متن کارت دعوت کربلا5
جهت چاپ داخل کارت دعوت کربلا
کارت ولیمه کربلا
کارت بازشت از کربلا
متن کارت عزیمت به کربلا
متن کارت دعوت کربلا 5
متن کارت دعوت کربلا5
جهت چاپ داخل کارت دعوت کربلا
کارت ولیمه کربلا
کارت بازشت از کربلا
متن کارت عزیمت به کربلا
بیانیه ) فا ـ بودا (
قـانون بـودا بسـیار پـر محـتوا است، و بسیار اسرارآمیز و دانشی مافوق طبیعی در میان تمام تئوری های موجود در جهان است. برای
جسـتجو در ایـن قلمرو، لازم است که تغییری بنیادی در طرز فکر مردم عادی بوجود آید؛ در غیر اینصورت حقیقت کیهان برای همیشه یک
راز برای نوع بشر باقی خواهد ماند و مردم عادی برای همیشه در میان حصار محدود شده بوسیله جهل خودشان دست و پا خواهند زد.
قانون بودا در حقیقت چه می باشد؟ آیا آن یک مذهب است؟ آیا فلسفه است؟ آن درکی است از “ مکتب مدرنیزه شده در بودیسم ” .
آنهـا صـرفا“ تـئوری ها را بررسی می کنند. آنها قانون بودا را فقط بعنوان مسائلی مثل مقوله های فلسفی تلقی می کنند و با انتقاد به عنوان
تحقیق آن را مطالعه می کنند. با این همه، قانون بودا بیشتر از آن قسمت کوچک ثبت شده در سوتراها ) (Sutraمی باشد،که فقط با قانون
بـودا در سـطحی ابتدائـی مشـترک می باشد. قانون بودا بصیرتی است بر همة اعجایب کیهانی و همه چیز را در بر می گیرد و هیچ چیزی را
نـادیده نمـی گـذارد از ذره، ملکـول در جهـان، از کوچکترین تا بزرگترین. قانون بودا نشانی است از کیفیت کیهانی ” حقیقت ـ نیکخواهی ـ
بـردباری ” ) (Zen – Shen – Renعرضـه شده در سطوح مختلف در راههای مختلف. آن همانی است که مکتب تائو آنرا تائو می نامد و
مکتب بودا قانون.
هر اندازه که دانش بشری امروزه پیشرفت کرده باشد، آن فقط قسمتی از راز کیهانی است. هر وقت که پدیده ای مشخص را که شامل
قانون بودا است ذکر می کنیم، کسی خواهد بود که بگوید، “ ما الان در عصر علم الکترونیک می باشیم! علم در حال حاضر بسیار پیشرفت
کرده است، سفینه های فضایی به کرات دیگر پرواز کرده اند، و هنوز هم شما دربارة چنان خرافات قدیمی ای صحبت می کنید؟” در واقع،
یک کامپیوتر هر چه هم پیشرفته باشد، نمی توان آن را با مغز بشری مقایسه کرد، که تا امروز هنوز یک معمای غیر قابل تحقیق باقی مانده
است. بدون توجه به اینکه سفینه های فضایی ما تا چه اندازه می توانند پرواز کنند، آنها قادر نیستند به ورای دنیای فیزیکی که انسان ها در
آن ساکن هستند بروند. دانش بشر معاصر یا آنچه که آن ها می دانند بسیار سطحی است، و از درک حقیقت کیهانی بسیار فاصله دارد.
بعضی از افراد حتی جرأت روبرو شدن، کمی بحث کردن،یا پذیرفتن حقیقت پدیده های عینی موجود را ندارند، زیرا آنها بسیار محافظه کار و
بی میل به تغییر دادن طرز فکر قراردادیشان هستند. هیچ چیز غیر از قانون بودا نمی تواند کاملا” اسرار کیهانی، زمان، فضا و جسم بشری را
آشکار کند. قانون بودا می تواند بطور اساسی بین خوبی و پلیدی، راست و نادرست تمایز قائل شود، و با از بین بردن تصورات غلط نظریات
درست را پایه گذاری کند.
ایدئولژی راهنمای دانش کنونی بشر برای رشد و تحقیقاتش فقط می تواند محدود به دنیای فیزیکی باشد. پیامد این راه این است که
یـک موضـوع قـبل از شـناخته شدنش مورد مطالعه قرار نمی گیرد. پدیده هایی که غیر قابل رئویت و لمس در بعد فیزیکی ما می باشند، اما
بطـور عینـی وجـود دارند، و می توانند در بعد فیزیکی ما منعکس گردند، و بطور واقعی پدیدار می شوند، مردم جرأت نزدیک شدن به آنها و
توجه کردن به آنها همچون پدیده های نامشخص را ندارند. مردم متعصب، لجبازانه و بدون پایه بحث می کنند که آنها پدیدهایی طبیعی می
باشـند. آنهـا بـا انگـیزه هـای پنهانی برخلاف وجدان خود بسادگی بر آنها برچسب خرافات می چسبانند. مردمی که برای جستجوی حقیقت
کمتر تحقیق می کنند با عذر اینکه علم توسعه نیافته است از موضوع طفره می روند. اگر بشر بتواند تغییری در ذهنیت منجمد خود بدهد و
درکـی جدیـد از خـود و کـیهان داشته باشد، آنها جهشی به سمت جلو انجام خواهند داد. قانون بودا می تواند بصیرتی در اختیار بشریت در
دنـیاهای بـی حد و مرز بگذارد. در طول زمانها، هیچ چیز غیر از قانون بودا نمی تواند توضیحی روشن و کامل به بشریت بدهد، تمام بعدهای
مختلف هستی مادی، زندگی و تمام کیهان را می تواند توضیح بدهد، آن فقط “ فا – بودا ” می باشد.
فصل 1
مقدمه
شـیگونـگ ) (Qigongریشـه در گذشـته هـای دور داشـته و تاریخـی طولانـی در چیـن دارد. به همین دلیل مردم چین از مزایای
اسـتثنایی ایـن تمرینات برخوردارند. شی گونگ در دو مکتب اساسی تزکیه بودا و تائو باعث مشهور شدن تعدادی از روش های تزکیه مخفی
بـرای عمـوم گشته است. مکتب تائو دارای راههای تزکیه استثنایی خود می باشد و مکتب بودا نیز دارای روشهای تمرین مخصوص خود می
باشـد. فـالون گونـگ ) (Falun Gongدر مکتب بودا قانون بزرگ روش تزکیه در سطوح بالای شی گونگ می باشد. در جلسه سخنرانی ام
ابـتدا بدنهای شما را پاک کرده و برای تزکیه در سطوح بالا شما را آماده می کنم. سپس من فالون و سیستم انرژی را در داخل و اطراف بدن
شـما قـبل از آنکـه به شما روش انجام تمرینات را نشان دهم قرار می دهم. در همان زمان فاشن ) ( Fashenمن می آید که از شما حمایت
کند. اگر چه هنوز اینها به تنهایی برای دست یابی به هدف افزایش گونگ کافی نیستند. همچنین شما نیاز به درک قانون حاکم بر تزکیه در
سطوح بالا را دارید. این موضوعی است که من در این کتاب به آن می پردازم.
مـن مـی خواهم در باره گونگ در سطح بالا صحبت کنم و به همین جهت نامی از تمرین کانال های انرژی )، (energy channels
نقـاط طـب سـوزنی ) (acupuncture pointsو کانالهـای مـتوازی ) (collateralsنخواهم برد. من در باره قانون بزرگ تزکیه که بطور
اساسـی منجر به سطوح بالا می گردد سخن خواهم گفت. در ابتدا این بصورت رازی بنظر می رسید، اما یک تمرین کننده مصمم اگر با دقت
به مطالعه آن بپردازد هرگز از درک عمق فراست در آن نا امید نمی شود.
.1خاستگاه شی گونگ
آن چیزی را که ما امروز شی گونگ می نامیم در حقیقت شی گونگ نامیده نمی شد. شی گونگ اساسا“ از روش تزکیبی که به تنهائی
بوسـیله تمریـن کنندگان چین باستان و یا تزکیة مذهبی انجام میشد شروع شد. شما هیچگاه لغت شی گونگ را در کتاب های دان جین )
، ( Dan Jinتـائو زنـگ ) ( Dao Tsangیـا تریپیـتاکا ) ( Tripitakaنمـی یابید. شی گونگ خیلی پیش از پیدایش مذاهب وجود داشته
اسـت. شی گونگ به حیات خود در دوره ای که مذاهب در مرحله جنینی خود در آغاز تمدن بشری بوده اند ادامه داده است. تنها بعداز پیدا
شـدن مذاهـب تـا حـدی با رنگ مذهبی در آمیخت. شی گونگ در ابتدا راه بزرگ تزکیة بودا یا راه بزرگ تزکیة تائو نامیده میشد. همچنین
نامهـای دیگـری داشـت از قبیل نه لایه داخلی کیمیاگری ) ، (Nine fold Internal Alchemyراه آرهات ) ( Arhatو روش مدیتیشن
مفتول فلزی ) . ( Vajra meditationاما در حال حاضر ما آنرا شی گونگ می نامیم تا با درک مردم این عصر سازگار شده و آسانتر بتواند
همگانی شود. در حقیقت اینراه فطری چینی برای تزکیه بدن انسان می باشد.
شـی گونـگ اختراع این دوره تمدن بشری نیست. تاریخ آن به گذشته بسیار دور بر می گردد. پس درچه زمانی آن ظهور کرد؟ بعضی
ها براین باوراند که آن تاریخ سه هزار ساله دارد و در دوره سلسله تانگ ) ( Tangمردمی شد. بعضی ها می گویند که دارای تاریخ پنج هزار
سـاله اسـت و بـه انـدازه تـاریخ چیـن قدمت دارد. بعضی ها براساس کشفیات باستانشناسی معتقدند که آن هفت هزار سال قدمت دارد. من
معـتقدم کـه شـی گونـگ بوسـیله این دوره تمدن انسانی بوجود نیامد، بلکه یک فرهنگ ما قبل تاریخ است. کسانی که دارای قدرتهای فوق
طبیعی هستند دریافته اند که کیهانی که ما در آن زندگی می کنیم جرمی است که بعد از نه انفجار مصیبت بار بوجود آمده است. سیاره ای
که ما در آن زندگی می کنیم نابودی های بسیاری را تجربه کرده است. زمانی که سیاره جدیدی بوجود می آمد انسان دوباره شروع به تکثیر
مـی کرد. ما حالا چیزهای بسیاری را که ماورای تمدن مدرن هستند کشف کرده ایم. براساس تئوری تکاملی داروین، انسان از میمون بوجود
آمـده اسـت. تـاریخ تمدن انسانی را بیش از ده هزار سال تخمین نمی زنند. اما کشفیات باستانشناسی براین باور است که نقاشی های کشف
شـده در روی دیوارهـای سـنگی غارها در کوههای آلپ قدمتی دویست و پنجاه هزار ساله دارند. آن ها از لحاظ هنری بسیار با ارزش اند و با
هـنرهای کنونـی قـابل مقایسـه نیسـتند. در مـوزه دانشـگاه ملی پرو سنگی وجود دارد که تصویر شخصی در حالی که تلسکوپی در دست و
مشـغول تماشـای اجـرام آسـمانی اسـت بـر آن حـک شـده است. این تصویر متعلق به سی هزار سال قبل می باشد. ما می دانیم که گالیله
تلسـکوپی با قدرت بزرگ نمائی سی برابر را در سال 1609چیزی حدود سی صد سال قبل اختراع کرد. پس چگونه تلسکوپی سی هزار سال
قـبل مـی توانسـته وجود داشته باشد؟ ستونی ساخته شده از آهن در هندوستان دارای نودونه در صد آهن خالص است. چنیـــن خــلوصی
مـاوراء تکـنولوژی مـدرن ذوب آهـن در این عصر است. چه کسی چنین تمدنی را بوجود آورد؟ چگونه انسان توانسته چنین چیزی را بوجود
آورد در حالـی کـه خـود هـنوز به صورت ذرات ریز بود؟ چنین کشفیاتی توجه بسیاری از دانشمندان را در کشورهای مختلف جهان به خود
جلب کرده است. چنین پدیده هائی را “فرهنگهای ما قبل تاریخ می نامند“، زیرا که هیچ کس نمی تواند برای آن ها توضیحی بدهد.
سطح علمی در هر دوره تمدن بشری متفاوت می باشد. سطح علمی بعضی از دوره ها بسیار بالا بوده، حتی بالاتر از سطح علمی انسان
کنونـی. اما آن تمدنها از بین رفتند. بنابراین من معتقدم که شی گونگ فرهنگی از ما قبل تاریخ دارد. آن بوسیله انسانهای کنونی اختراع و یا
بوجود نیامده، بلکه بوسیله آنها کشف و کامل شده. شـی گونـگ فقط در چین وجود ندارد. بلکه در کشورهای دیگر نیز وجود دارد. در کشورهای غربی مانند آمریکا و انگلستان بنام “هنر
سحر و جادو“ ) ( magicنامیده میشود نه شی گونگ. در آمریکا شعبده بازی وجود دارد که استاد قدرتهای ماوراء الطبیعه است. یکبار او در
نمایشـی از دیوار چین عبور کرد. زمانی که او چنین کاری را انجام میداد خود را با پارچه ای سفید که در مقابل دیوار آویزان بود پوشاند. چرا
او ایـن کار را کرد؟ چون او می خواست خیلی از مردم باور کنند که او شعبده بازی می کرد. او مجبور بود که چنین کاری را انجام دهد چون
بـر ایـن موضـوع آگاهـی داشـت کـه اسـتادان بزرگ شی گونگ بسیاری در چین وجود دارند، و میترسید که آنها در عمل او دخالت نمایند.
بنابراین قبل از عبور از دیوار خود را با پارچه سفیدی پوشاند. قبل از آنکه از دیوار خارج شود یک دست خود را بیرون نگهداشت تا پارچه را
نگهـدارد و بعـد از دیـوار بـیرون آمـد. همانطور که ضرب المثلی چینی می گوید: “یک متخصص فن هنر را می بیند در حالی که یک انسان
معمولـی فقـط نمـایش را تماشا می کند.“ در نتیجه بینندگان براین باور شدند که او شعبده بازی می کند. به این دلیل غربی ها این توانائی
هـای فـوق طبیعـی را شعبده بازی می نامند چون آنها این کار را برای تزکیه بدن خود انجام نمی دهند بلکه فقط برای اجرای نمایش از آن
اسـتفاده مـی کنـند. بنابرایـن در سطح پایین، شی گونگ برای تمیز شدن حالت بدن یک فرد و درمان بیماریها و برای سلامت بهتر استفاده
میشود. در سطح بالا هدف آن تزکیه یک فرد است.
فهرست مطالب
بیانیه 5
فصل یک – مقدمه 6
.1خاستگاه شی گونگ 6
.2شی و انرژی تزکیه 7
.3قدرت انرژی و قابلیت های مافوق طبیعی 8
) (1قدرت انرژی بوسیله تزکیه شین شینگ بدست می آید 8
) (2قابلیتهای مافوق طبیعی چیزی نیست که یک رهرو بدنبال آن باشد 8
) (3کنترل قدرت ـ گونگ 10
.4چشم آسمانی 10
) (1باز کردن چشم آسمانی 10
) (2مراحل چند گانه چشم آسمانی 12
) (3توانایی دیدن از راه دور 13
) (4بعد )مکان( 14
.5درمان بیماری بوسیلة شی گونگ و درمان بیماری در بیمارستان 15
.6شی گونگ در مکتب ـ بودا و دین بودا 16
) (1شی گونگ در مکتب ـ بودا 17
) (2بودائیسم 17
.7فای اصیل و روشهای بدعت گذار 18
) (1روش تزکیه در مکتب استثنایی 18
) (2ورزش رزمی ـ شی گونگ 19
) (3تزکیه وارونه و گونگ به قرض گرفته شده 19
) (4زبان کیهانی 20
) (5آگاهی ـ فوتی 21
) (6در یک روش ارتدکس نیز فرد می تواند یک راه نادرست را تزکیه کند 21
فصل دو– فالون گونگ 23
.1کاربرد فالون گونگ 23
.2شکل نهایی فالون 24
.3صفت ممیزة تزکیه در فالون گونگ 24
) (1فا رهرو را اصلاح می کند 24
) (2تزکیه ضمیر خودآگاه 25
) (3برای تمرین احتیاج به توجه و ملاحظه نیست 26
.4تزکیه جسم و روح 27
) (1تغییر و دگرگونی در جسم 27
) (2گردش آسمانی فالون 28
) (3باز کردن خطوط نصف النهار 29
.5نیت 29
.6سطوح تزکیة فالون گونگ 31
) (1تزکیه بطرف سطوح بالا 31
) (2جلوه های گونگ 31
) (3آنسوی تزکیة فای دنیوی 32
فصل سه تزکیة شین شینگ 33
.1مفهوم شین شینگ 33
.2از دست دادن و بدست آوردن 34
.3تکمیل تزکیه بوسیلة جن ـ شان ـ رن 36
.4رها کردن حسادت 37
.5رها کردن وابستگی 38
.6کارما 40
) (1ریشه کارما 40
) (2انحلال کارما 41
.7مزاحمت های شیطانی 43
.8کیفیت مادرزادی و توانایی روشن بینی 44
.9فلب پاک و آرام 45
فصل چهار ـ روش تمرین فالون گونگ 48
.1تمرین بودا هزار دستها را نمایش می دهد. 48
.2تمرین حالت ایستاده فالون مثل یک ستون 54
.3تمرین نفوذ در دو منتهی الیه کیهانی 57
.4تمرین چرخش آسمانی فالون 60
.5تمرین راه تقویت قدرتهای فوق طبیعی 63
چند مورد اساسی لازم و نکات مورد توجه در تمرین فالون گونگ 69
فصل پنجم ـ سئوال و جواب ها 71
.1فالون و فالون گونگ 71
.2اساس تزکیه و تمرین ها 74
.3تزکیة شین شینگ 90
.4چشمان آسمانی 94
.5سختی ها و امتحانات 100
.6بعد ) مکان ( و بشریت 102
لغت نامه 104
شامل 82 صفحه pdf
متن آموزشی روانپزشکی ایدز برای روانپزشکان
فرمت فایل : word (قابل ویرایش) تعداد صفحات : 74 صفحه
نبرد هارمجدّون :
از سال 1980، این عادت در من پیدا شده است که هر یکشنبه، برنامه «ساعت بشارت انجیل کهن» فال ول را در تلویزیون بگیرم.
براى آنکه مطالب بیشترى درباره خداشناسى هار مجدون فال ول بدانم؛ و دریابم که پیروانش تا چه اندازه مانند خودش فکر مىکنند، در سال 1983، در گشت مسافرتى به سرپرستى او به سرزمین قدس، نام نویسى کردم.
من یکى از 630 نفر مسیحىاى بودم، که از نیویورک به تل آویو پرواز کردیم. در آنجا ما را به گروههاى حدود 50 نفرى تقسیم کردند. به هر یک از گروهها یک اتوبوس و یک راهنماى اسراییلى اختصاص داده شده بود. ما پس از یک استراحت شبانه با اتوبوس ها یمان به راه افتادیم.
حالا در این سفر کوتاه، شما هم با من همراه شوید:
براى این که به دره مجدو برویم، از تل آویو حدود 55 مایل به طرف شمال سفر مىکنیم. به محلى مىرسیم که در 20 مایلى جنوب - جنوب شرقى حیفا، قرار دارد و فاصله آن از دریاى مدیترانه، حدود 15 مایل است پس از پیاده شدن از اتوبوس، با کلاید، یک مدیر اجرایى بازرگانى بازنشسته از مینیاپولیس، که سالهاى آخر دهه 60 سالگى خود را مىگذراند، همگام مىشوم. کلاید، فارغ التحصیل کالج است و در جنگ دوم جهانى، در ارتش آمریکا با درجه سروانى، در آفریقاى شمالى و اروپا، خدمت کرده و به خاطر فرماندهى هوشمندانه سربازانش و شجاعت شخصى اش در زیر آتش دشمن به گرفتن نشان افتخار، مفتخر شده است. قدى دارد در حدود شش پا و هیکلى مناسب، که آن را نتیجه خدمتش در ارتش مىداند.
همسر کلاید دو سال پیش درگذشته است و به همین جهت در این سفر تنهاست. سر و وضعش تمیز و مرتب است. با شلوارى پشمى، پیراهنى سفید، کراوات مناسب و کت کشمیر؛ سرى دارد پرمو که تنها بخشى از آن خاکسترى شده است.
فاصله کوتاهى تا یک تل یا پشته کوچک، پیاده طى مىکنیم. این تپهاى است مصنوعى، که از لایههاى مختلف یا برجا مانده از گیاهان و جانوران و یا جامعههاى باستانى کهن پوشیده شده است.
کلاید توضیح مىدهد: «زمانى در اینجا یک شهر قدیمى کنعانى قرار داشته است» و اضافه مىکند که ما در لبه جنوبى فضاى بزرگ گسترده و هموار دشت اسدرالون (2) قرار داریم، که در کتاب مقدس «دره جزرال» هم گفته شده است.
در زمانهاى قدیم مجدو شهر بسیار مهمى بود. این شهر در محل تقاطع دو جاده مهم استراتژیک نظامى و کاروان رو قرار داشت.
کلاید، این کهنه سرباز از تاریخ دان مىگوید: «جاده ماریس، یعنى جاده باستانى ساحلى، که مصر را از راه مجدو، به دمشق و مشرق مربوط مىساخت، از این دره مىگذشت.»
مىگویم: «پس با این توصیف، این محل همیشه میدان جنگ بوده است؟»
کلاید پاسخ مىدهد: «بله، برخى از تاریخ نویسان اعتقاد دارند، که در اینجا بیش از هر جاى دیگر در جهان، جنگ روى داده است. فاتحان کهن همیشه مىگفتند، هر فرماندهى که مجدو را داشته باشد، در برابر همه مهاجمان پایدارى مىکند.»
«شما در صحیفه یوشع بن نون (باب 12، آیه 21)(3) مىخوانید که چگونه یوشع و اسراییلیان، در اینجا کنعانیان را شکست دادند. و در «کتاب داوران» باب چهارم و پنجم مىخوانید که دو قرن پس از آن نیروهاى اسراییلى در زیر فرماندهى دبوره و باراق، در نبردى بر سیسرا سردار کنعانیان چیره شدند.(4)»
«و بعد چنانکه مىدانیم، شاه سلیمان این شهر را مستحکم ساخت و به مرکزى براى اسبها و ارابه هایش بدل کرد.
حتى در طى سالهاى عمر من هم در اینجا نبردهاى مهمى داشتهایم. نزدیک به پایان نخستین جنگ جهانى، در سال 1918، ژنرال انگلیسى آلن بى، درست در همین جا در مجدّو، به پیروزى قاطعى بر ترکها دست یافت.»
همه عضوهاى گروه ما، به پیاده روى خود تا یک نقطه مناسب ادامه مىدهیم و سپس در نقطهاى که بر همه دره جزدال که به سوى شمال غربى تا دوردست اشراف دارد، غرق تماشا مىشویم.
کلاید با صداى هیجان زدهاى مىگوید: «و سرانجام، حالا دارم میدان آخرین نبرد بزرگ را تماشا مىکنم!»
مىپرسم: اما آخر شما از کجا مىدانید که نبرد نهایى در اینجا روى خواهد داد؟
- «شما همین اسم - یعنى مجدّو - را بگیرید، کلمه عبرى هار، یعنى کوه را به آن اضافه کنید. این دو کلمه به شما هارمجدّو را مىدهد، که ما هارمجدّون ترجمه مىکنیم.»
در حالى که او صحبت مىکند، من مىکوشم استدلال او را، با جستجوى هار یا کوه دنبال کنم؛ اما کوهى پیدا نمىکنم. با وجود این، چون دره روبروى خودمان را مىتوانیم ببینم، پس نقطه مناسبى که روى آن ایستادهایم، بآسانى مىتواند هار (کوه) تلقى بشود. اما با همه اینها، آیا هارمجدّو - که کلمه کلمه به معنى کوه مجدو است - به یک محل دلالت مىکند یا یک رویداد؟
کلاید، کمى با بى حوصلگى پاسخ مىدهد: «نه، نه، این میدان نبردى است که همه ملتها در آن درگیر مىشوند. این آخرین نبرد میان نیروهاى نیکى و نیکوکارى به رهبرى مسیح و نیروهاى شیطانى به رهبرى دجال خواهد بود.»
من، مانند میلیونها مردم دیگر، سخن کلاید را باور مىکنم. من همیشه چیزهایى درباره هارمجدّون شنیده بودم، اما با همه شنیدن هاى این واژه اشتقاق آن را نمىدانستم. پرسیدم که آیا درباره این واژه هارمجدّون مطالب زیادى خواندهاید؟
- «مىدانید، واژه هارمجدّون تنها یک بار در انجیل آمده است؛ یعنى درست همان که در کتاب مکاشفه یوحنا باب شانزدهم، آیه 16 آمده است؛ و سپس این آیه مختصر را نقل مىکند:
«و ایشان را به موضعى که آن را در عبرانى هارمجدّون مىخوانند، فراهم آوردند.»
از آن جا که این واژه در زندگى ما نقش چنین با اهمیتى دارد، امیدوارم بتوانم اشتقاق آن را پیدا کنم، من آنچه را که کلاید گفت تکرار مىکنم: در کتاب عهد عتیق، هیچ ذکرى از این واژه نشده است. در کتاب عهد جدید هم تنها یک مورد، یعنى در باب مکاشفه که گاهى مکاشفات، یا مکاشفه یوحناى قدیس هم گفته مىشود، آمده است. اما من هنوز سردرگم هستم، در حالى که در مکاشفه، از «محلى» به نام هارمجدّون صحبت مىکند، کلاید اصرار دارد که هارمجدّون معنى یک نبرد را مىرساند.
کلاید مىگوید: «یوحناى پیش گو کتاب مکاشفه را نوشته است؛ و چنانکه مىدانیم ما از همین اثر یوحنا است که بیشترین اطلاعات خودمان را از آخرین روزهایى که داریم مىگذرانیم، به دست مىآوریم. او تصویر کاملى از آخرین نبردى که باید درست در همین محل صورت بگیرد، به دست داده است. به یاد دارید که او در پیشگویى خود از این نبرد بزرگ، مىنویسد(5):
«و بلدان امتها خراب شد... و هر جزیره گریخت و کوهها نایاب گشت.» و بعد مىافزاید:
«خداوند همه چیز را درباره آینده مىداند. هیچ چیز را از او گریزى نیست. خداوند از همان آغاز مىداند، چه کسى به هاویه خواهد رفت و چه کسى دقیقا نخواهد رفت. هنگامى که خداوند قانون را نازل کرد، دقیقا مىدانست کدام انسان قادر به رعایت آن نخواهد بود.»