پژوهش روایی از فعالیت یادگیری
فرمت فایل: ورد
تعداد صفحات:7
مقدمه و شرح گزارش روایتی :
روز چهارشنبه زنگ آخر بود که وارد مدرسه شدم و با هماهنگی معلم راهنما تدریس کوتاه درس همیشه با من - درس چهارم هدیه های آسمان یکلاس سوم را شروع کردم.
با ذکر بسم الله الرحمن الرحیم و خواندن سوره حمد درس را شرع کردم. بعد از خواندن سوره حمد به دانش آموزان گفتم بچه ها شما خداوند رو میشناسین؟ ازش چه اطلاعاتی دارین؟ بچه ها همه دستشان را بلند کردند و یکی یکی جواب میدادند و کلاس شلوغ شد. بعد از ساکت کردن بچه ها توسط معلم من هم گفتم:" خدا آفریننده همه چیزه آفریده نشده . چون خدا خیلی بزرگه و همه جا هست برای صحبت کردن با او نیازی به تلفن نداریم حتی تو دلت هم می تونی با خدا صحبت کنی . خدا بچه های مهربون و شیرین رو دوست داره خدا نیاز به غذا نداره ما شیرینی رو دوست داریم چون غذا می خوریم . خدا خیلی بزرگه همه جا هست هم تو زمینه هم تو آسمون . برای خدا جای بد وجود نداره . خدا اندازه نداره لباس هم نمی خواد . خدا همه بندگان خودش رو دوست داره . خدا از آدمای بد اخلاق بدش میاد .خدا با کتاب آسمونی با ما حرف زده . خدا همه جا هست نیازی نداره جایی بره . آره امامان و آدمای خوب با دلشون خدا رو دیدن . دانش آموزان قبلا در مورد خداوند چیزهای زیادی میدانستند و نیازی به داستان سرایی و اثبات وجود خداوند نبود چون همه شان به قدر کافی تسلط داشتند و موضوع تدریس آشنایی با نعمت های خداوند بود.
من: خب بچه های خوب کسی میتونه بگه خداوند برای ما انسان ها چه چیزهایی آفریده ؟ چند تا از مهمترین نعمت هایی که خداوند به ما عطا کرده را نام ببردی: بچه ها یکی یکی میشمردند: زمین و آسمان- سلامتی- پدر و مادر - کوه ها و جنگل ها و دریاها - باران- خاک و گیاه- غذا - شادی - میوه - خانه و ماشین و..... بعد از نمایش فیلم از دانش آموزان خواستم نقاشی زیبایی در مورد نعمت های خداوند بکشند و قول دادم هرچه زیبا تر بکشند با اجازه معلم در کلاس نصب کنم. و مدت 20 دقیقه فرصت دادم . در طول کشیدن نقاشی دانش آموزان با هم حرف میزدند و سرو صدا راه می انداختند سری اول خودم گوشزد کردم و سری های بعدی معلم زود آنها را ساکت میکرد. برخی دانش آموزان نمیدانستند چه بکشند و از روی دست دوستانشان نگاه میکردند برای حل این مسئله خودم به سراغ همان دانش آموزان رفتم و با پیشنهاد نقاشی های ساده مثل و کوه و دریا و پدر و مادر از آنها خواستم زودتر تمام کنند و در رنگ آمیزی دقت بیشتری کنند. خودم هم به بچه ها کمک میکردم . بعد از جمع کردن ورقه های نقاشی از آنها خواستم به زبان شیرین و کوکانه شان برای خدا نامه ای بنویسند و برای نوشتن نامه 15 دقیقه فرصت دادم. من برای همه دانش آموزان کلاس سوم سطح تکلیف را یکسان در نظر گرفتم تا همه به زبان قلم خود به خداوند بخشنده و متعال نامه ای زیبا بنویسند و از او تشکر نمایند. بدین ترتیب مهارت نویسندگی و تخیل و احساس عاطفه آنها را تقویت و پرورش میدادم. نقاشی را هم به این دلیل انتخاب کردم چون دانش آموزان هر کدام نعمت های خداوند را میکشیدند و دوستانش هم استفاده میکرد و اطلاعاتشان زیاد تر میشد. یکی پدرو مادر و دست و پا و گوش و دیگری درخت و جنگل و دریا و کوه و دیگری حیوانات و پرندگان و ...میکشید . بدین ترتیب با انواع و اقسام آفریده ها و نعمات خداوند تا حدودی آشنا شده بودند.
هنگام نوشتن نامه به دانش آموزان گفتم که نامه کسی که زیبا تر و تمیزتر و با غلط املایی کمتری باشد را در کلاس میخوانم و نمره مثبت میدهم. پاکیزگی و نظافت و زیبایی و جامع بودن موضوع نامه و نقاشی همه شاخص های نمره گذاری هستند و در کلاس نصب میشود .
پژوهش روایی از فعالیت یادگیری