فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد فلسفه سجده در نماز

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد فلسفه سجده در نماز دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد فلسفه سجده در نماز


تحقیق در مورد فلسفه سجده در نماز

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه15

 

فهرست مطالب

 

   ذکرسجود

سرّاین که نمازدورکعت باچهارسجده باشد

3- سجده وپرستش برای خدا :

2- سجده برخا ک :

4- سجده دردل شب :

5- سجده ودوری ازتکبّر :

ا حادیث:

1- سجده درخلوت :

 

2- طولانی کردن سجده :   

سربرتافت[1].

3- ضما نت بهشت :

 

دلیل دوبارسجده درنماز:      

اسراروآداب سجود

تاریخ سجده

 

پس ازآ نکه خداوندآدم راآفریدبه فرشتگان دستورداد تا برای او سجده کنند. همه سجده کردند جزابلیس وخداونداورا بخاطرهمین نافرمانی ازدرگاه خود راند.این ماجرا را قرآن بارها تکرارمی کند و می دانیم که تکرارهای قرآن بی دلیل نیست.ای انسانی که همه ی فرشتگان بخاطرتوبه سجده ا فتادند چرا تو در برابرخدا وند خا لق سجده نمی کنی؟ ای انسان ابلیس بخاطر ترک سجده ی تو رانده شد. آنوقت تو که سجده بر خداوند را ترک می کنی چه انتظاری داری؟ابلیس که برتو سجده نکرد می گفت من ازانسان برترم. آیا تو می توانی بگویی من از خداوند برترم؟ تو که زمانی هیچ بودی ووقتی هم به دنیا آمدی سراسر وجودت را ضعف و عجز فراگرفته بود ودرنهایت هم عاجزانه ازدنیا می روی چگونه دربرابرآفریدگارهستی تکبرمی کنی؟به هرحال اولین فرمان خداوند پس از خلقت بشر فرمان سجده بود.

سجده هماهنگی با فرشتگان الهی است. علی(ع) می فرماید: هیچ طبقه ای از طبقات آسمان نیست مگرآنکه گروهی از فرشتگان درحال سجده اند. سجده عالی ترین درجه ی عبودیت وبندگی است زیرا انسان بالاترین نقطه ی بدن خود یعنی پیشانی را برخاک می ساید واظهار ذلت و عجز به درگاه عزیزقادرمی برد.  سجده عالی ترین مقام برای والاترین مردان و زنان عالم است. لذا خداوند پیامبرش را مامور به سجده می کند نه فقط درروز که به هنگام شب "ومن اللیل فاسجدله وسبه لیلا طویلا" وخطاب


[1] بحارالانوار ج 85    ص161

 


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فلسفه سجده در نماز

تحقیق در مورد فلسفه وحی و نبوت

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد فلسفه وحی و نبوت دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد فلسفه وحی و نبوت


تحقیق در مورد فلسفه وحی و نبوت

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

  

تعداد صفحه43

 

فهرست مطالب

 

فلسفة جهان

فلسفه جهان تکامل است فلسفة انسان

شناخت انسان

و اما شرط دوم:

شناخت اصول تکامل

وارستگی

 و اما شرط سوم:

 فلسفة وحی

فلسفة وحی از دیدگاه امام رضا علیه‌السلام

چرا انسان کامل آفریده نشد:

 

وحی و تکامل

فلسفة انسان

برای شناخت فلسفة وحی، باید بحث را از انسان شروع کرد، چه اینکه فلسفة وحی همان فلسفة انسان است، و اگر فلسفة انسان تببن گردد فلسفة وحی خودبخود بیان شده است و نیاز به توضیح بیشتری ندارد.

بنابراین انسان نمی‌تواند از فلسفة هستی جدا باشد، چه اینکه انسان جزئی از این مجموعه است، اگر آفرینش هدف داشته باشد، و کاروان هستی بسوی مقصدی پیش‌بینی شده حرکت کند، طبیعی است که انسان هم جزئی از این مجموعه است و هدف دارد، و اگر جهان بی‌شعور و احمق باشد، برای انسان هم نمی‌تواند فلسفه‌ای تصور کرد، بنابراین فلسف؛ة انسانرا هم باید در فلسفة جهان یافت، و بسخن دیگری فلسفة وحی فلسفة انسان است، و فلسفة انسان فلسفة جهان، و اما فلسفة جهان


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد فلسفه وحی و نبوت

دانلود مقاله فلسفه هومیوپاتی

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله فلسفه هومیوپاتی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله فلسفه هومیوپاتی


دانلود مقاله فلسفه هومیوپاتی

در مورد اینکه دارو های هومیوپاتی چگونه عمل می کنند و مکانیسم درمان چیست . نظرات بسیاری وجود دارد . در این نوشتار سعی شده است تا به غالب این تئوریها همراه تمثیلاتی پرداخته شود
همانطور که در مباحث قبلی ذکر شد داروی هومیوپاتی خود در حقیقت توانایی ایجاد بیماری را دارد. بطوری که برای پی بردن به خواص دارویی آن بایستی عده ای آن را داوطلبانه به مقادیر زیاد استفاده کنند تا بروز حالات و علائم بالینی به دقت بررسی و گزارش شود برای نمونه با مصرف داروی هومیوپاتی قهوه علائم بی خوابی .عصبی شدن . حساس بودن به درد و ناملایمتی .. در فرد ایجاد می شود (البته موقت و بعد از چند روز فرد خود به خود به حالت اولیه باز می گردد) بدین ترتیب خصوصیات داروی هومیوپاتی (قهوه )ثبت می شود (اثبات دارویی)
حال اگر بیماری داشته باشیم که مشکل بی خوابی به همراه عصبی بودن (با جزئیات شبیه اثبات دارویی قهوه )داشته باشد در آن صورت مصرف مقدار کمی از آین دارو بیمار را درمان می کند
آنچه در عمل رخ می دهد تحریک سیستم ایمنی و حیاتی بیمار است( مانند آنچه در واکسیناسیون رخ می دهد)
بیماری در واقع اثر برهم کنش عامل بیماریزا (میکروب -شوک روحی و عاطفی- مواد غذایی مضر -شرایط بد زندگی...)با موجود زنده(بیمار) می باشد بدین ترتیب در ایجاد بیماری هر دو عامل دخیلند به گونه ای که اثر گذاری بر هر یک از آنها می تواند منجر به درمان (ویا احیانا وخامت بیماری )شود
در پزشکی کلاسیک اصل بر نابودی عامل بیماریزا ست این امر در صورت تحقق می تواند منجر به بهبودی کامل شود چیزی که در درمان بیماریهای عفونی ( باکتریها) توسط آنتی بیوتیکها شاهد آن هستیم اما این شیوه عملا محدودیتهای فراوان دارد چرا که نه تنها برای بیماریهای ویروسی درمان موثری وجود ندارد (هپاتیت - ایدز...)بلکه اصولا در اکثریت بیماریهای مزمن عامل بیماریزا قابل شناسایی نبوده یا نمی توان آن را نابود کرد در نتیجه تنها با از بین بردن علائم بیماری سعی در کنترل بیماری می شود (مسکنها)
در هومیوپاتی قسمت دوم بیماری اهمیت می یابد یعنی فرد بیمار . و اعتقاد بر این است که سیستم حیاتی بیمار (ایمنی و ...) قدرت ذاتی حل بیماری را دارد اما در اثر شوک ناشی از عامل بیماریزا به درستی عمل نمی کند بنابر این با تنظیم مجدد آن می توان بر بیماری غلبه کرد
و این امر در هومیوپاتی با تحریکی مشابه بیماری اعمال می شود و به عبارتی بدن هوشیار می شود. بیماری از دیدگاه هومیوپاتی چیزی نیست جز توهم بدن نسبت به شرایط بیماری یعنی بدن نمی تواند به درستی اشکال را تشخیص بدهد
شهری را در نظر بگیرید که دچار حمله دشمن شده (شروع بیماری حاد)در ابتدا نیروهای دفاعی شهر به درستی عمل می کنند اگر این دفاع کامل و درست باشد خطر حمله رفع خواهد شد (بهبودی بعد از یک بیماری حاد همچون سرماخوردگی- ضرب دیدگی-...) اما اگر دفاع شهر کامل نباشد و یا به هر شکل ضعیفتر از دشمن باشد شهر به اشغال در خواهد آمد در این حال عدم هماهنگی و انسجام نیروها باعث تحلیل رفتن ساکنین شهر می شود(بیماری مزمن. یعنی بیماری که به خودی خود بهبود نمی یابد)
در این حال دو راه برای نجات شهر موجود است ۱) استفاده از حمله هوایی و بمباران شهر و احیانا رساندن آذوقه به اهالی ( پزشکی کلاسیک که با داروهای شیمیایی عمل می کنند)
اگر فرض را بر این بگیریم که بمبارانها بسیار دقیق باشد (انتخاب صحیح داروی شیمیایی)در بهترین حالت علاوه بر نابودی دشمن کل شهر یا اکثر آن ویران می شود و تمام تاسیسات حیاتی شهر آسیب می بیند و هر گونه دفاع داخلی سخت می گردد. گر چه در عمل هیچگاه از این طریق تمام نیروهای دشمن از بین نمی روند و هر بار با قطع بمباران تجدید قوا می کنند ( برگشت بیماری بعد از هر بار قطع داروی شیمیایی). از طرف دیگر اگر هم موفق به نابودی کامل دشمن شویم و فرض کنیم آسیبهای شهر هم غیر قابل جبران نباشد در نهایت چون نقطه ضعفهای شهر جهت نفوذ دشمن هنوز وجود دارد( استعداد ژنتیکی یا اکتسابی ابتلا به بیماری)لذا همواره این شهر در معرض خطر دشمن قرار دارد و دیر یا زود دوباره اشغال می شود(عود مجدد بیماری)
۲)روش دوم فرستادن یک عده افراد زبده به شهر است که این افراد نقاط ضعف شهر و همچنین دشمن را به خوبی می دانند همچون خود دشمن (هومیوپاتی)این افراد با آگاهی دادن به نیروهای دفاعی شهر و بازسازی آنها در یک نبرد داخلی و تنها با کمک امکانات داخل شهر بر دشمن فائق می آیند در این روش در صورت خبره بودن و آگاه بودن آنها از شرایط موجود (انتخاب صحیح داروی هومیوپاتی براساس علائم بیماری) دشمن نابود شده بدون آنکه شهر (سیستم حیاتی فرد) آسیب ببیند و در عین حال با شناسایی و ترمیم نقاط ضعف آن شهر عملا راه نفوذ های بعذی گرفته می شود
این تشبیه ساده می تواند در درک نحوه عمل هومیوپاتی و مقایسه آن با طب کلاسیک راه گشا باشد البته مسائل دیگری مطرح می شود که در قسمتهای بعدی به آنها خواهم پرداخت

 

شامل 20 صفحه word


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله فلسفه هومیوپاتی

تحقیق در مورد راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق


تحقیق در مورد راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:26

 

 

 

 

راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق
على(ع) در خطبه عید غدیر خود که خوب است آن را خطبه غدیریه بنامیم به تفسیر و تحلیل این رویداد عظیم تاریخ پرداخت. معرفى این خطبه که در گوشه و کنار برخى از کتابهاى ادعیه و روایت در غربت به سر مى برد و بررسى سند و کتابشناسى آن و شرح پاره هایى از آن، موضوع این جستار است.

اشارت
ممکن است افراد بسیارى در طول تاریخ از حادثه غدیر و اهمیت آن سخن گفته و از آن تعاریفى ارائه داده باشند، اما هیچ یک از این سخنان نمى توانند بیانگر عظمت و شکوه غدیر باشد، زیرا تنها کسانى مى توانندتعریف جامع از وقایع و حوادث عرضه نمایند که خود پدید آورنده آن باشند. تنها زیبنده خدا، پیامبر(ص) و على(ع) است که غدیر را به بهترین شکل معرفى نمایند.
پیامبر به دستور خداوند سبحان حادثه غدیر را در میان دو نزول قرآنى قرارداد: ابتدا فرمود: یاایها الرسول بلغ ما انزل الیک من ربک، و افزود: وان لم تفعل فما بلغت رسالته(مائده،67) و پس از معرفى على(ع) به وسیله پیامبر(ع) با جمله من کنت مولاه فهذا على مولاه، خدا نیز فرمود: الیوم اکملت لکم دینکم واتممت علیکم نعمتى ورضیت لکم الاسلام دیناً(مائده،3)؛ یعنى واقعه غدیر، اکمال دین، اتمام نعمت و موجب رضایت و خوشنودى خداست و روز غدیر ظرف زمانى این ارزشها معرفى کرد.على(ع) نیز در خطبه عید غدیر خود که خوب است آن را خطبه غدیریه بنامیم به تفسیر و تحلیل این رویداد عظیم تاریخ پرداخت. معرفى این خطبه که در گوشه و کنار برخى از کتابهاى ادعیه و روایت در غربت به سر مى برد و بررسى سند و کتابشناسى آن و شرح پاره هایى از آن، موضوع این جستار است.
1) متن خطبه غدیریه
الحمدللّه الذى جعل الحمد من غیر حاجة منه الى حامدیه طریقاً من طرق الاعتراف بلاهوتیته وصمدانیته وربانیته وفردانیته، و سبباً الى المزید من رحمته ومحجةً للطالب من فضله و کمنّ فى ابطان اللفظ حقیقة الاعتراف له، بانه المنعم على کل حمد باللفظ وان عظم واشهد ان لااله الا اللّه وحده لاشریک له، شهادةً نُزِعت عن اخلاص الطوى و نطق اللسان بها عبارة عن صدق خفّى،انه الخالق البارئ المصور، له الاسماء الحسنى، لیس کمثله شیئ، اذ کان الشیئ من مشیته، فکان لایشبهه مکوّنه. واشهد ان محمّداً عبده ورسوله استخلصه فى القِدَم على سائر الامم على علم منه، انفرد عن التشاکل والتماثل من ابناء الجنس، وانتجبه آمراً وناهیاً عنه، اقامه فى سائر عالمه فى الاداء مقامه اذ کان لاتدرکه الابصار ولاتحویه خواطر الافکار ولاتمثله غوامض الظنن [الظنون] فى الاسرار لااله الا هو الملک الجبّار. قرن الاعتراف بنبوته بالاعتراف بلاهوتیته واختصه من تکرمته بما لم یلحقه فیه احد من بریّته، فهو اهل ذلک بخاصّته وخلّته، اذ لایختص من یشوبه التغییر ولایخالل من یلحقه التظنین وامر بالصلاة علیه مزیداً فى تکرمته وطریقاً للداعى الى اجابته، فصلى اللّه علیه و کرّم وشرّف و عظّم مزیداً لایلحقه التنفید ولاینقطع على التأبید. وان اللّه تعالى اختص لنفسه بعد نبیّه(ص) من بریته خاصةً علاهم بتعلیته وسمّاهم الى رتبته وجعلهم
الدعاة بالحق الیه والادلاء بالارشاد علیه لقرن قرنٍ وزمن زمنٍ، انشأهم فى القِدم قبل کل مَذْرَوٍّ و مَبْرُوٍّ انواراً انطقها بتحمیده والهمها شکره و تمجیده وجعلها الحجج على کل معترف له بملکة الربوبیة وسلطان العبودیة واستنطق بها الخرسات بانواع اللغات بخوعاً له، فانه فاطر الارضین والسماوات، واشهدهم خلقه، وولاّهم ما شاء من امره، جعلهم تراجم مشیته والسن ارادته عبیداً لایسبقونه بالقول وهم بامره یعملون، یعلم ما بین ایدیهم وما خلفهم ولایشفعون الا لمن ارتضى وهم من خشیته مشفقون، یحکمون باحکامه ویستنّون بسنته ویعتمدون حدوده ویودّونفرضه ولم یدع الخلق فى بُهم صُمّاً ولافى عمیاء بکماء، بل جعل لهم عقولاً مازجّت شواهدهم وتفرقت فى هیاکلهم وحقّقها فى نفوسهم واستعبدلها حواسهم فقرر بها على اسماع ونواظر وافکار وخواطر، الزمهم بها حجته واراهم بها محجته وانطقهم عما شهد [تشهد] به بالسن ذَرِبة بما قام فیها من قدرته وحکمته وبین عندهم بها لیهلک من هلک عن بیّنة ویحیى من حىّ عن بیّنة وان اللّه لسمیع علیم[انقال، 42] بصیر شاهد خبیر.
ثم ان اللّه تعالى جمع لکم معشر المؤمنین فى هذا الیوم عیدین عظیمین کبیرین، لایقوم احدهما الا بصاحبه، لیکمل عندکم جمیل ضعه [ضیعته] ویقفکم على طریق رشده ویقفو بکم آثار المستضیئین بنور هدایته ویشملکم منهاج قصده و یوفر علیکم هنیأ َ رفده، فجعل الجمعة مجمعاً ندب الیه لتطهیر ما کان قبله وغسل ما کان اوقعته مکاسب السوء من مثله الى مثله وذکرى للمؤمنین وتبیان خشیة المتقین ووهب من ثواب الاعمال فیه اضعاف ما وهب لاهل طاعته فى الایام قبله وجعله لایتم الا بالایتمار لما امر به، والانتهاء عما نهى عنه، والبخوع بطاعته فیما حثّ علیه وندب الیه فلا یقبل دیناً الا بولایة من امر بولایته ولاتنتظم اسباب طاعته الا بالتمسک بعصمه وعصم اهل ولایته.
فانزل على نبیه(ص) فى یوم الدوح ما بیّن به عن ارادته فى خلصائه وذوى اجتبائه وامره بالبلاغ و ترک الحفل باهل الزیع والنفاق وضمن له عصمته منهم، وکشف من خبایا اهل الریب وضمائر اهل الارتداد ما رمز فیه، فعقله المؤمن والمنافق، فاعزّ معزّ وثبت على الحق ثابت، وازداد جهلة المنافق وحمیة المارق ووقع العَض على النواجد والغمز على السواعد. ونطق ناطق و نعق ناعق ونشق ناشق و استمر على مارقیته، ووقع الادغان من طائفه باللسان دون حقائق الایمان ومن طائفة باللسان وصدق الایمان، وکمّل اللّه دینه واقر عین نبیه(ص) والمؤمنین والمتابعین، وکان ما قد شهده بعضکم وبلغ بعضکم وتمت کلمة اللّه الحسنى على الصابرین ودمّر اللّه ما صنع فرعون وهامان وقارون وجنوده

[هم] وما کانوا یعرشون وبقیت حثالة من الضلال لایألون الناس خبالاً یقصدهم اللّه فى دیارهم ویمحو اللّه آثارهم ویبید معالمهم ویعقبهم عن قرب الحسرات ویلحقهم بمن بسط اکفهم ومد اعناقهم ومکنهم من دین اللّه حتى بدلوه ومن حکمه حتى غیّروه وسیأتى نصراللّه على عدوّه لحینه واللّه لطیف خبیر وفى دون ما سمعتم کفایة وبلاغ. فتاملوا ـ رحمکم اللّه ـ ما ندبکم اللّه الیه وحثّکم علیه واقصدوا شرعه واسلکوا نهجه ولاتتبعوا السبل فتفرق بکم عن سبیله.
ان هذا یوم عظیم الشأن، فیه وقع الفرج، ورفعت الدرج، ووضحت الحجج وهو یوم الایضاح والافصاح عن المقام الصراح ویوم کمال الدین و یوم العهد المعهود ویوم الشاهد والمشهود ویوم تبیان العقود عن النفاق والجحود، ویوم البیان عن حقائق الایمان، ویوم دحر الشیطان، ویوم البرهان، هذا یوم الفصل الذى کنتم توعدون، هذا یوم الملاء الاعلى الذى انتم عنه معرضون، هذا یوم الارشاد، ویوم محسنة العباد، ویوم الدلیل على الرّداد، هذا یوم ابدى خفایا الصدور ومضمرات الامور، هذا یوم النصوص على اهل الخصوص، هذا یوم شیت، هذا یوم ادریس، هذا یوم یوشع، هذا یوم شمعون، هذا یوم الأمن والمأمون، هذا یوم اظهار المصون من المکنون، هذا یوم ابلاء السرائر، فلم یزل ـ علیه السلام ـ یقول: هذا یوم هذا یوم، فراقبوا اللّه ـ عزّ وجلّ ـ واتقوه واسمعوا له واطیعوه، واحذروا المکر ولاتخادعوه وفتّشوا ضمائرکم ولاتواربوه، و تقربوا الى اللّه تعالى بتوحیده، وطاعة من امرکم ان تطیعوه ولاتمسکوا الکوافر، ولایجنح بکم الغى فتضلوا عن سبیل الرشاد باتباع اولئک الذین ضلّوا واضلّوا، قال اللّه ـ عزّ من قائل ـ فىطائفة ذکرهم بالذم فى کتابه: "انا اطعنا سادتنا وکبرائنا فاضلونا السبیلا ربنا آتهم ضعفین من العذاب والعنهم لعناً کبیراً" [احزاب،67و68]،وقال اللّه تعالى: "واذ یتحاجون فى النار فیقول الضعفاء للذین استکبروا انا کنا لکم تبعاً فهل انتم مغنون عنّا من عذاب اللّه من شئ قالوا لو هدانا اللّه لهدیناکم"1.
افتدرون الاستکبار ماهو؟ هو ترک الطاعةلمن امروا بطاعته، والترفع على من ندبوا الى متابعته والقرآن ینطق من هذا عن کثیر، ان تدبّره متدبّر، زجره ووعظه، واعلموا ایها المؤمنون انّ اللّه ـ عزّ وجلّ ـ قال: "ان اللّه یحب الذین یقاتلون فى سبیله صفاً کانهم بنیان مرصوص" [صفّ،4]، اتدرون


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد راستگویى و دروغگویى در فلسفه اخلاق