فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله راهبردهای ارزشی و اجتماعی پیامبر اعظم

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله راهبردهای ارزشی و اجتماعی پیامبر اعظم دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 مقدمه
عنوان «راهبردهاى ارزشى و اجتماعى‏» به بررسى نقش و تاثیر پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در به کارگیرى عامل «وحدت اسلامى‏» به عنوان یکى از ابزارها در جامعه اسلامى آن زمان مى‏پردازد.
در یک تقسیم‏بندى کلى نقش پیامبر اکرم‏ صلى الله علیه وآله در پایه‏گذارى وحدت امت اسلامى شامل سه مطلب بنیادین مى‏شود: نخست تلاش در وضعیت جامعه عربى آن زمان و به کارگیرى عوامل «سیاسى‏» جهت زمینه‏سازى‏هاى لازم; سپس برنامه‏ریزى‏هاى «فرهنگى‏» در مسیر ترسیم دورنماى امت واحده براى مسلمانان و ایجاد فضاى رشد فکرى و ارتقاى فهم مردم نسبت‏به مسؤولیت‏هاى خود; و در نهایت، به کار بستن راه‏حل‏هایى که پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله از آنها به عنوان ابزار تحقق وحدت بهره مى‏گرفت.
این چنین راهبردهایى را مى‏توان تحت عنوان «دعوت ارزشى پیامبرصلى الله علیه وآله برشمرد که پاره‏اى از آنها شامل «راهبردهاى ارزشى ملى و مذهبى‏»، «راهبردهاى ارزشى قومى و میهنى‏» و نیز «راهبردهاى ارزشى اجتماعى و فردى‏» خواهند بود. و اینک به هر بخش اشاره‏اى گذرا خواهیم کرد.
راهبردهاى ملى و مذهبى
الف) ایجاد وحدت ملى و همبستگى ایمانى
ورود پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به مدینه همراه با عقد قراردادهایى بین گروههاى گوناگون بود. این پیمان‏ها را مى‏توان یکى از بارزترین شواهد به کارگیرى رهیافت وحدت اسلامى در جامعه آن زمان شمرد.
پیمان‏نامه عمومى مدینه: یکى از مهمترین این پیمانها، اولین قراردادى بود که بین پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله و طوایف و قبایل موجود یثرب بسته شد و بعضى آن را «نخستین قانون اساسى مکتوب جهان‏» دانسته‏اند. این تدبیر بهترین مقوله براى به وجود آوردن وحدت ملى و همبستگى دینى بود چرا که وحدت میان قبایل درگیر، حقوق اجتماعى یهودیان و نیز مهاجران مسلمانان را تصمین مى‏کرد و از سوى دیگر، این پیمانها مقدمات تشکیل یک وحدت سیاسى و حکومتى را فراهم مى‏آورد.
به عنوان نمومه در مفاد قرارداد بین مسلمین بروشنى قید شده بود که مسلمین امت واحده‏اى، جداى از مردم دیگر هستند: (انهم امة واحدة من دون الناس)، و ارتباطى بین مسلمانان و کافران نیست و دورى بین مسلم و مسلم نباید باشد. اگر چه روح حاکم بر این پیمانها همانا به کارگیرى ابزار وحدت اسلامى در جهت راهبرد ارزشى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در جامعه اسلامى است و از همین‏رو تمام زموارد آن مصداق این امر قرار دارند، ولى به بعضى از آن موارد اشاره مى‏کنیم: (1)
- مسلمین در برابر ظلم و تجاوز و توطئه و فساد با هم متحد خواهند بود.
- هیچ مؤمنى بدون اشاره سایر مؤمنان در جهاد فى سبیل‏الله صلح نمى‏کند و صلح جز براى همگان اجرا نخواهد شد.
- تمامى گروهها (که به جنگ مشغول‏اند) به ترتیب وارد جنگ خواهند شد و جنگیدن به یک گروه (دومرتبه پشت‏سرهم) تحمیل نخواهد شد.
- «ذمة الله‏» نسبت‏به همه افراد یکسان است.
- اگر اختلافى بین مسلمین بروز کرد، مرجع حل آن خدا و رسول خواهند بود.
- مسلمین، فرد مقروض و مدیونى را که دین او سنگین است رها نخواهند ساخت، بلکه اور ا کمک مى‏کنند.
و در قسمت دیگرى از این عهدنامه تاریخى که طرف خطاب آن یهودیان مدینه بودند، امورى پیشداورى شد که توجه به مفاد آن حاکى از انگیزه تحقق وحدت ملى توسط پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله است:
- مسلمانان و یهودیان امت واحده‏اند و مانند یک ملت در مدینه زندگى خواهند کرد و هر یک دین خود را دارند.
- به یهودیان هم‏پیمان، همراهى و کمک خواهد شد و متقابلا وقتى مسلمین آنها را به مصالحه مى‏خوانند، یهودیان باید بپذیرند.
- مسلمین و یهود هر دو باید بر ضد کسانى که با این قرارداد به مخاصمه برمى‏خیزند، مبارزه کنند.
- هر دو باید با یارى یکدیگر در برابر مهاجمان به یثرب بجنگند.
- هیچ کافرى از ناحیه دو طرف اجیر نشود مگر این که به مصلحت هر دو گروه باشد.
به هر حال، باید چنین نتیجه گرفت که کوشش براى ایجاد حساسیت مشترک دینى و ملى یکى از شاخص‏ترین راه‏حل‏هاى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در جهت تحقق وحدت اسلامى شمرده مى‏شود.
تثبیت وحدت ایمانى: پیامبرصلى الله علیه وآله بعدها نیز در مسیر تثبیت همبستگى ایمانى مسلمین مکررا بر این موضوع تاکید فرمود. در بخشى از سخنان حضرت پس از فتح مکه و در مسجدالحرام چنین نقل کرده‏اند که فرمود: «المسلم اخ المسلم والمسلمون هم ید واحد على من سواهم تتکافوا دمائهم یسعى بذنبهم ادناهم‏». (2)
ایجاد چنین حس مشترک دینى و پیوستگى مذهبى واحد بین مؤمنان در کلام زیبایى منسوب به حضرت کاملا مشهور است که: «المؤمنون کنفس واحدة‏».
همچون آن یک نور خورشید سما صد شود نسبت‏به صحن خانه‏ها لیک یک باشد همه انوارشان چون که برگیرى تو دیوار از میان چون نماند خانه‏ها را قاعده مؤمنان مانند نفس واحده
و البته رمز این پرتو نورانى نیز در روح انسانى و الهى مؤمنان خواهد بود که:
جان حیوانى ندارد اتحاد تو مجو این اتحاد از روح باد جان گرگان و سگان از هم جداست متحد جانهاى شیران خداست (مولوى)
ب) پیوند روح اخوت و برادرى
پیدایش تعلق اجتماعى: در نخستین سال ورود پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به مدینه یکى از مهمترین ابتکارها و راهبردهاى مهم حضرت در به کارگیرى عامل وحدت دینى واقع مى‏شود; یعنى پیوند (عقد) مواخات بین کلیه مسلمانان اعم از مرد و زن:
دو قبیله کاوس و خزرج نام داشت یک ز دیگر جان خون آشام داشت کینهاى کهنه‏شان از مصطفى محو شد در نور اسلام و صفا اولا اخوان شدند آن دشمنان همچو اعداد عنب در بوستان وز دم المؤمنون اخوه، به پند درشکستند و تن واحد شدند غوره‏اى کو سنگ بست و خام ماند در ازل حق کافر اصلیش خواند نى اخى نى نفس واحد باشد او در شقاوت نحس ملحد باشد او آفرین بر عشق کل اوستاد صد هزاران ذره را داد اتحاد (مولوى)
رسول خداصلى الله علیه وآله در یک مجلس عمومى مى‏فرماید: «تآخوا فی الله اخوین اخوین‏». (3)
این پیمان برادرى همگانى تنها براساس نفى انگیزه‏هاى قومى و قبیله‏اى و بر محور حق و همکارى اجتماعى شکل گرفت چه این که: «انما المؤمنون اخوة فاصلحوا بین اخویکم واتقوا الله لعلکم ترحمون‏». (حجرات /10)
پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله بین هر مهاجر و یکى از مردم مدینه عقد برادرى بست و در یک انگاره تاریخى، حضرت على را در دنیا و آخرت برادر خود خواند که: «انه منى و انا منه‏».
به هر ترتیب، این تصمیم داهیانه، کارآمدترین ابزار تحقق الفت فراگیر در جامعه آن زمان بود که نشان از همه کوشش پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله براى پیدایش یک تعلق اجتماعى بالنده بر محور ایمان به خدا داشت.
محبت الهى پایه تشکیل جامعه آرمانى: جامعه مطلوب پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله، نظامى است که تمامى اعضاى آن بر محور دیانت توحیدى، پیوند برادرى با یکدیگر دارند و مکلف هستند آن را استوار نگه دارند تا خداوند عزیز حکیم نیز زمینه‏هاى الفت و وحدت دلها را (به قدرت خود) پایدار سازد و بدین‏سان پایه‏هاى تفاهم اجتماعى جامعه اسلامى محکم گردد: «وان یریدوا ان یخدعوک فان حسبک الله هو الذى ایدک بنصره وبالمؤمنین × والف بین قلوبهم لو انفقت ما فى الارض جمیعا ما الفت‏بین قلوبهم و لکن الله الف بینهم انه عزیز حکیم.» (انفال /62 و63)
براساس مفاد آیات الهى اولا بدون تحقق الفت اجتماعى نمى‏توان سخن از جامعه کرد; ثانیا تحقق این امر تنها به ست‏خداست، ثالثا مؤمنان نیز قادرند شرایط و زمینه‏هاى وحدت اجتماعى را فراهم آورند. (4)
کلام راستین خداوند پیرامون مساله برادرى قبایل یثربى نیز بس گویاست; «واعتصموا بحبل الله جمیعا ولاتفرقوا واذکروا نعمة الله علیکم اذ کنتم اعداء فالف بین قلوبکم فاصبحتم بنعمته اخوانا... «(آل عمران /103)
جامعه آرمانى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله که در آن روح اخوت و برادرى موج مى‏زند، جامعه‏اى است که در شدت بر کفر و رحمت‏به ایمان، حول یک محور، وحدت مى‏یابند، یعنى: «محمد رسول الله و الذین معه اشداء على الکفار رحماء بینهم‏». (فتح /29)
جامعه‏اى که مانند پیکره‏اى واحد است و تمام افراد آن در ارتباطى وحدت‏بخش با یکدیگر پایدار مى‏مانند و روح عشق و ایمان مذهبى در تار و پود آن جریان دارد: «مثل المؤمنین فى توادهم وتراحمهم وتعاطفهم کمثل جسد واحد اذا اشتکى منه عضو تداعى له سائر الاعضاء بالسهر والحمى‏». (5)
بهره‏ورى از ظرفیت‏هاى اجتماعى: در نتیجه پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله با طرح پیمان برادرى انصار و مهاجران، از ظرفیت‏خاص چارچوب اجتماعى جامعه عربى (که حمایت از هم‏پیمانان خود بوده) در جهت اهداف تحقق امت واحده بهره برد و این موفقیت‏بارز پیامبرصلى الله علیه وآله نه تنها باعث تعجب افرادى چون ابوسفیان شد، که حتى آثار و پیامدهاى این مساوات اسلامى تا مقدم داشتن اموال و دارایى‏ها نسبت‏به یکدیگر پیش رفت. مورخان نقل مى‏کنند که در جریان برادرى مهاجر و انصار، پیمانى بسته شد که شامل مشارکت در میراث هم بود و در همین راستا رویداد تقسیم غنایم جنگى «بنى‏النضیر» از بهترین نمونه‏هاست.
به هر حال، سراسر وقایع تاریخ اسلام گویاى شواهدى است که نقش پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله را در جلوگیرى از افتراق صفوف مسلمین و متقابلا بهره‏برى ابزار وحدت اسلامى نشان مى‏دهد و این دستور آشکار قرآن بود که: «ولاتکونوا کالذین تفرقوا واختلفوا...» (آل‏عمران /105)تلاش پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در ایجاد وحدت به اوج کوشش‏هاى ممکن، مى‏رسد و چون آرمان وحدت را یکى از رسالت‏هاى الهى بعثت‏خود مى‏داند; و رنج تفرق مؤمنان بر او گران مى‏آید و سخت مهربان و هواخواه آنان است، پس در این راه تمام توان خود را به کار مى‏برد که: «لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتم حریص علیکم بالمؤمنین رءوف رحیم‏». (توبه/128) و شاید به همین دلیل است که خود مى‏فرماید: «ما اوذى نبى مثل ما اوذیت.» (6)
راهکار سازگارى و همدلى: موضوع «اصلاح ذات البین‏» و سفارشها و موضعگیرى‏هاى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله پیرامون آن نیز، در ردیف راهکارهاى ایجاد برادرى قرار مى‏گیرد:
«... وفى الخبر عن ابى‏ایوب قال: قال رسول‏الله‏صلى الله علیه وآله: یا ابا ایوب الا ادلک على صدقة یحبها الله و رسوله قال: بلى. فقال رسول‏الله: تصلح بین الناس اذا تفاسدوا... و فى راویه تسعى فى صلاح ذات البین اذا تفاسدوا و تقرب بینهم اذا تباغضوا». (7)
و نیز نقل شده که درباره آیه اخوت از پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله پرسش کردند، فرمود: مزد آن کس که در برقرارى آشتى میان مردمان بکوشد; برابر مزد کسى است که در راه خدا پیکار کند. (8)
بدین‏ترتیب یکى از این شیوه‏ها را در تصمیمى که پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله مبنى بر «اصلاح ذات البین‏» در مورد تقسیم غنایم جنگ بدر مى‏گیرد، مشاهده مى‏کنیم. قطعا فقدان قانون خاص تقسیم غنایم و نیز عدم آمادگى تربیتى و اخلاقى کامل مسلمانان آن دوره، عواملى بود تا در وحدت پویاى جامعه اسلامى ایجاد خلل کند. از این‏رو، پیامبرصلى الله علیه وآله مامور به اصلاح امور و حفظ یکپارچگى ملت مى‏شود و مؤمنان نیز موظف به رعایت همدلى و تبعیت از رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله که: «فاتقوا الله واصلحوا ذات بینکم واطیعوالله ورسوله ان کنتم مؤمنین‏». (انفال /1)
پیامبرصلى الله علیه وآله به گونه‏اى اختلاف‏زدایى مى‏کند که شقاقى (هر چند ناچیز) در پیکره وحدت دینى مسلمین سر برنیاورد; چنان که مورخان نقل کرده‏اند، پیامبر اسلام‏صلى الله علیه وآله حتى براى گروهى هم که در جنگ حاضر نبودند سهمى از غنیمت قرار مى‏داد. (9)
جالب توجه است که پیش از آغاز جنگ بدر، پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله با وجود اعلام حمایت عده‏اى از مهاجران، در انتظار اعلام رضایت انصار مبنى بر آمادگى جهاد نبرد با دشمن است; چون محتواى قرارداد انصار با پیامبرصلى الله علیه وآله درباره دفاع از حضرت در داخل شهر مدینه بود و نه همراهى در جنگ‏هاى خارج، لذا پیش از حرکت‏به دنبال راى و نظر انصار بود و پس از اطمینان از یارى آنان آماده کارزار مى‏گردد.
این امر در واقع نشان از اهتمام پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به رعایت‏سنت‏هاى اجتماعى و ملاحظه شرایط خاص سیاسى زمان دارد. (10)
تفوق به جاى تفرق: رویداد دیگرى که در جریان جنگ احد شاهدیم دستورى است که قرآن به پیامبرصلى الله علیه وآله مى‏دهد مبنى بر عدم ملامت پاره اى مسلمانان به سبب فرار از جنگ و در برابر، بخشودن آنها و سعى در امیدوار ساختن و همکارى به گونه‏اى که جذب جامعه اسلامى شوند و در مسیر اصلاح و تربیت روحى قرار گیرند: «فاعف عنهم واستغفر لهم وشاورهم فى الامر...» (آل‏عمران /159)
قطعا یکى از ریشه‏هاى اصلى چنین تصمیم پسندیده‏اى، همخوانى با وحدت و یکپارچگى سیاسى امت اسلام بوده است تا از این طریق پیشاپیش زمینه افتراق بین گروههاى مسلمان (به علت طرد افرادى از مبارزین که در جریان جنگ دچار خطا و تخلف شدند) و سایر اقشار جامعه، محو شود.
در همین جنگ است که به نقل تاریخ; جوان مسلمان ایرانى پس از وارد آوردن ضربه‏اى بر افراد سپاه دشمن مى‏گوید: «خذها و انا الغلام الفارسى‏» (این ضربت را تحویل بگیر که منم یک جوان ایرانى) اما پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله او را خطاب و عتاب نمود که چرا نمى‏گویى منم یک جوان انصارى؟! و منظور آن است که به این وسیله هم، آهنگ برانگیخته شدن تعصبات قومى دیگر را خاموش، و وحدت صفوف اسلام را حفظ کند و هم، ملاک افتخار و ارزش را از محور قوم و نژاد و ملیت‏به دین و مکتب و ارزشهاى توحیدى بازگرداند.
بدین‏سان حضرت از هر عاملى براى نگهدارى تفوق اجتماعى و جلوگیرى از تفرق استفاده مى‏کرد و حتى در جریان تخریب مسجد ضرار!
حفظ وفاق ملى: سیاست پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله درباره ویران کردن مسجد ضرار دقیقا به قصد ایجاد یک مانع مؤثر براى جلوگیرى از ظهور شکاف سیاسى در جامعه اسلامى بود تا پیاپى، وفاق ملى آسیب نبیند.
یک مثال دیگر اندر کژروى شاید ار از نقل قرآن بشنوى این چنین کژ بازیى مى‏باختند مسجدى جز مسجد او ساختند فرش و سقف و قبه‏اش آراسته لیک تفرق جماعت‏خواسته قصدشان تفریق اصحاب رسول فضل حق را کى شناسد هر فضول
بر این اساس، پیامبر بزرگوار اسلام‏صلى الله علیه وآله حتى در آخرین سفارشهاى خود به امت اسلامى نیز چنین مى‏گوید: «ایها الناس، ان دماءکم و اموالکم علیکم حرام الى ان تلقوا ربکم، کحرمة یومکم هذا، و کحرمة شهرکم هذا...» و نیز در آخر خطبه دارد که: «... ایها الناس اسمعوا قولی و اعقلوه، اعلموا ان کل مسلم اخ للمسلم و ان المسلمین اخوة.» (11)
2 - راهبردهاى قومى و میهنى
الف) نفى نژادپرستى و قومیت‏گرایى
یکى دیگر از راه‏حل‏هایى که پیامبر مکرم اسلام‏صلى الله علیه وآله در مسیر بنیانگذارى وحدت امت اسلامى به کار مى‏گرفت، نفى نژادپرستى، قومیت‏گرایى و تبعیض‏هاى ناروا و ناپسند بود.
شکستن ارزشهاى جاهلى: مبارزه پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله با برده‏دارى آن زمان که همراه افزایش تدریجى قدرت سیاسى و اجتماعى حضرت با قاطعیت روزافزونى نیز توام بود، بهترین شاهد است. این جنبش، بخشى از حرکت‏هاى عدالت‏خواهى پیامبرصلى الله علیه وآله در برابر ظلم آشکار آن دوره به شمار مى‏آید چرا که حضرت به دنبال تاسیس جامعه فلاح‏پسند دینى و پایه‏گذارى حزب رستگاران است که: «الا ان حزب الله هم المفلحون‏» (مجادله /22) و نیک، از قرآن آموخته که فلاح و سعادت با ظلم و شقاوت قابل جمع نیست: «.. انه لایفلح الظالمون‏». (انعام /35)
یکى از تلاشهاى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در دوره ابتدایى حضور ده ساله مکه مکرمه، گسستن مبانى نظام ارزشى حاکم بر جامعه جاهلى آن زمان بود. در بافت پیوندهاى عشیره‏اى; بردگان و کنیزکان بدون اذن صاحبان خود، حق هیچ‏گونه تصمیم‏گیرى مستقل و یا اظهار مشارکت اجتماعى خاص نداشتند. اجازه بردها در پذیرش یا عدم پذیرش معتقدات دینى خویش نیز به دست‏خود آنان نبوده است.
دعوت فرهنگى پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله به توحید، و نیز دعوت ارزشى حضرت به ایجاد تعلق دینى و حب اجتماعى توحیدى، سبب شد تا زمینه شکستن چنین تبعیض‏هاى ظالمانه‏اى فراهم گردد، معیارهاى جاهلى روابط نسبى از بین‏رفته و در نهایت افراد، بدون وابستگى قومى و قوم‏گرایى به دین جدید بگرایند چرا که: «لاعصبیة فى الاسلام‏».
حاصل توفیق پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در به کارگیرى این راه، مسلمان شدن افرادى از عشیره‏ها و قبایل متعدد مشرکین و تمرد آنان از قوانین نظام قبیله‏اى و سپس، پیوستن به صفوف مؤمنان بود. این روش، علاوه بر تاثیرگذارى «ارزشى و اجتماعى‏» یعنى ایجاد یاس و وحشت در دل مشرکان و ویران شدن اصول ارزش حاکم، زمینه‏اى براى زایش نظام اجتماعى جدید پدید آورد.
ارزش مساوات توحیدى: بعدها پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله در قالب فرمان، ارشاد یا نصیحت، مسلمانها را رهنمون به آزادسازى بردگان مى‏سازد و خود نیز چنین مى‏کند و این فرمان «خداى‏» بود که ایمان به خود و آخرت و پیامبران را با بخشش مال در جهت آزادى انسانهاى دیگر همسنگ مى‏داند: «.. ولکن البر من آمن بالله والیوم الآخر والملئکة والکتاب والنبیین واتى المال على حبه ذوى القربى و... وفى الرقاب و...» (بقره /177)
حضرت، افرادى مانند «زید بن حارثه‏» را فرمانده سپاه اسلام، «بلال حبشى‏» را مؤذن ویژه قرار مى‏دهد و از «سلمان فارسى‏» ایرانى تجلیل مى‏کند و به او مقام و منزلت والا مى‏بخشد تا به این ترتیب هم با تبعیض‏هاى موجود به مبارزه برخیزد: «من اعتق مؤمنا اعتقه الله العزیز الجبار...«و هم بتدریج ارزش تقوا را ملاک منصب‏ها و منزلت‏هاى اجتماعى، معرفى نماید که: «ان اکرمکم عندالله اتقیکم...» (حجرات /13)
پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله آشکارا اعلام مى‏کرد آن غلام حبشى و این سید قریشى (هر دو) در نزد من یکسان هستند و بدین‏سان آن حضرت را منادى به حق مساوات توحیدى دانسته‏اند. چه این که: «کلکم لآدم و آدم من تراب لیس لعربى على عجمى فضل الا بالتقوى‏». (12)
به هر حال رعایت تساوى و عدالت توسط پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله که دقیقا در برابر ظلم و تبعیض‏هاى رایج قرار داشت، از مؤثرترین راهکارهاى ایجاد وحدت اسلامى در جامعه آسیب‏دیده آن روزگار بود.
در متون تاریخى و روایى مى‏خوانیم که حضرت تفاوتى بین برده و غیربرده نمى‏گذاشت و خود نیز در اجراى احکام، طعم شیرین حق مساوات و عدالت را به دیگران مى‏چشانید; که حتى در جمع مسلمانان، جایگاه پیامبر خداصلى الله علیه وآله ناپیدا بود و هر زمانى در مجلس مى‏نشست افراد ناشناس بسادگى نمى‏توانستند حضور رسول‏الله‏صلى الله علیه وآله را نزد مردم بیابند. اوج درخشش این مساوات‏طلبى حتى در چشمان مبارک رسول رحمت نیز نمایان بود که: «کان رسول‏الله یقسم لحظاته بین اصحابه، ینظر الى ذا وینظر الى ذا بالسویة‏». (13)
البته شکى نیست که همه این آداب الهى در جلب حمایت توده مردم بسیار مؤثر بوده است. حضرت در یک تمثیل گویا مى‏فرماید: «ان الناس من عهد آدم الى یومنا هذا مثل اسنان المشط لا فضل للعربى على العجمى ولا للاحمر على الاسود الا بالتقوى.» (14)
این سیره با درایتى خاص و تدبیرى موشکافانه در دوران حکومت پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله نیز دنبال مى‏شود تا همواره نقش خود را به عنوان یکى از ابزارهاى ارزشى وحدت‏ساز ایفا کند. پیامبرصلى الله علیه وآله درصدد است تا همه پایه‏هاى نابرابرى‏هاى جاهلى را از میان بردارد و بازگشت‏به عهد جاهلیت و پسند احکام غیرالهى را ناممکن سازد که: «افحکم الجاهلیة یبغون...» (مائده/50)
رسول الله‏صلى الله علیه وآله خود، آغازگر این حرکت‏بزرگ اجتماعى - ارزشى است و از هر رخدادى در جهت القا و تثبیت روح مساوات و عدالت انسانى در جامعه نوپاى آن زمان بهره مى‏برد. در جایى به زیبایى تمام مى‏فرماید: «ان الله یکره من عبده ان یراه ممیزا بین اصحابه‏». (15)
بدین‏ترتیب مى‏توان نتیجه گرفت: نفى قومیت‏گرایى و هر نوع تعصب ناپسند جاهلى، همیشه مدنظر پیامبر گرامى اسلام‏صلى الله علیه وآله بوده است و هشدارهاى حضرت نیز به کسانى که حسب و نسب را ملاک افتخارات و ارزشها مى‏دانستند، در تاریخ اسلام ثبت‏شده است:
«سلمان فارسى در مسجد پیامبرصلى الله علیه وآله نشسته بود. عده‏اى از بزرگان اصحاب نیز حاضر بودند و سخن از اصل و نسب به میان آمد هر کسى درباره اصل و نسب خود چیزى مى‏گفت تا این که از سلمان سؤال کردند... او گفت: انا سلمان بن عبدالله، کنت ضالا فهدانى الله عزوجل بمحمد، کنت عائلا فاغنانى الله بمحمد وکنت مملوکا فاعتقنى الله بمحمد. سپس پیامبرصلى الله علیه وآله وارد شدند و سلمان گزارش جریان را به حضرت رساند. رسول اکرم‏صلى الله علیه وآله به آن جماعت که همه از قریش بودند فرمود: یا معشر قریش ان حسب الرجل دینه و مروئته خلقه و اصله عقله. (16)
همچنین در روایت دیگرى، افتخار و فخرفروشى بر محور تعصبات قومى را از آتش جهنم مى‏شمارد: «لیدعن رجال فخرهم باقوام انما هم فحم من فحم جهنم...» (17)
در همین ردیف باید بر زندگى بسیار ساده پیامبر عزیزصلى الله علیه وآله اشاره کرد که به نقل امیرالمؤمنین‏علیه‏السلام حتى اجازه نصب پرده‏اى با نقش و نگار معمولى را بر در خانه خود نمى‏دهد. این امر، بهترین شاهد و عالى‏ترین زمینه براى جذب انسانهاى محرومیت کشیده آن زمان و عامل تحقق وحدت دینى بود. به نقل صحابه آن حضرت: «کان رسول‏الله‏صلى الله علیه وآله خفیف المؤونة‏».
زیباترین تعبیر پیرامون نقش ارزشى پیامبران همان است که در نهج‏البلاغه مى‏خوانیم: «مع قناعة تملا القلوب والعیون غنى و خصاصة تملا الابصار و الاسماع اذى‏». (18)
حمایت از محرومین: در جهت نفى تعصبات قومى، خطمشى حمایت از محرومین و بیچارگان نیز قرار دارد. این گروه که عمدتا بردگانى از مردان و زنان‏اند طبق قوانین حاکم، زیر پوشش حمایتى هیچ قوم و قبیله‏اى نبودند و لذا از کلیه حقوق اجتماعى و سیاسى محروم مى‏شدند و به دلیل ساخت‏سیاسى خاص دوران جاهلى و نیز ناتوانى‏هاى گوناگون این افراد، امکان پى‏ریزى جامعه‏اى مستقل را هم نداشتند.
در چنین شرایطى، مخالفت پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله با تبعیض‏ها و قوم‏گرایى‏ها و از سوى دیگر، حمایت از محرومان، سبب جذب این گروه به اسلام و پیامبرصلى الله علیه وآله مى‏شد و بدین‏ترتیب گروه کثیرى بر محور رسول خداصلى الله علیه وآله وحدت اجتماعى و سیاسى پدید مى‏آوردند. در واقع، محتواى فکرى دعوت حضرت در اعلام اصالت تقوا و کرامت انسانى و نیز مقتضاى عملکرد او، نقش یک ابزار پویا براى ایجاد وحدت اسلامى نوین را ایفا کرد.
این اعلام حمایت و جانبدارى که بتدریج دامنه پوشش آن نیز گسترده مى‏شد، توانست نیروهاى خسته و گریزان، ستم‏دیده و درگیر تردیدهاى فکرى را به مرکزى واحد هدایت کند و پایه‏هاى وحدت دینى را استوار سازد.
ب) نقش بیت‏الله
با نظرى به رویدادهاى تاریخ اسلام بعضى راه‏حل‏هاى دیگر نیز به چشم مى‏آید که در آنها به نحوى از ظرفیت و مقتضیات موجود جامعه آن زمان در جهت تحقق وحدت اسلامى بهره‏بردارى شده است.
در این‏باره تاثیر کعبه مکرمه و کیفیت استفاده پیامبر اکرم‏صلى الله علیه وآله از آن به عنوان یکى از ابزارهاى ارزشى وحدت‏ساز شایان توجه است چه این که: «ان اول بیت وضع للناس للذى ببکة مبارکا وهدى للعالمین‏». (آل‏عمران /96)

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله    34صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله راهبردهای ارزشی و اجتماعی پیامبر اعظم

دانلودمقاله پیامبر اکرم (ص) نماد اخلاق

اختصاصی از فایلکو دانلودمقاله پیامبر اکرم (ص) نماد اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 

پیامبر اکرم (ص) نماد اخلاق
گروه دین و اندیشه: هدف از بعثت پیامبران ایجاد اخلاق حسنه و نیکو بود، حضرت محمد (ص) نیز به عنوان خاتم پیامبران مبعوث شد تا فضایل اخلاقی و خلقیات نیکو را تحقق بخشیده و رذایل اخلاقی را یادآور شود، شک نیست یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود .
رسول اکرم(ص) کاملترین انسان و بزرگ و سالار تمام پیامبران است. در عظمت پیامبر اسلام همین بس که خداوند متعال در قرآن آن حضرت را با "یا ایها الرسول" و "یا ایها النبى" مورد خطاب قرار داده و او را به عنوان انسانى الگو براى تمام جهانیان معرفى می کند، حضرت محمد(ص) به حق داراى اخلاقى کامل و جامع تمام فضایل و کمالات انسانى است .
شک نیست یکی از مهمترین عوامل پیشرفت اسلام، اخلاق نیکو و برخورد متین و ملایم آن حضرت با مردم بود. در طول زندگى او هرگز دیده نشد وقتش را به بطالت بگذراند . در مقام نیایش همیشه می گفت: «خدایا از بیکارگى و تنبلى و زبونى به تو پناه می برم» و مسلمانان را به کار کردن تشویق می کرد.
او همیشه جانب عدل و انصاف را رعایت می کرد و در تجارت به دروغ و تدلیس متوسل نمی شد، هیچگاه در معامله سختگیرى نمی کرد، با کسى مجادله و لجاجت نداشت و کار خود را به دیگری واگذار نمی کرد .
پیامبر اسلام(ص) صدق گفتار و اداى امانت را قوام زندگى می دانست و می فرمود: این دو در همه تعالیم پیغمبران تأکید و تأیید شده است. در نظر پیامبر اسلام(ص) همه افراد جامعه، موظف به مقاومت در برابر ستمکاران هستند و نباید نقش تماشاگر داشته باشند.
محمد(ص) که خاتم الانبیا است در برابر کسانى که با وى مشاجره می کردند تنها به خواندن آیاتى از قرآن اکتفا می کرد و یا عقیده خویش را با سبکى ساده و طبیعى می فرمود و به جدل نمی پرداخت .
پیامبر اکرم(ص) چنان متواضع بود که تمام خودخواهان، مغروران متکبران را به اعجاب وا می داشت. زندگی آن حضرت، رفتار و خصوصیات اخلاقی وی، محبت، قدرت، خلوص، استقامت و بلندى اندیشه و زیبایى روح را الهام می بخشید.

 

سادگى رفتار، نرمخویى و فروتنی حضرت محمد(ص) از صلابت شخصیت و جذبه معنویت وی نمی کاست. هر دلى در برابرش به خضوع می نشست و هر غرورى از شکستن در پاى عظمت زیبای او سیراب می شد.
پیامبر اسلام (ص) علاوه بر این که ارزش‏هاى اخلاقى را بسیار ارج ‏مى ‏نهاد، خود در سیره عملى‏ برجسته فضایل اخلاقى و ارزش ‏هاى والاى ‏انسانى بود، او در همه ابعاد زندگى با چهره ‏اى شاد و کلامى ‏دلاویز با حوادث برخورد مى ‏کرد.
تلاش برای تحقق انسانیت
وجود رسول خدا(ص) براى همه مردم مایه رحمت بود و هیچ کس را به سبب رنگ و جنس از شمول آن مستثنى نمی کرد. همه مردم نزد او روزى خور خداوند بودند.
آن حضرت عموم مردم را به رشد و اعتلای انسانیت، صلح، گذشت و بخشش دعوت می کرد . از این رو، مشاهده می کنیم که جنگهاى او همگى براى اهداف والاى انسانى بوده و به منظور تحقق انسانیت انجام می شده است.
بخشایش و گذشت
بد رفتارى و بى حرمتى به شخص خود را با نظر اغماض می نگریست، کینه کسى را در دل نگاه نمی داشت و در صدد انتقام برنمی آمد. روح بلند آن حضرت عفو و بخشایش را بر انتقام ترجیح می داد.
در جنگ احد با آن همه قصاوت و اهانتی که به پیکرعمویش حمزه روا داشته بودند و از مشاهده آن به شدت متألم بود، دست به عمل متقابل با کشتگان قریش نزد و بعدها که به مرتکبین آن و از آن جمله هند زن ابوسفیان دست یافت، در مقام انتقام برنیامد .
حریم قانون
آن حضرت از بد رفتارى و آزارى که به شخص خود می شد عفو و اغماض می نمود ولى در مورد اشخاصى که به حریم قانون تجاوز می کردند گذشت نمی کرد و در اجراى عدالت و مجازات متخلف، هر که بود، مسامحه روا نمی داشت.
زیرا قانون عدل، سایه امنیت اجتماعى و حافظ کیان جامعه است و نمی شود آن را بازیچه دست افراد بی کفایت قرار داد و جامعه را فداى فرد نمود.
احترام به افکار عمومى
رسول خدا(ص) در موضوعاتى که به وسیله وحى و نص قرآن، حکم آن معین شده بود، اعم از عبادت و معاملات، چه براى خود و دیگران، حق مداخله قائل نبود و این دسته از احکام را بدون چون و چرا به اجرا در می آورد، زیرا تخلف از آن احکام، کفر به خداست اما در موضوعات مربوط به کار و زندگى، اگر جنبه فردى داشت و در عین حال یک امر مباح و مشروع بود، افراد، استقلال رأى و آزادى عمل داشتند.
از نظر حضرت محمد(ص) کسى حق مداخله در کارهاى خصوصى دیگرى را نداشت و هر گاه مسئله ای مربوط به جامعه بود حق اظهار رأى را براى همه محفوظ مى دانست و با اینکه به واسطه فکر سیال و هوش سرشار خود در تشخیص مصالح امور بر همگان برترى داشت، هرگز به تحکم و استبداد رأى رفتار نمى کرد و به افکار مردم بى اعتنایى نمی نمود بلکه نظر مشورتی دیگران را مورد مطالعه قرار می داد .
پیامبر اکرم (ص) نماد اخلاق است
در عصر جاهلیت مبعوث شدن حضرت محمد (ص) بسیار لازم و ضروری بود، چرا که در این دوران اعراب می بایست صفات زشت و ناپسند را در خود کشته و صفات مثبت و پسندیده را طراحی کنند و آن را به کار گیرند.
پیامبر اکرم (ص) زمانی که تفاخر، غرور، تکبر، حیله، نیرنگ و انواع فسادهای اخلاقی و تکثر طلبی فزونی گرفته بود، زمانی که دختران را زنده به گور می کردند، به بعثت رسید و تحولاتی اساسی و بسیار چشمگیر ایجاد کرد.
پیامبر چنان در این زمینه از اخلاق بهره گرفت که وقتی عرب از در می آمد، نمی دانست کدامیک از حاضران پیامبر است و کدامیک یار او . پیامبر با رفتار خود به گونه ای فوق العاده با تفاخر و غرور مبارزه و همه را به تعجب وا می داشت .
با مطالعه اخلاق جاهلیت می توان دریافت که پیامبر(ص) صفات بد را رفع و در مقابل صفات خوب را جایگزین و بنیانگذاری کرد، حضرت محمد(ص) مکارم اخلاقی را به گونه ای اعجاب انگیز گسترش داد.
حضرت محمد (ص) فضایل اخلاقی را تحقق بخشید
حجت الاسلام عبدالحسین خسروپناه پژوهشگر پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر با اشاره به شیوه آموزش فضایل اخلاقی از سوی حضرت محمد (ص) اظهار داشت: پیامبر اکرم(ص) هنگامی که قصد داشت خلقیات نیکو را در جامعه پیاده کند، جامعه آن زمان را با هیچ چیز قیاس نمی کرد بلکه از شیوه ها و روشهای خاص آن دوران استفاده و از روشی بهره می برد که از خداوند بلند مرتبه فراگرفته بود تا در سایه آن رذایل اخلاقی اعراب دوران جاهلیت را به فضایل اخلاقی نزدیک کند.
پیامبر اکرم (ص) مبعوث شد تا فضایل و مباحث اخلاقی را تحقق بخشد و از رذایل اخلاقی برحذر دارد.
در سوره توبه آیه 128 آمده است که بدانید که خداوند از جنس خودتان برای شما پیامبری می فرستد که رنج افتادن شما برای او سخت و نسبت به هدایت شما بسیار حریص است. در آیه ای دیگر می فرماید که پیامبر به مؤمنان از خودشان سزاوارتر و نزدیکتر است، یعنی بیشتر از مؤمنان به آنها دلسوز است و می خواهد که آنها هدایت شوند.
"سعه صدر" از ویژگیهای بارز پیامبر اکرم (ص) است
اخلاق حضرت محمد (ص) همان اخلاقیاتی بوده است که پیامبران و انبیاء الهی دیگر نیز داشته اند، اما آنچه که در حضرت محمد (ص) به عنوان خاتم الانبیاء وجود داشت، کاملتر و جامعتر از دیگر انبیاء بوده است.
بزرگترین ویژگی حضرت محمد(ص) سعه صدر است که در آیات قرآن به این خصیصه اشاره شده است. این در حالی است که وقتی پیامبر (ص) بر انگیخته شد از خداوند متعال خواست تا به او سعه صدر دهد که این ویژگی به عنوان ویژگی مثبت و بارز و برجسته در آن حضرت نمایان شده است.
او به گونه ای رفتار می کرد که خود را با کمترین افراد یکسان می دانست و به خاطر پیامبر بودن خود را برتر از دیگران نمی شمارد تا جائیکه می گفت در راه رفتن، ایستادن، زندگی کردن، خوابیدن و خوردن مانند دیگر بندگان خدا هستم.
آنچه همیشه در پیامبر زبانزد بوده، لطافت و نرمی طبع او است که زمینه ساز جذب پیروان خاص خود را فراهم آورد، زیرا اگر لطافت و نرم خویی در پیامبر اکرم(ص) نبود یاران از اطراف او پراکنده می شدند، به دلیل القاب و صفات خاص ایشان بود که مسلمانان گروه گروه به وی ملحق شده و به آن حضرت تمسک می جستند .
نگاهی به سیره های پیامبر اعظم
ظهور نور
شب یخبندان زمین بود جهان راغباری از جهل ونومیدی فرا گر فته بود واندیشه های گمراه در زمین روان بود ند بت ها در هیبت های گوناگون سر بلند میکردند انسان ها بسان رمه های بی شبان در کج راهه های بی مقصود زمین سر گردان بودندبیش از همه سر زمین سوخته حجاز بود که در اتش ایین های پوسیده جاهلی می سوخت اسمان را خورشیدی دو باره می بایست تا ذوب کند یخبندان زمین را کی خواهد امد ان پیام اور اخلا ق وسعادت تا جان های تشنه را با فرمان های زلال اسمانیش سیراب کند همان رسولی که پیامبران پیشین وعده امدنش را داده بودند وشب در راه رسیدن به طلوع صبح جمعه 17 ربیع اول بود مصادف با همان سالی که اصحاب فیل قصد ویرانی کعبه کردند وبه سنگ سجیل معذب شدند که ناگهان زمین لرزید جهان تیره وتار شد گویی زمین خسته از ستم در تلاتم تولدی بزرگ بود ابلیس قصد رفتن بکرد تا خبر از این دگر گونی بگیرد که باشهاب تیر هابی نورانی رانده شد وندا امد که دیگر جایی در هیچ اسمانی ندارد ابلیس که پس از تولد حضرت عییسی ع به هفت اسمان میرفت پس از تولد ان حضرت از سه اسمان منع شده بود به یارانش گفت بگردند در زمین وعلی ن دگر گونی را که باعث منع او ا زچهار اسمان شده بود بیابند چون برفتند وبی خبر باز گشتند خود در پی ان حادثه بزرگ رفت ودر ان صبح در خشان بود که بت ها در هر جای زمین به رو افتادند ایوان کسرا بلرزید و14 کنگره ان سر نگون شد اتشکده فارس از پس 1000 سال افروختن به خاموشی گرایید دریاچه ساوه که دوران درازی مورد پرستش بود فرو رفت وخشکید وادی خشک وبرهوت "سماوه" را اب گرفت پادشاهان اقالیم زمین لال شدند وتخت هایشان واژگون شدند علم کاهنان سر نگون شد سحر ساحران باطل وندای از اسمان در گوش زمینیان طنین انداخت (جاء الحق وذهق الباطل انم الباطل کان ذهوقا ) وسر انجام چشم انتظاری به سر رسید و محمد (ص) پایان پیامبران برگزیده متولد شد شب یخ بندان زمین از خورشید وجودش گرم شد اندیشه های یخین ذوب شدند وملائک مهربان هستی پراکنده های زمین راجمع کردند تا شان انسانی در چاه جاهلیت سقوط نکند
نگاهی به سیره های پیامبر از نظر
الف : اجتماعی ب : اقتصادی ج : جهاد� : مدیریتی

 

الف : اجتماعی : قران کریم شخصیت پیامبر اسلا م را " اسوه" معرفی میکند ومسلمانان را به پیروی از ایشان فرا میخواند (( لقد کان لکم فی رسول اله اسوه حسنه : پیامبر برای شما الگوی نمونه است ))
دسترسی به چنان الگوی والا مسلمانان را از تقلید های خود سری ها بی برنامگی ها ونیز سر در گمی ها در بی راهه ها نجات می دهد وانها را با را ه ورسم درست زنگی اشنا میسازد نااشنایی با زندگانی پیشوایان اسمانی سبب می شود مسلمانان از روش های دیگر متاثر شوند وراه وروش ناب اسلامی را با ادات واداب وسنن ملی وقومی غلط وانواع بدعت ها بیالایند نمونه های زیادی از این گونه اداب غلط را میتوان در زندگی مسلمانان یافت که نتیجه انحراف انها از اسلام ناب محمدی است شخصیت ملکوتی ان حضرت ان حضرت چنان است که شناخت کامل ان برای کسی ممکن نیست وحتی سخن گفتن در باره او کار بس دشواری است کسی را این توانایی نیست که در تمام زمینه ها چون او باشد اما این وظیفه همه مسلمانان است که تا جایی که میتوانند خود را شبیه او سازند ودرس زندگی را از او بیاموزند به جای پی روی از این وان واداب غلط اجتمایی ویا فر هنگ های منحط به وی اقدا کنند وتا انجا که میتوانند پا جای پای او بگزارند ما با دسترسی به چنان شخصیت والا واموزش های اسمانی او خود کفا وبی نیاز از دیگران داریم که سرمایه بزرگی برای پیشرفت است
بعد های اجتماعی :
1- نماز در نظر رسول خدا (ص)
پیامبر اکرم (ص) علاقه زیادی به نماز داشت و میفرمود
(( قره عینی فی الصلوه : روشنی چشم من در نماز است ))
پیامبر اکرم نماز را به ستون چادر تشبیه کرده ومی فرمود اگر ستون چادر ثابت وپا بر جا باشد طناب ها ومیخ ها وپوشش ان پا بر جا خواهد بود وگر نه با شکست ستون هر یک از انهاد سودی نخواهند داشت از این پیام میتوان در یافت که روح دین توجه به خدا وار تباط با اوست اگر چنین توجه وار تبا طی در کار نبا شد سایر امو نیز سودی نخواهد داشت
2- تلا ش وفعالیت :
پیا مبراکرم (ص) از دوران کودکی پر تحرک وعلاقه مند به کار وفعالیت بود سراسر زندگی پیامبر اکرم وسایر پیشوایان اسلام تلاش وتحرک بود از خواب واستراحت زیاد منع میکردند وکار را وسیله رشد وشکوفایی روحی ومعنوی انسان معرفی می نمودند امام علی (ع) فر مودند : تفریحی بهتر از کار نیست یعنی کار علا وه بر اینکه وسی له تامین معاش است وبه رشد اقتصادی جامعه ورسیدن به استقلا کمک میکند رد عین حال وسیله ایجادنشاط روحی و از میان رفتن افسردگی است واذا در سلامت روانی انسان بسیار موثر است
3- سادگی و بی الایشی :
پیامبراکرم (ص) به کم ترین مقدار از نعمت های دنیا قناعت می کرد وکم مینوشید وکم میخورد وجامه ای ساده می پوشید اما در عین سادگی طر فدار فلسفه فقر نبود مال وثروت رات به سود جامعه وبرای صرف در راههای مشروع جامعه لازم میشمرد زندگی او در خانه بی تکلف واکنده از عشق وصلح ومحبت خانوادگی است از غذا هایی که به ان رغبت نمی کرد عیب جویی نمی نمود روی زمین با بی نوا یا ن غذا می خورد به یار ان خود می فرمود خوشبخت ترین مردم در نظر من مومنی است متعلقاتش کم واز نماز بهره مند باشد
4- پاکیزگی واراستگی :
پیامبر اکرم (ص) به پاکیزگی واراستگی توجه خاصی داشت خانه پیامبر با همه سادگی همیشه پاکیزه بود میفرمود محوطه جلوی خانه خود را جارو بزنید وتمیز کنید از ناشسته رها کردن ظرف های غذا وظروف اب وغذا را بدون سر پوش گذاردن نهی می کرد دستور داده بود اب ها را مطلقا الوده نسازند ودر موقع شستشوی بدن داخل نهر ها نشوند می فر مود خداوند ژولیدگی والودگی را دشمن میداند
5-عفو وگذشت :
چشم پوشی از خطای دیگران وگذشتن از حق خود از سجایای بارز پیامبر اکرم (ص) بود اما نباید فراموش کرد که ان همه عفو وگذشت همه مر بوط به مواردی بود که جنبه های شخصی داشت ولذا در مسایل اصولی وعمومی با کمال قدرت وصلابت عمل میکرد وتا احقاق حق نمی نمود ارام نمی گرفت در اجرای عدالت ودفاع از حق قاطع وسخت گیر بود توصیه وخواهش هیچ کس اور ا از اجرای عدالت باز نمی داشت

 

6-معاشرت با مردم :
رفتار پیامبر (ص) با مردم به قدری محبت امیز بود که مردمان اور ا برای خود پدری مهر بان ودلسوز می دانستند ودر دشواری ها ومشکلا ت زندگی به او پناه می بر دند به یاران خود میفرمود بدی های یکدیگر را پیش من باز گو نکنید زیرا دوست دارم بادلی خالی از کدورت باشما معاشرت داشته باشم هنگامی که یکی از اصحاب راغمگین وپریشان می دید با شوخی کردن اور را مسرور مساخت ومی فرمود خداوند کسی را که با ترش رویی با برادرانش روبرو شود دشمن میداند شوخ طبع وبذله گو بود اما هیچ وقت از حریم ادب ووقار خارج نمیشد ودر این کار زیاده رویی نمی کرد هر کسی به خانه ان حضرت می رفت با کمال احترام ومحبت با او رفتار می نمود تا انجا که گاهی ردا وبالا پوش خود را زیر او پهن واز حضور او بلند نمی شد تا وقتی که خود او بلند شود وقتی با مردم می نشست سعی می کرد تاانجا که می شد با انها هماهنگ شود اگر در باره امور معنوی سخن می گفتند با ان ها همراهی می نمود واگر در باره امور ظاهری ودنیوی حر ف می زدند برای اظهار مهربانی با انها هم سخن میشد
7- حقوق همسایه:
پیامبراکرم(ص) به مراعات حقوق همسایه تاکید بسیار می کرد ومسلمانان را سفارش می کرد که روابط خود را با همسایگان بر مبنای نیکی ومحبت بنیان نهند تا انجا که در غزوه "تبوک" اعلام کرد هر کس همسایه خود را ازار رسانده با ما نیاید روزی خطاب به پیروان خود فر مود هر کس به خدا وروز جزا ایمان دارد باید احترام همسایه اش را مراعات کند حرمت همسایه مانند حرمت مادر بر فرزند است
ب:اقتصادی
پیامبر گرامی اسلام برای امور اقتصادی امت خود دارای برنامه های خاصی بودند وایشان سعی می کردند که تعادل اجتماعی را میان مردم برقرار کنند وفقر را از جامعه دور کنند وطوری بیت المال را میان مردم تقسیم کنند که به همه به طور مساوی سهم برسد
بعد های اقتصادی :
1-راهی برای مبارزه با فقر :
اسلام دینی اجتماعی است وسعادت فرد را از سعادت جامعه جدا نمی داند در جامعه ای که فقر گریبان عده زیادی از مردم را گر فته باشد فرد مسلمان نباید نسبت به این نا برابر ی اجتماعی بی اعتنا باشد ونباید تصور کند که میتوان فقط با عباداتی مانند نماز وروزه به رستگاری برسند زیرا رسیدگی وتوجه به خلق خدا نیز عبادت است کمک به نیا زمندان به اندازه ای مهم است که در قران به موارد بسیار(دادن ذکات ) که سبب بهبود وضع اقتصادی جامعه وکاهش فقر میشود در ردیف (بر پا داشتن نماز) ذکر شده واین دو عبارت در کنار هم وبا هم توصیه شده است کسانی که خود غرق در ناز ونعمتند ودائما ثروت خود را بیشتر وبیشتر می کنند ودر فکر مرحومان نیستند از اسلام به دورند حضرت علی می فرمایند " خداوند سبحان روزی فقیران را در اموال ثروتمندان معین وواجب کرده وهیچ فقیری گرسنه نمی ماند مگر به علت انکه ثروتمندی از حق او به نوایی رسیده وخداوند ثروتمندان را در این کار باز خواست خواهد کرد "
یکی از این راهها بر قراری مالیات هایی مانند ذکات وخمس است اما راه دیگر توصیه به انفاق است اسلام از مسلمانان خواسته تا اگاهانه بدون ترس از حکومت وقانون برای رضای خدا به مستمندان کمک کنند"انفاق"یک عمل انسانی است واسلام همان طور که برای ایجاد رونق اقتصادی انگیزه انسانی "مالکیت خصوصی را نادیده گرفت برای تعدیل ثروت ومبازره با اخلاق طبقاتی انگیزه انسانی رحم و دستگیری از هم مستضعفان را که در هر انسانی وجود دارد را فرا موش نکرده است ان کسی که انفاق میکند باید بداند هر چند یک عمل انسانی واجتماعی پسندیده انجام داد ه اما خود او در معرض یک خطر است وان خطر خود بینی است که ممکن است وی را دچار تکبر کند وبر سر ان بیچاره نیازمندی که کمک در یافت کرده منت بگذارد واو را نارا حت کند
2- بر قراری عدالت اجتماعی :
چون انسان موجودی اجتماعی است حرکت خدا جویانه او جز در سایه نظام متعادل اجتماعی امکان پذیر نیست از این رو پیا مبران که ندای "ازادی معنوی"در پرتو ایمان به خدا را سر داد ه اند فر یاد" ازادی اجتماعی" در پرتو جهاد ومبارزه را نیز بلند کرده اند پیام انبیاء این نبود که درون را اصلا ح کنید وبه برون کاری ندا شته با شید اخلا ق را بسازید اجتماع خود به خود سا خته می شد تار یخ زند گانی وقیام پیامبرا ن اکنده است از مبارزات پیامبران با نا همواری های اجتماعی مراجعه به قران کریم هیچ گونه تردیدی بر جای نمی گذارد که بر قراری عدالت اجتماعی یکی از اساسی ترین اهداف مشترک همه پیامبران بود ه است قران در عین حال که همه جا ندای توحید ویگانه پرستی سر میدهد مردم را به مبارزات اجتماعی برای به دست اوردن حقوق خود و دیگران فرا می خواند در جایی مردم را سرز نش می کند که : "وما لکم لا تقاتلونه فی سبیل اله والمستضعفین : چه می شود شما را چر ا نمی جنگید ؟ در راه خدا ودر راه مستضعفین در این ایه برای تحریک به جهاد به دو ارزش تا کید شده است یکی اینکه راه راه خداست ودومی اینکه انسان های بی پناهی در چنگال ستمگران گر فتار مانده وبه استضعاف کشیده شده اند یعنی تا کید به ایجاد عدالت اجتماعی به همین دلیل است که بیشتر مخالفین پیامبران را مستکبرین وبیشتر ترفداران انها را محرومین تشکیل داده‌اند

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  23  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله پیامبر اکرم (ص) نماد اخلاق

تحقیق آماده درباره معراج پیامبر

اختصاصی از فایلکو تحقیق آماده درباره معراج پیامبر دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق آماده درباره معراج پیامبر


تحقیق آماده درباره معراج پیامبر

تحقیق و مقاله آماده راجع به معراج حضرت رسول ص. در این مقاله شما مطالبی راجع به پیامبر ص ، معراج ، مشاهدات زمینی پیامبر ، مشاهدات آسمانی ایشان، حدیث معراج و غیره... خواهید خواند..

تعداد صفحه : 6 صفحه (فونت 14 ، فاصله سطور 1/15)

آماده برای پرینت


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده درباره معراج پیامبر