فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تاریخ نگارش و جمع آوری قرآن

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد تاریخ نگارش و جمع آوری قرآن دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد تاریخ نگارش و جمع آوری قرآن


تحقیق در مورد تاریخ نگارش و جمع آوری قرآن

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:11

 

 

 

 

 

دلیل ششم: قرآنهای موجود در عصر پیامبر (ص)

معنای جمع و تدوین قرآن

اطلاق لفظ کتاب بر قرآن

کاتبان وحی

کاتبان وحی در مکه

کاتبان وحی در مدینه

نوشت افزار معمول برای نگارش وحی

نوشت افزار معمول برای نگارش قرآن

شواهد و دلایل درباره اینکه قرآن در زمان حیات خدا (ص) گردآوری شده بسیار است ولی در اینجا به اختصار به چند مورد اشاره میشود

دلیل اول: حکمت و مصلحت اندیشی

دلیل دوم: واقعیت تاریخی

دلیل سوم: نهی پیامبر از نوشتن جز قرآن

دلیل چهارم: تالیف قرآن نزد رسول خدا و حدیث حضرت علی (ع)

دلیل پنجم: مصحف به جا مانده از پیامبر و اساس بودن قرآن برای اسلام

تاریخ نگارش و جمع آوری قرآن

 

تاریخ نگارش و جمع آوری قرآن :

 

برای حفظ و صیانت از کتاب مقدس آسمانی مسلمین یعنی قرآن کریم یا از حافظه مردم و یا از کتابت و نگارش استفاده میشد. نزول تدریجی قرآن کریم، در مدت تقریباً بیست و سه سال کامل شد. براساس روایات، دلایل و شواهد بسیاری به صورت قطع و یقین، جمع آوری قرآن را در عصر رسول خدا ثابت میکند. در این مورد گروهی عالمان بر این عقیده هستند که آنچه امروز در میان همه امتهای اسلامی به عنوان قرآن کریم موجود است، دقیقاً با همین شکل و ترتیب آیات و سوره ها، در زمان حیات رسول الله (ص) جمع آوری شده است و هیچگونه جابجائی در آن صورت نگرفته است.

 

بنابراین نظم آیات و سوره تحت نظارت و به اشاره آن حضرت بوده است. از جمله طرفداران این نظریه میتوان به حارث محاسبی، خازن زرقانی، عبدالصبور شاهین، محمد غزالی و...اشاره کرد. (1) اما باید روشن شود که معنای جمع آوری قرآن چیست و این کار به چه صورتی انجام میگرفت؟

 

 

معنای جمع و تدوین قرآن

کلمه ‹‹جمع›› معمولاً به معنی گردآوری و افزودن چیزی به چیز دیگر است، در تاریخ علوم قرآن این کلمه را به معنای مختلف به کار برده اند. با نگاهی به روایات و احادیثی که درباره مراحل مختلف جمع و گردآوری قرآن سخن به میان می آید به خوبی نشان می دهد که این کلمه در مراحل مختلف به معانی مختلف و متناسب با مقصود به کار رفته است. بنابراین بر حسب زمان و به اقتضای کلام، معانی مختلفی را دربر گرفته است.

1- جمع به معنی حفظ کردن و به حافظه سپردن و از برکردن است. از اینجا به آن دسته صحابی که قرآن از حفظ داشتند ‹‹حفاظ قرآن›› یا ‹‹جماع قرآن›› و یا جامعان قرآن یعنی جمع کنندگان قرآن می گفتند. این معنای جمع، بدون تردید در عهد رسول خدا رایج بوده است. بطور قطع در این زمان عده ای به نام ‹‹حفاظ یا قراء و یا جماع قرآن›› از آغاز تا پایان آنرا کاملاً و با دقتی درخور توجه، به خاطر سپردند و آنرا حفظ کردند که در راس همه آنها پیامبر اکرم(ص) به عنوان نخستین حافظ قرآن قرار داشت .

2- جمع قرآن به معنی نوشتن یا نگارش بوده، منتها به صورت پراکنده و متفرق نوشته شده و در یک جلد جمع نشده و بعضی از سوره ها نیز مرتب بوده است. این مرحله دوم جمع آوری است که طبق اسناد و گواهی با ارزش و معتبر، قطعاً همزمان با حیات رسول خدا (ص) به ثمر رسید و هیچ محققی در علوم قرآنی به آن تردید ندارد.

3- زمانی هم جمع به معنی اینکه قرآن به صورتی که سوره های آن مانند آیات، مرتب شده باشد جمع آوری و تدوین گردید. این مساله ای است که اکثر محققان علوم قرآنی را به پژوهش مشغول کرد.

4- معنی دیگر هم به تدوین و گردآوری یک متن و نص مرتب بر حسب قرائت متواتر رایجی نیز می گفتند. این نکته یادآوری شود که منظور از تالیف هرگز نگارش و تصنیف نیست بلکه منظور همان جمع آوری کردن آیات و سوره هاست.

آنهایی هم که مرحله اول را قبول ندارند. جمع را سه دوره میبینند: جمع در زمان رسول خدا را ‹‹تالیف›› میگویند، اقدام ابوبکر را ‹‹جمع›› می نامند و آنچه را در زمان عثمان انجام شد ‹‹نسخ›› یا نسخه برداری و تکثیر نسخه میدانند. (4)

در نزد تعدادی از صحابی، قرآنهایی وجود داشته که مخصوص خود آنان بوده است مانند مصحف علی (ع) و ابن مسعود و....رافعی میگوید: ‹‹بر این مطلب اتفاق نظر است که علی بن ابی طالب، ابن مسعود، ابی بن کعب و زیدبن ثابت، از کسانی هستند که قرآن را به طور کامل نوشته و قرآنهای ایشان برای قرآنهایی که بعد نوشته شد، اصل قرار گرفت. (5)

پس همه جا نمیتوان جمع را به معنی حفظ گرفت، معنی کلمه برحسب مورد فرق میکند. وقتی علی (ع) ردا به دوش نمیگیرد تا قرآن را جمع کند هرگز نمیتواند بدان معنی باشد که به حفظ کردن و ازبرکردن قرآن همت گماشته است. بلکه همچنانکه تاریخ شاهد است او و بسیاری از صحابه مجموع قرآن را نوشتهاند. در دوره نبوی هم، جمع همین معنی را میدهد. یعنی هم حفظ و هم نوشتن و هم گردآوری است. (6)

 

اطلاق لفظ کتاب بر قرآن

در زمینه جمع قرآن در زمان پیامبر گرامی (ص) امام شرفالدین استدلالی دارد مبنی بر اینکه لفظ ‹‹کتاب›› از دیر باز بر قرآن اطلاق میشده است. در حالی که الفاظ تا زمانی که مکتوب نشود و به رشته تحریر درنیاید، کتاب نامیده نمیشود. پس اطلاق لفظ کتاب بر قرآن، پس از نوشتن آیات بوده است و این امر نشان میدهد که قرآن در عصر نزول نوشته میشده است.(7)

ولی ما نمیتوانیم این نتیجهگیری را بپذیریم، زیرا چه بسا گفته شود که اطلاق لفظ کتاب از سوی خداوند بر قرآن، به این جهت بوده است که بعد از نزول تدریجی و تکمیل شدن همه آیات آن، مجموعهای مکتوب پدید آید، و اطلاق کتاب بر قرآن به اعتبار آن باشد نه فضیلت آن. سپس این استعمال به عنوان یک اصطلاح در میان مردم رواج یافته باشد بدون اینکه قرآن را نوشته باشند.

 

کاتبان وحی

پیامبر اکرم (ص) به منظور صیانت از نصوص قرآنی، علاوه بر استمداد از نیروی حافظه خود و حافظه مردم، دستور داد قرآن را بنویسند و همگان را به کار نوشتن تشویق میکرد.

آنانکه دستاندرکار نگارش قرآن بودهاند ‹‹کتاب وحی›› نامیده میشدند که طبق مطالعات محققان اسلامی و گروهی از خاورشناسان شمار نویسندگان وحی به چهل و سه یا چهل و پنج نفر میرسد که در زمان پیامبر به کتابت وحی اشتغال داشتند. (8)

با عنایت به اینکه در اوایل بعثت در تمام قریش تنها هفده نفر خواندن و نوشتن میدانستند و در مدینه کمتر از این تعداد بوده است که با تشویق پیامبر(ص) تعدادشان زیاد شد. (9)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاریخ نگارش و جمع آوری قرآن

تحقیق در مورد قید در نگارش

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد قید در نگارش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد قید در نگارش


تحقیق در مورد قید در نگارش

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه10

 

فهرست مطالب ندارد 

بنام آنکه جان را فکرت آموخت

مبهمات و ادوات استفها می : در بعضی ضمائر استفهامی علامت جمع وجود دارد مانند : کدامها ؟ ـ (چه؟ـ کو؟) برای غیر معدود است . (چند) برای اشیاء معدود که دارای افراد باشند بکار می رود . کلمات (چه؟ ـ چند؟) صورت جمع هم دارند به صورت : (چه ها؟ ـ چندان ـ چند ها ) .

قیدها: قید مقدار ـ مؤلف ساختمان واژة زبان فارسی امروز مینویسد :« از نظرملاک قاموسی، واژة بسیطی که تنها قید مقدار باشد در زبان فارسی نداریم ، لذا باید با ملاکهای قاموسی ، انواع قید مقدار را بررسی کنیم . واژة«هیچ» می تواند قید مقدار منفی باشد که در این صورت در زیر ساخت آن « مقدار هیچ بود» وجود دارد . از این جهت است که آن را قید مقدار نامیده اند » از نظر ملاک معنائی مؤلف مزبور می نویسد : «قید مقدار ، اندازة انجام فعل را می رساند ودر جواب (چه اندازه؟ ـ چقدر؟ ـ چه مقدار ) و ترکیبات دیگری که این معنا را برساند میآید. ولی چون این ملاک کافی نیست،می باید از ملاک نحوی هم استفاده نمود » .

از نظر ملاک نحوی : «قید مقدار می تواند صفت یا فعل یا قید دیگری را مقید سازد . چون تنها بشکل واژه  نمی توان مقولة آنرا تعیین کرد بلکه باید محلی راهم که در ساختمان جمله اشغال می کند در نظر گرفت . بالطبع ملاک نحوی تعیین هویت قید مقدار مؤثرتر از ملاک معنائی آن است » .

دستة دیگری از قید های مقدار از «اسم مقدار + یاء نکره» درست شده است . مانند : «ذره ای احسان ندارد ـ انگشتانه ای آب نداد ـ خردلی ارزش قائل نشد» یا اینکه از «صفت مشترک با قید + یاء نکره » درست شده باشد . مانند : «کمی مراقب باش ـ اندکی درس بخوان » یا اینکه از« قیدهای  مقدار اشاره ای » یعنی با کلماتی از قبیل « این ـ آن ـ چنین ـ چنان ـ همین ـ همان + اسم اندازه (اندازه ـ حد ـ مقدار ـ قدر)» درست شده باشد مانند : «این اندازه تنبلی می کند که ـ آن حد آزار می رساند که » یا اینکه از« صفت مبهم چند + ضمیر اشاره ای درست شده باشد » مانند : « چندان بخور که بدن احتیاج دارد » یعنی آنچنان مقدار بخور که

قید تدریج : دسته ای از قید مقدار را قید تدریج نام نهاده اند . قید تدریج از دو قید مقدار مکرر درست شده است . مانند: «اندک اندک بخورـکم کم بنوش ـ گام گام جلو برو ـ  تکه تکه تمیز کن » . یا اینکه از « حرف اضافة (به) + تدریج » درست شده است . مانند: « بتدریج این کاررا تمام کن» .

پسوند : در زبان فارسی پسوند اشتقاقی (ـُ م) در آخر کلمه های شمار می چسبد و شمارهای ترتیبی را تشکیل می دهد . مانند : یکم ـ دوم ـ سوم . این پسوند دو الو مورف دارد یکی (اُم) ودیگری (وُم) . اولی با کلمه هایی می آید که به (کنسن) ختم شده باشند.مانند : چهارم ـ پنجم ـ ششم . اما دومی با کلمه هایی می آید که با (ویل) ختم شده باشند . مانند :

دوم ـ سوم .

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد قید در نگارش

قلق های پایان نامه نویسی ، مقاله نویسی ، گزارش نویسی ، فنون نگارش

اختصاصی از فایلکو قلق های پایان نامه نویسی ، مقاله نویسی ، گزارش نویسی ، فنون نگارش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

قلق های پایان نامه نویسی ، مقاله نویسی ، گزارش نویسی ، فنون نگارش


قلق های پایان نامه نویسی ، مقاله نویسی ، گزارش نویسی ، فنون نگارش

قلق های پایان نامه نویسی (از عنوان تا دفاع)

یادداشت‌برداری، خلاصه نویسی و چکیده نویسی :

 

 

نکات مهم دربارة آرایش سخن

نثر نوشتاری از مرسل ساده شروع می‌شود و در مسیر کمال خویشع به جانب شعر، به نثر مرسل عالی و سپس به نثر فنی (هنری) می‌رسد، و نیز گفتیم که نثر فنی یا هنری «نثری است که هدف آن ایجاد تناسب لفظی و آرایش کلام و گسترش فضای معنا باشد، با استفاده از آرایه‌های سخن و ارکان زینتی.» این آرایه‌ها و ارکان‌ زینتی همان است که در اصطلاح علوم ادبی بدان صناعات بدیعی نام نهاده‌اند به اضافه مباحث و نکاتی که به فن بیان و فن معانی ارتباط دارد....

 

واژه شناسی

یکی از عوامل غلط نویسی، عدم شناخت و تشخیص صحیح واژه‌هاست. برخی کلمات مثل هم تلفظ می‌شوند؛ ولی شکل مکتوب و معنای آنها متفاوت است. همین سبب می‌شود تا نویسنده‌ی کم دقت به شکل املائی واژه‌ای توجه نکند و آن را غلط بنویسد....

 

درست نویسی

یکی از اصلی‌ترین وظایفی که نظام آموزشی هر کشور بر عهده دارد، آموزش «درست نویسی» است. در عمل به این وظیفه است که روزهای نخست دبستان با تمرین خط آغاز می‌شود و با نوشتن، تمرین واژه‌ها، املا، جمله‌سازی، شناخت ساختمان و نقش کلمه‌ها در جمله و سرانجام درس آزاد و شیرین انشان ادامه می‌یابد. اینها همه برای آن است تا «درست نوشتن» در ما «نهادینه» شود.

درست نویسی، ....

 

نشانه‌گذاری

نشانه‌هایی که در جمله به کار می‌رود در ایران سابقه‌ی زیادی ندارد و با تقلید از نوشته‌های اروپایی در خط فارسی وارد شده است. پیش از اروپایی‌ها، یونانیان این نشانه‌ها را ابداع کرده بودند. البته این به آن معنا نیست که جمله‌ها بدون استفاده از هیچ علامتی نوشته می‌شده‌اند؛ بلکه  ....

 

ویرایش، ویراستار

دو لفظ ویرایش و ویراستار ظاهرا معادل editing و editor انگلیسی اختیار شده است. اما، در عمل، لفظ editor، در صنعت نشر، معادل‌های متعدد دارد: ویراستار، مصحح، ناظر یا دبیر مجموعه، سردبیر مجله و نشریه. یک لفظ دیگر نیز

 

انواع خدمات ویرایشی

انواع خدمات ویرایشی به چند اعتبار تعیین می‌شود:

1- نوع ویرایش: تخصصی، محتوایی- ساختاری، زبانی، فنی؛

2- نوع اثر: ترجمه، تألیف، تصحیح؛

3- حوزه‌ی محتوایی اثر: علمی- تحقیقی، مطبوعاتی، دوقی- تخیلی؛

4- عرصه‌ی کاربردی اثر: مرجع، درسی، عام؛

5- حجم اثر:

 

آیین نگارش و گزارش‌نویسی

مقصود از نگارش: اگر نویسنده‌ای بتواند آنچه را که در ذهن دارد، بی‌کم و کاست روی کاغذ بیاورد، به نگارش دست زده است. پس مقصود از نگارش، «رسانیدن پیام نویسنده است به خواننده» بنابرانی رعایت هر نکته‌ای

 

مراحل چهارگانه نگارش یا گزارش

برای رهایی از علل و موانع یاد شده و انتقال افکار و اطلاعات به روشنی به خوانندهع ناگزیر باید مراحل چهارگانة زیر را در تنظیم هر نوع نوشته یا گزارش رعایت کرد:

1- تهیه و تدارک

2- طرح ربط منطقی مطالب

3- نگارش

4- تجدیدنظر و اصلاح

 

فنون نگارش

هدف کلی: آشنایی با متون نگارش و نشانه‌های رایج

شیوه نوشتن:

1- واژه‌بندی                 2- نشانه‌گذاری

و ....


دانلود با لینک مستقیم


قلق های پایان نامه نویسی ، مقاله نویسی ، گزارش نویسی ، فنون نگارش

کتاب دستور و نگارش 2

اختصاصی از فایلکو کتاب دستور و نگارش 2 دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

کتاب دستور و نگارش 2


کتاب دستور و نگارش 2

نویسنده:فریدون وحدانی

انتشارات پیام نور

صغحات:482


دانلود با لینک مستقیم


کتاب دستور و نگارش 2

دانلود مقاله اصول و فن نگارش فارسی

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله اصول و فن نگارش فارسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .
خرید و دانلود مقاله اصول و فن نگارش فارسی
تعداد صفحات:152
نوع فایل :WORD


قسمتی از مقاله اصول و فن نگارش فارسی
نویسندگی
    برای نویسندگی باید در انسان سه شرط فراهم شود:
1- اینکه تصمیم قاطع و جدی بگیرد و بپذیرد که نویسندگی هم فنی است مانند فنون دیگر که قابل یادگیری می باشد.
2- اعتماد به نفس لازم را فراهم کردن به منظور یادگیری مهارت نویسندگی. 3
- اوقات خاصی را برای مطالعه ونوشتن اختصاصی دادن. پر واضح است که در این صورت انسان مقدمات کار نویسندگی را برای خود فراهم کرده است.

ارتباط خواندن ونوشتن

    طبیعی است که اگر انسان سخنی برای گفتن نداشته باشد، نمی تواند چیزی بگوید که مخاطب از آن بهره مند گردد، و برعکس، انسان اگرذهنی پربار و انباشته از نکات علمی، اخلاقی، انسانی، تاریخی و… داشته باشد، خود به خود زمینه بروز و گفتار آن فراهم می آید و انسان در این مرحله است که ضرورت گفتن ونوشتن را تشخیص می دهد. باید اعتراف کنیم که در خواندن یک متن یا نوشته حداقل دو مرحله برای نویسندگی پیموده ایم: مرحله نخست اینکه نکات علمی موجود در آن نوشته را می آموزیم مرحله دوم اینکه می آموزیم که چگونه نویسنده متن مذکور توانسته است برای بیان مقصود و منظور خود، واژگان را برگزیند و معانی و مفهوم ایجاد شده درذهن خودش را در قالب کلمات و جمله‌هایمناسب بریزد و به شنوده منتقل نماید. به همین دلیل است که باید گفت یک نویسندة خوب، یک خواننده خوب است و کسی که بتواند یک نشوته ای را خوب بخواند و با تمام زوایای مطرح شده در آن ارتباط برقرار کند و همراه شود، توانسته است مهارت نویسندگی را بیاموزد و با تمرین وممارست وکسب تجربه در نوشتن، نویسنده ماهری بشود.


چرا نوشتن از گفتن دشوارتر است؟
     انسانها گمان می کنند که چون زبان فارسی زبان مادری شان است و با آن آشنا هستند نیازی به آموختن آن ندارند، در حالیکه این گمانی باطل و بیهوده است! زبان – هر چند هم زبان مادری انسان باشد – دستگاهی است پیچیده که برای فهم مقصود و منظور گوینده به آن زبان، آشنایی با آن پیچیدگی های موجود ، لازم و ضروری است. بهترین دلیل این مدعا هم این است که اصولاً نوشتن ازگفتن بسیار مشکل تر است. وقتی انسان سخن می گوید به دلیل اینکه شنونده در روبروی انسان قرار دارد می تواند با لحن کلام و تغییرات لازم ، معنا و مفهوم مورد نظر را به او بفهماند، گاهی کلمات را شکسته ادا کند گاهی کلمات را با تغییر لحن کلام درمعنی خاص خود بکار برد، در حالی که در نوشتن اینگونه نیست. اولاً در نوشتن ما تصمیم می گیریم که نوشته خود را ماندگار کنیم و بوسیله خط و کتابت آنرا به انسانهایی که اکنون جلو چشم ما حاضر نیستند ، برسانیم، پس لازم می آید که کلمات به گونه ای انتخاب شوند که نظم فکری و کلامی افزونتری داشته باشند. ثانیاً چون هنگام نوشتن، مخاطب ما افراد مختلف- با سطح فکرهای مختلف- می باشند این است که باید در هنگام نوشتن مقصود طوری بیان شود که مبهم نباشد و کلمات در معانی صحیح و درست خود بکار روند و کلمات در اجزای مخصوص جمله هر کدام در جای مخصوص خود قرار بگیرند تا فهم مطالب را دشوار نسازند.

نویسنده خوب کیست؟
    هر چند نمی توان برای همه نویسندگان ویژگیهایی مشخص و یکسان برشمرد اما در مجموع می‌توان گفت نویسنده خوب کسی است که دردی و انگیزه ای برای گفتن دارد و هدفی عالی و فوق‌العاده را جستجو می کند و هیچ وقت از جاده حق دور نمی شود و قلم نویسندگی و شخصیت عملی خودش را به چیزهای بی ارزش دنیایی نمی فروشد و خواسته های فردی و شخصی را به منافع عمومی ترجیح نمی دهد. با ادبیات ملی آشنایی دارد، خلاقیت و نوآوری دارد، واقع بین است، حداقل با یک یا دو زبان خارجی آشنایی دارد، از همه مهمتر وجدان انسانی و علمی خود را همیشه مدنظر قرار می دهد و از موضوع کاملاً اطلاع دارد آگاه است.

چه کار کنیم تا نویسنده خوبی شویم؟
    بسیاری از صاحب نظران معتقدند که فن نویسندگی از جمله فنون ومهارتهایی است که بعد از آشنایی با رموز و دقایق ونکات باریک آن به آغاز راه رسیده ایم به این معنی که تنها با آموختن و یادگیری و به خاطر سپردن قوانین نویسندگی نمی توان نویسنده خوبی شد، بلکه این فن مثل رانندگی و شنا تمرین و ممارست عملی را نیازمند است! دقت داشته باشیم که نویسنده شدن غیر از نوشتن است مثلاً هر انسانی ممکن است در جیبش کمی پول داشته باشد اما به صرف داشتن این پول، ما نمی توانیم او را پولدار بنامیم، پول دارد اما ما نمی توانیم به او پولدار بگوئیم! پس معلوم می شود که پول داشتن غیراز پولدار بودن است، پس با این حساب نویسندگی هم غیر از نوشتن چیزی است. یک نفر ممکن است دهها جلد کتاب بنویسد مثلاً درباره تاریخ، فسلفه، طب، نجوم، ریاضی و … ما به چنین شخصی ممکن است مورخ، فیلسوف، پزشک، منجم، ریاضی دان و… بگوییم، اما هرگز به او نویسنده نمی گوئیم، پس معلوم می شود نویسندگی غیر از نوشتن چیزی است. عکس این مطلب هم صادق است یعنی ممکن است یک نفر حتی یک جلد کتاب بنویسد اما به محض نوشتن همان یک جلد کتاب، نه تنها به او نویسنده می گوئیم بلکه ممکن است او رابه عنوان یکی از بینیانگذاران روش خاص نویسندگی خطاب کنیم مثلاً محمد علی جمالزاده – پدر قصه نویسی معاصرزبان فارسی- با نوشتن کتاب «یکی بود یکی نبود»- که تشکیل یافته از چند داستان- نه تنها عنوان نویسنده موفق به خود گرفت ، بلکه روشی را در نویسندگی بنیان نهاد که دهها کتاب به پیروی از آن روش نوشته شد و به همین دلیل ما محمد علی جمالزاده را هر چند که آثار دیگرش را هم نمی نوشت و چاپ نمی کرد- به صرف نوشتن همین یک اثر به عنوان یکی از پیامبران نویسندگی معاصر خطاب می کردیم.  
برای اینکه نویسنده خوبی شدیم باید همانطور که قبلاً‌ گفتیم غیر از خواندن ومطالعه- که اولین قدم برای نویسندگی است- به تمرین نویسندگی مشغول شدیم و با آموختن رموز و فنون آن، در آن استعداد و نبوغ خودمان را کشف کنیم و پرورش  بدهیم.البته لازم به ذکر است که مرحله را بپمائیم تا برسیم به مرحله نهائی نویسندگی : 1- تعیین هدف و مقصود 2- تعیین موضوع 3- تفکر و اندیشیدن درباره موضوع 4- تعیین منابع و مآخذ 5- طرح نگارش.
منظور از طرح نگارش این است که نقشه و برنامه ای برای رسیدن به هدف و مقصود خودمان در نویسندگی داشته باشیم. مثلاً همانطور که یک معمار برای ساختن یک ساختمان، نخست تصمیم می گیرد که مثلاً این ساختمان چند طبقه باشد، هر طبقه چند اتاق، دو اتاق چند پنجره با هر پنجره چند شیشه و بعد همه این هدفها را با طراحی و نقشه کشی بر روی کاغذ، مشخص می کند و بعد با اجراء یک به یک آنها سرانجام به اهداف موردنظر خودش می رسد، نویسندة خوب و موفق هم باید در نویسندگی دقیقاً همین کار را انجام دهد تا به مقصود نهایی نایل آید.

ویژگیهای یک نوشته خوب
    همانطور که قبلاً گفتیم نویسندگی علم نیست ، زیرا اگر چنین می بود قاعدتاً می بایست بهترین دانشمندان بهترین نویسندگان می بودند، در حالی که اصلاً اینگونه نیست، چه بسیار انسانهایی که مطالب علمی زیادی مطرح می کنند در کتابها و مقالاتشان می نویسند اما عنوان نویسنده بودن به آنها داده نمی شود، اینکه نویسندگی عبارتست از اینکه آنچه را که می دانیم با دیگران در میان بنهیم به گونه ای که فضیلت و شایستگی انسانی مدنظر باشد آنهم با لحنی و سخنی که مخاطب را خوش آید و بر سرذوق آورد! به دیگر سخن در نویسندگی سعی می کنیم مخاطب و خواننده را تشویق کنیم به کسب فضایل انسانی آنهم بازبان و کلامی ذوق نواز.
    طبیعی است  که هر نوشته ای هم این ویژگی را رعایت کرده باشد می تواند عنوان «نوشته خوب» به خود اختصاص دهد. لازمه این کار هم رعایت چندشرط است. یکی اینکه از نظر محتوا و موضوع غنی باشد دیگر اینکه از نظر لفظ و کلام کاملاً بدرخشد.

نوشته خوب از نظر محتوا و موضوع
    نوشته خوب از نظر محتوا وموضوع لازم است که قبل از هر چیز، پاسخگوی نیازهای روحی و معنوی وعاطفی انسانی باشد. حس کنجکاوی واندیشه وتفکر را در آنها تقویت نماید، روح انسان دوستی، میهن دوستی و احساس مسئولیت در برابر همنوعان را در مخاطب و خواننده بدمد، کامهای ناکام ماندة یک ملت را مدنظر قرار دهد و گوشزد نماید، روح آزادگی و سرافرازی انسان و انسانیت را در شناخت خیر و شر و دفع بدیها و جذب خوبیها زنده نگه دارد. انسانی را با مطالعه و خواندن آثار دیگران و نتایج تفکر و تعقل در امور زندگی ، آشنا سازد و بدینوسیله آنها را در تعیین خط  مشی آینده زندگی شان یاری رساند تا بتوانند به سوی خیر و سعادت و کمال گام بردارند.

نوشته خوب از نظر لفظ و کلام
    در این قسمت از نوشته رعیات چند اصل لازم است، مخصوصاً که اگر وقت داشته باشیم در نویسندگی با رعایت نکات ذوق نواز و طنین کلام می توانیم بر موسیقی کلام و مرز یکسال بودن سخن بیفزائیم و بدین وسیله خواننده را هر چه بیشتر تشویق نمائیم تا اثرها را بخواند. این چند اصل عبارتند از : خوانابودن خط، نظم و ترتیب منطقی از نوشته، رعایت قوانین نشانه‌گذاری، رعایت نکات دستوری، داشتن رسم الخط درست، پرهیز از انتخاب واژه های دشوار وغیر قابل فهم، استفاده بجا و معقول از آرایه های ادبی، رعایت ساده نویسی و توجه به ادراک و فهم مخاطب و رعایت حال او، رعایت عفت قلم و دور بودن از حب وبغض های شخصی.

مقاله نویسی
    مقاله نویسی نیز یکی از ره آوردهای پیدا شدن صنعت چاپ ونشر در ایران است.از آن زمان تا وقوع جنگ جهانی آرم موضوع اکثر مقاله ها مسائل علمی، دینی، ادبی بود اما به وقوع جنگ جهانی که تغییراتی وسیع در سطح کشور ها و ممالک مختلف دنیا ایجاد شد، مسائل و مباحث تازه ای را در زندگی انسانی مطرح کرد و به دنبال این تحول، موضوع مقالات گسترده تر شد و به دامنه سیاست واقتصاد – و از همه مهمتر- جامعه نیز کشیده شد. به همین دلیل مشکلات جوامع بشری و انتقاد از حکومت و دفاع از آزادی های فردی و سیاسی جامعه، موضوع مقالات قرار گرفت. مردم نیز از آن تاریخ به بعد انتظار دارند که مقالاتی به روزنامه ها ارسال شوند که در جامعه و مشکلات آنها را مطرح نمایند تا آرمانهای مردم را گوشزد کنند و به منظور بالا بردن سطح اطلاعات جامعه و ترقی بینش و آگاهی مردم ، بکوشند.
    موضوع مقاله معمولاً هنگام پرداختن به مطلب خودنمایی می کند. به این معنی که وقتی یک نویسنده ای تصمیم می گیرد که مقاله ای را بنویسد، حتما دردی و نیازی احساس کرده است که ضمن بررسی آن در دو نیاز موضوع اصلی پیدایش آن یا راه حل آن پی می برد و همان می شود موضوع مقاله. هر مقاله باید ضمن تکیه بر واقعیان جامعه و بررسی علل و مشکلات موجود ، راه حل های منطقی و صحیح پیشنهاد نماید، والا آن مقاله هیچ فایده ای نخواهد داشت. نوشتن مقاله ای که پیشنهاد و راه حل ارائه ننماید، بطور قطع فایده ای هم نخواهد داشت.

انواع مقاله
    مقالات را با توجه به محتوی و مطالب آنها می توانیم به انواع مختلفی چون مقالات علمی ، اجتماعی ، تاریخی و ادبی و … تقسیم نمود که به بررسی بعضی از آنها می پردازیم.

مقالات علمی
    در این گونه مقالات که صرفاً بر پایه استدلال و واقعیات علمی نوشته می شوند، حدس وگمان آرزو و تخیل جایی ندارد، این گونه مقالات بر پایه آزمایش ، تجربه نوشته می شوند و در آنها آنچه به عنوان شاهد مثال نقل می شود زمانی قابل قبول است که در مجامع علمی و جهانی پذیرفته شده باشد و از اصول مسلم باشد. پرواضح است که دراین نوع مقالات آرایه های ادبی وصناعات کلامی جایی ندارد بلکه تعلق و استدلال از قضایا و مطالب بیان شده ، اصلی ترین نقش را بازی می کند.

مقالات اجتماعی
    در این گونه مقالات دامنه بحث فوق العاده گسترده است و زمینه های زیادی برای مطرح کردن وجود دارد، دلیلش هم این است که در هر جامعه‌ای هزار مشکل و مطلب، قابل بحر مطرح می باشد. فلسفه تعلیم و تربیت، بیمایر های اخلاقی چون ریا، تظاهر و دروغ، مشکلات اعتیاد و بیکاری و وضع جوانان، دانشگاهها و دانشجویان، روابط خانوادگی و .. در این گونه مقالات ، لازم است که اشاره کند وسرانجام راه حل یا راه حل هایی نیز ارائه نماید به گونه ای که عملی باشند و دست یافتنی.

مقالات ادبی
    موضوع این نوع مقالات - همانطور که از نامشان معلوم است-  ادب است، یعنی زیبایی دوستی کلام و اقناع حس زیبایی دوستی مخاطب یا خواننده از طریق زیبایی کلام وسخن- اینگونه مقالات به دو نوع قابل تقسیم هستند. یکی اینکه درباره بزرگان ادبی یک مملکت یا زبان تحقیق و مطالعه می نمایند و شخصیت ادبی و هنری آن فرد را مورد مطالعه و بررسی قرار می دهند ، پس واضح است که در این نوع از مقالات تخیل و احساس چندان کاربردی ندارد. نوع دیگر اینکه یک نفر با دیدن منظره ای یا گل و گیاهی یا آسمان و ستاره ای احساسات و تخیلات خودش را بوسیله نوشتن مقاله به دیگران اعلام می نماید و به توصیف آن مناظر می پردازد.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله اصول و فن نگارش فارسی