فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد تاثیر شیوه های فرزند پروریِ والدین بر شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان 13ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد تاثیر شیوه های فرزند پروریِ والدین بر شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان 13ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

تاثیر شیوه های فرزند پروریِ والدین بر شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان

شخصیتِ اجتماعی و فرهنگیِ فرزندان توسط : خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود.

● مقدمه و طرح مساله:

انسانها در بَدو تولد مانند کاغذ سفیدی هستند که هنوز چیزی بر روی آن نوشته نشده است. (راموز, ۱۹۷۶ : ۱۱۹) هر آنچه که ما بر روی آنها بنویسیم, در آینده همان را خواهیم خواند. به عبارت دیگر، شخصیتِ اجتماعی و فرهنگیِ فرزندان توسط : خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود. یعنی, قاعدتا شکل، فرم و محتویِ هر کدام از این منابع, نسبتا مشابه شکل, فرم و محتویِ شخصیتِ روانی، اجتماعی و هویت فرهنگی جوانان خواهد بود.

این منابع بطور یکسان عمل نکرده و تاثیر یکسانی بر روی افراد جامعه ندارند. در بعضی از افراد، خانواده و در افراد دیگر، مدرسه و در تعدادی دیگر, ممکن است رسانه ها بیشترین تاثیر را داشته باشند. اما، همانطوری که تحقیقات نشان می دهند، بیشترین تاثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان، در نتیجه, شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از ۶ سال پایه ریزی می شود و این زمان را انسان بیشتر در خانواده می گذراند. (دادسون, ۱۹۷۲)

در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح، فرزند را به سمت خود جذب کند، تاثیر نیروهای دیگر حتی در صورتی که مخالف با فرهنگ رایج خانواده باشند, به حداقل خواهد رسید، و در صورت موافقت نیز تشدید خواهد شد. در صورتیکه خانواده با روابط نا صحیح خود نقش دافعه را نسبت به فرزند داشته باشد، طبیعتا, منابعِ دیگر که رابطه ای بهتر و آموزشی تر از خانواده ایجاد کنند، می توانند بر روی چگونگی شخصیتِ روانی، اجتماعی و فرهنگی فرزندان اثر بسزایی داشته باشند. از منظری دیگر، در صورتیکه رابطة خانواده، رابطه ای بر اساس دمکراسی و آزادی باشد، اولا, فرزند بیشتر به سمت خانواده تمایل نشان خواهد داد، ثانیا, جنبة اجتماعی شدن او بیشتر تقویت شده و وی نقش فعالتری را در جامعه ایفا می کند. در غیر اینصورت غالبا دیده شده که فرد منزوی بوده و با محیط اطراف خود منفعلانه بر خورد خواهد کرد.

وجود شخصیت سالم روانی و فرهنگی فرزندان در گروِ یک نکتة اساسی است که در اکثر خانواده های مورد مطالعة این پژوهش کیفی (لاپلانتین, ۲۰۰۰) که در سلامت روان بسر میبرند، مشترک به نظر می رسید، و این نکته, مسئلة حضور والدین در جمع خانواده بود. به عبارت دیگر، مدت زمانی است که والدین در خانه می باشند, و یا شکل فضایی که در خانه حاکم است. البته، وجود زمان و یا فضا به تنهایی کافی نبوده، بلکه در این مدت زمانِ حضورِ فیزیکی، داشتن رابطة آموزشی (هس و ویاند, ۱۹۹۴) و مسئلة وجود ارتباطات کلامی, (بودیشون, ۱۹۸۲) یعنی گفتگو در بین اعضاء خانواده لازم و مطرح است.

رابطة والدین با فرزندان یا شیوه های فرزند پروری, در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگونی را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسائی, رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارت ها، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین، از جملة این اهداف می باشند. ’پارسنز نیز دو کارکرد اساسی یعنی اجتماعی کردن و شکوفایی شخصیت فرزند را برای خانواده در نظر می گیرد.‘ (اعزازی، ۱۳۷۶: ۱۶)

این گونه اهداف والدین که شامل تمام فعالیت ها و اعمالی می شود که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ارتباط آنها را با فرزندان در رفتارهای روزمره نشان می دهد، هستة اصلی این پژوهش بوده، که تحت عنوان فرزند پروری یا رابطة آموزشی مطرح می باشد. این فعالیت ها برطبق نظریة عمل بوردیو جامعه شناس معاصر فرانسوی (بوردیو, ۱۹۸۹) توسط نیروهائی هدایت و یا کنترل


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد تاثیر شیوه های فرزند پروریِ والدین بر شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان 13ص

پروژه اختلال رفتاری و فرزند پروری. doc

اختصاصی از فایلکو پروژه اختلال رفتاری و فرزند پروری. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه اختلال رفتاری و فرزند پروری. doc


پروژه اختلال رفتاری و فرزند پروری. doc

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش  68 صفحه

 

مقدمه:

کودکی که به دنیا می آید عالی ترین و کامل ترین امکانات رشد را داراست. او در بهترین حالت خود آفریده شده است و آمادگی و ظرفیت آن را دارد که به شایسته ترین وجه پرورده شود و به برترین کمالات دست یابد. کافی است عادی به دنیا بیاید و خانواده و محیطی مناسب در اختیارش باشد تا ببالد و رشد و نمو کند و جایگاه والای خویش را در این جهان بیابد.

اما زندگی خانوادگی و محیط بهداشتی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری از مردم جهان چنان است که دستیابی به چنین مقصودی را دشوار و گاه امکان ناپذیر می سازد. محدودیت های محیط زندگی گروهی از کودکان چنان زیاد است که بقای آنان نیز ناممکن می گردد. مشکلات عاطفی و رفتاری کودکان نیز که نتیجه اجتناب ناپذیر فقر، نابسامانی های خانوادگی و کاستی های آموزشی و اجتماعی است شدیدا مانع رشد و بالندگی و وصول آنان به کمالاتی است که در خلقت شان مقدر شده است.متاسفانه اکثر ما به درستی نمی دانیم که هرگاه فرزندانمان از امکانات رشد و پرورش صحیح برخوردار باشند، چه زندگی متعالی در انتظارشان است. ما غالبا غافل از آنیم که سعادت و کمال کودکانمان در گرو رشدیافتگی ما بزرگسالان است. بسیاری از ما هنوز هم چنین تصور نادرستی در ذهن داریم که گویا کودکان وقتی به دنیا می آیند از همان اول برخی خوب و برخی بدند، بعضی شرور و بعضی نجیبند، گروهی خوش اقبال و گروهی بدبختند.

ما غالبا فرزندان خود را به دلیل خطاها و اختلال ها و ناسازگاری هایشان محکوم می کنیم یا به باد ناسزا و تنبیه می گیریم و فراموش می کنیم که به جای آن باید خطاها و ندانم کاری های خودمان را دلیل بروز مشکلات آنان بدانیم. واقعیت های زندگی خانواده ها حاکی از آن است که بسیاری از آنان آشنایی کافی در زمینه رشد و پرورش فرزندانشان را ندارند. فراوانند کودکانی که تحت سرپرستی ناقص یکی از والدین به سر می برند و یا نابسامانی های خانوادگی، نظیر مناقشات پدر و مادر با اعتیاد پدر و سرپرست خانواده و یا به ویژه فقر فرهنگی و تربیتی اولیاء دشواری های بزرگی را در راه رشدشان ایجاد می کند.گستره این نوع مشکلات به قدری وسیع است و چنان گروه بزرگی از کودکان در معرض مخاطرات روانی و فکری و اجتماعی قرار دارند که اتخاذ تدابیر همه جانبه مشاوره ای و مددکاری را اجتناب ناپذیر می سازد. برای چنین منظوری ضروری است که علاوه بر ارائه خدمات گسترده روان شناسی و تعلیم و تربیتی در مدارس، مراکز مشاوره کودک و خانواده با امکانات کافی در شهرها و روستاهای بزرگتر ایجاد شود

انسان در محیطی به نام خانواده پا به عرصه وجود می‌گذارد. در آن محیط درکنار سایر افراد خانواده پرورش می‌یابد. هر کدام از افراد دارای ظرفیت و استعدادهای ذاتی هستند که از پدر و مادر به ارث می‌برند و سپس تحت تأثیر و نفوذ عوامل مختلف محیطی قرار گرفته و تربیت می‌شوند.  به عبارت دیگر، مجموعه استعدادها و توانایی‌های ارثی و تأثیرات تربیتی مأخوذ از محیط شخصیت آن‌ها را می‌سازد و بنابراین در تشکیل شخصیت و تربیت انسآن‌ها، خانواده بزرگترین نقش را دارد (جهانگرد، 1373).

رابطه والدین با فرزندان و جو عاطفی خانواده یکی از مسائل مهم و تأثیرگذار در رشد و پرورش استعدادها و بالعکس عاملی مهم در جهت سوق دادن فرزندان به رفتارهای ناسازگارانه و ضد اجتماعی می‌باشد.  متخصصان بهداشت‌روانی، عامل اصلی مشکلات رفتاری را به رفتارهایی نسبت می‌دهند که بین والدین و فرزندان وجود دارد، به نظر آنان خانواده به صورت یک مجموعه اصلی (پدر، مادر، و فرزندان) می‌توانند تأثیری عمیق بر رفتار اولیه کودک داشته باشند (هالاهان و کافمن ، 1994).

چگونگی ارتباط والدین با فرزندان، به عوامل مختلفی بستگی دارد اما ارتباط هر چه قو‌ی‌تر و گرم‌تر باشد،  اعتماد به نفس،  شکیبایی، تلاش و پشتکار نوجوان در تحقق خواست‌های والدین افزایش می‌یابد و بر عکس هر چه ارتباط ضعیف‌تر و سردتر باشد، همسوئی مسیرهایی که والدین مشخص می‌کنند کم‌تر خواهد شد و موفقیت تحصیلی فرزندان نیز در صورتی که جزء اهداف والدین باشد در گرو این روابط صحیح خواهد بود (شعله، 1383).

در ایجاد ارتباط مثبت و سازنده بین والدین و فرزندان عوامل زیادی مؤثر هستند و مهم‌ترین  آن‌ها عبارتند از : احترام متقابل والدین به یکدیگر و فرزندان، ابراز محبت به شیوه‌های کلامی، تفاهم و همدلی والدین و فرزندان، شناخت نگرش‌های یکدیگر، تعادل در اعطای امتیازات به فرزندان، مشخص نمودن مسئولیت‌ها، تعیین محدوده اختیارات حقوق والدین و فرزندان، طرد و پذیرش متعادل، مشخص نمودن اصول انضباطی خانواده، هماهنگی در رفتار و گفتار همراه با صداقت (شعله، 1383).

خانواده نیز بر اساس تقسبم بندی شیفر  (1959) و زیگلمن  (1999) و با توجه به دو بعد کنترل و محبتی که در روش‌های فرزندپروری خود به کار می‌برند به چهار دسته تقسیم می‌شود: 1-مقتدر  2- سهل‌گیر  3- مستبد  4- کناره‌گیر  که هر کدام ویژگی خاص خود رادارد و فرزندانی که طبق هر کدام از این شیوه‌ها تربیت و پرورش می یابند با دیگری متفاوت خواهد بود و این تفاوت بستگی به نوع پرورش و طرز برخورد بافرزند دارند. برخورد با محبت یا  به سردی و همچنین با کنترل بالا یا بدون کنترل و سهل‌انگار، افرادی با خلق وخوی متفاوت وارد جامعه می‌کند که اگر به طریق صحیح پرورش نیافته باشند زودتر دچار آفت‌های جامعه خواهند شد و امکان اصلاح و درمان آن‌ها بسی مشکل‌تر از تصحیح تربیت و پرورش اولیه والدین در کودکی و نوجوانی آنان خواهد بود. بزهکارانی که جامعه امروز ما را تهدید می‌کنند روزی کودکی بیش نبودند که در محیط گرم خانواده و در سایه تربیت صحیح می شد آن‌ها را جوانانی مثبت و سازنده و سازگار با محیط تربیت کرد.  برای سازگاری مطلوب کودک، نیازهای اساسی از جمله نیاز به محبت و امنیت، نیاز به تعلق خاطر نیاز به فلسفه زندگی ارضاکننده(معنی‌جویی)، نیاز به موفقیت(احساس ارزش‌کردن)، نیاز به همدلی و همدردی(تفاهم)، نیاز به مقبولیت(پذیرش گروه) و نیاز به درک ارزش‌های اخلاقی باید برآورده شود (شرفی، 1368). 

نقش محیط، بخصوص محیط خانه دراختلال رفتاری کودکان بسیار با اهمیت است.  شوک‌های عاطفی شدید یا هیجان‌های مداوم و طولانی نیز تأثیر خود را بر اختلال رفتاری کودکان خواهند داشت. به نظر می‌رسد عامل خانواده در حفظ سلامت روان  کودک نقش تعیین‌کننده و محوری دارد. والدینی که نگرش و رفتار آنان زمینه پذیرش بیش‌تری فراهم کند، منبع اهمیت برای کودکان نگران و مضطرب خواهند بود. برعکس والدین  سخت‌گیر و خشن مانع رشد و تکامل و استقلال آنان می‌شوند. خانواده مطلوب، خانواده‌ای است که ضمن توجه به انتظارات کودک، محیط امن عاطفی، احساس ارزشمندی، احساس تعلق و مورد عشق و علاقه بودن را تأمین می‌کند(ملکی1382). 

زندگی خانوادگی نقش اساسی در حفظ سلامت روانی ,اجتماعی و جسمانی کودکان و والدین دارد . خانواده اولین و مهمترین بافت اجتماعی را برای رشد انسان فراهم می سازد . در جریان رشد طبیعی هر کودک یک رشته تغییرات شناختی , عاطفی و اجتماعی را شاهد هستیم . تقریبا همه کودکان در طول رشد و در جریان سازگاری با این تغییرات دچار مشکلاتی می شوند و استرس و تعارضی را که به دنبال می آید , میتواند به مشکلات رفتاری- عاطفی و یادگیری در آن ها بینجامد . اکثر مشکلات رفتاری کودکان منعکس کننده شرایط پیچیده بین فردی اعضای خانواده به ویژه والدین می باشد . به عبارت دیگر وجود مشکلات رفتاری کودک به منزله روابط معیوب اعضای خانواده با یکدیگر است و با روش های تربیتی نادرست والدین و تعاملات معیوب آن ها با فرزندان رتباط دارد.با توجه به این موارد، در این پژوهش به بررسی رابطه شیوه‌های فرزندپروری والدین با اختلال کودکان پیش دبستانی پرداخته می‌شود.

 

فهرست مطالب:

فصل اول :

( کلیات تحقیق )

1-1-مقدمه

1-2- بیان مسئله

1-3- ضرورت و اهمیت تحقیق

1-4 - اهداف تحقیق

1-4-1 - هدف کلی تحقیق

1-4-2- اهداف جزئی

1-5 - فرضیات تحقیق

1-5- 1- فرضیه اصلی

1-6- تعریف واژه ها و اصلاحات

1-6-1- تعریف  نظری متغیرها

شیوه‌های فرزندپروری

اختلالات رفتاری

2-7-1- تعریف عملیاتی متغیرها

شیوه‌های فرزندپروری

اختلال رفتاری

فصل دوم

( ادبیات و پیشینه تحقیق )

2-1-گستره نظری متغیرها

2- 1-1- نظریه‌های فرزندپروری

خانواده و الگوهای فرزندپروری

شیوه‌های فرزندپروری

1- شیوه اقتداری

2- شیوه استبدادی

شیوه آسان‌گیر

شیوه کناره‌گیر

2- 1-1- نظریه‌های اختلال رفتاری

رفتارهای سازشی و اختلالات رفتاری

رفتار سازشی

خصوصیات انسان سازگار

اختلالات رفتاری

تعریف اختلالات رفتاری

علل اختلالات رفتاری

طبقه‌بندی

نظام‌های طبقه‌بندی آماری

نظام‌های طبقه‌بندی بالینی

اختلال کمبود توجه و بیش فعالی

اختلال سلوک

ناپختگی عاطفی

گوشه‌گیری

رفتارهای ضداجتماعی

پرخاشگری

اضطراب

مشکلات جسمانی

افسردگی

درونی‌سازی

برونی‌سازی

2-2- مروری بر تحقیقات پیشین

2-2-1- .شیوه‌های فرزندپروری و سازگاری فرزندان

2-2-2 -شیوه‌های فرزندپروری  والدین و پیشرفت‌تحصیلی

2-2-3-جنسیت فرزندان و شیوه فرزندپروری  والدین

2-2-4- اختلال رفتاری

شهرام واحدی ،دکتر اسکندر فتحی آذر ( 1385 ) فصلنامه

قادر زاده باقری (1373)

ملتجی، (1377) نقل از محتشم، (1383)

دکتر محمد جواد علیشاهی*

فصل سوم :

( روش تحقیق )

3-2- جامعه آماری و نمونه مورد مطالعه

3-3- روش جمع‌آوری اطلاعات

3-4- ابزار گرد آوری اطلاعات

3-4-1- ابزار سنجش شیوه‌های فرزندپروری 

3-5- روش تجزیه و تحلیل آماری

منابع و مآخذ

فهرست جداول

جدول 2-1: مدل چهار بعدی شیوه های  فرزندپروری شیفر

  آزادی و خود مختاری

جدول (2-2) : تعیین نوع شیوه فرزندپروری (اقتباس از بامریند 1991)

 

منابع ومأخذ:

- اتکینسون، ریتال ل، اتکینسون، ریچاردوس، و هیلگارد، ارنست، ر(1380). زمینه روانشناسی (ترجمه محمدتقی براهنی و همکاران). جلد دوم. چاپ هفتم. تهران: انتشارات رشد.

- احمدوند، محمد علی (1376). روان‌شناسی کودکی و نوجوانی. چاپ اول. انتشارات دانشگاه پیام نور.

- آزاد، حسین (1375). آسیب‌شناسی روانی. چاپ سوم. انتشارات بعثت.

- اسدی‌نژاد، فاطمه(1377). «بررسی نقش تربیتی خانواده در میزان ناسازگاری اجتماعی دختران نوجوان». پایان‌نامه کارشناسی. شیراز،مرکز آموزش عالی ضمن‌خدمت فرهنگیان شهید رجایی.

- اسلامی نسب، علی (1373). روانشناسی سازگاری، چاپ اول. انتشارات بنیاد.

- آقاجاری، زهره (1374). «بررسی تأثیر شیوه فرزندپروری والدین برعزت نفس و سازگاری فرزندان». پایان‌نامه کارشناسی ارشد روانشناسی، دانشگاه الزهراء. 

- آهنکوب، محمدرضا (1372).«مقایسه عملکرد تحصیلی و سازگاری عاطفی ـ اجتماعی دانش‌آموزان  جهشی و غیرجهشی مدارس ابتدایی شهر اهواز». شورای تحقیقات استان خوزستان.

- برجعلی، احمد (1380). تحول شخصیت در نوجوان. چاپ اول، انتشارات ورای دانش.

- برزگر، علی (1381). «بررسی تأثیر آموزش پیش دبستانی در سازگاری عاطفی و اجتماعی دانش‌آموزان سال اول دبستان شهر بوانات».پایان‌نامه کارشناسی، مرکز آموزش عالی فرهنگیان‌ فارس.

- بحرانی، محمود (1378). «بررسی رابطه انگیزش تحصیلی و عادات مطالعه بر روی دانش‌آموزان  متوسطه شیراز». پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد علوم تربیتی. دانشگاه شیراز.

- بذل، معصومه (1383). «بررسی رابطه مهارت حل مساله و میزان سازگاری دانش‌آموزان  دختر و پسر دوم دبیرستان».پایان‌نامه کارشناسی ارشد راهنمایی و مشاوره. دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهراء.

-بهرامی، شهناز(1380). «تعادل در تربیت». ماهنامه تربیت. اسفندماه شماره6، ص29ـ26.

- پارسا، محمد (1367). روانشناسی رشد کودک و نوجوان. انتشارات بعثت.

- پوریان، محمود (1383). « چه کسی ترک تحصیل می‌کند و چرا؟». مجله پیوند.بهمن ماه، شماره 304 ص 40 ـ 36.

- تهمتن، کلثوم (1373). «بررسی رابطه شیوه‌های فرزندپروری والدین با انگیزه پیشرفت در دانش‌آموزان  مدارس راهنمایی شهر فسا». پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشکده علوم‌تربیتی دانشگاه شیراز.

- جعفری قاجار، غزال(1383). «شیوه‌های فرزندپروری». رشد ماهانه معلم، آبان، آذر، دی و بهمن، شماره‌های  184، 185، 186، 187. ص 35، 36، 19، 35.

- جهانگرد، یداله (1373). نحوه رفتار والدین با فرزندان. چاپ سوم. انتشارات انجمن اولیاء و مربیان.

- حقیقی، جمال، شکرکن، حسین. موسوی شوشتری، مژگان (1381). «بررسی رابطه جو عاطفی خانواده با سازگاری دانش‌آموزان  دختر پایه سوم مدارس راهنمایی». مجله علوم تربیتی و روانشناسی. دانشگاه شهید چمران اهواز. دوره سوم، سال نهم، شماره‌های 1 و 2، ص 108 ـ 79.

- دهقانی، عبداله (1379). «مقایسه بین شیوه‌های فرزندپروری و خود تنظیمی تحصیلی و تأثیر آن بر موفقیت تحصیلی در درسهای فارسی و ریاضی دانش‌آموزان  دختر و پسر مقطع متوسطه». پایان‌نامه کارشناسی ارشد روان شناسی تربیتی. دانشگاه شیراز.

- سبحانی‌جو، حیاتعلی(1383). «هویت و بحران هویت». نشریه ماهانه پیوند. آبان‌ماه، شماره 301. ص 49ـ 38.

- سراج، مریم (1382). « رابطه محیط خانوادگی و پیشرفت‌تحصیلی در دانش‌آموزان  مقطع متوسطه». پایان نامه کارشناسی روانشناسی، دانشگاه شیراز.

- شاملو، سعید (1380). بهداشت روانی. چاپ چهاردهم. انتشارات رشد.

- شرفی، محمدرضا (1368). مراحل رشد و تحول انسان. چاپ سوم. انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

- شعله، محمد جعفر (1383). عوامل مؤثر در افت تحصیلی دانش‌آموزان  متوسطه. چاپ اول. انتشارات فراتمن.

- شوشتری، مژگان (1376). « رابطه جو عاطفی و سازگاری فردی و اجتماعی و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان  پایه سوم راهنمایی اهواز ». پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه اهواز.

- شکرکن، حسین و باقری، مسعود (1376). « رابطه شیوه‌های فرزندپروری با انگیزه پیشرفت در دانش‌آموزان  پسر دوره راهنمایی اهواز». پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه اهواز.

- فولادی، عزت‌اله (1383). مشاوره همتایان. چاپ سوم. انتشارات طلوع دانش.

- قائمی، علی (1373). خانواده و کودکان دشوار. چاپ اول. انتشارات امیدی.

- کاجی، مهناز(1369). «مقایسه ترس از موفقیت بین دانشجویان و دانش‌آموزان شیراز». پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه شیراز.

- کفایت، محمد (1373). «بررسی ارتباط شیوه‌ها و نگرش‌های فرزندپروری با خلاقیت و رابطه متغیر اخیر با هوش و پیشرفت‌تحصیلی و رفتارهای پیشرفت گرایانه» شورای تحقیقات استان خوزستان.

 -کوثری، محمد ابراهیم(1380). « مقایسه بررسی تأثیر منبع کنترل و جنسیت در سازگاری فردی و اجتماعی دانش‌آموزان  دبیرستان».پایان‌نامه کارشناسی‌ارشد، دانشگاه شیراز.

- کوهکن، محمدتقی (1384).«بررسی تأثیر سبک مدیریت مدیران و جو سازمانی در میزان سازگاری اجتماعی دانش‌آموزان». مجله تربیت. سال بیستم، شماره 8 اردیبهشت‌ماه ص.28-25.

- لطف‌آبادی، حسین (1378). روان‌شناسی رشد نوجوانی و بزرگسالی. چاپ اول. انتشارات سمت.

- مراد حاصل، مهدی (1383). «حرف‌های تنهایی». مجله پیوند. دی‌ماه، شماره303. ص 13ـ9.

- مرکز مشاوره و خدمات روان‌شناختی (1378). « هنجاریابی منطقه‌ای پرسشنامه سازگاری دانش‌آموزان دبیرستانی، سال تحصیلی 78-77 ». آموزش‌و پرورش استان مازندران.

- مکائیلی، نیلوفر‌(1377). «بررسی شیوه‌های فرزندپروری با انگیزه پیشرفت و رابطه متغیر اخیر با پیشرفت‌تحصیلی» پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه آزاد اسلامی اهواز.

- مکاری، آذر (1365). «بررسی چگونگی همبستگی بین تجارب عاطفی دوران کودکی با بلوغ». بخش روانشناسی بالینی.

- ملکی، حسن (1382). «خانواده متعادل و توسعه پایدار». مجله پیوند. آبان‌ماه، شماره 289،

 ص 13- 5.

- مهرافروز، حجت‌اله و شهرآرای، مهرناز (1381). «بررسی رابطه انگیزش نسبت به شیوه‌های فرزندپروری و مکان کنترل با پیشرفت‌تحصیلی در دانش‌آموزان  پسر پایه چهارم ابتدایی». مجله علوم تربیتی و روانشناسی. دانشگاه شهید چمران اهواز. دوره سوم، سال  نهم، شماره‌های  1 و 2،  ص 148 ـ 131.

- نوابی‌نژاد، شکوه (1367). رفتارهای بهنجار و نابهنجار در کودکان و نوجوانان.چاپ سوم، انتشارات میعاد.

- هالاهان، دانیل پ و کافمن، جمیزام (1377). کودکان استثنایی: مقدمه‌ای بر آموزش‌های ویژه.( ترجمه مجتبی جوادیان). مشهد : انتشارات آستان قدس رضوی.

- هترینگتون، ای، پارک، دی (1962). روان‌شناسی کودک از دیدگاه معاصر. جلد 2. ترجمه طهوریان، جواد و دیگران (1373). چاپ اول. مشهد : انتشارات آستان قدس رضوی.

- هنری، ماسن و همکاران (1986). رشد و شخصیت کودک.( ترجمه مهشید یاسایی).چاپ دوم. تهران: نشر مرکز.

- هیبتی، خلیل (1381). «بررسی شیوه‌های فرزندپروری والدین و رابطه آن با شیوه‌های مقابله با استرس دانش‌آموزان  دختر و پسر سوم متوسطه شهر زرقان». پایان نامه کارشناسی ارشد. روان‌شناسی تربیتی، دانشگاه شیراز.

- یعقوبخانی، غیاثوند، مریم (1372). « رابطه محیط خانواده و پیشرفت‌تحصیلی» پایان‌نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه شیراز.

 

منابع لاتین :

-Anderson, G. E. jimerson, S. R. & Whipple, A, D (2002). “Children ratistress full exprienies at home and school”. Loos of a parent and grade reten supper latiere stressors.

-Balk D. E. (1992). Adolescent Development. Kansas state university, Brookscolo, publishing company.

-Berk, L. E. (1997). Child Development. Fourth Edition.

-Bukatko, D. & Daehler M. W. (1992). Child Development university of Massachusetts. Houghton, Milflin company.

-Crick, nicki. R. (1997).“Relational And Overt Aggression In Preschool”. Developmental psychology. Vol. 33, P. 579-588.

-Dacey, j. & Kenny, M. (1997). Adolescent Development. Second Edition, Boston College, Brow &. Benchmark. 

-David, Brodzinsky, Schechter, Anne, Braff, Singer. (1984). “Psychological And Academic Adjustment in Adopted Childeren”. Journal of consulling and clinical psychology. Vol. 52, P. 582-590.

-David, W. kaslow, Nodine. J. (1994). “Moarital Discord Intact families: sex Differences in Child Adjustment”. American Journal of Family. Therapy. Vol. 22, P: 358-370.

-Fabes, Richard. A. (1997). “Roles of Temperamental A Rousal and Gender – Segregated Play in young Childrens Social Adjustment”. Developmental psychology. Vol. 33, P. 693- 702.

-Ferrari, J. & olivette. M. (1993). “Perception of Control & the Development of Decision among Late Adolescent Families”. Adolescence. vol. 28, No, 112.

-Frring , lewis , Michael, Taska, lynn. (1999). “Age and Gender Differences in Children and Adolescents Adaptation to Sexual Abuse”. The Inter national journal. Vol. 23, P. 115- 128.

-Glasgow, K. Dornbusch. M. Troyer, Steinberg. L, & Ritter, P. (1997). “Parenting Styles Adolescents Attributions, and Educational out comes in Nine Heterogeneous Highschools”. Child Development. Vol. 68, No. 3,PP: 507-529.

-Grayson, N. Holmbeak & Mary, L. Wandrei (1993). “Individual and Relational Predictors of Adjustment in First – Year College Students”. Journal of counesling psychology. vol . 40, P: 73-78.

-Hardy, D. F, Power , G, and Jaedicke , S. (1993). “Examining the Relation of Parenting to Childrens Coping with Everyday Stress”.   child Development. Vol. 64, P: 1841.

-Herz, L. Gullone, (1999). ”The Relationship between SelfEsteem and Parenting Style”. Journal of cross cultural psychology. The ousandoak, vol. 30, PP: 742- 767.

-Kafir, D. (1988). “Achievement and Aspiration Among Boys and Girls in High school: A Comparison of Two Israeli Ethnic”. Corups American Educational Reseaerch. Vol. 25, P: 213-236.

-King funli, A (1974). “Parental Attitude Test Anxiety and Achivement Motivation: A Hong Kong Study”.Journal of Social psychology. Vol. 23 (1), P: 3-11.

-Lambron, S. D. , Mounts, N. S. Stenberg, L. S. M. (1991). “Patterns of Competence and Adjustment among Adolescents From outhoritative, Authoritian, Indulgent and Neglectful Families”. Child Development. vol. 62, P: 1049-1065. 

-Lau, S. & Cheung. P. (1987). “Relation between Chinece Adolescents Perception of Parent Control & Organization & Their Perception of Parental Warmth”. Developmental psychology. Vol. 23, No, 5. P: 726-729.

-Light body, P. (1999). “Motivation and Attribution at Secondary School: The Role of Gender”.  a Educational studies. Vol. 22, P. 13-25.

-Long. G. & Adler, F (1997). “ Motivation and Achivement in Elementray children”. Eric number : En 413059.

-Michael, K, & Susan, K. W. (1994). “Psycholog ical Development in Three Generations of College Students”. Jounal of youth and Adolescent. Vol. 23. P. 567-571.

-Molina, Mariehelene, coplan, Robert, wichman (1999). “Nonsocilplay in the Kinder Garten Classroom: Gender Differences in Relation with Adjustment”. Paper presented at the Biennial Meeting of the society for Research in Child Development. (April, P. 15-18, 1990).

-Rachel, A, vantta (1994). “Adolescent Gender Differences is Suicide Related Behaviors”. Journal of youth and Adolescence. Vol 26, P: 559-70.

-Rohner, R. & Rohner, E. (1981). “Parental Acceptance Rejection & Parent Control : Cross Cultrul Codes”. Ethnology. vol 20, P. 245-260.

Ruth , chao . (1994) . “Beyond Parental Control & authoritarian Parenting Style . Understanding Chinese through the Culturul nation of Reading” . Child development . Vol . 65 (4) .

-Salili, F. (1994). “Age, sex And Cultural Difference in The Meaning of Dimensions of Achievement”. Jornal of Personality and Social Psychology. Vol. 20, No. 6, P:635-648.

-Sigel man, C. (1999). Life span in human development. Brooks Cole. Publishing Company. U. S. A.

-Slicker, E. K (1999). “Relationship of Parenting Style to Behavioral Adjustment in Graduating High  school Senior”. Journal of youth and Adolescent. Jou, vol. 27, No. 3, P: 345-372. 

-Steinberg, L. & Lamborn .S. & Dornbuch, S. M. & Darling, N. (1992). “Impact of Parenting Practices on Adolescent: Authoritative Parenting, School Involvement & Encouragement to Succeed”. Child Development, vol. 63, No. 5, P:1266-1282.

-Suniva, s. luthar & Gretta (1997). “Substance Use and Personal Adjustment among Disadvantaged Teenagers: A six – Month. Perspective Study”. Journal of  youth and Adolescence. Vol. 26, P. 353-362.

-Uriel, L, D, A. (1995). “Quarrel Involvement of School Aged Children: Gender Differences , Age Trends, and School Adjustment Correlates”. Journal Of Genetic Psychology. Vol. 15, P. 87-96.

-Weiner & Elkind (1972). “An Attribution Analysis Of Achievement Motivation”. Journal of personality and social psychology. Vol. 12, P.1-20.

-WHO (1993). Comprehensive. “School Health Education, Division of Mental Health”. MNH/ PSF/ 93. 3 Rev. j, P. 5.

-Wliewer, W & Fear now, M. & Miller, P: (1996). “Coping Socialization in Middle Child hold : Testes of Maternal & Parental Influences”. child development. Vol. 67, P. 2339- 2357.

Yau,J & Sementa,J.(1996) . “Adolescent parent Conflict among Chinese Adolescent in HongKong ” Child development . vol . 67,p:1262-1275 .

 

منابع اختلال رفتاری

منابع فارسی

1-‌ آخنباخ، توماس. رسکورلا، لسلی (1384)، کتابچه راهنمای فرمهای سن مدرسه نظام سنجش مبتنی بر تجربه آخبناخ، ترجمه اصغر مینایی، تهران پژوهشکده کودکان استثنایی.

2-‌ اتکینسون، ریتا و همکاران (1382)، زمینه روانشناسی، ترجمه محمد تقی براهنی و همکاران، تهران، انتشارات رشد.

اسلامی نسب، علی (1373)، روانشناسی سازگاری، انتشارات دانشگاه آزاد اسلامی.

افروز، غلامعلی (1380)، مقدمه‌ای بر روانشناسی و آموزش و پرورش کودکان استثنایی، تهران، انتشارات دانشگاه تهران.

بافنده قراملکی، حسن (1379)، بررسی مقایسه‌ای سلامت عمومی نوجوانان ناشنوا و شنوا، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.

پاکزاد، محمود (1376)، کودکان استثنایی، تهران، انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.

پورافکاری، نصرت‌الله (1376)، فرهنگ جامع روانشناسی، روانپزشکی و زمینه‌های وابسته، تهران، انتشارات فرهنگ معاصر

حیدریان مقدم، محمد، یونان، ملیندا (1376) توانبخشی شنوایی و زبان‌آموزی، تهران، نشر طبیب.

دنمارک، جان (1379)، ناشنوایی و بهداشت روانی، ترجمه شروین شمالی و احمد علیپور، تهران، انتشارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور.

دیباج، سیدمهدی (1375)، تهیه و استاندارد ساختن تست سنجش رفتار سازشی کودکان پیش‌دبستانی، پایان‌نامه چاپ نشده دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز.

زارع، حسین، هاشمی، تورج (1381)، آموزش و پرورش تطبیقی کودکان دارای اختلالات رفتاری. مجله پژوهش در حیطه کودکان استثنایی، شماره 2، صفحات 107 تا132.

ساریچ، ایوانز (1371)، روانشناسی و ارتباط در کودکان ناشنوا، ترجمه شروین خزائلی، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی.

سرمد، زهره و همکاران (1383)، روشهای تحقیق در علوم رفتاری، تهران، انتشارات آگاه.

سعیدی، ابوالفضل (1371)، بررسی و مقایسه پختگی اجتماعی پسران شنوای عادی و ناشنوای 10 تا11 ساله مدارس تهران، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علامه طباطبایی.

سیف نراقی، مریم. نادری، عزت‌الله (1380)، روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، تهران، انتشارات ارسباران

سیف نراقی، مریم. نادری، عزت‌الله (1379)، اختلالات رفتاری کودکان و روش‌های اصلاح و ترمیم آن، تهران، انتشارات بدر.

شریفی درآمدی، پرویز (1381)، روانشناسی کودکان استثنایی، تهران، انتشارات روانسنجی.

شعاری‌نژاد، علی‌اکبر (1364)، فرهنگ علوم رفتاری، تهران، مؤسسه امیرکبیر.

شفیع‌آبادی، عبدالله (1377)، راهنمایی و مشاوره کودک، تهران، انتشارات سمت.

صالحی، محمود (1379)، مقایسه عملکرد هوش غیر کلامی دانش‌آموزان ناشنوا و شنوا در گروههای سنی 6و9و12 سال، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه تهران.

عباسی تهرانی، فاطمه، دولت‌آبادی، شیوا (1381)، بررسی میزان افسردگی و اضطراب در معلولین بینایی 50-16 ساله شهر تهران، مجله پژوهش در حیطه کودکان استثنایی، شماره 4صفحات 359 تا 375

فقهی، غزاله (1380)، بررسی و مقایسه سازگاری نوجوانان دختر ناشنوا و شنوا، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز

قادرزاده باقری، جعفر (1373)، بررسی همه‌گیرشناسی اختلالات رفتاری در دانش‌آموزان، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه علوم پزشکی ایران.

کراتوچویل، توماس آر. موریس، ریچارد جی (1381)، روانشناسی بالینی کودک، ترجمه محمدرضا نائینیان و همکاران، تهران، انتشارات رشد.

کرک، ساموئل ای، گالاگر، جیمز جی (1380)، آموزش و پرورش کودکان استثنایی، ترجمة مجتبی جوادیان، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی.

کرچمر، روبرت، دوترمن، دیوید (1380)، بالیدگی اجتماعی و رفتار انطباقی ناشنوایان، ترجمه سهیلا خداوردیان و سعید حسن‌زاده، تهران، پژوهشکده کودکان استثنایی.

کشاورزی ارشدی، فرناز‌و تجلی، پریسا (1384)، ناشنوایی، روانشناسی و آموزش، تهران، انتشارات شرح.

کلارک، موراگ (1378)، زبان‌آموزی به شیوه طبیعی برای کودکان دچار نقص شنوایی، ترجمه دکتر علی اصغر کاکو جویباری، شروین شمالی، تهران، انتشارات آموزش و پرورش استثنایی.

لطف‌آبادی، حسین (1382)، آزمونهای روانی- شناختی کودکان برای مشاوره کودک، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی.

لوترمن، دیوید. کارترزوایت، الن. سیوالد، ریچارد (1381)، توانبخشی شنوایی، ترجمه زهرا جعفری، فاطمه ادکی، تهران، نشر طبیب

محمدپور، طاهره (1376)، آشنایی با ناشنوایان، آموزش و توانبخشی آنها، تهران، انتشارات سازمان بهزیستی کشور.

میلانی‌فر، بهروز (1382)، روانشناسی کودکان و نوجوانان استثنایی، تهران، نشر قدس.

محتشم، لیلی (1383)، کاربرد نقاشی در کاهش مشکلات هیجانی کودکان ناشنوا، پایان‌نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز.

دانلود با لینک مستقیم


پروژه اختلال رفتاری و فرزند پروری. doc

پروژه بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان. doc

اختصاصی از فایلکو پروژه بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان. doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پروژه بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان. doc


پروژه بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان. doc

 

 

 

 

 

 

 

 

نوع فایل: word

قابل ویرایش 95 صفحه

 

چکیده:

هدف از تحقیق  حاضر بررسی  رابطه  بین انگیزه  پیشرفت  و شیوه های فرزند پروری  در بین دانش آموزان  مقطع سوم دبیرستان  شهرستان قزوین است. در این راستا  فرضیه  های زیر مطرح شدند: 1)ا بین  انگیزه و  پیشرفت  و شیوه فرزند پروری  رابطه معنی داری  وجود دارد  . 2)  بین  شیوه  اقتدار طلبی  و  شیوه فرزند پروری  رابطه  وجود دارد.  و 3) .بین آزادی طلبی و انگیزه پیشرفت رابطه معنی داری وجود دارد. 4) بین سلطه جویی و انگیزه پیشرفت رابطه معنی داری وجود دارد. جامعه مورد مطالعه  در تحقیق  حاضر عبارتند از  دانش آموزان  مقطع سوم دبیرستان  شهرستانقزوین است  که صد  نفر  به عنوان  نمونه انتخاب گردیده  که آزمون  انگیزه پیشرفت  وشیوه ی فرزند پروری  بر روی آنها اجرا گردید.  نتایج  بدست آمده  حالی  از آن  است که بین انگیزه و پیشرفت  و شیوه ی فرزند پروری  رابطه معنی داری  وجود ندارد  همین طور  بین شیوه  اقتدار طلبی  و انگیزه  پیشرفت  هم رابطه  ای وجود ندارد . و همین طور در فرضیه سوم که بین آزادی طلبی و انگیزه پیشرفت تحصیلی رابطه معنی داری وجود دارد زیرا که ضریب همبستگی بدست آمده بزرگتر از ضریب همبستگی جدول در سطح معنی داری 5% قرار دارد و همین طور در فرضیه چهارم که بین سلطه جویی و انگیزه پیشرفت رابطه معنی داری وجود دارد چون ضریب بدست آمده از ضریب جدول با درجه آزادی 99 در سطح معنی داری 5% کوچکتر است فرضیه تحقیق مورد تائید قرار نگرفته و بین انگیزه پیشرفت و سلطه جویی رابطه معنی داری وجود ندارد.

 

مقدمه:

خانواده در زندگی آدمی  نقش بسزایی  داشته و باید  در  وضعی استوار  باشد بدان  گونه که اطرافیان  در آن  احساس ایمنی  کامل  داشته باشند.  مخصوصا کودکان  و نوجوانان  که پرورش آنها در محیط  سالم و دور  از هر گونه  اختلال  و جدالها  و برخورد های زن و شوهر (والدین )  به دور از  هر جنجالی  باشد به عبارت دیگر  روح سازش  و تعادل  هم زیستی  بین والدین  می تواند در تربیت فرزندان  و انگیزه  پیشرفت  نقش بسزایی داشته باشد .

اصلاح  محیط اجتماعی  یکی از عواملی  است که والدین  در شیوه ی فرزند پروری  خود باید  به آنها توجه  داشته باشند .  به این صورت  که اگر کودکان  در محیط اجتماعی  ناسالم  قرار گرفته باشند  با برخوردهای  درست و خوشایند  آنها را از عواقب  بد محیط  آگاه سازند  و انگیزه ی  آنها را برای  ادامه ی زندگی  به طور صحیح  مشخص نمایند .

به طور کلی  می توان گفت  والدین و مربیان جزء اصلی ترین عامل تربیت کودک  هستند وایجاد  تغییرات  رفتاری  با واسطه مربیان  تربیت یا والدین  می تواند  انگیزه ی کودک  را برای  رسیدن  به تحول  آفرینی  و سازندگی دچار  اختلال کنند  . (قائمی امیری – 1385)

شیوه ی فرزند پروری  والدین  میتواند  با استناد به  انگیزه ی پیشرفت  در کودکان روندی مثبت  و به جا باشد زیرا که  پرورش انگیزه  از نوع پیشرفت  در کودکان  باعثافزایش  خود شناسی و  اعتماد به نفس  می باشد  که این موضوع  در به کار گیری  روحیات  مثبت  جوانان  اثر خوب  و منطقی  خواهد داشت  از طریق  شیوه های  تربیت  پذیری مثل :  اقتدار طلبی و آزادی  می توان  تجارب نسل  گذشته  را با روحیات  نسل جدید  هماهنگ کرد  تا در رسیدن  به رشد  و توسعه و خود یابی  جوانان و نوجوانان  اقدام کرد .

 

فهرست مطالب:

چکیده

فصل اول(کلیات تحقیق)

مقدمه

بیان مساله

اهمیت و ضرورت تحقیق

اهداف تحقیق

فرضیه تحقیق

متغیرهای تحقیق

تعاریف عملیاتی.

فصل دوم( مبانی نظری و پیشینه ی پژوهش) 

مبانی نظری

سابقه تاریخی تربیت

علم تربیت

وظیفه تربیت

اگر تربیت نباشد

دامنه و قدرت نفوذ تربیت

عوامل مورد بحث در تربیت

فایده و لزوم تربیت

جنبه ی فردی

جنبه ی اجتماعی

جنبه اقتصادی

جنبه ی سیاسی

جنبه ی فرهنگی

 

جنبه ی معنوی

لزوم تربیت

عاملان تربیت

اهمیت خانواده از نظر تربیت

عالی ترین شکل تربیت

وسعت دامنه ی بحث در خانواده

ساختار نظریه ی اتکینسون

کارایی نظریه ی اتکینسون

رفتار و انگیزه ی پیشرفت

نظریه ی مورای

ویژگی های افراد پیشرفت گرا

بررسی پژوهش های انجام یافته

پیشینه ی پژوهش

فصل سوم (روش شناسی)

روش تحقیق

جامعه مورد مطالعه

حجم نمونه

روش نمونه گیری

ابزار اندازه گیری

روش  آماری مربوط به فرضیه

فصل چهارم

(یافته ها و تجزیه تحلیل داده ها )

فصل پنجم ( بحث و نتیجه گیری )

بحث و نتیجه گیری

محدودیت ها

پیشنهادات

پیوست

منابع و ماخذ

 

منابع ومأخذ:

امیری مجد،رسول.(1383).تربیت و شیوه ی های آن . تهران: انتشارات نور

ابادی،عبد الله . (1384).شیوه های تربیت.تهران: انتشارات پیام

بهاری،علی.(1383) . انگیزه .تهران: انتشارات نار

باقری،اصغر.(1384) . روش های تربیتی . تهران: انتشارات فرهنگستان

دلاور،علی.(1384) . امار استنباطی . تهران: انتشارات رشد

دلاور،علی. (1384).روش تحقیق در علوم تربیتی.تهران:انتشارات رشد

شاملو، سعید. (1385). سلامت روانی.تهران: انتشارات نی

سیاسی،علی اکبر.(1378).روانشناسی شخصیت.تهران:انتشارات ارجمند

سروری،منیژه.(1380).روانشناسی فردی.تهران:انتشارات پیروز

شکر کن،علی اصغر.(1383).انگیزه پیشرفت.تهران: انتشارات نی

لطف ابادی ،حسین.(1384).روانشناسی رشد.تهران:انتشارات بهار

قائمی امیری،علی.(1385).تربیت.تهران: انتشارات ارسباران

محمدی، سید یحیی.(1385).نظریه های روان درمانی.تهران: انتشارات رشد

محمدی، سید یحیی.(1384).انگیزه و هیجان.تهران:انتشارات رشد


دانلود با لینک مستقیم


پروژه بررسی رابطه بین انگیزه پیشرفت و شیوه فرزند پروری در بین دانش آموزان مقطع سوم دبیرستان. doc

دانلود تحقیق هوش هیجانی و ضرورت آن در فرزند پروری

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق هوش هیجانی و ضرورت آن در فرزند پروری دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق هوش هیجانی و ضرورت آن در فرزند پروری


دانلود تحقیق هوش هیجانی و ضرورت آن در فرزند پروری

عصبانی شدن آسان است - همه می توانند عصبانی شوند، اما عصبانی شدن در برابر شخصِ مناسب، به میزان مناسب، در زمان مناسب ، به دلیل مناسب و به روش مناسب – آسان نیست!

حتما تا به حال درباره IQ  یا همان بهره هوشی ، خیلی چیزها شنیده اید. و حتما شنیده اید که اگر کودکی IQ بالاتری داشته باشد ، حتما در بزرگسالی انسان تحصیل کرده و موفقتری خواهد بود. شاید به همین خاطر است که تعداد زیادی از والدین ، از همان دوران قبل از مدرسه رفتن ، نگران کیفیت یادگیری فرزند دلبند خود و مدارسی که قرار است او در آنها درس بخواند هستند. غافل از اینکه امروزه تحقیقات علمی ، نشان داده که تنها داشتن هوش عقلانیِ زیاد (که مدارس می خواهند از آن برای گذشتن از سد کنکور استفاده کنند) برای کسب موفقیت کافی نیست و علاوه بر IQ ، کیفیات دیگری نیز لازم است که امروزه به آن هوش هیجانی می گویند. اما منظور از هوش هیجانی چیست؟

به طور خلاصه هوش هیجانی یعنی : داشتن ظرفیتی برای شناخت احساسات و هیجانات  خود و دیگران و استفاده از این هیجانات به نحو مناسب ، برای برقراری ارتباط بهتر با خود و دیگران.

همانطور که در سخنان ارسطو در ابتدای این سخن مشاهده می کنید ، عصبانیت یک هیجان و یا احساس است، و فردی که دارای هوش هیجانی بالاتری باشد می داند این عصبانیت را چه وقت، کجا، با چه کسی و چگونه ابراز کند تا به جای اینکه برایش دردسر تولید کند ، راه گشا باشد.

اینجا لازم است درباره خودِ کلمه هیجان بیشتر بدانیم: هیجان کلمه ای است که در فارسی بیشتر برای احساسات و حالات پر شور و پر انرژی از آن استفاده می کنیم ، ولی در روانشناسی برای بیان تمام حالات احساسی و روانی مثبت و منفی و علایم جسمانی همراه آن به کار می رود. هیجانات مثل خشم، ترس، عشق و محبت، تنفر، امید، ناامیدی، نگرانی، احساس حقارت، غرور، غم و اندوه، شادی، تعجب، شرم، پشیمانی، دلسوزی و ...

اهمیت هوش هیجانی در چیست؟

دانشمندان زیادی عقیده دارند که می توان هوش هیجانی را در کودکان و حتی بزرگسالان پرورش و افزایش داد. اما چرا پرورش و رشد هوش هیجانی مهم است؟ به چند دلیل:

1- بمنظور برخورد با موقعیتهای تهدید کننده و خطرناک: کودک 3 ساله ای را درنظر بگیرید که در معرض خطر دزیده شدن توسط یک سارق کودک است. بچه ها معمولا به طور غریزی و از راه هیجانات خود متوجه خطرناک بودن موقعیت می شوند. اگر سارق به زور متوسل گردد ، او شروع به داد و فریاد و دست و پا زدن می کند ( کاری که شاید در موقعیتهای دیگر برای شما خوشایند نباشد) که باعث می شود احتمال نجات خود را افزایش دهد. تحقیقات نشان می دهد کودکان دارای هوش هیجانی بیشتر، موقعیتهای خطرناک را سریعتر تشخیص داده و عکس العمل نشان می دهند. و در نوجوانی  نیز احتمال کمتری وجود دارد که جذب دوستان ناباب و انحرافات اجتماعی شوند.

2- به منظور خشنودی و شادی: اگر هدف فرزندپروری، ارتقاء سطح سلامتی کودکان باشد، بنابراین باید برای افزایش یکی از عوامل مهم در سلامتی آنان ، یعنی شادی و خوشحالی در فرزندان تلاش کنیم. مطالعات نشان داده کودکان شاد و سالم در جامعه متمدن ،‌انسانهایی مسئولیت پذیر  و شهروندانی خوب خواهند بود. هر چه هوش هیجانی بالاتر باشد، هیجانات و احساسات به ما کمک می کند تا اطلاعات مربوط به پایه و اساس سلامتی ، یعنی شادی را جمع آوری کرده ، اولویت بندی و پردازش کنیم تا به نحو احسن از آن استفاده گردد. کودکان دارای هوش هیجانی با توسل به مهارت خودشناسی می توانند به ریشه های پنهان شادی و یا غم خود آگاه شده ، و آن را مدیریت کنند.

3- برای کمک به دیگران: حساسیت و هوش هیجانی بالاتر به کودکان کمک می کند تا نیاز های دیگران را درک کرده و حداقل با همدلی به آنان کمک کنند. با پیروی از هوش هیجانی ، بچه ها می آموزند که احساسات و هیجانات، نیازها و تمایلات همه انسانها به یکدیگر شبیه نیست. رسیدن به چنین درکی به افزایش شفقت و احترام به احساسات و تفاوتهای فردی دیگران منجر  می گردد که این خود اساس همدلی (یکی از مهارتهای هوش هیجانی) می باشد. با پرورش هوش هیجانی فزندان ما پی می برند انسانها زمانی کامل می شوند و احساسات بهتری خواهند داشت که با یکدیگر همکاری کنند.

4- به منظور ایجاد حس مسئولیت پذیری: هوش هیجانی به ما کمک می کند تا از دو طریق فرزندانی با مسئولیت پذیری بیشتر داشته باشیم. ابتدا با آموزش کودکان مبتنی بر اینکه مسئولیت احساسات و هیجانات خود را بپذیرند، به جای اینکه بر این باور باشند که دیگران احساسات آنان را همچون عروسکی تحت کنترل دارند. مثال: به جای اینکه بگوید ” او باعث عصبانیت من شد“ ، بگوید:” من عصبانی شدم“. می توانیم به آنان بیاموزیم ، وقتی احساسات منفی دارند، حق انتخاب نیز دارند، انتخابهایی مثل اقدام کردن، تغییر دادن، ابراز وجود به شکل کلامی یا نوشتاری، یادگیری و اتخاذ دیدگاه های متفاوت. به یاد داشته باشیم هیچکدام از ما بر روی محیط خود صد در صد کنترل نداریم (بچه ها که خیلی کمتر)، ولی بر روی هیجانات خود می توانیم کنترل داشته باشیم. با توسل به مهارتهای هوش هیجانی می توانند بیاموزیند با استفاده از افکار خود هیجانات مثبت تری را تجربه کرده و در نتیجه رفتار مناسبتری از خود نشان دهند. رفتار مناسبتر دو نتیجه دارد، الف- از اینکه خوب عمل کرده اند احساس بهتری نسبت به خود خواهند داشت( که به اعتماد به نفس بیشتر کمک می کند). ب- در دیگران احساس خوبی را ایجاد می کنند (که در روابط اجتماعی آنان مؤثر بوده و این نیز خود عزت نفس را ارتقاء می دهد).

طریق دوم برای مسئولیت پذیری بیشتر این است که به آنان بیاموزیم با استفاده از احساسات خود با روشهای اجتماع پسندتری اقدام کنند، با دو پرسش از خود که راهنمای اقدام مناسب خواهد شد:

1- ” الآن چه احساسی دارم؟“    2- ” او یا آنان چه احساسی دارند؟“

- تحقیقات نشان داده کودکانی که از نظر هیجانی سالم تر و باهوش تر هستند، ویژگیهای زیر را دارند: 1- یادگیرندگان بهتری هستند. 2- مشکلات رفتاری کمتری دارند. 3- درباره دیگران احساسات بهتری دارند. 4- در مقابل فشار همسالان بهتر مقاومت می کنند. 5- خشونت کمتری دارند و قادر به همدلی بیشتری هستند. 6- در حل مشکلات و تعارضها بهتر عمل می کنند. 7- رفتارهای خود تخریبی (مثل استفاده از مواد مخدر، صرف مشروبات الکلی، ...) کمتری دارند. 8- دوستان بهتر و بیشتری دارند. 9- بیشتر از دیگران قادرند هیجانات و تکانه های خود را کنترل کنند. 10- خوشحالتر، سالمتر و موفق تر از دیگران هستند.

چگونه هوش هیجانی فرزندان را افزایش دهیم؟

-        قبل از هر چیز والدین خود باید درباره احساسات و هیجانات اطلاعات بیشتر و ملموس تری پیدا کنند. توصیه می شود در جلسات گروهی درباره انواع هیجانات مثل شادی و غم، عشق و تنفر، ترس و شجاعت و ... صحبتهای سازنده و اکتشافی داشته باشید.   

-        برای بچه های خیلی کوچک کمک کنید تا لغات و عباراتی که در برگیرنده هیجانات و احساسات می باشد را بیاموزند. والدین هم بهتر است احساسات خود را بیان کنند، مثال:

” احساس بی قراری می کنم“ ، ” احساس ناامیدی می کنم“ ،”  احساس شادی می کنم“.

-        احساسات آنان را نام گذاری کنید: ” به نظر می رسد ناامید شده ای! “

-        احساسات و هیجانات دیگران را نام گذاری کنید( در خیابان ، تلوزیون و کتابهای داستان): ” مثل اینکه آن خانم در فیلم احساس حسادت می کند“.

-        از بچه ها بخواهید احساسات خود را نقاشی کنند: ” می تونی خشم خودت را نقاشی کنی؟“ یا  ” وقتی خیلی می ترسی قیافه ات چه شکلی میشه؟ آن را برایم نقاشی کن!“

-        محیط و فضایی سرشار از احساس امنیت خاطر و حمایت فراهم سازید: برای احساسات ارزش قایل شده و آنها را مورد شناسایی قرار دهید. درباره احساسات به راحتی صحبت کنید. از داد زدن و رفتارهای خشن برای سرکوب احساسات منفی بچه ها اجتناب کنید. صداقت هیجانی را از طریق عشق بدون قید و شرط تشویق کنید.

-        وقتی بچه ها بزرگتر می شوند برایشان توضیح دهید که مثلا چرا خشم معمولا یک احساس ثانویه است( قبل از خشم یک احساس دیگر وجود دارد: وقتی با کارنامه خراب فرزندمان روبرو می شویم ، اول احساس ناامیدی می کنیم ، سپس عصبانی می شویم، یا وقتی یک ماشین با سرعت جلوی اتومبیل ما می پیچد، اول می ترسیم بعد عصبانی می شویم و به او ناسزا می گوییم). یا توضیح دهید که هیجانات منفی ما از جمع شدن نیازهای هیجانی برآورده نشده بوجود می آید.  همچنین درباره جنبه های مثبت هیجانات ظاهراٌ منفی مثل خشم ، گفتگو کنید.

-        بجای نام گذاری بر روی فرزندان با صفات گوناگون ( دست و پا چلفتی، دیوانه، ترسو...)  احساسات آنان را نام گذاری کنید (الآن احساس خجالت می کنی، مثل اینکه خشمگین هستی، به نظر میرسه کمی احساس ترس می کنی...)

-        برای اینکه فرزندان خود را بهتر بشناسید ، دستور دان، تنبیه، قضاوت، سخنرانی، نصیحت و تهدید کارساز نیست، بلکه گوش دادن به آنان و دقیق شدن به زبان بدن (حالات و حرکات اعضای بدن و صورت) می تواند در این راه مؤثر باشد.

-        والدین خود مهمترین الگوی رفتاری و هیجانی فرزندان هستند، اگر تصور می کنید از نظر احساسی و هیجانی احتیاج به کمک و تقویت بیشتر دارید ، حتما از دوستان با تجربه و یا روانشناس و مشاور بهره بگیرد.

به یاد داشته باشید که بزه و جرم و جنایت از احساس ضعف ،احساس ناکامی، احساس تحت کنترل بودن و احساس مغبون شدن بوجود می آید. اسلحه و چاقو ، آتش و سنگ و یا مواد مخدر،  جانشین احساس محترم بودن می گردد. بچه هایی که مورد احترام قرار می گیرند نیازی به اسلحه و چاقو برای قدرتمند شدن و یا سیگار برای احساس بزرگی ندارند.

شامل 104 صفحه فایل WORD قابل ویرایش


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق هوش هیجانی و ضرورت آن در فرزند پروری

دانلود تحقیق درمورد شیوه های فرزند پروری و شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق درمورد شیوه های فرزند پروری و شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود تحقیق درمورد شیوه های فرزند پروری و شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان


دانلود تحقیق درمورد شیوه های فرزند پروری و شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه: 18
فهرست و توضیحات:

مقدمه

تاثیرات والدین :

شیوه های فرزند پروری

شخصیت

هویتِ اجتماعی و فرهنگی فرزندان

شخصیتِ مجری، بازیگر، خالق

نتیجه گیری 

فهرست منابع

 

مقدمه :

انسانها (کودکان) در بَدو تولد مانند کاغذ سفیدی هستند که هنوز چیزی بر روی آن نوشته نشده است. (راموز, 1976 : 119) هر آنچه که ما بر روی آنها بنویسیم, در آینده همان را خواهیم خواند. به عبارت دیگر، شخصیتِ اجتماعی و فرهنگیِ فرزندان توسط :

خانواده، مدرسه، رسانه ها و محیط های اجتماعی دیگر ساخته می شود. یعنی, قاعدتا شکل، فرم و محتویِ هر کدام از این منابع, نسبتا مشابه شکل, فرم و محتویِ شخصیتِ روانی، اجتماعی و هویت فرهنگی جوانان خواهد بود.

این منابع بطور یکسان عمل نکرده و تاثیر یکسانی بر روی افراد جامعه ندارند. در بعضی از افراد، خانواده و در افراد دیگر، مدرسه و در تعدادی دیگر, ممکن است رسانه ها بیشترین تاثیر را داشته باشند. اما، همانطوری که تحقیقات نشان می دهند، بیشترین تاثیر در روند جامعه پذیری و فرهنگ پذیری انسان، در نتیجه, شخصیت روانی و فرهنگی او تا قبل از 6 سال پایه ریزی می شود و این زمان را انسان بیشتر در خانواده می گذراند. (دادسون, 1972)

در مواقعی که خانواده بتواند با روابط آموزشی صحیح، فرزند را به سمت خود جذب کند، تاثیر نیروهای دیگر حتی در صورتی که مخالف با فرهنگ رایج خانواده باشند, به حداقل خواهد رسید، و در صورت موافقت نیز تشدید خواهد شد. در صورتیکه خانواده با روابط نا صحیح خود نقش دافعه را نسبت به فرزند داشته باشد، طبیعتا, منابعِ دیگر که رابطه ای بهتر و آموزشی تر از خانواده ایجاد کنند، می توانند بر روی چگونگی شخصیتِ روانی، اجتماعی و فرهنگی فرزندان اثر بسزایی داشته باشند. از منظری دیگر، در صورتیکه رابطة خانواده، رابطه ای بر اساس دمکراسی و آزادی باشد، اولا, فرزند بیشتر به سمت خانواده تمایل نشان خواهد داد، ثانیا, جنبة اجتماعی شدن او بیشتر تقویت شده و وی نقش فعالتری را در جامعه ایفا می کند. در غیر اینصورت غالبا دیده شده که فرد منزوی بوده و با محیط اطراف خود منفعلانه بر خورد خواهد کرد.

وجود شخصیت سالم روانی و فرهنگی فرزندان در گروِ یک نکته اساسی است که در اکثر خانواده های مورد مطالعه این پژوهش کیفی (لاپلانتین, 2000) که در سلامت روان بسر می برند، مشترک به نظر می رسید، و این نکته, مسئلة حضور والدین در جمع خانواده بود. به عبارت دیگر، مدت زمانی (Moment) است (لوفور, 1989) که والدین در خانه می باشند, و یا شکل فضایی (Champ) (بوردیو, 1989) که در خانه حاکم است. البته، وجود زمان و یا فضا به تنهایی کافی نبوده، بلکه در این مدت زمانِ حضورِ فیزیکی، داشتن رابطة آموزشی (هس و ویاند, 1994) و مسئلة وجود ارتباطات کلامی (بودیشون, 1982), یعنی گفتگو در بین اعضاء خانواده لازم و مطرح است.

بدینسان، زمانی که انسان برای فردی ارزش قائل بشود، با وی از روی علاقه و نه اجبار کنش متقابلی (مید, 1963) را بر قرار خواهد کرد. طبیعتا، در گذر از کنش متقابل، گفتگوها و مکالماتی نیز بر قرار خواهد شد. گفتگو از عناصر اصلی کنش متقابل می باشد. گفتگو، یعنی، هر دو طرف حق ابراز عقیده را داشته، و می بایستی به افکار و اندیشة طرفین اولا، گوش فرا دهند، ثانیا، برای استمرار کنش، به صورت مستقیم یا غیر مستقیم، به خواسته های طرفین بی توجه نباشند. به عبارتی، گفتمان (Discours) در بین افراد بر قرار بشود.

تاثیرات والدین :

انسان, چون موجودی اجتماعی است و در ارتباط با محیط های اجتماعی مختلف می باشد، از هر محیطی چیزی می آموزد تا در مجموع از فرد بدونِ هویت، تبدیل به شخصِ اجتماعی (نیک گهر، 1369) و دارای هویت اجتماعی گردد و طبیعی است که این فرد شهروندی مثمر ثمر برای جامعة خویش می شود. در گذر از شخص فردی بدون هویت به شخص اجتماعی، فعالیت جامعه پذیری نسبت به وی اعمال می شود. امر جامعه پذیری توسط منابع مختلف بر روی انسان عملی شده، و هر یک بخشی از شخصیت فرهنگی و اجتماعی شخصِ اجتماعی شده را می سازند. در این بین, خانواده در اکثر جوامع از جمله ایران بیشترین نقش را ایفا کرده، (پیاژه, 1981) که این نقش در رفتارها و نوع فرزند پروری آنها متبلور می شود.

در این رابطه ثنائی به نقل از فریمو می گوید : "اثر خانواده بر اشخاص از تمام نیروهائی که تا بحال شناخته شده بیشتر است. یعنی اثر خانواده فراتر از فرهنگ جامعه، دنیای کار، دوستان، نزدیکان و امثال آنهاست" (ثنائی، 1378 : 26). ثنائی به نقل از مینوچین بر این باور است که، "فرد بدون خانواده، قابل تعریف نیست. در واقع خانواده کانون شکل گیری و هویت فرد است" (همان : 29). باقر ثنائی نیز خود معتقد است، " انسان عمدتا وارث برنامه ریزی های خودآگاه و ناخود آگاه خانواده و برون سازی های دوران کودکی خود با آنهاست" (همان : 21). اعزازی نیز به نقل از ماکس هورکهایمر معتقد است که " از میان تمام نهادهای اجتماعی که فرد را برای قبول اقتدار (دیکتاتوری در سطح جامعه) آماده می سازد، خانواده در مقام اول قرار دارد." (اعزازی، 1376 :20) در همین رابطه کلاین برگ نقل می کند که، " ژاک در مطالعة استادانة خود در بارة قدرت طلبی درکودکان 4 ساله ثابت کرد که تغییر صفات شخصیت بر اثر تغییر اوضاع و احوال محیط ممکن است." (کلاین برگ، 1372 : 390) و تاثیر گذارترین این محیط ها خانواده می باشد. به عقیدة کاردینر "شیوة تربیت کودک (نخستین نهاد اجتماعی) ساختمان اساسی شخصیت را پی ریزی می کند." (همان, 394) نیوکمب چنین می گوید : "تفاوت جنبه های عملی تربیت کودکان نتیجة تفاوت فرهنگی و نیز تفاوت شخصیت است." (همان, 394) شیخاوندی نیز در مورد تاثیر خانواده بر شخصیت فرزندان معتقد است که "بر اساس مطالعات روانی- جامعوی, مثلا ملاحظه شده است که در خانواده های سختگیر کودکان یا سر بطغیان میزنند و خشونت بخرج می دهند و یا احساس گنها و مجرمیت می کنند و در خود فرو می روند." (1379: 44)

رابطه والدین با فرزندان یا شیوه های فرزند پروری, در گذر از اعمالی است که اهداف گوناگونی را در بر دارد. تربیت اخلاقی و روانی، شناسائی, رشد و پیشرفت استعدادهای فرزندان، آموزش مهارت ها، آشنا کردن با قوانین و هنجارهای جامعه از دید والدین، از جملة این اهداف می باشند. "پارسنز نیز دو کارکرد اساسی یعنی اجتماعی کردن و شکوفایی شخصیت فرزند را برای خانواده در نظر می گیرد." (اعزازی، 1376: 16)

این گونه اهداف والدین که شامل تمام فعالیت ها و اعمالی می شود که به صورت مستقیم یا غیر مستقیم ارتباط آنها را با فرزندان در رفتارهای روزمره (برجه و لوکمان, 1986) نشان می دهد، هستة اصلی این مقاله بوده، که تحت عنوان فرزند پروری یا رابطة آموزشی مطرح می باشد. این فعالیت ها برطبق نظریة عمل بوردیو جامعه شناس معاصر فرانسوی (بوردیو, 1989) توسط نیروهائی هدایت و یا کنترل می شوند، که این نیروها به صورت یکسان و به یک اندازه نزد انسانها از جمله والدین وجود ندارد. این نیروها در ارتباط با وضعیت اقتصادی اجتماعی و فرهنگی خانواده می باشند. همچنین تصوراتی که والدین از فرزندان خود دارند, تاثیر بر روی چگونگی نوع روابط یعنی شیوه های فرزند پروری نیز دارند. (منادی، 1378) تصورات نیز تحت تاثیر طبقة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی فرد (یا سرمایه های فرهنگی) می باشند. تصورات و فرهنگ فرد، یعنی عادت واره (بوردیو، 1380) هر دو عامل به صورت مستقیم و غیر مستقیم اعمال فرد را هدایت و کنترل می کنند. در این پژوهش، فرهنگ و تصورات والدین و نقش فرزند، هدایت کنندة رفتارهای آنها از جمله نوع رابطه با فرزندانشان می باشند.

این فقط قسمتی از متن مقاله است . جهت دریافت کل متن مقاله ، لطفا آن را خریداری نمایید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد شیوه های فرزند پروری و شخصیتِ اجتماعی و فرهنگی جوانان