![پرورش گیاه آویشن PPT](../prod-images/217694.jpg)
فرمت فایل : PPT (پاورپوینت)
دارای 3 فصل جدا می باشد:
1- معرفی گیاه آویشن
2 - کاربردها و تاثیرات گیاه آویشن
3- طرح احداث مزرعه گیاهان دارویی آویشن
پرورش گیاه آویشن PPT
فرمت فایل : PPT (پاورپوینت)
دارای 3 فصل جدا می باشد:
1- معرفی گیاه آویشن
2 - کاربردها و تاثیرات گیاه آویشن
3- طرح احداث مزرعه گیاهان دارویی آویشن
فرمت فایل:word (قابل ویرایش)
تعداد صفحات:87
فهرست مطالب
فصل اول: مقدمه و هدف
فصل دوم: کلیات و مروری بر منابع
گیاه شناسی گیاه درمنه (آرتمیزیا) 5
1-2- اختصاصات پیوسته گلبرگان.. 6
1-2-1-2- اختصاصات دستگاه رویشی.. 7
3-2-1-2 - اختصاصات دستگاه زایشی.. 7
3-1-2- زیر تیره پرتو آساها (رادیه) 8
2-5-1-2- گیاه آرتمیزیا سانتولینا 10
2-1-5-1-2 - مشخصات گیاه آرتمیزیا سیبری.. 10
4-1-5-1-2- انتشار در ایران.. 11
5-1-5-1-2- نوع مناطق رویش.... 12
6-1-5-1-2- خصوصیات مناسب درمنه دشتی جهت رشد در مناطق بیابانی.. 12
7-1-5-1-2- قسمتهای مورد استفاده گیاه و فصل رویش.... 13
8-1-5-1-2- ترکیبات مهم شیمیایی گیاه 13
1-8-1-5-1-2- خواص آرتمیزین (آرتمیزینین) 14
2-8-1-5-1-2 - مکانیسم اثر آرتمیزنین.. 15
3-8-1-5-1-2 خواص تعدادی از متابولیتهای ثانویه. 16
2-5-1-2 - کاربرد گیاه درمنه در طب سنتی.. 17
3-5-1-2– تحقیقات انجام گرفته روی برخی ازگونههای جنس آرتمیزیا 18
1-3-5-2-1 اثرات ضد انگلی گونههای مختلف درمنه. 19
2-3-5-1-2- اثر ضد میکروبی درمنه. 21
3-3-5-1-2- اثرات ضد قارچی درمنه. 21
4-3-5-1-2- سایر اثرات گونههای مختلف درمنه. 22
1-2- طبقه بندی انگل پارابرونام اسکریابینی.. 25
2-2- مشخصات راسته اسپیروریدا 25
3-2- مشخصات فوق خانواده اسپیروریده آ 25
4-2- مشخصات جنس پا را برونما اسکریابینی.. 26
7-4-2-همه گیری شناسی انگل در ایران.. 27
8-4-2 همهگیری شناسی انگل درسایر نقاط دنیا 29
1-3-2- فرمول شیمیایی و مشخصات لوامیزول.. 32
فصل سوم: مواد و روش کار
1-1-3 – وسایل و دستگاههای مورد استفاده : 38
2-1-3 مواد شیمیایی مورد استفاده 39
1-1-2-3- انتخاب گیاهان مورد استفاده 39
3-1-2-3 آسیاب کردن و آمادهسازی گیاه برای عصارهگیری.. 40
4-1-2-3- تهیه عصاره گیاهی.. 40
5-1-2-3-آمادهسازی عصارههای گیاهی با غلظتهای مختلف... 41
1-5-1-2-3- تهیه عصارههای آبی.. 41
2-5-2-3- تهیه عصاره متانولی.. 41
3-5-2-3- تهیه عصاره متانولی.. 41
1-2-2-3 تهیه شیردان جهت جداسازی انگلها 42
فصل چهارم: نتایج
1-4 نتایج حاصل از عصاره آبی گونه آرتمیزیا سیبری.......................................................................... 42
2-4 -نتایج حاصل از عصاره آبی آرتمیزیا سانتولیا 50
4-4-نتایج حاصل از عصاره متانولی آرتمیزیا سانتولینا 51
5-4-نتایج حاصل از عصاره اتانولی آرتمیزیا سیبری.. 52
6-4- نتایج حاصل از عصاره اتانولی آرتمیزیا سانتولیا 52
فصل پنجم: بحث و نتیجه گیری
فهرست جداول
جدول 1-4 : نتایج آزمایش عصاره اتانولی آرتمیزیا سانتونیا................................................................ 53
جدول 2- 4 نتایج آزمایش عصاره اتانولی آرتمیزیا سیبری.................................................................. 54
جدول 3-4 نتایج آزمایش عصاره متانولی آرتمیزیا سیبری.................................................................. 55
جدول 4-4 نتایج آزمایش عصاره متانولی آرتمیزیا سانتولینا............................................................... 56
جدول 5-4-نتایج آزمایش عصاره اتانولی آرتمیزیا سیبری................................................................... 57
جدول 6-4- نتایج آزمایش عصاره اتانولی آرتمیزیا سانتولینا............................................................... 58
مقدمه:
رویکرد اکثر کشورهای جهان در دهههای اخیر به موضوع کارآفرینی و توسعه آن، موجب گردیده موجی از سیاستهای توسعه کارآفرینی در دنیا ایجاد شود. کشورهای مختلف راه حلی راکه در سه دهه گذشته برای فائق آمدن بر مشکلات مختلف اقتصادی و اجتماعی به آن روی آوردهاند، توسعه فرهنگ کارآفرینی، انجام حمایتهای لازم از کارآفرینان، ارائه آموزشهای مورد نیاز به آنان و انجام تحقیقات و پژوهشهای لازم در این زمینه بوده است. تأمل در وضعیت اقتصادی و روند مراحل پیشرفت و توسعه در کشورهای پیشرفته و در حال توسعه که به موضوع کارآفرینی توجه نمودهاند، نشانگر آن است که این کشورها توانستهاند به پیشرفتهای چشمگیری در زمینههای مختلف اقتصادی و اجتماعی دست یابند و یا حداقل بحرانهای پیشآمده را به سلامت پشت سر گذاشته و بحرانهایی که وقوع آنها را در آینده پیشبینی میکردند را مهار نمایند. از جمله این کشورها میتوان به ایالات متحده، کشورهای اتحادیه اروپایی، کشورهای جنوب شرق آسیا، چین، برخی از کشورهای آمریکای لاتین و آفریقایی و اقیانوسیه را نام برد
از آنجا که مفاهیم مطرح در علوم انسانی همانند مفاهیم مطرح در علوم تجربی قطعی نیستند، لذا ارائه تعریف قطعی و مشخصی برای آنها دشوار یا غیر ممکن است. کارآفرینی هم که از واژه های مطرح در علوم انسانی است، از این قاعده مستثنی نیست. دانشمندان و محققین علوم مختلف اقتصادی، اجتماعی، روانشناسی و مدیریت که در مورد کارآفرینی مطالعه و نظراتی ارائه کردهاند، تعاریف مختلفی از کارآفرینی مطرح نمودهاند که تفاوتهای گاه مغایر و متناقضی دارند. تعریفی از کارآفرینی که تقریباً شامل همه تعریفهای ارائه شده از آنان باشد، عبارت است از :
«کارآفرینی فرایندی است که فرد کارآفرین با ایدههای نو و خلاق و شناسایی فرصتهای جدید و با بسیح منابع ،مبادرت به ایجاد کسب و کار و شرکتهای نو، سازمانهای جدید و نوآور و رشد یابنده نموده که توأم با پذیرش مخاطره و ریسک است و منجر به معرفی محصول و یا خدمت جدیدی به جامعه میگردد.»
در دایرهالمعارف بریتانیکا ، کارآفرین اینگونه تعریف شده است:
« شخصی که کسب و کار و یا موسسه اقتصادی را سازماندهی و مدیریت کرده و خطرات ناشی از آنرا میپذیرد»
واژه کارآفرینی از قرنها پیش و قبل از آنکه به زبان امروزی مطرح شود، در زبان فرانسه متداول گردید. این واژه معادل کلمه فرانسوی Enterprendre به معنای « متعهد شدن» (معادل under Take در زبان انگلیسی) میباشد که در سال 1848 توسط جان استوارت میل به کارآفرینی ( Enterpreneur ) در زبان انگلیسی ترجمه شد.
مفهوم کارآفرینی:
با تحولات سریع و شتابان محیط بینالمللی و گذر از جامعه صنعتی به جامعه اطلاعاتی و مواجة اقتصادهای ملی با اقتصاد جهانی و مطرح شدن پدیدههایی همانند «جهانی شدن اقتصاد» و «فنآوریاطلاعات» ، مباحث اساسی درخصوص راهکارهای مختلف برای تسریع فرآیند رشد و توسعة پایدار و رفاهاقتصادی مطرح میگردد. یکی از این مباحث جدید، نقش کارآفرینان در این فرایند میباشد. کارآفرینی ازمفاهیم جدیدی است که حداقل در محدود ه علم اقتصاد ، مدیریت، جامعهشناسی و روانشناسی و سایرمقولههای مرتبط با این موضوع قدمتی بسیار کوتاه داشته و از مفاهیم رو به گسترش میباشد. به دلیل آنکه معنای تحتالفظی «کارآفرینی» نمیتواند عمق محتوی و مفهوم این واژه را مشخص نماید و برای جلوگیری ازفهم نادرست این موضوع یا واژه با سایر واژهها و برای رسیدن به فهم و فرهنگ مشترک از آن، معرفی وشناساندن این واژه بسیار مهم مینماید . این که کارآفرینی چیست؟ کارآفرین کیست؟ فرآیند کارآفرینی چگونهاست؟ نقش و تاثیر کارآفرینی و کارآفرینان در ابعاد توسعه و رشد اقتصادی و متغیرهای کلان اقتصادی هماننداشتغال چیست؟ نقش آموزش و تجربه در رشد کارآفرینی چه میزان است؟ سوالهایی هستند که باید برای رسیدنبه این فرهنگ مشترک به وضوح و مبسوط پاسخ داده شود.
بهطور کلی «کارآفرینی» از ابتدای خلقت بشر و همراه با او در تمام شئون زندگی حضور داشته و مبنایتحولات و پیشرفتهای بشری بوده است. لیکن تعاریف زیاد و متنوعی از آن در سیر تاریخی و روند تکاملموضوع بیان شده است، که برخی از این تعاریف ارائه میگردد:
ـ کارآفرین کسی است که متعهد میشود مخاطرههای یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و تقبلکند ( Webster's New Collegiate Dictionary ).
ـ خریداری نیروی کار و مواد اولیه به بهائی نامعین و به فروش رساندن محصولات به بهائی طبق قرارداد(برنارد دو بلیدور ( Bernard F. De Belidar ) اقتصاددان فرانسوی در اوایل قرن هیجدهم.
ـ کارآفرین فردی است که ابزار تولید را به منظور ادغام آنها برای تولید محصولات قابل عرضه به بازار، ارائهمیکند (ریچارد کانتیلون R. Cantillon در حدود سال 1730.
ـ کارآفرین عاملی است که تمامی ابزار تولید را ترکیب میکند و مسوولیت ارزش تولیدات، بازیافت کلسرمایهای را که بکار میگیرد، ارزش دستمزدها، بهره و اجارهای که میپردازد و همچنین سود حاصل را برعهده میگیرد (جان باتیست سی ( Jean Baptiste Say ) ، اقتصاددان فرانسوی در سال 1803 میلادی.
ـ کارآفرینی پلی است بین جامعه به عنوان یک کل، به ویژه جنبههای غیراقتصادی جامعه و موسساتانتفاعی تاسیس شده برای تمتع از مزیتهای اقتصادی و ارضاء آرزوهای اقتصادی (آرتور کول ( A. Cole ) ، (1946).
ـ کارآفرین فردی است که تخصص وی تصمیمگیری عقلائی و منطقی درخصوص ایجاد هماهنگی در منابعکمیاب میباشد (کاسون، 1982.
ـ کارآفرینی به عنوان یک تسریعکننده، جرقة رشد و توسعة اقتصادی را فراهم میآورد (ویلکن( Wilken ) ، 1980
ـ کارآفرین فردی است که شرکتهای جدیدی را که سبب ایجاد و رونق شغلهای جدید میشوند، شکلمیدهند (که چموف ( B - Kirchhoff ) ، 1994.
ـ رابرات لمب ( R.K .Lamb ) (1902 ) معتقد بود که «کارآفرینی یک نوع تصمیمگیری اجتماعی است کهتوسط نوآوران اقتصادی انجام میشود و نقش عمدة کارآفرینان را اجرای فرآیند گستردة ایجاد جوامع محلی،ملی و بینالمللی و یا دگرگون ساختن نمادهای اجتماعی و اقتصادی میدانست.
ـ هربرتون ایوانز ( Herberton G.Evans ) (1957 ) معتقد بود که کارآفرین وظیفه تعیین نوع کسب و کارموردنظر را بر عهده داشته و یا آن را میپذیرد.
ـ ردلیچ ( F.Redlich ) (1958) معتقد است که کارآفرین در حالی که مدیر، سرپرست و هماهنگکنندهفعالیتهای تولید است، برنامهریز، نوآور و تصمیمگیرنده نهایی در یک شرکت تولیدی نیز میباشد.
ـ مک کلهلند ( D.M,clelland ) (1961 ) معتقد بود که کارآفرین کسی است که «یک شرکت (یا واحداقتصادی) را سازماندهی میکند و ظرفیت تولیدی آن را افزایش میدهد.»
ـ پنروز ( E.Penrose ) (1968 ) جنبة اصلی کارآفرینی را همانا شناسایی و بهرهبرداری از کرهایفرصتطلبانه برای گسترش شرکتهای کوچکتر میداند.
ـ کارلند ( J.c.carland ) (1984 ) معتقد است که کارآفرین فردی است که جهت دستیابی به سود و رشد،شغلی را به وجود میآورد و مدیریت میکند.
ـ چل ( E.chell ) و هاروث ( J.Haworth ) (1988 ) در تحقیقات خود به این نتیجه رسیدهاند کهکارآفرینان افرادی هستند که قابلیت مشاهده و ارزیابی فرصتهای تجاری، گردآوری منابع مورد نیاز و دستیابیبه ارزیابی حاصل از آن را داشته و میتوانند اقدامات صحیحی را برای رسیدن به موفقیت انجام دهند.
ـ پیتردراکر ( P.draker ) (1985 ) معتقد است، کارآفرین کسی است که فعالیت اقتصادی کوچک وجدیدی را با سرمایه خود شروع مینماید.
ـ ادی ( G.Eddy ) و الم ( k.olm ) (1985 ) معتقدند که کارآفرین فردی است که مایل و قادر بهمخاطرهپذیری است و در عین حال ابزار تولیدی و اعتباری را در هم میآمیزد تا به سود یا اهداف دیگریهمچون قدرت و احترام اجتماعی دست یابد.
ـ تراپمان ( J. Torpman ) و مورنینگ استار ( G.Morningstar ) (1989) در کتاب «نظامهایکارآفرینانه» در دهة 1990 مینویس ن د: کارآفرین یعنی ترکیب متفکر با مجری، کارآفرین فردی است که فرصتارائه یک محصول، خدمات، روش و سیاست جدید یا راه تفکری جدید برای یک مشکل قدیمی را مییابد.کارآفرین فردی است که میخواهد تاثیر اندیشه محصول یا خدمات خود را بر نظام مشاهده کند.
ـ جفری تیمونز ( Jeffry Timmons ) (1990 ) درخصوص کارآفرینی مینویسد: «کارآفرینی خلق و ایجاد بینشی ارزشمند از هیچ است. کارآفرینی فرایند ایجاد و دستیابی به فرصتها و دنبال کردن آنها بدون توجه بهمنابعی است که در حال حاضر موجود است. کارآفرینی شامل، خلق و توزیع ارزش و منافع بین افراد، گروهها،سازمانها و جامعه میباشد.
ـ دیوید مک کران ( D. Mckeran ) و اریک فلانیگان ( E.Flannigan ) (1996 ) کارآفرینان را افرادینوآور، بافکری متمرکز، و به دنبال کسب توفیق و مایل به استفاده از میانبرها میدانند که کمتر مطابق کتاب کارمیکنند و در نظام اقتصادی، شرکتهایی نوآور، سودآور و با رشدی سریع را ایجاد مینمایند.
در واقع، هنوز هم تعریف کامل، جامع، مانع و مورد پذیرش همة صاحبنظران ارائه نشده است، لیکن دراین بین تئوری و تعاریف اقتصاددان مشهور اتریشی به نام «جوزف شومپیتر ( Joseph schumpeter ) ازکارآفرینی و نقش کارآفرینان در فرآیند توسعه مورد توافق و ارجاع اکثر محققین در این زمینه است:
بر طبق نظر وی کارآفرین نیروی محرکة اصلی در توسعة اقتصادی و موتور توسعه میباشد و نقش ویعبارت است از نوآوری یا ایجاد ترکیبهای تازه از مواد. شومپیتر مشخصة اصلی کارآفرین را «نوآوری»میدانست و کار یک کارآفرین را «تخریب خلاق» تعریف کرد. وی در کتاب «نظریة اقتصاد پویا» اشاره میکندکه تعادل پویا از طریق نوآوری و کارآفرینی ایجاد میگردد و اینها مشخصة یک اقتصاد سالم هستند.
سابقه کارآفرینی در دنیا
در اوایل سده شانزدهم میلادی کسانی را که درکار مأموریت نظامی بودند کارآفرینی خواندند و پس از آن نیز برای مخاطرات دیگر نیز همین واژه با محدودیتهایی مورد استفاده قرار گرفت. از حدود سال 1700 میلادی به بعد درباره پیمانکاران دولت که دست اندرکار امور عمرانی بودند، از لفظ کارآفرین زیاد استفاده شده است.
کارآفرینی و کارآفرین اولین بار مورد توجه اقتصاددانان قرار گرفت و همه مکاتب اقتصادی از قرن شانزدهم میلادی تاکنون به نحوی کارآفرینی را در نظریههای خود تشریح کردهاند. ژوزف شوپیتر با ارائه نظریه توسعه اقتصادی خود در سال 1934 که همزمان با داوران رکود بزرگ اقتصادی بود، موجب شد تا نظر او در خصوص نقش محوری کارآفرینان در ایجاد سود، مورد توجه قرار گیرد و به همین دلیل وی را «پدر کارآفرینی»لقب دادهاند. از نظر وی «کارآفرین نیروی محرکه اصلی درتوسعه اقتصادی است » و نقش کارآفرینی عبارت است از «نوآوری یا ایجاد ترکیب های تازه از مواد»
کارآفرینی از سوی روانشناسان و جامعهشناسان با درک نقش کارآفرینان در اقتصاد و به منظور شناسایی ویژگیها و الگوهای رفتاری آنها با بررسی و تحقیق در خصوص آنان مورد توجه قرار گرفته است.
جامعه شناسان کارآفرینی را به عنوان یک پدیده اجتماعی در نظر گرفته و به بررسی رابطه متقابل بین کارآفرینان و سایر قسمتها و گروههای جامعه پرداختهاند.
دانشمندان مدیریت به تشریح مدیریت کارآفرینی و ایجاد جو و محیط کارآفرینانه در سازمانها پرداختهاند.
سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی
به طور کلی و با عنایت به موارد اشاره شده در فوق ، سیر تاریخی مفهوم کارآفرینی را میتوان به پنج دوره تقسیم نمود:
دوره اول: قرون 15 و 16 میلادی: در این دوره به صاحبان پروژههای بزرگ که مسئولیت اجرایی این پروژهها همانند ساخت کلیسا، قلعه ها، تأسیسات نظامی و .... از سوی دولتهای محلی به آنها واگذار گردید. کارآفرین اطلاق میشد، در تعاریف این دوره پذیرش مخاطره، لحاظ نشده است.
دوره دوم: قرن 17 میلادی: این دوره همزمان با شروع انقلاب صنعتی در اروپا بوده و بعد مخاطره پذیری به کارآفرینی اضافه شد کارآفرین در این دوره شامل افرادی همانند بازرگانان ، صنعتگران و دیگر مالکان خصوصی میباشد.
دوره سوم: قرون 18و 19 میلادی: در این دوره کارآفرین فردی است که مخاطره میکند و سرمایه مورد نیاز خود را از طریق وام تأمین میکند، بین کارآفرین و تأمین کننده سرمایه (سرمایهگذار) و مدیر کسب و کار در تعاریف این دوره تمایز وجود دارد.
دوره چهارم: دهههای میانی قرن بیستم میلادی: در این دوره مفهوم نوآوری شامل خلق محصولی جدید، ایجاد نظام توزیع جدید یا ایجاد ساختار سازمانی جدید به عنوان یک جزء اصلی به تعاریف کارآفرینی اضافه شده است.
دوره پنجم: دوران معاصر( از اواخر دهه 1970 تاکنون ): در این دوره همزمان با موج ایجاد کسب و روند کارهای کوچک و رشد اقتصادی و نیز مشخص شدن نقش کارآفرینی به عنوان تسریع کننده این سازوکار، جلب توجه زیادی به این مفهوم شد و رویکرد چند جانبه به این موضوع صورت گرفت. تا قبل از این دوره اغلب توجه اقتصاددانان به کارآفرینی معطوف بود، اما در این دوره به تدریج روانشناسان، جامعه شناسان و دانشمندان و محققین علوم مدیریت نیز به ابعاد مختلف کارآفرینی و کارآفرینان توجه نمودهاند.
تا دهه 1980 سه موج وسیع ، موضوع کارآفرینی را به جلو رانده است:
موج اول: انفجار عمومی مطالعه و تحقیق در قالب انتشار کتابهای زندگی کارآفرینان و تاریخچه شرکتهای آنها، چگونگی ایجاد کسب و کار شخصی و شیوههای سریع پولدار شدن میباشد. این موج از اواسط دهه 1950 شروع میشود.
موج دوم: این موج که شروع آن ازدهه 1960 بوده شامل ارائه رشتههای آموزش کارآفرینی در حوزههای مهندسی و بازرگانی است که در حال حاضر این حوزهها به سایر رشتهها نیز تسری یافته است.
موج سوم: این موج شامل افزایش علاقمندی دولتها به تحقیقات در زمینه کارآفرینی و بنگاههای کوچک، تشویق رشد شرکتهای کوچک و انجام تحقیقات در خصوص نوآوریهای صنعتی میشود که از اواخر دهه 1970 آغاز شده است.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 44 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
تنش آبی
تنش آبی در گیاهان (Water stress) با کمبود آب به وضعیتی اطلاق می شود که در آن سلول ها از حالت آماس خارج شده باشند. دامنه تنش آبی از کاهش جزئی پتانسیل اب در اواسط روز تا پژمردگی دائم و خشک شدن گیاه متغیر است. به عبارت ساده تر تنش آبی زمانی رخ می دهد که سرعت تعرق بیش از سرعت جذب باشد با کاهش مقدار آب در خاک و عدم جایزگزینی آن پتانسیل آب در منطقه توسعه ریشه ها کاهش یافته و پتانسیل آب در گیاه نیز به طور مشابهی تقلیل می یابد و اگر شدت تنش آب زیاد باشد این امر باعث کاهش شدید فتوسنتز مختل شدن فرآیندهای فیزیولوژیکی و سرانجام خشک شدن و مرگ گیاه می گردد.
علت اصلی ایجاد تنش آبی در گیاهان تعریق یا کافی نبودن جدب آب و یا ترکیبی از این دو می باشد. در اواسط روز همیشه بین تعرق و جذب تاخیروجو دارد و علت این تاخیر همانطور که قبلا گفته شد مقاومت گیاه در مقابل حرکت آب است. می دانیم که تعرق به وسیله عواملی مانند ساختمان و سطح برگ ها اندازه منافذ روزنه ها، تعداد روزنه ها و دیگر عوامل موثر بر شیب فشار بخار بین گیاه و هوا کنترل می گردد. حال آنکه جذب آب به سیستم ریشه ای گیاه هدایت موئینگی خاک و مفاومت سلول های ریشه بستگی داشته و مسلم است که بین فرآیندهایی که با عوامل مختلف کنترل می شوند هماهنگی وجود ندارد و لذا تعرق و جاذب نمی توانند دقیقا منطبق بر یکدیگر باشند.
چگونگی پیدایش تنش آبی
اگر تعرق زیاد باشد تنش آبی ممکن است در طی کمتر از یک ساعت در گیاه ظاهر شود ولی اکثر صدماتی که به گیاه وارد یمآید در اثر تنش هایی است که تداوم آنها بیش از چندین روز است چنانچه فرضا یک گیاه را آبیاری و سپس به مدت چند روز تا رسیدن به مرحله پژمردگی خود رها نمائیم در روز نخست پتانسیل آب در خک صفر بوده و پتانسیل آب ریشه نیز در همین حد است. پتانسیل آب برگ در یکی دو روز پس از آبیاری در اواسط روز پائین آمده و سپس در شب همگی بر هم منطبق می شوند. تا 5 روز اول هر چند تمام پتانسیل ها نسبت به روز اول کاهش نشان می دهند اما تفاوت بین پتانسیل آب برگ و خاک در طول روز در حدی است که باعث جذب آب می گردد. تا این که بسته به نوع خاک تقریبا از روز ششم به بعد پتانسیل آب برگ و خاک و ریشه همگی در حدود 15- بار بوده و هیچ گونه اختلاف پتانسیلی برای این که آب به داخل گیاه وارد شود وجود نخواهد داشت. از این مرحله به بعد گیاه قادر به ادامه حیات نمی باشد. البته تاثیر تنش در قسمت های مختلف گیاه یکسان نمی باشد. یعنی اگر تنش آبی از حد معینی فراتر رود نمی توان انتظار داشت که کل گیاه یک دفعه خشک شود زیرا در داخل خود گیاه نیز رقابت برای آب وجود دارد. مثلا برگ های جوان آب مورد نیاز خود را ا ز برگ های مسن می گیرند و هنگامی که گیاه با تنش آبی مواجه می شود ابتدا برگ های مسن از بین می رود و راس ساقه تا آخرین مراحل که تمام برگ ها پژمرده شوند به نمو خود ادامه می دهند. همچنین در پاره ای از گیاهان آب جمع شده در میوه به سایر قسمت های گیاه منتقل می شود از جائی که رشد میوه ها در بسیاری از گیاهان در شب که تعرق گیاه کم است صورت می گیرد چنانچه ملاحظه شود میوه رشد چندانی ندارد. باید متوجه شد که گیاه با تنش آبی مواجه است ولو این که ظاهرا امر در برگ ها مشخص نباشد.
اثرات تنش آبی بر رشد گیاه
واضح است که تنش طولانی آب موجب کاهش اندازه گیاه می شود. گرچه کاهش آماس سلول مهمترین عامل کوچک ماندن اندازه گیاه است ولی تنش آب تقریبا بر هر فرایندی از گیاه موثر بوده و علاوه بر آماس عوامل دیگری نیز دخالت دارند فشار آماس در سلول های در حال رشد کم است ولی برای اتساع سلول ها به حداقلی از فشار اعضا گیاه نیز حائز اهمیت است. از طرف دیگر فرآیندهای آنیزیمی نیز محتملاً به طور مستقیم با پتانسیل آب کنترل می شوند. گاهی اوقات این سوال پیش می آید که آیا کاهش پتانسیل آب می تواند ساختمان پروتئین ها متابولیسم کربوهیدرات ها و ازت شده و روشن ترین دلیل آن این است که تغییر ساختمان پروتئین ها در اثر کاهش پتانسیل آب بر فعالیت انزیم ها موثر واقع می گردد. اثر احتمالی دیگر مختلف نمودن ساختمان ظریف سلول ها و منحرف نمودن مواد غذائی از مسیر متابولیکی طبیعی خود می باشد.
معمولا اثر تنش آب بر رشد گیاه تصاعدی است. مثلا با بسته شدن روزنه ها میزان فتوسنتز تقلیل پیدا کرده و تامین اکخیسد کربن نیز تقلیل می یابد. ولی تنش آب همچنین توانائی پروتولاسم را برای عمل فتوسنتز کاهش داده و کاهش فتوسنتز باعث می شود جابجائی کربوهیدرات ها و مواد تنظیم کننده رشد تقلیل یافته و اختلال در متابولیسم ازت نیز به کاهش آماس و رشد می افزاید. کاهش رشد باعث کاهش سطوح سنتز کننده نور شده و مقدار نسبی کربوهیدارت موجود برای رشد در مقایسه با گیاهانی که تحت تنش قرار نگرفته اند کم می باشد.
صدمات وارده در اثر تنش آب در برخی از مراحل بحرانی مخصوص بیش از مراحل دیگر است. دوره بحرانی زمانی است که اندام های زایشی گیاه تشکیل یفاته و موقع گرده افشانی و تقلیح فرا می رسد. ریزش غوزه هائی که مواجه به تنش آب می باشند به خوبی شناخته شده است. تنش شدید آب در مرحله تولید تار ابریشمی و کاکل در ذرت میزان محصور را به مقدار زیادی کاهش می دهد. با در نظر گرفتن این حقایق مسلم است که اثر تنش آب در مراحل مختلف دوره رشد کاملا متفاوت می باشد. مثلا انباری چغندر قند در اواخر دوره رشد نه تنها محصول را افزایش نمی دهد بلکه میزان قند آن را نیز کاهش می دهد.
اثرات تنش آب بر ساختمان گیاه
گیاهانی که در معرض تنش آب قرار دارند نه تنها اندازه شان کاهش می یابد بلکه خصوصیات ساختمانی و بخصوص برگ های آنها نیز تغییر میکند. سطح برگ اندازه سلول ها، و حجم منافذ بین سلولی معمولا کاهش پیدا میکند. ولی مقدار کوتین، تعداد کرکها، تعداد رگبرگها، روزنه ها و ضخات لایه های پارانشیمی برگ ها افزایش می یابد. نتیجه این وضعیت ضخامت نسبتا زیاد، چرمی شدن کوتینی شدن شاخ و برگ است گاه از خصایص گیاهان مقاوم به خشکی می باشد. تقریبا هر گیاهی که با تنش آب مواجه گردد یکی از این علائم در آن مشاهده خواهد شد. یکی از مثال های مربوط به کاهش تنش آب برای کسب حالت مورد نظر سایه دادن برگ های توتون است تا بتوان برگ های نازک و بزرگی جهت ساختن سیگار برگ تولید کرد. رشد برگ ها به حدی نسبت به تنش آب حساس است که می توان از آن به عنوان شاخص احتیاج به آبیاری استفاده نمود. تفاوت های بین ساختمان برگ های قسمت های بالا و پائین درخت و نیز برگهائی که در سایه قرار دارند با برگهائی که در معرض آفتاب می باشند ناشی از اختلاف تنش آب در آنهاست.
تنش آب در سطح سلولی
به طور کلی وضعیت اب در گیاه به وسیله تنش آب سلولل کنترل می گردد. مهمترین اثرات کمبود آب در بافت های مریتسمی بر روی فعالیت های سازندگی از قبیل ساختن DNA و RNA و مواد جدار سلول می باشد. البته برای بزرگ شدن سلول وجود حداقل فشار اماس مورد نیاز است. حساسیت منطقه نسبت به تنش آب بین گونه های مختلف متفاوت است. به نظر می رسد که اگر تنش آب بر تقسیم سلولی کمتر از اثر آن بر نمو سلول است.
کاهش آماس باعث تقلیل نود سلول می شود که به نوبه خود موجب کاهش نمو برگ، شاخه و ریشه ها می گردد. کاهش آماس همچنین بر دیگر فرآیندهای وابسته به آماس سلول از قبیل باز شدن روزنه ها موثر است.
احتمالا می توان گفت که اغلب اثرات تنش آب بجز آنهائی که مستقیما از طریق کاهش آماس وارد عمل می شود بستگی به از دست دادن آب پروتوپلاسم دارد. خارج ساختن قسمتی از آب اطراف مولکولهای پروتئینی تغییر ترکیب آن می شود که بر نفوذ پذیری درجه آبکی بودن لزوجت و فعالیت های آنزیمی آن موثر می باشد.
در از دست دادن آب توسط گیاه دو مرحله متمایز وجود دارد که عبارتند از: مرحله اولیه برخورد گیاه با تنش آب است و مرحله جبران یا سخت شدن که در صورتی اتفاق می افتد که طور مدت تنش آب از چندین روز تجاوز نماید. این دو مرحله از طریق ساختمان پروتوپلاستم و فرآیندهای فیزولوژیکی مثل تنفس قابل تشخیص می باشند. از خصوصیات مرحله واکنش می توان کاهش لزوجت پروتوپلاستم افزایش نفوذ پذیری نسبت به آب، اوره و گلیسیرین تجزیه پروتئین ها و افزایش تنفس را نام برد. اگر تنش آب ادامه یابد مرحله جبران بروز میکند که از خصوصیات آن افزایش لزوجت به مقدار بیش از حد اولیه خود کاهش نفوذ پذیری نسبت به آب و اوره و کاهش فرآیندهای فیزیولویکی از قبیل تنفس می باشد. اگر گیاه قبل از صدمات حاصله از پژمردگی دائم آبیاری شود این فرآیندها برگشت نموده و شرایط گیاه به وضعیت طبیعی خود بر میرسد.
اثرات تنش آب بر تنفس و فتوسنتز
تنش آب از طریق کاهش سطح برگ، بسته شدن پژوهشگران کاهش فعالیتهای سیستم پروتوپلاسمی موجب تقلیل فتوسنتز می گردد. برخی از پژوهشگران اظهار داشته اند که اغلب اثرات شدید خشکی عبارت از کاهش سطوح سنتز کننده نور و تولید مواد خشک است. علاوه بر این کاهش مقدار فتوسنتز در هر واحد سطح برگ نیز مهم است. کاهش زیاد فتوسنتز را در واحد سطح برگ های گیاهانی که با تنش آب مواجه می باشند مربوط به بسته شدن روزنه ها دانسته اند. این حقیقت که کاهش تعرق و فتوسنتز به یک میزان صورت می گیرد موید نظریه فوق می باشد. به طور کلی کاهش سرعت فتوسنتز از زمانی که کمبود آب جزئی است شروع شده و تقریبا در آماس صفر متوقف می شود. اثرات کمبود آب بر تنفس متغیر است. در بعضی آزماشات تنفس موقتا افزای یافته و هرچه تنش آب شدید گردد سرعت تنفس کاهش می یابد. دلیل این موضوع هیدرولیز نشاسته به قند است که در گیاهانی که در معرض تنش آب قرار دارند مشاهده می گردد. تنش آب موجب تغییرات زیادی در انواع و مقادیر کربوهیدرات های گیاه می شود. با افزایش تنش آب در برگ ها میزان نشاسته آنها کاهش یافته و معمولا مقدار قند افزایش می یابد. البته افزایش مقدار قند در تمام گونه ها صادق نیست. احتمالا تغییرات نسبت قندها و پلی ساکاریدها مربوط به تغییرات فعالیت های آنزیمی است.
بین گونه های مختلف از نظر اثرات تنش اب بر متابولیسم کربوهیدرات ها اختلاف زیادی وجود دارد. این واکنش از این لحاظ پیچیده است که غالبا کاهش تنفس کندتر از فتوسنتز بوده و باعث تخلیه ذخیره مواد غذائی و تغییر خواص کربوهیدارت های مختلف می گردد. پژمردگی گیاهان باعث افزایش اسیدهای آمینه شده و هیدرولیز پروتئین ها بحد قابل ملاحظه ای بالا می رود.
اطلاعات موجود پیرامون اثرات تنش آب بر تولید و انتقال مواد تنظیم کننده رشد بسیار اندک است. اما از روی اثرات آن بر متابولیسم ازت و کربوهیدرات ها چنین به نظر می رسد که تولید تنظیم کننده های رشد نیز تحت تاثیر قرار می گیرد. تنش آب تولید اکسیژن را در نوک درختان تنظیم کننده های رشد نیز تحت تاثیر قرار می گیرد. تنش آب تولید اکسیژن را در نوک درختان متوقف ساخته و ذخیره این ماده برای کامبیوم قطع می گردد. به طوری که فعالیت های آن را تغییر می دهد. با تنش آب در گیاهان جابجائی ترکیبات الی به مقدار زیادی کاهش می یابد. همچنین نحوه انتقال مواد نیز تغیر میکند. احتمالا به نظر می رسد که کاهش انتقال مواد تولیدی در برگ ها یکی از عوامل تقلیل فتوسنتز در گیاهانی باشد که تحت تنش آب قرار گرفته اند.
اثرات مفید تنش آب
تنش آب همواره زیان آور نیست. در بعض شرایط تنش جزئی آب با وجودی که رشد را تقلیل می دهد می تواند در بهبود کیفیت محصولات گیاهی موثر واقع شود. تنش جزئی آب کیفیت میوه های سیب، گلابی، هلو و آلو را افزایش داده است. با افزایش تنش آب در طی رسیدن دانه های گندم میزان پروتئین آن بالا می رود. تنش آب بر خاصیت معطر بودن توتون می افزاید. ولی تنش آب باعث افزایش ازت و نیکوتین سیگار نیز می شود. که خاصیت خوبی به شمار نمی رود. همچنین گفته اند که تنش آب مقدار روغن نعناع و چربی میوه های زیتون را افزایش می دهد. تنش آب موجب افزایش درصد روغنی در سویا نیز میشود.
مقاومت در مقابل بی آبی:
طبق تعریف مقاومت در برابر بی آبی عبارت است از هر نوع روشی که گیاه به وسیله آن بتواند از دوره های تنش آب محیط را تحمل نماید. مقاومت گیاهان در برابر بی آبی به دو روش عملی می شود. یکی اینکه پروتوپلاسم قادر است بدون وارد آمدن خساراتی کمبود آب را تحمل نماید. دیگر این که خصوصیات ساختمانی و فیزیولویژیکی به نحوی است که اثرات کشنده تنش آب را به تعویق انداخته یا خنثی میکند.
ساختمان پروتوپلاسم تعدادی از گیاهان به نحوی است که می توانند شرایط هوای آزاد را بدون آنکه از بین بروند تحمل نمایند. از گیاهان بذری می توان علفها و بوته های مختلف کویری مثل درمنه را نام برد. بین گونه های مختلف علفها، بوته ه و درختان مناطق نیمه کویری نیز از نظر مقاومت در مقابل خشکی تفاوت هائی موجود است. این تفاوت ها در مواردی که زنده ماندن گیاه بیش از محصول ارزش داشته باشد حائز اهمیت است. شاید زیتون مثال بارزی در این مورد باشد زیرا می توانند به علت مقاومت زیاد برگ ها در مقابل خشکی در شرایطی که برای اغلب گیاهان بیش از حد خشک است رشد نماید.
در گیاهانی زراعتی اختلاف مقاومت در برابر خشکی بی اهمیت می باشد. زیرا اگر خشکی زیاد ادامه یابد این گیاهان از بین می روند. در این گیاهان به مقدار محصول بیش از زنده ماندن گیاه توجه می شود. و میزان محصول هم از زمانی که پتانسیل آب خاک به 1- یا 2- بار یعنی به مراتب قبل از مواجه شدن با خط خشکی می رسد شروع به کاهش میکند. بیشتر مقاومت گیاهان مزوفیت در مقابل خشکی احتمالا ناشی از خصوصیات فیزولوژیکی و مورفولوژیکی آنهاست. که موجب اجتناب یا به تعویق افتادن تنش آب گیاه می گردد. سه نوع از این مقاومت ها وجود دارند که عبارتند از:
الف- تطبیق فصل رویش: در بسیاری از گیاهان یکساله کویری جوانه زدن رشد و گل دادن در طی چند هفته پس از بارندگی و خیش دن سطح خاک صورت می گیرد. این گیاهان قبل از ایجاد تنش شدید آب دوره زندگی خود را به اتمام می رسانند. گیاهان یکساله زمستانی نیز مثل چمن های نوع مدیترانه ای در طی فصل گرم و خشک به خواب می روند. مقدار محصول در انواع گیاهان زراعتی که بشود آنها را زود کشت نموده تا قبل از رسیدن خشکی تابستان رشد خود را تکمیل نمایند. بیش از انواع ویررس است.
ب-پراکندگی زیاد سیستم های ریشه: یکی از طریق مطمئن مقابله در برابر صدمات حاصله از خشکی وجود ریشه های عمیق پراکنده و پرانشعاب شبیه ریشه های ذرت خوشه ای است. گیاهانی مثل سیب زمینی پیاز و کاهو که دارای ریشه های سطحی و کم انشعاب می باشند سریعتر از گیاهانی که ریشه عمیق دارند مثل یونجه ذرت و گوجه فرنگی صدمه می بینند ترکیب توانائی گیاه در ساختن ریشه های عمیق و شرایطی از خاک که متناسب ریشه های عمیق باشد وضعیتی را به وجود می آورد که از نظر مقاومت در مقابل بی آبی مفید می باشد.
ج- کنترل تعرق: سومین طریقه به تعویق انداختن تنش آبی کاهش تعرق است. برخی از گیاهان با ریزش برگ های خود در مقابل آب واکنش نشان می دهند. بسیاری از گیاهان با بستن روزنه های خود واکنش نشان می دهند. در هر دو روش تلفات آب کاهش می یابد و طول عمر گیاهانی که با این روش ها عمل می کنند بیش از سایر گیاهان است. عکس العمل روزنه ها که با تنش آب بسته می شوند. همراه با لایه کوتینی روی برگ ها یکی از عوامل موثر در کنترل تعرق است.
سخت شدن: صدمات وارده در اثر تنش ناگهانی آب بیش از تنش تدریجی در طی یک دوره طولانی است. گیاهانی که یک یا چند دوره با تنش آب مواجه بودهاند به اصطلاح «سخت» شده و صدمات وارده به آنها در اثر خشکی کمتر از گیاهانی است که قبلا با تنشی مواجه نبوده اند. بعضی از محققین سخت شدن را مربوط به تغییرات پروتوپلاسم در جهت افزایش لزوجت و ظرفیت آب پیوندی و نیز کاهش نفوذ پذیری آن می دانند. افزایشی که در نسبت ریشه به شاخه، کوچکی برگها، ضخامت لایه کوتینی و رگبرگهای متراکم گیاهان تحت تنش مشاهده می شود احتمالا در مواردی که گیاه مجددا مواجه به تنش آب میشود مفید است. این خصوصیات موجب می شود موقعی که روزنه ها با تنش آب بسته می شوند اب کافی در اختیار بافت ها قرار گرفته و میزان تعرق پائین نگهداشته شود. بنابراین گیاهانی که قبلا با تنش آب مواجه شده اند ممکن است بر تلفات آب کنترل بهتری داشته باشند تا گیاهانی که قبلا تحت تنش نبوده اند. از سویا می توان به عنوان یک مثال نام برد که پس از مواجه شدن با تنش آب میزان تعرق آن پائین می اید. زیرا مقدار چربی در سطح برگ گیاهان تحت تنش زیادتر از سایر گیاهان است. بوته های جوان گوته های علفی غالبا قبل از نشاء با کاهش مقدار آب «سخت» می شوند.
گرچه تنش آب باعث کاهش رشد می شود ولی مشاهده شده است که رشد گیاهان تحت تنش پس از آبیاری مجدد سریعتر از گیاهان مشابهی بوده است که مواجه با تنش آب نبوده اند تنش آبی بر تمام جنبه های رشد گیاه موثر بوده و باعث تغییرات شدید در آناتومی، فیزیولوژی، مورلوژی و بیوشیمیایی آن میگردد. اثرات تنش آبی ممکن است بعضا جنبه عمومی داشته و در مواردی نیز خاص یک گیاه باشد.
صدمات وارده در اثر تنش آب در برخی از مراحل رشد بیش از مراحل دیگر است. از جمله این مراحل می توان زمان گلدهی، گرده افشانی، و تلقیح و یا میوه دهی را نام بدر. در جدول 9-1 حساس ترین مرحله رشد به تنش آبی در مورد بعضی از گیاهان زراعی و باغی ذکر شده است.
حساس ترین مراحل رشد گیاه نسبت به کم آبی
نوع گیاه حساس ترین مراحل رشد
گندم ساقه دهی خوشه دهی
ذرت گل دهی، دانه دهی
جو ساقه دهی، خوشه دهی
سورگوم شروع خوشه دهی
برنج شروع خوشه دهی، گل دهی
نخود ولوبیا گل دهی، پر شدن علفها
گوجه فرنگی شروع میوه دهی
خیار شروع میوه دهی
درختان میوه اولین زمان تشکیل میوه ها
پنبه گل دهی، غوزه دهی
چغندر قند(غده) فاقد مرحله بحرانی
چغندرقند (بذری) مرحله گل دهی
هویج فاقد مرحله بحرانی
سیب زمینی شروع غده دهی
مقاومت به خشکی
برحسب تعریف مقاومت به خشکی عبارتند از توانائی گونه ها یا ارقام زراعی از نظر رشد و تولید در شرایط خشکی است. تاثیر یک دوره خشکی طولانی بر فرآیندهای متابولیکی گیاه به عوامل زیادی بستگی دارد که از آن جمله زمان خشکی در رابطه با دوره رشد گیاه ظرفیت نگهداری آب در خاک وخصوصیات فیزیولوژیکی گیاه را می توان نام بدر. مقاومت به خشکی در گیاهان زراعی نسبت به گوه های وحشی متفاوت است. اگر یک گیاه زراعی با خشکی زیاد مواجه شود. از بین رفته و با مقدار محصول آن به شدت کاهش می یابد. حال آنکه در گونه های وحشی زنده ماندن آن مطرح بوده و مقدار تولید در نظر گرفته نمی شود. با این وجود به دلیل کمبود آب در اکثر مناطق خشک مقاومت ارقام مختلف گیاهان زراعی به خشکی همیشه مورد نظر بوده و به عنوان یکی از فاکتورهای اصلاح نبات در نظر گرفته می شود.
مقاومت به خشکی از طرف گیاه به سه روش اعمال می شود که عبارتند از فرار از خشکی تحمل خشکی با ذخیره آب در بافت ها و تحمل خشکی بدون ذخیره آب در بافت ها.
9-6-1-فرار از خشکی
دو ویژگی مهم گیاه را قادر می سازد از خشکی فرار کرده و در عین حال عمکرد قابل ملاحظه ای نیز داشته باشد. این دو خصوصیت عبارتند از سرعت نمود فیزیولوژیکی و شکل پذیری در مراحل مختلف رشد در مناطقی که احتمال وقوع کم آبی در اواخر دوره رشد وجود دارد. زودرس بودن محصولات یک مزیت به نظر می رسد. گیاهان این مناطق به صورت طبیعی با آن سازگاری پیدا کرده اند. ولی در مورد گیاهان زراعییا باید از ارقام زودرس استفاده کرد و یا ب ااعمال روش های زراعی رسیدن محصول را به جلو انداخت. از جمله این روش ها مطابقت دادن فصل رویش با وضعیت آبی موجود است. شکل پذیری پپفیزیکی گیاه از راه های فرار از خشکی است. مثلا گنمدم در صورت مواجهه با خشکی طول دوره گرده افشانی خود را کوتاه میکند و یا از وزن دانه های آن کاسته می شود.
9-6-2= تحمل خشکی با حفظ ذخیره آب
گیاهان زراعی قادرند از طریق جلوگیری از تلفات آب و حفظ ذخیره آن برای دوره های بحرانی با خشکی مقابله کنند. به منظور جلوگیری از تلفات آب، گیاه از طریق بستن روزنه ها، کاهش سطوح تبخیر کننده کاهش حذب تابش و یا ترکیبی از این سه مقدار تعرق را کاهش می دهد گیاهان گوشتی بیشترین کنترل را بر مسدود ساختن روزنه های خود داشته و می توانند به مدت چندین ماه دوره خشکی را تحمل نمایند. آناناس یکی از همین گونه های گیاهای است که با بستن روزنه های خود خشکی های زیاد را تحمل می نمایند.
افزایش کرک و موم در سطح شاخ و برگ باعث کاهش جذب تابش می شود. برگ ها نیز به صورت فعال می توانند جهت خود را نسبت به تابش تغییر داده و یا بر روی هم تا شوند تا حداقل تابش به آنها برسد. افزایش کرک و موم در سطح برگ ها باعث افزایش ضریب بازتاب (albedo)تابش می شود. بخصوص این که هوای موجود در بین کرک ها به سرعت مرطوب و به حد تشیع رسیده و عمل تبخیر را نیز متوقف می سازد. یکی دیگر از راه های مقابله با خشکی ریزش برگ ها و یا کم کردن سطح آنها است که در مورد برخی از گونه های گیاهی مشاهده می شود.
حفظ تداوم جریان ورود آب از خاک به ریشه نیز از دیگر روش های تحمل گیاه به خشکی است. لازمه این کار آن است که اولا ریشه ها از نظر عمق و انشعابها گسترش یافته و ثانیا از مقاومت ریشه در مقابل ورود آب به داخل آن کاسته شود. با کمبود آب نسبت ریشه به تاج گیاه افزایش می یابد.
9-6-3-تحمل خشکی با عدم ذخیره آب
بسیاری از فرآیندهای فیزیولوژیکی، مورفولوژیکی و بیوشیمیایی گیاه نسبت به آماس سلول ها حساس می باشد لذا حفظ آماس یعنی حفاظت از این فرآیندها حفظ آماس از طریق تنظیم وضعی اسمزی و افزایش قابلیت ارتجاع یا اندازه سلول امکان پذیر می باشد. که در مورد بسیاری از گونه ها و ارقام زراعی اعمال می گردد. در شرایط یکسان افزایش قابلیت ارتجاع برگ ها باعث پتانسیل آماس سلول ها می گردد. به طور کلی تنظیم اسمزی افزایش قابلیت ارتجاع، کاهش اندازه سلول و آب کشیدگی از طریق تحمل پروتوپلاسمی و تغییر در خصوصیات دیوراه سلولی از روش های تحمل گیاه به خشکی میباشد.
9-7- تکامل گیاهان و کارآیی مصرف آب
با وجودی که از عمر کره زمین بیش از 6/4 میلیارد سال می گذرد و اولین گیاهان فتوسنتز کننده قریب 3 میلیارد سال قبل در دریاها بوجود آمده اند اما قدمت گیاهان خشکی زی از 5/0 میلیارد سال بیشتر نمی باشد. در طی این مدت در گیاهان تکامل بسیار زیادی صورت گرفته است. به طوری که امروزه می توان تقریبا در هر نوع شرایط محیطی گیاهان خاص آن مناطق را پیدا کرد. مثلا بعضی از گیاهان در مناطقی می رویند که از کاملا از آب اشباع است. این گیاهان را هیدروفیت (hydrophyte) گویند. گونه های دیگری از گیاهان که فراتوفیت (pheretophyte) نام دارند در مناطقی رشد می کنند که سطح آب زیر زمینی بالا باشد تا بتوانند از آن استفاده کنند. برعکس گیاهانی وجود دارند که خشکی پسند هستند و قادرند بدون آب مدت ها به حیات خود ادامه دهند. این گیاهان زیروفیت (xerophyte) نام گرفته اند. گیاهان خشکی پسند برای مقابله با کم آبی انواع سازگاری ها را پیدا کرده اند که از آن جمله می توان گوشتی شدن بافت ها مومی شدن کوتیکول، ضخیم شدن اپیدرم و غیره را نام برد. سرانجام پاره ای از گونه های گیاهی در مناطق معتدل، از آب و هوای نیمه مرطوب گرفته تا آب و هوای نیمه خشک به خوبی رشد می کنند. این گیاهان که مزوفیت (mesophyte) نام دارند شامل انواع گیاهان زراعی که ما با آنها سرو کار داریم می باشند.
گیاهان مزوفیت آب مورد نیزا خود را عمدتا از طرق گسترش ریشه ها و در شرایطی که آب در دسترس باشد از خاک دریافت می کنند. وجود اختلاف پتانسیل آبی بین خاک، ریشه و برگ و اتمسفر باعث می شود تا آب از خاک وارد ریشه و سپس از طریق برگ ها وارد اتمسفر شود. به طوری که در شکل 9-6 نشان داده شده است در حالت معمولی پتانسیل آب در خاک 3/0، ریشه3-، در برگ 15- و در اتمسفر 500- بار بوده و همین امر موجب می شود که جریان آب از خاک به طریف ریشه نیز برقرار گردد.
هرچند وجود اختلاف پتانسیل آبی موجب جریان آب از خاک به سمت ریشه ها می شود اما مهیایی نیز در خاک برای استفاده گیاه ساده نمی باشد. در این مورد سه نظریه وجود دارد که در شکل 9-7 به صورت نمودار نشان داده شده است. نظریه اول این است که آب موجود در خاک از ظرفیت زراعی تا حد پژمردگی به طور یکسان و یکنواخت می تواند در اختیار ریشه قرار گیرد. نظریه دوم حاکی از آن است که آب موجود در خاک ابتدا از ظرفیت زراعی تا یک نقطه بحرانی به صورت یکسان در اختیار بوده اما از این نقطه به بعد قابلیت دسترسی به آب مرتب کاهش پیدا میکند. نظریه سوم بیان می دارد که قابلیت دسترسی آب از همان ابتدا و از ظرفیت زراعی تا نقطه پژمردگی متغیر بوده و مرتب سیر نزولی دارد. از بین این نظریه ها در حال حاضر نظریه دوم بیشتر مورد تأئید کارشناسان می باشد.
گیاه برای کنترل آب در داخل خود نیز مکانیسم هایی را اعمال میکند. آب موجود در برگ ابتدا محفظه زیر روزنه ها شده و سپس ازآنجا به خارج رانده می شود. مقاومت هایی که در این فرایند دخالت دارند (9-8) یکی مفاومت روزنه ای (stomatal resistanse) در مقابل خروج آب از محفظه زیر روزنه و دیگری مقاومت آیرودینامیک در مقابل خروج بخار آب از لایه هوای چسبیده به برگ و وارد شدن آن به هوا می باشد (aerodynamic resistanse). با توجه به این که کلوپلاست نیاز به گاز کربنیک داشته که باید از همین روزنه ها وارد گیاه می شود مکانیسم هایی که گیاه برای کم کردن تعرق و در عین حال عدم ممانعت از ورود گاز کربنیک به عمل می آورد بسیار پیچیده است که خود بخشی از فریاند تکاملی گیاهان را تشکیل می دهد.
مهمترین عاملی است که باعث گسترش گیاهان در سطح خشکی ها گردید وجود نور زیاد بود. اما چون گازکربنیک به تدریج مصرف و به عنوان یکی از گازهای نادر اتمسفر در آمد. لذا دستگاه های فتوسنتز کننده گیاه نیز خود مرا با شرایط سازگاری داده و تکامل پیدا کردند. فتوسنتز C4 که در برخی از گیاهان به وجود آمد مشتمل بر تثبیت موقت گاز کربنیک در ترکیبات 4 گربنه و 3 سپس آزاد ساختن آن در سلول های گیاهی است. فتوسنتز C3 نیز این نقش را در ترکیبات 3 کربنه انجام می دهد. از طرف دیگر در برخی دیگر از گونه های گیاهی متابولیسم اسید کراسیولاسین( Crassulacean Acid Metabolism, CAM) تکامل پیدا کرد که گیاهان CAM را به وجود آورد. در این گیاهان گاز کربنیک موقتا در شب تثبیت و روز بعد آزاد می ود. گرچه این مکانیسم ها باعث می شود که حتی در شرای کم آبی نیز فتوسنتز انجام شود. اما تولید محصول تابع عوامل محدود کننده دیگری نیز می باشد.
معرفی اسید آبسیزیک و نقش این هورمون در گیاهان
آبسیزین ها
این گروه از ترکیبات همزان در دو آزمایشگاه کشف شدند. گروه وارینگ که بر روی خواب جوانه های بیرچ مطالعه می کردند یک ترکیب را جدا نمودند و آن را دورمین نامیدند. گروه کورن فورث که بر روی پیری برگ و میوه در پنبه تحقیق می کردند این ترکیب را آبسیزین نامیدند. آنالیزهای بعدی نشان داد که این دو ترکیب یکی هستند و نام اسید آبسیسیک را برای آن انتخاب کردند.
ABA برای انتقال اطلاعات از ریشه به قسمت های هوایی مورد استفاده قرار می گیرد. سیتوکنین ها نیز در این فرایند نقش دارند.
ساختمان اسید آبسیسیک (ABA) در زیر نشان داده شده است.
ABA به دو شکل سیس و ترانس وجود دارد ولی فقط شکل سپس آن از لحاظ بیولوژیکی فعال می باشد. نور سبب ایزومر شدن شکل سیس به ترانس می شود و به نظر می رسد که هنگام استخراج اسید آبسیسیک از گیاه این اتفاق روی می دهد. بعضی از اثرات ABA در جدول 8-6 نشان داده شده اتس.
بعضی اثرات ABA
1- تسریع پیری برگها
2- ممانعت از رشد کلئوپتیل
3- ممانعت از تولید آمیلاز در بذر غلات
4- کنترل خواب بذر در بعضی از گونه ها
5- کنترل زمین گرایی ریشه
6- کنترل باز شدن روزنه ای
بیوسنتز و متابلولیسم
ABA از سه واحد ایزوپرن تشکیل شده است و در بیوسنتز آن از مسیر ترپینوئید استفاده می شود. دو مسیر برای بیوسنتز آن پیشنهاد شده است. یک مسیر مستقیم از موالوئیک اسید از طریق فارسنیل پیروفسفات و یک مسیر غیرمستقیم به وسیله تجزیه اکیسداسیونی یک کاروتنوئید C40 (وایولازانتین) بریا ایجاد یک ترکیب حد واسط 15 کربنی که سپس به ABA تبدیل می شود.
اگرچه مطالعات با مواد نشان دار نشان می دهند که کربن ها از موالوتیک اسید از طریق مسیر مستقیم که در بالا تشریح شد وارد ABA می شوند اما مقدار ورود کربن از این طریق بسیار کم می باشد. اخیرا توجه بیشتری به میسر غیر مستقیم شده است. همان گونه که شکل نشان می دهد در مسیر غیر مستقیم اکسیژن به وایولازانتین اضافه می شود. با استفاده از برگ های پژمرده ای که بسیار سریع ABA تولید می کنند می توان نشان داد که در حضور O2 18، ABA سنتز می شود که حامل اکسیژن نشان دار در قسمت اسید کربوکسیلیک خود می باشد. این حالت وقتی اتفاق می افتد که تولید ABA به وسیله تجزیه اکیسداسیونی وایولازانتین تولید می شود نه به وسیله مسیر مستقیم. همچنین مقادیر قابل توجهی از ترکیب 10 کربنی به صورت یک تولید جنبی در این حالت قابل تشخیص است. بعلاوه در گیاهان رشد یافته در حضور علف کش فوریدون و نورفلورازون که از بیوسنتز کارتنوئیدها ممانعت می کنند غلظت ABA به شدت کاهش می یابد.
ABA به سهولت متابولیزم شده، تولید اسید فازئیک و دو نوع اسید دی هیدروفازئیک میکند. این ترکیبات در زیست آزمون بدون فعالیت بوده یا فعالیت کمی نشان می دهند و بنابراین تولید آنها به منزله غیر فعال سازی ABA است. همچنین ABA گلوکز پیوندهاییرا تشکیل می دهد که متداولترین آنها ABAGE می باشد. استرگلوکز از طریق گروه کربوکسیل تشکیل می شود اما گلوکوسید دیگر یعنی ABAGE نیز می تواند از طریق گروه کربوکسیلی در موقعیت تشکیل وشد. به نظر نمی رسد که این فرم های پیوندی به صورت منابع آماده ABA آزاد عمل کند.
ABA در ریشه ها و اندم های هوایی تولید می گردد. قبلا نیز دیدیم که ABA از طریق آوند انتقال داده می شود. همچنین ABA در شیره آبکشی یافت شده است که به وسیله حلقه برداری با بخار آب از انتقال آن جلوگیری می گردد.
در بالا گفته شد که دو علف کش فلوریدون و نورفلورازون به وسیله زابداری یکی از مراحل تولید ماده پیش نیاز سنتز ABA یعنی کارتنوئیدها سبب کاهش غلظت ABA می شوند. این وضعیت با طرز عمل ضد جیبرلین ها مشابه است. بنابراین می توان این دو ترکیب را به عنوان ضد آبسیسین مورد توجه قرار داد. آبسیسین های مصنوعی به آسانی در دسترس نمی باشند اما ABA نسبتاً ارزان است لذا در صورت نیاز به سطوح بالای آبسیسین ها خود ABA را میتوان به کار برد.
2-9-6- ابسیسیک ایسد و مواد ضد تعرق
کنترل باز شدن روزنه ای علاوه بر تعدیل مصرف آب، ممکن است آسیب سرمازدگی و جذب آلودگی ها را نیز تحت تاثیر قرار دهد. بنابراین کاهش روزنه ای می تواند اثر قابل توجهی بر رشد و نمود گیاه داتشه باشد. به واسطه اثرات ABA بر روزنه ها تلاش قابل توجهی در رابطه با پتانسیل اقتصادی بودن مصرف ABA صورت گرفته است. در واقع مصرف ABA سرعت تعرق را برای مثال در جو و قهوه کاهش می دهد اما اثرات آن فقط برای مدت 10 روز دوام دارد. البته می توان پس از این مدت ABA را مجددا مصرف کرد. اما هزینه های ناشی از کار و مواد شیمیایی منجر به غیر اقتصادی شدن این عمل می شود. بنابراین ABA در آینده ای نزدیک به عنوان ماده ضد تعرق در مقیاس مزرعه ای مورد استفاده قرار نخواهد گرفت.
خوذآزمائی 12-8- کدام هورمون هم جهت با انتشار فعالیت کامبیومی در گیاه انتقال می یابد؟
در فصل هفتم گفتیم که اکسین ها در برگ های جوان تولید می شوند. در اینجا این احتمال مطرح می گردد که آنها در فرآیند تجدید فعالیت کامبیوم نقش داته باشند. این حقیقت که در صورت برداشتن جوانه های موجود بر روی شاخه های جوان فعالیت مجدد کامبیوم صورت نخواهد گرفت این ایده را تائید میکند. اگر در انتهای بالائی این شاخه های جوان بدون جوانه lAA مصرف می شود. آن گاه فعالیت کامبیوم شروع خواهد شد. بررسی دقیق فعالیت IAA نشان داد که گرچه سلول های جدید به وسیله کامبیوم تولید شدند اما این سلول ها عمدتا در سمت آوند چوبی تولید گردیدند و سلول های بسیار کمی در قسمت آوند آبکش تولید شدند. بررسی فعالیت طیف وسیعی از ترکیبان نشان داد که جیبرلین ها تنها هورمون دیگری هستند که در این سیستم فعالیت دارند. اما جیبرلین ها عمدتاً سبب تشکیل سلول های آبکشی گردیند. این نتایج در جدول 1-8 نشان داده شده است.
جدول 1-8 اثرای کمی IAA و GA بر فعالیت کامبیوم در شاخه های جوان صنوبر که جوانه آنها برداشته شده است. مقادیر ارائه شده نسبت به عرض آوند چوبی تولید شده به وسیله شاهد محاسبه شده اند.
تیمار عرض آوندچوب عرض آوندآبکش مجموع عرض آوندچوب و آبکش
شاهد 1 0 1
100میلی گرم در لیتر IAA 3 0 3
100 میلی گرم در لیتر GA3 1 9 10
100 میلیگرم در لیتر IAA و GA3 11 12 23
خودآزمائی 13-A : با توجه به داده های جدول 1-8 چگونه نقش IAA و GA3 را هنگامی که با همدیگر مصرف می شوند تفسیر می کنید؟
تفسیر نتایج فوق به این صورت است که ترکیبی از اکسین ها و جیبرلین ها در کنترل تولیدآوند آبکش و چوبی به ویسله کامبیوم آوندی نقش دارند. در یکی از قسمت های قبلی دیدیم که این دو هورمون در کنترل رشد طولی نقش دارند. همچنین مدارکی را مرور کردیم که با توجه به آنها به نظر می رسد این دو هورمون در کنترل رشد قطری سهیم هستند. بنابراین تولید این دو هورمون می تواند اساس رشد طولی و رشد قطری باشد.
قبل از آنکه موضوع رشد طولی و قطری را کنار بگذاریم لازم است که نقش احتمالی سیتوکتین ها را ذکر کنیم. به یاد دارید که این ترکیبات به واسطه توانائی در اینجا تقسیم سلولی در کشت های کالوس کشف شدند. تقثسیم سلولی در طی رشد طولی و قطری نیز صورت می گیرد. آیا ستوکنین ها در اینجا نقش دارند؟ پاسخ آن است که هیچ مدرکی د راین رابطه در دست نیست. تیمار سیتوکنین تقسیم سلولی را در جوانه های انتهایی ساقه یا کامبیوم آوندی تحریک نمی کند. در واقع در بعضی گونه ها این هورمون منجر به کاهش رشد می شود. قبلا گفتیم که امکان اثبات نقش یک هورمون فقط زمانی وجود دارد که از لحاظ غلظت آن هورمون کمبود وجود داشته باشد. عدم توانائی در اثبات تحریک تقسیم سلولی در جوانه های انتهایی ساقه و کامبیوم آوندی به وسیله سیتوکنین ها بدین صورت تفسیر می گردد. که این بافت ها قبلا مقدار کافی این هورمون را دارا بوده اند. مشابه با آنچه در مورد نقش GAs در فعالیت SAM بحث شد، می توان با استفاده از ضد سیتوکنین ها کمبود این هورمون را ایجاد نمود. اما به دلایل متعددی ضد سیتوکنین ها به سادگی و همانند ضد جیبرلین ها در دسترس نیست. اما در یک کنفرانس بین المللی در سال 1991 یک نسل جدید از ضد سیتوکنین ها گزارش شدند لذا این مشکل ممکن است بزودی رفع شود.
قبلا گفتیم که تک لپه ای ها نمی توانند کامبیوم آوندی تولید کنند، اما رشد قطری را نشان می دهند. این وضعیت به وسیله تشکیل دسته های آوندی اضافی از سلول های پارنشیمی حاصل می شود که به تدریج به سلول هایی که قبلا وجود داشته اند فشار وارد کرده موجب افزایش قطر می گردند.
5-8 تجدید نظر در مورد غالبیت انتهائی
پدیده غالبین انتهایی را در فصل اول مورد بحث قرار دادیم. غالبیت انتهایی عبارت است از اثر بازدارندگی جوانه انتهایی ساقه بر رشد جوانه های جانبی که به وسیله اتومریستم ها اعمال می شود. بنابراین علی رغم اینکه جوانه های جانبی به منابع مواد غذائی آلی و معدنی نزدیکتر هستند اما شدت رشد جوانه های انتهایی بسیار بیشتر از جوانه های جانبی است. ازآنجائی که با قطع جوانه انتهایی رشد جوانه جانبی تحریک می شود معلوم می گردد که جوانه انتهایی منبع یک ترکیب از نوع بازدارنده می باشد. در صورتی که ترکیبات انتشار یافته از جوانه انتهایی منبع یک ترکیب از نوع بازدارنده می باشد. در صورتی که ترکیبات انتشار یافته از جوانه انتهایی به دورن آگار در سطح قطع شده در جوانه انهایی می باشد. تعدادی از هورمون های گیاهی از نظر اینکه بتوانند همانند جوانه انتهایی نقش بازدارندگی داشته باشند، مورد بررسی قرار گرفته اند (شکل 26-8)، اما فقط در IAA چنین نقشی مشاهده شده است.
این واقعیت که TIBA (ماده ممانعت کننده از انتقال اکسین) رشد جوانه های جانبی را در پائین منطقه مصرف آن بهبود می بخشد نظریه مربوط به نقش IAA را در پدیده غالبیت انتهایی تقویت میکند.
با توجه به منحنی پاسخ فعالیت اکسین نسبت به غلظت که در شکل 3-6 نشان داده شده می توان پیشنهاد نمود که IAA در جوانه انتهایی تولید شده و وارد جوانه های جانبی می شود و در آنجا تا یک سطح غلظت بازدارنده تجمع می یابد و با ادامه رشد ساقه جوانه جانبی به تدریج از منبع IAA دور می شود. و تحت تاثیر IAA اکسیداز میزان IAA در آن به تدریج کاهش می یابد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 57 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
آب از اساسی ترین عناصری است که باعث وجود حیات می شود همه موجودات زنده کوچک و بزرگ ماده نیاز دارند. و بیشترین قسمت اعضاء موجودات را این مایع به شکلهای مختلف تشکیل می دهد. این مایع حیاتی باعث ایجاد ارتباط وهمزیستی موجودات و گیاهان در کنار یکدیگر می شود حتی منجر به همزیستی موجودات زنده و غیرزنده. بیشتر فعالیت های شیمیایی درون و بیرون از بدن موجودات زنده و فرسایش و تجزیه وتحلیل عناصر غیرزنده در کنار آب انجام می شود. می توان گفت: اولین گروه موجودات زنده که از آب استفاده می کنند و باعث ایجاد چرخه ی زیستی می شوند گیاهان هستند. گیاهان بصورت های مختلف مثل جذب از طریق خاک، توسط ریشه ها یا جذب از هوا ازطرق برگها آب را در اختیارخود قرار می دهند. در این بین عواملی هستند که باعث می شود استفاده از آب و مقدار آبی که در اختیار گیاهان قرار می گیرد متفاوت باشد و این تفاوت باعث بوجود آمدن تنوع گیاهان و پوشش گیاهی مختلف می شود.
آب:
اهمیت اکولوژیکی آب
نقش های گوناگون در گیاهان
ساختمان و خواص آب
نیروهای که در حرکت دخالت دارند
اهمیت اکولوژیکی آب:
توزیع گیاهان در سطح زمین در مرحله اول بسته به وجود دارد.
مناطقی که در بارندگی زیاد دارند و توزیع باران در فصل رویش نسبتاً یکنواخت است پوشش گیاهی انبوهی دارند.
حتی قسمتی از اثر درجه حرارت روی گیاهان نیز از طریق ارتباط آن با آب آشکار می شود. زیرا کاهش در جه حرارت با کم شدن میزان تبخیز و تعرق همراه است و افزایش درجه حرارت باعث تبخیر و تعرق زیاد در گیاهان می شود بنابراین مناطقی که گرمسیرهستند آب موجود نیاز علفزار ها را مرتفع می سازد و مناطقی که سردسیر هستند و تبخیر و تعرق کم در آنها انجام می شود و آب موجود در آنجا می تواند نیازجنگلها را از نظر آب تأمین کند.
اهمیت فیزیولوژیکی آب:
اهمیت اکولوژیکی آب به دلیل اهمیتی است که این ماده از نظر فیزیولوژیکی دارد. تنها راهی که یک عامل محیطی مثل آب بتواند اثری بر رشد گیاه داشته باشد این است که فرآیندها و شرایط فیزیولوژیکی داخل گیاه را تحت تأثیر قرار دهد.
بیشتر فرآیندهایی که در رگیاه صورت می گیرد چه بطور مستقیم و چه بطور غیرمستقیم به وجود آب بستگی دارد. فعالیت های متابولیکی( سوخت و سازی) سلول ها و گیاهان به مقدار آب آنها بستگی نزدیکی دارد. برای مثال تنفس در بذرهای جوانی که در حال رسیدن هستند خیلی زیاد است ولی بتدریج در طی زمان رسیدن بذر که از محتوی آب آن کاسته می شود انی مقدار کم می شود. البته کم شدن آب در مورد بذر بعضی از گیاهان مانند بذرهایی که در داخل میوه های گوشتی هستند مانند گوجه فرنگی کاهش مقدار آب به دلیل دیگری انجام می شود. رطوبت زیاد در بذر موجب افزایش در جه حرارت و از بین رفتن آنها می شود.
رشد گیاهان بوسله تکثیر و بزرگ شدن سلول و وجود مواد آلی و معدنی که لازمه تولید پرتوپلاسم جدید در دیواره های سلول است کنترل می شود. رشد ساقه و برگ با کمبود آب به سرعت کنترل و متوقف می شود. کاهش مقدار آب بدون شک میزان فتوسنتز را کاهش می دهد و معمولاً با کم شدن میزان تنفس نیز همراه است.
البته در برگهای سوزنی شکل کاج و تعداد محدود دیگری از انواع بافتها قبل از آنکه میزان تنفس بطور نهایی کاهش پیدا کند و منجر به مرگ گیاه شود افزایش موقتی در مقدار تنفس آنها دیده می شود.
بطور خلاصه کاهش مقدار آب با از بین رفتن آماس، پژمردگی، توقف رشد سلولی، بسته شدن روزنه ها، کاهش مقدار فتوسنتز و اختلال دربسیاری از فرآیندها همراه است و کاهش مقدار آب، بی نظمی در پروتوپلاسم و مرگ بسیاری ا ز موجودات زنده را در پی خواهد داشت.
نقشهای گوناگون آب در گیاهان
اهمیت آب را از نظر وظایف مهمی که بعهده دارد می توان در چهار گروه خلاصه کرد:
1- آب بعنوان ماده تشکیل دهنده پروتوپلاسم اهمیت دارد.
2- آب بعنوان یک حلال دومین وظیفه ی اصلی است که در گیاه دارد. به دلیل قدرت حلالیت آب، گازها، و مواد معدنی و سایرمواد دیگر در آب حل شده و به داخل سلول راه می یابند وبه این وسیله از سلولی به سلول دیگر و اندامی به اندام دیگر گیاه منتقل می شوند. نفوذپذیری دیواره و غشاء اغلب سلول ها نسبت به آب موجب می شود جریان مداومی از مایع در سرتاسر گیاه ایجاد شده و تغییر مکان انواع اجسام حل شونده صورت پذیرد.
3- آب بعنون ماده ای که وارد ترکیبات شیمیایی می شود در بسیاری از فرآیند های مهم از قبیل فتوسنتز و یا هیدرولیزشدن نشاسته به قند آب وارد فعل و انفعالات شیمیایی می گرد. در این فعل و انفعالات آب مانند دی اکسیدکربن و نیترات نقش اساسی دارد.
4- آب به عنوان عامل تولید آماس در سلول که برای بزرگ شدن سلولها و رشد گیاه و شکل دادن به گیاهان علوفه ای بسیار ضروری است. آماس در باز و بسته شدن روزنه ها، حرکت برگها، بازشدن گلها و کار سایر اندامهای تخصص یافته گیاه نقش مهمی را ایفا می کنند. ا گر آب کیفیت نداشته باشد و نتواند تولید آماس کند موجب کاهش سریع در رشد گیاه می شود.
ساختمان و خواص آب:
مطالعه ی چگونگی ساختمان آب و خواص آن می تواند مبنایی برای شناخت مکانیسمهای مختلف انتقال آب از خاک به گیاه و از آن طریق به اتمسفر باشد.
خاصیت قطبی بودن مولکولهای آب:
باعث بوجود آمدن جاذبه ی قوی بین مولکولی می گردد که پیوند هیدروژنی نامیده می شود مولکول آب دارای یک اتم اکسیژن و دو مولکول هیدروژن می باشد که با هم پیوند کووالانسی دارند. دو پیوند هیدروژن با اکسیژن زاویه ی 105 درجه تشکیل می دهند.
خاصیت الکترونگاتیوی اتم اکسیژن بیشتراز اتم هیدروژن است. بنابراین تمایل اکسیژن برای جذب الکترونهای پیوند کووالانسی بیشتر است. این امر باعث بوجود آمدن بار جزئی منفی در سمت اکسیژن و بار جزئی مثبت در سمت هیدروژن می شود این بارهای جزئی هستند و باعث می شوند که مولکول آب بار خاصی نداشته باشد. همین بارهای جزئی باعث می شد که مولکول آب خاصیت قطبی داشته باشد و مولکولهای آب که در مجاور آن هستند و آنها هم خاصیت قطبی دارند با هم پیوند تشکیل دهند.
بعضی از خواص فیزیکی و غیرطبیعی آب به دلیل جاذبه الکترواستاتیکی بین مولکولهای آب است که به پیوند هیدروژنی معروف هستند. و این ابعث مقاوم شدن محلول های آبی می شود این تصور وجود دارد که شبکه نیمه بلوری آب مدام درحال شکستن و تشیکیل شدن است. خاصیت قطبی بودن آب آن را به یک حلال عالی تبدیل کرده است.
آب در مقایسه با سایر حلا لها مقدار بیشتر وطیف وسیعتری از مواد را در خود حل می کند. این خصوصیت تا حدی به کوچک بودن و قطبی بودن مولکولهای آب مربوط می شود که باعث می شود آب حلال خوبی برای مواد یونی باشد. مولکولهای آب اطراف یونها و مواد محلول قطبی موجود در محلول را احاطه می کند و بطور مؤثر بارهای الکتریکی آنها را می گیرند.
این عمل باعث کاهش اثر متقابل بین مواد باردار می شود بناربراین حلالیت آنها را زیاد می کند. علاوه براین انتهای قطبی مولکولهای آب به گروههای باردار یا دارای بار جزئی مولکولهای بزرگ نزدیک می شوند وتشکیل لایه های از آب را می دهند. پیوند هیدروژنی بین مولکولهای بزرگ و آب باعث کاهش اثر متقابل بین مولکولهای بزرگ شده و به حلالیت آنها کمک می کند.
توانایی آب در تشکیل پیوند هیدروژنی:
باعث افزایش خصوصیات حرارتی، پیوستگی و چسبندگی آن می شود.
پیوند قوی هیدروژنی بین مولکولهای آب باعث ایجاد خواصی مانند گرمای ویژه ی زیاد و گرمانی نهان تبخیر بالا در آب می شود.
گرمای ویژه:
مقدار گرمایی است که لازم است تا درجه حرارت یک ماده به مقدار معینی افزایش یابد.
گرمای نهان تبخیر:
مقدار انرژی که لازم است تا در درجه حرارت ثابت مولکولهای آب از فازمایع جدا شده و به فاز گاز منتقل شوند( همان فرآیندی که ضمن تعرق اتفاق می افتد) گرمای نهان تبخیر آب در 25 درجه سانتیگرا 5/10 کیلوژول بر مول است که بیشتر از هر مایعی می باشد.( یک کیلوژول برابر با 241 کیلوکالری است) این انرژی صرف شکستن پیوندهای هیدروژن بین مولکولهای آب می شود.
بالابودن گرمای تبخیر آب باعث می شود که گیاهان گرم شده و در اثر تابش خورشید بتوانند از طریق تبخیر آب از سطح برگها خودشان را خنک کنند. تعرقی یک حاصل مهم برای تنظیم حرارت گیاهان است. پیوند هیدروژنی آب باعث افزایش خاصیت پیوستگی که همان نیروی جاذبه زمین است دو مولکول آب است.
خاصیت دیگر آب چسبندگی آن است. که نیروی جاذبه بین آب و فار جامد مانند دیواره ی سلول یا سطح شیشه اطلاق می شود.
دو مرز بین هوا و آب نیروی جاذبه ی بین مولکولهای سطح آب یا مولکولهای مجاور بیشتر از نیروی جاذبه بین مولکولهای آب وهوا است. این نیروی جاذبه باعث می شود که مرز بین هوا و آب به صورتی در آید که حداقل مساحت را داشته باشد. نتیجه ای که گرفته می شود این است که مولکولهای آب نیرویی را بین هوا و آب بوجود می آورند که این نیرو نه تنها بر شکل سطح آب تأثیر می گذارد بلکه ممکن است فشاری را نیز بر بقیه ی مایع اعمال کند. و چنین شرایطی در مرز بین آب و هوا کشش سطحی گفته می شود کشش سطحی نقش مهمی در صعود آب از درختان دارد.
نیروی پیوستگی و چسبندگی، کشش سطی موجب پدیده ای می شود که به پدیده های موینگی معروف است.
فرآیند انتقال:
وقتی که آب از طریق گیاه از خاک به طرف آتمسفر حرکت می کند از محیط های متنوع و نسبتاً زیادی عبور می کند که مکانیزم انتقال آن بستگی به نوع محیط( دیواره سلولی، سیتوپلاسم، لایه ی چوبی) تفاوت می کند.
انتشار:
عبارت است از حرکت مولکولها در راستای شییب غلظت و ازطریق آشفتگی حرارتی تصادفی مولکولهای آب درون یک محلول ثابت نیستند و دائماً در حال حرکت هستند و با برخورد به یکدیگر انرژی جنبشی آنها تغییر می کند. انتشار فرآیندی است که نظم مولکولها را در اثر آشفتگی حرارتی تصادفی به هم می زند. چنین جنب و جوشی باعث می شود که مواد را از جای پرتراکم به جای کم تراکم حرکت کنند یعنی در جهت شیب غلظت حرکت کنند.
هرچه مایع از نقطه شروع به اطراف بیشتر انتشار یابد شیب غلظت کمتر می شود بنابراین حرکت شبکه کندترمی گردد. در گیاه انتقال آب در فواصل طولانی از طریق جریان توده ای صورت می گیرد.
جریان توده ای به حرکت گروهی از مولکولها در اثر وجود یک اختلاف فشار اطلاق می شود. فشار حاصل از جریان توده ای آب عامل اصلی انتقال آب در مسیرهای طولانی گیاه از طریف آوند چوبی است که ممکن است در جریان یافتن آب در خاک و دیواره ی سلولی بافت گیاه نیز نقشی داشته باشند.
اسمز:
فرآیندی است که آب از یک غشاء عبور می کند و به پتانسیل شیمیایی آب یا پتانسیل آب بستگی دارد. غلظت مواد محلول و فشار دو عامل مهمی هستند که پتانسیل آب را تحت تأثیر قرار می دهند البته در صورت زیادبودن ارتفاع نیروی ثقل حائز اهمیت است. پتانسیل آب علاوه بر اهمیتی که در اسمز دارد معیار مفیدی برای پی بردن به وضعیت آبی گیاه است.
میزان انتقال آب به اندازه ی نیروی محرک و هدایت هیدرولیکی مسیر انتقال بستگی دارد. در انتشار هدایت هیدرولیکی به ضریب انتشار بستگی دارد و در جریان توده ای شکل هندسی مسیر وسیکوزیته ی محلول اهمیت دارد. د راسمز نفوذپذیری غشاء مهمترین عامل است.
مکانسیم انتقال آب شامل انتشار جریان توده ای و اسمز است و هر کدام از این انواع انتقال به نیروی محرک متفاوتی وابسته اند آب در گیاه بوسیله ی سیستم هیدرولیک مداومی که آب موجود در خاک را به بخار آب هوا مرتبط می کند کنترل شود آب از نواحی با پتانسیل آب زیاد به نواحی با پتانسیل آبی کم حرکت می کند.
آب در خاک:
خواص مهم خاک
خصوصیات جزء رس خاک
بافت خاک
ساختمان و خلل و فرج
نیمروخ خاک
طبقه بندی آب درخاک
خاک
اصولاً نقش محل ذخیره ی آب و محیطی برای رشد ریشه را دارد. همچینن خاک منبع ذخیره ی مواد غذایی معدنی و نیز مکانی است که گیاه در آن تثبیت می گردد. خاک حاوی تعداد زیاد موجودات ذره بینی فعال و موجودات بزرگتری مثل گوههای خاکی است که برروی خواص شیمیایی و فیزیکی و نیز رشد ریشه اثرات مهمی دارند.
خصوصیات مهم خاک:
ترکیبات:
خاک سیستم پیچیده ای است که از نسبتهای متفاوت چهار ترکیب اصلی درست شده است و عبارتند از: ذرات سنگ یا کانی، مواد آلی غیرزنده که قسمت جامد آن را تشکیل می دهند و محلول خاک و هوا که فضای بین ذرات جامد را اشغال می کند.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 93 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید