فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق و بررسی در ورد محمد خیابانی 15 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق و بررسی در ورد محمد خیابانی 15 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 18

 

محمد خیابانی

شیخ محمد خیابانی ( ۱۲۵۹ ش. / ۱۳۳۸ ه.ق. - ۱۲۹۹ ش. / ۱۲۹۷ ه.ق.) از روحانیون آزادی‌خواه تبریز در خامنه در نزدیکی تبریز متولد شد. خیابانی از فعالان سیاسی در دوره انقلاب مشروطه ایران بود. او در مجلس دوم به وکالت رسید و بعد از دورهٔ دوم به تبریز رفت و قیام نمود، که سرانجام این قیام به شکست و کشته‌شدن وی منتهی شد.[۱]

وی در جنگ جهانی اول در برابر فشار روس‌ها مقاومت کرد و پس از آن نیز بر علیه حکومت وقت داخلی شورید. عاقبت با ورود والی جدید مخبرالسلطنه در تبریز کشته شد.

زندگینامه

شیخ محمد، فرزند حاجی عبدالحمید نامی بود. او پس از تحصیل فقه و اصول تا نزدیک مرحله اجتهاد، هیئت و نجوم را آموخت. مدتی نیز حکمت و طبیعیات و تاریخ و ادبیات تحصیل کرد. عموی او توسط قزاقهای تزاری کشته شده بود و او خود، روحانی مسجد جامع تبریز بوده‌است.

زندگی شیخ محمد خیابانی پس از پیروزی مشروطه در سال ۱۲۸۵ ش، با تأسیس انجمن ایالتی در تبریز، وارد مرحله تازه‏ای گردید و در جریان محاصره تبریز، در دفاع از شهر نقش مهمی ایفا کرد. در زمان خیابانی اوضاع ایران، به خاطر دخالت‏های بیگانگان از جمله روسیه، انگلیس و آلمان، آشفته بود. پس از خلع محمدعلی شاه از سلطنت، خیابانی در سی سالگی به عنوان نماینده مردم تبریز راهی مجلس شورای ملی گردید.

اولین حرکت سیاسی بزرگ خیابانی، مخالفت با اولتیماتوم روسیه در مجلس دوم طی یک نطق بلند یک ساعته بود. او پس از قبول اولتیماتوم توسط دولت و تعطیلی مجلس، در سبزه میدان تهران میتینگی برگزار کرد و بلافاصله برای فرار از دستگیری توسط وثوق الدوله، به خراسان گریخت. در شش سال ایام فترت مجلس، مشغول تجارت شد و با تاجگذاری احمدشاه به تشکیل مجالس ادبی و مذاکرات فلسفی مشغول شد و طی این جلسات گروههایی را به دور خود جمع کرد. در ماجرای اشغال تبریز توسط عثمانی از مخالفان پان‌ترکیزم بود و به همین مناسبت مدتی توسط قوای عثمانی در ارومیه زندانی گردید. شیخ محمد خیابانی، با قرارداد وثوق‌الدوله با دولت انگلستان (قرارداد ۱۹۱۹) نیز به مبارزه برخاست و از آنجا که حکومت مرکزی را ضعیف و وابسته می‏دید، ایجاد یک تحول اساسی در سیستم حکومت ایران و احیای آزادی را گام نخست برای خانه تکانی ایران و بیرون راندن اشغالگران خارجی می‏دانست. ولی برداشتن گام اول را از طریق مذاکره سیاسی امکانپذیر نمی‏شمرد و تنها راه را در قیام و مقاومت در برابر استبداد و دخالت خارجی می‏دانست. از این رو، بعد از قبول قرارداد ۱۹۱۹ م از سوی دولت ایران، در تبریز دست به قیام زد.

سخنرانی‌ها

حاکمیت ملت لزوم تشکیلات در هیئت اجتماعیه پافشاری و استقامت

افکار عمومی

لزوم مرکزیت

بیاد شهدای آزادی، فکر باید هادی انقلاب و تکامل باشد

آزادی با خونسردی فرق دارد

خائن باید مجازات شود

باید بفهمیم که چه می‌خواهیم

آزادی قبل از همه چیز، اراده ملت مافوق همه چیز است

برای اجرای اصلاحات خودمان را باید قبلاَ اصلاح کنیم

آزادی و امنیت

سقوط و اعتلا

و بیش از ۱۰۰ سخنرانی دیگر و مقالات متعدد.

قیام خیابانی

روز ۱۷ فروردین ۱۲۹۹ قیام مسلحانه شیخ محمد خیابانی علیه دولت وثوق الدوله در تبریز آغاز شد . شیخ محمد خیابانی از جمله مبارزینی بود که در سالهای پایانی حکومت قاجار در نقاط مختلف کشور به مقابله با استعمار و استبداد پرداخت. خیابانی در 1256 ش. در خامنه ـ‌از توابع تبریزـ متولد شد. او پس از چند سال کار و تحصیل مقدماتی در روسیه که محل اقامت پدرش بود به تبریز بازگشت و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی علاوه بر فقه و اصول، ادبیات ـ عرب را فرا گرفت و به کسوت روحانیت درآمد. مدتی امام جماعت مسجد جامع تبریز شد و سپس به دوره دوم مجلس شورای ملی که در آبان 1288 آغاز به کار کرد، راه یافت. هنگام اولتیماتوم روسیه تزاری برای بیرون راندن مستشاران خارجی و ادامه اقامت مستشاران روسی در ایران که با موافقت احمد شاه رو به رو شد و به تعطیلی مجلس دوم انجامید، شیخ محمد خیابانی به مبارزه علیه حضور استعماری بیگانگان ادامه داد. او طی نطق‌های پرشوری در مجلس، نمایندگان را از تسلیم شدن در برابر روسها برحذر داشت. پس از تعطیلی مجلس دوم به تبریز بازگشت و مبارزات سیاسی خود را سازمان تازه‌ای بخشید.

مهمترین بخش این مبارزات، قیام وی در برابر پیمان 1919 وثوق‌‌الدوله بود.پس از پایان جنگ جهانی اول که با تخلیه مناطق شمالی ایران از نیروهای روس همراه بود، دولت انگلیس ـ رقیب دیرینه روس‌ـ به بهانه‌های مختلف، از جمله مبارزه با یکی از دولت‌های متحدین (عثمانی) یا مبارزه با نفوذ بلشویسم به ایران، به تقویت روز‌ افزون نیروهای خود در ایران پرداخت و برای تسلط بیشتر و بسط و نفوذ سیاسی و اقتصادی خود دولت وثوق‌‌الدوله را برای انعقاد قراردادهای گوناگون تحت فشار قرار داد. یکی از پیمانهای استعماری دربار لندن که موجب افزایش قابل ملاحظه سلطه سیاسی انگلیسی‌ها در ایران شد، پیمان موسوم به «قرارداد 1919» بود. به موجب این قرارداد که در مرداد 1298 با دولت وثوق‌الدوله منعقد شد، امتیاز راه‌آهن و راههای شوسه در سراسر کشور به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق و بررسی در ورد محمد خیابانی 15 ص

تحقیق در مورد محمد ابراهیم همت

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد محمد ابراهیم همت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 3

 

محمد ابراهیم همت

وصیت نامه شهید همت:

به نام خدا

نامی که هرگز از وجودم دور نیست و پیوسته با یادش آرزوی وصالش را در سر داشتم.

سلام بر حسین(ع) سالار شهیدان اسوه و اسطوره بشریت.

مادر گرامی و همسر مهربانم پدر و برادران عزیزم!

درود خدا بر شما باد که هرگز مانع حرکتم در راه خدا نشدید.چقدر شماها صبورید.خودتان می دانید که من چقدر به شهیدان عشق می ورزیدم غنچه هایی که(کبوترانی که)همیشه در حال پرواز به سوی ملکوت اعلایند.الگو و اسوه هایی که معتقد به دادن جان برای گرفتن بقا (بقا و حیات ابدی)و نزدیکی با خدای چرا که «ان الله اشتری من المومنین».

من نیز در پوست خود نمی گنجم.گمشده ای دارم و خویشتن را در قفس محبوس می بینم و می خواهم از قفس به در آیم.سیمهای خاردار مانعند.من از دنیای ظاهر فریب مادیات و همه آنچه که از خدا بازم می دارد متنفرم(هوای نفس شیطان درون و خالص نشدن)

در طول جنگ برادرانی که در عملیات شهید می شدند از قبل سیمایشان روحانی و نورانی می شد و هر بی طرفی احساس می کرد که نوبت شهادت آن برادر فرا رسیده است.

عزیزانم!این بار دوم است که وصیت نامه می نویسم ولی لیاقت ندارم و معلوم است که هنوز در بند اسارتم هنوز خالص نشده ام و آلوده ام.

فرازهایی از وصیت نامه شهید محمود ربیعی

بسم الله الرحمن الرحیم

به نام الله پاسدار حرمت خون شهیدان

سلام علیکم

به نام ایزد دانا که عالم را آفرید و بر تمام موجودات از بزرگترین تا کوچکترین آنها هستی بخشید

چند سخن با شما سروران عزیز دارم:اول پدر و مادر مهربانم:ای عزیزانی به خاطر بزرگ نمودن من زحمت های بسیاری را متحمل شدیداز شهادت من هیچ ناراحت نباشیدبلکه افتخار هم بنماییدواین را قبول کنید که من امانتی بودم از طرف خداوند متعال پیش شما.مرا حلال کنیدهرچند نتوانستم فرزند لایقی برای شما باشم وحقیرانه می خواهم که کمتر بر سر قبر من گریه کنید.

چند سخن با شما برادران وخواهران مهربانم:از برادران وخواهران مهربانم می خواهم مرا ببخشند و نماز را حتی الامکان به جماعت به پا دارندوامام را تنها نگذارند واز دو فرزند شهید نورالله کمانی طلب بخشش می نمایم زیرا که آنها حق بسیاری بر گردن من داشتند.واز برادران دلسوزم می خواهم اسلحه زمین افتاده مرا بردارند وبر قلب دشمن بتازند. چند سخن با شما دوستان رفقا واهل فامیل دارم:

از کلیه دوستان و اهل فامیل طلب بخشش مینمایم و می خواهم به این بیانات امام عنایتی داشته باشند: ((ما از خداوند می خواهیم که قلوب ما را تغییر دهد.تا بفهمیم که برای چه در این دنیا آمدیم وباید چه بکنیم وچطوراز این دنیا برویم.یک مرگ حیوانی نباشد به یک نحوی باشد که ما انبار نکنیم معاصی را در آنجا و روسیاه باشیم در نزد شهدا و خداوند تایید کند مارا و همه ما آدم شویم.اسلام آمده است تا آدم درست کندهمه انبیا برای این معنا آمده اند خدایا دلهای این هایی که مخالف جمهوری اسلامی هستند برگردان تا آدم شوند ما باید این جنگ را ادامه دهیم تا وقتی که انشا الله پیروزی حاصل شود.))

و این پیروزی به گفته حضرت امام نزدیک است انشا الله و در آخر درخواست می کنم که جنازه ی ای حقیر را در شهرستان خمین روستای خان آباد(احمد آباد)دفن کنند.در کنار دیگر شهدای آن روستا.

خداحافظ شما دوستان وآشنایان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد محمد ابراهیم همت

تحقیق در مورد محمد تقی خان پسیان

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد محمد تقی خان پسیان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 7

 

دانشگاه پیام نور

عنوان:

محمد تقی خان پسیان

استاد:

جناب آقای نادریان فرد

گردآورنده:

بهاره هراتی سالخورده

کلنل محمدتقی خان پسیان فرزند یاور محمدخان پسیان (عنایت‌السلطان) در سال 1309 قمری برابر با سال 1271 خورشیدی در تبریز متولد شد. دوران تحصیلات ابتدائی خود را در تبریز تا سال 1323 قمری به پایان رسانید و سپس در سال 1324 قمری برای تکمیل تحصیلات خود به تهران رفت و وارد مؤسسه نظام شد. در سال 1329 قمری در سن 20 سالگی با درجه نایب دومی (ستوان دوم) وارد خدمت شد و به تدریج با درجه سلطانی (سروان) پیش رفت. در سال 1331 قمری وارد مدرسه صاحب‌منصبان ژاندارمری شد و تا 11 ربیع‌الثانی 1332 قمری در مدرسه مزبور مشغول تحصیل بود. پس از آن در حالی که هنوز یک ماه از پایان دوره تحصیلی وی باقی مانده بود، به ریاست یک اسکادران صاحب‌منصب جزء به مأموریت بروجرد رفت و طی جنگی که بین قوای او با الوار پیش آمد، در تاریخ 23 ربیع‌الثانی 1332 قمری روی تپه‌ای مجروح شد و به علت شرکت در این جنگ به درجه یاوری (سرگرد) رسید. در 20 رجب 1332 قمری به ریاست ” باطالیان“ (گردان) همدان منصوب شد و تا 14 محرم 1334 قمری در این سمت باقی ماند. هنگام جنگ جهانی اول و تجاوز قوای بیگانه به ایران، در اثر ” جنگ مصّلا“ شهرت شجاعتش در همه جا پیچید. در ششم شعبان 1335 قمری راهی کشور آلمان شد و در آنجا در قسمت هوانوردی به کارآموزی پرداخت. در سوم جمادی‌الاول 1338 قمری وارد تهران شد و پس از مدتی در ششم ذی‌الحجه 1338 قمری با سمت ریاست ژاندارمری خراسان، راهی آن دیار شد. پس از کودتای سوم اسفند سال 1299 خورشیدی و روی کار آمدن دولت سیدضیاءالدین طباطبایی، کلنل پسیان طبق دستور رئیس دولت، در سیزدهم فروردین ماه 1300 خورشیدی اقدام به دستگیری احمد قوام (قوام‌السلطنه) والی خراسان کرد و پس از مصادره اموال وی، او را تحت الحفظ به تهران فرستاد و خود کفالت استانداری خراسان را به عهده گرفت.

محمدتقی در منزل و مدرسة لقمانیة تبریز به تحصیل علوم و زبانهای خارجی پرداخت و در پانزده سالگی به مدرسة نظام تهران راه یافت . پنج سال در این مدرسه آموزش دید و در سال آخر تحصیل از سوی وزارت جنگ با درجة نایب دومی (ستوان دومی ) الزاما به خدمت ژاندارمری درآمد. پس از دو سال خدمت به درجة سلطانی (سروانی ) ارتقا یافت . در 1330/ 1291ش با سمت معلم و مترجم در مدرسة ژاندارمری یوسف آباد به کار خود ادامه داد. سپس به عنوان فرمانده گروهان به مأموریت همدان اعزام شد. بعد از برقراری امنیت راه همدان به تهران بازگشت و با اختتام دورة صاحب منصبی به درجة یاوری (سرگردی ) ارتقا یافت و به پاس موفقیت در مأموریت همدان از وزارت جنگ مدال طلای نظامی گرفت . مقارن با انتصاب او به فرماندهی باتالیان (گردان ) همدان جنگ جهانی اول آغاز شد. با تشکیل دولت مهاجرین در صف مقدم وطنخواهان و مدافعان حکومت مهاجرین قرار گرفت و درچهاردهم محرم 1334 حملة معروف «مصلی » را بر قوای قزاق ایرانی وابسته به روس فرماندهی کرد و ضمن شکست دادن و خلع سلاح آنها همدان را از منطقة نفوذ نیروهای روسیه خارج ساخت (پسیان ص 27ـ 28 افسر ص 130ـ 131).

پسیان و یاورعزیزالله خان ضرغامی دفاع از همدان را در مقابل هجوم قوای روسی سازماندهی کردند اما به سبب برتری کمی و کیفی ارتش روسیه ناگزیر از عقب نشینی به کرمانشاه شدند. در آنجا نیز نیروهای ژاندارمری تحت فرماندهی پسیان مسئول دفاع از منطقه شدند اما ادامة مقاومت در برابر نیروهای خارجی به سبب عدم اتحاد و فقدان اسلحه غیرممکن شد و نیروهای وطنخواه به سرزمین عثمانی پناه بردند. پس از این ناکامی پسیان از فرماندهی قوا کناره گیری کرد و برای درمان به آلمان رفت . در آلمان تحصیلات نظامی را ادامه داد نخست در نیروی هوایی آلمان و سپس در پیاده نظام به تحصیل و تمرین همت گمارد. همچنین به فعالیتهای متنوع روشنفکری فرهنگی و سیاسی روی آورد. در انجمن ادبی ـ سیاسی تقی زاده * در برلین شرکت جست و مقالاتی در مجلة کاوه * به چاپ رساند. همچنین دو کتاب سرگذشت یک جوان وطن دوست که سرگذشت زندگی خودش بود و جنگ مقدس از بغداد تا ایران دربارة تجربیاتش در غرب ایران طی جنگ جهانی اول را به نگارش درآورد (پسیان ص 31ـ34 افسر ص 133ـ 135 176ـ179 کرونین ص 697ـ699).

به دنبال تغییر اوضاع و پایان گرفتن جنگ جهانی اول در 1338/1297ش به ایران بازگشت . در همان سال و به دنبال سقوط دولت وثوق الدوله * دوباره به خدمت ژاندارمری اعاده شد و به درجة کلنلی (سرهنگی ) ارتقا یافت و در دولت مشیرالدوله ( رجوع کنید به پیرنیا * حسن ) به فرماندهی ژاندارمری خراسان منصوب گردید. مأموریت او با والی گری قوام السلطنه ( رجوع کنید به قوام * احمد) در خراسان مصادف بود. کلنل با هدف ساماندهی ژاندارمری خراسان مأموریت خود را آغاز کرد اما پس از چهار ماه فعالیت برای اصلاح امورمالی و اداری ژاندارمری به سبب کمبود منابع مالی و کارشکنی قوام با ناکامی روبرو شد. این در حالی بود که میان قوام و موسیو دوبوا پیشکار مالیه و گمرک خراسان بر سر مسائل مالیات و عوارض اختلافاتی درگرفته بود. در این شرایط نابسامان کودتای سیدضیاء ـ رضاخان در سوم حوت 1299 ش به وقوع پیوست (پسیان ص 36 کرونین ص 699 704ـ 705 مهرداد بهار ص 23). قوام السلطنه در اوایل کودتا تلگرافی به سیدضیاء مخابره کرد دایر بر این که از مفاد بیانیة رئیس الوزرا معلوم نمی شود که دولت ایران دارای چه اصول و رژیمی است . وی همچنین به بهانة مقابله با هجوم احتمالی بولشویکها * به تشکیل نیرویی ملی در کنار نیروی ژاندارمری اقدام کرد (محمدتقی بهار ج 1 ص 97) و در مراسم رژة عید نوروز 1300 ش برخلاف رسم معهود تمثال شاه را در جایگاه مناسب قرار نداد (آذری ص 185187 نیز رجوع کنید به مهرداد بهار ص 25). این مسائل از دید سیدضیاء دور نماند و پس از حصول اطمینان از عدم وابستگی کلنل به والی فرمان دستگیری قوام ا برای کلنل ارسال کرد. کلنل روز سیزدهم فروردین 1300 والی را بازداشت کرد و تحت الحفظ به تهران اعزام داشت .

روز بعد سیدضیاء کلنل را به سمت والی نظامی خراسان منصوب کرد. پانزدهم فروردین در مشهد حکومت نظامی اعلان شد و به دنبال آن در مدتی اندک یاغیان و اشرار عشایر خراسان سرکوب شدند و امنیت برقرار گردید (مهرداد بهار ص 25ـ26بیات ص 51 ـ53 میرزاصالح ص 41ـ43 55). محمدتقی خان بدهی مالیاتی قوام السلطنه را با ضبط اقلام هنگفتی از اموال و املاک او برای مالیة خراسان وصول کرد بهای نان و گوشت را کاهش داد و مواجب عقب افتادة افراد نظامی را پرداخت کرد همچنین رسیدگی به سوءاستفاده های متولیان آستان قدس و قوام


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد محمد تقی خان پسیان

تحقیق در مورد استاد محمد حسین شهریار در سال

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد استاد محمد حسین شهریار در سال دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

استاد محمد حسین شهریار در سال ۱۲۸۵ ه.ش در تبریز به دنیا آمد .علوم مقدماتی

را در آن شهر فرا گرفت و تا سوم دبیرستان به تحصیل پرداخت و ادبیات عرب را در مدرسه طالبیه تبریز آموخت و زبان فرانسه را از اساتید همان شهر فرا گرفت . او سپس به تهران آمد و در دارالفنون به تکمیل دوره متوسطه همت گماشت .سپس به تحصیل در رشته طب پرداخت اما پس از دو یا پنج سال رشته طب را رها کرد و نتوانست آن را به پایان برساند . سپس به استخدام دولت درآمد و در سال ۱۳۱۰ ه.ش در اداره ثبت اسناد تهران به کار پرداخت و پس از مدتی به نیشابور ماموریت یافت و سپس به مشهد منتقل شد و مدت دو سال در این دو شهر به خدمت مشغول بود . آنگاه به تهران بازگشت و به خدمت شهرداری درآمد و یک سال هم به عنوان بازرس بهداری مشغول به کارشد و از آن پس به بانک کشاورزی منتقل شد و در آنجا خدمت کرد و مدتی از تهران به زادگاه خود مراجعت کرد و تا پایان عمر در آنجا زندگی کرد و مدتی نیز در دانشکده ادبیات تبریز به تدریس مشغول شد و در همان زمان منظومه معروف و ترکی خود را با نام حیدربابا منتشر کرد که مورد استقبال کم نظیر قرار گرفت . سرانجام در سال ۱۳۶۷ به علت بیماری در تهران بدرود حیات گفت و جنازه اش را به تبریز منتقل ساختند و در مقبرهٔ الشعرا آن شهر به خاک سپردند .

ویژگی سخن

استاد شهریار یکی از شعرای بزرگ و توانای معاصر به شمار می رود که اشعارش از لطف و شور وهیجان خاصی برخوردار است و به قول یکی از بزرگان شهریار نه تنها افتخار ایران بلکه افتخار شرق است . استاد شهریار از شعرایی است که پیرو سبک قدیم بود و در انواع مختلف شعری اشعار بسیار زیبایی سروده است و با آنکه ایشان در دوران اوج نوگرایی شعر فارسی قرار داشت اما هیچ وقت از خط سبک قدیم خارج نشد .

معرفی آثار

نخستین اثر استاد شهریار مثنویی بود به نام روح پروانه که مورد توجه شعرا و ادیبان و محافل ادبی قرار گرفت و هم چنین دارای دیوان اشعاری است که شامل ۱۵ هزار بیت از قصیده ،مثنوی ، قطعه است که در سه جلد تاکنون به چاپ رسیده است و منظومه ترکی معروف حیدربابا،

گزیده ای از اشعار

حالاچرا؟

آمدی جانم به قربانت ولی حالا چرا

بی وفا حالا که من افتاده ام ازپا چرا

نوش دارویی و بعد از مرگ سهراب آمدی

سنگدل این زودتر می خواستی حالا چرا

عمر ما را مهلت امروز و فردای تو نیست

من که یک امروز مهمان توام فردا چرا

نازنینا ما به ناز تو جوانی داده ایم

دیگر اکنون با جوانان نازکن با ما چرا

وه که با این عمرهای کوته بی اعتبار

این همه غافل شدن از چون من شیدا چرا

آسمان چو مجمع مشتاقان پریشان می کنی

در شگفتم می نمی پاشد زهم دنیا چرا

شهریارا بی حبیب خود نمی کردی سفر

راه مرگ است این یکی بی مونس و تنها چرا

نی محزون

امشب ای ماه به درد دل من تسکینی

آخر ای ماه تو همدرد من مسکینی

کاهش جان تو من دارم و من می دانم

که تو از دوری خورشید چه ها می بینی

تو هم ای بادیه پیمای محبت چون من

سر راحت ننهادی به سر بالینی

همه در چشمه مهتاب غم از دل شوئید

امشب ای مه تو هم ازطالع من غمگینی

من مگر طالع خود در تو توانم دیدن

که توام آینه بخت غبار آگینی

هرشب از حسرت ماهی من و یک دامن اشک

تو هم ای دامن مهتاب پر از پروینی

باغبان خار ندامت به جگر میشکند

برو ای گل که سزاوار همان گلچینی

تو چنین خانه کن و دل شکن ای باد خزان

گر خود انصاف دهی مستحق نفرینی

نی محزون مگر از تربت فرهاد دمید

که کند شکوه زهجران لب شیرینی

کی بر این کلبه طوفان زده سر خواهی داد

ای پرستو که پیام آور فروردینی

شهریارا اگر آیین محبت باشد

چه حیاتی و چه دنیایی بهشت آیینی

فصل گل

نو بهار آمد و چون عهد بتان تو به شکست

فصل گل دامن ساقی نتوان داد زدست

کاسه وکوزه تقوی که نمودند درست


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد استاد محمد حسین شهریار در سال

تحقیق وبررسی در مورد محمد فرخی یزدی

اختصاصی از فایلکو تحقیق وبررسی در مورد محمد فرخی یزدی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

به نام خدا

محمد فرخی یزدی (۱۲۶۸ - ۱۳۱۹ خورشیدی) فرزند محمد ابراهیم سمسار یزدی شاعر بنام معاصر ایران در سال ۱۲۶۸ خورشیدی در یزد زاده شد.علوم مقدماتی را در یزد فرا گرفت و از شانزده سالگی به کار مشغول گردبد. فرخی در همان اوایل جوانی به سرودن اشعار اجتماعی با مضامین بکر و بی سابقه پرداخت. وی از اول تا آخر با زور و زور گویی مخالفت می‌‌ورزید. از خواندن شعری که در نوروز سال ۱۲۸۹ در بین اجتماع مردم خوانده بود،حاکم شهر یزد آن را در مزمت خود احساس کرده دستور داد تا دهان فرخی را با سوزن و نخ دوخته رهسپار زندانش ساختند. سرانجام بر اثر فشار مردم بر دولت بعد از دوماه تحمل زجر و شکنجه از زندان آزاد گردید و به تهران عزیمت نمود. به مجرد رسیدن به تهران مقالات و اشعار مهیجی را در باره آزادی و بر ضد استبداد و زور و زورگویی در جراید به نشر سپرد و توجه طبقات رنج کشیده ایران را بخود جلب نمود. در جریان جنگ جهانی اول(۱۹۱۴ - ۱۹۱۸ میلادی/ ۱۲۹۷ - ۱۲۹۳ خورشیدی) رهسپار بغداد و کربلا شد، در آنجا تحت پیگرد انگلیسها واقع شد، از آنجا از طریق موصل میخواست مخفیانه داخل ایران شود که در کمین روسها (تزاریها) افتاد و زندانی گشت.

فرخی در سال ۱۳۰۰ روزنامه «توفان‌» را منتشر ساخت. در جشن دهمین سالگرد انقلاب کبیر سوسیالیستیاکتبر کبیر به اتحاد شوروی سفر نمود و بعد از مدت یازده روز اقامت به ایران بازگشت، سفرنامة خویش را درروزنامه توفان به نشر سپرد، به از چند شماره روزنامه توقیف و سفرنامه نا تمام ماند. در سال ۱۳۰۷ خ. بهنمایندگی از مردم به مجلس شورای راه یافت. درمجلس نیز با مخالفتهای شدید بدخواهان واقع شد. فرخی یزدیسرانجام از طریق شوروی به برلن رفت و در مجلة «پیکار» چاپ برلن به نشر مقالات تند پرداخت، آخر به تقاضایدولت ایران از آلمان اخراج گردیده به ۱۳۱۲ ایران بازگشت، یکسال بعد از باز گشت زندانی و آخر به سال ۱۳۱۹ بهدستور رضاخان بعد از شکنجه‌های فراوان با آمپول هوا زندگی را پدرودگفت و از مدفن وی نیز اطلاع دقیقی در

دست نیست.

 

شاعر ِ لب دوخته

شهناز خسروی ShKh39@yahoo.com

تاریخ ِ نشر ِ حقیقت در سرتاسر ِ گیتی سرشار از بریدن ِ سر و زبان ، دوختن ِ دهان، تیغ وخنجراست.

گالیله حرف ِ خود را پس گرفت، جیور دانو برونو

درآتش بسوخت ، اسپینوزا تکفیر و تسفیق شد، روسو

در آواره گی بمرد و صدها و بل که هزاران مورد

دیگر.ازمیرزا جهانگیر خان ِ صوراسرافیل تا زهرا

کاظمی، همه و همه جان باختگان ِ راه ِ قلم را در

سرزمین ِ خودمان نیز می توان شاهد ِ مثال آورد.

27 مهر ِ امسال ، شصت و چهارمین سالگرد ِ خاموشی ِ شاعر و روزنامه نگار ِ

آزاده ، فرخی ِ یزدی بود. به همین بهانه ستونِ کشته گان  راه ِ قلم را به این

شاعر ِ میهن پرست اختصاص داده ایم. آن چه در پی می آید شرح ِ مختصری از

زندگی ِ شاعر است از زبان ِ خود ِ او:

"هنگامی که من به دنیا آمدم ، ناصر الدین شاه بر ایران حکومت می کرد. البته

در این کار دست تنها نبود .هشتاد و پنج  زن ومعشوقه با صدها مادر زن و

پیرزن به اضافه ی مقدار ِ زیادی پسر و دختر و نوه و نتیجه او را دوره کرده

بودند. اینان ، ایران را مثل ِ گوشت ِ قربانی بین خود تقسیم کرده بودند .  هر

گوشه ای از مملکت در دستِ  یکی از شاه زاده گان و نوه ها بود که خون ِ مردم

را توی ِ شیشه می کرد. به هر حال از شرح ِ حال ِ خود بگویم ، مخلص پس از

چند سال خاک بازی در کوچه ها مثل ِ همه ی بچه ها به مدرسه رفتم (ببخشید

اشتباه کردم همه ی بچه ها که نمی توانتسند به مدرسه بروند ، از همان کودکی به

کاری مشغول   می شدند تا تکه نانی به دست آورند. بله فقط تکه نانی و دیگر

هیچ . بچه ها که کاری پیدا نمی کردند ، پولی هم نداشتند تا به مدرسه بروند .)

مدرسه ای که من می رفتم ، مال ِ انگلیسی ها بود  . بیچاره انگلیسی ها خیلی

زحمت می کشیدند . آنها هم درس می دادند و هم برای دولت خبرکشی می کردند

؛ اما انگلیسسی ها در عوض ِ این زحمت ، هر کاری می خواستند ، می کردند ؛

هم پول ِ مردم را بالا می کشیدند ، هم به مردم گرسنگی می دادند. مثل ِ سگ ِ

هار به جان ِ مردم افتاده بودند ، به مردم بد و بی راه می گفتند باز هم طلب کار

بودند ، فکر می کردند از کره ی مریخ آمده اند یا از دماغ ِ فیل افتاده اند.

از 15 سالگی که مرا ترک ِ تحصیل دادند ، به ناچار از مدرسه بیرون آمدم.

درس ِ زنده گی را از کلاس ِ اول شروع کردم و با زنده گی ِ واقعی آشنا شدم. از

ابتدا به کارگری مشغول شدم، مدتی پارچه می بافتم و چند سالی هم کارگر ِ

نانوایی بودم. در مدرسه ی اجتماع ، چه چیزها که ندیدم ، حتی آردی که به ما

می دادند تا نان کنیم و به نام ِ نان ِ گندم به خورد ِ خلق الله بدهیم ، پر بود از کاه

و یونجه و خاک اره . ساعتی از روزها را که کار نداشتیم با مردم بودم، در

کارهای اجتماعی شرکت می کردم و کتاب و روزنامه می خواندم . گاهی هم

شعری می ساختم و برای مردم می خواندم . با این که جوان بودم و کمتر از 20

سال داشتم ، از کار ِ شاعران ِ درباری و مداحی  اصلا  خوشم نمی آمد و از آنها

بی زار بودم . با این حال از شما چه پنهان من هم شعری در وصف ِ حاکم ِ شهر

ساختم، شعر را برای حاکم نخواندم بل که برای مردم خواندم زیرا برای مردم

ساخته بودم ؛ اما سرانجام به گوش ِ حاکم رسید . حاکم ِ شهر دستور داد لب های

مرا با نخ و سوزن به هم دوختند و به زندان انداختند."

فرخی یزدی پس از رهایی از زندان به تهران آمد و در نشریات  آن دوره به

سرودن ِ اشعار و نوشتن ِ مقالات ِ افشاگرانه پرداخت .

در سال ِ 1298 شمسی که وثوق الدوله قرارداد ِ ننگین ِ تقسیم  ِایران را امضا

کرد،  در روزنامه ها جسورانه به وثوق الدوله تاخته و شعرهای زیادی را علیه

او منتشر ساخت که به سبب ِ آن ، چند ماهی در زندان ِ شهربانی ِ تهران محبوس

گشت.

داد که دستور دیو خوی ز بیداد           کشور ِ جم را به باد ِ بی هنری داد

داد قراری که بی قراری ملت             زآن به فلک می رسد ز ولوله و داد

پس از کودتای رضا خان در سال ِ 1299 نیز دو سه ماهی در باغ ِ سردار اعتماد

زندانی شد. در سال 1300 شمسی روزنامه ی طوفان را منتشر کرد و در آن به

طرفداری از توده ی رنج بر و دهقان پرداخت .

این شاعر ِ آزادی خواه در سال 1307 از طرف ِ مردم ِ یزد به عنوان ِ نماینده ی

مجلس ِ شورای ِ ملی برگزیده شد. خود ِ شاعر در این باره می گوید:

"مخلص هم رفتم توی مجلس ِ شورای ملی اما در مجلس هم زیاد خوش نگذشت.

با این که صندلی های برقی داشت و همه ی وکلا خوابشان می برد ، ما دو سه

نفر خوابمان که نمی برد ، هیچ ، پر رویی می کردیم ، فریاد ِ اعتراضمان بلند

بود؛ حتا به دکتر رفتیم و گفتیم چرا در مجلس خوابمان نمی برد، در صورتی که

جای مان گرم و نرم است و بقیه ی وکلا با خیال ِ راحت می خوابند ؟ دکتر پس

از معاینه گفت:" علت ِ بی خوابی ِ شما این است که  بقیه ی وکلا نماینده ی دولت

هستند ولی شما دو سه نفر نماینده ی ملت."


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق وبررسی در مورد محمد فرخی یزدی