دانلود حل مسائل الکترومغناطیس 2 پیام نور
رشته : فیزیک
مولف : دکتر سعید محمدی
فایل : PDF
تعداد صفحات : 137
دانلود حل مسائل الکترومغناطیس 2 پیام نور
دانلود حل مسائل الکترومغناطیس 2 پیام نور
رشته : فیزیک
مولف : دکتر سعید محمدی
فایل : PDF
تعداد صفحات : 137
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
مسائل بازاریابی خرمای ایران
بحث آسیب پذیری اقتصاد تک محصولی ولزوم توجه به صادرات غیرنفتی درایران از دیرباز میرح بوده ، اما جهش قابل ملاحظه ای دراین راستا صورت نگرفته است . ایران با توجه به وسعت خاک ، تنوع آب وهوا واستعدادهای بالقوه نیروی انسانی درزمینه های مختلف بخش کشاورزی ، درتولید بسیاری از محصولات زراعی ودرختی از جمله «خرما» مزیت نسبی دارد . به رغم قرارداشتن درجایگاه نخست تولید کنندگان جهانی این محصول ، متأسفانه درمرحله صدورودرصحنه بین المللی به دلیل ناکارایی عملیات بازاریابی ، درمقایسه با کشورهای رقیب ، این مزیت را از دست داده وبا وجود افزایش وزنی صادرات ، مواجه با کاهش درآمد ریالی یا دلاری درصدورخرما است .
مقدمه
سال هاست درمحافل اقتصادی بحث آسیب پذیری شدید اقتصاد تک محصولی ولزوم خروج ایران از وضع اقتصاد مبتنی بردرآمد نفتی میرح است ، لیکن متأسفانه با گذشت بیش از یک ربع قرن از انقلاب وپشت سرگذاشتن سه برنامه توسعه اقتصادی ، اجتماعی ، فرهنگی ، گامی جهشی وچشمگیردرراستای هدف فوق برداشته نشده وکماکان اتکا به درآمدهای نفتی اساس وپایه اصلی تأمین هزینه های ملی را تشکیل می دهد . نظربه اینکه درحال حاضرحدود یک سوم صادرات غیرنفتی ایران به بخش کشاورزی اختصاص دارد وبا توجه به ارزبری پایین این بخش درمقایسه با سایربخش های اقتصادی کشوروهمینطورعدم وابستگی آن به فناوری پیچیده ، می توان با توسعه صادرات محصولاتی که تولید آن ها از نظرشرایی اقلیمی واقتصادی دارای مزیت نسبی است . بخشی از ارزمورد نیاز کشورراازطریق این کالاها تأمین کرد .
یکی از محصولات درختی مهم «خرما» است که ایران یکی از مهمترین تولید کنندگان این محصول درجهان است . بالغ بر400 رقم خرما درکشورتولید می شود که اکثراً از بهترین ارقام صادراتی ونوعاً مطلوب کشورهای خریداراست . اما به رغم تولید بسیاربالا(بیش از900 هزارتن درسال1378 ، حدود تولید جهان ) وصادرات نسبتاً بالا از نظروزن (نسبت میزان صادرات به تولید کشورحدود است ) ، ارز قابل توجهی نصیب کشورنمی شود (فقط 8/22 میلیون دلاردرسال 1378 معادل7/. درصد از صادرات غیرنفتی کشوردرسال مذکور) .
انواع مختلف وارقام معروف خرما درایران
خرماکلاً به سه دسته تازه یا مرطوب ، نیمه خشک وخشک تقسیم می شود . معروف ترین ارقام خرما وتعداد درختان باروربرحسب نوع درجدول (1) آمده است که مربوط به مناطق زیرمی شود :
- درخوزستان : ارقام زاهدی ، هلاوی ، خضراوز وعبدالهی
- درفارس : ارقام زاهدی ، کبکاب وشاهانی
- دربلوچستان : انواع مضافتی ، هلیله ، ربی وموسلی
- درکرمان : انواع مضافتی (زرد وسیاه )
« شبکه بازرگانی خرمای بم » بخش عمده ای از خرمای مضافتی مناطق بلوچستان وکرمان را خریداری وتحت عنوان « خرمای مضافتی بم » به فروش می رساند که دربازارداخلی شهرت مطلوبی دارد . هم اکنون حدود 45 هزارتن از خرمای منطقه بم به دلیل وقوع زلزله واختلال درعملیات برداشت وبلاتصدی بودن امورفروش ، انباروبسته بندی وحمل آن ، درمعرض نابودی است . (2)
اشتغال وپراکندگی بهره برداران خرما
براساس آخرین نتایج آمارگیری از بهره برداران خرما درسال 1372 ، بیش از 500 هزارنفردرارتباط مستقیم با بهره برداری خرما فعالیت می کنند ، البته بخشی از این بهره برداران درزیربخش های زراعت ودامپروری نیز اشتغال دارند که اگر نیروی انسانی شاغل درعملیات بازاریابی وصادرات خرما را نیز به این رقم اضافه کنیم ، نشان دهنده درصد قابل توجه اشتغال زایی از سوی این محصول است که بخش اعظم این نیروی کاردرمحروم ترین مناطق کشوربا حداقل امکانات وفرصت های شغلی هستند . جدول (2) پراکندگی بهره برداران را برحسب استان نشان می دهد .
سطح زیرکشت ، تولید وعملکرد خرما درایران
5/95 درصد از تولید خرمای کشورآبی و5/4 درصد دیمی است . جدول (3) سطح زیرکشت ، میزان تولید وعملکرد خرما درکل کشوررا به تفکیک استان ها درسال 1380 نشان می دهد . اوج تولید درسال های گذشته مربوط به سال 1378 است که بیش از 908 هزارتن تولید با متوسط عملکرد بیش از پنج تن درهکتاررا نشان می دهد . (جدول 4)
بیشترین تولید خرمای کشوربه استان هرمزگان با 7/17 درصد از کل تولید تعلق دارد . سپس استان های کرمان ، سیستان وبلوچستان ، فارس وبوشهروخوزستان دررده های بعدی قرارمی گیرند . جمعاً 7 استان کشور99 درصد از خرمای کشور را تولید می کنند .
بالاترین عملکرد تولید آبی با 8022 کیلوگرم درهکتاربه استان کرمان وکمترین عملکرد با 1063 کیلوگرم
فایل زیر یک فایل 18صفحه ای قابل ویرایش با فرمت Word می باشد که شامل یک گزارش اقدام پژوهی کامل راجع به روش بهبود بخشیدن مهارت دانش آموزان پایه دوم ابتدایی در حل مسایل ریاضی می باشد. فهرست این اقدام پژوهی در زیر آمده است:
فهرست مطالب
دلایل انتخاب موضوع اقدام پژوهی: 7
اهداف مورد نظر در اقدام پژوهی: 7
مصاحبه و هم اندیشی با اعضای گروه های آموزش ابتدایی: 10
تجزیه و تحلیل داده هاواطّلاعات : 10
نحوه ی نظارت بر انجام فعّالیّت ها: 14
نتیجه گیری کلی از ارزیابی نتایج(شواهد 2 ) : 15
فایل بصورت ورد (قابل ویرایش) و در56 صفحه می باشد.
2-1- تعریف انتظارات کارفرما یا بازار و محدودة طراحی
تمام مکانیزمها Can/over فرض میشوند.
3-1- تعیین استراتژی و اهداف کلان و خرد پروژه:4-1- تعیین روشهای پژوهش و تفسیر مشکل:
روشهایی که برای جمعآوری اطلاعات در مورد این پروژه مدنظر قرار داده شده عبارتند از:
آنچنان که در قسمت 2-1 و 3-1 پروژه بعضی از انتظارات کارفرما و اولیتهای طراحی آمده است مشخص مینماید که در طراحی داشبورد باید چندین فاکتور را در نظر گرفت تا بتوان طرحی را ارائه داد که هم سبب افزایش تقاضا و هم تشویق تولید کننده برای ارتقاء محصولات خود شود.
طراحی متناسب با خطوط کلی LANDROVER کلاسیک و در عین حال ساده و امروزی میتواند سبب جذب مشتری بخصوص قشر جوان به سمت این ماشینها که عمدتاً کاربرد آنها در مسائلی جون شکار، تفریحات کوهستانی، و ادارهجات میباشد را فراهم کند.
طراحی که سبب افرایش کلاس ظاهری خودرو شود صاحب خود را راضی کرده و در عین حال سبب تبلیغ محصول میشود.
شاید بتوان با افزایش امکانات جانبی و ظاهری در محصول نیز گامی در جهت افزایش کلاس خودرو برداشت.
آنچه در این راستا برای کارفرما اهمیت پیدا میکند تا انگیزه برای Redesigh خودرو (Interior) به وجود آورد. قطعاً بالا بردن کلاس خودرو و جذب مشتریان بیشتر میباشد.
و مشکلاتی که در این بین گربیانگیر طراحی میباشد. محدود بودن کارفرما به لحاظ تولید کم این محصول و صرف هزینههای کمتر میباشد که خود این مشکلات نیز رقیبین آن مشکلاتی دیگر را ناشی میشود. مشکلاتی چون ثابت بودن نشانگرهای اطلاعاتی و کنترلها، همچنین Hpoint سرنشین قطعاً در روند طراحی مشکلاتی را بروز خواهد داد. محدود بودن طراح در طراحی این داشبورد کاملاً مشخص و محرز میباشد. ولی آنچه کارفرما و بازار را راضی میکند. در نهایت طراحی خواهد بود که بتواند درهای بیشتری را به سوی طراحیهای آینده و جذب مشتری بیشتر هم برای کارخانجات و هم برای طراحان را فراهم کند.
تاریخچة لندرور:
شروع تولید و گسترش دامنه تولیدات در کشورهای مختلف:
سریI : از سال 1948 الی 1957 میلادی
سری II: از سال 158 الی سال 1971 شروع خرید ایران از شرکت رور انگلستان
سری III: از سال 1971 الی 1983
ادامه سری III توسط شرکت سانتانا و شروع خرید ایران از سال 1981 از سانتانا
برای خرید خوردو وانت 109، 4 سیلندر بنزینی 2250
شروع مدنیزه I در سال 1371 الی 1373
شروع مدرنیزه II از سال 1373 الی 1374
حجم و خودکفایی قطعات لندرور در طی سالهای گذشته:
اتومبیل لندرور اولین اتومبیل دو دیفرانسیلی است که در ایران ساخته شده و به خط تولید برده است. این اتومبیل با ویژگیهای بخصوص به خود برای مناطق خشن جغرافیایی بسیار مناسب است. خصوصاً مناطقی که نیاز به سرعت کم و قدرت زیاد میباشد. از ویژگیهای این خودرو است که دارای جعبه دنده کمکی شامل یک دنده سبک و یک دنده سنگین است.
در قسمت انتهایی گیربکس این اتومبیل یک دریچه وجود دارد که با برداشتن این دریچه و وارد کردن یک شانت هزار خاری میتوان نیور را از گیربکس این خودرو خارج و توسط یک گاردان به پشت خودرو انتقال داد و از آنجا این نیرو را برای هر کاری که احتیاج به یک محور گردنده باشد استفاده نمود (سیم بکسل و …)
بعد از مدتی شرکت سانتانا (Santana) از کشور اسپانیا امتیاز تولید و فروش خودرو لندرور و قطعات یدکی آن را از کشور انگلستان و شرکت Rover خریداری نموده است و هم اکنون کلیه کشورهای تولید کنده لندرو قطعات خود را از شرکت سانتانا دریافت میکنند. هم اکنون شرکت Rover تولید دیگری به نام discovery به بازارهای جهانی عرضه نموده و با بالاترین قیمت در مورد این نوع خودروها یعنی حدود 40000 دلار برای هر خودرو در بازارهای جهانی به فروش میرسد که این نشان دهنده میزان کارایی این خودرو است.
جریان تولید
جریان تولید و عملیاتی که جهت ساخت اتومبیل لندرور در این شرکت انجام میشود به قرار زیر است:
هر یک از عملیات فوق پیرو تکنولوژی خاصی است و از برنامهریزی مخصوصی پیروی میکند که در زیر اشاره شده.
1- قیچیکاری:
اکثر قطعات بدنه لندرور در خود کارخانه تولید میگردد و نحوه تولید این قطعات
خط مونتاژ
ایستگاههای کلی خط مونتاژ به صورت زیر میباشد:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
مهدویّت و مسائل کلامى جدید
اشارهدر این نوشتار، ابتدا به تفاوت «فلسفهى دین» و «کلام جدید» اشاره مىشود، سپس «تعریف دین از منظر دین پژوهى جدید» صورت مىگیرد، پس از آن، تقسیم «دین» به «ادیان سنّتى» و «ادیان دنیوى»، و تقسیم «ادیان سنّتى» به «وحیانى» و «غیر وحیانى» مطرح مىشود.
به دنبال تکیهى ادیان وحیانى بر وحى، در باب ماهیّت وحى، به سه دیدگاه اشاره مىشود، آن گاه دیدگاه گزارهاى به تفصیل خواهد آمد.
نوشتهى حاضر تقریر سلسلهى درسهاى «مهدویّت و مسائل کلامى جدید» از استاد دکتر رضا حاجى ابراهیم است که در «مرکز تخصصى مهدویت« در قم براى جمعى از طلاب و دانش پژوهان ارئه شده است.
در آمد
"مهدویت و مسایل جدید کلامى" مشتمل بر بخشى از مسایل جدید الورود در حوزه کلام یا فلسفهى دین است که لوازم و پیامدهایى در ارتباط با مهدویت (به روایت شیعى) دارند. به همین جهت، پس از بیان تعریفى کوتاه از کلام جدید و فلسفهى دین و اشاره به تفاوتهاى این دو، با طرح مباحثى مثل دیدگاه تجربى در باب وحى، تکثر گرایى دینى، سکولاریزم و... نتایج حاصل از این آراء در باب مهدویت استخراج شده، مورد نقد و بررسى قرار مىگیرد.
«کلام» با «فلسفهى دین» به لحاظ روش و غایت و موضوع، تفاوت دارد. دانش کلام، دانشى است که غایت آن، دفاع از آموزههاى دینى خاص است و به همین جهت، دانش کلام، همیشه، به صورت مضاف یا به صورت یک اسم مرکب وصفى به کار مىرود و گفته مىشود: «کلام اسلامى» یا «کلام مسیحى» و مانند آن، در حالى که «فلسفهى دین»، چنین نیست؛ زیرا، فلسفهى دین، اوّلاً از همهى تعالیم یک دین بحث نمىکند، بلکه از آموزههاى مشترک بینالادیان بحث مىکند و ثانیاً، در مقام دفاع از تعالیم یک دین نیست و لذا بعضى از فیلسوفان دین، در بحث خداشناسى، نهایتاً به این نتیجه مىرسند که هیچ کدام از ادلّهى که بر له وجود خدا اقامه شده است مثبت وجود خدا نیست یا بعضاً ملحد یا لاادرى هستند. از این رو، دانش کلام، به عنوان دانشى مطرح است که یا بىموضوع است یا یک عنوان مشیرى براى موضوعاتاش درست مىکنیم و مىگوییم: «آن، دانشى است که از گزارههاى متون مقدس دینى با غایت دفاع از تعالیم و متون دینى خاص، بحث مىکند و از روشهاى متنوّعى مانند روش تجربى یا عقلى یا روش تاریخى یا روش شهودى ممکن است استفاده بکند».
اوّلین بحث ما، وحى و تجربهى دینى است. مقدّمتاً، مستحضر هستید که ما، در یک تقسیم، ادیان را به ادیان وحیانى و غیر وحیانى، تقسیم مىکنیم. ادیان غیر وحیانى، مثل نوع آیینهایى است که در شرق دور پیروانى دارند. بودیسم، تائوئیسم، شینتو، کنفوسیوس، از این دسته است. ادیان وحیانى، مثل اسلام، یهودیّت، آیین زرتشت و آیین صابئى است. همهى اینها، ریشههاى وحیانى دارد. البته وجه اطلاق دین بر این دو دسته از ادیان، صرفاً، از باب شباهت خانوادگى است.
یکى از مسایل مهم در ابتداى هر کتابِ فلسفهى دین، مقصود ما از دین، یعنى تعریف و تفسیرى است که از دین مىکنیم، چون در میان ادیان آن قدر فاصله هست (هم به لحاظ عقاید، هم به لحاظ مناسک و عبادیّات، حتّى در امور حقوقى) که اساساً شما نمىتوانید وجه مشترکى میان ادیان بیابید.
در تقسیم دین به وحیانى و غیر وحیانى، این گونه نیست که ما، ابتدا، مَقْسمى داشته باشیم و بعد قیودى به آن بزنیم و با این قیود، اقسام درست شود و مقسم واحد را شاید در بین اینها نشود پیدا کرد. لذا بعضى فیلسوفان، مثل جان هیک، در ابتداى کتاب خودش (فلسفه دین) مىگوید، ما که بر ادیان مختلف شرقى و غربى، وحیانى و غیر وحیانى، دین اطلاق مىکنیم، این اطلاق، از باب شباهت خانوادگى ویتگنشتاین است.
ویتگنشتاین، در بحثهاى خود، بحثى را در باب تعریف مطرح کرده است. او مىگوید، ما وقتى مىخواهیم اشیاء را تعریف کنیم، بر خلاف گذشتگان که فرض مىکردند مثلاً این افراد انسانى، حقیقتى و گوهرى - مثلاً ذاتیات - مشترکى دارند، ایشان معتقد است که ما نمىتوانیم چنین گوهر و ذاتیاتى را قایل باشیم.
در برابر این پرسش که «چهگونه است با این که افراد متفاوتاند، یکى قد بلند است و یکى کوتاه قد، و یکى سفید روى است و یکى سیاه روى، بر همه، انسان اطلاق مىکنیم؟»، او مىگوید، اطلاق یک لفظ و اسم واحد به افرادى که میانشان حقیقت و گوهر واحد فرض نکردهایم، از یک طرف، و در عین حال، این افراد، همگى، هم در یک ویژگى واحد با هم شریک نیستند از طرف دیگر، و بعضى، بلند قد، و بعضى، کوتاه قد، و بعضى، سفیدند، و بعضى سیاهاند، و نه در رنگشان و نه در ابعادشان و نه در ویژگىهاى بدنى یا ذهنىشان، همه، یک خصیصه ندارند، از باب شباهت خانوادگى است. شما، اگر فرزندانى را در یک خانوادهى پر جمعیّت ببینید، فرزند اوّل و فرزند دوم، در سه خصیصه ممکن است شریک باشند؛ یعنى، اگر ویژگىهاى فرزند اوّل و دوم را ببینیم، فرزند اوّل و دوم، ممکن است در دوخصیصهى Bو Cبا هم شریک باشند، و فرزند دوم و سوم، ممکن است در دو خصیصهىE و F شریک باشند و به همین ترتیب، فرزند سوم، ممکن در ویژگى Hو G با فرزند چهارم، شریک باشند. الان شما این چهار فرزند را با هم مقایسه کنید، میان اینان، یک ویژگى مشترکى که براى همه باشد و در هیچ کدام مستثنا نباشد، پیدا نخواهید کرد، امّا دو به دو که باهم بسنجیم، شباهتهایى دارند. دوتاى اوّل، در اجزاى صورت با هم شبیهاند، و دوتاى دوم، مثلاً، در تناسب اندام، و آن دوتاى سوم، مثلاً، نحوهى گفتار یا رفتارشان شبیه است، امّا فى المجموع، بخواهید شباهت واحد پیدا کنید، نخواهید یافت. ویتگنشتاین مىگوید، شما وقتى یک اسم واحدى مثل "انسان" را بر افراد مختلف انسانى اطلاق مىکنید، از این باب است که ولو میان همهى افراد، یک ویژگى واحد نمىیابید، امّا در هر مجموعهى افراد با