دانلود پایان نامه در مورد علل شکست اصلاحطلبان
دانلود پایان نامه در مورد علل شکست اصلاحطلبان
دانلود پایان نامه در مورد علل شکست اصلاحطلبان
تکلیف خانه
تکلیف دانش آموزان در منزل فعالیتی هدفدار، تکنیکی و وسیله ای در خدمت یادگیری است لذا نباید آنرا به منزله وسیله ای جهت پر کردن اوقات فارغت دانش آموزان و یا سرگرم کردن آنان تلقی نمود. تکلیف باید با تواناییها و علایق دانش آموزان مطابقت داشته باشد.
مدت تکلیف باید متناسب باشد با مدت زمانی که لازم است دانش آموز در منزل صرف امور درسی کند. ولی گهگاه این تناسب رعایت نمی شود. و تکالیف سنگین بر دانش آموزان تحمیل می شود که موجب خستگی و دلسردی می شود.
«کرزیک (1966) در یکی از مطا لعاتش از محصلین علل بی میلی شان به انجام تکالیف را جویا شد. آنان عمدتاً این سه مورد را ابراز داشتند: مزاحمتهای درون خانه _ عدم جذابیت تکالیف _ تماشای تلویزیون _ آموزگاران نیز مهمترین علل را به ترتیب عدم علاقه به درس و مدرسه _ زیاد بودن تکالیف و عدم رسیدگی و کنترل اولیاء ذکر کرده اند. »1
معلم باید در خصوص زمانی که هر دانش آموز برای انجام تکلیف صرف می کند و نیز از علاقه پشتکار، استعداد، سرعت عمل، و... اطلاعات کافی داشته و بر این اساس برای دانش آموز تکلیف تعیین کند. و گاه نیز دانش آموز به دلخواه خود از بین آنها، تکلیف برای خود انتخاب کند.
محتوای کتب درسی
از عوامل مهم و تعیین کننده در افت یا پیشرفت تحصیلی دانش آموزان کتابهای درسی است که به دانش آموزان ارائه می شود. این مسئله از دو جهت در نظام آموزشی حائز اهمیت است. اول آنکه: ارزشیابی تحصیلی و استخدامی، تعیین صلاحیت علمی افراد و نیز ملاک ورود به دانشگاهها و مراکز آموزشی عالی، و... بر محور کتابهای درسی و فهم محتوای آن استوار است. دوم اینکه: اگر بگوییم کتب درسی تنها وسیله آموزشی است که در اختیار معلمین قرار می گیرد، سخنی به گزاف نگفته ایم.
اکنون این سئوال به جاست که آیا تنه هدف نظام تعلیم و تربیت انتقال محتوای کتب درسی به دانش آموزان است؟ آیا انتظار جامعه، از نظام آموزشی تنها انباشته کردن اصطلاحات و مفاهیم موجود در کتب درسی است در ذهن دانش آموزان یا نه آنچه مهم است، تربیت صحیح و اسلامی دانش آموزان است. یعنی ایجاد جو و محیطی مطلوب در مدرسه برای رشد و پرورش استعداد های نهفته و شکوفا کردن قوه ابتکار و خلاقیت، آموزش آداب و ارزشهای اسلامی به دانش آموز است تا با آمادگی قبلی کافی افرادی سازنده برای جامعه تربیت شوند.
«آنچه باید در هر نظام تعلیم و تربیت و ملحوظ باشد، تربیت شهروندان سازگار، ساختن و پرداختن شخصیتهای سالم، انتقال علوم و معارفی است که ابعاد وجود مختلف جهان هستی را می شناساند. » 2پر واضح است که انتقال علوم و معارف تنها نقش ابزار و مقدمه دارند نه هدف. لکن متأسفانه آنچه در نظام آموزشی ما به عنوان هدف اصلی قلمداد می شود تنها انتقال دانش و معارف موجود در کتابهاست!
«در بسیاری از کشورهای جهان که در آنها ظرفیت نوآوری و تحول موسسه ها و نهادهای موجود از پیش نیازهای توسعه اجتماعی است، هم محتوا و هم روشهای مربوط به فن تعلیم طرحهای آموزشی، سدهایی بر سر راه تغییر هستند. مطالب درسی کلاس در تمام سطوح آموزشی، غالباً کهنه و نامناسب با نیازهای آینده و فوری کشور است. غیر عادی نیست که (در این کشورها) با کلاسها و بخشهای دانشگاهی روبرو شویم که نه درسهایی مورد تدریس و نه متنهای درسی، هیچ قسمتی از اطلاع و دانشی که توسط بشر، طی چند دهه اخیر بدست آمده است، در خود نداشته باشد. »3
شکی نیست که نظام آموزشی کشورهای جهان سوم نیازمند تحول اساسی است و علل توسعه نیافتگی و عقب ماندگی این کشورها، کهنه و بیهوده بودن مطالب و محتوای کتابهایی است که تدریس میشود. بطوری که فارغ التحصیلان آنها کارایی لازم را ندارند. ولی آنچه مهم است این است که متخصصین نظام آموزشی ما علیرغم اذعان به این مسئله که: «با بررسی برنامه ها و کتابهای درس ابتدایی تا متوسطه، می توان بر آورده کرد که بیش از 80 الی 90 درصد وقت صرف شده برای فعالیتهای آموزشی و یادگیری مدرسه ای در جهت تحقق بخشیدن به قلمرو های محدودی از هدفهای شناختی است.
چنین تأکیدی را در هدفهای تدریس معلمان، روشهای تدریس آنان و انواع آزمونها و سئوالات امتحان رایج می بینیم»4در برنامه ریزی و تغییر محتوای کتابهای درسی جدی نیستند یا لااقل تا کنون حرکتی چشمگیر از آنان از مشاهده نشده است.
آنچه مهم است این است که ما امروزه مواجه با تغییر سریع دانش تکنولوژی در جان هستیم، ما در عصری زندگی می کنیم که به عصر تکنولوژی و تمدن شهرت یافته است. دنیا دنیای ارتباطات است و حتی سخن از دهکده جهانی است. در چنین عصری باید نظامهای آموزشی، هماهنگ و همگام با پیشرفت صنعت و تکنولوژی حرکت کنند و بتوانند برای سئوالاتی که توسط علوم مختلف مطرح میشود پاسخ قانع کننده بیابند. از آنجائی که نظام آموزشی رسمی و غیر رسمی و بخصوص معلمان و دانش آموزان و کتب درسی، در جریان اصلی پیشرفت علوم نقشی اساسی ایفا میکنند ، اهمیت و ضرورت توجه به محتوای کتب روشن میشود.
«یکی از مراحل اساسی در طراحی و تنظیم برنامه های درسی مدارس، انتخاب محتوای برنامه است منظور از محتوا، مجموعه ای از دانشها، مهارتها، گرایشها و ارزشهایی است که دانش آموزان باید در مدرسه بیاموزند. مهمترین بخش محتوا، مواد درسی مختلفی است که در قالب موضوعات متعدد چون ریاضی، فیزیک، شیمی، زیست شناسی، و غیره در کتابهای درسی جمع آوری و به دانش آموزان ارائه میشود. نکته مهم در این زمینه تصمیم گیری درباره آنست که اولاً چه مطالبی در کتابهای درسی گنجانده شود؟ و ثانیاً این مطالب تحت چه ضوابط و اصولی انتخاب و سازماندهی شود تا در نهایت بتواند تغییرات مطلوب و متناسب با اهداف از پیش تعیین شده را در رفتار یادگیرنده ها بوجود آورد. » 5
باید با برنامه ریزی دقیق کتابهایی تدوین نمود که با استعداد، ذوق، علایق دانش آموزان و با لحاظ کردن اصول برنامه ریزی درسی و روانشناسی که متناسب با سن دانش آموزان نیز بوده هر کتابی را برای هدفی خاصی که در جهت اهداف نظام آموزشی است تدوین نمود.
در تهیه و تدوین کتب درسی توجه به این نکته ضروریست که، نه تنها در کتابهای مختلفی که در یک پایه تحصیلی تدریس میشود. هماهنگی میان اجزاء آن هر کدام هدف خاصی را برای گروه سنی ویژه ای تعقیب میکنند لازم است بلکه هماهنگی برنامه مطالعه دانش آموزان و کوششهای تربیتی، آموزشی مدرسه به آنچه در منزل توسط والدین و در محیط زندگی توسط همسالان و دوستان، و به دانش آموزان ارائه میشود، ضرورت دارد و اگر دو گانگی میان آنها احساس شود برنامه تربیتی، آموزشی دچار اختلال شده و احیاناً اثر معکوسی بر جای خواهد گذاشت.
علاوه بر این کتب درسی، باید واجد ویژگی هائی باشند که از آن جمله اند: مفید و سودمند بودن محتوا و تناسب داشتن آن با اهداف کلی نظام آموزشی، هماهنگی با ارزشهای فرهنگی اسلامی، در برداشتن مسائل علمی روز با توجه به شرایط اقلیمی و جغرافیائی کشور، قابل هضم و فهم بودن محتوا با گروه سنی خاص خود، تناسب شیوه نگارش آن با گروه مزبور، اعتبار آن، بطوری که با کشفیات علوم جدید در تناقض نباشد، جذابیت محتوا، هماهنگی و همسطح بودن آن با دیگر کتابها، تناسب حجم کتاب با ساعات درس و.. .
کتابهای درسی و محتوای آن اگر مطابق استاندارد و فنی تدوین نشود، میتواند از عوامل بی علاقگی دانش آموزان به مطالعه و در نتیجه از عوامل افت تحصیلی محسوب شود. به عقیده یک دانش آموز «مدارس به ما درس زندگی نمی آموزند، و کتابهای گذشته توسط همان معلمان تدریس میشود. و اصلاحات اساسی در آن بعمل نیامده است. لازم بود مدارس روش صحیح حیات را به ما می آموختند و نیاز امروزی ما را درک میکردند و بر اساس آن برنامه می نوشتند. » 6
با عنایت به موارد فوق و بسیاری موارد دیگر که ذکر آنها خارج از حوصله این نوشتار است، کتابهای درسی و محتوای آن، جایگاه ویژه ای در نظام آموزشی دارند. لذا به منظور بسط فعالیتهای آموزشی و یادگیری دانش آموزان، باید با جدیت تمام در زمینه سرمایه گذاری نمود و با برنامه ریزی درست کتابهائی مفید و متناسب با فرهنگ اسلامی تدوین نمود.
مدیریت
حضرت علی (ع) خطاب به مالک اشتر می فرمایند: «ای مالک در بکار گیری کارمندان و مدیرانی که باید زیر نظر تو کار کنند هیچگونه واسطه و شفاعتی را نپذیر، مگر شفاعت کفایت و امانت را. » 7حضرت ملاک گزینش افراد بعنوان مدیر یک مجموعه سازمانی که مدیریتی صحیح حاکم باشد و مدیرانی با کفایت و امین اداره آنرا عهده دار باشند، می توان اجرای دقیق اهداف مربوط به آن سازمان را انتظار داشته و پیشرفتهای چشمگیری را در آن مشاهده نمود.
«مدیریت عبارتست از مجموعه عوامل، فنون و هنری که موجب توازن و هماهنگی در سازمان یا موسسه ای شده، کارائی آنرا افزایش میدهد. در واقع مدیریت معجونی از رهبری، تفحص در پیدا نمودن فعالیتهای مختلف سازمان در حال و آینده میباشد. که از آن جمله می توان ایجاد هماهنگی بین منابع نیروی انسانی لازم در بخشهای مختلف و اهمیت مربوط به آنها و منابع مادی. مصرفی و قدرت مالی نام برد. سازمانی که از مدیریت شایسته تری برخورد باشد بهتر می تواند هدف خود را بر آورده سازد. زیرا امکانات برنامه ریزی صحیح تر ایجاد خواهد نمود. در ضمن کمیت را با کیفیت هماهنگ خواهد کرد. » 8مدیران در نظام آموزشی و بخصوص در مدارس، نقش اصلی را در اجرا و پیشبرد اهداف نظام آموزی بازی میکنند. هستند. مدیریت در این نوع نظامها از اهمیت ویژه ای برخورد است چرا که، اداره یک مدرسه چه از نظر ماهیت و چه از نظر نوع رابطه مانند اداره یک مملکت است منتهی در مقیاس کوچکتر. لذا می توان گفت دقیقاً همان نوع رابطه و رفتار نیز در اینجا وجود دارد.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 21 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*
فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)
تعداد صفحه:16
فهرست:
تاریخچه
اعتیادوجامعه
عوامل مؤثردرایجاداعتیاد
- زمینه های خانوادگی
- فقرمادی خانواد
درجهان کنونی، دنیا با مشکل اعتیاد مواجه است همانطور که جرایم مواد مخدر بین المللی ترین و سازمان یافته ترین جرایم را تشکیل می دهد، اعتیاد هم بزرگترین و بین المللی ترین مسئله ای است که در سطح جهان وجود دارد. متاسفانه امروزه بیشترین قربانیان اعتیاد، طبقه ی جوان جوامع هستند.
در ایران اولین عاملی که در گسترش و رواج مواد مخدر بیشترین سهم را داشته است. پذیرش مواد مخدر به عنوان یک داروی موثر ومسکن دردها از سوی مردم وبه علت عدم آگاهی و بی اطلاعی از اثرات مخرب مواد بوده است.
بررسی اعتیاد در زمان حاضر از اهمیت ویژه ای برخوردار است.از یک طرف جمعیت جامعه ی ایران جوان است و از طرف دیگر جوانان اصلی ترین قربانیان مواد مخدرهستند چرا که جوانان به خاطر خصوصیات جوانی، آسیب پذیری بیشتری دارند چون پویا و جستجو گرند.
بازدخترک سرگشته و حیران به دنبال پناهگاهی میگردد اوکه زندگی را در نگاه های خشک و عبوس پدر دیده او که احساس را هرگز در چهره ی پدر حس نکرده .او که پدرراجزبه حالت مستی وخماری مشاهده نکرده می گریزد تا که دیو سیاه شب او را در این زندان اسیر خود نسازد. کبودی پاهایش جای نوازش های بی رحمانه ی پدر است .
آتش سیگارپدرهم چون جهنمّی است که جان دخترک را می سوزاند .اوکه تولدش رامرگ بزرگ میدانداحساس تاسف میخورد که تن بی روح وقلب سنگ پدر جزامید به این موادخانمانسوزعشقی دیگردرسینه اش ندارد. شایدکه او از یاد برده زندگی چیست ؟
شاید نگاه های معصومانه کودکش همچون شراره های آتش جانش رامیسوزاند .
دیگراعتنایی به آدم های اطراف نمی کند ودرگوشه ای سکنی گزیده. سرمای سرد زمستان ازیک سووجامه ی کهنه دخترک ازسوی دیگردل رئوف آسمان را به درد می آورد .
وآسمان دست نوازش خودرا به سردخترک می کشد و لحافی نرم ولطیف ازجنس بلورهای برف به روی دخترک پهن می کند تا دیگر قصّه پدر جان اونشود.
ای دوست آیامن و تو نوای غمگین او را میفهمیم آن هنگام که ازما کمک می خواهد.
امّاگویی قلب من وتواز پدر او سخت تر است !پس چرانجات بخش شبهای دخترک نیستیم آری ما ناله دخترک را نمی فهمیم .چراکه اعتیاد را بلای خانمان سوز می دانیم .اعتیاد را ریشه فسادو بدبختی می دانیم ،اعتیادرابرای مرد، مرگ و نیستی ناموسش میدانیم. بیا ای عزیزدستان دخترک را در دستانمان گره زنیم تاکه او را از غم وغصّه های پدر رها سازیم بیا ناله دختررابهتربفهمیم وهرگز نگذاریم عشق وهستی برادرانمان،این جوانان مرزوبوم را دردامان اعتیادگرفتار ببینیم.
پس به امید روزی که دیگربه جای زمین های خشخاش وتریاک ،بذر محبت وصمیمیّت بکاریم ودنیا راگلستانی برای ظهور مهدی (عج)موعودکنیم.
انشاء ا.....
علل بدخطی دانش آموزان در مقطع ابتدایی
مقدمه :
در بررسی علل بدخطی دانش آموزان دورۀ ابتدایی، علاوه بر عوامل آموزشی و تربیتی مؤثر بر دست خط آنان، باید عوامل مربوط به وضعیت جسمی و روانی کودکان نیز مورد توجه قرار گیرد. چه بسا بدخطی دانش آموزان به دلیل ضایعات استخوانی، عصبی یا حالات عاطفی و روانی نامطلوب باشد. در این صورت آموزش های معلم در زمینۀ خوشنوسی کافی نخواهد بود و ارجاع به یک متخصص، امری الزامی است.
از میان همۀ مهارت های تحصیلی، نوشتن، ملموس ترین آن هاست، زیرا فرد با استفاده از این مهارت، سندی از خود بر جای می گذارد. به همین دلیل مهارت در خوشنویسی اهمیت بسزایی دارد.
شناخت علل و عوامل مؤثر بر بدخطی از آن جهت اهمیت دارد کــه بـــا ریشه یابی و رفع آنها می توان تا حد زیادی به مهارت در خوشنویسی کمک کرد. در این مقاله، ضمن بررسی علل بدخطی کودکان به ارائۀ راه کارهای مناسب برای رفع این مشکل می پردازیم.
عوامل مؤثر بر بدخطی دانش آموزان
به طــور کلی عوامل مؤثر بر بــدخطی نویسی را می تــوان در سه گروه عمده جای داد که عبارت اند از:
1. عوامل مربوط به خانواده
2. عوامل مربوط به معلم و شیوه های آموزشی و تربیتی مدرسه
3. عوامل مربوط به دانش آموزان
1- عوامل مربوط به خانواده
نقش خانواده را در یادگیری مطلوب دانش آموزان نباید نادیده گرفت. از آن جا که خوشنویسی مهارتی است که مانند سایر مهارت ها باید آموخته شود، «چنانچه کودک در خانواده ای زندگی کند که اعضای آن از ذوق و استعداد هنری بیشتری برخوردار باشند و به فرزندان خود توجه کافی مبذول دارند، کودک کمتر گرفتار معضل بدخطی می شود. نقطۀ مقابل چنین خانواده ای، خانواده هایی اند که نسبت به فرزندان خود بی تفاوت اند و از تشویق و تنبیه به موقع برای انجام تکالیف فرزندانشان استفاده نمی کنند و در واقع انگیزۀ لازم را برای اجرای بهتر تکالیف در فرزندان خود به وجود نمی آورند. چنین کودکانی اغلــب با اکـــراه و بی میلی اقدام به نوشتن می کنند که طبیعتاٌ نتیجۀ عملکرد آنها نیز رضایت بخش نخواهد بود.»
کودکانی که در خانواده های به هم ریخته یــا خانواده هایی زندگی می کنند که محرومیت فرهنگی و اجتماعی دارند، از لحاظ عاطفی آسیب شدیدتری می بینند در زمینــه خط ضعیف هستند .
2. عوامل مربوط به معلم و شیوه های آموزشی و تربیتی مدرسه
«انگشتان کوچک ما را آرام آرام و با حوصله و با حوصله با خامه و قلم و نوشتار صحیح آشنا کنید»
از بین عوامل مربوط به معلم، مهمترین آنها شیوه های آموزشی معلم است. اگر معلم خود دست خط بــدی داشته باشد، بنا به مثل معروف «رطب خورده منع رطب کی کند»؟ قادر به تربیت دانش آموزان خوش خط نخواهد بود.
نکتۀ دیگر، «طرز برخورد معلم با دانش آموزانی است که شخصیت اضطرابی دارند. این گونه افراد، بیش از سایرین از شکست می ترسند. اضطراب این دسته از دانش آموزان، گذشته از عواملی که مربوط به محیط خانواده می باشد، ممکن است ناشی از شکست، ناکامی، تجربه های ناموفق، تنبیه و فشار معلمان برای موفقیت باشد. لذا معلمان باید به شرایط خاص روحی آنها توجه کنند و اساس کار خود را بر کاهش تنش قرار دهند.»
همچنین معلمانی کـــه بیش از حد تکالیف نوشتنی به شاگردان خود می دهند، سبب خستگی دانش آموزان و در نتیجه بدخطی آنها می شوند.
از نکات دیگری که معلم باید به آنها توجه کند، طرز صحیح قرار گرفتن کاغذ بدن دانش آموزان و نیز طرز صحیح به دست گرفتن قلم در هنگام انجام تکالیف است.
شماری از دانش آموزان در هنگام نوشتن سرشان را به کاغذ می چسبانند یا کاغذ را بیش از حد کج می گذارند. عده ای از آنها قلم را طوری در دست می گیرند که نوشته های خود را نمی بینند. بعضی از آنها نیز آن قدر قلم را بالا می گیرند که قادر به کنترل حرکات دست در هنگام نوشتن نیستند. با این توضیحات، معلم به کودکان نحوۀ صحیح قرار گرفتن کاغذ و بدون و شیوۀ صحیح گرفتن قلم را بیاموزد. هم چنین باید به کودک بیاموزد که در هنگام نوشتن به آن چه می نویسد، یعنی جهت حرکت دست خود بر روی کاغذ، نگاه کند. در غیر این صورت، حروف را در هم نوشته یا به سمت بالا یا پایین خط زمینه منحرف می شود .
3. عوامل مربوط به دانش آموزان
بررسی مسئله و موضوع خط در جمعیت دانش آموزان ما، در بردارندۀ نکات قابل تأملی است. بعضی از دانش آموزان در مورد علت هــای بدخطی از تنـــدنویسی نام می برند. بعصی دیگر می گویند: «نمی توانیم بنویسیم یا بلد نیستم و ...» .
برای این که کودک بتواند نوشتن را به نحو احسن انجام دهد، لازم است از سلامت کافی در زمینه های جسمی و روانی برخوردار باشد. در این جا عواملی که به نوعی در بدخطی کودکان مؤثرند، مورد بررسی قرار می گیرند.
الف) اختلال در عملکرد دست و انگشتان، به علت ضایعات ارتوپدیک (استخوانی)
«یک کودک سالم و طبیعی باید بتواند قلم را با سه انگشت شست، اشاره و وسط بگیرد. اگر به هر دلیلی، اختلالی در عملکرد انگشتان وجود داشته باشد، کودک نه تنها نوشتن را به نحو مطلوب انجام نمی دهد، بلکه برای انجام آن به وقت بیشتری نیز، نسبت به سایر دانش آموزان، نیاز دارد. به عنوان مثال، دانش آموزان راست دستی را در نظر بگیرید که عصب میانی دست راست او آسیب دیده است. از آن که این عصب مسئول حرکت مقابل انگشت شست می باشد، زمانی که آسیب می بیند، شست قادر به حرکت مقابل نخواهد بود و به جای این که در مقابل سایر انگشتان حرکت کند، در کنار آنها قرار می گیرد و دست کودک حالتی پیدا می کند که اصطلاحاً به آن «دست میمون» گفته می شود. به این ترتیب کودک نمی تواند قلم را به نحو صحیح در دست بگیرد و این نکتۀ مهمی است که بــــر روی دست نوشته های او تأثیر می گذارد و او را بدخط می سازد» (والاس و لافلین، ترجمۀ طوسی، 1370، ص 75).
علاوه بر این، وجود هر گونه زخم یا عاملی که باعث درد در انگشتان شود، بر روی دست خط دانش آموزان تأثیر می گذارد. همچنین کودک برای این که بتواند خوب بنویسد، لازم است که هیچ گونه ضایعه ای در قسمت های فوقانی دست، مثل آرنج، ساعد و بازو نداشته باشد. وجود سوختگی، شکستگی، کوفتگی و زخم در هر یک از این قسمت ها، موجب بدخطی می شود، محدودیت حرکتی در مفاصل مچ، انگشتان، آرنج و بازو نیز از جمله عوامل بدخطی اند.
ب) اختلال در عملکرد دست و انگشتان، به دلیل ضایعات عصبی
در همۀ اختلالات مربوط به عملکرد دست و انگشتان، به دلیل آسیب دست و چشم و توان عضلات، خط دانش آموزان خیلی بد و بعضاً ناخواناست.
از میان اختلالات می توان به انواع فلج مغزی، آسیب مغزی، صرع و میوپاتی (بیماری عضلاتی) اشاره کرد.
بچه های فلج مغزی را می توان به چند دسته تقسیم کرد:
1. اسپاستیک: این دسته از کودکان فلج مغزی به دلیل سفتی موجود در عضلاتشان بدخط می نویسند و آن هم در صورتی است که این سفتی در حدی نباشد که به طور کلی مانع نوشتنشان شود. ممکن است این سفتی، محدودیت حرکتی در مفاصل دست، نظیر: مچ، آرنج و بازو و ایجاد کند که در هنگام نوشتن اجازۀ مانور به فرد نمی دهد.
2. هیپوتانیا: کودکان مبتلا به هیپوتانیا به سبب پایین بودن توان عضلاتشان قادر به استفادۀ صحیح از قلم نیستند. این کودکان قدرت کافی برای گرفتن قلم را ندارند و معمولاً نوشته های آنها بسیار کمرنگ و عاری از هرگونه ظرافتی است.
3. آتتوئید: بچه های آتئوئید به علت حرکات زایدی که در اندام های خود، خصوصاً دستهایشان دارند، بسیار بدخط می نویسند. این کودکان قادر به کنترل قلم نیستند و در هنگام نوشتن به بالا و پایین خط زمینه منحرف می شوند.
4. آتاکسی: این کودکان به دلیل لرزش موجود در دست هایشان بدخط می نویسند.
افراد مبتلا به صدمات مغزی نیز، بسته به نوع ضایعه ای که دچار آن شده اند، شبیه کودکان فلج مغزی عمل می کنند.
کودکان مبتلا به ضایعات مخچه ای دچار ماکروگرافی اند، یعنی کلمات را بزرگتر از آن چه باید، می نویسند. در بعضی از افراد مبتلا به میوپاتی نیز ممکن است عملکرد دست ها دچار اختلال شود که این معضل بر روی دست نوشته های آنان مؤثر است. کودکان مصروع زمانی که دچار حملات تشنجی می شوند (به مدت چند روز)، قـــادر به استفادۀ درست از قلم نیستند؛ یعنی دست هایشان قدرت گرفتن را ندارند و آن دسته از کودکانی که دچـــار حملات تشنجی مکرر می شوند، حتی اگر این تشنج تحت کنترل هم باشد، به دلیل لرزش ظریفی که در دست هایشان دارند، بـدخط می نویسند. در واقـــع لرزش ظریف انگشتان را بر روی دست نوشته های آنان می توان دید» (والاس و لافلین، ترجمۀ منشی طوسی، 1370، ص 82).
ج) عدم غلبۀ طرفی مغز
«کودک پیش از نوشتن باید غلبۀ طرفی را به دست آورد. در کودکانی که این اتفاق نیفتاده است، نوشتن به سختی انجام می شود. کودکانی که غلبۀ طرفی تثبیت نشده دارند، از هر دو دست خود به طور متناوب در نوشتن استفاده می کنند، حال آن که در هیچ یک به اندازۀ کافی مهارت ندارند» (سیف، 1385، ص 70).
د) عوامل روحی و روانی و تأثیر آن بر روی نوشتن
«ممکن است بدخطی با عوامل نظیر: اضطراب و اختلالات نوروتیک (عصبی) همراه باشد و در بعضی از اوقات حالات عصبی موجب گرفتگی عضله در کودکان می شود. یعنی ماهیچه های دست کودک متعاقب نوشتن چند سطر دچار انقباض شده، کودک دیگر قادر به نوشتن نیست. در این صورت علائمی نظیر بی مهارتی و پاراتونی (انقباض یک عضله و سپس شل نشدن آن) و واکنش های اضطرابی در ارتباط با نوشتن ممکن است مشاهده شود. بی قراری، بیش فعالی و کوتاهی دامنۀ توجه و تمرکــــز نیز از جمله عــــواملی اند که بــر روی خط دانش آموز تأثیر می گذارند» (هر گنهان و اولسون، ترجمۀ سیف، 85).
هـ) چپ دستی
«در مــورد کودکان چپ دست این سؤال مطرح می شود که چرا این کودکان در شروع نوشتن بد خط اند؟ پاسخ این است که این کودکان نمی توانند آن چه را که می نویسند، به خوبی ببینند، زیرا دست آنها روی نوشته هایشان را می پوشاند و همیــن عامل سبب بدخطی کودکان چپ دست می شود.
بسیاری از کودکان چپ دست نیز برای پرهیز از کثیف شدن نوشته ها، دست خود را به صورت قلاب کج می گیرند. این شکل در واقع به کج گذاشتن کاغذ مربوط می شود. اگر چپ دست ها کاغذ را برخلاف جهتی که راست دست ها می گذارند، قرار دهند، برای نوشتن در وضعیت طبیعی و راحت قرار می گیرند» (بیابانگرد، 1385، ص 25).
و) نبود دید کافی
بسیاری از کودکان به دلیل نداشتن دید کافی، چشم های خود را به کاغذ بسیار نزدیک می کنند. دست نوشته های این کودکان معمولاً خط خوردگی ها و پاک کردن های فراوان دارد.
اشکال مختلف بدخطی نویسی
«با بررسی دست نوشته های دانش آموزان به این نتیجه می رسیم که بدخطی در آنان به اشکال و انواع مختلف مشاهده می شود که بعضی از آن ها عبارت اند از:
1. درشت نویسی و ریزنویسی.
2. فاصله گذاری نامناسب بین حروف و کلمات.
3. نامرتب نوشتن.
4. کج نوشتن حروف و کلمات.
5. خارج شدن از خط زمینه (مجلۀ کودکان استثنایی، اردیبهشت 1385).
شیوه های ترمیمی
روش های ترمیمی زیر می تواند توسط معلمان و والدین مورد استفاده قرار گیرد:
1) پس از ارزیابی کودک، چنان چه متوجه شدید که کودک الگوی صحیح گرفتن قلم را نمی داند، به عنوان مثال از حرکت شست برای گرفتن قلم استفاده نمی کند، او را به یک پزشک متخصص ارتوپدی ارجاع دهید. مشکل نوشتن چنین کودکی ممکن است با استفاده از آتل دست حل شود. با این وسیله کمکی، کودک قادر خواهد بود قلم را به نحو صحیح بگیرد و خوش خط تر بنویسد.
2) اگر کودک قلم را با فاصلۀ زیادی از نوک آن می گیرد یا بیش از حد پایین می گیرد، با گره زدن یک نخ بر روی قلم، محل مناسب برای گرفتن قلم را مشخص کنید.
3) چنان چه کودک از اختلال عاطفی و روانی رنج می برد، او را به یک روان شناس ارجاع دهید.
4) «اگر کودک در هنگام نوشتن دچار تنش و اضطراب می شود، برای کاهش تنش در کودک به شیوه های زیر عمل کنید:
الف) سعی کنید در ذهن کودک تصویری مثبت از خودش ایجاد کنید.
ب) از سرزنش کردن کوچک به خاطر بدخطی او خودداری کنید.
ج) از ایجاد تنش و اضطراب در کودک جلوگیری کنید. به طور مثال، تعیین وقت محدود برای انجام یک تکلیف، در دانش آموز مضطرب، باعث ایجاد تنش و اضطراب و در نهایت بدخطی بیشتر می شود» (بیابانگرد، 1385، ص 40).
5) اگر کودک در دست های خود دچار ضعف یا محدودیت حرکتی باشد، می توانید از تمرینات زیر بهره بگیرید:
الف) تمرینات روی تابلو:
از کودک بخواهید با استفاده از حرکات آزاد و گستردۀ دست و به کارگیری عضلات شانه، بازو و انگشتان، بر روی تابلو طراحی کند.
ب) پرورش حرکات نوشتن با دیگر وسایل:
از کودک بخواهید به جای استفاده از قلم، از انگشت خود و رنگ گواش استفاده کند یا عمل نوشتن را بر روی یک سینی خاکستر انجام دهد. هم چنین با استفاده از یک تکه گچ یا ذغال، حروف و کلمات درشتی بر روی آسفالت کوچه بنویسد.
چنان چه مشکل کودک در زمینۀ حرکات دست با این تمرینات بر طرف نشد، او را به یک کارشناس توانبخشی (فیزیوتراپی ـ کاردرمانی) ارجاع دهید.
6) اگر لرزش ضعیفی در انگشتان کودک مشاهده می کنید یا سابقۀ کودک گویای حملات تشنجی است، با مشورت کمی کنید یا سابقۀ کودک گویای حملات تشنجی است، با مشورت با خانوادۀ دانش آموزان، وی را به یک متخصص مغز و اعصاب ارجاع دهید.
7) اگر کودک سر خود را خیلی به کاغذ می چسباند یا مشکوک به ضعف بینایی است، او را به چشم پزشک ارجاع دهید.
8) اگر متوجه شدید که در نیمکره های مغزی کودک، غلبۀ طرفی ایجاد نشده است، می توانید به ترتیب زیر عمل کنید:
الف) از کودک بخواهید با پای راستش به یک توپ لگد بزند.
ب) لوله ای را به دست کودک بدهید و از او بخواهید که با یک دستش روی چشم چپش را بگیرد و با چشم راستش درون لوله را نگاه کند.
ج) رادیوی کوچکی را به دست کودک بدهید و از او بخواهید آن را نزدیک گوش راستش بگیرد و به آن گوش کند.
د) اگر عملکرد کودک نشان می دهد که تمایل او برای استفاده از سمت چپ بیشتر است، از او بخــواهید همین اعمال را با سمت چپش انجـــام دهد. به این ترتیب، یک سمت بدن کودک غالب می شود (سیف، 1385، ص 136).
9) چنان چه کودک چپ دست است، از او بخواهید هنگام نوشتن، سمت چپ کاغذ را به سمت بالا کج کند. اگر کودک راست دست است، از او بخواهید سمت راست کاغذ را به طرف بالا کج کند.
10) اگر کودک کلمات را بیش از حد بزرگ یا کوچک می نویسد، می توانید اندازۀ متوسطی برای کلمات در نظر بگیرید و با گذاشتن خط فاصله بین کلمات از کودک بخواهید فاصله تعیین شده را فقط با یک کلمه پر کند.
11) اگر کودک بیش از حد پر رنگ یا کمرنگ می نویسد، به ترتیب زیر عمل کنید:
کاغذ سفیدی را زیر برگه کاربن و کاغذ سفید دیگری را بر روی آن قرار دهید. از کودکی که با فشار زیاد می نویسد بخواهید آن قدر ضعیف مداد را فشار دهد که اثر زیادی از کلمه بر روی کاغذ زیرین باقی نماند. از کودکی که فشار کمتر از حد معمول به مداد وارد می کند، بخواهید آن قدر به مداد فشار آورد که اثر آن بر روی کاغذ زیر کپی پر رنگ باشد.
12) اگر کودکی از خط راست خارج می شود، از او بخواهید خط کشی را بالای خط زمینه قرار دهد، به گونه ای که هنگام نوشتن نوک مدادش مرتباً با لبۀ خط کش تماس پیدا کند. هم چنین می توانید بالا و پایین خط زمینه، دو خط کمرنگ بکشید و از کودک بخواهید کلمات را طوری بنویسد که از این دو خط خارج نشود.
13) کج نوشن کلمات، از کج گذاشتن بیش از حد کاغذ ناشی می شود. اگر با دانش آموزی برخورد کردید که دست نوشته های کجی داشت، از او بخواهید کاغذ را در وضعیت بهتری قرار دهد.
14) نامرتب نوشتن تکالیف توسط دانش آموز، ممکن است به علت محدودیت حرکتی در دست باشد با این که مداد را بیش از حد محکم در دست می گیرد یا وضعیت درستی در هنگام نوشتن به خود نداده است. بنابراین با بر طرف کردن هر یک از یک از این علل، دانش آموز می تواند دست خط بهتری داشته باشد.
علل بد خطی دانش آموزان
می گویند خط هر کس نشانه ای از روح او در خود دارد و هر که را می توان از خط او شناخت . ناهنجاری در نوشتار ، با قبول فرض های فوق ، نا هنجاری در روح و روان است . اما این پرسش اساسی است که ناهنجاری روح در دست خط اثر می گذارد یا ناهنجاری دست خط ، روح و روان را دستخوش تأثیر قرار میدهد و آیا اصلاح هر یک دراصلاح ساختار دیگری مؤثر است ؟
می توان اهم تنگناها و عوامل بد خطی دانش آموزان را معلول موارد ذیل دانست
:
1- کتاب ، مجله ، روزنامه و دیگر رسانه های نوشتاری که جنبه ی نوشتاری – دیداری دارند و معمولاً از خط های گرافیک شده ی نا مناسب به نام های خط فانتزی ، تزئینی و غیره استفاده می نماید و آن ها را به عنوان نوآوری و ابداع در دسترس همگان قرار می دهند .
2- ماشینی شدن وسایل نگارش
3- عدم آگاهی دانش آموزان از نحوه ی درست گرفتن مداد .
4- عدم آگاهی دانش آموزان از نحوه ی درست نشستن هنگام نوشتن
5-هماهنگ نبودن عضله چشم و دست و عدم توانایی کافی آن دو
6- عدم توجه به خط زمینه ی دفتر و تخته ی کلاس
7-نداشتن آمادگی جسمانی ، روحی و روانی هنگام نوشتن
8- نداشتن اعتماد به نفس هنگام نوشتن
9- نداشتن هدف برای زیبا نوشتن
10- حجم زیاد تکالیف درسی
11- تند نویسی در هنگام انجام تکالیف
12- استفاده از خودکار ، روان نویس و... خصوصاً در مقطع ابتدایی
13- آشنایی دانش آموزان در اول ابتدایی با خط ماشینی و مشکل شدن یادگیری خط نستعلیق در کلاس های بالاتر
14- استفاده از مدادهای کوتاه در مقطع ابتدایی
15- تراکم بیش از حد در کلاس ها و نداشتن فضای لازم برای نوشتن
16- عدم دقت و تمیزی در نوشتن و عدم توجه معلمان به این امر
17-عدم آشنایی معلمان ابتدایی به خط نستعلیق
18- واکنش های منفی و نامناسب در خورد با نوشته های دانش آموزان
19- عدم توجه خانواده های به درس هنر و خط
20- نبود انگیزه ، تخصص و حوصله در معلمان ابتدایی به لحاظ توجه به نوشته های دانش آموزان
21- بدخطی معلمان و اولیاء به عنوان سرمشق نامناسب برای الگوپذیری در کودکان
22- عدم توجه به زیبایی هنری که باعث تقویت روح لطیف و شادابی کودکان دارد .
پیشنهادات :
این راه کارها می تواند در جهت رفع بد خطی دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد :
1- در کلاس اول ابتدایی اولاًً از خوش خط ترین ثانیاً مجرب ترین ، علاقمندترین و با ذوق ترین معلم استفاده شود .
2- معلمان خود با اصول صحیح نوشتن آشنا و خط خوش داشته باشند .
3- دوره های ضمن خدمت آموزش خط نستعلیق برای معلمان فراهم شود .
4- معلمان در ارتباط با خط ، بچه ها را سرزنش و توبیخ قرار ندهند .
5- انگیزه های هنری در بچه ها تقویت شود خصوصاً خوش و تمیز نوشتن .
6- تکالیف متناسب با توانایی بچه ها باشد .
7- تکالیف ساده ، کم و هدفدار به گونه ای که باعث تثبیت یادگیری شود .
8- از کلمات زیبا مانند: بسیارخوب ، عالی ، آفرین ( پسریا دختر خوب ) در زیر نوشته های بچه ها استفاده شود .
9- تکالیف بچه ها را با بی توجهی خط نزنید .
10- نحوه درست به دست گرفتن مداد یا قلم را بیاموزید .
11- نحوه درست نشستن را به دانش آموزان بیاموزید .
12-زیاد درشت و زیاد ریز ننویسید .
13- کتب درسی ابتدایی با شیوه ی نستعلیق چاپ شود .
14- معلمان در زیبانویسی و خوشنویسی اهتمام ورزند چرا که نگاه به خوش نویسی تأثیر زیادی در جریان یادگیری و تقویت انگیزه خوشنویسی دارد .
15- به ساعات هنر خصوصاً در مقطع ابتدایی توجه وافر شود .
16- از نستعلیق تحریری در تکالیف بچه ها بیشتر استفاده شود .
علل بد خطی کودکان (گزینشی از کتاب خانواده و مسائل مدرسه ای کودکان –دکتر علی قائمی )
1-مسئله خط و شکل نوشتاری از پیچیده ترین شکل ارتباطی است در سلسله مراتب مهارتها نوشتن آخرین مرحله ای است که آموخته می شود .
2-اهمیت درست نویسی و خوانا نویسی امری مهم و قابل ذکر است مسئله هایی که باید مورد توجه قرار گیرد این است که همه افراد ضوابط را در نوشتن رعایت نمی کنند . ین گونه افراد را بد خط و نارسا نویس می خوانند
3-اهم صورت های بد خطی
- عدم تناسب در حروف (واو را در یک کلمه درشت و یا بسیار ریز می نویسند )
- اشکال در جهت حروف مثل اینکه حروفی را چپ یا راست یا در جهت مخالف بنویسند
- بی نظمی در ابعاد حروف مثل دندانه ای را با فاصله رسم کنند و با بین دو حرف نسبت را رعایت نکنند .
- بد سازمان دهی متن،بالا و پایین نوشتن ،بی جهت علامتگذاری کردن ،جاهای فعل و فاعل را جابجا نوشتن
- اشکال در نوشتن ناشی از تلفظ (خواهر که خاهر یا علی را الی )
- علل حرکتی – (ضعف کار کردها و واکنش های حرکتی ، عدم هماهنگی دست و چشم ، وجود اشکال در چگونگی حرکت دادن قلم که مربوط است به انقباض مفرط دست و خشکی حرکت آن فقدان تحریک انگشتان)
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 46صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید
چکیده
امروزه رویکرد صنعتی شدن و رهایی از اقتصاد تک محصولی از مهمترین ضرورتهای کشور میباشد، لذا توجه به اشتغال مولد فارغ التحصیلان دانشگاهی و متخصصین میتواند کشور را در مسیر رشد و توسعه قرار دهد. اهداف این تحقیق بررسی و شناسائی عوامل عمده مؤثر بر عدم تخصیص کامل تسهیلات تکلیفی بند هـ تبصره 3 قانون بودجه کشور و ارائه راهکاری مناسب برای تخصیص کامل آن میباشد. در این تحقیق از روش توصیفی استفاده شده است، بدین ترتیب که با استفاده از روش کتابخانهای به مطالعات نظری و یافتههای سایر تحقیقات و مقالات پرداخته و با استفاده از روش میدانی، از طریق اخذ نمونه و بررسی آن، نسبت به تعمیم نتایج تحقیق به کل جامعه اقدام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 207 متقاضی استفاده از تسهیلات بوده است که تعداد 66 متقاضی بهطور تصادفی از بین آنان بهعنوان نمونه آماری انتخاب گردیده و پرسشنامه برایشان ارسال شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که تسهیلات مذکور بهطور کامل به متقاضیان تخصیص نیافته است و آنها عوامل ذیل را در این خصوص مؤثر دانستهاند : 1- نحوه ارزیابی طرحها در دبیرخانه تسهیلات و عدم ارائه مشاورههای مدیریتی 2- نرخ بالای بهره تسهیلات 3- فرآیند طولانی اعطای تسهیلات و اطلاع رسانی نامناسب از جانب بانک عامل 4- وثیقههای سنگین دریافتی از متقاضیان با وجود صراحت قانونی در خصوص آورده صفر متقاضیان 5- ضعف توانمندیهای مدیریتی متقاضیان و ناآشنایی ایشان با مباحث اقتصادی، مالی، بازاریابی و فروش و ...... برای بهبود فرایند اعطای تسهیلات فوق، انجام اقدامات ذیل میتواند مؤثر واقع شود :حذف تدریجی تسهیلات تکلیفی و اعطای سایر منابع اعتباری 2- کاهش نرخ بهره تسهیلات تکلیفی 3- تفویض ارزیابی طرحها به دبیرخانه تسهیلات 4- ایجاد مراکز مشاوره تخصصی 5- ایجاد مراکز تخصصی ارزیابی تکنولوژی طرحها 6- پرداخت به موقع یارانه دولت در مورد تسهیلات تکلیفی 7- ارائه خدمات مالی مشارکتی از طرف بانکها 8- تهیه و تصویب آیین نامهها و مقررات جدید در جهت رفع تناقض در مقررات جاری کشور 9- ایجاد زمینه مناسب برای ارائه طرحها توسط متقاضیان 10- اصلاح فرایند اعطای تسهیلات.
وازگان کلیدی:
مقدمه
اقتصاد پیشرو و پویا، راهکار و ابزارهای خودش را میطلبد شکی نیست که یکی از مهمترین این راهکارها رهایی از اقتصاد تک محصولی و پرداختن به صنعت و جریان توسعه تولید صنعتی است. با توسعه صنعت و افزایش تولید، سطح اشتغال افزایش و شرایط زندگی و رفاه اجتماعی بهبود مییابد. این کار علاوه بر آنکه نیازمند فراهم کردن شرایط و امکانات مناسب است، نیازمند سرمایه نیز میباشد.
در کشورهای در حال توسعه از جمله ایران، با توجه به ریسک زیاد در امر تولید و نیز پائین بودن سود نسبت به دیگر فعالیتهای اقتصادی، سرمایهگذاران علاقهای به سرمایهگذاری طرحهای تولیدی ندارند. از این رو بعد از پیروزی انقلاب اسلامی با ملی شدن بانکها و تسلط بیشتر دولت بر نظام بانکی، دولت حرکت جدیدی جهت استفاده از منابع بانکی برای افزایش سرمایهگذاری و رشد و توسعه اقتصاد آغاز نمود.در این رویکرد، دولت نظام بانکی را ملزم به اعطای تسهیلات اعتباری سرمایهگذاری در قالب تبصرههای قوانین بودجه سنواتی به بخشهای خصوصی و تعاونی بهویژه در مناطق محروم جهت افزایش تولید و عرضه کالاها و خدمات علاوه بر مشارکت مستقیم در سرمایهگذاری در پروژهای زیربنایی و صنایع سنگین نمود. اهداف مهم دولت در این رویکرد، افزایش اشتغال (در قالب اهداف کلان اقتصاد) و رفع محرومیت از مناطق محروم بوده است. بطور کلی اجرای این سیاست که بهعنوان "تسهیلات تکلیفی" از آن یاد میشود در مرحله اجرا با مشکلات و مسائلی مواجه شده است که دستیابی به اهداف پیشبینی شده را دشوار ساخته است. موضوع این تحقیق کوششی است جهت انعکاس این مشکلات با رویکردی به " علل عمده عدم تخصیص کامل تسهیلات تکلیفی موضوع بند هـ تبصره 3 قانون بودجه و ارائه راهکار مناسب تخصیص کامل آن"،. در این تحقیق چگونگی بکارگیری و نتایج این سیاست اقتصادی بررسی و تجزیه و تحلیل گردیده است.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و ملی شدن بانکها، دولت با اعمال سیاستهای حمایتی و در قالب تبصرههای قانون بودجه کشور سیستم بانکی را به پرداخت میلیاردها ریال تسهیلات تکلیفی به طرحهای مختلف در بخشهای اقتصادی مکلف نموده است. پرداخت این تسهیلات به سرمایهگذاران و متقاضیان با اعمال حذف تعدادی از معیارها و ضوابط بانکها و یا تسهیل شرایط و سیاستهای اعطای تسهیلات در بانکها صورت گرفته است.طی دهه 1360، تسهیلات اعتباری سرمایهگذاری، رقم بالایی را نسبت به سایر تسهیلات اعطایی سیستم بانکی تشکیل نمیداد ولی از سال 1368، همزمان با آغاز برنامه اول توسعه، دولت برای تأمین مالی پروژههای سرمایهگذاری خود و گسترش بیشتر فعالیت بخش غیردولتی در بخشهای مختلف اقتصاد، اینگونه تسهیلات را گسترش داده و نظام بانکی را ملزم به اعطای بیشتر تسهیلات تکلیفی در قالب تبصرههای بودجه نموده است.
از سال 1379(آغاز برنامه سوم توسعه) دولت جهت ایجاد اشتغال نخبگان و فارغالتحصیلان دانشگاهی، سالانه مبلغ 100 میلیارد ریال از تسهیلات تکلیفی دولت را در قالب” بند هـ تبصره 3 قانون بودجه کشور“ به این موضوع تخصیص می دهد. بر همین اساس در قانون بودجه : "بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران موظف است مبلغ یکصد میلیارد ریال تسهیلات موضوع این تبصره را از طریق کارگروهی مستقر در دفتر همکاریهای فناوری ریاست جمهوری، به منظور ایجاد اشتغال مولد جهت متخصصین فارغالتحصیل دانشگاهها و جلوگیری از فرار مغزها، با معافیت سهم آورده منظور نماید."
تحقیق حاضر سعی دارد ضمن بررسی چگونگی اعطای تسهیلات مذکور طی برنامه سوم توسعه(سالهای 1379-1383)، عوامل عمده عدم تخصیص کامل این تسهیلات را شناسایی و در صورت امکان راهکاری مناسب جهت اعطای کامل تسهیلات فوق به متقاضیان ارائه نماید.
با توجه به گزارشات عملکرد دبیرخانه تسهیلات تکلیفی موضوع بند هـ تبصره 3 قانون بودجه کشور طی برنامه سوم توسعه(سالهای 1379-1383) و عدم تخصیص کامل این تسهیلات به متقاضیان نگارنده دراین تحقیق به دنبال شناسایی علل عمده عدم تخصیص کامل این تسهیلات و ارائه راهکاری مناسب جهت اعطای کامل آن میباشد.
برنامههای اعتباری که تسهیلات مالی را براساس اولویتهای سیاستگذاران تخصیص میدهد ابزار مهم سیاست توسعه در امریکا و اروپا در دهههای 1960 تا 1970 بوده است. نرخهای بهره یارانهای، کاهش مالیات و تسهیلات اعتباری شامل کمکهای فنی و اعتباری، تسهیلات تکلیفی، وجوه اداره شده و کمکهای بلاعوض و ... ابزارهای مهم اعمال سیاست اعتباری میباشند. اما سیاست اعتباری و بهخصوص تسهیلات تکلیفی که از طریق بانکها و در قالب وامها تخصیص داده میشوند از اهداف اصلی خود منحرف شده و نظر سیاستگذاران را تأمین نکرده است و این امر در دهه 1980 منجر به تجدید نظر در سیاستهای اعتباری شدهاست. کشورهای اروپایی، آسیایی و آمریکا هر یک متناسب با نظام اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی خود جهت استفاده بهینه از سیاستهای اعتباری و برخوردی از آثار مثبت توسعه اقتصادی، ساختار نظام مالی خویش را طراحی نمودهاند. تجربه موفق کشورهای اروپایی، ژاپن و کره طی سالهای دهه 1990 در تفکیک بازار پول و سرمایه و توجه به بانکهای تخصصی که در حوزه بازار سرمایه فعالیت میکنند از مهمترین عوامل سیاستهای اعتباری در این کشورها محسوب میشوند. کشور آمریکا نیز با ایجاد صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر بهگونهای دیگر به اهداف سیاستهای اعتباری دست یافت.
سیاست اعتباری در ایران با هدف مرتفع ساختن تنگناهای اقتصادی و اجتماعی برای حمایت از بخشهای غیر دولتی(خصوصی و تعاونی) و ورود این بخشها به وضعیت رقابتی تدوین شده است.
برای اولین بار فکر استفاده از منابع مردم در جهت تأمین هزینههای واحدهای تولیدی تحت عنوان تبصره 33 در قانون بودجه سال 1359 کل کشور و سپس در قالب تبصره 3 بودجه سال 1360 به مرحله اجرا درآمد. با این روش منابع مردم نزد بانکها تا حدود زیادی جایگزین کسری بودجه گردید.
اینگونه سیاستها بیشتر با استفاده از کمکهای بلاعوض، وجوه اداره شده، کاهش نرخ های مالیاتی، تسهیلات تکلیفی که یکی از ابزارهای مهم سیاستهای اعتباری بوده و از طریق بانکها و غالباً به صورت وام پرداخت میشود، اعمال میشوند.
از آنجا که با وجود گذشت 5 سال از پرداخت تسهیلات تکلیفی بند هـ تبصره 3 بودجه کشور هنوز هیچ تحقیق کامل و منسجمی درخصوص چگونگی تخصیص این تسهیلات صورت نپذیرفته است لذا انجام این تحقیق از جانب مسئولین دبیرخانه بند هـ تبصره 3 قانون بودجه کشورکه دردفتر همکاریهای فناوری ریاست جمهوری مستقر می باشد به مجری پایاننامه پیشنهاد گردیده است تا نتایج تحقیق در قالب گزارشات عملکرد به مسئولین مربوطه ارائه و در صورت نیاز روند اعطای این تسهیلات مورد بازنگری و اصلاح قرارد گیرد.
رشد و توسعه اقتصادی بدون افزایش کمی عامل سرمایه بهعنوان یکی از عوامل تولید ممکن نیست و از آنجا که برای تمامی اشخاص (حقیقی و حقوقی) به دلایل مختلف مقدور نیست که در کلیه موارد و مراحل فعالیت خود، بتوانند از امکانات و منابع مالی شخصی جهت تأمین نیازهای موجود استفاده نمایند. لذا ناگزیر برای استفاده از تسهیلات و منابع لازم به مؤسسات مالی و اعتباری که مهمترین آنها بانکها هستند روی میآورند. بانکها به اعطای تسهیلات و تأمین نیازهای مالی واحدهای مختلف اقتصادی باعث افزایش تولیدات کشور میشوند. با افزایش تولید، سطح اشتغال ارتقاء یافته و شرایط کاهش قیمت کالاها و افزایش کیفیت تولیدات فراهم میشود. تداوم این روند در شرایط مطلوب منجر به صنعتی شدن کشور و افزایش تنوع صادرات و بهبود ذخایر ارزی و درآمد ملی میشود. در این راستا از سال 1359 تاکنون دولت با اعمال سیاستهای حمایتی و در قالب تبصرههای قانون بودجه کشور سیستم بانکی را به پرداخت میلیاردها ریال تسهیلات به طرحهای مختلف در بخشهای اقتصادی مکلف نموده است. پرداخت این تسهیلات به سرمایهگذاران و متقاضیان با اعمال حذف تعدادی از معیارها و ضوابط بانکها و یا تسهیل شرایط و سیاستهای اعطای تسهیلات در بانکها صورت گرفته است. مسئولین اقتصادی کشور نیزدر سالهای اخیر جهت اشتغال فارغالتحصیلان و متخصصین از سال 1379 مبلغ 100 میلیارد ریال از تسهیلات تکلیفی دولت را به منظور ایجاد اشتغال مولد جهت متخصصین فارغالتحصیل دانشگاهها و جلوگیری از فرار مغزها با معافیت سهم آورده تخصیص دادهاند. به همین منظور در قانون بودجه «بند هـ تبصره 3 قانون بودجه کشور» برای این موضوع پیشبینی شد که با توجه به عملکرد 5 ساله آن و عدم جذب کامل آن بایستی با توجه به شرایط و امکانات کشور ساز وکار جدیدی برای این سیاست مهم اقتصادی درنظر گرفته شود. با عنایت به اینکه اعتبار این بند بودجه در سال 1385 به رقم 400میلیارد ریال افزایش یافته است، لذا بررسی و تجزیه و تحلیل علل و عوامل عدم تخصیص کامل این تسهیلات و ارائه راهکاری مناسب جهت جذب کامل آن، ضرورت انجام این تحقیق را ایجاب مینماید.
بهطور کلی اهداف این تحقیق عبارتند از :
1) شناسایی علل عدم تخصیص کامل تسهیلات تکلیفی موضوع بند هـ تبصره 3 قانون بودجه.
2) ارائه راهکاری مناسب جهت تخصیص کامل تسهیلات تکلیفی بند هـ تبصره 3 قانون بودجه.
با توجه به گزارشات عملکرد 5 ساله دبیرخانه تسهیلات تکلیفی موضوع بند هـ تبصره 3 قانون بودجه ایران (سالهای 1379-1383) که منجر به انحراف سیاستهای اعتباری و بخصوص تسهیلات تکلیفی از اهداف خود گردیدهاند، لذا میتوان " عدم تخصیص کامل تسهیلات تکلیفی موضوع بند هـ تبصره 3 قانون بودجه ایران" را به عنوان متغیر وابسته و عوامل ذیل را به عنوان متغیرهای مستقل این تحقیق بر شمرد تا با طرح فرضیههای تحقیق و بررسی آنها ضمن شناسایی مشکلات و موانع موجود نسبت به ارائه راهکاری مناسب اقدام نمود.
1- نحوه عملکرد دبیرخانه در ارزیابی طرحها
2- عوامل مرتبط با بانک عامل شامل :
1-2) نرخ بهره تسهیلات
2-2) وثایق مورد نیاز جهت اخذ تسهیلات
3-2) فرایند اعطای تسهیلات
3- توانمندیهای مدیریتی متقاضیان استفاده از تسهیلات.
از آنجا که در فرایند اعطای تسهیلات فوق 3 عامل متقاضی تسهیلات، دبیرخانه اعطای تسهیلات و بانک عامل پرداخت تسهیلات مؤثر می باشند لذا در این تحقیق تلاش شده است تا تمام عوامل مؤثر در فرایند تخصیص تسهیلات تکلیفی مورد بررسی قرار گیرند تا راهکار نهایی از جامعیت برخوردار باشد.
روش تحقیق
روش انجام این تحقیق روش توصیفی میباشد. در تحقیق توصیفی روشهایی بکار گرفته میشوند که هدف آنها توصیف کردن شرایط یا پدیدههای مورد بررسی است. روشهای انجام این تحقیق عبارتند از :
الف) روش تحقیق کتابخانهای با استفاده از مطالعات نظری و یافتههای سایر تحقیقات، کتب، نشریات داخلی و خارجی جمع آوری شده
ب) روش تحقیق میدانی به شیوه زمینهیابی، در این تحقیق سعی شده است از طریق اخذ نمونه و بررسی و تعمیم نتایج آن به کل جامعه پرداخته شود که جهت جمعآوری اطلاعات از شرکتهای مورد بررسی از پرسشنامه استفاده میشود.
روش جمعآوری اطلاعات
در جمعآوری اطلاعات از 3 روش عمده استفاده شده است. ابتدا جهت تبیین مبانی تئوری و پیشینه تحقیق با استفاده از شیوه کتابخانهای به جمعآوری اطلاعات مبادرت شده است. سپس جهت شناسایی علل عدم تخصیص کامل تسهیلات تکلیفی،با استفاده از روش میدانی، پرسشنامهای بهعنوان ابزار تحقیق تدوین و برای هر یک از سؤالات، جوابهای ممکن و مشخصی درنظر گرفته شد که مراد از تدوین آنها جمعآوری نظرات، آراء و برداشتها درخصوص اهداف و فرضیههای تحقیق است.
ابزار گردآوری اطلاعات
غالباً برای اندازهگیری متغیرها از ابزارهای مختلفی میتوان استفاده کرد که در این تحقیق از پرسشنامه استفاده شده است.
نمونه آماری و روش تعیین حجم نمونه
به منظور قابلیت تعمیم نتایج حاصل از تحقیق به کل جامعه مورد مطالعه ، تعداد n=66 درخواست تایید شده با استفاده از فرمول زیر به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند.
که در آن :N = حجم جامعه آماری،n = حجم نمونه مورد نیاز
Z = مقدار متغیر نرمال استاندارد شده که در سطح 95 درصد اطمینان برابر 96/0 از جدول مربوطه بدست آمده است.
= حداکثر خطای مجاز که محقق میتواند در نتیجهگیری مرتکب شود و در اینجا برابر 1/0 در نظر گرفته شده است.
P(1-P) = واریانس صفت کیفی مورد بررسی است که بعلت مجهول بودن از مقدار ماکزیمم آن یعنی= 25/0 = 5/0 × 5/0 استفاده شده است.
به این ترتیب تعداد 66 پرسشنامه بطور تصادفی بین متقاضیان تسهیلات تکلیفی توزیع گردید که فقط 60 پرسشنامه آنها بطور کامل تکمیل گردیده بود و 2 پرسشنامه عودت نگردید و 4 پرسشنامه نیز به صورت ناقص تکمیل و عودت شده بود که مورد استفاده قرار نگرفت.
روشهای آماری مورد استفاده
از آنجا که پاسخهای دریافتی بصورت گزینههای پنج جوابی در نظر گرفته شده، لذا برای تحلیل نتایج بدست آمده از روش های آماری ناپارامتری استفاده گردید :
الف-آزمون کای دو : به منظور بررسی وجود رابطه بین دو متغیر در حالتی که متغیرها کیفی باشند از آزمون که بر اساس مقایسه فراوانی های مشاهده شده و فراوانی های نظری انجام میگیرد، استفاده شده است.
فرضیه های آزمون بصورت زیر مطرح است :
بین متغیر y, x رابطه معنی داری وجود ندارد : H0
بین متغیر y, x رابطه معنی داری وجود دارد : H1
آماره آزمون :
که در آن:
: فراوانی های مشاهده شده، : فراوانی های نظری در جدول دو بعدی نتایج مشاهدات می باشند.
این آماره بر طبق قانون با درجه آزادی (s-1)(t-1) توزیع می شود که s تعداد سطر و t تعداد ستون در جدول دو بعدی نتایج مشاهدات است.برای قضاوت نسبت به فرضیه H0 مقدار عددی آماره آزمون را با عدد بحرانی جدول در سطح اطمینان 95% مقایسه کرده چنانچه از عدد بحرانی بزرگتر باشد، فرضیه H0را رد کرده و فرضیه H1 را می پذیریم. در غیر این صورت فرضیه H0 را به عنوان فرضیه درست حفظ می کنیم.
فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد
تعداد صفحات این مقاله 16 صفحه
پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید