لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
دانلود یروژه ناهنجاری (کودکان نوجوانان و جوانان)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 56
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
مطالعه پدیده استفاده اعتیادی از اینترنت در بین نوجوانان و جوانان (25-15 سال) شهر تهران
چکیده :
مقاله حاضر به مطالعه پدیده اعتیاد به اینترنت به عنوان یکی از مسائل اجتماعی در عصر ارتباطات میپردازد. پدیده اعتیاد به اینترنت مدتی است که در کشورهای توسعهیافته بعنوان یکی از پیامدهای توسعه روزافزون شبکه ارتباطات الکترونیکی مطرح شده و کژکارکردهای بسیاری برای فرد، خانواده و جامعه به همراه داشته است. این مقاله برگرفته از تحقیقی پیمایشی در سال 1385 شمسی درباره وضعیت این پدیده در ایران است. جامعه آماری را نوجوانان و جوانان 25-15 ساله شهر تهران که به اینترنت دسترسی دارند تشکیل میدهد. حجم نمونه نیز برابر با 800 نفر است. نتایج حاکی از آن است که پدیده استفاده اعتیادی از اینترنت در ایران نیز وجود دارد هرچند استفاده اکثر نوجوانان و جوانان از اینترنت بنظر طبیعی میرسد. همچنین، براساس نتایج این مطالعه، استفاده اعتیادی از اینترنت در بین برخی از نوجوانان و جوانان، با مسائلی مانند عدممسئولیتپذیری اجتماعی، انزوای اجتماعی، فقدان حمایت اجتماعی، ناکارآمدی تحصیلی و کاری ارتباط مستقیم و با احساس خودارزشی ارتباط معکوس دارد.
کلید واژه ها :اعتیاد اینترنتی، مسئولیتپذیری اجتماعی، انزوای اجتماعی، حمایت اجتماعی، ناکارآمدی تحصیلی و کاری، احساس خودارزشی
مقدمهدسترسی به اینترنت، پدیدهای رو به گسترش است و هر روز تعداد بیشتری از افراد در زمره استفاده کنندگان اینترنت قرار میگیرند. اینترنت در همه جا حضور دارد: در خانه، مدرسه، و حتی در مراکز خرید. طبق برآورد صورت گرفته، در سال 1981، 66 میلیون نفر از مردم آمریکا به اینترنت دسترسی داشته که در سال 1999 شمار آنها به 83 میلیون بالغ گردیده است (بیگز، 2000: 1) . در بین کاربران اینترنت، جوانان بیشترین استفاده را از آن دارند. نتایج تحقیقات انجام شده در ایالات متحده نشانگر آن است که استفاده از اینترنت در میان جوانان، بیش از هر گروه سنی دیگری است (بولن و هاره، 2000: 5) . کودکان نیز گروه سنی دیگری هستند که استفاده وسیعی از اینترنت دارند. در سال 2005، بیش از 77 میلیون کودک وارد فضای سایبر شدهاند (غمامی، 1384: 45). همزمان با دسترسی روزافزون و گسترده افراد به اینترنت، شاهد نوع جدیدی از اعتیاد یعنی اعتیاد اینترنتی هستیم که موضوع رو به رشد عصر اطلاعات است. همانند تمامی انواع دیگر اعتیاد، اعتیاد به اینترنت نیز با علائمی همراه است همچون، اضطراب، افسردگی، کجخلقی، بیقراری، تفکرهای وسواسی، کنارهگیری، اختلالات عاطفی، و ازهمگسیختگی روابط اجتماعی. از طرفی، در عین حال که روابط افراد (به ویژه کودکان و نوجوانان) در جهان مجازی افزایش مییابد، در مقابل از دامنه روابط آنان در جهان واقعی کاسته میشود و احتمال افت عملکرد آموزشی آنان نیز میرود (سامسون، 2005: 2) . اعتیاد اینترنتی، انسانها را به افرادی رهاشده تبدیل کرده و بر روابط اجتماعی آنان تأثیر میگذارد. در نتیجه استفاده بیش از حد از اینترنت، بهرهوری و بازده کاری کاربران اینترنت، پایین میآید. آنان با تأخیر به محل کار میروند و دچار کمکاری میشوند. عدمتحرک جسمی و چاقی به همراه علائمی چون درد کمر، پشت و ماهیچه، از دیگر تبعات این مسئلهاند. این کاربران حتی در صورت کنارهگیری از اینترنت، دچار علائم اختلال میشوند (سز، 2003: 1) . به هر حال، پدیده اعتیاد اینترنتی، همزمان با افزایش دسترسی روزانه مردم به منابع آنلاین شایعتر میشود. وب، اطلاعدهنده، مفید، دارای منابع غنی و سرگرمکننده است. اما برای بسیاری از مردمی که به آن معتادند، این منافع، در حال تبدیل شدن به آسیبها و نابهنجاریهای روانی و رفتاری است (فریس، 2002: 1) . مطالعات نشان داده است که 14 درصد از کاربران اینترنت، جزو کاربران آسیبشناسانه اینترنت هستند که دچار علائم رفتارهای وسواسی، حالت روانشیدایی، افسردگی و جز اینها هستند (زاهنیسر، 2000: 1) . این مقاله درصدد پاسخگویی به این سوالات اساسی است که 1- آیا پدیده استفادهی اعتیادی از اینترنت در ایران وجود دارد؟ 2- استفاده اعتیادآمیز از اینترنت، چه تبعاتی برای افراد (به ویژه کودکان و نوجوانان) در زمینههای مختلف اجتماعی, فرهنگی و آموزشی دارد؟
دیدگاهها و نظریهها در تبیین اعتیاد اینترنتی و پیامدهای آنعلل گرایش به اینترنت چیست و چرا برخی از افراد بهرهمند از آن، دچار مشکل میشوند و در معرض خطر ازدست دادن شغل، ازهمگسیختگی روابط اجتماعی، و یا زیانهای مالی قرار میگیرند؟ در پاسخ به این سوال، دیدگاههای متعددی مطرح شده است. اعتیاد به اینترنت یک موضوع بینرشتهای است و علوم مختلفی چون پزشکی، ارتباطات، جامعهشناسی، حقوق، اخلاق و روانشناسی هر یک از زوایای مختلف علل و پیامدهای این پدیده را مورد مطالعه قرار دادهاند. ما در این قسمت بیشتر به ابعاد روانشناختی و اجتماعی آن توجه نمودهایم. اهم نظریهها درباره دلایل گرایش اعتیادی افراد به اینترنت عبارتند از:
1ـ نظریه پویایی روانی و شخصیت
این نظریه ریشههای اعتیاد فرد به اینترنت را مرتبط با شوکهای روحی یا کمبودهای عاطفی دوران کودکی، ویژگیهای شخصیتی و یا سایر اختلالات، و خلقوخوها یا شرایط روحی موروثی میداند. طبق این دیدگاه، بسته به حوادث دوران کودکی و یا ویژگیهای شخصیتی مکتسب در سن بلوغ، فرد برای توسعه یک رفتار اعتیادآمیز و یا هر رفتار دیگری مستعد میشود. در این حالت، آنچه که اهمیت دارد، موضوع یا فعالیت نیست، بلکه فرد و مبنایی است که وی تحت آن، معتاد میشود (دوران، 2003: 2)
نظریه کنترل اجتماعیبراساس نظریه کنترل اجتماعی هیرشی، ابعاد اصلی پیوند اجتماعی عبارتند از: 1- دلبستگی و علاقه به دیگران، 2- تعهد به خانواده، شغل، دوستان، 3- مشغولیت و مشارکت مداوم در فعالیتهای زندگی، کار و خانوادگی و 4- اعتقاد به ارزشها و اصول اخلاقی گروه یا جامعه. ضعف هر یک از این چهار بعد پیوند اجتماعی در فرد میتواند موجب بروز رفتارهای انحرافی در او شود (امیدوار و صارمی، 1381: 56). اگر اعتیاد به اینترنت را نیز در زمره رفتارهای انحرافی در نظر گیریم، میتوان در تحلیل این پدیده، از نظریه کنترل اجتماعی هیرشی نیز استفاده کرد. 3ـ تبیین رفتاریاین تبیین بر پایه مطالعات بی. اف. اسکینر راجع به شرطیشدن عامل یا کنشگر میباشد. براساس این دیدگاه، فرد برای دریافت پاداش وارد اینترنت میشود. پاداشهایی که وی از این رفتار میگیرد، فرار از واقعیت، رسیدن به عشق و سرگرمیهای زیاد میباشد و چنانچه فرد در زمانهای آتی نیز به این پاداشها احساس نیاز کند، احتمالاً به اینترنت روی خواهد آورد و در نتیجه، این روند تقویت شده و چرخه همچنان ادامه پیدا میکند (دوران، 2003: 2).
4ـ تبیین بیوپزشکیبر پایه تبیین بیوپزشکی، عوامل ارثی و مادرزادی و یا اختلالات شیمیایی در مغز و فرارسانها، دلایل اصلی رویآوردن فرد به اعتیاد میباشند. از نظر این دیدگاه، وجود برخی کروموزومها، هورمونها، و مواد زائد و یا فقدان مواد شیمیایی لازم و مشخص و فرارسانهایی که فعالیت مغز و سایر عناصر دستگاه عصبی را تنظیم میکنند، در بروز اعتیاد در فرد موثرند (فریس، 2002: 3-2). از این دیدگاه، روشهای چندی وجود دارد که طی آن، استفاده از اینترنت احتمالاً باعث تحریک این فرایند عصبی ـ بیولوژیکی میشود. روشهای مورد نظر عبارتند از: 1ـ تجربه بالقوه شدید قدرت، هیجان، خوشحالی، تحریک، تحقق اهداف و رضایت، که در نتیجه آن، فرد قادر خواهد بود در یک آن به منبع گسترده اطلاعات و جهان لایتناهی منابع راجع به هر چیزی، متصل شود. 2ـ احساس مخاطرهجویی و ریسکپذیری همراه با ناشناختهماندن چیزی که ممکن است در اتصال بعدی به اینترنت بتوان آن را مشخص کرد. این امر ناشناخته ممکن است کسب اطلاعات جدید و جالب و یا فرصتهای تعاملی همچون ارتباط صرف با یک دوست، رفتن به اتاقهای چت، هرزهنگاری، سکس سایبر، خرید آنلاین و جز اینها باشد. 3ـ اثر خویشتنداری رضایتبخشی که گمنامی کاربر در نت به وی میدهد. این امر هم باعث تسریع روند صمیمیت و پیوند اجتماعی میشود که ظاهراً صداقت آن از ارتباط شفاهی بیشتر است و هم موجب میشود که فرد دچار رویا و خواب و خیال شود و یا یک هویت کلی جدیدی برای خود ایجاد کند که ممکن است بسیار لذت بخش هم باشد. 4ـ اثر هیپنوتیزمآور حرکات تصاویر بر روی صفحه مانیتور رایانه (یا تلویزیون). 5ـ جذابیت چندرسانهای همانند رنگ، صدای موزیک یا استریو، سرعت و گرافیکهای فلاشدار (شرکت قانوندانان مراقب قانوندانان، 2005: 2-4).
5- تبیین شناختیهمانند دیدگاه روانکاوی، دیدگاه شناختی متوجه فرایندهای درونی است. البته این دیدگاه بیش از آنکه بر امیال، نیازها، و انگیزشها تأکید کند، بر اینکه افراد چگونه اطلاعات را کسب کرده و تفسیر میکنند و آنها را در حل مشکلات بکار میگیرند، تأکید دارد. اصولاً دیدگاه شناختی بیشتر به افکار کنونی و شیوههای حل مسأله توجه دارد تا تاریخچه شخصی. در این دیدگاه، اعتیاد به اینترنت برآمده از شناختهای معیوب و یا پردازش معیوب شناختی است و درمان آن مبتنی بر تصحیح فرایند شناختهای معیوب است (امیدوار و صارمی، 1381: 52).
6- تبیین شناختی ـ رفتاریرشد اعتیاد به اینترنت با شرایط روانشناختی قبلی به وجود میآید. در اکثر مواقع، این آسیبشناسی شامل افسردگی، اضطراب اجتماعی و انواع روانپریشیها است. وقتی فرد در معرض استفاده از اینترنت قرار میگیرد، فرایند کاربرد مشکلزای اینترنت شروع میشود. این آسیبشناسی زمینهای، نوعی آمادگی و تمایل است و موجب شروع استرس میشود. البته چندین عامل دیگر نیز در ایجاد و یا حفظ اختلال دخالت دارند: اولاً، بعضی از تقویتکنندههای رفتاری وجود دارند که به عنوان عامل شرطی عمل میکنند. اتاق، صندلی، دستزدن به صفحه کلید، موس، صدای شروع رایانه، بوق یا صدای زنگ آن از این عوامل هستند. ثانیاً، بدکاری شناختی نیز در اینجا عمل میکند. زیرا شناخت غیرسازشی در زمینه خود و دنیا، شاخصهای اولیه این اختلال هستند. باورهایی همچون این موضوع که فرد فقط در اینترنت قدرت کنترل دارد، فقط در آنجا برای خود کسی است و فقط در آنجا قابل احترام است و مانند آن، افکار شناختی مشکلزا در زمینه «خود» هستند. باورهایی مانند هیچکس در بیرون از اینترنت از من خوشش نمیآید، یا اینترنت تنها جایی است که واقعاً میشود مردم را شناخت، و هر کسی به نوعی به اینترنت آلوده است و مانند آن افکار شناختی مشکلزا در زمینه «دنیا» هستند. ثالثاً، بیان کیفی کاربری اینترنت بستگی به شبکه حمایتی اجتماعی فرد دارد. اگر تمام عوامل در فرد وجود داشته باشد و حمایت اجتماعی نشود، احتمال دارد به اعتیاد اینترنتی عمومی روی بیاورد که با رفتارهای جلب توجه اجتماعی، غیرشخصی و غفلت کاری مشخص میشود. اما اگر جهات اجتماعی داشته باشد، اعتیاد به اینترنت ویژه در او ایجاد خواهد شد که فقط در بخش ویژهای از تکنولوژی مانند بازی یا هرزهنگاری جنسی است. از دیدگاه رفتاری ـ شناختی، نشانههای اختلال شامل افکار وسواسی درباره اینترنت، کنترل تکانه ضعیف، ناتوانی در متوقفکردن استفاده از اینترنت و مهمتر از همه، این باور که اینترنت تنها دوست فرد است. علاوه بر این، در موقعی که تماس برقرار نیست، به فکر اینترنت بودن پیشبینی تماس بعدی با آن و صرف مخارج زیاد درباره اینترنت و کارهای مربوط به آن نیز نشانههای دیگر این اختلال هستند. مشکل عمده دیگر، جداکردن فرد از دوستان خود به نفع دوستان اینترنتی است و در نهایت نوعی احساس گناه درباره استفاده از اینترنت و دروغگفتن به دوستان درباره وقت صرفشده و به صورت سری نگهداشتن آن، نشانههای دیگر این اختلال هستند. این افراد درحالی که میدانند کارشان از نظر اجتماعی مورد پسند نیست، نمیتوانند آن را متوقف کنند. چرا که به خودارزشی کمتر و در نتیجه نشانههای بیشتر میانجامد (امیدوار و صارمی، 1381: 52).
تحقیقات پیشینگروهول در توضیح این مسئله که چرا مردم به گونهای اعتیادآور از اینترنت استفاده میکنند، معتقد است که علت گرایش افراد به استفاده اعتیادآور از اینترنت، تمایل آنها به دوریگزیدن از مشکلاتی است که در زندگی شخصی با آنها مواجهاند. به عبارتی، افراد برای اینکه از دست مشکلات زندگی فرار کنند، به اینترنت روی میآورند. معتادان اغلب یک "زندگی دوم" و یا مفری را برای "فراموشکردن مشکلاتشان در هنگام آنلاین بودن ایجاد میکنند، درست مانند احساس کرختی و مستی که افراد معتاد به الکل در هنگام نوشیدن الکل گزارش میدهند" (مرکز منابع آموزش جنسی، 2003: 3). کرات در تحقیق خود در سال 1999 بدین نتیجه رسید که نوجوانانی که از تماسهای اجتماعی کنارهگیری میکنند، از اینترنت بعنوان ابزاری برای فرار از واقعیت استفاده میکنند (لیم و همکاران، 2004: 2).تحقیقات دیگر نیز نشان دادهاند یکی از آثار وابستگی به اینترنت این است که افراد وابسته، زمان کمتری را با خانواده خود میگذرانند. از علائم این وابستگی، گوشهگیری، اختلال در الگوی خواب، احساس نیاز به تنها بودن و فراموش کردن مسؤولیتهای خانوادگی است. از سوی دیگر، باید به این امر اذعان داشت که همین عامل انزوای اجتماعی باعث تشدید اعتیاد اینترنتی در بین افراد میگردد. یونگ (1996) نیز در تحقیقات خود دریافت 58 درصد دانشآموزان پس از استفاده زیاد از حد اینترنت در عادتهای مطالعه خود دچار افت شدید شدند و نمرات آنها بطور قابلملاحظهای کاهش و میزان غیبتهای این دانشآموزان افزایش یافت. اگر چه به دلیل قابلیتهای زیاد، اینترنت به عنوان یک ابزار ایدهآل آموزشی شناخته شده است، اما متاسفانه دانشآموزان بجای انجام فعالیت خلاقانه، اغلب در سایتهای نامربوط، اتاقهای گپ، سرویسهای دوستی اینترنتی به گشت و گذار میپردازند و با نرمافزارهای بازی اینترنتی سروکار دارند. همچنین، بردی (1996) در تحقیقاتش به این نتیجه رسید که استفاده بیش از حد و تا دیر وقت از خطوط اینترنت دانشگاه، دانشجویان را با خطرات استفاده نامناسب از اینترنت و مشکلات تحصیلی و عدممشارکت در برنامههای درسی مواجه ساخته است. که به تدریج همین امر باعث تشدید اعتیاد اینترنتی بین این افراد میگردد. اورزاک طی مطالعهای که به سال 1999 انجام داد، دریافت که افرادی که اعتیاد اینترنتی دارند، کسانی هستند که به سادگی خسته و ملول میشوند، تنها، کمرو، خجالتی، افسرده و دچار سایر انواع اعتیاد هستند (چبی و همکاران، 2000: 1). ست نیز در تحقیق خود اظهار میدارد که اعتیاد اینترنتی، انسانها را به افرادی متروک و رهاشده تبدیل کرده و بر روابط اجتماعی آنان با دیگران تأثیر میگذارد. بهرهوری و بازدهی کاری کسانی که استفاده بیش از حد از اینترنت میکنند پایین میآید، این افراد، با تأخیر به محل کار میآیند و دچار کمکاری میشوند. همچنین، افرادی که معتاد به گپزدن اینترنتی میشوند، معمولاً بیش از حد درگیر روابط مجازی میشوند و احتمال اینکه به مسائل غیراخلاقی نیز آلوده گردند، بالا است. دوستی اینترنتی خیلی سریع اهمیت و جایگاه روابط خانوادگی و دوستان قدیمی را میگیرد. این اعتیاد در اکثر موارد منجر به شکست در ازدواج و بیثباتی در روابط خانوادگی نیز میشود (فنیچل، 2003).در مجموع، بر اساس مطالعات پیشین، سایر پیامدهای اعتیاد اینترنتی عبارتند از: سستی در روابط اجتماعی فرد با دیگران و اختلال در مهارتهای زندگی واقعی (کینگ، 1996: 7)، اختلال در زندگی کاری و شغلی فرد (دوران، 2003: 3) ، فقدان کنترل بر رفتارها، تحریف زمان و کاهش حجب و حیا (دی آنجلیس، 2000: 1-2)، بریدن از زندگی واقعی (بولن و هاره، 2000: 3-11) . همچنین، بر اساس مطالعات پیشین، مهمترین دلایل استفاده اعتیادی از اینترنت، عبارتند از: تغییر شدید در وضع روحی و روانی و خلق و خوی فرد (دی آنجلیس، 2000: 1-2)، نارضایتی از زندگی زناشویی، فشار کاری، مشکلات مالی، عدم امنیت، اضطراب و دعواهای خانوادگی (چبی و همکاران، 2000: 1-2) ، فرار از واقعیت و کنارهگیری از تماسهای با دیگران در جامعه (لیم و همکاران، 2004: 2).
چارچوب نظری تحقیقچارچوب نظری این تحقیق، تلفیقی از برخی دیدگاههای مذکور و مطالعات پیشین است. در مطالعه ارتباط متغیرهای عدم مسؤلیتپذیری اجتماعی و اعتیاد به اینترنت، از نظریه کنترل اجتماعی هیرشی، استفاده شده است. بر این اساس، هر چه فرد تعهد کمتری نسبت به دیگران داشته باشد، گرایش و رفتار انحرافی او از جمله رفتار اعتیادی وی به اینترنت بیشتر میشود. برای مطالعه ارتباط متغیرهای احساس خودارزشی و اعتیاد به اینترنت، از تبیین شناختی_ رفتاری استفاده شده است. اعتقاد فرد به اینکه فقط در اینترنت از قدرت برخوردار است و برای خود کسی است و فقط در آنجا قابل احترام است، باعث گرایش اعتیادی فرد به اینترنت میشوند. در مطالعه ارتباط متغیرهای فقدان حمایت اجتماعی و اعتیاد به اینترنت نیز از تبیین شناختی- رفتاری استفاده شده است. اعتقاد فرد به اینکه هیچکس در بیرون از اینترنت از او خوشش نمیآید و به لحاظ اجتماعی مورد حمایت قرار نمیگیرد، باعث گرایش اعتیادی فرد به اینترنت میشوند. در مطالعه ارتباط متغیرهای احساس انزوای اجتماعی و اعتیاد به اینترنت نیز از تبیین شناختی- رفتاری استفاده شده است. اعتقاد فرد به اینکه اینترنت تنها دوست مخصوص و صمیمی اوست، موجب افزایش علاقه به دوستان مجازی و کاهش گرایش وی به دوستان واقعی و انزوای اجتماعی میشود. همانطورکه در شکل زیر نشان داده میشود پدیده استفاده اعتیادی از اینترنت رابطه دو سویهای با هر یک از متغیرهای احساس خود ارزشی، فقدان حمایت اجتماعی، انزوای اجتماعی، ناکامی تحصیلی و کاری و عدم مسؤلیتپذیری اجتماعی دارد. در واقع، این متغیرها ضمن آن که بر پدیده اعتیاد اینترنتی اثر میگذارند، در عین حال به عنوان پیامدهای اعتیاد اینترنتی نیز شناخته میشوند. در نظریهها و پیشینه تجربی تحقیق نیز این رابطه دو سویة ملاحظه میشود. با عنایت به این چارچوب نظری، مدل مورد استفاده در این تحقیق جهت تبیین پدیده استفاده اعتیادی از اینترنت به شکل زیر میباشد:
فرضیههای تحقیقبا توجه به مدل نظری مذکور، فرضیههای تحقیق عبارتند از:1- بین اعتیاد به اینترنت و مسئولیتپذیری اجتماعی رابطه وجود دارد. 2- بین اعتیاد به اینترنت و انزوای اجتماعی رابطه وجود دارد. 3- بین اعتیاد به اینترنت و ناکامی تحصیلی و کاری رابطه وجود دارد. 4- بین اعتیاد به اینترنت و فقدان حمایت اجتماعی رابطه وجود دارد. 5- بین اعتیاد به اینترنت و احساس خودارزشی رابطه وجود دارد.
روش تحقیقدر این تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل نوجوانان و جوانان در فاصله سنی 25-15 سال شهر تهران است که به اینترنت دسترسی دارند. از میان آنان، نمونهای به حجم 800 نفر در نظر گرفته شده است. روش نمونهگیری به دو شکل بوده است. در روش اول، با استفاده از روش نمونهگیری خوشهای ، درمجموع 600 نفر در گروه سنی مزبور از طریق مراجعه به خانوار انتخاب شدهاند. در روش دوم، از بین کافینتهای سطح شهر تهران تعداد 200 نفر کاربر در گروه سنی مزبور به شیوه تصادفی انتخاب و با آنان مصاحبه شده و پرسشنامه تکمیل شده است. ابزار سنجش در این پژوهش پرسشنامه بوده است. برای سنجش میزان و ابعاد اعتیاد اینترنتی، ترکیبی از مقیاس دیویس (شامل 20 سؤال) و پرسشنامه کاپلان (شامل 28 سؤال)، با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران استفاده شده است و پس از تهیه پرسشنامه اولیه، به منظور اطمینان از روایی گویههای مطرحشده، با انجام یک پیشآزمون با نمونه 50 نفر، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است که نتایج آن برای هر یک از مفاهیم و شاخصهای ترکیبی بالاتر از 70 درصد میباشد. همچنین، جهت تعیین میزان اعتبارابزار اندازهگیری، از اعتبار صوری (محتوایی) استفاده شده است که در این روش از مشاوره و مصاحبه با اساتید و صاحبنظران موضوعی بهره گرفته شد.
یافتههای تحقیقبخش اول: نتایج توصیفییافتههای توصیفی تحقیق در سه بخش ارائه شده است: الف) توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب استفاده از اینترنت ، ب) توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب اعتیاد به اینترنت، و ج) توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب متغیرهای تأثیرگذار و پیامدی استفاده از اینترنت.
الف) توزیع فراوانی پاسخگویان برحسب استفاده از اینترنت
1- اکثریت پاسخگویان (8/94 درصد) اظهار داشتهاند که درمنزل خود کامپیوتر دارند. 2- بیش از یک سوم (8/39 درصد) پاسخگویان اظهار داشتهاند که بین 4 تا 6 سال کامپیوتر در اختیار دارند؛ 37 درصد از افراد نیز بر داشتن کامپیوتر در مدت کمتر از 3 سال اشاره داشتهاند. در مجموع، متجاوز از سه چهارم (8/76 درصد) از پاسخگویان به مدت کمتر از 6 است که از کامپیوتر استفاده میکنند. 3- نزدیک به دو سوم پاسخگویان (6/61 درصد) اظهار داشتهاند که کمتر از 3 سال است که به اینترنت دسترسی دارند. 5/30 درصد از آنها به مدت 4 تا 7 سال و 3/5 درصد از آنها نیز به مدت 8 سال از زمان دسترسی خود به اینترنت اشاره کردهاند. 4- بیش از دو سوم پاسخگویان (1/68 درصد) کمتر از 10 ساعت در هفته به اینترنت دسترسی دارند. 5- نزدیک به سه پنجم پاسخگویان (5/72 درصد) اظهار داشتهاند که کمتر از 2 ساعت در هر ارتباط به اینترنت متصل میشوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
علل بزهکاری اطفال و نوجوانان
مقدمه :
بیگمان ، جوامع بشری در هر شرایطی به همزیستی مسالمت آمیز با همنوعان خود نیازمند هستند. آنچه مسلم است تا امروز به دلیل اختلافات زیر بنایی و ریشه ای مختلفی از جمله در مسا ئل عقیدتی ، فرهنگی و مذهبی و در عین حال تفاوت هایی که در معیارهای سنجش ارزش ها در حیطه های گوناگونی وجود داشته ، یک توافق و تفاهم عمومی و جهان شمول استقرار نیافته است. وانگهی ، تمام انسان ها از هر قوم و قبیله ، نژاد و مذهب ، دین و عقیده اتفاق نظر دارند که یکی از محوری ترین اعمال فردی و اجتماعی ،تربیت و هدایت درست کودکان برای آینده می باشد . اقدامی که شرط ضروری و انکار ناپذیر رشد و ترقی جامعه ی انسانی تلقی می شود .
کودکان و نوجوانان سرمایه های معنوی جامعه می باشند و سلامت روح و جسم آن ها تضمین کننده ی سلامت جامعه در آینده است . بنابراین مسائل آنان از جمله مسائلی است که باید به آن ها توجه ویژه ای مبذول داشت . بررسی ریشه ای مسائل اطفال و از آن جمله بزهکاری اطفال ، برای رسیدن به یک جامعه ی ایده آل شرطی ضروری است.در واقع از قدیم الایام گفته اند ، پیشگیری بهترازدرمان است . طبعا اگر طفلی به هر دلیلی از ابعاد جسمانی ، روانی و رفتاری به نقصان و یا انحرافی مبتلا گردد ، قهرا بازپروری وی مستلزم صرف هزینه های هنگفت و مضاعفی خواهد بود . از طرف دیگر بسیاری از افرادی که همواره مرتکب جرائم گوناگون می شوند ، همان کودکان بزهکار دیروز هستند . از جمله مسائل همیشگی و مطرح نزد اندیشمندان و بالاخص حقوقدانان و جرم شناسان ، موضوع بزهکاری اطفال و نحوه مقابله با آن و شیوه های انحراف و کجروی آن ها در جامعه می باشد . از آن جا که دلایل و عوامل بروز جرم در میان اطفال با افراد بزرگسال متفاوت بوده و از سوی دیگر این طبقه از جامعه دارای وضع روانی و اجتماعی حساس تر و به مراتب آسیب پذیرتری نسبت به سایرین می باشند ، لذا باید روشی متناسب با شرایط و موقعیت این افراد اتخاذ شود . این روش تحت عنوان سیاست کیفری مربوط به کودکان ونوجوانان بزهکاراهمیت فراوانی دارد . برخورداری از یک سیاست جنائی و کیفری متناسب با شرایط و وضعیت صغار و نوجوانان می تواند به جامعه مدنی جهت پیشبرد یکی از اهدافش که پیش گیری از وقوع جرائم در آینده است ، کمک فراوانی کند .
تعریف طفل بزهکار :
اصولا بزهکاری عبارت است از جرائم کم اهمیت و چون اطفال معمولا مرتکب این نوع جرائم می شوند ، در مورد اطفال استفاده از واژه بزهکاری بهتراز استفاده از واژه مجرمیت است .
با یک تعریف ساده میتوان گفت ، طفل بزهکار فردی است که قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی ، مرتکب جرمی شود .
تاریخچه ی واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانان بزهکار:
اصلاح بزهکاری نوجوانان نخستین بار در انگلستان و در قرن نوزدهم ( سال 1815 میلادی ) مطرح شد . در آن دوران جرائم کودکان و نوجوانان افزایش یافته بود ، از آن پس واژه ی بزهکاری اطفال در تمام کشورها متداول گردید . در آمریکا لایحه ی مربوط به تاسیس دادگاه اطفال در سال1891 در شیکاگو به مجلس قانونگذاری ایلینویز تقدیم شد . این لایحه درسال 1899 به تصویب رسید و به صورت قانون در آمد . همزمان با تصویب این قانون دادگاه های اطفال ونور تشکیل گردید و این اولین دادگاهی بود که رسما شروع به کار کرد . فکر تاسیس دادگاه های اطفال به سرعت در تمام ایالت ها پیدا شد و امروز در تمام ایالات آمریکا دادگاه اطفال وجود دارد.همچنین در سال 1909 در شیکاگو سازمان بسیار مهم و ارزنده ای به نام موسسه ی پیسکوپاتیک جوانان تاسیس گردید که کار اصلی آن ، تحقیق و بررسی در رفتار وسلوک نوجوانان و همکاری نزدیک با دادگاه اطفال شهرشیکاگو بود .
در کشور ما تا قبل از تشکیل دادگاه های اطفال ( مصوب سال 1338 ) مرجع قضایی واحد و صلاحیت داری برای رسیدگی به بزهکاری اطفال پیش بینی نشده بود . با تصویب این قانون دادگاه ویژه اطفال تشکیل شد . متاسفانه با تصویب قانون اصلاح برخی از مواد قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1361 و تشکیل دادگاه های کیفری 1 و 2 ، حسب رای وحدت رویه قضایی شماره 6 – 23 / 2 / 64 ،دادگاهویژهاطفالازنظامقضایی حذف و رسیدگی به اتهامات اطفال و نوجوانان بر حسب نوع و شدت جرم ارتکابی در صلاحیت دادگاه های کیفری 1 و 2 قرار گرفت .
از نظر تاریخی بنظر می رسد که اقدامات مقابله ای با بزهکاری اطفال و نوجوانان و در عین حال ریشه یابی آن خیلی دیر انجام شده واین موضوع از جمله مسائلی است که نهایتا به یک یا دو قرن پیش باز می گردد .
قوانین مربوط به بزهکاران صغیر در حیطه بین الملل :
اسناد و قطعنامه های مختلفی از سوی سازمان ملل صادر شده است که بعضی از آن ها به مثابه قانون است و جنبه الزامی دارند و در مقابل برخی دیگر از این اسناد جنبه ارشادی داشته و فاقد جنبه الزام است .
در مورد اسناد الزام آور ناظر بر اطفال بزهکار باید گفت که تنها معاهده حقوق کودک ، از این جنبه الزام آوری برخوردار است . این معاهده از طریق مراقبت های اساسی آموزشی و بهداشتی ، رسیدگی به حقوق کودکان را آغاز کرده و در عین حال از کودکان و نوجوانان در مقابل بهره کشی و سو استفاده های مختلف من جمله بهره کشی در زمینه کاری حمایت می کند .
در مورد اسناد ارشادی ناظر بر اطفال بزهکار در زمینه عدالت کیفری اطفال می توان به مجموعه قواعد حداقل سازمان ملل متحد درباره مدیریت و اعمال عدالت کیفری اطفال و همچنین قواعد ملل متحد راجع به حمایت از اطفال محروم شده از آزادی اشاره کرد .
آمار و ارقام مربوط به بزهکاری اطفال و نوجوانان :
در کوششی برای شناخت سبب شناسی بزهکاری روز نبیوم (1989) دریافت که نوجوانانی که پیوند قومی با والدینشان دارند کمتر مستعد برای انجام بزهکاری هستند . فالانری و همکاران (1999) گزارش دادهاند که نوجوانان بدون والدین به ویژه در زمان ساعات بعد از مدرسه استعداد بیشتری برای دست زدن به اقدامات بزهکارانه دارند. فیشرراستون و همکاران (1993) عنوان کردهاند که در جوانان خانوادههای والدینی سالم (زوج والدینی) مشکلات مدرسه کمتری نسبت به کودکان خانوادههای تک والدینی گزارش میشود .
طبق گزارشی که یکی از حقوقدانان به نام گادلی برای سومین کنگره جرم شناسی تهیه کرده بود ، نشان می داد که هفتاد درصد از کودکان و نوجوانان بزهکار، خانواده گسسته و در هم ریخته داشتند و آمار مشابه در کشور ایران بر روی اطفال کانون اصلاح وتربیت شهر تهران ( 1348 – 1351 ) نشاندادکهبینچهلتاپنجاهدرصدایناطفالمتعلقبهخانوادههایازهمگسیختهبودهاند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
ریشه یابی بزهکاریاطفال و نوجوانان
وانگهی ، تمام انسان ها از هر قوم و قبیله ، نژادو مذهب ، دین و عقیده اتفاق نظر دارند که یکی از محوری ترین اعمال فردی و اجتماعی،تربیت و هدایت درست کودکان برای آینده می باشد . اقدامی که شرط ضروری و انکارناپذیر رشد و ترقی جامعه ی انسانی تلقی می شود . کودکان و نوجوانان سرمایههای معنوی جامعه می باشند و سلامت روح و جسم آن ها تضمین کننده ی سلامت جامعه درآینده است . بنابراین مسائل آنان از جمله مسائلی است که باید به آن ها توجه ویژه ایمبذول داشت . بررسی ریشه ای مسائل اطفال و از آن جمله بزهکاری اطفال ، برای رسیدنبه یک جامعه ی ایده آل شرطی ضروری است.در واقع از قدیم الایام گفته اند ،پیشگیری بهترازدرمان است . طبعا اگر طفلی به هر دلیلی از ابعاد جسمانی ، روانی ورفتاری به نقصان و یا انحرافی مبتلا گردد ، قهرا بازپروری وی مستلزم صرف هزینه هایهنگفت و مضاعفی خواهد بود . از طرف دیگر بسیاری از افرادی که همواره مرتکب جرائمگوناگون می شوند ، همان کودکان بزهکار دیروز هستند . از جمله مسائل همیشگی ومطرح نزد اندیشمندان و بالاخص حقوقدانان و جرم شناسان ، موضوع بزهکاری اطفال و نحوهمقابله با آن و شیوه های انحراف و کجروی آن ها در جامعه می باشد . از آن جا کهدلایل و عوامل بروز جرم در میان اطفال با افراد بزرگسال متفاوت بوده و از سوی دیگراین طبقه از جامعه دارای وضع روانی و اجتماعی حساس تر و به مراتب آسیب پذیرتری نسبتبه سایرین می باشند ، لذا باید روشی متناسب با شرایط و موقعیت این افراد اتخاذ شود . این روش تحت عنوان سیاست کیفری مربوط به کودکان ونوجوانان بزهکاراهمیت فراوانیدارد . برخورداری از یک سیاست جنائی و کیفری متناسب با شرایط و وضعیت صغار ونوجوانان می تواند به جامعه مدنی جهت پیشبرد یکی از اهدافش که پیش گیری از وقوعجرائم در آینده است ، کمک فراوانی کند . تعریف طفل بزهکار :اصولا بزهکاریعبارت است از جرائم کم اهمیت و چون اطفال معمولا مرتکب این نوع جرائم می شوند ، درمورد اطفال استفاده از واژه بزهکاری بهتراز استفاده از واژه مجرمیت است .با یکتعریف ساده میتوان گفت ، طفل بزهکار فردی است که قبل از رسیدن به سن هیجده سالگی ،مرتکب جرمی شود .تاریخچه ی واکنش اجتماعی در مقابل اطفال و نوجوانانبزهکار:اصلاح بزهکاری نوجوانان نخستین بار در انگلستان و در قرن نوزدهم ( سال 1815 میلادی ) مطرح شد . در آن دوران جرائم کودکان و نوجوانان افزایش یافته بود ،از آن پس واژه ی بزهکاری اطفال در تمام کشورها متداول گردید . در آمریکا لایحه یمربوط به تاسیس دادگاه اطفال در سال1891 در شیکاگو به مجلس قانونگذاری ایلینویزتقدیم شد . این لایحه درسال 1899 به تصویب رسید و به صورت قانون در آمد . همزمان باتصویب این قانون دادگاه های اطفال ونور تشکیل گردید و این اولین دادگاهی بود کهرسما شروع به کار کرد . فکر تاسیس دادگاه های اطفال به سرعت در تمام ایالت ها پیداشد و امروز در تمام ایالات آمریکا دادگاه اطفال وجود دارد.همچنین در سال 1909در شیکاگو سازمان بسیار مهم و ارزنده ای به نام موسسه ی پیسکوپاتیک جوانان تاسیسگردید که کار اصلی آن ، تحقیق و بررسی در رفتار وسلوک نوجوانان و همکاری نزدیک بادادگاه اطفال شهرشیکاگو بود .در کشور ما تا قبل از تشکیل دادگاه های اطفال ( مصوب سال 1338 ) مرجع قضایی واحد و صلاحیت داری برای رسیدگی به بزهکاری اطفال پیشبینی نشده بود . با تصویب این قانون دادگاه ویژه اطفال تشکیل شد . متاسفانه باتصویب قانون اصلاح برخی از مواد قانون آیین دادرسی کیفری مصوب سال 1361 و تشکیلدادگاه های کیفری 1 و 2 ، حسب رای وحدت رویه قضایی شماره 6 – 23 / 2 / 64 ، دادگاهویژه اطفال از نظام قضایی حذف و رسیدگی به اتهامات اطفال و نوجوانان بر حسب نوع وشدت جرم ارتکابی در صلاحیت دادگاه های کیفری 1 و 2 قرار گرفت .از نظر تاریخیبنظر می رسد که اقدامات مقابله ای با بزهکاری اطفال و نوجوانان و در عین حال ریشهیابی آن خیلی دیر انجام شده واین موضوع از جمله مسائلی است که نهایتا به یک یا دوقرن پیش باز می گردد .قوانین مربوط به بزهکاران صغیر در حیطه بینالملل :اسناد و قطعنامه های مختلفی از سوی سازمان ملل صادر شده است که بعضی ازآن ها به مثابه قانون است و جنبه الزامی دارند و در مقابل برخی دیگر از این اسنادجنبه ارشادی داشته و فاقد جنبه الزام است .در مورد اسناد الزام آور ناظر براطفال بزهکار باید گفت که تنها معاهده حقوق کودک ، از این جنبه الزام آوری برخورداراست . این معاهده از طریق مراقبت های اساسی آموزشی و بهداشتی ، رسیدگی به حقوقکودکان را آغاز کرده و در عین حال از کودکان و نوجوانان در مقابل بهره کشی و سواستفاده های مختلف من جمله بهره کشی در زمینه کاری حمایت می کند .در مورد اسنادارشادی ناظر بر اطفال بزهکار در زمینه عدالت کیفری اطفال می توان به مجموعه قواعدحداقل سازمان ملل متحد درباره مدیریت و اعمال عدالت کیفری اطفال و همچنین قواعد مللمتحد راجع به حمایت از اطفال محروم شده از آزادی اشاره کرد .آمار و ارقاممربوط به بزهکاری اطفال و نوجوانان : در کوششی برای شناخت سبب شناسی بزهکاریروز نبیوم (1989) دریافت که نوجوانانی که پیوند قومی با والدینشان دارند کمتر مستعدبرای انجام بزهکاری هستند . فالانری و همکاران (1999) گزارش دادهاند که نوجوانانبدون والدین به ویژه در زمان ساعات بعد از مدرسه استعداد بیشتری برای دست زدن بهاقدامات بزهکارانه دارند. فیشرراستون و همکاران (1993) عنوان کردهاند که در جوانانخانوادههای والدینی سالم (زوج والدینی) مشکلات مدرسه کمتری نسبت به کودکانخانوادههای تک والدینی گزارش میشود .طبق گزارشی که یکی از حقوقدانان به نامگادلی برای سومین کنگرهجرم شناسی تهیه کرده بود ، نشان می داد که هفتاد درصد ازکودکان و نوجوانان بزهکار، خانواده گسسته و در هم ریخته داشتند و آمار مشابه درکشور ایران بر روی اطفال کانون اصلاح وتربیت شهر تهران ( 1348 – 1351 ) نشان داد کهبین چهل تا پنجاه درصد این اطفال متعلق به خانواده های از هم گسیخته بوده اند .همچنین در پژوهشی علمی دیگری که در بند اصلاح و تربیت اردبیل به انجام رسیده ،از لحاظ فراوانی بزهکاری نشان داده شده که بیشترین رقم بزهکاری را نوجوانان بینهیجده تا بیست سال مرتکب شده اند (8/53 درصد) . از لحاظ سطح تحصیلات نیز نتایج بدستآمده حاکی از اینست که دقیقا یک رابطه معکوس بین فراوانی بزه و تحصیلات این افرادبزهکار وجود دارد . در واقع هر چه سطح تحصیلات آن ها افزایش یافته ، درمقابلفراوانی ارتکاب جرم در آن ها کاهش یافته است . در مورد رابطه تعداد خانوار افرادبزهکاردر مقابل فراوانی بزه نیز باید گفت که در کل نوجوانان بزهکار با خانواده پرجمعیت ، بیشتر ازنوجوانان بزهکار با خانواده کم جمعیت مرتکب اعمال ضد اجتماعی میشوند .از اطلاعاتی که این پژوهش بدست آمده ، به خوبی نمایان است که خانوادهبزهکاران دچار نوعی اختلال و اشکال به صور مختلفی همچون ازدواج مجدد ، اعتیاد و ... می باشند .عوامل موثر در بزهکاری اطفال و نوجوانان:عوامل گوناگونی دربروز بزهکاری موثر است و تنها نمی توان علت خاص و واحدی را برای آن در نظر گرفت . عوامل مختلفی نظیر عوامل اجتماعی ، اقتصادی ، فیزیولوژیکی و ... در کنار هم باعث میشوند که بزهکاری در نوجوانان واطفال به منصه ی ظهور برسد .نقشخانواده:محیط خانواده اولین محیطی است که فرد در آن رشد می کند و هنجارها را میآموزد . علی رغم اینکه بسیاری از عوامل در وقوع بزهکاری اطفال و نوجوانان دخیل انداما در گام نخست این خانواده ها هستند که نقش تعیین کننده ای در سرنوشت اطفال دارند . چنانکه با تربیت درست می توانند کودک را به راه صحیح هدایت کنند ویا شرایط و محیطرا برای تحقق بزهکاری توسط اطفال مهیا سازند . معمولا والدین اطفال یا نوجوانانبزهکاراز نظر رفتاری یا بسیار خشن وسخت گیر هستند و یا نسبت به فرزند خود بسیار بیتوجه و سهل انگار هستند . غالبا والدین این دسته از اطفال و نوجوانان در ارتباطبرقرار کردن با فرزند خود دچار اشکال هستند و نمی توانند به درستی به تکالیف خودنسبت به فرزندشان عمل کنند .دانشمندان با پژوهش ها ی اجتماعی ، وضع نابسامانمحیط خانوادگی را در بروز جرائم تایید کرده اند و اذعان داشته اند که وضع خانوادگیشخص رابطه ی مستقیم با بروز حالت خطرناک و بزهکاری وی دارد . از نظر تحصیلات ومسائل فرهنگی ، فرزندان خانواده های سطح پایین و متوسط به مراتب بیشتر از فرزندانخانواده های روشنفکر وسطح بالای جامعه در معرض ارتکاب جرائم مختلف هستند . بنابرایننباید سیاست جنائی خاص بزهکاران صغیر و نوجوان را ازسیاست حمایت خانواده جدا دانست . به عبارت دیگر حمایت درست از نهاد مقدس خانواده و نظارت اساسی و کارشناسانه بر آنسبب کاهش جرائم خاص صغار و نوجوانان خواهد شد .به نظر روانشناسان اگر شخصی درمحیط خانواده از نظر رفع نیاز های اساسی جسمی و روانی مانند نیاز های عاطفی ارضانشود ، به احتمال فراوان در آینده ای نه چندان دور به طرق مختلف به اعمال ضداجتماعی دست زند . عدم وجود محبت ، ارتباطات صمیمی ، تفاهم متقابل و در عین حالوجود تشنج در خانواده ، ازهم گسیختگی خانواده ، طلاق ، فوت والدین و... از جملهعواملی هستند که در وقوع بزه توسط نوجوانان واطفال موثر است .همچنین نحوه تنبیهوالدین در مقابل سرپیچی های کودک و شلوغ کاری های وی نیز طبق بند 1 ماده 59 قانونمجازات اسلامی و همچنین تبصره 2 ماده 49 باید همراه با دو شرط باشد . اولا تادیباطفال باید در حد متعارف باشد و ثانیا این تنبیه باید ضرورت داشته باشد . در واقعاین دو ماده به نوعی جنبه پیش گیری از بزهکاری اطفال و نوجوانان دارند .متاسفانه در قوانین موضوعه ما مبنا و معیاری برای ضرورت تنبیه اطفال آوردهنشده است و به نظر می رسد که این مساله توسط عرف جامعه تعیین می شود . بسیاری ازفقیهان در مورد حد و میزانی که تنبیه ضرورت پیدا می کند ، نظرات گوناگونی داده اندکه خود جای بحث دارد و در این مجال نمی گنجد .عوامل اجتماعی:جامعه ایکه از یک ثبات و پایداری اجتماعی برخوردار نیست و دائما دچار هرج و مرج و بی نظمیاز قبیل جنگ ، شورش ، اختلافات طبقاتی ، آلودگی هوا ، وضع بد سکونت ، جمعیت بالا و ... باشد ، قطعا شرایط و بستر مساعدی را برای ارتکاب بزه فراهم می کند و بالعکسجامعه ای که ازیک ثبات و نظم اجتماعی واقعی برخوردار است ، می تواند به مرور زمانریشه های بزهکاری و عوامل آن را در خود بخشکاند .عوامل اقتصادی:فقراز عوامل اصلی ایجاد بزهکاری است . کمبود امکانات نظیر امکانات بهداشتی ، خوراک ،پوشاک و مسکن باعث می شود نیازهای اشخاص بر طرف نشده و موجب تحریک وترغیب آن ها بهارتکاب بزه های مختلفی می شوند . درچنین شرایطی برخی از والدین از کودکان خود برایارتکاب جرائمی همچون سرقت استفاده می کنند و یا با وادار کردن فرزندانشان به تکدیگری آن ها را وسیله ای برای امرار معاش قرار می دهند .نقش دوستان وهمسالان:از دیگر عوامل موثر در بزهکاری اطفال ، دوستی با افراد فاسد و بی بندوبار است . نوجوان اغلب رفتار خود را با الگوهای رفتاری دیگر دوستانش همانند سازیمی کند و به شدت از آنان تاثیر می پذیرد . نوجوانی که از خانواده طرد می شود برایجبران کمبود های عاطفی و روانی اش ، برای کسب حمایت و تایید به دوستان هم سن و سا لخود روی می آورد . وی به دنبال افرادی می گردد که مانند خودش هستند . از این رواحتمال دارد با تحریک و تشویق دوستان نا باب خود دست به اعمال ضد اجتماعی و خلافبزند .عوامل روانشناختی:روانشناسان عوامل گوناگونی را برای بزهکاریاطفال احصا کرده اند . بزهکاری با صفات روانشناختی مختلف و متنوعی همراه است کهبرخی از آنها عبارتند از هوش کمتر از متوسط ، خلق و خوی پرخاشگرانه و ... . روانشناسان ثابت کرده اند که بزهکاران نسبت به دیگرافراد به مراتب از عزت نفس پایینتری برخوردار بوده اند . اگر به گذشته ی اطفال و نوجوانان بزهکار توجه داشتهباشیم ، خواهیم دید که اکثر قریب به اتفاق آن ها ، به نحوی از انحاء مورد آزار واذیت قرار گرفته اند . در مباحث روانشناختی ، این نظریه در بین قشری از روانشناسانوجود دارد که اگر کودکی که مورد آزار و اذیت قرار گرفته ، فردی برون گرا باشد ، درآینده خود به طرق مختلفی در مقام انتقام برخواهد آمد . همچنین میزان آزار و اذیت ومدت زمان این آزار و اذیت از عوامل موثر ارتکاب بزه در اطفال و نوجوانان است که اینعوامل تحت عنوان کودک آزاری بحث مفصل و جداگانه ای را می طلبد که در این مجال نمیگنجد و به توضیح مختصر در مورد آن بسنده کردیم .علت های دیگربزهکاری:از عواملی که سبب افزایش بزهکاری اطفال و نوجوانان می شود ، می توان بهمهاجرت از روستا به شهر و مشکلات مربوط به حاشیه نشینی اشاره کرد .بعضی از جرمشنا سا ن معتقدند که امروزه مهاجرت های داخلی و همینطور بین المللی ، یکی از دلایلعمده ی افزایش نرخ بزهکاری مخصوصا در میان نسل اول مهاجران است .همچنین پیشرفتو گسترش وسائل ارتباط جمعی می تواند از دیگر عوامل بزهکاری باشد . بدین صورت که پخشفیلم های رزمی و جنگی ، نشان دادن روش های سرقت و ... هر کدام به نوعی می تواندتاثیراتی منفی بر کودکان بگذارد و در عین حا ل موجب سوق دادن آن ها به ارتکاب بزههای گوناگون گردد .همانطور که در عالم واقع می توان گفت ، عامل مستقیم و مباشراصلی این نوع جرائم خود طفل یا نوجوان است و عنصر مادی جرم توسط وی واقع می گردد . در عین حال درعالم مجازی می توان گفت عوامل دیگری نیز مانند عدم ثبات اجتماعی ،فقر، خانواده ی از هم گسیخته و ... به عنوان معاونان جرم دروقوع اینگونه بزه هاموثر هستند و به طورغیرمستقیم و به وسیله ی تحریک و ترغیب اطفال یا نوجوانان تاثیرخود را بر عمل آن ها می گذارند .در مورد اطفالی که مرتکب جرائم گوناگون می شوند، باید به این نکته مهم توجه داشت که بدلیل شرایط سنی حساس و ویژه این قشراز افرادجامعه ، نباید عناوینی همچون مجرم یا بزهکاربالفطره را در مورد آن ها به کار برد . در واقع برچسب زنی و به کاربردن این عناوین از لحاظ روحی و شخصیتی می تواند تاثیراتزیانباری بر اطفال داشته باشد . متاسفانه طبق مطالعاتی که در مورد اطفال بزهکارانجام شده ، این موضوع مشخص شده که برچسب زنی زیر عنوان مجرم یا نقص کننده قانون بهمراتب از سوی خانواده ها بیشتراز نهادهای کیفری انجام می گیرد! به هر حالشایسته است برای ریشه کن شدن مساله بزهکاری اطفال و نوجوانان و پیشگیری از وقوعاینگونه جرائم در آینده ودر نهایت رسیدن به جامعه ای مطلوب که نظم و امنیت نسبی ودر عین حال عدالت اجتماعی بر آن حاکم باشد ، در اتخاذ روش متناسب با وضعیت کودکان ونوجوانان تلاش شود . زیرا ممکن است برخورد نسنجیده و غیر کارشناسانه ، نتیجه معکوسبه بار دهد و موجب تشدید وضعیت انحرافی و بزهکاری این قشر از افراد جامعه گردد . پی نوشت :1 - نجفی توانا(دکتر علی ) ، نا به هنجاری و بزهکاریاطفال و نوجوانان ، انتشارات راه و تربیت وابسته به مرکز آموزشی و پژوهشی سازمانزندان ها ، چاپ اول ، سال 13822 - عباچی (مریم ) : حقوق کیفری اطفال ، انتشاراتمجد ، چاپ اول ، سال 13803 - پیراسته (بهرام ) ، روزنامه همشهری ، شماره 3959 ،مورخ 24 / 1 / 13854 - غفاری ( مریم ) ،نقش مدرسه در تکوین شخصیت ،روزنامههمشهری مورخ 21 / 9 / 1384http://www.linkestan.com5 - جوادی(سید محمد حسین)،محیطخانواده و بزهکاری،روزنامه حمایت مورخ 27 / 2 / 13836 - شناخت ویژگی های اطفالبزهکار، انتشارات مرکز پژوهشی سازمان زندان ها7 - خامی زاده ( رقیه ) ، نگاهیاجمالی به بزهکاری اطفال و نوجوانان ، سایت دادستانی کل کشورhttp://www.dadsetani.ir8 – سربازی ( ناصر ) ، نقش خانواده در بزهکاری کودکان و نوجوانان ، سایت وکالتhttp://www.vekalat.org
گفتند شکست یعنی تو یک انسان در هم شکسته ایگفت:نه شکست یعنی من هنوز موفق نشدهام.گفتند شکست یعنی تو هیچ کار نکرده ایگفت:شکست یعنی من هنوز بطور کاملیاد نگرفته ام.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
قانون تشکیل دادگاه اطفال و نوجوانان
کلیه اقدامات اعم از تعقیب، تحقیق و رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان کمتر از 15 سال تمام خورشیدی، به شرط آنکه مجازات قانونی جرم ارتکابی فقط حبس کمتر از 3 سال و یا جرم منافی عفت باشد توسط دادگاه اطفال و نوجوانان به عمل می آید
فصل نخست : تشکیلات و صلاحیت
ماده 1 - دادگاه اطفال و نوجوانان از یک قاضی و دو مشاور تشکیل می شود.
ماده 2 - قاضی دادگاه و دادسرای اطفال و نوجوانان را رئیس قوه قضائیه از بین قضاتی که شایستگی آنان را برای این امر با رعایت سن و وجهات دیگر (از قبیل تأهل و ترجیحاً داشتن فرزند، گذراندن دوره آموزشی و …) محرز بداند با داشتن حداقل 5 سال سابقه خدمت قضایی انتخاب می کند.
مشاوران از بین شخصیت های علمی، فرهنگی، دانشگاهی، اداری اعم از شاغل یا بازنشسته یا معتمدان محل که به امور اطفال و نوجوانان آشنا هستند و آگاهی و تجربه کافی داشته باشند. انتخاب می شوند.
تبصره 1 - برای انتخاب مشاوران دادگاههای اطفال و نوجوانان، رئیس حوزه قضایی هر محل عده ای را که واجد شرایط بداند و برای هر شعبه حداقل 10 نفر مرد و زن را به رئیس دادگستری استان پیشنهاد می کند. رئیس دادگستری استان از بین آنان حداقل 4 نفر را برای مدت 2 سال به این سمت تعیین می نماید. انتخاب مجدد آنان بلامانع است. رأی مشاوران مشورتی است.
تبصره 2 - حق الزحمه مشاوران برای هر جلسه حضور به میزانی که در آیین نامه ای که توسط وزیر دادگستری تهیه و به تصویب رئیس قوه قضاییه می رسد تعیین و توسط رئیس کل دادگستری استان پرداخت می شود.
ماده 3 - هرگاه قاضی دادگاه اطفال و نوجوانان به جهتی از جهات قانونی از انجام وظیفه بازبماند حسب مورد با موافقت رییس قوه قضاییه، رئیس دادگستری یا دادستان می توانند شخصاً به جای او انجام وظیفه کنند یا یکی از قضات واجد شرایط را به جای قاضی دادگاه اطفال و نوجوانان به طور موقت مأمور رسیدگی نمایند.
ماده 4 - در معیت دادگاههای اطفال و نوجوانان و در محل آن شعبه ای از دادسرای عمومی و انقلاب به سرپرستی یکی از معاونان دادستان و درصورت لزوم یک یا چند دادیار و بازپرس دایر می گردد.
ماده 5 - در هر حوزه قضایی شهرستان یک یا چند شعبه دادگاه اطفال و نوجوانان برحسب نیاز تشکیل می شود. تا زمانی که دادگاه اطفال و نوجوانان در محلی تشکیل نشده است به کلیه جرایم اطفال در شعبه دادگاه عمومی جزایی یا دادگاهی که وظایف آن را انجام می دهد مطابق این قانون رسیدگی می شود.
ماده 6 - رسیدگی به جرایمی که مجازات قانونی آنها قصاص عضو و یا قصاص نفس یا اعدام یا صلب و یا حبس ابد باشد در دادگاه کیفری استان به عمل خواهد آمد.
تبصره 1 - در هر استان شعبه یا شعبی جهت رسیدگی به جرایم موضوع این ماده از بین قضاتی که صلاحیت رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان را دارند با ابلاغ رییس قوه قضاییه تعیین می گردد.
تبصره 2 - دادگاه کیفری استان برای رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان در مرکز یا شهرستان های تابع آن استان که جرم در آن محل ارتکاب یافته و یا متهم دستگیر و یا اقامت دارد حسب مورد تشکیل می شود.
تبصره 3 - حضور مشاوران برای رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان در دادگاه کیفری استان الزامی است.
ماده 7 - رئیس دادگستری یا رئیس کل دادگاههای شهرستان حسب مورد ریاست دادگاههای اطفال و نوجوانان را نیز بر عهده دارد.
ماده 8 - مرجع رسیدگی به درخواست تجدیدنظر آراء و تصمیمات دادگاههای اطفال و نوجوانان شعبه ای از دادگاه تجدیدنظر استان است که با ابلاغ رئیس قوه قضائیه تعیین می گردد.
ماده 9- به کلیه جرایم اطفال و نوجوانانی که سن آنان بیش از 9 سال و کمتر از 18 سال تمام خورشیدی است در دادگاه اطفال و نوجوانان رسیدگی می شود.
ماده 10 - اطفال در صورت ارتکاب جرم مبری از مسؤولیت کیفری هستند و تربیت آنان با نظر دادگاه به نحو مقرر در مواد آتی است.
تبصره 1 - منظور از طفل کسی است که به حد بلوغ شرعی نرسیده باشد.
تبصره 2 - ملاک صلاحیت دادگاه و تعیین نوع و میزان مجازات سن متهم در زمان ارتکاب جرم است.
ماده 11 - هر گاه یک یا چند طفل یا نوجوانان با مشارکت یا معاونت اشخاص بزرگسال مرتکب جرم شوند فقط به جرایم اطفال و نوجوانان در دادگاه اطفال و نوجوانان رسیدگی می شود.
ماده 12 - درصورت اختلاف در صلاحیت بین دادگاههای اطفال و نوجوانان، حل اختلاف بر طبق مقررات آیین دادرسی مدنی به عمل می آید.
تبصره - درصورت اختلاف در صلاحیت دادگاه و دادسرای اطفال و نوجوانان، نظر دادگاه متبع است.
فصل دوم : آیین دادرسی
ماده 13 - کلیه اقدامات اعم از تعقیب، تحقیق و رسیدگی به جرایم اطفال و نوجوانان کمتر از 15 سال تمام خورشیدی، به شرط آنکه مجازات قانونی جرم ارتکابی فقط حبس کمتر از 3 سال و یا جرم منافی عفت باشد توسط دادگاه اطفال و نوجوانان به عمل می آید و دادگاه مذکور کلیه وظایفی را که بر طبق قانون به عهده ضابطان دادگستری است انجام می دهد. در غیر از موارد مذکور تعقیب و تحقیقات مقدماتی توسط دادسرا بر طبق این قانون انجام می شود.