فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود مقاله نقش پدر در تربیت فرزند

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله نقش پدر در تربیت فرزند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

 انسان موجودی متعهد و مسئول است واین مسئولیت او بخاطر بکار گیری عقل است و برای انسان ضروری است که مسئولیت های خود را بشناسد و آنها را به مرحله اجرا و عمل برساند.از جمله مسئولیت هایی که اسلام به آن تأکید دارد مسئولیت پدر و مادر است. در اسلام پدر دارای مقام ارجمند و چهره ای برجسته و مورد احترام است و شأن پدر پس از شأن خدا ذکر شده است. احترامی که برای پدر ذکر شده بخاطر لیاقت او و انجام وظیفه پدری می باشد.پدر در رابطه با فرزند از طریق وراثت و محیط اثر می گذارد و بخاطر اینکه از این دو کانال اثر گذار می باشد باید مراقب رفتار و اعمال خود باشد.
به امید روزی که تمام پدران جامعه اسلامی ، رعایت مواردی را که قبل از انعقاد نطفه ، زمان جنینی و...می باشد را رعایت کرده تا نسلی سالم را تحویل جامعه دهند.
بخش اول : تربیت
فصل اول : معنای تربیت
برای واژه تربیت معانی گوناگونی در فرهنگ لغات ذکر شده است که به چند مورد آن اشاره می کنیم:
تربیت: پروردن، پروراندن ، آداب و اخلاق را به کسی آموختن ، پرورش
تربیت: پروراندن ، پرورش دادن ، ادب و اخلاق را به کسی آموختن و یاد دادن
تربیت: تهذیب ،ادب آنچه که در همه لغت نامه ها و فرهنگ های لغت در معنای تربیت ذکر شده است ، همان پرورانیدن و ادب و اخلاق را به کسی یاد دادن می باشد.
فصل دوم :هدف تربیت
هدف از تربیت ،همان پاک تربیت کردن فرزند است. یعنی کودک را بگونه ای تربیت کنیم تا بتواند به راه صحیح قدم گذاشته و باعث شود برای پدر و مادرش در دنیا و آخرت مفید باشد.اگر فرزند را صحیح تربیت کنیم، برای پدر و مادر نوعی باقیات الصالحات است و چراغ این باقیات هرگز خاموش نمی شود.
فصل سوم : اهمیت فرزند برای خانواده
وجود فرزند برای خانواده نعمتی است که زن و مرد را به هم نزدیک کرده ،کانون گرم خانوادگی را با نشاط و شاد می کند.اختلافات و نابسامانی های خانوادگی را از بین برده و روزهای بلند والدین را به روزهای کوتاه تبدیل می کند.
وجود فرزند سبب تعادل خانواده می شود. البته این تعادل زمانی محسوس می شود که تعداد فرزندان از یک و دو متجاوزنباشد . وجود فرزند ضامن تلاش والدین و مایهء امید و دلگرمی و شور و نشاط آنهاست. اگر فرزند نباشد ، زن و شوهر به چه امیدی تلاش کنند؟ میزان کوشش زن و شوهر ، وقتی فرزندی نداشته باشند به حدی است که تنها خود را شاداب نگه دارند آن هم با حالتی یأس آمیز. هنگامی که فرزند تلاش پدر و مادر را استفاده می کند ، برای والدین اجر و پاداش به حساب می آید.
فصل چهارم : چرا در امر تربیت به خانواده توجه شده است ؟
آدمی در محیطی به نام خانه و خانواده پا به عرصهء وجود می گذارد و در آن محیط در کنار سایر افراد پرورش یافته و بزرگ می شود. از طرف دیگر ثابت شده است که هر فردی دارای ظرفیت و استعداد ذاتی می باشد که از پدر و مادر ارث می برد و تحت تأثیر و نفوذ عوامل مختلف محیطی قرار گرفته و تربیت می شود.
به عبارت دیگر : مجموعه استعدادها و توانائیهای ارثی و تأثیرات تربیتی گرفته شده از محیط، شخصیت فرد را می سازد. در تشکیل شخصیت و تربیت انسان ها، خانواده بزرگترین نقش را ایفا می کند، بخاطر همین در امر تربیت به خانواده توجه شده است.
بخش دوم : اقسام تربیت
به عقیدهء علمای تربیت ، دو نوع تربیت داریم:
الف) عمدی ب) غیر عمدی.
الف) تربیت عمدی : در این نوع تربیت فرد یا افرادی شیوهء خاصی از تربیت را دربارهء فردی اعمال می کنند.مثلاً وقتی که مادر دست کودک خود را گرفته و به آرامی به او راه رفتن یاد می دهد، می گویند:مادر او را در امر راه رفتن تربیت کرد.
ب) تربیت غیر عمدی: به تربیتی گفته می شود که بدون طرح و نقشهء قبلی انجام گیرد. مثلاًوقتی که کودک نزاع و درگیری را می بیند به طور ناخواسته تهاجم و پرخاشگری را یاد می گیرد.
برخی از روانشناسان برای تربیت تقسیم دیگری بیان کرده اند ، این گروه تربیت را به دو دستهء تربیت جنسی و تربیت مذهبی تقسیم کرده اند:
الف) تربیت جنسی : چنین به نظر می رسد که غریزهء جنسی مربوط به دوران بلوغ است ،اما در واقع این موضوع از خردسالی همراه با کودک بوده و کودک همواره نیازمند تربیت و هدایت است.گواه این موضوع وجود نوجوانان نابالغی است که به انحرافات جنسی گرایش پیدا کرده اند. رغبت به خودنمایی، لذت بردن از نوازش، لمس اعضای بدن و...همه ازنشانه های غریزهء جنسی در فرد است.
البته اوج این حالت در سن بلوغ است، ولی آغاز آن در سن 6-5 سالگی می باشد.در سن 6-5 سالگی کودک سؤالاتی را نسبت به اعضای بدن خود از پدر و مادر می پرسد و آنها نیز باید جواب قانع کننده ای را به او بدهند و او را با مسائلی که برایش اتفاق می افتد، آشنا سازند.اسلام غریزهء جنسی را پلید نمی داند بلکه آن را عاملی برای استحکام زندگی زناشویی، نعمت و موهبت الهی و بقای نسل آدمی می داند.
حال این سؤال مطرح می شود که والدین چه راهکارهایی را برای تربیت جنسی باید انجام دهند؟
از جمله راهکارهایی که والدین می توانند انجام دهند عبارتند از:
مادران در هنگام نظافت بچه ها به این نکته توجه داشته باشند که در حضور کودک دیگر نباشد.
نباید از زمان کودکی، با اندام های تناسلی و حتی ران های بچه بازی کرد.
نباید کودک را با کودکان دیگر در محیط های خلوت تنها گذاشت.
پدر یا سایر بزرگترها نباید دختر بچه 6ساله به بالا را روی زانوی خود بنشانند.
نباید اندام دختر بچه ها در معرض دیگران عریان باشد.
پس از ذکر مطالب بالا ، محیط نیز در هدایت غریزهء جنسی مؤثر و دارای اهمیت خاصی است.
قران کریم در سورهء عنکبوت آیه45 می فرماید:
« ان الصلوة تنهی عن الفحشاء والمنکر»
قران نمازرا عامل دوری از فحشا و اعمال زشت معرفی می کند.کسی که تربیت جنسی صحیحی داشته باشد، در آینده مشکل ساز نخواهد بود.
ب) تربیت مذهبی : کودکان عناصر پاکی و پذیرش و صمیمیت هستند، خوب و بد را از پدر ومادر یاد می گیرند و به هر راهی که پدر و مادر دعوتشان کنند، به هما ن راه پا می گذارند.اگر آنان را با روحیهء خداترسی پرورش دهیم، طبیعی است در آینده افرادی خیرخواه ، مسالمت جو و مطیع خواهند شد و اگر آنان را رها کنیم ،خام و هرزه بار می آیند.
حال این سؤال مطرح می شود که والدین باید چه راهکارهایی رابرای پرورش روحیهء مذهبی کودکان بکار گیرند؟
پدر و مادر باید خود بر اصول استوار دین پایبند باشند.
گر پدر و مادر نسبت به نماز و روزه و حجاب تأکید دارند، به همان نسبت هم به ادب و نرم زبانی نظافت هم تأکید داشته باشند و هیچ گاه افراط نکنند.
محیط خانواده و اجتماع نیز باید همسو باشد، اگر تضادی بین خانواده و اجتماع وجود داشته باشد، تربیت مذهبی طفل ضعیف می شود.
شیوهء فراخوانی نیز باید حساب شده و با برنامه ریزی قبلی باشد.هیچگاه کودک را وادار به انجام کاری نکنیم بلکه اجازه دهیم با میل قلبی اش آن کار را انجام دهد، تا در ذهن فرزند ملکه شود.
در نظر گرفتن روحیات فرزند و استعدادهایش ضروری است و علاوه بر این باید از روش مستقیم جداً پرهیز کرد.
در هر برنامه تربیتی ، تنها فاعلیت کافی نیست بلکه روح پذیرش و قابلیت نیز شرط می باشد.خداوند در سوره تکویر آیه 28 می فرماید:
«لمن شاء منکم ان یستقیم»
قران مایهء بیداری است برای آنها که می خواهند به راه راست بپیوندند.
بخش سوم : عوامل مؤثر در تربیت
عوامل مؤثر در تربیت به دو دسته تقسیم می شوند :
الف) عوامل انسانی ب) عوامل غیر انسانی
فصل اول : عوامل انسانی مؤثر در تربیت عبارتند از :
الف) مادر ب) پدر ج) خواهر و برادر بزرگتر د) معلم و اعضای مدرسه ه) افراد اجتماع و) معاشران ز) خویشان و بستگان ح) رهبران اجتماع
الف ) مادر :
بخاطر اینکه کودک مدت زمان بیشتری را با مادر می گذراند‏، مادر بر روی کودک هم از نظر وراثت و هم محیط تأثیر می گذارد. از طریق وراثت : بعضی از صفات ارثی از طریق ژنهای مادر به کودک منتقل می شود.از طریق محیط : کودک 9 ماه در رحم مادر قرار دارد، حجم رحم ، فشار رحم ، سلامتی یا بیماری مادر ، غذای مادر و...در دوران حمل بر کوک تأثیر گذار است. پس از تولد نیز کودک مدتها در آغوش مادر است و اولین کلمات را مادر به او یاد می دهد.
ب ) پدر :
پدر از نظر کودک مظهر قانون و عدل و انصاف است و می تواند پناهگاه خوبی برای خانواده باشد. مشی پدر،مهر و انصاف او ،ظلم و ستم و قدرت و ضعف پدر در رفتار و آینده اش اثر می گذارد.
ج ) خواهر و برادر بزرگتر :
اگر در خانه ای کودک 4-3 ساله باشد و نوزادی به دنیا آید ، چون توجه پدر و مادر بیشتر به سمت نوزاد است، در کودک این احساس بوجود می آید که بین او و نوزاد تازه متولد شده تبعیض قرار داده اند و این تصور در او اثر سوئی دارد.
د ) معلم و اعضای مدرسه :
مدرسه خانه دوم کودک است. اخلاق و رفتار معلم، طرز فکر او، سطح فرهنگی و... همه در کودک تأثیر گذار است. اگر معلم از نظر دینی و مذهبی دچار مشکل باشد، کودک نیز از او تأثیر گرفته و از مذهب متنفر می شود.
ه ) افراد اجتماع :
در روابطی که کودک (فرزند) با افراد اجتماع دارد، از آنها تأثیر می گیرد و اگر آنها افراد سالمی باشند، تأثیری که کودک می گیرد درست و اگر بالعکس باشد، تأثیر منفی در بر خواهد داشت.
و ) معاشران :
معاشران گروهی هستند که ممکن است همسن کودک یا بزرگتر از او باشند ولی با او رفت و آمد می کنند، باهم بازی می کنند و در مدرسه کنار هم می نشینند.بررسی ها نشان می دهد که کودکان میتوانند تحت تأثیر معاشران قرار بگیرندو حتی این تأثیر در سه مورد بیشتر از والدین است :
1 ) زمانی که خانواده از محلی به محل دیگر کوچ کنند.
2 ) زمانی که کودک در مرز نوجوانی و بلوغ قرار می گیرد.
3 ) مواقعی که در خانواده آشفتگی و درگیری وجود دارد.
ز ) رهبران اجتماع :
یکی دیگر از عوامل مؤثر در تربیت، رهبران اجتماع هستند. منظور از رهبران اجتماع کسانی هستند که در جامعه نقش مهمی را ایفا می کنند. مانند پلیس.اگر شخصی از یک پلیس تخلفی را ببیند، نسبت به پلیس و جامعه بدبین می شود.
فصل دوم : عوامل غیر انسانی نیز عبارتند از :
عامل غذا، دارو، جغرافیایی، طبیعی، شغلی و...
در این جا به ذکر خاطره ای از دکتر محمد حسین طباطبایی، معجزه قرن می پردازیم: پدر محمد حسین طباطبایی می فرمایند: در سفری که به مشهد داشتیم، تعداد 300 نفر از اساتید قران حضور داشتند. از محمد حسین پرسیدند: به نظر شما مهمترین عامل تربیت کودک چیست؟ ایشان با تأمل جواب دادند:
"فطوعت له نفسه قتل اخیه "یعنی نفس قابیل او را ترغیب یا تشویق به قتل برادرش هابیل کرد. همه سکوت کردند و نتوانستند بین سؤال و جواب ارتباط برقرار کنند.
بعد از لحظاتی مراد ایشان را فهمیدم؛ ایشان می خواستند بگویند که مهمترین عامل تربیت کودک، تشویق است. آن چه از این خاطره فهمیده می شود این است که اگر کودک را مورد تشویق قرار دهیم، اثرات مفید و بهتری در تربیت او خواهد داشت.
آنچه از مطالب بخش سوم بدست می آید این است که تربیت در خانواده نقش مهمی را ایفا می کند و اگر خانواده ای سالم باشند، فرزندان آن خانواده نیز در اجتماع حضوری سالم خواهند داشت.
بخش چهارم : مراحل تربیت
روان شناسان و علمای تعلیم و تربیت دوران عمر را به اقتضای نیازهای جسمی، روانی، عاطفی، اجتماعی و... به دوره های مختلف تقسیم کرده اند ، معروف ترین این مطالب عبارتند از:
1- دوران جنینی – کودکی از تولد تا 11 سالگی
2- دوران نوجوانی 17- 11 سالگی
3- دوران جوانی 25 – 18 سالگی
4- دوران کهولت و پیری
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) در کتاب مکارم الاخلاق مراحل تربیت را در سه قسمت بیان کرده اند :
1- دوره سیادت در 7 سال اول سید و آقاست.
2- دوره اطاعت در 7 سال دوم بنده و مطیع است.
3- دوره وزارت در 7 سال سوم وزیر و طرف شور است.
بخش پنجم : شأن و مقام پدر
فصل اول: ارزش تلاش و مجاهدت پدر
زحماتی که هر پدری متقبل می شود، از یک سو وظیفه دینی و از سوی دیگر وظیفه اخلاقی است. از نظر دینی کودکان و همسر برگردن پدر حقی دارند. از نظر اخلاقی نیز کودکان همانند مهمان هایی هستند که به دعوت پدر و مادر در این سفره که همان خانواده است حاضر شده اند. حالا که حضور پیدا کرده اند، پدر وظیفه دارد از این مهمان ها به خوبی و به وجه شایسته و نیک پذیرایی کند.
رسول گرامی اسلام محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) می فرمایند:
«الکاد علی عیاله کالمجاهد فی سبیل الله»
آن کس که برای خانواده اش تلاش کند، همانند مجاهد نستوه و در حال جهاد است.
جهاد کردن فقط در هنگام نبرد و جنگ نمی باشد، بلکه تلاشی که پدر برای کسب لقمه حلال برای خانواده اش انجام می دهد نیز مانند جهاد است و خداوند اجری که به مجاهدین فی سبیل الله می دهد، همان اجر را به پدر نیز می دهد.
یک پدر نمونه، پدری است که بتواند روزی خانواده اش را از راه حلال بدست آورد واین روزی حلال در سرنوشت فرزندان بسیار مؤثر است. اگر دعائی را که فرزندان می کنند، برآورده شود همه اش از روزی حلالی است که پدر برایشان آورده است و فرزندان همیشه باید قدردان چنین پدری باشند.
فصل دوم : روایاتی در مقام پدر
در این جا به ذکر چند روایت از پیامبر و امامان معصوم (صلوات الله علیهم) می پردازیم :
قال رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم :
« احفظ ود ابیک لا تقطعه فیطفی الله نورک»
دوستی پدر خود را حفظ کن و رشته آن را مبر که خداوند متعال نور تو را قطع می کند.
آنچه که بنده از مضمون روایت متوجه شدم این است که آدمی همواره احترام و مودت پدر و مادر را حفظ کند و لحظه ای از احترام و مودت آنها کم نشود. اگر لحظه ای کم شود باعث می شود که خداوند متعال نظر لطف خود را از فرزند برداشته و دیگر نوری برای فرزند نباشد. منظور از نور در اینجا همان فرزندان آدم می باشند.
حضرت یوسف (علیه السلام) در هنگام ملاقات با پدر، چون از روی مرکب خود پایین نیامد خداوند نور نبوت را از او گرفت و در بعضی از منابع آمده است که حضرت یوسف به خاطر همین سهل انگاری کوچک دچار بی اولادی شد و از حضرت یوسف فرزندانی وجود ندارد.
قال الصادق علیه السلام :
« برو ابائکم یبرکم ابنائکم و غضوا عن النساء یغض عن نسائکم»
به پدران خود نیکی کنید تا فرزندان شما هم به این سنت مقدس عمل کنند و به شما نیکی کنند و چشمهایتان را از زنان مردم ببندید تا از زنان شما چشم پوشی کنند.
آنچه که بنده از مضمون این روایت متوجه شدم این است که فرزند همواره باید به پدر خود نیکی کند و طبق آیه قرآن «و بالوالدین احسانا» (به پدر و مادر خوود نیکی کنید) همواره به والدین خود احسان و نیکی داشته باشد.
فصل سوم : اسلام و احترام پدر
اسلام برای پدرانی که وظیفه خود را به درستی انجام می دهند، ارزش و احترم قائل است. این ارزش و احترام به حدی است که در آیات قران پس از انجام وظیفه ، احترام به خدا و اطاعت از فرمانش از احترام به والدین یاد شده است.
در اینجا چند نمونه از موارد ارزش و احترام پدر را ذکر می کنیم :
اصل بر رعایت حکم پدر است و بدون اجازه او‏، جز در واجبات نمی توان گام برداشت.
فرزند وظیفه دارد بال رحمت و عنایت خود را در زیر پای پدر و مادر بگستراند.
فرزند حق اهانت به پدر را ندارد، حتی گفتن ا’ف.
حرمت پدر چون حرمت خداست و نمی توان آبروی پدر را زیر سؤال برد و شخصیت ا و را خدشه دار کرد.
حال این همه احترام برای پدری است که تمرین عظمت و لیاقت کرده باشد، عواملی که سبب بغض و نارسایی در رشد و حیات خود و کودک است از خود دور کند و برای صلاح و فساد فرزندش و جامعه بیندیشد.
بخش ششم : رابطه پدر بافرزند
فصل اول : اهمیت نقش پدر
پدر در جنین از دو لحاظ سهم دارد :
1- وراثت 2- محیط.
از نظر وراثت نیمی از کروموزوم های جنین از پدر و نیمی از مادر است. ممکن است پدر بیماری داشته باشد و از طریق کروموزوم ها به کودک نیز منتقل می شود. رفتار پدر الگو و غرور او کارساز است. شیوه محبت یا خشونت ، اتکای به نفس ، قاطعیت پدر و... همه برای کودک در س و آموزنده می باشد. رابطه پدر با فرزند باید بر اساس انس و تفاهم باشد، براساس اندیشه و تدبر، تحسین و تشویق، بکارگیری شیوه الگویی مناسب و همت گذاشتن برای سازندگی و رشد و شخصیت او باشد.
پدر از لحاظ محیط نیز نقش دارد. اگر پدر فردی پاک، شریف، مؤمن و متعبد باشد کودک از او تأثیر می پذیرد و اگر پدر آلوده باشد ناخواسته کودک نیز آلوده خواهد شد. طرز فکرها، فلسفه ها، ادبیات و هنر، اخلاق و رفتار و جرائم و انحرافات، مواضع سیاسی و اقتصادی همه در کودک مؤثر است و شخصیت کودک را تحت تأثیر قرار می دهد.
بخش هفتم : تصور کودک از پدر
طفل از زمان تولد تا حدود دو ماهگی شدیداً وابسته به مادر است و مادر را مرکز آرزوها و آمال خود می داند. به تدریج که کودک وارد دو ماهگی می شود، پدر وارد زندگی و ذهن و تصور او می شود. کودک این را در می یابد که پدر برای او پناهگاه است، معلم است، رهبر و قانونگذار است.
تصور اینکه پدر از مادر کم اهمیت تر است از جهاتی درست است اما در مواردی نیز نقش پدر مهم تر از مادر می باشد. تجسم عالم شعور، مظهر عقل و دانش در خانواده در قبضه پدران است و طفل پدر را به این گونه می شناسد.
کودک به تدریج که بزگتر می شود تصوراتی از پدر را در ذهن خود پرورش داده و آنها را پروبال می دهد. از جمله تصوراتی که کودک از پدر خود دارد عبارتند از :
الف ) چهره برجسته خانواده ب ) همانندی با پدر ج ) ضامن رفع نیازها د ) عامل تأمین امنیت
ه )مرکز دانایی و اندیشه.
الف ) چهره برجسته خانواده : کودک در سن 3-2 سالگی پدر را بزرگترین شخصیت و عاقل ترین افراد می داند. اگر کسی علیه پدر چیزی بگوید، ا و از پدر خود دفاع می کند. کودک در خانه با پدر رفتاری رسمی دارد و بیشتر اوقات از کانال مادر با پدر ارتباط برقرار می کند.
ب ) همانندی با پدر : از نظر روان شناسان، کودک 6-3 ساله مخصوصاً پسر بچه ها پدر را الگوی خود قرار می دهند. پدر از نظر کودک سمبل قدرت است. ضامن خانواده است و همه آرزوی کودک این است که مثل پدرش باشد.
ج ) ضامن رفع نیازها: پدر از نظر کودک ضامن رفع نیازهاست. هر چیزی را که اعضای خانواده احتیاج دارند ، پدر تهیه می کند، کودک در سایه پدر، نیکو پرورش می یابد. هر چقدر سن کودک بیشتر شود، دید او نسبت به ضمانت پدر بیشتر می شود بطوریکه در سنین نوجوانی مادر را عامل مهر و محبت و پدر را عامل تأمین زندگی و انضباط می داند.
د ) عامل تأمین امنیت : اگر خطری برای کودک پیش آید به پدرش پناه می برد.
ه ) مرکز دانایی و اندیشه: پدر نماینده دنیای خارج کودک است، مرکز دانایی و آگاهی است. کودک گمان داردکه پدرش در همه اصول و قواعد داناست. حتی کودکانی که نسبت به پدر دید منفی دارند باز هم درباره پدر تعصب دارند و عقل و فکر او را تحسین می کنند.
بخش هشتم : مسئولیت تربیت
فصل اول : حق تربیت
خانواده محیطی است که کودک به ناچار باید در آن زندگی کند. ضوابطی که در خانه حکمفرماست بر کودک تحمیل شده و او باید آنها را بپذیرد. تربیت کودک مهمترین حق او در قلمرو زندگی می باشد. پدر در رابطه با تربیت کودک مسئولیت مستقیم دارد. باید فرزند را به گونه ای پرورش دهد که در آینده برای جامع مفید واقع شود.
فصل دوم : تکلیف و مسئولیت والدین
فرزند، عزیزترین فرد برای پدر و مادر است و مسلماً او را دوست دارند و دلشان می خواهد که در آینده با عزت و شرف به زندگی خود ادامه دهد. در این راستا پدر و مادر کودک عقلاً و اخلاقاً موظف به تربیت او هستند.
بخشش پدر و مادر نباید صرفاً در حد مال و ثروت باشد و یا اینکه قطعه زمینی را به نام فرزند قباله کنند. بلکه طبق فرموده حضرت علی (علیه السلام) بهترین بخشش و تفضل ادب نیک می باشد. و همینطور در روایت دیگری می فرمایند: بهترین میراثی که پدران برای فرزندان باقی می گذارند، ادب و تربیت است. براین اساس نباید آنها را به حال خود واگذاشت. پدر و مادر وظیفه دارند موجبات رشد او را از هر حیث فراهم آورند و نهال شخصیت او را پرورش دهند.
فصل سوم : اصولی که باید والدین در تربیت فرزندان رعایت کنند:

دوران زندگی هر فرد به سه مرحله تقسیم می شود:
مرحله اول دوره سیادت یعنی 7 سال اول زندگی.مرحله دوم : دوره اطاعت و مرحله سوم دوره وزارت.
در دوره سیادت که همان 7 سال اول زندگی است، اصولی باید رعایت شود که این اصول تربیتی عبارتند از:
والدین مظهر عمل باشند نه حرف. والدین باید با گفتارشان هماهنگ باشند و هیچ تناقضی بین رفتارو گفتارشان وجود نداشته باشد. والدین برای ایجاد صفات خوب در فرزندان باید عملاً اقدام کنند و به تذکر و توصیه های شفاهی اکتفا نکنند و معتقد باشند که بنا به گفته شیخ اجل سعدی علیه الرحمه: به عمل کار برآید به سخندانی نیست.
تفاوتهای فردی بین دو فرزند خود رابشناسند و هرگز فرزندان خود را با همدیگر یا دیگران مقایسه نکنند.
اگر در کودک ضعف و ناتوانی مشاهده کردند، کودک را در جمیع جهات، ضعیف و ناتوان نشمارند. والدین دلسوز والدینی هستند که اگر در کودکشان نقطه ضعفی وجود داشته باشد، در صدد این باشند که آن را برطرف کرده و هیچگاه نزد فامیل یا افراد دیگر بازگو نکنند زیرا اثرات سوئی بر روحیه کودک خواهد داشت.
در دوره اطاعت که بین سالهای 14-7 سالگی است، والدین باید اصول زیر را رعایت کنند :
1- عدم تبعیض در خانواده 2- هماهنگی در تربیت 3- همکاری با مدرسه 4- وفای به عهد
5- گفتار نیک 6- انتخاب الگو 7- آزادی 8- تفریحات سالم.
اگر والدین اصولی راکه یادآوری شد بکار گیرند در تربیت فرزندان بسیار مؤثر خواهد بود.
فصل چهارم : مسئولیت پدر خانواده
پدر در خانواده مسئولیتهای مهمی را به عهده دارد که عبارتند از:
مسئول رشد و هدایت و تأمین عوامل سعادت فرزندان و اصلاح وضع آنها.
مسئول جهت دادن فرزندان به سوی خیر و نیکی.
مسئول تهذیب و هدایت اخلاقی.
مسئول ایجاد روحیه مقاومت در برابر شدائد.
هموار کردن راه زندگی.
آموختن ادب و وقار در زندگی.
پرهیز دادن فرزند از انحرافات.
علاوه برمسئولیتهایی که ذکر شد، پدر در تربیت فرزند هدفی را در نظر دارد و آن هدف مسأله رشد و شکفته ساختن کامل ابعاد شخصیتی فرزند و تقویت احترام به حقوق بشر و دستیابی به آزادی های اساسی را در نظر دارد.
فصل پنجم : وظایف اساسی پدر
یک پدر نمونه و شایسته دارای وظایف اساسی است که در اینجا به سه وظیفه اشاره می کنیم:
مدیریت زندگی و تعیین مشی و نظام آن.
تأمین نیازها.
مسئولیت تربیت.
مدیریت زندگی و تعیین مشی و نظام آن:
یکی از وظایف اساسی پدر، مطلب بالا می باشد. پدر رهبر یک خانواده است و کارهایی که یک پدر در خانواده انجام می دهد عبارتند از :الف ) سازمان دهی تقسیم وظایف ب ) تعیین برنامه برای زندگی
ج ) تنظیم اوقات د ) صیانت و مراقبت ه ) تعیین قواعد انضباطی و...
تأمین نیازها :
دومین وظیفه پدر تأمین نیازهاست. رئیس خانواده مدیر و مدبر خانه است. او با اندیشه و آگاهی خود موجبات سعادت و نیکبختی افراد را فراهم کرده و امکانات و رفاه و آرامش را برای همه مهیا می سازد. البته مادران در رفع نیازمندیهای کودک، سعی و تلاش می کنند، ولی طفل در اکثر اوقات چشم به دست پدر و اقدامات او دارد.
مسئولیت تربیت :
پدر در رابطه با تربیت کودک ارتباط مستقیمی دارد؛ برای مطالعه بیشتر به اول فصل دوم از بخش پنجم مراجعه شود.
بخش نهم: حقوق کودک
فصل اول: حق فرزند برگردن پدر
امام سجاد (علیه السلام) در مورد حق فرزند بر پدر می فرمایند:
بدان که او پاره ای از وجود تو است.
در دوران حیات در رابطه با خیر و شرش، تو باید از او مراقبت کنی.
تو مسئول ادب و تربیت نیکویش هستی.
تو باید او را به سوی پروردگارش جهت دهی.
این تو هستی که باید او را کمک کنی تا به اطاعت خدا بپردازد.
اگر درباره اش احسان کنی، پاداش می بری.
اگر درباره اش بدی کنی، معاقب و مورد کیفر واقع می شوی.
فصل دوم: اساس و دامنه حقوق کودک
پدر در رابطه با کودک مسئول است. مسئول سلامت جسم، روان، ذهن و... باید او را نیکو پرورش دهد، نیکو ادبش کند و هیچ بخششی بهتر از ادب و تربیت نیست.
در دامنه و اساس حقوق کودک می توان موارد زیر را نام برد:
1- حق آموزش 2- حق پرورش 3- و سایر حقوق...
دامنه پرورش نیز بسیار وسیع و شامل همه ابعاد وجودی انسان است و شامل موارد زیر است:
1- در جنبه بدن 2- در جنبه ذهن 3- در پرورش روان
در جنبه بدن: والدین وظیفه رشد و پرورش بدن فرزند، تقویت عضلات و ماهیچه ها، حفظ کردن فرزند از بیماریها و... را به عهده دارند.
در جنبه ذهن: والدین وظیفه پرورش ذهن، تخیل، هوش فرزند را به عهده دارند. این مسأله پرورش، با خرید کتابهایی در مورد هوش آزمایی کودک صورت می گیرد.
در پرورش روان: والدین وظیفه دارند که مسائل مربوط به اندیشه های عالی مثل ایثار، عدالت و... را به کودک یاد دهند. یکی دیگر از مسائلی که پدران در پرورش فرزندان باید به آن توجه کنند، زمینه سازی برای هدفداری هاست. اصولاً در اسلام همه کارها بر اساس نیت و هدف مشخصی می باشد که این اهداف خود باید مبتنی بر فلسفه حیات باشد.
باید پدران به فرزندان این نکته را بیاموزند که انسانها کیستند و چرا زنده اند. چرا کار می کنند، چرا می میرند و راز و رمز زندگی در چیست.

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   28 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله نقش پدر در تربیت فرزند

تعیین جنسیت فرزند خود!قبل از لقاح!!۱۰۰ درصد تضمینی

اختصاصی از فایلکو تعیین جنسیت فرزند خود!قبل از لقاح!!۱۰۰ درصد تضمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

در این آموزش به بررسی روشهای ممکنه تعیین جنسیت فرزند خود که امروزه یکی از دغدغه های زوج های جوان است پرداخته شده است و همه ی روشهای آن صددرصد تضمینی و طبیعی و تست شده میباشد و دیگر نیزی به هزینه های هنگفت و داروهای شیمیایی نیست،صددرصد تضمینی و طبیعی


دانلود با لینک مستقیم


تعیین جنسیت فرزند خود!قبل از لقاح!!۱۰۰ درصد تضمینی

پایان نامه روانشناسی درباره بررسی میزان کمرویی در فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده

اختصاصی از فایلکو پایان نامه روانشناسی درباره بررسی میزان کمرویی در فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه روانشناسی درباره بررسی میزان کمرویی در فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده


پایان نامه روانشناسی درباره بررسی میزان کمرویی در فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده

 

 

 

 

 

 

 

در این پست می توانید متن کامل این پایان نامه را  با فرمت ورد word دانلود نمائید:

 

 دانشگاه پیام نور رامهرمز

عنوان :

سمینار در مسائل روان شناسی

موضوع :

بررسی میزان کمرویی در فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده

 استاد راهنما :

جناب آقای عطار زاده

 گرد آورنده :

غلام قریشوندی

 

چکیده :

هدف از اجرای این پژوهش مقایسه کمرویی بین فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده است

در این پژوهش فرضیه به صورت زیر است :

« میزان کمرویی بین فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده تفاوت معنادار وجود دارد .

ابزار اندازه گیری در این پژوهش آزمون کمرویی استنفورد است ، برای این منظور از دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهرستان ایذه ، 100 نفر به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند

جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون   tدر دو گرو مستقل استفاده شد .

نتیجه نشان داد که :

بین فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهرستان ایذه با اطمینان 95% تفاوت معنا داری وجود ندارد .

مقدمه

کمرویی « یک ناتوانی و معلولیت اجتماعی است در هر جامعه ای درصد قا بل توجهی کودکان نوجوانان و بزرگسالان با این اختلال رفتاری و عامل بازدارنده رشد شخصیت اجتماعی مواجه هستند» در بسیاری از مواقع کمرویی «اصلی ترین مانع شکوفایی قابلیت ها ، خلاقیت ها و ایفای مسئولیت هاست » کمرویی به یک معنا ، نقیصه ای جدی در زندگی فردی و خانوادگی و موجب خسران در حیات اجتماعی است ، چرا که همیشه توده ای از ابرهای تیره کمرویی ، طلوع خورشید وجود و ظهور استعدادهای نهفته قبل نوجوانان و جوانان مستعد و هوشمند را پنهان می کند . بنابر این نباید پدیده کمرویی به عنوان یکی از اساسی ترین آفات رشد متعادل در خانواده ها و جامعه اسلامی پدیدار شوند . ( افروز 1373 ) کمرویی یک نوع حجب و حیا و یا به تعبیر دیگر ترس و تشویش بی موردی است که امکان تلاش و تقلا را از فرد کسب می کند و وی را به نوعی فلج روحی – جسمی دچار می کند .

( هوشیار – رزم آرا ، 1375 )

احساسات و افکار ناشی از کمرویی چه در آنهایی که دائم گرفتار این عارضه هستند و چه در افرادی که فقط گاهگاهی دچار آن می شوند شبیه به هم است ، ولی آنهایی که بیشتر دچار آن هستند بیشتر دچار رنج ناشی از آن می گردند و تفاوت بین فرد عادی و یک فرد کمرو در تجزیه و تحلیلی است که از شخصیت خود دارند .

کسی که ذاتاً از بیماری کمرویی رنج می برد در تنهایی خود را از اینگونه موارد سرزنش می کند ، ولی تعجب اینجاست که چنین فردی که شخصیت بیمار گونه دارد برای تبرئه و رهایی از سرزنش خود تقصیر را به گردن دیگران می اندازد .

کم روی یک نوع زندان عجیب و مخصوص است که در ان خود شخص هم زندانی وهم زندانبان خویش است .مدام قوانین پیچیده و دلایل مشکل و بی سر و ته را برای خود وضع می کند ضمن مطیع بودن در مقابل زندانبان خویش یعنی خودش از این گرفتاری به شدت متنفر است کمروی زندگی خیلی از اشخاص سایه میافکند و اثر میگذارد شاید تعجب کنید ولی طبق اجرای بعضی مقیاسهای سنجش کمروی در آمریکا و چین حاکی از آن است که کودکان چینی بطور قابل ملاحظه ای کمروتر از بچه های آمریکایی هستند ( افروز – 1373 )

پس از تحقیقات زیاد روانکاوان به این نتیجه رسیده اند که در بین ما تعداد زیادی افراد کمرو وجود دارد . افراد کمرو سعی دارند حرکات و رفتار خود را برابر با سلیقه سایرین تغییر دهند تا مورد انتقاد آنها قرار نگیرند .

کمرویی مانع از آن می شود که شخص موجودیت خود را بروز و محاسن و معلومات خود را آشکار سازد ، در صورتی که ممکن است دارای بزرگترین و بهترین لیاقت برای احراز این مقامها باشد .

پس به این نتیجه می رسیم که اگر بحران خجالت ( یا همان کمرویی ) به هیجان زدگی شدید منجر شود ، بایستی به دنبال علل و انگیزه های خاص این پدیده بر آمد .

در واقع با تعلیم و تربیت و عکس العملهای مناسب باید رفتار فرد کمرو را به واقعیت نزدیک کرد .

حال متوجه مخاطرات آموزشهای ناقص می گردیم که تعداد وقفه ها و ترمزها رو به ازدیاد می رود و از حد معمول می گذرد و زنجیره ای بی انتها را بوجود می آورد و در ضمیر سر ریز می گردد و ، وا پس زدگی ایجاد می کند.

از کمرویی غالباً به عنوان یک پدیده عاطفی تعریف می شود به این ترتیب هر آدم عاطفی الزاماً در ردیف کمروها قرار می گیرد ولی اگر پدیده عاطفه هیجان با دقت ملاحظه شود این نکته آشکار می شود که کمرویی با آن هیچ ارتباطی ندارد و بر حسب تجارب بدست آمده این مسأله به اثبات رسیده که اکثر افراد خجول به هیچ وجه عاطفی نیستند و عکس قضیه نیز مصداق دارد . این قبیل ترمزهای روحی یعنی کمرویی انرژی را مسدود می کند ، ( مثل اختلالاتی که در حافظه بوجود می آید و تمام قسمتهای آن یا جزیی از آن را پاک می کند و یا به حالتی که به لکنت زبان گاهی به لالی کامل منجر می شود . )

حال این سؤال پیش می آید که اساساً وجود چنین ترمزهای روحی در کار آموزش مفید ، فایده دارد یا خیر ؟

پاسخ به این سؤال مثبت است . مثلاً بایستی کودک را از بعضی اعمال غریزی نمی کرد مثل انگشت مکیدن ، بازی کردن با مدفوع ، کتک زدن ، شکستن و خراب کردن ، …

ولی در این حالت نیز وجود یک محیط سالم و درست بایستی مورد توجه واقع شود تا ترمز و مانعی که ایجاد می شود در حد طبیعی قرار گیرد . در این لحظات انرژی لازم و ضروری با بروز اضطراب و تنش درونی از بین می رود و آنگاه وقفه در واکنش پیش می آید . پس کمرویی از مجموعه ای از اختلالات و به ناهنجاریهایی تشکیل می شود که گاهی ریشه و منشأ آن به دوران کودکی و تعلیم و تربیت غلط والدین و مربیان که هر گونه اعتماد نفسی را در فرزندان و شاگردان خود از بین می برند می رسد ( هوشیار – رزم آرا ، 1375 )

ــ انسان ، مهارتهای اجتماعی و یا کمرویی :

انسان اصالتاً موجودی است انسانی است اجتماعی و نیازمند برقراری ارتباط با دیگران . بسیاری از نیاز های عالیه انسان و شکوفا شدن استعدادها و خلاقیتهای او فقط از طریق تعامل بین فردی و ارتباطات اجتماعی می تواند ارضا شود و فعلیت یابد .

در واقع ، خودشناسی ، برقراری ارتباط مؤثر و متقابل با دیگران ، پذیرش مسئولیت اجتماعی و نیل به کفایت اقتصادی ، از اهداف اساسی همه نظامهای تربیتی است .

در دنیای پیچیده امروز ، یعنی در عصر ارتباط سریع و پیوندها ی اجتماعی ، ضرورت هر چه بیشتر تعاون و همکاری های ملی و همفکری های علمی ، حضور فعال فرهنگی و احاطه بر زنجیره علوم، فنون و تکنولوژی برتر ، بدون تردید پدیده کمرویی یک معلولیت اجتماعی است .

در هر جامعه ای درصد قابل توجهی از کودکان و بزرگسالان بدون آنکه تمایلی داشته باشند ناخواسته خود را در حصاری از کمرویی محبوس و زندانی می کنند و شخصیت واقعی و قابلیتهای ارزشمند ایشان پشت توده ای از ابرهای تیره کمرویی ، ناشناخته می ماند .

چه بسیار دانش آموزان و دانشجویان هوشمند و خلاقی که در مدارس و دانشگاهها به دلیل کمرویی و معلولیت اجتماعی ، همواره از نظر پیشرفت تحصیلی قدرت و خلاقیت و نو آوری نمره کمتری از همکلاسان عادی خود عایدشان می شود ، چرا که کمرویی یک مانع جدی برای رشد قابلیتها و خلاقیت های فردی است .

پدیده کمرویی در بین بزرگسالان و افراد مسن پیچیده تر است ، چنین پیچیدگی روانی ممکن است در اغلب موارد ، نیازهای درونی ، تمایلات ، انگیزه ها ، قابلیت ، فرصتها ، هدفها و برنامه های شغلی ، حرفه ای و اجتماعی جوانان ایشان را بطور جدی متأثر و دگرگون می کند .

پرداختن به پدیده کمرویی و بررسی مبانی روان شناختی آن از این رو حائظ اهمیت است که تقریباً همه ما به گونه ای تجاربی از کمرویی را در موقعیتهای مختلف داشته ایم .

نکته قابل توجه این است که بعضی ها در همه شرایط و موقعیت های اجتماعی دچار کمرویی قابل توجه می شوند . به عبارت دیگر می توان گفت که اکثر قریب به اتفاق مردم در مواردی از زندگی اجتماعی خود به گونه ای دچار کمرویی شده اند اما :

ــ بعضی ها صرفاً در مواقع و موقعیتهای خاصی دچار کمرویی می شوند .

ــ بعضی ها در برخی از مواقع و موقعیتها دچار کمرویی می شوند .

ــ بعضی ها در قالب مواقع و موقعیتها دچار کمرویی می شوند .

ــ بعضی از کودکان ،‌نوجوانان و بزرگسالان که شمارشان نیز قابل ملاحظه است ، تقریباً در همه موقعیتها ی اجتماعی دچار کمرویی می شوند .

روند تحولات اجتماعی گویای این حقیقت است که مسأله کمرویی غالباً با گذشت زمان ، فشردگی و پیچیدگی ، روابط بین فردی و تشدید فشارهای اجتماعی ، رقابتها ، گوشه گیریها ، تکرویها ، عزلت گزینه ها و تنهایی ها گسترده تر و بدتر شده ، درصد بیشتری از جوانان و بزرگسالان را فرا می گیرد. مگر اینکه بتوانیم با تشخیص سریع و استفاده از روشهای تربیتی و درمانی مناسب و مؤثر از گسترش کمرویی و تشدید آن پیشگیری کنیم . باید توجه داشت که این مسأله باید هر چه زودتر شناسایی ، پیشگیری و درمان شود .

ــ تبیین موضوع :

کمرویی یکی از شایع ترین مشکلات افراد تقریباً در همه جوامع است اثرات منفی کمرویی بر زندگی فردِ کمرو دامنه ای وسیع دارد . کمرویی یک ناتوانی و معلولیت فرا گیر اجتماعی است . در هر جامعه درصد قابل توجهی از کودکان و نوجوانان و حتی بزرگسالان با این اختلال رفتاری و عامل بازدارنده رشد شخصیت اجتماعی مواجه هستند . در بسیاری از مواقع کمرویی اصلیترین مانع شکوفایی قابلیتها ، خلاقیتها و ایفای مسئولیت است .

جامعه ی اسلامی ما بیش از هر زمان دیگر نیازمند انسانهایی پویا و کوشا ، هوشمند و خلاق و متعهد و مسئولیت پذیر و با فضیلتها و شجاعتهای اخلاقی است .

بنابراین نباید پدیده کمرویی به عنوان یکی از اساسی ترین آفات رشد متعادل در خانواده ها و جامعه اسلامی فراگیر شود . البته بدون تردید اختلال کمرویی قابل پیشگیری و درمان است . در نوجوانان و جوانان کمرویی می تواند به عنوان باری اضافه بر این مشکلات مربوط به دوران بلوغ به حساب آید که توانایی سازشی فرد را بیش از پیش مخدوش می نماید .

انسان اصالتاً موجود اجتماعی است و نیازمند برقراری روابط اجتماعی با افراد است . بسیاری از نیازهای عالیه انسان از طریق همین تعاملات اجتماعی ارضاء و به فعلیت می رسند .در هر جامعه ای عده ای از کودکان و نوجوانان بدون آنکه تمایلی داشته باشند ناخواسته خودشان را در حصاری از کمرویی محبوس و زندانی می کنند و شخصیت واقعی آنها نا شناخته می ماند .

چه بسا دانش آموزان و دانشجویان هوشمندی که در مدارس و دانشگاهها فقط به دلیل معلولیت اجتماعی کمرویی و عدم توانایی ابزار وجود همواره از نظر پیشرفت تحصیلی و قدرت خلاقیت و نوآوری همیشه نمره کمتری از همسالان عادی خود عایدشان می شود .

کمرویی تجربه ای است که اثرات منفی و عمیقی بر فرد کمرو بر جای می گذارد .

زیمباردو در مورد کمرویی می گوید ، کمرویی به عنوان یک سبک شناختی است ، که رفتارهای بیانی و اسنادهایی که فرد را با دیگران مرتبط می سازد را متأثر می نماید . ( 1982 )

هریس ( 1984 ) اظهار می دارد کمرویی بیش از آنکه واژه روانشناختی باشد واژه ای در علوم اجتماعی است بطور کلی افراد کمرو کسانی هستند که در موقعیت های اجتماعی ناراحت به نظر می رسند و به نظر می رسد که از مشارکت در تعاملهای اجتماعی اجتناب می ورزند .

باس ، کمرویی را واکنش تنش، نگرانی ، احساس ناراحتی در مهار رفتارهای اجتماعی مورد انتظار تعریف می نماید .

( تالهو و برانیه ) کمرویی را نوعی بیماری روانی تلقی می کنند که ابتدا در ضمیر باطن ریشه می دواند و مزمن می شود و سرانجام جسم را از تحرک می اندازد . ( علی بخشی زاده – محمد رضا بازدار )

 

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

متن کامل را می توانید دانلود نمائید

چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه روانشناسی درباره بررسی میزان کمرویی در فرزند ارشد و فرزند دوم خانواده

پایان نامه بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان

اختصاصی از فایلکو پایان نامه بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان


پایان نامه بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان

دانلود متن کامل این پایان نامه با فرمت ورد word

 

 دانشگاه آزاد اسلامی

واحد تهران مرکزی

 پایان نامه جهت اخذ درجه کارشناسی

رشته روان شناسی گرایش کودکان استثنائی

 موضوع :

بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان

 استاد راهنما :

سرکار خانم دکتر افسانه پازند

نگارش :

سعید اسدیان

 مقدمه :

خانواده پایه و اساس اجتماع وسلول سازنده‌ی زندگی و حیات بشری است و در وسیع‌ترین مفهوم کلمه ، خاستگاه اصلی اعضای خویش و پناهگاه آن است . پناهگاهی که نخستین تجربه‌ی انسان برای « اجتماعی زیستن » در آن صورت می گیرد . از خانواده است که فرد بر می‌خیزد و به خانواده است که فرد روی می آورد ، تا در آنجا با گروهی که با یکدیگر پیوندی نزدیک و صمیمی دارد آرام گیرد .

خانواده از مهم‌ترین و کهن‌ترین واحدهای اجتماعی است که بر نهادی به نام ازدواج بنا نهاده شده است . ( جامعه شناسی مفاهیم کلیدی ، قنادان ، مطیع ، 1383)

شیوه‌های تربیتی ،کنترل و اداره‌ی کودکان توسط والدین ، بدون شک یکی از مهمترین عوامل به وجود آمدن مشکلات رفتاری کودکان است . اغلب والدین اطلاعات و آشنایی کافی در زمینه‌ی شیوه‌ی برخورد و تربیت فرزندان خود را ندارند و این امر هم به علت فقر فرهنگی و تربیتی والدین ، سرپرستی ناقص یکی از والدین ، نابسامانی‌های خانوادگی یا دعوا و جدایی والدین است .

کودکان در جریان اجتماعی شدن مهر و صحبت ، فداکاری و گذشت ، خشم و نفرت ، حسادت و شک و کینه‌توزی را در کنار والدین و خواهران و برادران خود تجربه می‌کنند . خانواده آن قدر به هم وابسته‌اند که هر نوع مشکل یا مساله یک عضو خانواده به طور مستقیم بر زندگی سایر اعضاء تاثیر می‌گذارد .

روان شناسان سالهاست با ابداع روش‌های ویژه کوشیده‌اند تاثیر خانواده را بر چگونگی رشد شخصیت روشن کنند .( احدی ، جمهوری ، 1380)

در ابتدا ، نوزاد ،‌موجودی است ناتوان متکی به دیگران و این والدین هستند که باید نیازها و احتیاجات جسمی و روانی او را تأمین کنند . اما با رشد و نمو جسمی ،ذهنی و روانی کودک آرام آرام روند دلبستگی و وابستگی خود را تغییر می‌دهد و به جای دیگران فقط به خودش متکی می شود . ( سیف نراقی ، نادری ، 1380)

 

طرح مسأله :

زندگی برای انسان از راه تعامل و ارتباط ممکن می شود و اصلی‌ترین منبع ارتباط والدین هستند خانواده بیش از تمام محیط‌های اجتماعی در رشد و تکامل فرد تاثیر دارد و کودک بیش از آن که از اوضاع اجتماع متأثر شود ،تحت تاثیر شیوه های تربیتی خانواده است .

والدین به عنوان الگوی فرزندان و خانواده بوده و فرزندان سعی می نمایند که اعمال و رفتارشان را با آنها مطابقت دهند( خادمان ، 1383).

والدین از عوامل مهمی هستند که به فرزندان کمک می‌کنند تا از عهده‌ی آن چه که لازمه‌ی مستقل شدن است برآیند و تبدیل به بزرگسالی توانا ،‌ متکی به خود دارای تصویر مثبت از خود شوند . والدین برای بدست گرفتن ابتکار عمل و انجام وظیفه لزوماً اطلاعات خود را هر روز غنی‌تر کنند تا بتوانند بر کودکان خود مؤثر واقع شوند . والدین ، باید بدانند که کودکان در هر سنی توانایی انجام دادن چه کارهایی را دارند و متناسب با توانایی آنها ، از آنها انتظار داشته باشند .( احدی ،محسنی ،1376)

پژوهشگران معتقدند رابطه‌های والد فرزندی بر جهت یابی‌های تشخیص و رشد نیازهای روان شناختی و سایر خصوصیات فردی تاثیر میگذارد و شیوه‌های فرزند پروری والدین در برگیرنده‌ی الگوهای گسترده‌ای از تربیت کودک و ارزش‌ها و رفتارهای خاص تربیتی والدین است که در رشد و شکوفایی فرزندان و هم چنین طرز رفتار فرزندان نفوذ فراوانی دارند .( قربانی ، 1383)

 ضرورت و اهمیت پژوهش

شیوه ای که والدین در مورد تربیت فرزندان به کار می‌گیرند ، در شخصیت فرزند و ویژگی‌های شناختی او تاثیر به سزایی دارد . با توجه به اهمیت و نقش والدین در تربیت فرزندان و الگوپذیری کودکان ، آشنایی والدین با شیوه‌های صحیح فرزند پروری و نحوه‌ی برخورد با کودکان درجهت بهداشت روانی خانواده و یافتن رابطه و تعامل والدین با فرزند خویش ما را بر آن وامی‌دارد که با بررسی بیشتر این الگوها ، خانواده‌ها را در قرار گرفتن روند صحیح فرزند پروری یاری دهیم و بهتر کردن شیوه‌های فرزند پروری و تربیتی والدین و به دنبال آن رشد اجتماعی بهتر کودکان و به کار بستن روش‌های صحیح و برخوردهای منطقی‌تر از طرف والدین اهمیت و ضرورت این تحقیق را آشکار می‌سازد .

این تحقیق می‌تواند رابطه‌ی بین شیوه‌های فرزند پروری و رشد اجتماعی کودکان را مورد آزمون قرار دهد و اعلام دارد چه روشی در پرورش کودکان به رشد اجتماعی بالاتر می انجامد .

 اهداف پژوهش :

اما چگونه شیوه‌های فرزند پروری والدین در کیفیت و چگونگی رشد اجتماعی افراد ایفای نقش می‌کنند؟

اینکه بتوان نقش فرزند پروری والدین را در تولید رشد اجتماعی تعیین کرد ، مساله بسیاری مهمی است که این نکته می‌تواند گامی درتحقیق این هدف باشد زیرا که در ای تحقیق همبستگی بین سبک فرزند پروری و رشد اجتماعی فرزندان مورد بررسی قرار می‌گیرد که می‌تواند مشخصاً رابطه‌ی بین این دو را بیان کند .

این کشف رابطه می‌تواند در مراکز مشاوره مورد استفاده قرار بگیرد ، بدین صورت که از آن جهت که یکی از رسالت های مراکز مشاوره ایجاد رشد و ارتقای سلامت در مراجعین است به صورتی که می‌توان از این راه برای زوج‌ها مشخص کرد که با توجه به روشی که در تربیت فرزند خود انتخاب می‌کنند چه تاثیری در شکل‌گیری شخصیت فرزند خود می‌توانند داشته باشند و این روش چه نتایجی برای فرزندان در ساختار خانواده به وجود خواهد آورد .

 متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی تاثیر شیوه‌های فرزند پروری بر رشد اجتماعی کودکان

پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی شیوه های فرزند پروری مادران با پیشرفت دانش آموزان با فرمت word

اختصاصی از فایلکو پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی شیوه های فرزند پروری مادران با پیشرفت دانش آموزان با فرمت word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی شیوه های فرزند پروری مادران با پیشرفت دانش آموزان با فرمت word


پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی  شیوه های فرزند پروری مادران با  پیشرفت دانش آموزان با فرمت word

بررسی رابطه بین شیوه های فرزند پروری مادران با انگیزش پیشرفت دانش آموزان سال سوم دبیرستانهای

مقدمه

آدمی موجودی شگفت انگیز است. می تواند رویدادها را ادراک کند، به قضاوت های پیچیده دست بزند، اطلاعات را به خاطر آورد، مسائل را حل کند و نقشه ها را عملی سازد. این ماشین پیچیده ممکن است برای مقاصد مختلف به کار افتد؟ مثلا" نقشه جنگ را طرح کند یا به اکتشافات فضایی پردازد انسان دیگر را تحقیر کند یا بیماری را نوازش کند و بالاخره خواهان محبوبیت، برتری جویییا دوستی باشد. اینکه آدمی استعدادهای خود را صرف چه هدفهایی خواهد کرد منوط به انگیزش او است، یعنی به نوعی امیال، آرزوها، خواسته ها، نیازها، هوسها، گرسنگی ها، عشقها، تفریحها و ترسهای او بستگی دارد. (براهنی، 1366 )

یکی از هدفهای روان شناسی به عنوان یک علم، تبیین رفتار است. از این رو هر موضوعی که در این مورد به ما کمک کند باید مورد توجه قرار گیرد. تبیین رفتار یعنی اینکه چرا رفتار اتفاق می افتد. روانشناسی انگیزش بخشی از پاسخ به این چرا را ارائه می دهد. چرا یک موش به جستجوی غذا می پردازد؟ چرا یک دانشجوی دانشکده سخت تلاش می کند تا مهندس شود؟ در حالی که آن دیگری یا کمتر کار می کند یا کاری انجام نمی دهد؟ جواب سؤال اول این است که موش گرسنه است، لکن پاسخ سؤال دوم چندان روشن نیست زیرا انگیزش هر دانشجو به عوامل متعدد بستگی دارد. (شکرکن ، 1373)

هدف روانشناسی انگیزش، یافتن علل رفتارهای ساده و پیچیده است. در حقیقت علم انگیزش در جستجوی علت همه رفتارها است و در نتیجه روانسناسی را در تبیین رفتار یاری می دهد.

در طول قرنها عده زیادی از متفکران اجتماعی و فلاسفه پیرامون طبیعت انسان به بحث پرداخته اند و در این بین مطالب نظری خاصی پیرامون انگیزش بیان داشته اند. مثلا" در قرن یازدهم توماس هابز فیلسوف انگلیسی معتقد بود که انسان ذاتا" خودخواه، مخرب و سفاک است و نتیجه گرفت انسانها برای جلوگیری از هرج و مرج باید خود تسلیم قدرت سلطان خودکامه بنمایند.

بعد از هابز، جان لاک انگلیسی که از طرفداران حکومت پارلمانی بود ادعا کرد که انسان ذاتا" صلح جو، پاک طینت و سرشار از حس همکاری است.   (به نقل از غفوری ، 1376)

قبل از اینکه به بیان نظریه های انگیزش بپردازیم لازم است که ابتدا تعاریفی از انگیزش عنوان گردد.

 

تعریف انگیزش :

گیج وبرلاینر انگیزش را به عنوان نیروی محرک فعالیت های انسان و عامل جهت دهنده رفتار انسان تعریف کرده اند. آنها انگیزش را به موتور و فرمان اتومبیل تشبه کرده اند در این مقایسه انگیزش به عنوان نیرو و جهت دهنده تلقی می شود.  (طهوریان و همکاران ، 1374)

  اتکنیسون و همکاران انگیزش را به عنوان عامل نیرو و جهت دهنده رفتار تلقی می کنند.  (براهنی ، 1371)

اکثر روانسناسان مفهوم انگیزش را به عواملی محدود می سازند که به رفتار نیرو می بخشد و به آن جهت می دهد یک جاندار انگیخته در مقایسه با یک جاندار ناانگیخته با نیرو و کارایی بیشتری در یک فعالیت درگیر می شود. انگیزش علاوه بر نیرو بخشیدن به جاندار معموالا" به رفتار جهت می دهد بدین صورت که مثلا" شخص گرسنه برای جستجوی غذا و خوردن آن برانگیخته می شود.

بولز مفهوم انگیزش را مفهومی بحث انگیز می داند چرا که بعضی از روانشناسان احساس می کنند که فقط جنبه های نیرویابی رفتار را باید به حساب انگیزش گذاشت و مکانیزم های دیگر(یادگیری و شناخت) مسئول جهت دادن به رفتار هستند. از طرف دیگر بعضی روانشناسان مفهوم انگیزش را غیر قابل استفاده می دانند. ( شکرکن ، 1373)

نظریه های متعددی در مورد انگیرش بیان شده است که در اینجا اهم آنها را به ترتیب تاریخی توضیح می دهیم.

نظریه شناخت گرایی : اصطلاح انگیزش تا آغاز قرن بیستم بکار نمی رفت. طی صدها سال عقیده فیلسوفان بر این بود که آدمی موجودی هوشمند است که آزادانه اهداف خود را انتخاب می کند و درباره راه و رسم زندگی خود تصمیم می گیرد. عقل بود آنچه را که آدمی می بایست انجام دهد مشخص می ساخت. انسان آزاد و صاحب اختیار بود و خوب و بد و انتخاب بستگی به آموزش وهوش او داشت. فرض بر این بود که اگر کسی بداند کدام انتخاب خوب است خود به خود آن را برمی گزیند. چنین تصویری از وجود آدمی فردگرایی نامیده می شود.   (باقری ، 1373)

در این نظریه مفهوم اراده نقش محکمی دارد و اراده را مثل تفکر و احساس یکی از نیروهای ذهن می دانستند و معتقد بودند چون انسان قادر به کنترل اراده خویش است پس باید مسئول اعمال خود باشد، نه تحت نیروهای خارج از خود باشد بلکه برعکس برای تحقق بخشیدن به خواسته های خود می تواند جهان را دگرگون کند.   (براهنی ، 1366)

اما بتدریج مفهوم اراده مورد اعتراض واقع شد. گاهی اوقات آدمی از انگیزه هایی که اساس رفتار او هستند اطلاع ندارد به همین جهت نیز انگیزه ها را باید چیزی جدا از فرایندهای شناخت و تفکر دانست.

اکثر روانشناسان معتقدند


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه رشته روانشناسی - بررسی شیوه های فرزند پروری مادران با پیشرفت دانش آموزان با فرمت word