
فرمت فایل : power point (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید : 38 اسلاید
بخشی از اسلایدها :
پاورپوینت درباره آشنایی کامل با طیف بینی رزونانس مغناطیس هسته (NMR)
فرمت فایل : power point (لینک دانلود پایین صفحه) تعداد اسلاید : 38 اسلاید
بخشی از اسلایدها :
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :64
بخشی از متن مقاله
پسماندهای هسته ای
علی رغم سابقه به وضوح ایمن در طول نیم قرن گذشته، امروزه یکی از بحث برانگیزترین جنبه های چرخه سوخت هسته ای مسئله مدیریت و دفع پسماندهای پرتوز است.
P1 مشکل ترین مسئله، پسماندهای سطح بالا هستند، و دو سیاست مختلف برای مدیریت آنها وجود دارد:
پسماندهای هسته ای اصلی در سوخت راکتور سفالی محفوظ باقی می مانند.
P2 همانطور که در فصلهای 3و4 به طور خلاصه گفته شد، “سوزاندن” سوخت در قلب راکتور محصولات شکافتی تولید می کند به مانند ایزوتوپ های مختلف باریم، استرونسیم، نریم، ید، کریپتون و گرنون (Ba، Sr، Cs، I، Kr، Xe). بیشترین ایزوتوپهای شکل گرفته به صورت محصولات شکافت در سوخت به شدت پرتوزا هستند و متعاقباً عمرشان کوتاه است.
P3 علاوه بر این اتم های کوچکتر به وجود آمده از شکافت سوخت، ایزوتوپهای ترااورانومی مختلفی هم با جذب نوترون تشکیل می شوند. از جمله اینها پلوتونیوم- 239، پلوتونیوم- 240 و پلوتونیوم- 241[1]، به علاوه محصولات دیگری هستند که از جذب نوترون توسط u-2381 در قلب راکتور و سپس تلاشی بتا به عمل می آیند. همه اینها پرتوزا هستند و به غیر از پلوتونیوم شکافت پذیر که “میسوزد”، در سوخت مصرف شده ای که از راکتور برداشته می شود باقی می مانند. ایزوتوپ های ترا اورانیوم و دیگر اکتنیدها[2] بیشترین قسمت از پسماندهای سطح بالای با طول عمر زیاد را شکل می دهند.
P4 در حالی که چرخه سوخت هسته ای صلح آمیز، پسماندهای مختلفی تولید میکند، این پسماندها “آلودگی” به شمار نمی آیند، زیرا در عمل همه آنها نگهداری و مدیریت می شوند، در غیر این صورت است که خطرناک خواهند بود. در حقیقت توان هسته ای تنها صنعت تولید انرژی است که مسئولیت کامل همه پسماندهایش را برعهده گرفته و هزینه آن را به طور کامل بر قیمت تولیداتش اضافه می کند. وانگهی هم اکنون مهارت های به دست آمده در مدیریت پسماندهای غیر نظامی در حال شروع به اعمال شدن به پسماندهای نظامی است که یک مشکل محیط زیستی جدی در چند نقطه جهان ایجاد کرده است.
پسماندهای پرتوزا مواد گوناگونی را شامل می شوند که از جهت محافظت مردم و محیط زیست اقدامات متفاوتی را طلب می کنند. مدیریت و دفع آنها از نظر فن آوری سر راست است.
P5 این پسماندها براساس مقدار و نوع پرتوزایی موجود در آنها معمولاً به سه دسته تحت عنوان های پسماندهای سطح پایین سطح متوسط و سطح بالا دسته بندی میشوند.
P6 عامل دیگر در مدیریت پسماندها مدت زمانی است که آنها ممکن است خطرناک باقی بمانند. این زمان به نوع ایزوتوپ های پرتوزای موجود در آنها و به خصوص مشخصه نیمه عمر هر یک از این ایزوتوپ ها بستگی دارد. نیمه عمر مدت زمانی است که طی می شود تا یک ایزوتوپ پرتوزا نیمی از پرتوزائیش را از دست بدهد. پس از چهار نیمه عمر سطح پرتوزایی به مقدار اولیه آن و پس از هشت نیمه عمر به آن می رسد.
P7 ایزوتوپ های پرتوزای مختلف نیمه عمرهایی دارند که از کسری از ثانیه تا دقیقهها، ساعات یا روزها، حتی تا میلیون ها سال گسترده شده اند. پرتوزایی با گذشت زمان، همانطور که این ایزوتوپ ها به ایزوتوپ های پایدار غیر پرتوزا تلاش می کنند کم می شود.
P8 آهنگ تلاشی یک ایزوتوپ با عکس نیمه عمرش متناسب است. یک نیمه عمر کوتاه به معنای تلاشی سریع است. بنابراین، برای هر نوع پرتوزایی، شدت پرتوزایی بالاتر در یک مقدار ماده داده شده مستلزم کوتاهتر بودن نیمه عمر است.
P9 سه اصل کلی برای مدیریت پسماندهای پرتوزا بکار گرفته می شود:
P10 دو تای اول در مورد مدیریت پسماندهای غیر پرتوزا هم به کار می روند. پسماندها یا تغلیظ شده و سپس متروی می شوند، یا (برای مقادیر خیلی کم) تا سطح قابل قبولی تضعیف شده و سپس به محیط زیست باز گردانده می شوند. با این وجود تأخیر و تلاشی منحصر به مدیریت پسماندهای پرتوزاست و به این معنی است که پسماند ذخیره و اجازه داده می شود که پرتوزایی آن از طریق تلاشی طبیعی ایزوتوپهای موجود در آن کم شود.
در چرخه سوخت هسته ای غیرنظامی توجگه اصلی بر پسماندهای سطح بالاست که حاوی محصولات شکافت و عناصر ترا اورانیومی تشکیل شده در قلب راکتور هستند.
P11 پسماند سطح بالا: ممکن است خود سوخت مصرف شده یا پسماند اصلی حاصل از باز پردازش آن باشد. در هر دو حال این حجم متوسطی دارد- در حدود 30-25 تن سوخت مصرف شده یا سه مترمکعب پسماند شیشه ای شده در سال برای یک نمونه راکتور هسته ای بزرگ (1000 MWC، نوع آب سبک). این حجم می تواند به صورت موثر و اقتصادی ایزوله شود. سطح پرتوزایی آن به سرعت کم می شود. به عنوان نمونه، یک مجموعه سوخت راکتور آب سبک تازه تخلیه شده آن قدر پرتوزایی دارد که چند صد کیلو وات گرما می پراکند، اما پس از یک سال این مقدار به 5kw و پس از پنج سال به یک کیلووات می رسد. ظرف مدت 40 سال پرتوزایی آن به حدود یک هزارم مقدار آن هنگام تخلیه می رسد.
P12 اگر سوخت مصرف شده بازفرآوری شود، %3 آن که به صورت پسماند سطح بالا ظاهر می شود، عمدتاً مایع است و حاوی “خاکستر” اورانیوم سوخته شده است. این پسماند که شامل محصولات شکافت به شدت پرتوزا و چند عنصر سنگین با پرتوزایی دراز مدت است، مقدار قابل توجهی گرما تولید می کند و باید خنک شود. این به صورت شیشه بورو سیلیکات[3] (شبیه به پیرکتن) و به منظور پوشینهداری، ذخیره سازی میان مدت، و دفع نهایی در اعماق زمین شیشه ای می شود. این سیاستی است که توسط بریتانیا، فرانسه، آلمان، ژاپن، چین و هند اتخاذ می شود. (بخش های 5-2 و 5-3 را ببینید)
P13 از طرف دیگر، اگر سوخت مصرف شده راکتور باز پردازش نشود، همه ایزوتوپ های با پرتوزایی بالا و اکتنیدهای دراز عمر در آن باقی میمانند، و در این صورت همه مجموعه های سوخت به شکل پسماند سطح بالا رفتار می کنند. گزینه دفع مستقیم توسط امریکا، کانادا و سوئد دنبال می شود، بخش 5-4 را بینید.
P14 تعدادی از کشورها انتخابی بین بازپردازی و دفع مستقیم را گردن نهاده اند.
P15 پسماندهای سطح بالا تنها %3 حجم کل پسماندهای پرتوزای جهان را تشکیل میدهند، اما 95% کل پرتوزایی از آنهاست.
P16 علاوه بر پسماندهای سطح بالای حاصل از تولید توان هستهای، هرگونه استفاده از مواد پرتوزا در بیمارستان ها، آزمایشگاه ها و صنایع آنچه را که (پسماندهای سطح- پایین) نامیده می شود، تولید می کند. رسیدگی کردن اینها خطرناک نیست اما باید با دقتی بیش از زبالههای معمولی دفع شوند. پسماندهای هسته ای از بیمارستانها. دانشگاهها و صنایع به علاوه صنایع توان هسته ای می آیند، آنها می توانند خاکستر شوند و معمولاً دست آخر در محل های دفن زباله کم عمقی چال می شوند. نشان داده شده است که این روش موثری برای مدیریت پسماند این چنین مواد نسبتاً بیخطری است به شرطی که همه مواد بسیار سمی ابتدا جدا شده و جزء پسماندهای سطح بالا قرار گیرد.
کشورهای زیادی دارای مخازن پایانی فعال برای پسماندهای سطح پایین هستند. پسماندهای سطح پایین تقریباً همان پرتوزایی را دارند که سنگ معدن لورانیوم مرتبه پایین دارد و هم آنها بالغ بر بیش از پنجاه برابر پسماندهای سطح بالای سالانه است. در کل جهان این پسماندها 90% کل حجم را تشکیل می دهند اما فقط 1% پرتوزایی کل همه پسماندهای پرتوزا را دارند.
]پسماندهای سطح متوسط[ بیشتر از صنایع هسته ای می آیند. آنها پرتوزاتر هستند و باید پیش از رسیدگی و دفع در برابر مردم حفاظ گذاری نشوند و شامل درینها، رسوبهای شیمیایی و اجزای راکتور به علاوه مواد آلوده مربوط به از رده خارج کردن راکتورها می شوند. این پسماندها برای دفع بیشتر در بتون قرار داده می شوند. معمولاً پسماند کوتاه عمر (بیشتر از راکتورها) دفن می شود، اما پسماند دراز عمر (از سوخت هسته ای بازفرآوری شده) در اعماق زیر زمین دفع می شوند. پسماندهای سطح میانی 7% حجم پسماندهای پرتوزای و 4% پرتوزایی جهان را تشکیل می دهند.
بازفرآوری سوخت مصرف شده
مهمترین دلیل برای بازفرآوری بیرون کشیدن اورانیوم و پلوتونیوم مصرف نشده از عناصر سوخت مصرف شده است. دلیل دوم کاهش حجم موادی است که به صورت پسماند سطح بالا دفع می شوند.
P1 بازفرآوری از هدر رفتن مقدار قابل توجهی از منابع جلوگیری می کند زیرا بیشتر سوخت مصرف شده (اورانیومی با کمتر از 1% u-235 و اندکی پلوتونیوم) میتواند به صورت عناصر سوخت جدید بازیابی شود، که 30% اورانیوم طبیعی را که در غیر این صورت لازم بود ذخیره می کند. این اورانیوم و پلوتونیوم به سوخت اکسید مختلط تبدیل می شوند و یک منبع مهم هستند. سپس پسماندهای سطح بالای باقی مانده برای دفعشدن به صورت مواد جامدفشرده، پایدار و غیرقابل حلی تبدیل میشوند که دفعشان از مجموعه های حجیم سوخت مصرف شده آسان تر است.
P2 یک راکتور آب سبک 1000Mwe در حدود 25 تن سوخت مصرف شده در سال تولید می کند، تا به حال، پیش از 80000 تن از سوخت مصرف شدهی راکتورهای تولید برق تجاری بازفرآوری شده است و هم اکنون ظرفیت سالانه این کار حدود 5000 تن در سال است.
P3 مجموعه های سوخت مصرف شده ای که از یک راکتور خارج می شوند به شدت پرتوزا هستند و گرما تولید می کنند. به همین خاطر آنها در تانکهایی بزرگ یا حوضچههایی از آب قرار داده، خنک می کنند و سه متر از آب روی آنها پرتوها را مهار می کند. آنها در این جا، که در محل راکتور یا در ایستگاه بازفرآوری است، چند سالی باقی می مانند تا سطح تابش آنها به طور چشمگیری کاسته شود. برای بیشتر انواع سوخت ها بازفرآوری در حدود 50 سال پس از تخلیه راکتور انجام می شود.
P4 سوخت مصرف شده ممکن است پس از خنک سازی اولیه، با استفاده از فلاسکهای محافظ دار خاصی که تنها چند تن (مثلاً 6 تن) از سوخت مصرف شده را در خود جای داده اما حدود 100 تن وزن دارند، حمل و نقل شود. انتقال سوخت مصرف شده و دیگر پسماندهای سطح بالا به سختی مراقبت می شود.
P5 بازفرآوری سوخت اکسید مصرف شده مستلزم حل عناصر سوخت در اسید نیتریک است. سپس جداسازی شیمیایی اورانیوم و پلوتونیوم انجام می شود. Pu و u می توانند به ورودی چرخه سوخت بازگردانده شوند. (اورانیوم به مرحله تبدیل، پیش از غنی سازی دوباره و پلوتونیوم مستقیماً به مرحله ساخت سوخت). (در حقیقت به منظور بازیابی سوخت آنها اغلب در یک محل واحد هستند). مایع باقی مانده پس از بیرون کشیدن pu و u، پسماند سطح بالاست که شامل حدود 3% از سوخت مصرف شده است. این پسماند به شدت پرتوزاست و به تولید گرمای شدید ادامه می دهد.
P6 بازفرآوریهای زیادی از دهه 1940، انجام شده است که عمدتاً برای مقاصد نظامی و به منظور بازیافت پلوتونیوم (از سوخت با سوزش burn up کم) برای جنگ افزارها، انجام شده است. در بریتانیا، حدود چهل سال است که عناصر سوخت فلزی حاصل از اولین نسل راکتورهای تجاری که با گاز خنک می شوند، در Sellafield بازفرآوری می گردد. این کارخانهی t/yr1500 با توجه به همراهی با رشد ایمنی، بهداشت و دیگر استانداردهای سامان دهی، با موفقیت توسعه داده شده است. از 1969 تا 1973 سوخت های اکسیدی هم در قسمتی از این کارخانه که به این منظور تغییر داده شده بازفرآوری شدند. در 1994 یک کارخانه جدید بازفرآوری اکسید حرارتی t /yr1200 (T HORP) برپا شد.
در آمریکا یک داستان حماشی (Saga) سیاسی و فنی هست و هیچ کارخانه بازفرآوری در حال حاضر کار نمی کند. سه کارخانه برای بازفرآوری سوخت های اکسیدی غیرنظامی در آمریکا ساخته شده است: اول یک کارخانه t/yr300 در
West Valley، Ny، ساخته شد و از 72-1966 با موفقیتکار کرد. با وجود این الزامات انتظامی روز به روز سخت گیرانه تر به معنای اصلاح کردن کارخانه بود که غیر اقتصادی پنداشته شد، و کارخانه تعطیل شد. دومی یک کارخانه t/yr300 بود که با استفاده از فن آوری جدید در Morris، illinois ساخته شد، که علی رقم تحقق در مقیاس آزمایشی در کارخانه تولیدی درست کار نکرد. سومی یک کارخانه t/yr1500 در Barnwell، South Carolona بود، که به واسطه تغییر سیاست دولت که طی یک بند از سیاست عدم تکثر آمریکا (non-proliferation) شده بازفرآوری های غیر نظامی را نفی می کرد، بی نتیجه ماند. در مجموع امریکا از دهه 1940 بیش از 250 کارخانه سال تجربه عملی بازفرآوری دارد، که قسمت عمده آن در کارخانه های صنایع دفاعی بوده است.
P7 در فرانسه یک کارخانه بازفرآوری t/yr 400 مشغول به کار است که برای سوختهای فلزی حاصل از راکتورهای اولیهی خنک شونده با گاز در Marcoule میباشند. در Lattague، بازفرآوری سوخت های اکسیدی از 1976 انجام می شده است، و دو کاخانه t/yr800 هم اکنون فعالند. هند یک کارخانه سوخت اکسیدی t/yr100 فعال در Tarapur و چند تای دیگر در Kalpakkam و Trombay دارد، و ژاپن در حال سوختن یک کارخانه بزرگ در Rokkasho است در حالی که در این فاصله بیشتر سوخت مصرف شده اش در اروپا بازفرآوری می شود. روسیه یک کارخانه بازفرآوری سوخت اکسیدی t/yr400 در Chelyabinsk دارد و یک کارخانه بزرگتری در Krasnoyarsk می سازد.
P8 پس از بازفرآوری، اورانیوم بازیافت شده می تواند در یک کارخانه ساخت سوخت معمولی (پس از غنی سازی دوباره) استفاده شود، اما پلوتونیوم باید در یک کارخانه سوخت اکسید مختلط (MOX) ویژه، که اغلب با کارخانه بازفرآوریی که آن را جدا کرده است در یک جا جمع اند، تبدیل شود. در فرانسه خروجی بازفرآوری با ورودی کارخانه MOX هماهنگ می شود تا از انباشته شدن پلوتونیوم جلوگیری شود. اگر پلوتونیوم برای چند سال انبار شود، آمرسیم- 241، ایزوتوپ مورد استفاده در آشکارسازهای دود خانگی، جمع خواهد شد و به خاطر افزایش سطح پرتوزایی گاما دستکاری کردنش در یک کارخانه MOX مشکل می شود.
پسماندهای سطح بالای مربوط به بازفرآوری
P1 پسماندهای سطح بالای حاصل از بازفرآوری علی رقم مقدار کمشان (5-1 را ببینید) نیازمند مدیریت، ذخیره سازی و دفع بسیار بسیار دقیقی هستند زیرا محتوی پارههای شکافت و عناصر ترا اورانیومی می باشند که سطوح بالایی از آلفا، بتا و پرتو گاما و نیز مقدار زیادی گرما منتشر می کنند. این گرما عمدتاً از پاره ای شکافت که اکثراً نیمه عمرهای کوتاهتری دارند ناشی می شود. اینها موادی هستند که از نظر عامه به عنوان “پسماندهای هستهای” دانسته می شود.
P2 براساس ظرفیت برق هسته ای ساخته شده از قرار یک کیلووات برای هر نفر، هر یک از افراد یک جامعه غربی[4] سالانه مسئولیت حدود ml20 از پسماند سطح بالایی حاصل از بازفرآوری را متحمل می شود. در صورت جامد سازی حجم این مقدار به حدود یک سانتی متر مکعب کاهش می یابد.
P3 نکته مهمی که وجود دارد این است که پسماندهای حاصل از برنامه های تسلیحاتی در کشورهایی مانند آمریکا و روسیه بدون توجه به سرعت گسترش توان هستهای تجاری، برای چند دهه بر این صحنه حاکم خواهد بود. میرات اینها در مناطق آلوده، از دهه 1940 به بعد، مخازن ذخیره سازی دارای نشتی و دور نمایی از هزینههای پاک سازی بسیار زیادی است که برای کشورهای تولید کننده آنها باقی میماند.
P4 پسماندهای مایع تولید شده در کارخانه های بازفرآوری در مخازن فولادی ضد زنگ چند لایه ای که خنک شده و توسط بتون مسلح احاطه می شوند، به صورت موقتی انبار می شوند. اینها باید پیش از طرح مسئله دفع دائلی شان به مواد جامد فشرده و خنثی از نظر شیمیایی تبدیل شوند.
P5 روش اصلی جامد کردن پسماندهای مایع، شیشه ای کردن است. Synroc (الماس مصنوعی Synthetic rock) استرالیایی یک روش کارآمد برای بی حرکت کردن این چنین پسماندهائی است، اما هنوز برای پسماندهای غیر نظامی، به شکل تجاری گسترش نیافته است.
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل: Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه :41
بخشی از متن مقاله
مقدمة تاریخی
داستان کشف و گسترش انرژی هستهای، که در مفهوم این پژوهش انرژیای است که در اثر شکافت اوارنیم و احتمالاً عناصر سنگین دیگر آزاد میشود، به سال 1311/1932، که چادویک در آزمایشگاه کاوندیش، واقع در کمبریج، نوترون را شناسایی کرد، بر میگردد.
این کشف از چند نظر دارای اهمیت بود. اولاً، تشریح ساختار اتم به شکل قابل قبولتری امکان پذیر شد و نشان داده شد که هر عنصر بخصوص ممکن است چندین ایزوتوپ مختلف، یعنی گونههای مختلفی که تعداد نوترونهای آنها فرق میکند، داشته باشد. ثانیاً، نوترون ذرة جدیدی بود که برای بمباران هستة اتم و ایجاد واکنشهای مصنوعی در اختیار دانشمندان فیزیک اتمی قرار میگرفت. در سالهای قبل از آن، دانشمندان برای این منظور از ذرات پروتون و آلفا (هستة عنصر هلیم) استفاده میکردند، اما بلافاصله بعد از کشف نوترون این دانشمندان، بخصوص دانشمند ایتالیایی فرمی که در رم کار میکرد، دریافتند که این ذره به علت بیبار بودن (برخلاف پروتون و ذرة آلفا) آسانتر به درون سد پتاسیل هستة اتم نفوذ کرده با آن برهم کنش میکند.
چند سال بعد، فرمی و همکارانش در رم عناصر طبیعی زیادی را با نوترون بمباران کردند و فرآوردههای واکنشهای حاصل را مورد مطالعه قرار دادند. در بسیاری موارد فرمی دریافت که ایزوتوپهای پرتوازی عنصر اصلی تولید میشدند، و وقتی این ایزوتوپها وا میپاشیدند عناصر دیگری، کمی سنگینتر از عناصر اصلی است، تولید میشدند. با این روش اورانیم، سنگینترین عنصر طبیعی، در اثر بمباران با نوترون به عناصر سنگینتر فرا اوارنیم، که به صورت طبیعی روی زمین یافت نمیشدند، تبدیل شد. در این برهه، فرمی دو کشف بزرگ دیگر هم صورت داد، یکی اینکه نوترونهای کم انرژی بطور کلی برای تولید واکنشهای هستهای مؤثرند از نوترونهای پر انرژی هستند، و دیگر
اینکه مؤثرترین راه کند کردن نوترونهای پر انرژی پراکندگیهای متوالی آنها از عناصر سبک مثل هیدروژن در ترکیباتی مثل آب و پارافین است. نقش مهم این دو کشف در گسترش انرژی هستهای در سالهای بعد به ثبوت رسید.
آزمایشهای فرمی روی اورانیم توسط دو شیمیدان آلمانی به نامهای هان و استراسمن تکرار شد. این دو نفر در سال 1317/1938 کشف کردند که یکی از فراوردههای برهم کنش نوترون با اورانیم، باریم است که عنصری است در میانة جدول تناوبی. ظاهراً واکنشی رخ داده بود که در آن هستة سنگین اورانیوم، در اثر بمباران با نوترون، به دو هستة با جرم متوسط تقسیم شده بود. دو فیزیکدان، به نامهای مایتنر و فریش، با شنیدن خبر این کشف و بر مبنی مدل قطره ـ مایعی هستة اتم توضیحی برای این فرایند پیدا و محاسبه کردند که انرژی بسیار زیادی (خیلی بیش از آنچه که در فرایندهای شناخته شدة پیش از آن دیده شده بود) از این فرایند که نام شکافت بر آن گذاشته شد آزاد میشود.
جلوههای مهم دیگری از شکافت در ماههای بعد کشف شد. ژولیو و همکاران او در فرانسه نشان دادند که در فرایند شکافت چند نوترون هم گسیل میشود، و بعداً معلوم شد که این نوترونها انرژی خیلی بالایی دارند. به این ترتیب این امکان وجود داشت که فرایند شکافت، که با یک نوترون آغاز میشد و دو یا سه نوترون تولید میکرد، در صورت بروز شکافت دیگری توسط این نوترونهای جدید، ادامه پیدا کند. زنجیره ـ واکنش خود ـ نگهداری که به این ترتیب ایجاد میشد قادر بود مقدار فوقالعاده زیادی انرژی ایجاد کند.
دو نوع واکنش زنجیرهیا شکافت متمایز در پیش رو بود: یکی آنکه فرایند شکافت با آهنگ پایا و کنترل شدهای انجام میشد و به صورت پایا و پیوستهای انرژی آزاد میکرد؛ و دیگر اینکه آهنگ شکافت به حدی سریع و کنترل نشده میبود که، واقعاً، یک انفجار هستهای با توان تخریب خیلی زیاد تولید میکرد. با این همه، پیش از اینکه این ایدهها میتوانستند به واقعیت حتی نزدیک بشوند، مجهولات و مشکلات زیادی باید حل میشد. در میان این مجهولات، سطح مقطع شکافت اوارنیم 235 (میزان احتمال انجام این نوع واکنش) بود، و تا این کمیت مشخص نمیشد هیچ راهی وجود نداشت که بگوییم آیا واکنش زنجیرهای ممکن هست یا خیر، و اگر امکان داشت جرم بحرانی اورانیم لازم چه مقدار بود. همچنین معلوم شده بود که برای دستیابی به یک واکنش زنجیرهای در انواع مشخصی از سیستمهایی که برای تولید پایا و پیوستة انرژی طراحی میشدند لازم بود انرژی نوترونهایی که توسط شکافت تولید میشدند به مشخص نمیشد هیچ راهی وجود نداشت که بگوییم آیا واکنش زنجیرهای ممکن هست یا خیر، و اگر امکان داشت جرم بحرانی اورانیم لازم چه مقدار بود. همچنین معلوم شده بود که برای دستیابی به یک واکنش زنجیرهای در انواع مشخصی از سیستمهایی که برای تولید پایا و پیوستة انرژی طراحی میشدند لازم بود انرژی نوترونهایی که توسط شکافت تولید میشدند به انرژیهای خیلی پایینتری کاهش مییافتند تا، همان طور که فرمی نشان داده بود، شکافتهای بیشتر را آسانتر باعث میشدند. مادهای که برای حصول این فرایند کند شدگی لازم بود کند کننده نام گرفت، و یکی از کند کنندههای اولیهای که در آزمایشها مورد استفاده قرار گرفت آب سنگین بود، که در زمان مورد بحث در اروپا فقط در یک جا پیدا میشد – شرکت هیدرو الکتریک (برق ـ آب= برقاب) نروژ، و تمام موجودی آن را در 1319/1940 فرانسه خریداری کرد.
کشف شکافت در 1317/ 1938 و پیشرفتهای بیشتر در سال 1318/1939، که درست پیش از شروع جنگ جهانی دوم رخ داد، نمیتوانست در زمانی حساستر از آن در تاریخ جهان اتفاق بیفتد. اگر هیتلر کاملاً به اهیمت این کشف پی برده و دانشمندانش را به توسعة آن تشویق کرده بود، به احتمال زیاد آلمان اولین کشوری میبود که سلاح هستهای تولید میکرد و تاریخ جهان در سی یا چهل سال گذشته خیلی تفاوت میکرد. خوشبختانه، از دید انگلیسیها، هیتلر قدر کشفیات دانشمندان اتمی خود را، که بسیاری از آنها یهودی و در حال مهاجرت به بریتانیا و آمریکا بودند، ندانست و تحقیقات شکافت در آلمان با امکانات و اولویت محدودی دنبال شد. تحقیقات شکافت در فرانسه هم در خرداد ـ تیر / ژوئن 1319/1940 ناگهان قطع شد و دو دانشمند پیشتاز فرانسوی، هالبان و کوارسکی، به همراه ذخیرة حیاتی آب سنگین فرانسه به بریتانیا آمدند.
به این ترتیب در تابستان 1319/1940 بریتانیا، که تا آن زمان دست تنها درگیر مقابله با آلمان بود، به کانون تحقیقات شکافت تبدیل گردید. در آن سال، اجتماع بزرگی از دانشمندان برجستة دنیا در بریتانیا وجود داشت، که تعداد زیادی از آنها پناهندگان اروپایی بودند. شرایط، فوقالعاده حساس و اضطراری بود، چون مشخص شده بود که اولین کشور سازندة بمب اتمی به احتمال قوی برندة جنگ خواهد بود، و هیچکس دقیقاً نمیدانست آلمانها چه میکنند. در آن سال، دانمشندان حاضر در بریتانیا پیشرفت قابل ملاحظهای کردند و بطور نظری نشان دادند که با استفاده از اورانیم 235 میتوان یک بمب اتمی با توان انفجار ویرانگری ساخت، که این خود حملات هوایی، این اقدامات غیر عملی به نظر میرسیدند. لذا تصمیم بر آن شد که تقریباً تمام کار تحقیقات، گسترش و تولید به ایالات متحدة آمریکا، که کار بر روی شکافت در حال پیشرفت بود، هر چند نه در سطح پیشرفته و درجة اضطرار بریتانیا، منتقل شود. زیرا آمریکا دارای منابع صنعتی لازم بود و، حتی پس از شروع جنگ با ژاپن، از حملات هوایی در امان بود.
هدف اصلی تحقیقات شکافت در آمریکا در سالهای اول دهة 1320/1940 ساخت چند بمب اتمی بود، و به محض درگیر شدن آمریکا در جنگ احساس اضطرار افزایش یافت. برای تهیة مواد شکافهای خالص برای بمب دو روش پیشنهاد شده بود: اول، تهیة اورانیم 235 خالص از اورانیم طبیعی با جداسازی رادیو ایزوتوبی، با استفاده از فرایند پخش گازی ترکیب هگزافلورید اورانیم که باید از یک رشته غشاهای متخلخل عبور میکرد. دوم، تولید ایزوتوپ فرا – اورانیم پلوتونیم 239، که معلوم شده بود شکافا است، با بمباران نوترونی اورانیم 238 در یک سیستم زنجیرهای کنترل شده با استفاده از اورانیم طبیعی. شکافت حاصل در کسر اورانیم 235 موجود در اورانیم طبیعی باعث تداوم واکنش زنجیرهای میشود، و نوترونهای اضافی مقداری اورانیم 238 را با پلوتونیم 239 تبدیل میکنند که میشود آن را از اورانیم جدا کرد. برای رسیدن به این اهداف، تأسیسات معظم پخش گازی در اک ریج، تنسی ـ آمریکا ـ در سال1322/1943 برای تولید اورانیم 235 آغاز به کار کرد، و در دسامبر 1942 (آذرماه 1321) اولین سیستم کنترل شدة واکنش زنجیرهای در شیکاگو زیر نظر فرمی، که چند سال پیش از ان ایتالیا را ترک کرده و به آمریکا مهاجرت کرده بود، به وضعیت بحرانی رسید. طی دو سال پس از آن، رآکتورهای (نامی که به سیستمهای کنترل شدة شکافت داده شد) بزرگتر و قوی تری ساخته شدند، که نقطة اوج آن رآکتورهای عظیم تولید کنندة پلوتونیم هانفورد در واشینگتن بود.
تا تابستان 1324/1945 در اک ریج به اندازة کافی اورانیم 235، و در هانفورد به اندازة کافی پلوتونیم تولید شده بود که بتوان اولین بمبهای اتمی را ساخت. یکی در آلاموگوردوواقع در نیومکزیکو ـ آمریکا ـ آزمایش شد، و دو تا روی ژاپن انداخته شد و جنگ جهانی دوم را ناگهان به پایان رساند. قدرت ویرانگری این بمبها، ادعاها و نگرانیهایی را که دانشمندان در سالهای پیش از آن بیان کرده بودند تأیید، و اوت 1945 (مرداد 1324) را به صورت لکة سیاهی در تاریخ بشریت ثبت کرد.
در سالهای بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم گسترش سلاحهای هستهای نه تنها در آمریکا به پایان رساند. قدرت ویرانگری این بمبها، ادعاها و نگرانیهایی را که دانشمندان در سالهای پیش از آن بیان کرده بودند تأیید، و اوت 1945 (مرداد 1324) را به صورت لکة سیاهی در تاریخ بشریت ثبت کرد.
در سالهای بلافاصله پس از جنگ جهانی دوم گسترش سلاحهای هستهای نه تنها در آمریکا بلکه در بریتانیا و روسیه که مصمم بودند سلاحهای خود را داشته باشند، به سرعت ادامه یافت. آزمایش بمبهای اتمی، و پس از آن بمب خیلی قویتر هیدروژنی، آلودگی هستهای بسیار زیادی در اتمسفر تولید کرد، و در پی آن این سه کشور عهدنامة منع آزمایشهای هستهای در جو را امضا کردند. این عهدنامه تأثیر خیلی گستردهای نداشت زیرا فرانسه و چین، اعضای جدید «باشگاه بمب اتمی»، آن را امضا نکردند و آزمایشهای در جو، هر چند در مقیاس کمتر، ادامه یافت.
امور نظامی، مبنای پیشرفتهای اولیة انرژی هستهای برای تولید برق بوده است. در ایالات متحده، دریاسالار ریک اور پیشبینی کرد که کشتیهایی نظامی با نیروی محرکة هستهای میتوانستند دارای برد تقریباً نامحدود، مسلماً خیلی بیش از بردکشتیهای موجود، باشند، و این میتوانست برای مدت طولانی در زیر آب به گشتزنی پردازند. البته لازم بود که رآکتورهای هستهای تا جایی که ممکن است جمع و جور باشند تا بتوان آنها را در کشتی نصب کرد، و این ضرورت منجر به ساخت اولین رآکتور آب تحت فشار شد، که در ان (همان طور که از اسم آن پیدا است) آب پرفشار نقش خنک کننده و کند کننده را دارد، و سوخت، اوارنیم اندک غنی شده است، یعنی اورانیمی که حاوی 2 تا 3 درصد اورانیم 235 است. این نوع رآکتور خیلی جمع و جورتر از رآکتورهای عظیم با کند کنندة گرافیت هانفورد بود. اولین کشتی هستهای، زیر دریایی ناتیلوس آمریکا، در 1334/ 1955 به آب انداخته شد. دو سال پس از آن طرحی مشابه در شیپینگ پورت، پنسیلوانیا، اولین نیروگاه هستهای تجارتی آمریکا بای تولید برق به کار افتاد، و در سی سال که از آن تاریخ میگذرد این نوع رآکتور، که از نظر اندازه و توان به نحو فزایندهای بزرگتر شده است، مبنای تولید برق هستهای در آمریکا و کشورهای دیگر بوده است.
تحقیقات زمان جنگ کانادا برگسترش رآکتورهای با کند کنندة آب سنگین متمرکز بود. این کار ادامة تحقیقاتی بود که در سال 1318/1939 در فرانسه آغاز شده و بین سالهای 1319/1940 تا 1321/1942 به بریتانیا منتقل شده بود. کانادا، که در بین متفقین تولید کنندة در بریتانیا در پایان جنگ نخستین اولویت، تولید پلوتونیم 239 به عنوان مادة سلاحهای هستهای تلقی میشد، و اولین رآکتورهای بزرگ بریتانیا دو رآکتور تولید کنندة پلوتونیم دئر وینداسکیل بودند. این رآکتورها شبیه رآکتورهای تولید کنندة پلوتونیم آمریکا در هانفورد بودند، به این معنی که سوخت آنها اورانیم طبیعی، و خنک کنندة آنها گرافیت بود. این گزینه برای مواد، تا حدی توسط این واقعیت دیکته شده بود که بریتانیا در آن زمان به مقادیر زیاد اورانیم غنی شده یا آب سنگین دسترسی نداشت، و، در نتیجه، ادامة خطوط تحقیقاتیای که در آمریکا و کانادا دنبال میشدند در بریتانیا ممکن نبود. مرحلة بعد، ساخت رآکتورهای واقع در کالدرهال (در کنار ویند اسکیل) برای تولید توأمان برق و پلوتونیم بود و وقتی این رآکتورها در سال 1335/1956 به کار افتادند، اولین رآکتورهای بزرگ جهان بودند که به شبکة سراسری برق میرساندند. (کمی قبل از آن روسها اولین رآکتور قدرت خود را به کار انداخته بودند، اما توان آن خیلی کم بود.) در 1336/1957 آتش سوزی مهیبی در یکی از رآکتورهای وینداسکیل رخ داد، و هر دو رآکتور برای گسترش بعدی رآکتورهای با خنک کنندة گاز و کند کنندة گرافیت بریتانیا برای تولید برق، تبدیل شدند، کاری که تا زمان حاضر ادامه یافته است.
این، تاریخچه کوتاهی از پیشرفتهای اولیه انرژی هستهای در جهان غرب بود. پیشرفتهای مشابهی که اهمیت آنها هم کمتر نبوده است نیز بطور همزمان در روسیه صورت گرفته است، و اکنون بسیاری از کشورهای توسعة یافتة صنعتی، بخصوص کشورهای اروپایی غربی و ژاپن، برنامههای ساخت و استفاده از نیروی هستهای خود را دارند. نوع رآکتوری که اکنون بیش از هر نوع دیگر بر صحنة انرژی هستهای جهان حاکم است، رآکتور آب تحت فشار آمریکایی است، که، تحت جواز، در بسیاری از کشورهای دیگر نیز ساخته شده است.
متن کامل را می توانید بعد از پرداخت آنلاین ، آنی دانلود نمائید، چون فقط تکه هایی از متن به صورت نمونه در این صفحه درج شده است.
دانلود فایل
تئوری یاخته که در سده نوزدهم میلادی پدید آمد میگوید که همه اندامگانها از یک یا چند یاخته تشکیل شدهاند، همه یاختهها از یاختههای پیشین پدید میآیند، همه کارکردهای زیستی یک سازواره در درون یاختهها انجام میگیرند و اینکه یاختهها شامل اطلاعات وراثتی لازم برای سامان دادن به کارکرد یاخته و انتقال اطلاعات به نسلهای آینده یاختهها هستند. سلولهای بدن موجودات پریاخته در برخی بافتها مانند پوست با پیوند میانیاختهای به هم متصل میشوند.
اندامکهای یاخته جانوری:
برای تمایز یاختههای گیاهی و جانوری میتوان تفاوتهای زیر را بررسی کرد: تفاوتهای متابولیسمی تفاوتهای ساختاری تفاوتهای تقسیمی یاختهٔ گیاهی نسبت به یاختهٔ جانوری دارای اشکال متنوعتری است و علاوه بر آن یاختههای گیاهی در دیوارهٔ اسکلتی نسبتا سختی محصور هستند. یاختههای گیاهی معمولاً دیواره سخت و ضخیم سلولزی دارند که نقش محافظت کننده دارد. یاختههای جانوری این دیواره را ندارند. سانتریول در یاختههای جانوری و گیاهان ابتدایی مثل خزهها و سرخسها وجود دارد اما در گیاهان پیشرفته دیده نمیشود. یاختههای جانوری ممکن است یک یا چند تاژک داشته باشند اما به جز یاختههای جنسی نر بعضی از گونههای گیاهی، یاختههای گیاهی فاقد تاژک هستند. در یاختههای گیاهی اندامکی به نام پلاست وجود دارد که در یاختههای جانوری یافت نمیشود. پلاستها مسئول رنگیزههای مختلف گیاهی میباشند و آنها را به سه گروه کلروپلاست، کروموپلاست و لوکوپلاست تقسیم میکنند. در بسیاری از یاختههای گیاهی بالغ یک واکوئل مرکزی بزرگ وجود دارد که در خود آب و مواد شیمیایی گوناگونی را ذخیره میکند.
فهرست مطالب:
نظریه سلولی
ساختار سلول
مقایسه سلول جانوری با سلول گیاهی
بخش زنده
بخش غیر زنده
سلول جانوری
اجزای سلول
غشا
سیتوپلاسم
هسته
دیواره سلولی
برخی اندامک های سلول جانوری
برخی اندامک های سلول گیاهی
وظایف دیواره سلولی
تغییرات دیواره سلولی
انواع پیت ها
پلاسمودسماتا
تغییرات شیمیایی
کوتینی شدن دیواره
مومی شدن دیواره
چوب پنبه ای شدن دیواره
غشای پلاسمایی
واکوئل
میتوکندری
و...
فرمت وُرد
63 صفحه
عنوان :
سوخت هسته ای
و فرایند آن
پایان چرخه سوخت هسته ای
پسماندهای هستهای
]علی رغم سابقه به وضوح ایمن در طول نیم قرن گذشته، امروزه یکی از بحث برانگیزترین جنبه های چرخه سوخت هسته ای مسئله مدیریت و دفع پسماندهای پرتوز است[.
P1 مشکل ترین مسئله، پسماندهای سطح بالا هستند، و دو سیاست مختلف برای مدیریت آنها وجود دارد:
]پسماندهای هسته ای اصلی در سوخت راکتور سفالی محفوظ باقی می مانند[.
P2 همانطور که در فصلهای 3و4 به طور خلاصه گفته شد، “سوزاندن” سوخت در قلب راکتور محصولات شکافتی تولید می کند به مانند ایزوتوپ های مختلف باریم، استرونسیم، نریم، ید، کریپتون و گرنون (Ba، Sr، Cs، I، Kr، Xe). بیشترین ایزوتوپهای شکل گرفته به صورت محصولات شکافت در سوخت به شدت پرتوزا هستند و متعاقباً عمرشان کوتاه است.
P3 علاوه بر این اتم های کوچکتر به وجود آمده از شکافت سوخت، ایزوتوپهای ترااورانومی مختلفی هم با جذب نوترون تشکیل می شوند. از جمله اینها پلوتونیوم- 239، پلوتونیوم- 240 و پلوتونیوم- 241[1]، به علاوه محصولات دیگری هستند که از جذب نوترون توسط u-2381 در قلب راکتور و سپس تلاشی بتا به عمل می آیند. همه اینها پرتوزا هستند و به غیر از پلوتونیوم شکافت پذیر که “میسوزد”، در سوخت مصرف شده ای که از راکتور برداشته می شود باقی می مانند. ایزوتوپ های ترا اورانیوم و دیگر اکتنیدها[2] بیشترین قسمت از پسماندهای سطح بالای با طول عمر زیاد را شکل می دهند.
P4 در حالی که چرخه سوخت هسته ای صلح آمیز، پسماندهای مختلفی تولید میکند، این پسماندها “آلودگی” به شمار نمی آیند، زیرا در عمل همه آنها نگهداری و مدیریت می شوند، در غیر این صورت است که خطرناک خواهند بود. در حقیقت توان هسته ای تنها صنعت تولید انرژی است که مسئولیت کامل همه پسماندهایش را برعهده گرفته و هزینه آن را به طور کامل بر قیمت تولیداتش اضافه می کند. وانگهی هم اکنون مهارت های به دست آمده در مدیریت پسماندهای غیر نظامی در حال شروع به اعمال شدن به پسماندهای نظامی است که یک مشکل محیط زیستی جدی در چند نقطه جهان ایجاد کرده است.
]پسماندهای پرتوزا مواد گوناگونی را شامل می شوند که از جهت محافظت مردم و محیط زیست اقدامات متفاوتی را طلب می کنند. مدیریت و دفع آنها از نظر فن آوری سر راست است[.
P5 این پسماندها براساس مقدار و نوع پرتوزایی موجود در آنها معمولاً به سه دسته تحت عنوان های پسماندهای سطح پایین سطح متوسط و سطح بالا دسته بندی میشوند.
P6 عامل دیگر در مدیریت پسماندها مدت زمانی است که آنها ممکن است خطرناک باقی بمانند. این زمان به نوع ایزوتوپ های پرتوزای موجود در آنها و به خصوص مشخصه نیمه عمر هر یک از این ایزوتوپ ها بستگی دارد. نیمه عمر مدت زمانی است که طی می شود تا یک ایزوتوپ پرتوزا نیمی از پرتوزائیش را از دست بدهد. پس از چهار نیمه عمر سطح پرتوزایی به مقدار اولیه آن و پس از هشت نیمه عمر به آن می رسد.
P7 ایزوتوپ های پرتوزای مختلف نیمه عمرهایی دارند که از کسری از ثانیه تا دقیقهها، ساعات یا روزها، حتی تا میلیون ها سال گسترده شده اند. پرتوزایی با گذشت زمان، همانطور که این ایزوتوپ ها به ایزوتوپ های پایدار غیر پرتوزا تلاش می کنند کم می شود.
P8 آهنگ تلاشی یک ایزوتوپ با عکس نیمه عمرش متناسب است. یک نیمه عمر کوتاه به معنای تلاشی سریع است. بنابراین، برای هر نوع پرتوزایی، شدت پرتوزایی بالاتر در یک مقدار ماده داده شده مستلزم کوتاهتر بودن نیمه عمر است.
P9 سه اصل کلی برای مدیریت پسماندهای پرتوزا بکار گرفته می شود:
P10 دو تای اول در مورد مدیریت پسماندهای غیر پرتوزا هم به کار می روند. پسماندها یا تغلیظ شده و سپس متروی می شوند، یا (برای مقادیر خیلی کم) تا سطح قابل قبولی تضعیف شده و سپس به محیط زیست باز گردانده می شوند. با این وجود تأخیر و تلاشی منحصر به مدیریت پسماندهای پرتوزاست و به این معنی است که پسماند ذخیره و اجازه داده می شود که پرتوزایی آن از طریق تلاشی طبیعی ایزوتوپهای موجود در آن کم شود.
]در چرخه سوخت هسته ای غیرنظامی توجگه اصلی بر پسماندهای سطح بالاست که حاوی محصولات شکافت و عناصر ترا اورانیومی تشکیل شده در قلب راکتور هستند[.
P11 پسماند سطح بالا: ممکن است خود سوخت مصرف شده یا پسماند اصلی حاصل از باز پردازش آن باشد. در هر دو حال این حجم متوسطی دارد- در حدود 30-25 تن سوخت مصرف شده یا سه مترمکعب پسماند شیشه ای شده در سال برای یک نمونه راکتور هسته ای بزرگ (1000 MWC، نوع آب سبک). این حجم می تواند به صورت موثر و اقتصادی ایزوله شود. سطح پرتوزایی آن به سرعت کم می شود. به عنوان نمونه، یک مجموعه سوخت راکتور آب سبک تازه تخلیه شده آن قدر پرتوزایی دارد که چند صد کیلو وات گرما می پراکند، اما پس از یک سال این مقدار به 5kw و پس از پنج سال به یک کیلووات می رسد. ظرف مدت 40 سال پرتوزایی آن به حدود یک هزارم مقدار آن هنگام تخلیه می رسد.
P12 اگر سوخت مصرف شده بازفرآوری شود، %3 آن که به صورت پسماند سطح بالا ظاهر می شود، عمدتاً مایع است و حاوی “خاکستر” اورانیوم سوخته شده است. این پسماند که شامل محصولات شکافت به شدت پرتوزا و چند عنصر سنگین با پرتوزایی دراز مدت است، مقدار قابل توجهی گرما تولید می کند و باید خنک شود. این به صورت شیشه بورو سیلیکات[3] (شبیه به پیرکتن) و به منظور پوشینهداری، ذخیره سازی میان مدت، و دفع نهایی در اعماق زمین شیشه ای می شود. این سیاستی است که توسط بریتانیا، فرانسه، آلمان، ژاپن، چین و هند اتخاذ می شود. (بخش های 5-2 و 5-3 را ببینید)
P13 از طرف دیگر، اگر سوخت مصرف شده راکتور باز پردازش نشود، همه ایزوتوپ های با پرتوزایی بالا و اکتنیدهای دراز عمر در آن باقی میمانند، و در این صورت همه مجموعه های سوخت به شکل پسماند سطح بالا رفتار می کنند. گزینه دفع مستقیم توسط امریکا، کانادا و سوئد دنبال می شود، بخش 5-4 را بینید.
P14 تعدادی از کشورها انتخابی بین بازپردازی و دفع مستقیم را گردن نهاده اند.
P15 پسماندهای سطح بالا تنها %3 حجم کل پسماندهای پرتوزای جهان را تشکیل میدهند، اما 95% کل پرتوزایی از آنهاست.
P16 علاوه بر پسماندهای سطح بالای حاصل از تولید توان هستهای، هرگونه استفاده از مواد پرتوزا در بیمارستان ها، آزمایشگاه ها و صنایع آنچه را که (پسماندهای سطح- پایین) نامیده می شود، تولید می کند. رسیدگی کردن اینها خطرناک نیست اما باید با دقتی بیش از زبالههای معمولی دفع شوند. پسماندهای هسته ای از بیمارستانها. دانشگاهها و صنایع به علاوه صنایع توان هسته ای می آیند، آنها می توانند خاکستر شوند و معمولاً دست آخر در محل های دفن زباله کم عمقی چال می شوند. نشان داده شده است که این روش موثری برای مدیریت پسماند این چنین مواد نسبتاً بیخطری است به شرطی که همه مواد بسیار سمی ابتدا جدا شده و جزء پسماندهای سطح بالا قرار گیرد.
[1] - pa-241 است که تلاشی کرده و امرسیم- 241 را که در آشکارسازهای دود خانگی به کار می رود، برای ما ایجاد می کند.
[2] - اکتنیدها عناصری هستند با عدد اتمی 89 (اکتینیم) یا بالاتر و ترا اورانیوم ها بالاتر از 92 (اورانیوم)
[3] - مترجم 1: نوعی شیشه که پنج درصد آن اسید بوریک است و در مقابل گرمای زیاد مقاوم می باشد.