی و سوال کردن از خصوصیات مثبت این کار آموز بود کمی راحت شده بودم حداقلش از نظافت و دستورات آقای حقی راحت شده بودم البته یه مسئولیت دیگه رو دوشم اضافه شده بود من باید همه اون چیزایی که یاد گرفته بودم و یاد داشتم رو به این کارآموز یاد بدم البته این کارآموز قدرت یادگیریش خیلی بالا بود و این باز خودش خیلی خوب بود ما یه تیم کامل شده بودیم .. یه اتفاق مهم تو این هفته این بود که ما باید یه کیس دولتی که محتویاتش یه سیستم پنتیوم 2 بود روبه یه سیستم پنتیوم تری تبدیل میکردیم البته این کیس خیلی کوچک بود و هیچ مادربوردی توش جانمیگرفت وباید تغییرات کلی تو بدنه انجام میشد که چون بدنه این کیس پر بود از برچسب های سازمانی و بعد از کلی اره کاری تونستیم مادربورد مناسب رو قرار بدیم.