راهنمای متون حقوق 1
بخش جزایی
رشته حقوق پیام نور
ترجمه تحت اللفظی و روان بعلاوه ترجمه متن
بر اساس کتاب A Level And As Level Law
راهنمای متون حقوقی 2 (حقوق) پیام نور A Level And As Level Law
راهنمای متون حقوق 1
بخش جزایی
رشته حقوق پیام نور
ترجمه تحت اللفظی و روان بعلاوه ترجمه متن
بر اساس کتاب A Level And As Level Law
حدود نیم قرن از زمان ظهور نخستین سیستمهای نرمافزاری ترجمه ماشینیسپری شده و در خلال این مدت، جهان شاهد پیشرفتهایی چشمگیر در قلمرو ترجمه ماشینی و دستاوردهای متنوع جانبی آن بوده است. اهمیت این پدیده جدید و مقتضای عصر اطلاعاتایجاب کرده است که میزان سرمایه گذاری کشورها در این عرصه، در طی سالهای گذشتهچشمگیر و معادل ارقامی نجومی باشد. به عنوان نمونه در کشور کوچک هلند در سال 1983،هفده میلیون گیلدر معادل هشت ونیم میلیون دلار به یک طرح تحقیقاتی ترجمه ماشینی اختصاص دادهشده(1) و هدف پروژه مذکور تنها ترجمه شیوه نگهداری و کاربرد سلاح نظامی از زبان انگلیسی بهزبان فرانسه بوده است. علت این اقبال و عنایت، لحاظ این واقعیت است که دستیابی به سیستمترجمه ماشینی بالذاته میتواند زمینهساز رشد علمی و توسعه ملی باشد و در دیگر عرصههایمورد نیاز جوامع امروزی نیز تحولاتی شگرف پدید آورد. ظهور اینترنت و ضرورت حضور ووجود سیستم ترجمه ماشینی در کنار آن، باعث شده است که تلاشهای چند جانبه تحقیقاتی دراین زمینه گستردهتر و حجم سرمایهگذاریها در این عرصه مضاعف گردد.(2)
اگر تا قبل از رونق بازار این پدیده نو، مساعی منحصرا در زمینه ابداع ترجمه ماشینیدوسویه (انگلیسی به فرانسه، ژاپنی به انگلیسی، روسی به آلمانی و...) صورت میگرفت، در حالحاضر گرایشها معطوف به سیستمهای چندسویه (انگلیسی به فرانسه، آلمانی، اسپانیولی،ایتالیائی، ژاپنی، چینی و...) شده است.(3)
معالوصف علیرغم این حقایق ملموس، در کشور ما نه تنها این موضوع مورد تغافل قرارگرفته است، بلکه ابعاد واقعی قضیه و گستره کاربردی آن نیز نامکشوف مانده است. تصویر وتصوری که از ترجمه ماشینی در اذهان وجود دارد، منطبق با واقعیتها نیست و متأسفانهتلاشی در جهت شناخت مسأله، اهمیت و نقش آن در توسعه ملی و نیز پویائی و تولید علمی درسطح کشور صورت نگرفته است.
در این گزارش سعی میشود با استعانت از تجربیات و براساس یافتههای ملموس حاصلاز بیست سال مطالعه و تحقیق و کار مداوم در زمینه زبانشناسی رایانهایcomputational linguistics، بررسی هر چند موجز و مختصر - اما دقیق و واقعگرایانه- ازکم و کیف ترجمه ماشینی ارائه گردد.
طرح مسأله
قبل از تعریف و تبیین ترجمه ماشینی، ضروری به نظر میرسد که از دیدگاه زبانشناسی،ماهیت ترجمه را در مفهوم عام آن یعنی ترجمهای که توسط شخصی متخصص و زباندان انجاممیگیرد و اصطلاحاً به ترجمه انسانی human translation تعبیر شده است، بازشناسی کنیم.با آنکه سابقه ترجمه به قبل از قرن اول میلادی برمیگردد، هنوز هم تعریفی جامع و مانع ازترجمه به گونهای که مورد قبول همگان باشد در اختیار نیست.(4)علت امر ناشی از نوع نگرشاهل فن- که معمولا پیرو مکانیب مختلفاند- و شیوههای کاربردی و روال متداول در امر ترجمهمیباشد. بدیهی است اگر ترجمه را از دیدگاه طرفداران >ترجمه تحتاللفظی<literal translation بنگریم تعریف، مغایر با تعاریفی خواهد بود که هواداران >ترجمه معنائی<semantic translation یا >ترجمه آزاد< Free translation از موضوع ارائه کردهاند. مع هذانباید از نظر دور داشت که در تعاریف گونهگون ارائه شده از سوی زبانشناسان وتئوریسینهای ترجمه با گرایش فکری متفاوت، نقطهنظرهای مشترک قابل تأمل نیز هست کهجمعبندی آنها میتواند رهگشای ما در این زمینه باشد. براساس این نقطهنظرهای مشترکمیتوان چنین نتیجهگیری کرد که هر کلام و گفته در هر زبان صورتی (Forme) دارد و محتوایی(contenu) و ترجمه عبارتست از تبدیل یا برگرداندن نزدیکترین پیام مستتر در صورتواژههای زبان مبدأ >source language = SL< یعنی زبانی که از آن ترجمه انجام میگیرد به>صورت < زبان مقصد target language = TL< یعنی زبانی که ترجمه متن به آن برگرداندهمیشود. و اما ترجمه ماشینی Machine Translation که در پارهای موارد تحت عنوانترجمه خودکار )اتوماتیک، ماشینی) automatic Translation نیز معرفی شده است(6)، به سیستم نرمافزاری رایانهای اطلاق میشود که از طریق آن میتوان متون ورودی زبان مبدأ SL > > را طی فرایندهایی خاص و پیچیده - در سطوح مختلف زبانشناختی - تجزیه و تحلیل ودر نهایت به زبان)یا زبانهای مقصد (ترجمه و به صورت خروجی در اختیار کاربر قرار داد. درواقع در طراحی نرمافزار ترجمه ماشینی تمهیداتی اندیشیده و در ساختار آن مؤلفهها و اجزاییدرنظر گرفته میشود که علیالقاعده باید سیستم را قادر سازد تا تقریبا همانند فردی مترجم تجزیه و تحلیلهای زبانشناختی متن ورودی را انجام داده تا با بهرهگیری از دادهها و براساسیافتهها، معادل جملات زبان مبدأ را در زبان مقصد تولید کند. انجام این عمل مستلزم آن است کهسیستم علاوه بر برنامهای رایانهای متشکل از مجموعه الگوریتمهای خاص و پیچیده، مجموعهفرهنگها و بانکهای اطلاعاتی محتوی واژگان و قواعد ساختاری و معناشناختی زبانهای مبدأ ومقصد نیز در اختیار داشته باشد.
شامل 21 صفحه فایل word قابل ویرایش
معنای لغوی هرمنوتیک به این صورت تعبیر شده است.
فن، یاهنر تفسیر و تاول متن ، گفتاری یا نوشتاری، ازنظر مولف (بابک احمدی) این تعریف، تعریف جامعی نیست دلائل مولف بر کامل نبودن تعریف:
1- نخستین دلیل بر جامع نبودن تعریف داده شده این است که ما نه فقط متون نوشتاری و گفتاری بلکه رفتارها (نگاهها) لحنهای متفاوت، اشارات، رویدادها را نیز تاویل میکنیم ودر صدد بر میآییم تامعنایی خاص را برای اینموارد قائل شویم.
2- در این تعریف کارکردهنر چندان واضح بیان نشده است این گونه تعاریف قاعدههایی نظمی را مطرح میکنند که اگر بگویم دست نیافتنی است بیراهه نرفتهایم.
3- در این تعریف، ما نمیتوانیم بین دو جنبهی مهم تاویل که شامل (توضیح معنا و انطباق معنا با شرایط مختلف) است تفاوتی قائل شویم.
پس از شناخت ضمنی (ضمنی) که نسبت به معنای لغوی هرمنوتیک و ایرادات وارده بر این معنا پیدا کردیم بجاست که کمی نسبت به پیدایش لفظ هرمنوتیک و خواستگاه، ان صحبت کنیم.
شاید بتوان گفت که هرمنوتیک از واژه هرمس اقتباس شده است هرمس در فرهنگ یونان باستان از خدایانی است که وظیفه رساندن پیام خدایان را به یکدیگر به عهده داشت علاوه بر این به آدمیان نیز برای درک بهتر پیام خدایان و درک بهتر سخن آدمیان نسبت به هم کمک میکرد.
پس تا حدودی برای ما مشخص میشود که هرمنوتیک جدای از تاویل نیست....
عنوان
تعریف هرمنوتیک 1
2- تاریخچه هرمنوتیک 4
هرمنوتیک و شناخت. 6
هرمنوتیک مدرن: 8
هرمنوتیک هایدگر: 9
هرمنوتیک کادامر: 10
وحی گفتاری وهرمنوتیک متون دینی: 11
وحی گفتاری مجموعه افعال گفتاری خداوند 12
«فهم و تصمیم پذیری» 15
دیدگاه پساکانتی چیست؟ 16
دور فهم و ایمان در هرمنوتیک افعال گفتاری: 17
رابطه قصدگرایی و هرمنوتیک افعال گفتاری: 18
همخوانی هرمنوتیک افعال گفتاری با قصد گرایی معتدل: 19
فهم و چگونگی ارتباط آن با تفسیر: 20
پیش فهم و نقش آن در دریافت فهم معنی: 22
علایق و انتظارات 22
نقش تاریخ در فهم بهتر معنا: 23
تنقیح کامل پیش فهم ما عایق و انتظارات شرط اساس فهمیدن متن: 25
تفسیر قرآن و تقسیم بندیهای آن: 27
مراحل تفسیر: 29
پیش فهمهای اهل حدیث را شاعره: 31
بازسازی تفکر دینی: 35
گذر زمان و تحول مفاهیم مذهبی: 38
متون دینی وجهان بینی نقد تاریخی : 41
تعاریف اندیشه دینی و نقد 43
معنای اندیشهی دینی چیست؟ 44
اندیشهی دینی چگونه نقد میشود؟ 44
هدف ازنقد اندیشه ادینی: 45
رابطه ی وحی و عقل 46
مرحله ی دوم فهم عقل از خود: 47
مرحله سوم فهم عقل از خود 48
براداشت نهایی از مطالب بیان 48
منابع 51
این مقاله به صورت ورد (docx ) می باشد و تعداد صفحات آن 54 صفحه آماده پرینت می باشد
چیزی که این مقالات را متمایز کرده است آماده پرینت بودن مقالات می باشد تا خریدار از خرید خود راضی باشد
مقالات را با ورژن office2010 به بالا باز کنید
خلاصه ی کتاب ترجمه متون مطبوعاتی 1 براساس کتاب غلامرضا تجویدی از انتشارات پیام نور در قالب فایل PDF به همراه نمونه سوالات پایان ترم دانشگاه پیام نور ، مناسب برای دانشجویان رشته مترجمی زبان انگلیسی دانشگاه پیام نور با کد رشته 1212076
محتویات محصول
واژگان کاربردی و ضروری کتاب
بانک نمونه سوالات دانشگاه پیام نور
نیمسال اول 95-94 با پاسخ نامه کلیدی
تابستان 1394 با پاسخ نامه کلیدی
نیمسال دوم 94-93 با پاسخ نامه کلیدی
نیمسال اول 94-93 با پاسخ نامه کلیدی
تابستان 1392 با پاسخ نامه کلیدی
نیمسال دوم 93-92 با پاسخ نامه کلیدی
نیمسال اول 93-92 با پاسخ نامه کلیدی
نیمسال دوم 92-91 با پاسخ نامه کلیدی
نیمسال اول 92-91 با پاسخ نامه کلیدی
بررسی متون تاریخی، جغرافیایی و سفرنامه ها در باب بنای تاریخی معبد آناهیتا- کنگاورمقصود از تهیه این مقاله به دست دادن گزارشی از نظرات گوناگون و متفاوت باستانشناسان در زمینه بنای تاریخی کنگاور است که برخی نظرات در پارهای از موارد به سبب بعد نگرش و نوع تحلیل نسبت به سایر نظرات حیرتآور است. حیرت آور از حیث اینکه هنوز بخش عمدهای از اطلاعات و مدارک و اسناد در زمینه این اثر تاریخی در پردهای از ابهام قرار دارد و باستانشناسان و صاحب نظران هر کدام به استناد دلایلی محدود به تجزیه و تحلیل این اثر تاریخی پرداختهاند، که بدون گمان راه و رسم تحقیقات علمی همه جانبه اینگونه نبوده است هر چند راه اظهار نظرات علمی همواره باید مفتوح باشد ولی فتح باب این اظهار نظرها محدود به میزان اطلاعات و پژوهشهای انجام گرفته است که باید در همان محدوده گزارش شوند و از اظهارنظرهای قطعی و عجولانه پرهیز داشت. در این گزارشها به وضوح با این مشکلات مواجه هستیم و نویسندگان و کارشناسان با اطلاعات نظرات صریح خود را تحریر نمودهاند و به همان دلایل و شواهد خود نیز اکتفا کردهاند کهاینک در صدد نقد آنها نیستیم همین بس که خواننده وقتی با نظرات گوناگون این باستان شناسان مواجه میشود، در مییابد که هنوز در زمینه اثر تاریخی کنگاور اظهارنظر قطعی منوط به پژوهشهای آتی است و نیاز به بررسی همه جانبه کلیه اسناد و مدارک داشته که در طی سالها تحقیق و پژوهش و کاوش و مرمت اثر به دست خواهد آمد. اینک دیدگاههای باستانشناسان خارجی و ایرانی را در خصوص این بنای تاریخی گزارش نموده، باشد در ضمن این گزارشها به نتایج روشنی دست پیدا کنیم :
]1[ پروفسور ارنست هرتسفلد (سال 1934 میلادی- 1313 شمسی)
هرتسفلد در «تاریخ باستانی ایران بر بنیاد باستانشناسی» اینگونـه در باب بنـای تاریخی کنگاور اظهارنظر میکند :
«- مقاله دوم : (عصر یونانی) ... در آثار ادبی نیز مآخذی درباره ابنیه «استخر» و «خورهه» در دست نیست، ولی در باب «کنگاور» در کتاب «جغرافیای ایران» تألیف «ایزیدروس چرکسی» (Isidoros of charax) در سال اول قبل از میلاد، نام برده شده است.
این کتاب را مؤلف به فرمان «اوگستوس (Augustus) قیصر روم برای «کایوس قیصر» (Caius Caesar) تألیف کرده است که قیصر در آن موقع خود را حاضر میکرده که حمله «اسکندر» را در مشرق تجدید کند. در کتاب «مواضع پارت» (تأسیسات پارتی Statios parthicae کتاب جغرافی لاتینی) که اشاره به کتاب جغرافیایی ندارد، از شاهراه بزرگ، مابین »فرات» تا سرحدّ «هندوستان» از «کنگاور» نام برده و میگوید : در آنجا معبد مشهوری است که برای خدای «آرتمیس» (Artemis- خدای مادینه یونان) یعنی «آناهیتا» که در آن زمان یعنی 200 سال قبل از تاریخ کتاب بنا شده است.
تجزیه و تحلیل معماری به صورتی عجیب از اشکال سرستونهای سبک عصر «دوری» (Doric) با مهره های سبک «کورینت» جزئیات آن معبد را نشان میدهد. در «شام» نیز ابنیه و آثار متعدد موجود است. که سبک یونانی اخیر (هلینیزم) در آن زمان با صورتهای دیگر از امتزاج معماری هر دو سبک اندک اندک جانشین سبک کلاسیک یونانی باستانی شده است، نمایان میکند. نفوذ آن سبک در آثاری در زمان ابتدای امپراطوری روم به وقوع پیوسته و از آن پس اسلوبهای معماری بر روی اصول ثابته «ویتروویوس» مقرر گردیده است.
[2] لوئی واندنبرگ
واندنبرگ در کتاب »باستانشناسی ایران» مینویسد : «کنگاور که «ایذیدور از اهل خاراکس (Isidoro de charax) قرن اول پیش از میلاد، در کتاب تاریخ اشکانیان (Marsiones parthicae)، آن را «کنکوبار» (Concobar) نامیده، دارای آثاری از زمان سلوکیها میباشد که در حدود 200 سال پیش از میلاد ساخته شده. از معبدی که برای الهه آناهیت در این محل ساخته شده بود، بیش از چند ستون باقی نمانده که برای ساختمان خانههای شهر بکار برده شده است- ساقه این ستونهای صاف بوده و سرستون آنها از نوع سرستون دوری (Dorique) میباشد که روی آن یک «بالش کرنتی» قرار دادهاند.»
نتایج گزارش واندنبرگ :
1. گزارش ایذیدور در قرن اول پیش از میلاد (خط بطلان برساسانی بودن).
2. زمان ساخت : 200 سال پیش از میلاد (گذشت زمان تا دوره خاراکسی به همین مقدار برای بنا ضرورت دارد).
3. متعلق به دوره سلوکیان (نه پارتیان)- اواخر دوره سلوکیان.
4. هدف از بنا : برای پرستش الهه آناهیت.
5. سبک معماری : براساس سرستونها دوریک و به تبع یونانیان بوده است.
[3] کلمان هوار
کلمان هوار درباره اثر تاریخی کنگاور میگوید: «- فصل سوم= هنر در عصر اشکانیان :
- از اشکانیان چیزی مگر سکههائی و چند اثر معماری باقی نمانده است. ویرانههائی که میتوان به دوره اشکانیان منتسب دانست محدود به پنج بنا است: 1- معبد کنگاور. 2- عمارت الحضرا (هاترا). 3- بنای کوچک فراش آباد. 4- گور دخمهای درورکه. 5- و کاخ بابل. و بقایای کاخ شوش را که بر ویرانههای تالار بار اردشیر با حافظه بنا گردیده بود میتوان بر آنها افزود.
کنگاور: در کنگاور که در عصر باستان کنکوبار (Concobar) نام داشت باز ماندههای پرستشگاهی یافت شده است که در سبک آرایش شباهت زیادی با معابد یونانیان دارد.
این بنا از یک تالار مرکزی و حیاط پهناوری ساخته شده و بدلی از سبک معماری یونانی است. ایذیدور خاراکسی میگوید : که بنای کنگاور و پرستشگاه آرتمیس بود. در اکباتان یا همدان کنونی معبدی از جهت پرستش آناهیتا قرار داشته که تا دوره برخورد ایرانیان با رومیان هنوز مردم برای این ایزد بانو قربانی میکردند. ستونهای معبد همدان تقلید ناشیانهای از معماری سبک دوریک و خود بنا آمیختهای از اسالیب گوناگون را نشان میدهد.»
[4] گریشمن
در فصل چهارم (دوره سلوکیان= غرب ضد شرق و عکسالعمل شرق) راجع به شهرسازی سلوکیان مینویسد: «سلوکیان کمتر از نه شهر در ساحل خلیج فارس بنا نکردهاند و از آن جمله است انطاکیه در پارس بوشهر امروزه- که جانشین شهر کهن ایلامی گردید.
- نواحی حاصلخیز نیز دقت آنان را به خود جلب کرد، مخصوصاً«مثلثی که بین کرمانشاه و همدان و بروجرد واقع است، و از زمین های کاملاً مشروب به کار میرود. (شهری) در دشت کرمانشاه، که سربازان اسکندر آن را با نساء (نیسا) – مسقطه الرأس دیونیسوس- یکی دانستهاند. در دینور و کنگاور مؤسسات یونانی بنا شد، هگمتانه (همدان) مجدداً تعمیر گردید. در بخش جنوبیتر، لائودیسه- نهاوند امروزین- ساخته شد. شهری دیگر در کرهه (نزدیک اراک) بنا گردید. رگای (ری) قدیم، که اکنون در حومه تهران است به نام اروپوس (Europos) خوانده شد. در پارت شهری به نام نسا- الکساندر پولیس بنا شد که پیش از شهر صد دروازه (هکاتوم پیلس) که آن هم شهری یونانی بود و به علت آن که بیش از چهار دروازه داشته بدین نام موسوم گردیده بود، یکی از نخستین پایتخت های پارتیان گردید.
- گریشمن همچنین در باب اوضاع اقتصادی معابد گزارش میدهد : «همه زمینها، به حکم فتوحات متعلق به شاه بود. معابد نیز دارای زمینهایی بودند، و هر چند ما اطلاعی از املاک آنها در ایران نداریم. از پیش باید قبول کنیم که معابد مهمی مانند معابد هگمتانه (همدان)، کنگاور یا نهاوند میبایست دارای متصرفاتی بزرگ با دهکدههایی باشند که رعایا و شاید بردگان، برای تغذیه آن همه روحانیان مرد و زن، مغنیان و مغنیات، مطربان، غلامان و خدمتگزاران، به کشت و زرع مشغول باشند. معابد ثروتهای بسیاری داشتند. و شاهان سلوکی مانند آنتیوخوس سوم یا آنتیوخوس چهارم، هنگامی که دچار مشکلات مادی میشدند، از غارت آنها به عنوان این که به حکم سلطنت همه این ثروتها متعلق به شاه است خودداری نمیکردند.
در امکنهای که معابد ربه النوع آناهیته (ناهید) نانایا (Nanaia) وجود داشت، شاه به منزله، زاوش (Zeus) و شوهر ربه النوع به شمار میرفت و از او طلب جهیز میکرد.
گریشمن در مورد معبد کنگاور و سایر معابد دوره سلوکی میگوید : «این معابد به موازات معابدی که به سبک و طرح یونانی در همان عهد (سلوکیان) در ماد، کنگاور، کُُرهه و نهاوند بنا شده بود، قد برافراشته شاهد استقامت و پایداری فرهنگ ایرانی بودند.
گریشمن هنر دوره، سلوکی را به سه دسته تقسیم کرده بود و اینگونه توضیح میدهد:
«...
1. هنر ایرانی به معنای اخص : دسته اول به وسیله معماری معبد نورآباد معرفی میشود که چنانکه گفتیم تقلیدی است از معابد هخامنشی پاسارگاد و نقش رستم.
2. هنر یونانی- ایرانی : جز بقایای سه بنائی که لااقل دو تای آنها معبد بودهاند، چیز دیگر را به دسته دوم نمیتوان اسناد داد. در استخر، خرابههای ساختمانی مهم که هویت آنها معلوم نشده، کشف گردیده که تقلیدی است از سرستون کرنتی (Corinthien) بدون تخته روی سرستون، و این امر حاکی از رابطه ستون ایرانی با سرستون یونانی است.
- در معبد کنگاور پرستشگاهی با طرح غربی ساخته شده و تصور میرود در حدود 200 قبل از میلاد بنا شده باشد در ساختمان اصلی استعمال قطعات سنگی سطحه تخت جمشید تقلید شده، اما ستونهای آنها دارای سرستون دوری (Dorique) است که بر فراز آنها تخته های کرنتی (Corinthien) قرار گرفته است.
3. هنر هلنی. »
[5] ایدت پرادا
پرادا در «هنر ایران باستان» راجع به بنای تاریخی کنگاور نوشته است: «در کنگاور نزدیک کرمانشاه، بقایای یک بنای عظیم با مصالح «سنگهای بزرگ چهارگوشه» و ساختمان ستون داری بر بالای آن، بر اساس اختلافهای مفروض با شیوههای ساختمانی پارتی، به وسیله هرتسفلد به دوران سلوکی نسبت داده شده است. به هر حال، این اختلافها در هیچ بنای مسلم پارتی در ایران شناخته نشدهاند.
از معبدی که آنتیوکوس سوم برای پرستش همسر خود لئودیکا فرمان بنای آن را داده بود هیچ اثری بر جا نمانده است.
- احتمال میرود بناهای سلوکی (سنت معماری) یونانی را در بکار بردن سنگ خوب، مصالح به خوبی تراشیده شده، و ستونهای مرمر یا سنگ آهکی دنبال کرده باشند و در نتیجه مطمئناً همه آنها به وسیله کشاورزان محلی که در بیشتر قسمتهای خاور نزدیک برای سنگهای تراشیده حریص هستند از بین رفته است. »
[6] آندره گُدار
گدار در مقاله «صنایع زمان سلوکی و اشکانی»، بنای کنگاور را اشکانی دانسته وگوید : «آثار ابنیه زمان سلوکی و پارت در روی فلات ایران بسیار کمیاب است... در «خورهه» دو ستون از معبدی از زمان سلوکی باقیست. در کنگاور آثار کمی از معبدی از زمان اشکانی برپاست... »
[7] مالکوم کالج
مالکوم کالج صاحب کتاب «پارتیان» در این باره مینویسد : «... اما معماری دینی شاهنشاهی به تعداد رسوم و آیین آن پر تنوع نبود. در این بخش نشان ابتکار در دو سده اول حکومت پارتی کمتر به چشم میخورد. سنتهای کهن همچنان چنگ انداخته و از نفوذ خویش نمیکاستند.
در 170 ق.م پرستشگاه انو- انتوم در اوروک به شیوه کهن بابلی ساخته شده. سنت یونانی موجب پدید آمدن میخهای بسیار بزرگ (اگر چه از طریق اصلی انحراف جسته بودند). در خورهه و کنگاور در مغرب ایران گردید. در اینجا یک حیاط بزرگ چهارگوش با دیوار بلند که در کنار آن ستونها قرار داشتند و در وسط معبدی به سبک یونانی با ردیف ستون و در مدخل آن ستون بر پا داشته بودند وجود دارد. انحرافی که معماران در شکلهای یونانی در ساختن این مکانهای مقدس پدید آوردهاند مایع خنده میان باستانشناسان آثار یونان و روم شده است. در خورهه معماران ستونهای شگفت بلند سنگی را برآوردهاند که پایه آنها به سبک شرقی و بسیار برآمده است با تنه یک میزان از سر و ته. بی تناسبی در نسبتهای قطر پایه و بلندی ستون به 1:11 است. سر ستونها از نوع (بومی شبه یونی) هستند. یعنی گونهای از سرستون آسیایی که مدتها پیش از آنکه سرستون ایونی خاص خود را ابداع کنند در آسیا رایج بود.
ایذیدور خاراکسی پرستشگاه کنگاور (Concobar) را به الهه آرتمیس یا به اصطلاح ایرانی آناهیتا نسبت داده است. حجاری آن سنت هخامنشی را نمودار میسازد. شکل معماری آن مشتمل است بر ستونهای دوریک که بر فراز آن قسمت هموار سر ستون کورنتی بر پایههای ایونی قرار دارد.
شکلهای کهن هنر یونانی چنان دگرگون شدهاند که به دشواری میتوان با مقایسه تاریخ آن را تعیین کرد. اما گویا به دو سده اخیر پیش از میلاد مربوط میشود. عجیب آنکه معماری کنگاور گونهای ظرافت در بر دارد. »
[8] ولادیمیر گریگورویچ لوکونین (رئیس بخش سکههای ساسانی موزه آرمیتاژ لنینگراد)
لوکونین که از بنای تاریخی کنگاور نیز دیدار کرده حاصل بازدید و مطالعات خود را طی مقالهای اینگونه گزارش میکند : «عبادتگاه آناهیتا در کنگاور یکی از مشهورترین آثار باستانی ایران است که در جاده تاریخی بین همدان و کرمانشاه قرار دارد.
یادآوری دربارهاین معبد به کرات در منابع گوناگون ذکر شده است. در ابتدا ویرانههای معبد را بهطور مفصل الف. فلاندن و پ. کست شرح داده بودند، طرح بازسازی معبد به شرح زیرین توسط آنها پیشنهاد شده بود : سکویی به ابعاد 200 * 230 متر از بلوکهای سنگی انباشته گردیده و از چهار طرف تزئین و در ستونهای سه ردیفه طوری ساخته شده که تشکیل زاویه قائمه دادهاند. روی هم رفته 144 ستون در یک ردیف و 432 ستون در سه ردیف.
در مرکز کاخ، عبادتگاه به شکل مستطیل قرار گرفته که در بین ستونها محصور شده است ( 11 ستون به سمت طول مستطیل و 6 ستون به سمت عرض مستطیل) در ورودی با دو ستون محافظت میشود.
پیشنهاد فلاندن و کست در بازسازی معبد بیش از همه معابد یونان قدیم، پالمیرا را به خاطر میآورد. قبل از اجرای حفریات گسترده باستانشناسی در این اثر تاریخی بیشترین بحثها درباره آن جریان بود. هرتسفلد ایجاد قطعی این معبد را مربوط به دوره سلوکیها دانسته و تاریخ آن را حدود قرن سوم قبل از میلاد تاریخ گذاری کرده است.
ر. گیرشمن نیز همین عقیده را داشته است و معبد را به 200 سال قبل از میلاد نسبت میدهد. برای کلیه، دانشمندانی که در این اواخر درباره معبد کنگاور مقالاتی نوشتهاند چنین به نظر می رسد که در ساختمان آن به طور یقین نه تنها مهارتهای یونانی بلکه مهارتهای معماران ایرانی نیز بکار رفته است. برخی از ویژگیهای این ترکیب و بیش از همه ترکیب سکو (پلاتفرم) شبیه نمونههای دوران هخامنشیان است.
حفریات در کنگاور در سال 1967 آغاز گردیده و تاکنون ادامه داشته و توسط گروه بزرگی از معماران ایرانی به سرپرستی آقای کامبخش فرد اجرا شده است.
اخیراً مرکز پژوهشهای ملی باستانشناسی و تاریخ تمدن ایران حفریات را پشتیبانی مالی و هدایت مینماید. همزمان با پژوهشهای باستانشناسی معبد، تعمیر اشیای مستظرفه نیز انجام میگیرد.
من در پائیز سال 1973 به دعوت آقای دکتر کامبخش فرد از کنگاور بازدید نموده و چند روزی با مدارک حفاری آشنا گردیده (بیشتر آنها هنوز به طور کامل منتشر نشدهاند) و خود معبد را نیز از نزدیک مشاهده نمودم، دکتر کامبخش فرد علاوه بر چندین نشریه قبلی در رابطه با نتایج حفریات سالهای 73-1972 عکسهای جالب و کتیبههائی که در بلوکهای پلاتفرم منقوش بوده در اختیار من قرار داد.
در حال حاضر روی پله کنگاور، باستانشناسان طبقاتی کشف کردهاند که مربوط به دوران اسلام بوده (قرن 7، 8، 9 میلادی) و مربوط به دوران عباسیان میباشد و زیر آنها قشری وجود دارد که مربوط به اواخر دوران ساسانیان میباشد و نیز چندین محوطه و اتاق سرامیک و سکههای قرن اول تا سوم بعد از میلاد کشف گردیده است. زیر دیوار شرقی پلاتفرم قبرهای کوچکی (مدفون شده در خمها) و چندین دفینه مربوط به دوران اواخر ساسانیان پیدا شدهاند. روی ایوانی که ارتفاع آن به سمت شمال زیاد میشود (ارتفاع صفر تا 32 متر) در حال حاضر حمام قرن چهارم هجری و اواخر دوره ساسانیان حفر میشود. تا کار حفاری پایان نپذیرد مشکل است درباره تمام خصوصیات معماری و همچنین زمان تأسیس این بنای یادبود پیچیده قضاوت کرد.
در حال حاضر هم در حفریات و هم در چاههای اکتشافی موادی قدیمی تر از قرن اول بعد از میلاد به دست نیامده است، ولی تعمیر پلاتفرم هم اکنون نتیجه جالبی ارائه نموده است. در جلو دیوار پلکان سنگی دو طرفه بهاندازه چهار قدم که به پلاتفرم منتهی میشود پیدا شده است. (26 پله، ارتفاع هر پله در حدود 15 سانتی متر، عرض پله در حدود 33 سانتی متر است) دیوار جنوبی پلاتفرم دارای ستونهائی است که در هر طرف 12 ستون از جنوب شرقی و جنوب غربی و به سمت مرکز ادامه ندارد.
در دیوار شرقی پلاتفرم اثر 24 ستون در یک ردیف پیدا شده است. تپه مرکز پلاتفرم هنوز حفاری نشده است، ولی هم اکنون روشن است که اگر در زیر آن واقعاً عبادتگاه مرکزی مخفی شده باشد بایستی کاملاً چیزی دیگری غیر از طرح بازسازی از فلاندن و پ. کست باشد، با بررسی باقی مانده تودههای سنگی دیوارههای شرقی و جنوبی پلاتفرم خود ستونها که کاملاً ترمیم گردیدهاند جالب هستند، به طوری که معلوم شده آنها هیچ وجه مشترکی با سایر کارهای کلاسیک ندارند. ستونها بهطور غیر متعارف پست و کلفت هستند. مرنفعترین آنها فقط 45/3 متر و ضخامت آنها بیش از 5/1 متر (اندازه بین ستونها در همه جا بهطور استاندارد 75/4) متر است.
در جریان تعمیرات، بلوکهای سنگی که از پلاتفرم دور ریخته شده بودند تمیز گردیدند (بهطور کلی در اطراف پلکانهای جنوبی و همچنین دیوارهای شرقی و غربی).
در سال 1970 مدیر حفاری در یکی از گزارشات خود یادآوری نمود که در بسیاری از بلوکها در طرف پشت آنها علایم و آثاری وجود دارند. بخشی از این گزارشات (مجلات باستانشناسی و هنر ایران، انتشار مرکز باستانشناسی ایران، سال 51-1350) در 71 -1970 نیز بیان گردیده بود. ضمناً نشانها و تصاویر گوناگون (صلیبهای شکسته، نقش، ماهی، و غیره) و علامتهائی که مستقیماً شباهت به سکه شناسی دوره ساسانیان داشتند و نیز سنگهای قیمتی و جواهرات (اکثراً با علامت شاهنشاهی) و غیر از آنها کتیبههای کوتاه مربوط به دوران اواخر ساسانیان و نامه شبیه کتیبه در بند مشاهده شدهاند، کامبخش فرد این گونه یافتهها را منحصراً در رابطه بازسازی بخشی از پلاتفرم به حساب میآورد که در اثر فرسودگی در اواخر دوره ساسانیان اتفاق افتاده بود.
به هر حال تعداد یافتههای کتیبههای دوران ساسانیان در اواخر 1973 افزایش یافت و تعداد آنها بیش از 20 عدد گردید. ضمناً در همه پلاتفرم تقریباً در قسمت پشت آنها بلوکهای سنگی پیدا گردیدند (من جمله آنهائی که برای پایههای ستونها بکار میرفت) در این مقاله برخی از آنها برای خواندن یادآوری میشود :
کتیبه شامل نام پیروز شتریور ابتدای تاریخ (ششمین ماه سال ایرانی) که کلیه باقی مانده کتیبهها یادبود کارگران معمار و مهندسان است. علامت PLG (این قسمت اصطلاح مخصوصی است که در هیچ جای کتاب لغت معمولی پیدا نشده است).
علامت MH در قسمت فوقانی پلاتفرم
علامتی که در واحد اندازه گیری با دست (اندازه بلوک) است.
علامت دیگری که عمق سوراخ (احتمالاً برای باز کردن روزنه سوراخ) است.
علامتی که معنای برون و تکان دادن میدهد.
علامت bwspbwn به معنای تأسیس در قسمت تحتانی پلاتفرم یافت شده است.
بدین ترتیب علامتهای اواخر دوره ساسانیان و کتیبههای ساختمانی اواخر دوره ساسانیان آن گونه به نظر میرسند بر عظمت پلتفرم کنگاور (ارتفاع آن 5/4 متر) و ستونهای ساخته شده در روی آن و بالاخره بر عظمت پلکان کشیده شده به طرف سکو گواهی میدهند. کلیه آنها باید مربوط به اواخر دوره ساسانیان باشد.
معبد آناهیتا بدون شک در قرن اول بعد از میلاد وجود داشته و احتمالاً در قبل از ساسانیان در قرن ششم و آغاز قرن هفتم کاملاً بازسازی شده است (این تاریخ در کتیبهها نشان داده شده است). امکان دارد که در رابطه با تغییرات در شرعیات زرتشت بکار رفته باشد. به هر حال متون زرتشتی بهطور ضمنی بیانگر آن هستند که کیش آناهیتا سمبول و مناسک خود را بعد از اصلاحات کاهن اعظم ایران در دوره شاهپور دوم تغییر داد.
ارتباط دادن تعمیر معبد آناهیتا در کنگاور با عصر شاهنشاه خسروپرویز دوم بسیار جالب بود. در این عصر حرمت الهه آناهیتا بهطور خارق العاده قبل از همه در این گونه آثار هنری بالا رفت. مانند روی هم گذاشتن نقش برجسته خسرو دوم در تاقچه بزرگ تاق بستان در جایی که سمبولهای قدرت پادشاهی خسرو دوم به اهورا مزدا و آناهیتا تقدیم میشود و نیز سکههای این پادشاه که پشت سکه نقش آناهیتا به نوشتهای به زبان قبیلهای محصور شده است. در عصر خسروپرویز دوم در منطقه کرمانشاهان و بیستون در محلی که معبد آناهیتا قرار دارد ساختمانهای عظیم ساخته میشد. پارادیز تاق بستان به اتاقهای کوه پیکر و نقش برجستهای مشهور کمی کوچک تر و کاخ بغل دستی آن بهستان ساختمانهایی بودند که در زمان خسرو دوم ساخته شد و از آن جمله است گلابتون ستونهای سنگی که با تصویر خود شاهنشاه و الهه آناهیتا با تاج شاهنشاهی در دستها به خوبی مشهور میباشند.
کاخ از بلوکهای سنگی قرینه یکدیگر و به روش چیدن و تزئین سنگها با استفاده از همان روشی که در کنگاور به کار رفته است ساخته شده است. در پایان تحقیقات باستانشناسی مؤسسه آلمانی بنای ایوان فرهاد به همین دوره ارتباط داده میشود. فرهنگ زمان ساسانیان ایران در دوره پادشاهی خسرو دوم دنیای جدیدی را نزد ما اشکار میکند. بررسی این فرهنگ موضوع آینده است. امکان زیادی دارد که بررسی این موضوع به یافتههای جدیدی در کنگاور کمک کند. »
[9] ژاک دومورگان
دومورگان باستان شناس فرانسوی در مطالعات جغرافیای خود در خصوص کنگاور و اثر تاریخی آن مینویسد : «باز دورتر در جهت غرب، شهر کوچک کنگاور است که بر خرابههای بنای عظیم که به سبک معماری یونانی ساخته شده قرار دارد. ستونهای این بنا از سنگ مرمر خاکستری درست شده که بر روی دیوارهایی که از تخته سنگهای مرمر تراشیده بالا آوردهاند، قرار گرفتهاند. در کوچهها و در خانههای ساکنین شهر، با قسمتهایی از بناهای قدیمی بر میخوریم. »
وی سپس مینویسد : «کنگاور یا کنگور و بنا به نوشتههای مؤلفین لاتین زبان «کنکوبار» (Concobar) اثری در تاریخ بجا نگذارده است اما چون اماکنی که در گذشته بخشی بودهاند، در اینجا هم سکههایی از زمانهای مختلف به دست میآید که نشان میدهد این محل در گذشته بخشی مسکونی بوده است. »
[10] دکتر بهمن کریمی،
بهمن کریمی در کتاب «راههای باستانی و پایتختهای قدیمی غرب ایران» که در حدود پنجاه و اندی سال پیش تدوین شده گزارش مختصر و مفیدی از بنای تاریخی کنگاور به دست داده. وی مینویسد: «کنگاور که تلفظ صحیح آن کین کیور است و مورخین لاتینی آن را کنکوبار نوشتهاند قصبهایست که قسمت اعظم خانههایش در خرابههای معبد الاهه آناهیتا ساخته شده که هنوز آثار آن نمایان است.
- این بنای وسیع در عهد اشکانیان ساخته شده و مشتمل بر حرمی در وسط و رواقی به سبک یونان در اطراف میباشد و صد سال قبل کُست و فلاندن اجزاء ساختمان را توانستهاند بیابند و نقشه را ترسیم کنند.
معبد مذکور در روی تپهای واقع که راه کاروان از پای آن گذشته و در زمان فتوحات عرب مأمن دزدان و راهزنان شده و به همین مناسب قصراللصوص نام یافته، تقریباً تمام آن بنای قدیم را خانه و کوچههای جدید فرا گرفته، سکوئی که بنیاد معبد در آن بوده امروزه قرارگاه یکی از محلات کنگاور شده لیکن در زاویه شمال غربی نزدیک مسجد کوچک قصبه سالمترین قسمت از معبد مزبور نمایان است و میتوان دانست که از راه رواق از مرمر سفید بسیار زیبا بوده و قطعاتی از ستونهای مرمر هنوز در آنجا باقی است که در دیوار خانهها کار گذارده و عمارات جدید را با آن نگه داشتهاند، سرستونها و زیر ستونهای معبد بر زمین افتاده سنگهای کوچکتر را اهالی شکسته و در بناهای جدید بکار بردهاند. »
«این الهه (دختر) که در دین ایرانیان قدیم مقامی شبیه به مقام آفرودیت (رب النوع حسن) داشته هنوز نامش در اماکن مختلف ایران مانند : کوه دختر، کتل دختر، سنگ دختر، قلعه دختر، قصر دختر، پل کّر دختر، پل دختر محفوظ است. »
« برای نمونه پل کّر دختر که از پلهای قدیمی ساسانی معروف لرستان (پل جایدر) است این پل بر روی رودخانه کشگان بنا شده از عجایب پلهای ساسانی به شمار میرود. این بنای عظیم سر راه و در جاده شوسه اندیشمک به خرم آباد واقع شده است. این دختر که در تمام آثار قدیم ایران نامی از او برده میشود عبارت از همان ستاره ناهید است کهایرانیان سلف به اسم آناهیتا او را پرستش میکرده و معبدی هم جهت او در زمان اشکانیان در کنگاور کرمانشاهان ساختهاند. البته در هر محل نیز به عوام به فراخور حال و قال حکایت های عامیانه جهت این دختر نقل می کنند. »
[11] عباس پرویز
این محقق و تاریخ نویس در کتاب «تاریخ دو هزار و پانصد ساله ایران» (از قدیم ترین ازمنه تا سلسله طاهریان) آثار اشکانیان میگوید:
«- آثار اشکانیان: چون اشکانیان به شهرنشینی دلبستگی نداشتند و بیشتر به جنگ و لشکرکشی مشغول بودند از خود آثار صنعتی مهمی باقی نگذاشتهاند.
1. از جمله آثاری که به اشکانیان نسبت میدهند یکی معبدیست در کنگاور که ظاهراً معبد دیانا (ربه النوع شکار روم= (Diana) بوده است.
2. دیگر خرابه قصر بزرگی در الحضر (هاترا) در ساحل راست رود دجله که از آثار آشکانی است. الحضر یکی از شهرهای بین النهرین بود و از خود استقلال داخلی داشت.
3. و سه نقش برجسته 1- در بیستون 2- در سر پل ذهاب 3- در تنگ شااولک در کوه های بختیاری. »
[12] دکتر علی اکبر سرفراز، بهمن فیروزمندی
دکتر سرفراز رئیس گروه باستانشناسی دانشگاه تهران در «مجموعه دروس باستانشناسی و هنر دوران تاریخی» (اشکانی، ساسانی) نظر قاطعی را ایراد ننموده و لذا مینویسد :
«معبد آناهیتا در کنگاور : کاخ کنگاور در فاصله بین همدان و کرمانشاه را بعضی متعلق به دوره سلوکی و بعضی متعلق به دوره پارت و عدهای هم مربوط به اواخر دوره ساسانی میدانند. در اینجا یک حیاط بزرگ چهارگوش با دیوار بلند وجود داشت که در روی آن ستونهائی قرار داشتند، مینویسند در وسط آن معبدی به سبک یونانی با ردیفهایی از ستونها وجود داشته است.
- آقای مالکوم کالج نویسنده کتاب پارتیان (ص 110) مینویسد : انحرافی که معماران طراح شکلهای یونانی در ساختن این مکان مقدس پدید آوردهاند مایه تعجب باستانشناسان آثار یونان و روم است.
- و آقای فلاندن هم در حدود 150 سال پیش این مکان را با معبد خورشید در پالمیر مقایسه کرده است. آیا واقعا» چنین است؟! با توجه بهاینکه این اختلافها در هیچ بنای مسلم پارتی در ایران شناخته نشدهاند، (در مورد این بنا جای بحث زیاد است).
- از کنگاور که بگذریم در نجد ایران آثاری که بتوان آن را شاخصی از هنر و معماری دوره پارت دانست به دست نیامده، اخیراً در غرب ایران در بان زرده (بابایادگار) مشرف به جلگه ذهاب (سرپل ذهاب) حفاریهایی صورت گرفته و آثاری از دوره پارتها نمایان شده که مخلوطی از هنر یونانی و ایرانی است و آن را بیشتر متعلق به اواخر دوره پارت میدانند، آثار به دست آمده بیشتر شامل گچبریهای شاخص دوره پارت، سرستونهای نوع کرنتی و با نقوش هلنی و سرهای تزئینی بنا از کارهای هنری دوره پارت که کاوشهای آن هنوز کامل نشده است، میباشند. »
وی سپس میگوید : «در حدود 50 سال پیش ضمن حفاری در مکانی به نام دینور بین بیستون و کنگاور قطعاتی از یک ظرف بزرگ لگنی شکل به دست آمده که هم اکنون در موزه ایران باستان است بر روی این ظرف سنگی تصاویری از ساتیهها و سیلینها نقش بندی شده است که در افسانه خدایان یونان از یاران دیونیزوس خدای شراب بودهاند.
کنگاور نزدیک ساختمان چهارگوش، حصاری قطور از سنگهای حجاری شده ساخته شده و بر روی آن یک ردیف ستونهای قطور قرار گرفته و به نام معبد ناهید معروف است و پروفسور هرتسفلد آن را مربوط به دوره سلوکی میداند. در دامنه ارتفاعات دالاهو در کرمانشاه معروف به بابایادگار و بان زرده آثاری از دوره پارت از هنر معماری نمایان شده است که در آنها نفوذ یونانی زیادی وجود دارد که کاوشگران آن دکتر ادواردکیل آنها را متعلق به اواخر دوره پارت می داند. »
[13] سیف الله کامبخش فرد
کامبخش فرد نخستین باستانشناسی بود که مأموریت کاوشهای باستانشناسی بنای تاریخی کنگاور به وی سپرده شد و از سال 1347 ش رسماً در کنگاور آغاز به کار نمود. وی طی هفت فصل کاوش باستانشناسی و دو فصل بازسازی توانست بخش عمدهای از بنای عظیم کنگاور را از زیر خاک و قصبه تاریخی کنگاور بیرون آورد و مورد بررسی قرار دهد.
وی حاصل مطالعات و کاوشهای خود را طی چندین مقاله منتشر کرد و پس از آن مقالات پراکنده را در کتابی گردآوری نمود و تحت عنوان «معبد آناهیتا، کنگاور» توسط سازمان میراث فرهنگی کشور (چاپ اول: 1374 ش) به چاپ رسانید. آقای کامبخش فرد معتقد است که این اثر معبد آناهیتا بوده و متعلق به دوره هخامنشی میباشد و مینویسد: «بنیانی مذهبی که در عهد هخامنشی پی افکنده شده، بر صخرهای شکل گرفت که با لاشه سنگهای بزرگ و کوچک، سه صفحه چهارگوش و یا سه طبقه پله پله در آن وجود آمد. طرح کلی مانند معابد مطبق اورارتوئی و کاخها و مقبره کورش میباشد که در بالاترین سطح، مراسم آتش در هوای آزاد انجام میگرفته است. مدارک باستانشناسان شخصیت و هویت معماری و تکمیل مجموعه کهن پرستشگاه را در سده پنجم قبل از میلاد تعیین نموده است.»
کامبخش فرد در آخرین مقاله خود با عنوان "شکلگیری معماری ناهید کنگاور در بستر تاریخ» همان مطالب کتابش را تکرار کرده است وی در مقالهاش مینویسد : رفتار مذهبی و نیایش پارتیان بنا به سنت هخامنشی مشابه نقشی پارتی بیستون، به صورت برات آتش در بالاترین طبقه صفه ادامه داشته است. زیرا گورهای اشکانیان به طور متوالی در بخش خاوری پرستشگاه و نیز تپه های شمالی کنگاور حاکی از حضور «الیمائی» ها و اشکانیان اولیه در حوزه پرستشگاه ناهید میباشد. آثاری که طی هشت فصل کاوش از ویرانههای این پرستشگاه چه در دوره هخامنشیان، پارتیان، ساسانیان به دست آمد، عموماً اشیاء و میراث مذهبی و یا منسوب به آیینهای دینی است. مصالح معماری و حجاری و نقش و خط و علائم منقور بر سنگهای غیر حجاری که نذری هستند با همین هدف خلق شدهاند. از دوره هخامنشی غیر از بنیان صفه بر صخره ناهید، دیوارهای محیطی و پلکان دو طرفه را نیز ساختهاند، که دارای طرحی از این دوره است. آزمایشگاه «آرکئومانیتیک» دانشگاه کیوتر از نظر قدمت، شالوده و بعضی از این آثار را در سده پنجم ق.م. صحه نهاده است...»
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 105 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید