فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد درباره هنر نقاشی قاجار 11 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد درباره هنر نقاشی قاجار 11 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

درباره هنر نقاشی قاجار

شاهرخ مسکوب

سابقه نقاشی قاجار به دوره های پیشتر یعنی به آخرهای صفویه و مخصوصاً دوران زندیه می رسد. در دوره سلسله صفوی و در زمان شاه عباس اول (قرن 17-16 میلادی) رابطه ایران با اروپا توسعه زیادی می یابد. در داخل، ایران از یک دوره ثبات طولانی، حکومت مرکزی با قدرت و رونق اقتصادی برخوردار است. شاه عباس در شمال شرقی دشمنی اُزبک ها را از بین برده و آنها را سرکوب کرده بود. در مغرب ایران هم با ترکان عثمانی به نوعی صلح مسلّح رسیده بود که خیال او را از مرزهای غربی کشور آسوده می داشت. مجموعه این عوامل به دستگاه دولت وقت اجازه می داد که تمام کوشش خود را صرف آبادانی، ساختن کشور و رونق اقتصادی کند. امپراطوری عثمانی در مشرق با ایران و در مغرب با جمهوری ونیز و کشورهای اروپائی برخورد و کشمکش های طولانی داشت. درنتیجه هم به علت های اقتصادی و هم به علت های نظامی (درمقابله با امپراطوری عثمانی) ایران و کشورهای اروپائی علاقمند به توسعه روابط با یکدیگر بودند. مخصوصاً باید یادآوری کرد که درآن موقع کشورهائی مثل هلند، پرتقال، انگلستان و . . . به دلایل اقتصادی و فرهنگی شروع به خروج از اروپا، توجه به مشرق و دست اندازی به کشورهای آسیائی کرده بودند.

درقرن 17 روابط ایران با اروپا به حدی رسید که تا آن زمان به کلی برای دوطرف بی سابقه بود. این روابط متنوع، همه جانبه و از جمله هنری و فرهنگی هم بود. درکنار نقاشی سنتی ایران یعنی مینیاتور که در حال شکفتگی و کمال بود، نقاشی دیواری (دیوارنگاره) هم به دربار راه یافت. زندگی پُرشکوه و با تجمل درباری خواستار تزیین قصرهای گوناگونی بود که در اصفهان و قزوین و شهرهای دیگر ساخته می شد. مینیاتور بیشتر در خدمت تزیین کتاب بود و با خصوصیاتی که داشت به کار آراستن کاخ ها نمی آمد. برای این منطور نقاشی اروپائی سرمشق و نمونه خوبی بود. کاخ چهل ستون تحت تأثیر نقاشی اروپا (رنسانس متأخر) و اکثراً بدست نقاشان همان سرزمین نقاشی شد. صحنه ها، مجالسِ پذیرائی و بزم شاهانه، ورود سفیران، جنگ، رقص و باده گساری و جز اینها بود.

گذشته از کاخ های شاهی مثل عالی قاپو، هشت بهشت و غیره و خانه های بزرگان و اشراف که دیوار ها و سقف آنها با تصویر یا نقش پرندگان و گل و بته تزیین می شد، درهمین دوره کلیساهای جلفا، شهر کوچک ارمنی نشین در کنار پایتخت (اصفهان) هم بوسیله نقاشان مسیحی تصویر می شد. طبعاً در اینجا نقش ها معمولاً نمودار صحنه های زندگی مسیح و داستان ها و وقایع کتاب مقدس بود.در این دوره نقاشان هلندی در اصفهان مدرسه نقاشی دائر کرده بودند و هنر خود و شگردهای آنرا به شاگردان ایرانی می آموختند. از طرف دیگر می دانیم که محمد زمان نامی در دوران پادشاهی شاه عباس دوم با تقلید از نقاشان ایتالیائی آثار بدیع و ارزشمندی به وجود آورد. نقاشی این دوره به نوعی تعادل در پیوند میان نقاشی سنتی ایران و نقاشی اروپائی می رسد. استنباط نقاش ایرانی از "فرم" و دید او از عالم خارج با شیوه های تجسمی اروپائی جور می شود. ولی در هرحال ورود شیوه اروپائی و تأثیر آن به اندازه ای است که علی قلی بیک از اهالی ارومیه و معروف ترین نقاش دوره بعد (دوره نادرشاه)، معروف به "فرنگی" است. ظاهراً از آثار او چیزی باقی نمانده، شاید برای اینکه در زمانی بسیار پرآشوب زندگی می کرد، ولی خودِ شهرت او با معنی و نشان دهنده تصوّری است که از هنر او داشتند.

پس از یک دوره نسبتاً طولانیِ پریشانی سیاسی، نظامی و اجتماعی (اواخرصفویه، دوره افغان ها و افشاّریه) در نیمه دوم قرن 18 دستکم برای سی سال در قسمت های بزرگی از ایران ثبات، امنیت و آسایشی پدید می آید: منظور حکومت کریم خان(1164/1189ه) زند وتشویق او از هنرمندان و صنعتکاران و ارباب حرفه هاست.

در زمان او ادبیات، معماری و نقاشی تحول و رونق زیادی پیدا کرد، مخصوصاً در شهر شیراز پایتخت زندیه. در این زمان هنر تصویری به غیر از کشیدن تابلو، عبارت بود از نقاشی روی شیشه، قابِ آیینه، گل و بته روی قلمدان، کاشی و میناکاری و تذهیب.از میان بزرگ ترین نقاشان این عصر می توان میرزا بابا و محمد صادق را نام برد که آثار آنها بیشتر مربوط به اواخر زندیه و اوائل قاجاریه است. درمیان آثار بازمانده از میرزا بابا باید از تابلو «هرمزدچهارم» تصویر خیالی پادشاه ساسانی (پیش از اسلام) نام برد. شاه برخلاف شاهان و شاهزادگان زمان نه برزمین بلکه بر صندلی بزرگ و تخت مانندی نشسته با چکمه و تاجی بکلی متفاوت از تاج پادشاهان زمانِ نقاش ولی با لباس عصر نقاش، با کمربند و ترکش و شمشیر مرصّع و گردن بند و حمایل جواهر نشان. دو تن از ندیمان درباری پشت سر شاه ایستاده اند و گل بدست دارند. کلاه یکی به شکل تاج و شبیه مال پادشاه است و دیگری دستار به سر دارد. از همین میرزا بابا یک تابلو "طبیعت بی جان" درموزه نگارستان تهران وجودداردکه ازنظرقرنیه سازی، دیدِ قراردادی (formel) ازطبیعت، رنگ ها وکار بُردگل وبته های تزیینی از نمونه های مُعرّف نقاشی آن زمان و آغاز قاجاریه است که بعداً درباره آن صحبت خواهیم کرد. تصویرِ شاهزاده زند -نقاش ناشناخته- از نظر چهره پردازی، رنگ های چشم نواز و تزیینی (طیف های مختلف قرمز به اضافه سبزِ زنگاری) لباس، قبا و شال و دشنه نمونه جالب و تمام عیار نقاشی آخر زندیه و دارای تاریخ 1208 هجری (1793-4) است.

درپایان قرن 18 و آغاز قرن 19 باردیگر ایران دوره ای پرآشوب را می گذراند. سلسله زند سقوط می کند و سلسله قاجار جای آنرا می گیرد. سال های اول سلسله جدید و پادشاهی مؤسس آن، آغامحمدخان تمام به جنگ و لشکرکشی، سرکوبی مخالفان و ایجاد وحدت کشور می گذرد. از این گذشته ظاهراً مؤسس سلسله برای امور هنری اشتیاق و ذوقی درخور نمی داشت. نقاشی و زندگی هنری دربار قاجار درحقیقت از دومین پادشاه این خاندان شروع می شود: فتحعلی شاه بیش از سی و پنج سال سلطنت کرد (1249-1213) به جز زمان جنگ های ایران و روس، کشور نسبتاً آرام و بی تلاطم بود. فتحعلی شاه شخصاً بسیار دوستدار تجمل و شکوه بود. خود را، به تقلید از پادشاهان ایران باستان، شاهنشاه می نامید و به عظمت و طمطراق آنها تظاهر می کرد. ظاهراً به تقلید از طاق بستان کرمانشاه و صحنه شکار خسرو پرویز، گفته بود تا نقش شکار او را در چشمه علی (نزدیک تهران)، استان فارس و جاهای دیگر بر سنگ بنگارند. هم چنین سنگ نگاره (bas- relief) دیگری او را با تاج و برتخت و درباریان را با لباس و در حالت رسمی درکنار، ایستاده نشان می دهد. او به ساختن مسجد، کاشیکاری، حجاری و امور ساختمانی دیگر علاقمند بود و مسجدهای بزرگ و ازنظر معماری با ارزشی درزمان او ساخته شد که مسجد شاه تهران یکی از آنهاست. درمیان مهم ترین کارهای فتحعلی شاه باید از باغ، نقاّشی های دیواری و بنای قصر قاجار، که بر سر راه تهران به قلهک قرار داشت، نام برد. این مجموعه که در زمان خود تحسین همه بازدید کنندگان را برمی انگیخت متأسفانه بر اثر بی اعتنایی ناصرالدّین شاه متروک و سپس ویران شد.

درزمان فتحعلی شاه، مثل دوران صفوی، نقاشی دیواری درقصرها وخانه های اعیان شهرهای بزرگ مجدداً رواجی گرفت، قصر گلستان، تخت مرمر، باغ نگارستان تهران یا مقر ولیعهد در تبریز از این نمونه ها بود. فتحعلی شاه پسران متعدد داشت و آنها را به حکومت بیشتر ایالات و شهرهای مهم گماشته بود. این شاهزاده ها هم به تقلید از پادشاه و دربار به امور هنری علاقه و دلبستگی نشان می دادند و بر سر جلب هنرمندان و از جمله نقاشان به مقر دولتی و اشرافی خود، با یکدیگر رقابت می کردند. درنتیجه در این عهد نسبت به گذشته، کار و بار اهل این حرفه رونقی پیدا کرده بود.

* * *

نقاشی دوره قاجار را که از اول قرن 19 شروع می شود و تا اوائل قرن بیستم ادامه می یابد، می توان به دو دوره کلی تقسیم کرد. از آغاز تا اواخر سلطنت ناصرالدین شاه یعنی تا سال های 1890. در زیر کلیاتی در باره نقاشی دوره اول و بزرگ ترین نمایندگان آن آورده می شود و سپس به دوره بعد می پردازیم:

نقاشی کلاسیک دوره قاجار درباری است. شاید این نخستین نکته ای باشد که در این نقاشی جلب توجه می کند. "بازار" هنر به معنای اخیر وجود ندارد. برخلاف دوره فئودالی اروپا، روحانیت و سازمان های روحانی در ایران مشوق و پرورنده هنر نبودند چون دین اسلام به هنر نقاشی نظر خوشی ندارد. به این ترتیب تنها "خریداری" هنر نقاشی دربار و اشراف دولتی بودند که از هنرمندان، نقاشان، شاعران، موسیقی دانان و . . . نگهداری کرده وسیله کارشان را فراهم و زندگیشان را تأمین می کردند و در عوض نقاش هم برای آنها کار می کرد. درچنین شرایطی نقاش با زندگی روزمره مردم عادی تماس چندانی ندارد، هرچند خود ازمیان آنها برخاسته باشد. همین شرایط کمابیش "موضوع" نقاشی را معین می کند. وقتی مشتری نقاشی دربار باشد و نقاش برای دربار کارکند، باید چیزهائی را بکشد که خوشایند یا مورد علاقه دربار است. به همین سبب موضوع تابلوها، تک چهره شاه و شاهزادگان و بزرگان دولتی است. رقاص و نوازنده که مایه سرگرمی درباریان بودند و در یک کلمه مجالس بزم از موضوع های دیگر تابلوهاست. ساختمان های اعیانی، باغ ها، قصرهای سلطنتی توجه نقاش را برمی انگیزد، یا مثلاً صحنه های شکار، بازی چوگان و غیره. . . از میان حیوانات بیشتر آنهائی نقاشی شده اند که با زندگی درباریان و بزرگان مناسبتی دارند مثل اسب، آهو، تازی و شیر در صحنه های شکار، یا پرندگان تجملّی مثل طوطی. گل، جام، شراب، میوه که در زندگی این خریداران هنر وجود داشت در نقاشی ها هم جائی دارد. تار و دایره، ظروف مرصع و منقوش، کاسه و تنگ و گلدان نیز از این قبیلند. گاه و بیگاه صحنه هائی از تاریخ یا قصه های مذهبی هم نقاشی شده است.

تمام اینها که گفته شد مشخص کننده گذران قراردادی، محدود و با تجمل و در عین حال سطحی درباری است که با مسائل و امور معینی از زندگی سر و کار دارد و از سایر جنبه های متنوع، متحرک و گوناگون آن بی خبر است و هرگاه از رزم، مملکت داری و سیاست فارغ شود تنها می تواند به امر"لذت"، به بزم بپردازد. نقاشی این دوره هم دارای چنین خصوصیاتی است. یعنی کارها معمولاً از نظر محتوای فکری و حسی سطحی است، چشم نواز است و فقط برای تماشا، برای خوشامد بصری خلق شده است. نقاش اهل درد نیست و با تصویرهائی که ناشی از اندیشه و حسّی عمیق باشد، با دید سودائی و دردمند نقاش، روبرو نیستیم، فقط می توان نوعی لذت بصری از آنها بدست آورد. ظاهراً نقاش هم بیشتر از این ادعائی ندارد. او طبق قواعد معین و شناخته شده ای نقاشی می کند و هنرش به مناسبت شرایطی که آنرا به وجود آورده ومی پرورد (شرایط دربار) معمولاً محدود و شاید بشود گفت تهیدست است. با توجه به این خصوصیات کار نقاشان این دوره اکثراً شخصی نیست، قراردادی است. این طور نیست که هر چهره ای یا چیزی حالتی از آنِ خود داشته باشد، حالتی که آن را، به هر مناسبت و به هر علت، از صورت ها و چیزهای دیگر متمایز کند. برعکس همانطور که گفته شد قواعد "زیبائی شناسی" قراردادی است و طبق "قراری" ننوشته امّا پذیرفته شده تقریباً همه چشم ها بادامی و کشیده، ابروها پیوسته و پرپشت، صورت ها گرد و سرخ و سفید و معمولاً "سه چهارم"، لباس ها همه فاخر و بدون کهنگی و پارگی است. صورت بچه ها هم با حالت بزرگ ها ترسیم می شود و صورت بزرگ ها اکثراً جدّی و بی تفاوت است. خنده، گریه و یا هیجان در این آثار دیده نمی شود. قرارداد تا حدی است که عاشق و معشوق در بوس و کنار هم کلاه بوقی ترک دار و نیمتاج جواهر نشانِ مرتب را از سر بر نمی دارند. و تار از دست عاشق پائین گذاشته نمی شود. فقط از دست معشوق که زیر چانه عاشق است می فهمیم که موضوع از چه قرار است و الاّ نشان دیگری برای بی تابی عاشق و معشوق در تابلو وجود ندارد.

درچارچوب محدود آداب (اتیکت) و آیین های درباری و در مجموعه تشریفاتی که تصویر کننده و تصویر شونده درآن بسر می برند، شخصیت های تابلوها همه ایستادن، نشستن، سواری (براسب و در شکار) و در یک کلام حرکت و سکونی "بقاعده" دارند. معمولاً با وقار و رسمی! این حالت حتی در حرکات رقاص ها هم حفظ شده. مثلاً زنی که روی خنجر با یکدست بالانس زده طوری مؤدبانه نگاه می کند که انگار پیشخدمت دربار دارد نقل و نبات تعارف می کند. نگاه مادری که بچه اش را شیر می دهد و شاهزاده ای که دارد اژدهائی را می کشد کمابیش یکسانند. شخصیت های پرده ها در چهارچوب قواعد محدود هنر نقاشی، با آن صورت های یکسان، با وقارِ ساختگی و نگاه های محو، اکثراً تنها و خسته به نظر می آیند. شاید این احساسی باشد که بیشتر این تابلوها در بیننده القاء می کنند. در زندگی یکنواخت، بیهوده و بی رمق


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد درباره هنر نقاشی قاجار 11 ص

هنروتمدن اسلامی در دوران قاجار

اختصاصی از فایلکو هنروتمدن اسلامی در دوران قاجار دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 19

 

هنروتمدن اسلامی در دوران قاجار

مقدمه

بدیهی است که اقوام وملل جهان در آشنایی با هنر و بهروری از آن تقدم وتاخر دارند.ایرانیان و رومیان،سده ها پیش از ظهور اسلام با هنر آشنا شده بودند وهر یک از این دو قوم،هم زمان با ظهور اسلام،سنتهای هنری چند صد ساله داشتند.وقتی سخن از هنر اسلامی در میان است،ایران وایرانی جایگاهی ویژه در رشد واعتلای آن دارد،از سده چهارم هجری تا آغاز سده دهم هجری که قیام صوفیان صفوی آغاز شد،ایران مهد هنر وهنرافرینی در جهان اسلام بود.

عربستان پیش از اسلام،از نظر هنری به استثنای خط عربی که بالقوه آمادگی پذیرش زینتها را یافت،از درون مایه چندانی برخوردارنبود.شعر وسرود بیشترین هنر عرب بود تا آنکه فتوحات مسلمانان موجب شد تا آن چادرنشیان ناگهان دیده بر کاخهای با شکوه ایرانیان وکلیساها وپرسشگاههای یونانیان ورومیان بگشایند.به همین سبب،هنر صنعتگران ایرانی ویونانی ومصری وسوری

با هم پیوند خورد وزیر فرمان اسلام،به شیوه هایی مبدل شد که امروزه هنر اسلامی نامیده می شود

«یک ظرف نقره‌ای بسیار نفیس و زیبا ، به شکل یک الهه متعلق به دوران ساسانیان در موزه کرملین وجود دارد که صورت این الهه قسمت مدور ظرف را شکل می‌دهد و زیبایی آن بیانگر سلیقه‌ی سامانیان در پسندیدن زنان زیباست. جالب توجه آنکه، نزدیک بودن توصیفات زیبایی شناسانه از زن در اشعار دوره‌ی اسلامی به صورت الهه است چشم بادامی، لبهای سرخ، و ابروهای کمانی. همچنین فرم صورت همچون قرص ماه است صورت دختران ترک چنین شکلی داشته و شاهزادگان ساسانی با انگیزه‌های سیاسی با دختران ترک ازدواج می‌کردند و در زمان قاجاریه اکثر زنان علاقه‌مند به ابروهای پهن، بلند، پیوسته و مشکی بوند. مردان نیز معمولاً‌ ابرو و ریش خود را با حنا و وسمه رنگ می‌کردند تا درخشش بیشتری بیابد. عکسهای فتحعلی شاه با ریش بلند و براق نمونه مناسبی بر این ادعا است استفاده از وسمه تا ابتدای قرن 14 هجری (19 میلادی) متداول بود که با ورود مدهای غربی به دربار قاجار کم کم به فراموشی سپرده شد.»2

«مردان نیز با چشمان درشت، ابروهای کمانی پیوسته، موهای تنک و کوتاه و بیشتر با ریش بلند و لباس و کلاه قاجاری، شبیه به هم تصویر شده‌اند و برای مثال در این نقاشیها فتحعلی شاه با ریش بلند خال گوشة لب و تاجی که بر روی سرش قرار دارد شناخته می‌شود نقاشیهای بزرگ روغنی قاجاری در دوره فتحعلی شاه بسیار مورد توجه بود و با دقت و حوصله زیاد پرداخته می‌شد و

اکثر تصاویر با سطوح بزرگ، دامن لباسی، پشتی و فرش با حاشیه‌های گوناگون، گلهای ریز و مروارید تماماً‌ تزئین می‌شدند.

تزئینات تابلوهای نقاشی دوره محمد شاه نسبت به دور فتحعلی بسیار کاهش یافت و برای زینت سطوح بزرگ لباس و فرش و پشتی اغلب از چند حاشیه باریک بهره برده می‌شد. رنگها در دوره فتحعلی شاه شفاف بود و با دقت در خطوط مشخص از هم جدا می‌شد. رنگهای دوره محمد شاه کدرتر و استفاده از آنها آزادتر و در نتیجه در هم آمیخته و به تدریج محو می‌شد. تعداد شخصیتها در تصاویر دوره محمد شاه در مجموع بیشتر از نقاشیهای پیش از آن است در نقاشیهای دوره اول قاجار افزون بر تاثیرات     نقاشی غربی در نزدیکی شدن به واقعیت گاه مناظر و دورنما و گاهی نیز با لباسهای غربی را در این تصاویر می‌بینیم که به ویژه دوره محمد شاه بیشتر است. »3

«عکس‌های مونتا بوته عضو هیئات ایتالیایی در ایران، سند تاریخی مسحورکننده‌ای است. وی عکس‌هایی از مناظر شهرها ابنیة تاریخی و کاخها بدست داده است که گرچه در این عکسها زنان دیده نمی‌شوند طبقات مختلف اجتماع؛ پادشاه شاهزادگان صاحب منصبان حکمرانان ایالات درباریان خواجگان حرمسرا و حتی مردم عادی آنها»4

«عدم وجود سایه روشن و حجم‌نمایی و فقدان تناسب نوآوری و هم چنین تقلید و عدم اصالت از ویژگیهای دوره قاجار است. در واقع یکی از عوامل افول در نگارگری این دوره تمایل به تقلید است؛ تقلیدی صرف و مکرر در پرداخت نقشها به تبعیت از یکدیگر در بیش از چهار دهه به نحوی که این تقلید و موضوعات مورد استفاده رنگی تازه به خود گرفته تکنیک کار نقاشان بر محور مشخص نگارگری دربار فتحعلی شاه می‌گردد. در این دوره رنگهای بی‌جان، تزئین یکنواخت و نگارگران بدون ارائه تفکر، گرفتار نقش و رنگهای تکراری بودند.

هنر نقاشی دوره قاجار و منیع‌الملک

برخی محققان ایران، دوران قاجار را سرزمین نقاشی‌ها نامیده‌اند چرا که در این دوران، نقاشی‌های دیواری و تابلوها در تمام نقاط کشور در منازل اعیانی تا قصرهای قاجاری پراکنده بودند چنان وسعتی که در هیچ زمان دیگری سابقه نداشته است از این رو می‌توان گفت نقاشیهایی با این وسعت و کثرت چه از نظر تعداد و چه از حیث ابعاد، در دیگر ادوار هنر ایران دیده نمی‌شوند در این دوره نقاشیها جزیی از بدنه ساختارهای درباری، دولتی و منازل اشرافی بوده‌اند که در گوشه و کنار کشور ساخته می‌شدند و موضوع آنها : «تاریخی ، ادبی، اساطیری، شکار، جنگ، پرتره و موضوعات مذهبی بوده که اغلب به اندازه طبیعی ترسیم می‌شدند گاه این اشتیاق ثبت تصاویر در کنار نقش برجسته‌های ساسانی جلوه‌گر شده است» و نکته برجسته اینکه، برای اولین بار نقاشی ایرانی در قید سنتیهای شرق دور، با چشم بادامی و صورتهای مدور آزاد شده و چهره‌ها کاملا‌ً ایرانی‌اند در تشریح این گذار سنن مکاتب قبلی به سبکی جدید که آن را می‌توان سبک دربار قاجار دانست، برخی محققان چنین تفسیر نموده‌اند که در دوران صفویه، هنرمندان درک می‌کردند که سبک متداول رضا عباسی و پیروان او مجالی به ابداع و تجرد نمی‌داد، همچون قرون گذشته، توجه هنرمندان برای الهام گرفتن به منابع خارجی معطوف شده با این تفاوت که در سده هفدهم (یازدهم هـ . ق ) منبع الهام اروپا بود نه چین بدین نمود در دوران قاجار و به خصوص در عهد فتحعلی شاه، نقاشی دیواری متعددی پدید آمدند که متاسفانه اکنون تعداد اندکی از این نقاشیها دیواری در مکان اصلی بر جا مانده‌اند از بسیاری نقاشیها تنها تنها عکسهایی پراکنده باقی مانده و برخی همچون نقاشیهای کاخ نگارستان جابه جا شده و قطعات آنهادر خزانه کاخ موزه گلستان نگهداری می‌شدند نقاشیهای کاخ سلیمانیه از جمله آثار معدود بر جا مانده در مکان اصلی خود است از جهاتی منحصر به فرد به شمار می‌آید. این نقاشیهای دیواری نمونه بارز و یگانه‌ای از نقاشی قاجاری‌اند. ترکیب‌بندی متقارن و ایست با عناصر افقی و عمودی و منحنی، سایه‌پردازی مختصر در چهره و جامعه، تلفیق نقشمایه‌های تزئینی و تصویری، رنگ تزئینی محدود با تسلط رنگهای گرم به خصوص قرمز.

از جمله ویژگی این آثار هستند در نقاشی قاجار ، شبیه‌سازی فدای میثاقهای زیبای استعاری و جلال و رفتار ظاهری می‌شود مردان با ریش بلند و سیاه، کمر باریک نگاه خیره، دستی بر سرشان کمر و دست دیگر بر قبضة خنجر و عموماً افراد به واسطة‌اشیاء معرفی می‌شود.» 5

«از مقایسه دو تکچهرة‌ به تصویر درآمده توسط شباشی هر دوره بهتر درک می‌شود تکچهره فتحعلی شاه به قلم میرزا بابا به تاریخ 1213 هـ . ق 1798 م به اندکی پس از تاجگذاری به تصویر در آمده و دیگری نقاشی کمال الملک از چهره ناصرالدین شاه که تنها چند سال قبل از مرگش در تاریخ 1307 هـ . ق 1889 کشیده شده تعلق این دو اثر به دوره مختلف از همان برخورد نخست آشکار می‌شود این دو تصویر اساساً‌ با دو تعبیر مختلف «تصویرپردازی شاهانه» ‌و شیوه هنرمندانه از هم متمایز هستند که فتحعلی شاه در شوکتی شاهانه و کاملاً‌ شرقی و ناصرالدین شاه در هیأت رسمی و نظامی اواخر قرن نوزدهم اثر میرزا بابا به لحاظ تکنیک، اندازه و ابزار و سبک ادامة‌ سنتی است. که در ربع دوم قرن هجدهم در زمان فرمانروایی خاندان زند در ایران شکوفا گشت در حالی که نقاشی کمال‌الملک به سبکی از نقاشی تعلق دارد که در ربع سوم قرن نوزدهم از اروپا وارد ایران شد. آثار چهره‌نگاری دوران قاجار در عین این که ویژگی‌های تجسمی مختص به خود را دارند دارای بار مفهومی بسیار با اهمیتی نیز هستند اگر چه در میان حکومتهای پس از اسلام در ایران، شاهان قاجار تنها حکمرانانی نبودند که از هنرهای تجسمی برای مقاصد تبلیغاتی سود جستند اما تاکید آ‌نان بر تک چهره‌نگاری، این خاندان را از سایرین متمایز می‌سازد. مسلم این که دل مشغولی منحصر به فرد قاجار در توجه به پیکرنگاری به عنوان مظهری از سلطنت، رویکرد گسترده‌تری به این هنر را در ابتدای این قرن به همراه داشت. در واقع یکی از جنبه‌ها جالب توجه عصر قاجار، مسیر تبدیل و تحول هنر و تعاملات سنت و نوآوری است. این تعامل از همان آغاز در نقاشی تکچهره فتحعلی شاه توسط میرزا بابا نمایان گشت. به این صورت که سبک اثر به سنت نقاشی زندیه تعلق دارد اما به لحاظ محتوا و حال و هوای کلی نوعی نوآوری را نشان می‌دهد باید گفت فتحعلی شاه با نشان دادن شخصیتی نمایشی از خود و سازماندهی درباری تشریفاتی و تشکیلاتی منسجم، خود باعث دمیده شدن این روح تازه به اثر شده است. سیمای ظاهری فتحعلی شاه آنگونه که برد کرزن توصیف کرده:‌ با کمری باریک و ریشی با شکوه «می‌تواند واکنشی روانی باشد نسبت به گذشته، بدین معنا که


دانلود با لینک مستقیم


هنروتمدن اسلامی در دوران قاجار

واقعیت اجتماعی تشیع از صفویه تا قاجار 45 ص

اختصاصی از فایلکو واقعیت اجتماعی تشیع از صفویه تا قاجار 45 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

واقعیت اجتماعی تشیع از صفویه تا قاجار

اقتدار ایل خانان و قدرت اجتماعی مذهب

پس از آل بویه ، خلافت بغداد قدرت های سیاسی متعددی را که در نواحی مختلف جامعه ی اسلامی ظهور می کردند ، رسمیت بخشید . خلافت بغداد با داعیه ی جانشینی شرعی رسول خدا ، در واگذاری تاج و تخت به قدرت های عشیره ای وایلی مسلط ، در واقع نقش کلیسا در سده های میانه ( قرون وسطی ) را ایفا می کرد و خلافت بدین سان تا سال 656 ه .ق که سال سقوط آن به دست هلاکو خان مغول است ، ادامه یافت .

حمله ی مغول تهاجم نظامی گسترده ای بودکه با استفاده از درگیری های موجود در میان حاکمان جوامع اسلامی و ضعف آنها و بی آن که از توجیهی دینی برخوردار باشند تنها با استفاده از زور انجام شد ، مسلمانان اعم از شیعه و سنی همه به یک اندازه در معرض تیغ سپاهان مغول قرار گرفتند و مقاومت های مستقلی که در شهرها و روستاهای مختلف در برابر آنها انجام می شد ، با بی سابقه ترین کشتارها سرکوب می گشت .

مذهب اولیه ی مغولها شمن بود ، ولی در هنگام تسلط برایران با همراهی جمعی از بوداییان و کشیشیان مسیحی ، سیاست تبلیغ این دو مذهب را نیز دنبال کردند و برخی از آنها به آیین مسیحیت گرویدند .

جامعه ی اسلامی گرچه در برابر هجوم سیاسی مغول تاب نیاورد ، ولی فرهنگ و تمدن اسلامی حضور قوی و توانمند خود را بر آن تحمیل کرد ، به گونه ای که مغول نیز مانند استبداد بنی امیه و …. ناگزیر از توجیه دینی خود شدند .

درسده ی هشتم پس از هجوم های سده ی هفتم ، دیگر بار فرصت برای مقاومت های سیاسی و نظامی تشیع به وجود آمد . سربداران در خراسان ، مرعشیان درمازندران و نهضت پیش گامان مهدی در خوزستان ، از جمله قیام های سیاسی شیعه هستند که تا دوران هجوم تیمور و حتی پس از آن در بخش های مختلف ایران به حیات خود ادامه دادند .

علی رغم حضور فکری و سیاسی فزاینده و فعالی که تشیع در تمام مدت داشت ، ساخت سیاسی قدرت قبل و بعد از حاکمیت ایل خانان مغول ، یعنی در دوران سلجوقیان ، خوارزمشاهیان و تیموریان تا زمان حاکمیت قاجار ، ایلاتی و عشایری است . مناسبات و روابط ایلاتی ، خوانین را از توان نظامی ای بهره مند ساخته بود که با تکیه به آن از نفوذ اجتماعی و حتی حاکمیت سیاسی برخوردار می شدند ، در این میان حضور باور و معرفت دینی در کنار عصبیتی که به انسجام ایلی منجرمی شد ، موجب گشت تا این عصبیت نیز از پوشش دینی استفاده کند و در مواردی در قلمرو توقعات دینی جامعه گام بردارد .

بسط وتوسعه ی اندیشه های شیعی – که پیش از این در اصول و فروع اعتقادی شیعه شرح آن گذشت – مانع از این می شد که حاکمیت های موجود باهمه ی تلاش هایی که برای توجیه دینی خود می کردند ، از مشروعیت دینی برخوردار شوند، به همین دلیل تشیع در طول تاریخ هر گاه فرصت می یافت ، اعتراض خود را به حاکمیت های موجود در قالب رفتار سیاسی خود سازمان می داد و تشیع با همه ی تلاش های سیاسی پراکنده ای که انجام داد ، هرگز نتوانست نظام مطلوب خود را استقرار بخشد ، زیرا قدرت رقیب او ، یعنی ، استبداد متکی بر مناسبات ایلی بود و قدرت تشیع مانند هر نیروی مذهبی دیگر مبتنی بر آموزش های دینی و تعلیم و تعلم های مستمری بود که در نظام شهری بیش تر امکان وجود پیدا می کند ، بنابراین قدرت مذهبی بیشتر قدرت شهری است و شهر با سکون و ثباتی که دارد ، در برابر ایل که از تحرک و توان نظامی بهره مند است ، همواره آسیب پذیر بوده است و حاکمیت سیاسی شهر در طول این مدت به دست کسانی بوده است که از قدرت نظامی ایلی بهره مند هستند .

خصلت شهرس آموزش های دینی ، مستلزم نفی باور دینی از حوزه ی زندگی ایلی و عشیره ای نیست ، بلکه ایلات و عشایر نیز از باور دینی بهره مندمی باشند ، این باور ، در نزد آنها کمتر با تفکر و تامل همراه است و در مناسبات اجتماعی نیز کمتر ظاهر می شود ، از این رو مناسبات اجتماعی ایلاتی بیش تر در چهره ی عادات قومی و بر محور عصبیت و در قالب اقتدار سیاسی خان شکلمی گیرد . البته در صورتی که آموزش های دینی در درون عشیره گسترش پیدا کند و با حفظ چهره ی الهی ، مقتضی نیروی اجتماعی مستقلی باشد ، به تناسبتوسعه ای که آموزش های یاد شده پیدا می کنند ، نیروی دیگری نیز در درون عشیره درکنار خان ، ظاهر می شو و آن ، نیروی مذهبی است که در پیرامون رهبران دینی تمرکز می یابد . حتی در برخی موارد ، رهبری دینی ایل می تواند با قرار گرفتن در مرکز روابط عشیره ای از موقعیت اجتماعی خان برخوردار شود و در این صورت ایل مانند وقتی که فاقد رهبری دینی است ، یک قطبی خواهد بود و رهبری دینی با استفاده از این موقعیت ، از امکانات سیاسی و نظامی بالفعلی که در مناسبات عشیره ای وجود دارد ، در جهت آرمان های دینی استفاده خواهد کرد ، این مسئله همانند بهره ای است که ابوطالب از موقعیت اجتماعی بنی هاشمی برای حمایت از پیامبر اسلام (ص) برد ، زیرا با حمایتی که به عنوان بزرگ بنی هاشم از پیامبر (ص ) کرد ، امکانات موجود دراین گروه را در آرمان های دینی پیامبر (ص) به کار گرفت، به همین جهت برخی از بنی هاشم ، صرف نظر از مسئله باور به اسلام یا کفر ، در شعب ابی طالب گرفتار محاصره ی اقتصادی شدند . با مرگ ابوطالب و جانشینی ابولهب ، پیامبر (ص ) از این حمایت اجتماعی محروم شد و بدین ترتیب سخت ترین روزهای زندگی پیامبر و مسلمانان که به مهاجرت آنها به مدینه انجامید ، آغاز گشت .

ظرفیتی که مناسبات ایلی در تحمل رهبری مذهبی می تواند داشته باشد ، مسئله ای است که در تبیین قدرت سیاسی شیعه و خصوصاً چگونگی پیدایش حاکمیت صفویه در سده های دهم و یازدهم موثر است .


دانلود با لینک مستقیم


واقعیت اجتماعی تشیع از صفویه تا قاجار 45 ص

تحقیق درمورد واقعیت اجتماعی تشیع از صفویه تا قاجار 45 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درمورد واقعیت اجتماعی تشیع از صفویه تا قاجار 45 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 45

 

واقعیت اجتماعی تشیع از صفویه تا قاجار

اقتدار ایل خانان و قدرت اجتماعی مذهب

پس از آل بویه ، خلافت بغداد قدرت های سیاسی متعددی را که در نواحی مختلف جامعه ی اسلامی ظهور می کردند ، رسمیت بخشید . خلافت بغداد با داعیه ی جانشینی شرعی رسول خدا ، در واگذاری تاج و تخت به قدرت های عشیره ای وایلی مسلط ، در واقع نقش کلیسا در سده های میانه ( قرون وسطی ) را ایفا می کرد و خلافت بدین سان تا سال 656 ه .ق که سال سقوط آن به دست هلاکو خان مغول است ، ادامه یافت .

حمله ی مغول تهاجم نظامی گسترده ای بودکه با استفاده از درگیری های موجود در میان حاکمان جوامع اسلامی و ضعف آنها و بی آن که از توجیهی دینی برخوردار باشند تنها با استفاده از زور انجام شد ، مسلمانان اعم از شیعه و سنی همه به یک اندازه در معرض تیغ سپاهان مغول قرار گرفتند و مقاومت های مستقلی که در شهرها و روستاهای مختلف در برابر آنها انجام می شد ، با بی سابقه ترین کشتارها سرکوب می گشت .

مذهب اولیه ی مغولها شمن بود ، ولی در هنگام تسلط برایران با همراهی جمعی از بوداییان و کشیشیان مسیحی ، سیاست تبلیغ این دو مذهب را نیز دنبال کردند و برخی از آنها به آیین مسیحیت گرویدند .

جامعه ی اسلامی گرچه در برابر هجوم سیاسی مغول تاب نیاورد ، ولی فرهنگ و تمدن اسلامی حضور قوی و توانمند خود را بر آن تحمیل کرد ، به گونه ای که مغول نیز مانند استبداد بنی امیه و …. ناگزیر از توجیه دینی خود شدند .

درسده ی هشتم پس از هجوم های سده ی هفتم ، دیگر بار فرصت برای مقاومت های سیاسی و نظامی تشیع به وجود آمد . سربداران در خراسان ، مرعشیان درمازندران و نهضت پیش گامان مهدی در خوزستان ، از جمله قیام های سیاسی شیعه هستند که تا دوران هجوم تیمور و حتی پس از آن در بخش های مختلف ایران به حیات خود ادامه دادند .

علی رغم حضور فکری و سیاسی فزاینده و فعالی که تشیع در تمام مدت داشت ، ساخت سیاسی قدرت قبل و بعد از حاکمیت ایل خانان مغول ، یعنی در دوران سلجوقیان ، خوارزمشاهیان و تیموریان تا زمان حاکمیت قاجار ، ایلاتی و عشایری است . مناسبات و روابط ایلاتی ، خوانین را از توان نظامی ای بهره مند ساخته بود که با تکیه به آن از نفوذ اجتماعی و حتی حاکمیت سیاسی برخوردار می شدند ، در این میان حضور باور و معرفت دینی در کنار عصبیتی که به انسجام ایلی منجرمی شد ، موجب گشت تا این عصبیت نیز از پوشش دینی استفاده کند و در مواردی در قلمرو توقعات دینی جامعه گام بردارد .

بسط وتوسعه ی اندیشه های شیعی – که پیش از این در اصول و فروع اعتقادی شیعه شرح آن گذشت – مانع از این می شد که حاکمیت های موجود باهمه ی تلاش هایی که برای توجیه دینی خود می کردند ، از مشروعیت دینی برخوردار شوند، به همین دلیل تشیع در طول تاریخ هر گاه فرصت می یافت ، اعتراض خود را به حاکمیت های موجود در قالب رفتار سیاسی خود سازمان می داد و تشیع با همه ی تلاش های سیاسی پراکنده ای که انجام داد ، هرگز نتوانست نظام مطلوب خود را استقرار بخشد ، زیرا قدرت رقیب او ، یعنی ، استبداد متکی بر مناسبات ایلی بود و قدرت تشیع مانند هر نیروی مذهبی دیگر مبتنی بر آموزش های دینی و تعلیم و تعلم های مستمری بود که در نظام شهری بیش تر امکان وجود پیدا می کند ، بنابراین قدرت مذهبی بیشتر قدرت شهری است و شهر با سکون و ثباتی که دارد ، در برابر ایل که از تحرک و توان نظامی بهره مند است ، همواره آسیب پذیر بوده است و حاکمیت سیاسی شهر در طول این مدت به دست کسانی بوده است که از قدرت نظامی ایلی بهره مند هستند .

خصلت شهرس آموزش های دینی ، مستلزم نفی باور دینی از حوزه ی زندگی ایلی و عشیره ای نیست ، بلکه ایلات و عشایر نیز از باور دینی بهره مندمی باشند ، این باور ، در نزد آنها کمتر با تفکر و تامل همراه است و در مناسبات اجتماعی نیز کمتر ظاهر می شود ، از این رو مناسبات اجتماعی ایلاتی بیش تر در چهره ی عادات قومی و بر محور عصبیت و در قالب اقتدار سیاسی خان شکلمی گیرد . البته در صورتی که آموزش های دینی در درون عشیره گسترش پیدا کند و با حفظ چهره ی الهی ، مقتضی نیروی اجتماعی مستقلی باشد ، به تناسبتوسعه ای که آموزش های یاد شده پیدا می کنند ، نیروی دیگری نیز در درون عشیره درکنار خان ، ظاهر می شو و آن ، نیروی مذهبی است که در پیرامون رهبران دینی تمرکز می یابد . حتی در برخی موارد ، رهبری دینی ایل می تواند با قرار گرفتن در مرکز روابط عشیره ای از موقعیت اجتماعی خان برخوردار شود و در این صورت ایل مانند وقتی که فاقد رهبری دینی است ، یک قطبی خواهد بود و رهبری دینی با استفاده از این موقعیت ، از امکانات سیاسی و نظامی بالفعلی که در مناسبات عشیره ای وجود دارد ، در جهت آرمان های دینی استفاده خواهد کرد ، این مسئله همانند بهره ای است که ابوطالب از موقعیت اجتماعی بنی هاشمی برای حمایت از پیامبر اسلام (ص) برد ، زیرا با حمایتی که به عنوان بزرگ بنی هاشم از پیامبر (ص ) کرد ، امکانات موجود دراین گروه را در آرمان های دینی پیامبر (ص) به کار گرفت، به همین جهت برخی از بنی هاشم ، صرف نظر از مسئله باور به اسلام یا کفر ، در شعب ابی طالب گرفتار محاصره ی اقتصادی شدند . با مرگ ابوطالب و جانشینی ابولهب ، پیامبر (ص ) از این حمایت اجتماعی محروم شد و بدین ترتیب سخت ترین روزهای زندگی پیامبر و مسلمانان که به مهاجرت آنها به مدینه انجامید ، آغاز گشت .

ظرفیتی که مناسبات ایلی در تحمل رهبری مذهبی می تواند داشته باشد ، مسئله ای است که در تبیین قدرت سیاسی شیعه و خصوصاً چگونگی پیدایش حاکمیت صفویه در سده های دهم و یازدهم موثر است .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد واقعیت اجتماعی تشیع از صفویه تا قاجار 45 ص

شیعه در شروع سلسه قاجار 53 ص

اختصاصی از فایلکو شیعه در شروع سلسه قاجار 53 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 68

 

شیعه در شروع سلسله قاجار

پایه گذاری نظام سیاسی و اجتماعی مذهب شیعه امروز

تشیّع «اثنی عشری » از سال 907 قمری که توسط شاه اسماعیل صفوی مذهب رسمی ایران شد، تا اول سلسله قاجاریه دورانهای مختلفی را پشت سر گذاشت . در دوران شاهان پرقدرت صفوی ، گرچه شاهان احترام زیاد به علمای شیعه می گذاشتند، ولی علما قدرت کافی برای دخالت در کار سیاست و دولت نداشتند. پس از اینکه سلطنت به دست شاهان ضعیف صفوی افتاد، قدرت علمای شیعه کم کم زیاد شد تا اینکه در زمان شاه سلطان حسین نفوذ علمای دین به حد اعلای خود رسید و حکومت و سلطنت تحت نفوذ آنان قرار گرفت . در این دوران علما به جای توجه به کشورداری کوشش خود را به ترویج مبالغه آمیز تشیّع ، نشر احادیث رسیده از آنان (بدون توجّه زیاد به صحّت احادیث )، توسعه مراسم مذهبی اعم از جشنها و یا عزاداری و روضه خوانی ، مخالفت با تصوّف ، مبارزه با اقلیتهای مذهبی ، ابراز خشونت و آزار سنّی ها، و گاه لعن بر خلفای سه گانه (ابوبکر و عمر و عثمان ) معطوف می داشتند. این طرز رفتار موجب چند دستگی مردم ایران شد. عدّه ای عقیده ای به مبالغات دینی عقیده نداشتند، گروهی (خصوصاً قزلباشها) به تصوّف پابند بودند، گروهی مبارزه با اقلیتهای مذهبی (خصوصاً سنّیان ) را صلاح نمی دانستند؛ تا اینکه افغانهای سنّی از سنّی کشی و سنّی آزاری ایرانیان به تنگ آمدند و به ایران حمله کردند. در حمله افغانها «مذهب شیعه » که بیش از 200 سال وسیله یکپارچگی مردم در مقابل دشمنان خارجی و نگهداری استقلال کشور شده بود، دیگر نتوانست وظیفه خود را در وحدت ملّی ایران و یکپارچگی و دفاع از کشور انجام دهد، نتیجه آنکه یک دسته افغانی «سنّی مذهب » سلسله پر قدرت صفویه را شکست دادند و دستگاه علمای شیعه را هم برچیدند.

سقوط صفویه دوران سختی را برای علمای شیعه به وجود آورد. پس از شکست ایران از افغانها، یک دوران پنجاه ساله فترت به وجود آمد که مدّتی افاغنه و سپس نادر شاه و بعد زندیه حکومت می کردند. در این دوره فعالیت و نفوذ علمای شیعه در امور حکومتی به صفر رسید، اصفهان از مرکزیت علمی افتاد، و تقریباً همه علمای مشهور به «عتبات عالیات » مهاجرت کردند. ولی در آنجا نیز علمای مکتب اصولی ، که در دوران صفویه قدرت را در دست داشتند، نفوذ و پایه خود را از دست داده بودند و به جای آنان علمای «مکتب اخباری » در حوزه های علمیه تفوّق پیدا کرده و کارها را در دست داشتند.

چنان که در بخش قبلی گفتیم ، «مکتب اخباری » یکی از مکاتب فقهی شیعیان اثنی عشری است که توسط شیخ محمّد امین استرابادی در زمان شاه عباس اول به وجود آمد. (1)

پیروان این مکتب به «فقه » و «اجتهاد» عقیده ای نداشتند و کاربرد «عقل » را (که یکی از منابع فقهی علمای شیعه است ) در امور دینی جایزه نمی شمردند و به جای همه اینها متکّی به احادیث رسیده از امامان (بدون توجّه زیاد به صحّت یا کذب آنان ) بودند.

تفوّق علمای اخباری بر مرکز علمی نجف تا حدود اوایل روی کار آمدن سلسله قاجار در آن زمان ادامه داشت فقیهی مشهور به نام «وحید بهبهانی » ظهور کرد و پایه فقه امروزی شیعه اثنی عشری را گذاشت و دوره جدیدی در بین علمای شیعه «اصولی » به وجود آورد.

«بهبهانی » مکتب اخباری را منع و اخباریون را «مرتد» اعلام کرد و پس از چندی او و شاگردانش با کوشش زیاد توانستند به کلی اخباریون را از میان بردارند.

مقارن از رونق افتادن مکتب اخباری در عتبات عالیات ، در ایران آغامحمّدخان قاجار (شاهی شیعه که نماز و روزه او ترک نمی شد) مانند شاه اسماعیل با شمشیر خود حکومت ایران را به دست آورد و زمینه برای فعالیت مجدّد علمای «اصولی » در ایران مهیا شد.

علمای اصولی از ابتدای قاجاریه تا امروز بر تمام تعلیمات مذهبی و حوزه های علمیه شیعه اعمّ از عتبات و ایران نظارت و تسلط خود را حفظ کرده اند.

دورانهای مختلف روابط علما و حکومتها

فعالیت علمای شیعه را از ابتدای سلسله قاجار تا امروز به پنج دوره متفاوت می توان تقسیم کرد:

1 ـ دوره اول : دوران شروع دخالت علما در سیاست و کار حکومت است .این دوران از اول قاجار شروع می شود و تا آخر سلطنت فتحعلی شاه ادامه می باید. مشخصّه این دوره ، تکمیل و توسعه مبانی فقه امروزی شیعه اثنی عشری ، پیدا شدن مراجع


دانلود با لینک مستقیم


شیعه در شروع سلسه قاجار 53 ص