فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پایان نامه بررسی اثر بخش آموزشی مهارتهای اعتبارتی بر سلامت روان شناسی دانش

اختصاصی از فایلکو پایان نامه بررسی اثر بخش آموزشی مهارتهای اعتبارتی بر سلامت روان شناسی دانش دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی اثر بخش آموزشی مهارتهای اعتبارتی بر سلامت روان شناسی دانش


پایان نامه بررسی اثر بخش آموزشی مهارتهای اعتبارتی بر سلامت روان شناسی دانش

دانلود متن کامل پایان نامه مقطع کارشناسی با فرمت ورد word

 

موضوع پایان نامه:

بررسی اثر بخش آموزشی مهارتهای اعتبارتی بر سلامت روان شناسی دانش

 استاد مربوطه :

جناب آقای دکتر قربان فتحی اقدم

 تهیه کننده:

اقدس وزیری جها نگیرلو

 رشته: مشاوره و راهنمایی

مقدمه

   دورۀ نوجوانی دوره ای است که در مصادف با تغییر و انتقال در برگ، 1990 ) . استقلال نسبی از والدین و وابستگی به گروه همسالان و دوستان ، رشد و تحول مفهوم خود و هویت یابی اجتماعی و جنسی ، اتتخاب رشته تحصیلی ، برنامه ریزی برای دانشگاه و انتخاب شغل از جمله عواملی هستند که برای نوجوانان تنیدگی هایی را ایجاد می کنند (فورنت و همکاران ،1998 ) این عوامل تنیدگی زا توأم با خواست ها و تقاضا های آموزشی در محیط مدرسه و انتظارات والدین از نوجوانان ، سلامت و بهداشت روانی آنها را به مخاطره می اندازد و بر عملکرد کلی و تحصیلی آنها تأثیر منفی می گذارد (نایمی و واینیوماکی ،1999 ) پژوهش ها حاکی است افرادی که در رویارویی با چنین مسائلی فاقد توانایی های لازم و اساسی هستند ، آسب پذیر بوده و مشکلاتی نظیر افسردگی ، اضطراب ، تنهایی و احساس طرد شدگی ، کمرویی ، خشم ، تعارض بین فردی و….را تجربه می کنند. در عین حال پژوهش های بیشماری حاکی است که بسیاری از مشکلات بهداشتی و اختلالات روانی – عاطفی ریشه های روانی – اجتماعی دارند و ارتقای مهارتهای مقابله ای و توانایی های روانی – اجتماعی در بهبود و سلامت روانشناختی افراد بسیار مؤثر است . این توانایی ها فرد را برای مقابله مؤثر باموقعیت های تعارض زا یاری می کند و شخص را قادر می سازد تا در رابطه با سایر افراد جامعه ، فرهنگ و محیط خود به گونه ای مثبت و سازگارانه عمل کرده و سلامت به ویژه سلامت روانی خود را تامین کند . به همین دلیل در سالهای اخیر آموزش مهارتهای زندگی برای آماده نمودن افراد هنگام مقابله با مشکلات و فشارهای زندگی و ایجاد رفتارهای مثبت و کاهش رفتارهای منفی و در نتیجه دستیابی به زندگی موفقیت آمیز مورد توجه روانشنا سان و دست اندر کاران نظام های آموزشی قرار گرفته است.

 

برنامه ها ی آموزشی مهارت های زندگی به دامنه وسیعی از مهارتهای زندگی به دامنه وسیعی از مهارتها برمی گردد، اما مهارتهای اجتماعی و ارتباطی از جمله مهارت هایی می باشد که آموزش این مهرت ها تأثیر قابل توجهی بر کاهش رفتارهای منفی و افزایش رفتارهای مثبت و سازگارانه داشته است .در حقیقت ، ارتباط بین فردی یکی از مهمترین توانایی های بشر است اما برخی افراد در برقراری ارتباط ،مهارت لازم را نداشته و یا پاسخ های آنها اغلب اثری منفی بر ارتباط دارند و همین سدهای ارتباطی ممکن است به تنهایی و کناره گیری اجتماعی و نیز عدم کارایی تحصیلی و شغلی فرد منجر شود . حتی برخی از صاحب نظران معتقد ند که اختلالات روانی در اصل ناشی از مشکلات مربوط به ارتباط نا مناسب است و بیمار روانی از روابط انسانی محروم مانده است (بولتون ترجمه سهرابی ،1381 ) . بنابراین با آگاهی از نقش مهارت های اجتماعی در تأمین سلامت روانشناختی افراد و با توجه به اهمیت یادگیری این مهارت ها برای مواجهه با مسائل و مشکلات روز مره و تأثیر آن بر بهبود زندگی فردی و اجتماعی این تحقیق در صدد است تا میزان اثر بخشی آموزش این مهرت ها در سلامت روانشناختی دانش آموزان مراجعه کننده به مراکز مشاوره را بررسی کند.

 1-2- بیان مسأله

انسان امروزی به لحاظ پیچیدگی های زندگی ، وسعت و سرعت تغییرات ، با چالشهای فراوانی روبه روست که این چالش ها در قرن آینده بارزتر خواهد شد (دلور ؛ترجمه فقیهی و رئوف ، 1375) چالش ها و بحران هایی مانند چالش بین جهانی شدن و بومی ماندن ، بحران جمعیت ، بحران سلامتی و تغذیه ، دگرگونی های فناوری و شرایط حرفه ای ، آثار فناوری نوین ارتباطی برمهارتهای اجتماعی اجتماعی و خلق وخوی ، مشکلات خانوادگی و اشتغال والین در بیرون از منزل ، افزایش فشارهای روحی و روانی و…. ، که هر یک از این عوامل ، مشکلاتی را بر چگونگی زندگی افراد و رفتارهای اجتماعی و فردی آنان تحمیل می کند.

 مطالعات اخیر حاکی است که این مسائل میتوانند تأثیرات زیانبخشی بر سلامت جسمانی و روانشناختی افراد داشته باشند . در واقع ، بین تعداد مسائل روزمره ای که افراد تجربه می کنند و علائم مشکلات سلامت و تنش های روانشناختی و فیزیولوژیکی همبستگی وجود دارد (دلانگیس و همکاران، 1982 ). کمپبل و سونسون (1992) ، معتقدند زمانی که تنیدگی ناشی از مسائل روزمره شدید باشد و یا فرد به دلایل مختلفی هر تنیدگی را به صورت منفی درک کند ،سلامت و عملکرد وی (بویژه عملکرد تحصیلی ) تحت تأثیر قرار می گیرد ( کمپیل و سونسون؛ نقل از راس ،1999؛ میسرا ،2000 ).

کنار آمدن با این فشارها و کسب مهارتهای فردی و اجتماعی ، هموار بخشی از واقعیت زندگی انسان بوده ودر ادوار متفاوت زندگی او ، به اشکال گوناگون تجلی یافته است . در دورۀ کودکی ، تعارض ها جلوه چندانی ندارند ،اما با افزایش سن و هنگام مواجهه با دشواری های ویژة سنین نوجوانی ، کشمکشها و تعارضها بیشتر تظاهر پیدا می کنند. همزمان با رشد جسمانی و روانی ، انتظارات خانواده و جامعه بیز از فرد افزایش می یابد ، بطوری که نوجوان می پذیرد به سبب زندگی اجتماعی ، بخشی از تمایلات خود را محدود کند ودر چهار چوب هنجارهای اجتماعی و گروهی قرار دهد . در این میان ، هر چه جامعه پیچیده تر و ارتباطات بین فردی و اجتماعی وسیع تر گردد ، تعارض های درونی و محیطی نبزسیر صعودی طی میکند و همه این عوامل ، به سر گشتگی و آشفتگی بیشتر فرد می انجامد . اعتیاد ، پناه بردن به انواع داروهای اعصاب ، رفتارهای ضد اجتماعی و انواع اختلالات روانشناختی و عاطفی حاصل چنین فرایندی است . بنابراین محیط آموزشی یکی از اساسی ترین محیط هایی است که آموزش مهارت های زندگی از نظر بهداشت روانی ضروری است و به نظر میرسد در حوزه تعلیم و تربیت ، چگونگی رویارویی با مسائل مذکور و ایجاد زمینه مناسب برای رشد افراد و افزایش ظرفیت روانشناختی و توانایی های روانی – اجتماعی ،برنامه ریزی و الزامهای خاصی را می طلبد .

 

متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی اثر بخش آموزشی مهارتهای اعتبارتی بر سلامت روان شناسی دانش

دانلود پایان نامه روانشناسی با عنوان بررسی هوش هیجانی در رابطه با سلامت روانی - word

اختصاصی از فایلکو دانلود پایان نامه روانشناسی با عنوان بررسی هوش هیجانی در رابطه با سلامت روانی - word دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پایان نامه روانشناسی با عنوان بررسی هوش هیجانی در رابطه با سلامت روانی - word


دانلود پایان نامه روانشناسی با عنوان بررسی هوش هیجانی در رابطه  با سلامت روانی - word

عنوان :

بررسی هوش هیجانی در رابطه  با سلامت روانی

 

 

با فرمت قابل ویرایش word

تعداد صفحات:124 صفحه

مقدمه

فصل اول - گسترده علمی موضوع مورد پژوهش

گسترده علمی موضوع مورد پژوهش

1-موضوع پژوهش

2- ابعاد موضوع پژوهشی

3- هدف پژوهش

4- امکان بررسی موضوع اهمیت آن از لحاظ علمی و نظری

5- سوالهای پژوهش  

6- فرضیه های تحقیق ‌

7- متغیر پژوهش و تعریف عملیاتی و اطلاعاتی  

6-7-1- متغیر پیش بینی کننده ‌

7-3- هوش هیجانی

7-4- هیجان

7-5- سلامت روانی

7-6- علائم جسمانی  

تعریف نظری

تعریف عملیات  

7-7- اضطراب و اختلال در خواب

تعریف نظری

تعریف عملیاتی

8-7- اختلال در کنش اجتماعی

تعریف نظری

9-7- افسردگی شدید یا اساسی

تعریف نظری

تعریف عملیاتی

چکیده فصل

فصل دوم - مرور و تحلیل یافته های پیشین در قلمرو و موضوع

تاریخچة هوش هیجانی  

تعریف و پیشینه هوش هیجانی

پیشینه مطالعه هوش غیر شناختی

تعریف هوش و انواع آن از نظر گاردنر

هوش هیجان و مؤلفه های آن

خود آگاهی

خود کنترلی یا مدیریت خود

شعور اجتماعی

خود انگیزی

4- مهارتهای اجتماعی

اساس فرهنگی هوش هیجانی

تفاوت IO با هوش هیجانی

زمینه های بحث هوش هیجانی

9- کالبد شکافی یک تسخیر هیجانی

9-1 مقدمه

9-2- سیستم ارتباط عصبی

9-3- قراول هیجانی

9-4- متخصص حافظه هیجانی  

9-5- هماهنگی فکر و هیجان

11- تعریف مفاهمی بداشت روانی

12- صلامت روان از نظر آلپورت

13- سلامت روان از نظری رل راجرز از یک فرم

14- ملاکهای مهم از نظر فیشن  

15- عوامل مؤثر بر بهداشت روانی

14- ملاکهای مهم از نظر فیشن

15- عوامل مؤثر بر بهداشت روانی

تأمین نیازهای جسمانی

تأمین نیازهای روانی

احساس ایمنی

احساس ارزشمندی

میل به موقعیت

واقع بینی

یادگیری گذشته

عوامل اجتماعی

اصلاح و سبک روش زندگی

17- نقش مذهب و فلسفة زندگی در بهداشت روانی

18- انسان سالم

11- ویژگیهای انسان سالم از نظر راجرز

فصل سوم -فرآیند روش شناختن و بررسی تجربی موضوع

روش تحقیق

جامعه مورد بررسی

نمونه منتخب

روش نمونه گیری

ابزار و روش اجرای پژوهش

5-1- آزمون هوش هیجانی (سیبر یا شرینگ)

روش اجرای آزمون

روش نمره گذاری  

جدول مربوط به هر کدام از سؤالات در مؤلفه های هیجانی در آزمون سیریا شرینگ است

5-2- پرسشنامه سلامت روانی(GHE)

روایی و اعتبار

روش اجرای آزمون

روش نمره گذاری  

روش قراردادی

5-3- روشهای آماری و منطق استفاده از آن

فصل چهارم -ارائه و تحلیل نتایج

یافته های توصیفی

فرضیه اول رابطة هوش هیجانی با سلامت روانی

فرضیه دوم   رابطه هوش هیجانی و رابطه کار جسمانی

فرضیه سوم   رابطه هوش هیجانی با اضطراب

فرضیه 4-رابطه هوش هیجانی با به کارکردی اجتماعی

فرضیه 5-رابطه هوش هیجانی با افسردگی

فصل پنجم - بحث ونتایج کلی

بحث و نتایج کلی  

1-بحث و بررسی درباره یافته ها

2-تفسیر نهایی پیامدها

3-محدودیت ها  

4-پیشنهادات  

فهرست منابع و مآخذ

پیوست

پرسشنامه

«پرسشنامه سلامت عمومی»

 

همه چیز از یک مقدمة کوچک شروع شد و سپس بالا گفت « یان مور»[1] دانش آموز سال آخر جفرسون در بروکلین با دوست خود خلیل سامپتر[2] پانزده ساله اختلافی پیدا کرده بودند از پی این اختلاف به عیب جویی کردن از او و تهدید وی پرداختن در آن لحظه این نزاع به حد انفجار خود رسیده بود . خلیل از ترس اینکه یان و تامرون قصد داشتند او را کتک بزنند ، ، یک روز صبح یک اصلحة کالیبر 38 را با خود به مدرسه آورد و در پانزده قدمی محافظ مدرسه از نزدیک هر دو پسر با شکیل گلوله ای در سراسر مدره به قتل رسانید این حاثه ، که خون را در رگهای انسان منجمد می کند می‌تواند نشانه ایی دیگر از نیاز جدی به ارائه دروسی در زمینه حل مسکلات عاطفی ، خاتمه دادن به مشاجره ها به خوی صلح ، آمیز و حا آسان مسائل ، به شمار می آید .

مربیانی که سالهاست از کارکرد ملال آور محصلان مدرسه در دروس ریاضی و خواند به تنگ آمده اند اینکه دریافته اند که کاستی متفاوت و هشدار دهنده تری وجود دارد بی سوادی[3] عاطفی و در حالی که در تلاشهای پسندیده ای برای ارتقاء سطح استانداردهای علمی صورت می پزیرد .

اما در برنامه آموزشی استاندارد مدرسه به کاستی جدید و مسئله ساز تر جهی نشده است یک معلم مدرسه در بروکلین اشاره می کند که تأکید موجود در مدارس نشان می‌دهد که ما یه میزان توانایی خواندن و نوشتن محصلان بیشتر به این نکته اهمیت می دهیم که آیا هفتة آینده زنده خواهند ماند یا نه .

نشانه های این کاستی را می توان در وقایع خشونت باری چون تیر اندازی به یان و تایرون مشاهده کرد مشکلی که در مدارس آمریکارواج یافته است این اتفاقات از وادث منجر افراد ترند افزایش بحران در میان نوجوانان و مشکلات دوران کودکی در آمریکا که سازننده بمبهای جهانی است را می توان در خلال آمارهایی از این دست ملاحظه کرد .

در سال 1990 در مقایسه با دو دهه قبل از آن ایالات متحده آمریکا با پیشرفت میزان دستگیری جوانان بزهکار به خاطر دست زدن به جنایت های خشونت بار مواجه بوده است .

دستگیری نوجوانان به دلیل تجاوز همراه با زور دو برابر شده است .

میزان قتل نوجوانان چهار برابر شده است رایجترین دلیل منف نوجوانان در مقابل این نجایع ابتلای آنها به بیماریهای ذهنی است اثرات افسردگی اعم از خفیف یا شدید ، در یک سوم نوجوانان مشهور است و دختر ها وقوع حالت افسردگی در زمان بلوغ دو برابر می شود . ( دانیل گامن ، 1380 ص 313 )

کلاً می توان نغمه های سکوت را به فهرست خطرات عاطفی ای که برای سلامتی زیان بارند اضافه کنید و پیوندهای نزدیک عاطفی را به فهرست عوامل حمایت کننده بیفزائید تحقیقاتی که در دو دهه انجام شده و بیش از سی و هفت هزار نفر را شامل می شود نشان می دهد که انزولی اجتماعی – یعنی این احساس را که مسی را ندارید تا احساسات خصوصی خود را با او در میان بگذارید یا تماس نزدیکی داشته باشید احتمال ابتلا به بیماری یا مرگ را دو برابر می کند گزارش در سال 1987 در مجله چاپ شد چنین نتیجه می گیرد که انزوا به خودی خود همانقدر در میزان مرگ و میر تأثیردارد که سیگار کشیدن ،‌فشار خون بالا ، چاقی مفرط و انجام ندادن تمرینات جسمانی در این مؤثرند . ( دانیل گامن ، 1380 ص 243 )

و با توجه به تحقیقات و پژوهش ها روز به روز به اهمیت اینکه افراد و در کل نوجوانان کاوارد دوران جدیدی از زندگیشان می باشند باید یتوانند احساس خود را بشناسند و احساسی را که در طرف مقابل خود بوجود می آورند پی ببردند و پس از شناخت آن به رابطه متقابل دست یابند.

در اینجا این سؤال مطرح می شود که اصولاً چرا برخی از هوش هیجانی بالایی برخوردارند عده ای هوش پایین و در کل در این حیطه سؤالات برشماری می تواند ایجاد شود .

گسترده علمی موضوع مورد پژوهش

1-موضوع پژوهش :

بررسی رابطه هوش هیجانی و سلامت روانی

 

2- ابعاد موضوع پژوهشی :

با نگاهی به موضوع مورد بررسی و با توجه به پژوهشها و بررسیهایی تا به امیرو انجام گرفته و به ثبت رسیده است احتمالاً ممکن است تفاوت میان افراد از لحاظ هوش هیجانی با سلاما روانی آنها به بساری از مسائل که در اینجا گنجانیده . نمی شود پرداخته شده باشد . در این پژهش ما به دنبال مسائلی از لین قبیلی هستیم که :

با شناخت از هوش هیجانی می توان سلامت عمومی را در افراد پیش بینی کرد .

با بررسیهای انجام شده می توان در نظر داد که کدام یک از مؤلفه های سلامت عمومی می تواند بیشتر در هوش هیجانی تأثیر داشته باشد و در جهت رفع یک تلاش نمود .

 

3- هدف پژوهش :

هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه هوش هیجانی با مؤلفه های جسمانی باید کارکردی اجتماعی ، افسردگی شدید ، اضطراب و در کل سلامت عمومی باشد شناساندن یک مسئله که چطور هوش هیجانی در سلامت عمومی فرد می تواند تأثیر گذار باشد و با در نظر گرفتن اینکه خانواده ها با کلامشان و عملکردشان می توانند کودک را در جهت شناخت خود و رفتارش و در عین حال شناخت دیگران نقش داشته باشند و با توجه به اینکه هوش هیجانی زیر مجموعه ای از هوش اجتماعی است و می تواند فرد را در جهت سازگاری با جامعه همراه نماید .

 

4- امکان بررسی موضوع اهمیت آن از لحاظ علمی و نظری :

عوامل متعددی در سازگاری و رضایت از زندگی دخیل می باشند که می توان هوش هیجانی را در اینجا نام برد که در جهت سازگاری و بهداشت روانی هر چه بیشتر افراد تأثیر گذار می باشند .

هوش هیجانی نیز مانند هوش غیر شناختی دشوار است هوش هیجانی نوع دیگری اسز هوش است که مشتمل بر شناخت احساسات خویشتن و استفاده از آن برای اتخاذ تصمیم های مناسب در زندگی است . توانایی مطلوب خلق و خو وضع روانی و کنترل تکانش هاست عاملی است که به شکست ناشی از دست نیافتن به هدف و شخص ایجاد انگیزه امید می کند ( دانیل گلمن 1388 ، ص 18 ) در واقع باعث می شود که فرد همدلی و هم حسی را لمس نماید .

گلمن ضمن مهم شمردن هوش غیر شناختی و هیجانی می گوید هوش بهر در بهترین حالت خود تنها عامل 20 درصد از موفقیت های زندگی است و 80 درصد موقعیت ها به عوامل دیگر دابسته است و سرنوشت افراد در بساری از موارد در گروه مهارت هایی از هوشهایی دیگر از قبیل هوش هیجانی را تشکیل می دهد .

با توجه به اینکه سلامت عمومی در سازگارتری بهتر فرد با محیط پیرامون خود از مسائل اصلی جامعه می باشد می توان انتظار داشت که هوش هیجانی می تواند چقدر در تأثیر گذاری فرد در سازگاری هر چه بیشتر او با اجتماع خود نقش آفرین باشد و او در جهت کمال و موفقیت روز افزون یاری نماید .

 

5- سوالهای پژوهش :

ساختار جامعه بر پایة سلامت عمومی جامعه استوار است .

در این پژوهش سوالهایی از این فبیل مطرح می شود .

آیا هوش هیجانی با مؤلفه بدنی سازی رابطة معناداری دارد .

آیا هوش هیجانی با مؤلفه اضطراب و بی خوابی رابطة معناداری دارد .

آیا هوش هیجان با مؤلفه بدکارکردی اجتماعی رابطة معنا داری دارد .


آیا هوش هیجانی با مؤلفة افسردگی و خیم رابطة معنا داری دارد .

آیا هوش هیجانی با سلامت روانی رابطة معنا داری دارد .

 

6- فرضیه های تحقیق :‌

با توجه به سؤالهایی که مطرح شد فرضیه های زیر تدوین شده است .

هوش هیجانی با سلامت روانی رابطة معناداری دارد .

هوش هیجانی با مؤلفه بدن سازی رابطة معناداری دارد .

هوش هیجانی با مؤلفه اضطراب و بی خوابی رابطة معنا دارای دارد .

هوش هیجانی با مؤلفه بدکاری اجتماعی رابطة معنا داری دارد .

هوش هیجانی با مؤلفه افسردگی و خیم رابطه معنا داری دارد .

 

7- متغیر پژوهش و تعریف عملیاتی و اطلاعاتی :

6-7-1- متغیر پیش بینی کننده :‌

متغیری است که تغییر آم در دست پژوهشگر است که به آن متغیر مستقل نیز می گویند . متغیر پیش بینی کننده ( مستقل) در این پژوهش میزان هوش هیجانی می باشد.

 

 

7-2- متغیر پیش بینی شونده :

متغیری است که تحت تأثیر متغیر پیش بینی کننده (مستقل) مقدارش فرق می کند و در این پژوهش میزان متغیر پیش بینی شونده وابسته ، است (دلاور ، 1374 ، ص 49 ) سلامت روانی همراه مؤلفه هایش .

متغیر وابستة رفتاری را که می خواهد اثر متغیر مستقل را بر روی آن مورد مطالعه قرار دهد مشخص می کند لذا افرادیکه در پرسشنامه آزمون هوش هیجانی نیمرة بالایی را کیب کند از سلامت روانی بالایی برخوردار است . (مفلامری ، 1379)

 

و...............
 

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پایان نامه روانشناسی با عنوان بررسی هوش هیجانی در رابطه با سلامت روانی - word

پایان نامه بررسی رابطه میان هوش هیجانی و سلامت روانی رشته روانشناسی

اختصاصی از فایلکو پایان نامه بررسی رابطه میان هوش هیجانی و سلامت روانی رشته روانشناسی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه بررسی رابطه میان هوش هیجانی و سلامت روانی رشته روانشناسی


پایان نامه بررسی رابطه میان هوش هیجانی و سلامت روانی رشته روانشناسی

دانلود متن کامل این پایان نامه با فرمت ورد word

 

دانشگاه آزاد اسلامی

واحد بویین زهرا

 پژوهشهای علمی، انفرادی در روان شناسی

 عنوان پژوهش

بررسی رابطه میان هوش هیجانی و سلامت روانی

استاد راهنما :

سرکار خانم گنجی

 دانشجو :

مریم احمدی پور

فصل اول : کلیات پژوهش

مقدمه…………………………………….. 1

بیان مسأله ……………………………….. 4

اهمیت نظری و عملی پژوهش ……………………. 8

پیشینة تحقیق ……………………………… 9

اهداف پژوهش ………………………………. 10

فرضیه های پژوهش …………………………… 10

تعاریف مفاهیم …………………………….. 11

تعاریف نظری ………………………………. 11

تعاریف عملیاتی…………………………….. 12

 

فصل دوم : مبانی نظری و پیشینة پژوهش

تعاریف هوش هیجانی………………………….. 13

ویژگیهای هوش هیجانی ……………………….. 14

سیر مطالعه‌ی هوش هیجانی …………………….. 18

اندازه گیری هوش هیجانی …………………….. 21

پرسشنامه هوش هیجانی پتراید زوفارنهام ………… 24

هوش هیجانی و بیماریهای روانی ……………….. 28

ابراز هیجان و پیامدهای آن در قلمرو سلامت………. 31

افزایش هوش هیجانی …………………………. 34

تعاریف سلامت روانی………………………….. 53

اهداف و مقاصد بهداشت روانی …………………. 55

بهداشت روانی ……………………………… 57

معیارهای بهداشت روانی در مکتب اسلام…………… 60

تعریف بهداشت روانی و سه سطح پیشگیری …………. 62

اصول بهداشت روانی …………………………. 66

پژوهش های انجام شده در زمینه رابطه هوش هیجانی یا سلامت روانی …………………………………………… 70

 

فصل سوم : روش تحقیق

جامعه آماری ………………………………………………………………………………………………….. 87

روش نمونه گیری ……………………………………………………………………………………………. 87

روش اجرای پژوهش ………………………………………………………………………………………. 94

تجزیه و تحلیل اطلاعات ……………………………………………………………………………………. 94

 

فصل چهارم : تحلیل داده‌ها

مقدمه …………………………………………………………………………………………………………….. 95

فرضیه‌های …………………………….. 96

آمار توصیفی ………………………………. 97

آمار استنباطی …………………………….. 113

 

فصل پنجم : بحث و نتیجه گیری

مقدمه ……………………………………. 122

ارائة فرضیه‌ها …………………………….. 124

بحث و نتیجه گیری ………………………….. 133

پیشنهادات ………………………………… 135

محدودیت‌ها ………………………………… 135

منابع و ماخذ ……………………………… 136

پرسشنامه و آزمون

چکیده مطالب

در ابتدای پژوهش، به معرفی موضوع پایان نامه و اهداف اجرای پژوهش و نیاز به اجمال به تعاریف نظری و عملیاتی پایان نامه پرداخته شده است.

در فصل دوم به بیان تعاریفی از سر فصل‌های پایان نامه (هوش هیجانی و سلامت روانی) پرداخته شده است و بررسی برخی بیماریهای و البته به موضوعات فوق و نیز بررسی پژوهشهای انجام شده (اعم از خارجی و داخلی) پرداخته شده است.

در فصل سوم روش اجرای آزمون بیان می‌شود جامعة آماری، پرسشنامه‌های انجام شده در این پژوهش، روش نمونه گیری تجزیه و تحلیل اطلاعات در این فصل بر آن پرداخته می‌شود.

در فصل چهارم این پژوهش که به تجزیه و تحلیل داده‌ها پرداخته، در بخش ابتدایی آن از توصیف و سازماندهی مناسب داده‌های مورد نظر از روش‌ توصیفی از قبیل اعداد، فراوانی، درصد و … و همچنین نمودار جهت ارائه نتایج به شکل تصویر استفاده شده است.

در بخش دوم برای تحلیل داده‌ها از آزمون ضریب همبستگی و رگرسیون استفاده شد. دلیل استفاده از این آزمون تعیین جهت و شدت رابطه بین متغیرها می‌باشد.

در فصل انتهایی این پژوهش به بحث و نتیجه گیری کلی پرداخته و پیشنهادات ارائه شده و محدودیت‌های این پژوهش بیان شده است.

مقدمه

هیجانات رویدادهای درونی هستند که زیر مجموعه های روان شناختی بسیاری نظیر؛ پاسخ های زیست شناختی، شناخت ها و آگاهی‌های هشیار را هماهنگ می سازند. هنگامی که رابطه شخص با خانواده و با همه انسان ها تغییر کند، هیجانات شخص نیز، تغییر خواهند کرد.

به عنوان مثال: شخصی که خاطرات شیرینی از دوران کودکی به خاطر آورد، ممکن است دنیا به نظرش شاداب تر و بسیار مسرت بخش‌تر به نظر آید. زیرا هیجانات روابطی را در این حس (فضا) می‌کنند که تداعی کننده معنایی مرتبط با این روابط می باشند (اسکو ارز و کلر، 1983 ؛ به نقل از مایر، 2001)

هوش هیجانی اصطلاح نسبتاً جدیدی است که در تکمیل مفهوم هوش سنتی بر سهم اجتماعی، شخصی و هیجانی دررفتار هوشمندانه تأکید دارد (گاردنر، مایر و سالووی 1983 ، وکسلر 1940 ، 1943 ، 1958 ؛ به نقل از مایر و سالووی 1995).

هوش هیجانی به عنوان یک مفهوم جدید از دهه 1990 وارد ادبیات روان شناختی شده و حاصل در هم تنیدگی دو حس هیجانی و عقلانی و رابطه متقابل عقل و احساس است.

هوش هیجانی مولفه تازه ای است که خیلی از محققان به کاربرد آن در امور مختلف علاقمندند. نظریه هوش هیجانی و دیدگاه یوسنی درباره پیش بینی عوامل موفقیت در زندگی از جمله پیشرفت تحصیلی و مقابله کارآمد با عوامل فشارزا به عنوان منشأ اختلالهای روانی فراهم می آورد، زیرا بسیاری از ویژگی های شخصیتی همچون همدردی، خودگرایی، خوش بینی، خودانگیختگی، کنترل تکانه ها، خودآگاهی و مدیریت هیجان، زمینه ساز موفقیت در عرصه های گوناگون زندگی هستند.

به نظر می رسد هوش هیجانی از شخصیت و شاخص های شناختی (مثل هوشبهر) متمایز است و در پیش بینی پیامدهای واقعی و اساسی زندگی موثر باشد. به عبارت دیگر «هوش هیجانی ممکن است بهترین پیش بینی کننده موفقیت شخص در زندگی باشد» (سیاروچی و همکاران 2001).

افرادی که از هوش هیجانی پایینی برخوردارند قادر نیستند از سازوکارهای منسجم و منظم استفاده کنند بنابراین مستعهد ابتلاء به اختلالات اضطرابی می باشند (سیاروچی و همکاران 2001). در مورد سلامت و بهداشت روانی دیدگاه ها و تعاریف زیادی برشمرد و عوامل زیادی را در داشتن و نداشتن بهداشت و سلامت روانی ذکر کرد: شناخت خود و محیط، داشتن ثبات عاطفی، تسلط بر هیجان ها، پذیرش مسئولیت، توانایی گرفتن تصمیمات شخصی، داشتن توانایی رویارویی با مشکلات و استدلال ها (پورافکاری، 1379)، بهداشت روانی را نیز می‌توان نوعی قابلیت ارتباط هماهنگ با دیگران، تغییر و اصلاح محیط فردی و اجتماعی، حل تضادها و تمایلات شخصی به طور مناسب و منطقی داشت (گنجی، 1376).

از عوامل مهم در سلامت روانی افراد سخت هیجانات می باشد. به طور کلی توانایی های هیجانی برای تشخیص پاسخ های هیجانی مناسب در مواجهه با رویدادهای روزمره، گسترش دامنه بینش و ایجاد نگرش مثبت درباره وقایع و هیجانات، نقش موثری دارند. بنابراین افرادی که توانایی، کنترل و استفاده از این توانش های هیجانی را دارند از حمایت اجتماعی، احساس رضامندی و سلامت روانی بیشتری برخوردار خواهند شد.

امروزه بسیاری از پژوهشگران معتقدند که اگر فرد، از لحاظ هیجانی توانمند باشد بهتر می تواند با چالش های زندگی مواجهه شود و در نتیجه از سلامت روانی بهتری برخوردار خواهد شد (سیاروچی و همکاران، 2002، به نقل از نوری، 1383).

سلامت روانی به نحوه تفکر، احساس و عمل اشخاص بستگی دارد و به طور کلی افرادی که از سلامت روانی برخوردارند نسبت به زندگی نگرشی مثبت دارند و آماده برخورد با مشکلات زندگی هستند. در مورد خود و دیگران احساس خوبی دارند. در محیط کار و روابط‌شان مسئولیت پذیر می باشند، وقتی از سلامت روانی برخوردار باشیم انتظار بهترین چیزها را از زندگی داریم و آماده برخورد با هر حادثه‌ای هستیم، هر چه فرد بهتر بتواند خود را با محیط و مشکلات پیرامونش سازگار کند از هوش هیجانی برخوردار است. ما با آموختن ویژگی‌های سلامت روانی بهتر می توانیم به روح و روان متعادل و شاد دست پیدا کنیم و هوش هیجانی خود را ارتقاء دهیم. نظر هوش هیجانی، دیدگاه جدیدی در زمینه پیش بینی موثر بر موفقیت و همچنین پیشگیری اولیه از اختلالات روانی فراهم می‌کند که کامل کننده علوم شناختی، اعصاب و رشد کودک است (بار – ان، 1999) و طبق گفته مگمن (2000)، نظریه هوش هیجانی چهارچوب جدیدی از مدل پیشگیری اولیه در بهداشت روانی ارائه می کند. مفهوم هوش هیجانی را می توان در موقعیت های آموزشی مانند دبیرستان، مدارس فنی، دانشگاه ها، برای کمک به روان‌شناسان مدارس و مشاوران در شناسایی آن دسته از دانش آموزانی که نمی توانند به طور موثر با نیازهای تحصیلی‌شان که ممکن است به اخراج از مدرسه یا مشکلات هیجانی بینجامد، به کاربرد (اسوارت، 1996 ؛ به نقل از بار – ان 1997).

امروزه این بحث وجود دارد که موفقیت به چندین نوع هوش و کنترل هیجانات بستگی دارد و توسل به هوش عمومی (شناخت) به تنهایی برای تببین موفقیت کافی نیست و یک دلیل برای این ادعا این است که هوش هیجانی در مقایسه با سازه و بهره هوشی پیش بینی کننده بهتری برای موفقیت در زندگی اجتماعی است (گلمن، 1995، به نقل از پارسا 1382) و پژوهشگران (برای مثال) مایر و سالو وی 1990) بر این باورند که توانایی‌های سازنده هوش هیجانی – درک هیجانات تنظیم حالات عاطفی و استفاده از آگاهی هیجانی، سلامت روانی و انطباق شناختی مرتبط هستند. هوش هیجانی مفهومی است که ریشه در کارهای ثرندایک و گاردنر دارد (سیاروچی، 2003، به نقل از نوری 1383).

بیان مسأله

ما امروزه در عصری زندگی می کنیم که سلامت روانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است چرا که به موازات پیشرفت های تکنولوژیکی – صنعتی – اقتصادی و اجتماعی، نابسمانی های روانی و روز به روز در حال گسترش است و بسیاری از افراد از ناراحتی های روانی به شدت رنج برده و نه تنها خود در عذاب هستند بلکه خانواده و در نهایت جامعه را نیز دچار مشکل می کنند (لشگری 1381).

در آغاز هزاره سوم میلادی، زمان بحث و گفتگوی تمدنها و نیز در عصر شکوفایی تکنولوژی و افزایش امکانات و ابزار زندگی باید بشر امروز بیش از هر زمان دیگر احساس آرامش و امنیت داشته باشد. کمترین مشکلات جسمانی و روانی، کمترین حادثه و کمترین نگرانی را داشته باشد.

طبق تعریف سازمان بهداشت جهانی قابلیت ارتباط موزون و هماهنگ با دیگران، اصلاح محیط فردی و اجتماعی و حل تضادها و تمایلات شخصی به طور منطقی، عادلانه و مناسب خبر از سلامتی روان را می دهد.

دانشمندان اعتقاد دارند که سلامت روانی از مهم ترین ابعاد سلامتی بوده و هر گونه اختلال در آن می تواند مشکلات جدی و شایعی در هر گروه جمعیتی ایجاد کند، بنابراین بهداشت و یا سلامت روان علاوه بر اینکه یک وظیفه شرعی و ضرورت انسانی محسوب می گردد توجه و یا بی توجهی به آن می تواند پیامدهای اقتصادی و اجتماعی بسیار بارزی را به وجود آورد.

طی سالهای متمادی، روان شناسان برای طبقه بندی و تعریف هوش تلاش کرده اند، در قرن گذشته هوش، (هوشبر) IQ مورد سنجش قرار می گرفت که تلاش می کرد ظرفیت شناختی و عملکردی (مثل توانایی شخص برای یادگیری، به خاطر آوردن، دلیل آوردن، انتزاع)، را ارزیابی نماید. از آغاز دهه 1990 بحث در زمینه اثرات روان شناختی هیجان و کارکردهای انطباقی آن و نیز ماهیت رابطه هیجان و شناخت با معرفی مفهوم هوش هیجانی ابعاد تازه ای به خود گرفت. مفهوم هوش هیجانی، دنیای تازه و عمیقی در فهم هوش انسان گشوده است و توانایی برای ارزیابی هوش کلی یا عمومی منفی کمتری را تجربه کنند. آنها همچنین در ایجاد و حفظ روابط کیفی بالا مهارت دارند. به طور کلی هوش هیجانی با وقایع و پیامدهای زندگی ارتباط دارد و به اقرار در فهم و پیش بینی جنبه های گوناگون زندگی روزمره کمک می کند (سیاروچی، چان، روبرتس، کاپوتی، 2001 ؛ به نقل از سیاروچی و همکاران 2002، به نقل از نوری 1383).

با توجه به جنبه های تحولی هوش هیجانی سه مشخصه از توانش‌های ذهنی اهمیت خاصی دارد:

الف) ادراک، ارزیابی و بیان هیجان، یعنی توانایی تشخیص و فهم هیجانات خویشتن و سایر افراد مبتنی بر سرنخ های موقعیتی و هیجانی که معانی هیجانی آنها با توافق فرهنگی همراه است.

ب) تنظیم و کنترل هیجان: یعنی توانایی برخورد سازگارانه با هیجان‌های مخالف یا منفی با استفاده از شیوه های خود تنظیمی که شدت یا طول مدت حالات چنین هیجاناتی را بهبود می بخشد و نیز قابلیت ایجاد شرایط لذت بخش برای سایر افراد و پنهان کردن هیجانات منفی خود به منظور اجتناب از آسیب رساندن به احساسات شخصی دیگران.

ج) بهره برداری از هیجان: یعنی توانایی برنامه ریزی منعطف و استفاده از هیجان در مساله گشایی.

 متن کامل را می توانید دانلود نمائید چون فقط تکه هایی از متن پایان نامه در این صفحه درج شده (به طور نمونه)

ولی در فایل دانلودی متن کامل پایان نامه

همراه با تمام ضمائم (پیوست ها) با فرمت ورد word که قابل ویرایش و کپی کردن می باشند

موجود است

 


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه بررسی رابطه میان هوش هیجانی و سلامت روانی رشته روانشناسی

پایان نامه تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل

اختصاصی از فایلکو پایان نامه تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل


پایان نامه تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل

دانلود متن کامل پایان نامه رشته روانشناسی درباره تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل با فرمت ورد  word

 

موضوع :

 

تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل

( به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون )

 

تکه هایی از متن به عنوان نمونه :

(ممکن است هنگام انتقال از فایل ورد به داخل سایت بعضی متون به هم بریزد یا بعضی نمادها و اشکال درج نشود ولی در فایل دانلودی همه چیز مرتب و کامل است)

 

 

خلاصه

انسان با توجه به پیچیدگی‌ها و دشواری‌های زندگی جهت رسیدن به رشد و پیشرفت در جنبه‌های گوناگون می‌‌بایست از توانایی لازم و کافی جهت مقابله با موقعیتهای دشوار زندگی و همچنین فراهم نمودن شرایط مناسب به منظور پیشرفت همه جانبه برخوردار باشد. بنابراین افراد موفق، تکامل یافته و دارای سلامت روانی کسانی هستند که توانایی و مهارت کافی را در برخورد با شرایط گوناگون زندگی دارند و همواره در صدد تغییر موقعیت خویش در جهت رشد و تکمیل هستند. این ویژگی‌ها نشانگر برخورداری اینگونه افراد از مهارتهای زندگی می‌باشد. در حال که افراد ناموفق و کسانی که به رشد و پیشرفت متعادل در جنبه‌های گوناگون زندگی دست نیافته‌اند از سلامت روانی کمتری برخوردارند و همچنین توانایی حل مؤثر مشکلات و مسائل زندگی را ندارند می‌توان گفت که فاقد مهارتهای زندگی کافی هستند. بدین ترتیب برخورداری از مهارتهای زندگی و به کارگیری آن جهت دستیابی به رشد و کمال می‌تواند بسیاری از مشکلات،‌ ناکامی‌ها و ناهنجاری‌ها را رفع نماید و در عوض یک زندگی با نشاط، پرتلاش، رو به پیشرفت و کمال،‌ مفید و سازنده را به ارمغان آورد و چه بهتر است که کسب این مهارتها از دوران نوجوانی آغاز گردد. با توجه به اینکه تحقیقات بسیاری موضوع فوق را مورد تأیید قرار داده‌اند و همچنین باور و اعتقاد پژوهشگر به اینکه لازمه موفقیت و تکامل همه جانبه در زندگی، برخورداری از سلامت روانی و آگاهی از شیوه صحیح و مناسب زندگی و در نتیجه سبک زندگی سالم می‌باشد، به همین جهت،‌ پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان پرداخته است.

 

 

در این پژوهش به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل. که به شیوه آزمایشی و طرح پیش آزمون- پس آزمون- با گروه کنترل انجام گردید،‌ چنین فرض شد که آموزش مهارتهای زندگی موجب افزایش یا بهبود سلامت روان و درونی‌تر شدن منبع کنترل در نوجوانان می شود. به همین منظور از بین 191 دانش آموز دختر مقطع دبیرستان، 30 دانش‌آموز که بالاترین نمرات را از پیش آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) به دست آوردند، انتخاب شدند و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل تقسیم گردیدند که هر گروه شامل 15 دانش آموز بود.

پس از اجرای پیش آزمون در گروه آزمایشی و کنترل، گروه آزمایشی آموزش مهارتهای زندگی را در هشت جلسه دو ساعته دو بار در هفته دریافت نمود. پس از یک ماه، پس آزمون (پرسشنامه سلامت عمومی و پرسشنامه منبع کنترل) در دو گروه آزمایشی و کنترل اجرا گردید.

پس از نمره‌گذاری، تفاوت میانگین بین دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون با استفاده «از آزمون t دو گروه مستقل» مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج نشان داد که بین میانگین دو گروه در «پرسشنامه سلامت عمومی» تفاوت معناداری وجود دارد. در نتیجه فرضیه پژوهش تأیید گردید. بنابراین، آموزش مهارتهای زندگی می‌تواند سلامت روان را افزایش دهد یا بهبود بخشد. همچنین نتایج نشان می دهد که تفاوت بین میانگین های دو گروه در کلیه مقیاسهای پرسشنامه سلامت عمومی به جز مقیاس C (نارسا کنش وری اجتماعی) کاملاً معنادار است. نکته دیگر اینکه بیشترین میزان کاهش در نمرات مقیاس D (نشانگان افسردگی)‌ پرسشنامه مذکور می‌باشد. بنابراین می‌توان گفت که آموزش مهارتهای زندگی بیشترین تأثیر را بر کاهش میزان افسردگی آزمودنی‌ها داشته است. اما در مورد میانگین دو گروه در پرسشنامه منبع کنترل، علیرغم کاهش اندک در نمرات تفاوت معناداری وجود ندارد. در کل می‌توان گفت،‌ با توجه به کاهش اندک نمرات، آموزش مهارتهای زندگی تا حدودی بر درونی‌تر شدن منبع کنترل در گروه آزمایشی مؤثر بوده است.

همچنین در این پژوهش، رابطه بین متغیرهای پژوهش با استفاده از «ضریب همبستگی پیرسون» به دست آمد. این نتایج نشانگر آن است که بین سلامت روان و شیوه مقابله‌ای و بین منبع کنترل و شیوه مقابله‌ای ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. اما بین متغیر (سلامت روان و منبع کنترل) ارتباط مثبت و معناداری وجود ندارد. یافته‌های جانبی این پژوهش نشانگر رابطه معنادار بین سطح تحصیلات مادر، اشتغال مادر و عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان با سلامت روان و شیوه مقابله‌ای آنان می‌‌باشد.

مشاهدات کیفی نیز در طول جلسات دوره آموزشی با نتایج کمی حاصل از داده‌ها مطابقت و هماهنگی دارد. بطوریکه آزمودنی‌هایی که در طول جلسات فعالیت گروهی بیشتری داشتند، انگیزه و تمایل بیشتری جهت شرکت در این دوره آموزشی داشتند، نظم گروهی بیشتری را رعایت می‌نمودند. در انجام تمرینات و فعالیتهای عملی علاقمندی و انگیزة بیشتری نشان می دادند،‌ توجه و دقت کافی نسبت به مطالب و محتویات آموزشی داشتند و خواهان تداوم این دوره آموزشی در طول سال تحصیلی بودند، در میزان نمرات سلامت عمومی و منبع کنترل آنان کاهش بیشتری ایجاد شده است. در واقع می‌توان گفت که آموزش مهارتهای زندگی در مورد این آزمودنی‌ها منجر به افزایش سلامت روان و درونی‌تر شدن منبع کنترل آنان شده است. بدین ترتیب مشاهدات کیفی دال بر تأثیر مثبت آموزش مهارتهای زندگی می‌باشد.

 

مقدمه

پیشرفت‌های علمی و تکنولوژی در سال‌های اخیر، انسان‌ها را با انبوهی فزاینده از مسائل گوناگون مواجه ساخته است. کار، تحصیل و فشارهای روانی- اجتماعی از جمله مسائلی هستند که اغلب نوجوانان و جوانان با آنها روبرو هستند. توانایی حل مؤثر مسائل مذکور و مشکلات مشابه از جمله مهارت‌‌های مهم و مفیدی هستند که نقش تعیین کننده‌ای در تأمین سلامت روانی و موفقیت فرد و در نتیجه زندگی سالم و اثر بخش دارند.

همه انسان‌ها به طور فطری توانایی حل مشکلات زندگی را دارند، ولیکن این توانایی باید مطابق با شرایط و موقعیت فرد پرورش یابد بطوریکه به عنوان مهارت‌های کارآمد در آنان درونی شود. متأسفانه طبق بررسی‌های انجام شده توانایی‌ها و مهارت‌های عملی و سازشی بسیاری از نوجوانان و جوانان کشور ما برای حل مؤثر مسائل زندگی فردی و اجتماعی آنان کفایت نمی‌کند. بنابراین آموزش مهارت‌های زندگی با تأکید بر مهمترین مسائل فردی و اجتماعی نوجوانان به عنوان اصلی مهم و انکار ناپذیر است که تاکنون علیرغم توجه خاص بسیاری از کشورهای جهان و تأکید خاص «سازمان بهداشت جهانی»[1]. جای آن در برنامه‌های تحصیلی مدارس کشورمان خالی مانده است. البته اخیراً گامهایی برداشته شده است که نیازمند توجه علمی و تخصصی بیشتری می‌باشد.

آموزش مهارت‌های زندگی مبتنی بر یادگیری مشارکتی و عملی می‌باشد. این گونه فعالیت‌ها در افزایش سلامتی و پیشگیری اولیه از بروز مشکلات و همچنین کمک به نوجوان جهت یادگیری رفتارهای مثبت و حفظ سلامت روانی خویش بسیار اثر بخش است. بنابراین برنامه‌های بهداشت مدارس و مداخلات پیشگیرانه مبتنی بر مدرسه می‌توانند در جهت ایجاد رفتارهای سالم و افزایش آگاهی دانش آموزان در جهت تمرینات حمایت کننده از سلامتی جسمانی،‌ روانی و اجتماعی و به طور کلی مهارت‌های زندگی به کار گرفته شوند. بنابراین از طریق اینگونه برنامه‌ها، نوجوانان نسبت به سلامتی‌شان مسؤولیت پذیر می‌شوند، تصمیمات بهداشتی مناسبی را اتخاذ می‌نمایند و به طور کلی سبک زندگی سالمی در طول نوجوانی آغاز می کنند و در طول زندگی تداوم می‌بخشند. این امر نوجوانان را قادر می‌‌سازد که طبق استعدادهای بالقوه خویش عمل نمایند و آماده رویارویی با تغییرات و نیازهای زندگی آینده شوند.

روان شناسان در دهه‌های اخیر، در بررسی اختلالات رفتاری و انحرافات اجتماعی به این نتیجه رسیده‌اند که بسیاری از اختلالات و آسیب‌ها و ناتوانی افراد در تحلیل صحیح و مناسب از خود و موقعیت خویش، عدم احساس کنترل و کفایت شخصی جهت رویارویی با موقعیت‌های دشوار و عدم آمادگی برای حل مشکلات و مسائل زندگی به شیوه مناسب، ریشه دارد. بنابراین با توجه به تغییرات و پیچیدگی‌های روزافزون جامعه و گسترش روابط اجتماعی، آماده سازی افراد بخصوص نسل جوان جهت رویارویی با موقعیت‌های دشوار،‌ امری ضروری به نظر می رسد، در همین راستا،‌ روان‌شناسان با حمایت سازمان‌های ملی و بین‌المللی، جهت پیشگیری از بیماری‌های روانی و نابهنجاری اجتماعی، آموزش مهارت‌های زندگی را در سراسر جهان و در سطح مدارس آغاز نموده‌اند.[2]

آنچه که امروزه تحت عنوان مهارت‌های زندگی مشهور است، تنها حاصل کار پژوهشگران عصر حاضر نیست، بلکه بسیاری از این مهارت‌ها در لابلای تعالیم الهی بخصوص در قرآن و احادیث معصومین (ع) بیان شده است، بطوری که تلاش برای برقراری ارتباط مفید و مؤثر با دیگران، خودشناسی و توجه به ارزش‌ها که از فصول اساسی درس مهارت‌های زندگی است، به کرات در قرآن، نهج البلاغه و صحیفة سجادیه و احادیث منقول از سایر معصومین (ع) مورد تأکید قرار گرفته است.[3]

دوره نوجوانی، دوره‌ای بحرانی است که تغییرات عمده‌ای در فرد (از لحاظ فیزیولوژیکی ، شناختی و روانی) و محیط بیرونی فرد (فشار همسالان، انتقال از محیط کوچک درس به محیطی بزرگتر در جامعه و مواجه شدن با هنجارها) به وجود می‌آید. چنین تغییراتی اغلب با مشکلاتی همراه است که بسیار استرس‌زا می‌باشد. به همین دلیل اکثر نوجوانان در یک دوره بحرانی به سر می‌برند. با توجه به این مسائل، جهت پیشگیری از اختلالات روانی و یا تداوم سلامت روانی، نوجوانان باید راهبردهای مقابله‌ای مؤثر را یاد بگیرند.[4]

با توجه به گسترس خدمات بهداشت روانی مبتنی بر مدرسه در کشورهای مختلف، «سازمان بهداشت جهانی» طرح تحقیقی مهارت‌های زندگی را به عنوان بخشی از برنامه بهداشت روانی این سازمان بنا نهاد. هدف اصلی سازمان بهداشت جهانی از ایجاد طرح مهارت‌های زندگی در زمینه بهداشت روانی این است که جوامع مختلف در سطح جهان نسبت به گسترش، به کارگیری و ارزیابی برنامه آموزش مهارت‌های زندگی که متمرکز بر رشد تواناییهای روانی اساسی (مانند حل مسأله، مقابله با هیجانات، خود آگاهی، سازگاری اجتماعی و کنترل استرس) بین کودکان و نوجوانان است، اقدام نمایند.[5]

بنابراین با توجه به نقش مهم مدارس در تأمین بهداشت روانی دانش آموزان، برنامه آموزش مهارت‌های زندگی، روش مؤثری در جهت رشد شخصیت سالم دانش‌آموزان و تأمین و حفظ بهداشت روانی دانش‌آموزان تلقی می ِود. به این ترتیب مدارس به جای اینکه تنها بر افزایش عملکرد تحصیلی دانش‌آموزان تمرکز نمایند، باید بر تأمین و حفظ سلامت روان آنان نیز تأکید نمایند و اقدامات لازم را به منظور تحقق هدف مذکور انجام دهند، چرا که، اگر هدف فوق تحقق یابد، بسیاری از مشکلات تحصیلی و آموزشگاهی نیز خود به خود کاهش می‌یابند.

بیان مساله

تغییرات ناگهانی و گسترده‌ای که در جنبه‌های جسمانی، روانی و اجتماعی زندگی نوجوان ایجاد می‌شود،‌ مرحله‌ای بحرانی را ایجاد می‌کند که طبعاً مشکلات و ناسازگاری‌هایی را به همراه خواهد داشت. بنابراین با توجه به اهمیت دوران نوجوانی، شناخت اصولی و علمی این مرحله، جهت پیشگیری از نابهنجاری‌ها و مشکلات ناشی از این بحران از طریق ارائه اطلاعات و آگاهی‌ لازم به نوجوانان و کسب مهارت‌های مورد نیاز جهت مقابله با مشکلات ناشی از این تغییرات توسط آنان، امری بسیار مهم و حساس تلقی می‌شود. یکی از برنامه های پیشگیرانه در این زمینه، که در سطح جهان مورد توجه است، آموزش مهارت های زندگی به نوجوانان می‌باشد. تأثیر این آموزش در زمینه‌های گوناگونی مورد بررسی قرار گرفته است که به نتایج مثبتی نیز دست یافته‌اند. از همین رو با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل نوجوانان می پردازد، تا بدین ترتیب، گامی دیگر در جهت تحقق اهداف پیشگیرانه پیرامون دوره بسیار مهم و حساس نوجوانی برداشته شود. کاملاً واضح است که اگر اهداف فوق میسر شوند، راهی روشن و هموار جهت انتقال از دوره نوجوانی به دوره جوانی و بزرگسالی که مرحله شکوفایی توانایی‌ها،‌ استعدادها و اندیشه‌های نو می باشد، فراهم می‌گردد. این امر موجبات تکامل فردی و اجتماعی تک تک افراد جامعه را فراهم می‌سازد که در نهایت به پیشرفت جامعه در ابعاد گوناگون منتج می‌شود.

سازمان بهداشت جهانی (WHO) [6] به منظور افزایش سطح بهداشت روانی و پیشگیری از آسیبهای روانی- اجتماعی، برنامه‌ای تحت عنوان آموزش مهارت‌های زندگی تدارک دیده و در سال 1993 در «یونیسف»[7] (صندوق کودکان سازمان ملل متحد) مطرح نمود. از آن سال به بعد، این برنامه در بسیاری از کشورها مورد آزمایش و اجرا قرار گرفته است.[8]

بر اساس پژوهش‌های انجام شده، عواملی نظیر عزت نفس، مهارت‌های بین فردی برقراری ارتباط مطلوب ، تعیین هدف، تصمیم‌گیری، حل مسأله، تعیین و شناسایی ارزش‌های فردی در پیشگیری و یا کاهش ابتلاء نوجوانان به انواع ناهنجاری‌های رفتاری و اختلالات روانی و افزایش سطح سلامت روان آنان نقش مؤثری دارند. بنابراین با توجه به اهمیت و ارزش آموزش مهارت‌های زندگی با اهداف گوناگون پیشگیرانه و ارتقاء سطح سلامت روان، فقدان این مهارت‌ها موجب می شود که فرد در برابر فشارها و استرس ها به رفتارهای غیر مؤثر و ناسازگارانه روی آورد. آموزش چنین مهارت‌هایی در کودکان و نوجوانان،‌ احساس کفایت، توانایی مؤثر بودن، غلبه کردن بر مشکل، توانایی برنامه ریزی، و رفتار هدفمند و متناسب با مشکل را به وجود می آورد.[9]

همچنین مطالعات متعدد حاکی از آن است که منبع کنترل درونی با سلامت روانی و احساس رضایت از زندگی ارتباط مثبت دارد و افرادی که دارای منبع کنترل درونی هستند از فشار روانی کمتری در زندگی خود رنج می‌برند.[10]

«تلادو»[11] و همکاران (1974) دریافتند که توانایی بیشتر در حل مسأله به عنوان یک مهارت زندگی با افزایش عزت نفس و منبع کنترل درونی ارتباط مثبت دارد.[12]

«لازاروس و فولکمن»[13] (1984) دو شکل کلی مقابله را مشخص کردند. مقابله متمرکز بر مشکل و مقابله متمرکز بر هیجان،. راهبرد متمرکز بر مشکل می‌تواند معطوف به درون یا معطوف به بیرون باشد. راهبردهای مقابله ای معطوف به بیرون در جهت تغییر موقعیت یا رفتارهای دیگران است، در صورتی که راهبردهای مقابله‌ای معطوف به درون شامل تلاش‌هایی است که برای بررسی مجدد نگرش‌‌ها و نیازهای خود و کسب مهارت‌ها و پاسخ‌های تازه صورت می‌گیرد. مقابله متمرکز بر هیجان،‌ معطوف به کنترل و مهار ناراحتی هیجانی است. پژوهش های به عمل آمده در زمینه‌‌ شیوه‌های مقابله‌ای نشان داده اند که سازگارانه‌ترین روش برای مقابله با چالش‌ها و مشکلات زندگی، اتخاذ یک رویکرد فعال و متکی به خود از قبیل طرح ریزی و مسأله گشایی است. بطوری که پژوهشگران پس از تجزیه و تحلیل رابطه بین پاسخ‌های مقابله ای و هیجانات ایجاد شده در افراد،‌ به این نتیجه دست یافتند که حل مسأله با برنامه‌ریزی، مفیدترین و مؤثرترین پاسخ مقابله‌ای بوده است، چرا که با بیشترین هیجان مثبت همراه است.[14]

برخی از مطالعات رابطه بین منبع کنترل و شیوه‌های مقابله ای را بررسی کردند و به این نتیجه دست یافتند که منبع کنترل درونی به طور معنا داری با سازگاری عاطفی ارتباط دارد و یک عامل حفاظت کننده در مقابل استرس می‌باشد. به عنوان مثال «کاک، هانن، و سارجنت»[15] به نقل از «هیون»[16] (1996) ، در مورد استرس زندگی بین دانش‌آموزان مقطع دبیرستان در آمریکا مطالعه‌ای انجام دادند و دریافتند که دانش‌آموزان دارای منبع کنترل درونی، سازگاری بهتری در مقابل اضطراب دارند و از توانایی‌های جسمانی بیشتری برخوردارند. یافته مشابهی نیز توسط «کلیور»[17] (1991)، ارتباط منبع کنترل درونی را با افزایش مهارت‌های مقابله ای گزارش نموده است. همچنین «بارون و دیگران»[18](1994) به نقل از «یونگر و دیگران» [19] (1998) گزارش کرده‌اند که استفاده از راهبردهای مقابله ای متمرکز بر هیجان احتمال افسردگی و ضعف سلامت جسمانی را افزایش می دهد،‌ در حالی که راهبردهای متمرکز بر مشکل عامل حفاظت کننده در مقابل افسردگی و ضعف سلامت جسمانی می‌باشد.

با توجه به مطالب فوق می‌توان گفت که افراد دارای منبع کنترل درونی به توانایی خویش در کنترل وقایع زندگی معتقدند و در مقابله با مشکل از شیوه مقابله‌ای متمرکز بر حل مسأله استفاده می‌کنند، بدین معنا که از طریق تصمیم‌گیری و طرح ریزی‌ جهت حل مشکل اقدام به حل مسأله می نمایند. در حالی که افراد دارای منبع کنترل بیرونی معتقدند که توانایی کنترل وقایع زندگی خویش را ندارند و عوامل دیگری غیر از توانایی شخصی ایشان موثرند. به همین جهت از شیوه مقابله ای متمرکز بر هیجان در مقابله با مشکلات استفاده می کنند. بدین معنا که به جای تمرکز بر مشکل، بر هیجانات و احساسات خویش متمرکز می‌شوند. و دست به تلاش‌هایی جهت تنظیم عکس‌العمل‌های هیجانی خویش می زنند. بنابراین با توجه به ارتباط مثبت بین منبع کنترل درونی و شیوه مقابله ای مسأله مدار با سلامت روان افراد ، پژوهش حاضر به بررسی این سؤال می پردازد که : آیا آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان، منبع کنترل و شیوه مقابله‌ای دانش آموزان تأثیر دارد، و آیا آموزش مهارت‌های زندگی می تواند موجب افزایش سطح سلامت روان،‌ درونی‌تر شدن منبع کنترل و شیوه مقابله‌ای مسأله مدار شود؟

اهمیت و ضرورت پژوهش

امروزه در سراسر جهان بر اهمیت بهداشت روانی تأکید می‌شود و روز به روز با انجام تحقیقات وسیع و گوناگون، اهمیت و نقش آن در زندگی فردی و اجتماعی آشکارتر می‌گردد. بطوریکه سال 2001 میلادی از طرف سازمان بهداشت جهانی،‌ تحت عنوان سال جهانی «بهداشت روانی» اعلام گردید. سازمان مذکور در این سال شعار «غفلت بس است،‌ مراقبت کنیم.» را جهت آشکارتر ساختن اهمیت موضوع،‌ مطرح نمود.[20]

این امر نشان دهنده آن است که بهداشت روانی موضوعی است که باید در سطح جهان مورد توجه قرار گیرد. یکی از دلایلی که در اهمیت این موضوع مطرح است، شیوع روزافزون ابتلاء به انواع اختلالات روانی در سطح جهان است و دلیل مهم دیگر آن، اهمیت و ضرورت پیشگیری از بیماری‌های روانی است. در واقع می‌توان گفت، عمده‌ترین هدف بهداشت روانی، پیشگیری است و از سه نوع پیشگیری که در بهداشت روانی مطرح می‌شود،‌ پیشگیری اولیه مورد توجه بیشتری قرار می‌‌گیرد. در پیشگیری اولیه جمعیت سالم در جامعه مورد نظر هستند و تمام اقداماتی که در این حیطه صورت می‌گیرد، در جهت آماده سازی افراد و فراهم نمودن شرایط مناسب برای زندگی سالم از تمامی جنبه های جسمانی، روانی و اجتماعی می‌باشد. بنابراین هدف، افزایش آگاهی و توانایی افراد در برخورد صحیح و مناسب با رویدادهای زندگی می‌‌باشد.

حسینی (1378) معتقد است، آموزش، اساسی‌‌ترین روش پیشگیری اولیه است. از طرفی دیگر مهم‌ترین و مؤثرترین دوره سنی جهت آموزش پیشگیرانه،‌ دوره نوجوانی است. به همین دلیل متخصصین بهداشت روانی، آموزش پیشگیرانه در دوره نوجوانی را مورد توجه بسیار قرار می دهند. و همچنین پژوهش‌ها نشان می‌دهند که آموزش مهارت‌های زندگی به ارتقاء‌ بهداشت روانی کودکان و نوجوانان در ابعاد مختلف زندگی کمک می‌‌کند و از اساسی‌ترین برنامه‌های پیشگیرانه در سطح اولیه به شمار می‌رود. سلامتی بخش اصلی یک زندگی شاد است و مدارس نقش مهمی در آگاه ساختن نوجوانان پیرامون مسائل بهداشتی و سلامتی و آموزش علوم زندگی به آنان دارند.

با توجه به مطالب فوق و اهمیت و نقش ارزنده آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان افراد بخصوص نوجوانان و با توجه به تأثیر مثبت برنامه‌های پیشگیرانه در مدارس، پژوهش حاضر به بررسی تأُثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان نوجوانان می‌پردازد. از طرفی به دلیل ارتباط مستقیم و مثبت بین سلامت روان،‌ منبع کنترل درونی و شیوه مقابله‌ای مسأله مدار، تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر درونی‌تر شدن منبع کنترل نوجوانان و شیوه‌های مقابله‌ای آنان نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد.

متغیرهای پژوهش

پژوهش حاضر به بررسی تأثیر آموزش مهارت‌های زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل دانش‌آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه شهر تهران می‌‌پردازد. بنابراین متغیرهای پژوهش عبارتند از:

– متغیر مستقل

در این پژوهش، آموزش مهارت‌های زندگی، متغیر مستقل می‌باشد،‌ که تأثیر آن بر متغیرهای وابسته پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.

– متغیرهای وابسته

دو متغیر سلامت روان و منبع کنترل،‌ متغیرهای وابسته پژوهش حاضر می‌باشند،‌‌ که تأثیر متغیر مستقل بر آنها مورد بررسی قرار گرفته است.

– متغیرهای کنترل

سن، جنس و مقطع تحصیلی از متغیرهای کنترل پژوهش هستند. به این صورت که دانش‌آموزان دختر سال اول مقطع متوسطه که حدود سنی 16-15 ساله داشتند به عنوان جامعه و نمونه پژوهش انتخاب شدند.

– متغیرهای مداخله‌گر (تعدیل کننده)

همچنین سطح تحصیلات والدین، وضعیت اشتغال والدین و عملکرد تحصیلی (معدل کتبی) دانش‌آموزان به عنوان متغیرهای مداخله‌گر این پژوهش هستند که بررسی یافته‌های جانبی پژوهش،‌ ارتباط متغیرهای مذکور با متغیرهای وابسته مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

تعریف علمی و عملیاتی «مهارت‌های زندگی»[21]:

«موریس. ای. الیاس»[22] از دانشگاه راجرز در آمریکا و مؤلف کتاب «تصمیم‌گیری اجتماعی و رشد مهارت‌های زندگی» مفهوم عامی از مهارت های زندگی ارائه می دهد: «مهارت های زندگی یعنی ایجاد روابط بین فردی مناسب و مؤثر، انجام مسؤولیت‌های اجتماعی، انجام تصمیم‌گیری‌های صحیح، حل تعارض‌ها و کشمکش‌ها بدون توسل به اعمالی که به خود یا دیگران صدمه می‌‌زنند.» مؤسسه بریتانیایی TACADE و مؤلف کتاب «مهارتهای لازم برای مدارس ابتدایی» تعریف دیگری از مهارت‌های زندگی ارائه می‌دهد: «مهارت‌های شخصی و اجتماعی که کودکان و نوجوانان باید آنها را یاد بگیرند تا بتوانند در مورد خود،‌ انسان‌های دیگر و کل اجتماع به طور شایسته، موثر و مطمئن عمل نمایند.»[23]

سازمان بهداشت جهانی در سال 1994 مهارت‌های زندگی را این گونه تعریف می‌کند: «مهارت‌های زندگی یعنی توانایی لازم برای رفتار مثبت و سازگارانه که به فرد توان رویارویی موثر با چالش‌های زندگی روزانه را می‌دهد.»[24]

در پژوهش حاضر، جهت آموزش مهارت‌های زندگی از «راهنمای آموزش مهارت‌های زندگی»[25] استفاده شده است . بنابراین منظور از مهارت‌های زندگی در این پژوهش موضوعاتی از قبیل شناخت خود و توانایی های خود، آشنایی با ارزش‌های، خانوادگی و اجتماعی، آشنایی با نحوه برقراری ارتباط با دیگران، آشنایی با مفهوم جامعه و روابط اجتماعی، آشنایی با تعیین هدف، آشنایی با تصمیم‌گیری، آشنایی با مفهوم خشونت و روش‌های مهار آن و آشنایی با سلامت جسمانی و در نهایت ارزشیابی برنامه می‌باشد، که هر یک، فصلی از راهنمای آموزش را به خود اختصاص داده است. هر یک از این فصول شامل تمرینات عملی می‌باشد. مبنای این آموزش فعالیت گروهی آزمودنی‌ها می‌‌باشد که در طول دوره آموزشی تمرین و ارزیابی می‌شود.

تعریف علمی و عملیاتی «سلامت روان»[26]:

فرهنگ بزرگ روانشناسی لاروس، بهداشت روانی را چنین تعریف می‌کند: «استعداد روان برای هماهنگ، مؤثر کار کردن، در موقعیت‌های دشوار انعطاف پذیر بودن و برای بازیابی تعادل خویش،‌ توانایی داشتن».

سازمان بهداشت جهانی (WHO)،‌ بهداشت روانی را چنین تعریف می‌کند: «بهداشت روانی در درون مفهوم کلی بهداشت جای می‌گیرد و بهداشت یعنی توانایی کامل برای ایفای نقش‌های اجتماعی، روانی و جسمی؛ بهداشت تنها نبود بیماری یا عقب ماندگی نیست.»[27]

در پژوهش حاضر، سلامت روان دانش‌آموزان به وسیله «پرسشنامه سلامت عمومی گلدبرگ»[28] (GHQ-28) سنجیده می‌شود، که این پرسشنامه دارای چهار مقیاس می‌باشد:

بنابراین در این پژوهش، اکتساب نمرات پایین در خرده مقیاس‌های علائم جسمانی (A) ، اضطراب و بی‌خوابی (B) کنش و کارکرد اجتماعی (C) و افسردگی و خودکشی (D) و همچنین شاخص کلی علائم مرضی نشان دهنده سلامت روان فرد خواهد بود.

تعریف علمی و عملیاتی «منبع کنترل»[29] :

منظور از منبع کنترل این است که شخص تا چه اندازه باور دارد که می‌‌تواند بر زندگی خود اثر داشته باشد. مفهوم منبع کنترل برای تقویت یک ساختار روانی است که از تئوری یادگیری اجتماعی «راتر»[30] (1954) نشأت می‌گیرد. منبع کنترل می‌تواند درونی یا بیرونی باشد. کسانی که منبع کنترل درونی دارند،‌ معتقدند که سازندگان اصلی زندگی خود هستند،‌ اما کسانی که منبع کنترل بیرونی دارند معتقدند که آن‌ چه بر سر آنها می‌آید اصولاً محصول شانس، تصادف و یا نتیجه اعمال افراد دیگر است.[31]

در پژوهش حاضر، منبع کنترل درونی و بیرونی بر اساس پاسخ آزمودنی‌ها به پرسشنامه 24 ماده ای سنجیده می‌‌‌شود که شامل مقیاس های C,P,I «لونسون»[32] (1973) می‌باشد. مقیاس I تحت عنوان «مقیاس عامل درونی» می‌باشد، مقیاس P تحت عنوان «مقیاس افراد قدرتمند» می‌‌باشد و مقیاس C نیز تحت عنوان «عامل شانس» مطرح می‌‌شود.[33]

لازم به ذکر است که سه ماده دیگر نیز تحت عنوان مقیاس شیوه‌های مقابله به پرسشنامه فوق اضافه گردید. این مقیاس حالات جسمانی،‌ هیجانی و نوع مقابله با مشکل را هنگام برخورد با مشکلات مورد آزمون قرار می‌دهد.

در کل می‌‌توان گفت، کسب نمره بالا در مقیاس‌های C,P,I نشانگر جهت‌گیری بیرونی منبع کنترل است و نمره بالا در مقیاس شیوه مقابله‌ای ، نشانگر شیوه مقابله‌ای نامناسب و هیجان مدار است. و بالعکس کسب نمره پایین در مقیاس‌های مذکور نشانگر جهت‌گیری درونی منبع کنترل و شیوه مقابله‌ای مثبت و مسأله مدار است.

[1] – World Health Organization (W.H.O)

[2] – طارمیان و همکاران (1378)

[3] – همان منبع.

[4] – پترسون و هامبورگ (1986) Peterson & Humburg به نقل از کلینگمن (1998) Klingman

[5] – ناستاسیا، (1998) Nastasia

[6] – World Health organization (WHO)

[7] – Unicef

[8] – سازمان بهداشت جهانی، ترجمه: نوری قاسم آبادی، محمد خانی. (1377).

[9] – طارمیان، (1378).

[10] -به نقل از سازمان بهداشت جهانی، ترجمه: نوری قاسم آبادی، محمد خانی، (1377).

[11] – Telado & et.al. (1974)

[12] – به نقل از سازمان بهداشت جهانی،‌ ترجمه: نوری قاسم آبادی، محمد خانی (1377).

[13] – Lazarus & Folkman (1984)

[14] – به نقل از کلینکه، Kleinke. C.l ترجمه: محمد خانی، (1380)

[15] – cauce. Hannan & sargeant (1992).

[16] – Heavan (1996).

[17] – kliewer (1991).

[18] – Barron & et.al. (1994).

[19] – Unger & er.al (1998).

[20] – سازمان بهداشت جهانی ، (2001)

[21] – Life skills.

[22] – Maurice. E.Elias.

[23] – به نقل از سازمان بهداشت جهانی، ترجمه: نوری قاسم‌آبادی، محمد خانی، (1377) ، ص 16.

[24] – به نقل از طارمیان، (1378)

دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه تأثیر آموزش مهارتهای زندگی بر سلامت روان و منبع کنترل

دانلود مقاله سلامت روان و معلم کارکنان مدرسه

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله سلامت روان و معلم کارکنان مدرسه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

سلامت روان و معلم کارکنان مدرسه

 

 

 

هر عاملی که باعث ایجاد ناتوانی در انسان شود، از مصادیق بیماری‌ها محسوب می شود. یادگرفتن بخصوص در دوران تحصیل یک توانایی است و مشکلات سلامت روان که باعث درجه‌ای از ناتوانی در انسان و گاهی اضطراب بیش از حد می شود، بیماری است و باید برای درمان آن نزد درمانگر توانارفت.
بین 10 تا 20 درصد افراد جامعه ممکن است درجاتی از مشکلات روانی داشته باشند، که درمان آن نیازمند مراجعه به پزشک است. توجه به این نکته ضروری است که هر بیماری روانی به منزله دیوانگی نیست و زمینه‌های فردی یا ارثی، عوامل رفتاری و عوامل محیطی از علل بروز بیماریهای روانی می باشند .
همة دانش آموزانی که وارد مدرسه می‌شوند آرزوی مشترکی دارند و آن ورود به دانشگاه و ادامة تحصیل است ولی امکان اینکه همه بتوانند در رشته مورد علاقه خود قبول شوند وجود ندارد. اگر انحصاراً ورود به دانشگاه برای دانش‌آموزان معیار موفقیت و ارزش شود می تواند موجبات افسردگی آنها را فراهم کند.
واقع گرا نبودن و داشتن آرزوهای بزرگ و عدم توجه به محدویت‌های جامعه از زمینه‌های دیگر بروز افسردگی است که مهارآنها تلاش همه جانبه ای را از طرف مسئولین و آحاد جامعه می طلبد.
کنترل عوامل محیطی، فردی، ژنتیکی و شناختن توانایی‌های هر فرد در داشتن احساس خوشبختی، از عواملی می باشد که باتغییر ‌آنها می‌توان یک زندگی خوب و سالم درجامعه ایجاد کرد.
امروزه در نقش و وظایف مدارس بسیاری از کشورهای جهان دگرگونی های عظیمی رخ داده است. این تحولات باعث شده تا علاوه بر نقش سنتی مدرسه یعنی آموزش صرف و رشد مهارت هایی مانند خواندن و نوشتن و اکتساب دانش، نقش پرورش روان و تکامل انسان نیز مورد توجه قرار گیرد.
در حال حاضر در بسیاری از کشورها فعالیت های پرورشی و بهداشتی وسیعی به عهده مدارس گذاشته شده است که مطالعات حکایت از نتایج و پیامدهای مثبت آن دارد.
در کشور ما نیز با توجه به خیل عظیم دانش آموزان و همچنین نقش سلامت روان در پرورش کودکان و نوجوانان ، توجه بیشتر به نقش پرورشی مدارس ضرورت تام دارد. حال زمان آن است که با ایجاد زمینه های مناسب به ارتقای بهداشت روان و سطح سلامت در مدارس پرداخته و شرایطی فراهم شود تا مسئولان مدارس، برنامه ریزان، مشاوران، روان شناسان و دیگر دست اندرکاران آموزش و پرورش از طریق آشنایی با موضوعات بهداشت روان، نونهالان این آب و خاک را برای دست یابی به روان سالم یاری دهند. بهداشت روان صرفاً در محیط سالم فیزیکی به دست نمی آید بلکه محیط سالم روانی نیز یک اصل مهم است. چه بسا که محیط فیزیکی کودکان، سالم و آرام باشد اما محیط روانی آنها از درون ناامن و اضطراب انگیز باشد.
بهداشت روان نوجوانان وجوانان
بهداشت و سلامت روان نوجوانان وجوانان موضوعی است که به توجه جدی نیاز دارد. امروزه با استفاده از برنامه های مختلف مانند آموزش مهارت های زندگی، آموزش بهداشت روان ، مداخلات بهداشتی مبتنی بر مدرسه و نیز درمان های تخصصی، می توان به کودکان کمک کرد تا زندگی مفیدتر و رضایتمندانه تری داشته باشند.
همه کودکان در زندگی خود با استرس های شدیدی روبه رو می شوند که بخشی از آنها ناشی از تغییرات رشد بهنجار کودکان است، مانند رشد و تغییرات هورمونی و همچنین تغییراتی که در ارتباط با والدین و اجتماع رخ می دهد. استرس های دیگر از عمومیت کمتری برخوردار است و شامل فشار برای پیشرفت در مدرسه ، نقل و انتقال خانواده ، نزاع والدین ، طلاق، تغییر مدرسه یا فشار دوستان برای سوء استفاده از مواد می شود.
بسیاری از نوجوانان وجوانان بدون این که دچار مشکلات رفتاری یا تحصیلی جدی شوند این دوره را پشت سر می گذارند و این امر به عواملی چون مهارت های مقابله ای موفقیت آمیز ، میزان حمایت های قابل دسترس و میزان استرس های محیطی وابسته است. متأسفانه تشخیص کودکانی که مشکلات سلامت روان دارند تا پیش از بروز مشکل، امردشواری است ، بنابراین در برنامه ریزی های بهداشتی همه کودکان و نوجوانان باید مدنظر قرار گیرند و دامنه گسترده ای از مداخلات، از آموزش مهارت هایی برای سلامت روان گرفته تا مداخلات اختصاصی بهداشت روان به کار گرفته شود.
تقریباً یک پنجم کودکان بدون در نظر گرفتن این که کجا و چگونه زندگی می کنند در دوران کودکی دچار اختلالات رفتاری، هیجانی می شوند. حتی با محافظه کارانه ترین برآورد هم می توان ادعا کرد که 10 درصد کل کودکان، در طول این دوره دچار آشفتگی های روانی می شوند که با آسیب های جدی همراه است.
برای تأمین نیازهای کودکان و نوجوانان باید بین نهادهای جامعه نگر، نهادهای مربوط به جوانان و سازمان های ورزشی ، نهادهای مذهبی ، موزه ها ، پارک ها و کتابخانه ها و... از یک سو و ازسوی دیگرخانواده ، مدرسه ، سازمان های بهداشتی، رسانه های گروهی و دولت، همکاری و فعالیت مشترک ایجاد شود.
نقش مدارس در ارتقای بهداشت روان
مدرسه برای بهبود زندگی بسیاری از کودکان و نوجوانان فرصت بسیار مناسبی فراهم می کند. به موازات حرکت ملت ها در جهت آموزش همگانی، نقش مدارس در ارائه خدماتی مانند خدمات بهداشت روان در امور تحصیل اهمیت روزافزون یافته است. به دلائل زیردر حال حاضر مدارس با حمایت کامل خانواده و اجتماع بهترین محل برای برنامه های جامع بهداشت روان به شمار می رود:
- تقریباً تمام کودکان در دوره ای از زندگی خود به مدرسه می روند.
- مدارس قوی ترین سازمان اجتماعی و آموزشی قابل دسترسی برای مداخله هستند.
- مدارس اثر عمیقی بر کودکان ، خانواده ها و اجتماع می گذارند.
- مدارس مانند شبکه ای امن از کودکان در برابر خطراتی که بر یادگیری، رشد و سلامت روانی اجتماعی تأثیر می گذارد محافظت می کنند.
- مدرسه همگام با خانواده نقش تعیین کننده ای در ایجاد یا تخریب عزت نفس کودک و احساس شایستگی آنان دارد.
- مدرسه در زندگی بسیاری از کودکان و رشد قوای آنها نقش اساسی دارد، بویژه هنگامی که خانواده از ایفای نقش های اساسی خود ناتوان باشد.
بنابراین مدارس برای بسیاری از کودکان حساس ترین و مناسب ترین نقطه مداخلات بهداشت روان است. از آنجا که همه کودکان بخصوص کودکان در معرض خطر وارد مدرسه نمی شوند یا مدرسه را ترک می کنند ، برای ماندن این کودکان در مدرسه یا دسترسی به کودکانی که مدرسه نمی روند باید به فکر استراتژی های دیگر بود.
توانایی و انگیزه ی کودکان برای ماندن در مدرسه، یادگیری و استفاده از آموزه -هایشان متأثر از سلامت روان آنان است و نیز برسلامت روان آنهاتأثیرگذاراست.
محیط و موسسات آموزشی در سطوح مختلف کودکستان ، دبستان ، دبیرستان و دانشگاه از عواملی هستند که تأثیر اساسی در بهداشت روان افراد دارند. کار آموزش و پرورش در آموزشگاه ها در واقع دنباله ی کار پرورش شخصیت افراد در محیط خانواده است. کودکان در محیط آموزشگاه ها یاد می گیرند که چگونه رفتار اجتماعی داشته باشند و نقش خود را در اجتماع ایفا کنند. آنان می آموزند در چه محدوده ای بیندیشند و حس همکاری داشته باشند. این محیط می تواند ارتباط درستی با کودک برقرار کند و او را آماده پذیرش مسئولیت تصمیم گیری و حل مسائل زندگی سازد.
کودکانی که تازه به محیط آموزشگاه پا می گذارند مسلماً از شرایط یکسانی برخوردار نیستند، زیرا هریک از آنان در محیط خانوادگی خاص خود تربیت شده اند و والدین آنها سلیقه های تربیتی متفاوتی دارند. مربیان و آموزگاران باید با درایت این مسائل را درک کنند و کودکان را با محیط جدید تطبیق دهند.
آموزشگاه محیطی نیست که فقط مسائل و مطالبی به کودک القا شود، بلکه در این محیط اخلاق و رفتار کودک نیز تکوین می یابد. کودکی که به مدرسه می رود به دنبال احساس تعلقی مشابه آنچه در خانه تجربه کرده است می گردد و در صورتی که در خانواده به این احساس دست نیافته باشد در پی جبران آن در مدرسه است. هرگاه نتواند در گروه همسن خود به احساس ارزشمند بودن برسد برای نشان دادن این که فرد باارزشی است درصدد جلب توجه دیگران برمی آید. این جلب توجه ممکن است به شیوه های مختلفی بروز کند. برخی کودکان از طریق پیشرفت تحصیلی ، ورزشی و اجتماعی این نیاز را در خود رفع می کنند. کودکی که محرومیت خود را به صورت پرخاشگری نشان می دهد در کلاس اختلال به وجود می آورد و باعث ناراحتی معلم و مدیر مدرسه می شود. کودکی که خشم خود را فرو می خورد، به صورت موقت رفتارش را کنترل می کند ولی در نهایت دچار نافرمانی ومشکلات رفتاری می شود. معمولاً دلایل ناسازگاری در کلاس درس روشن است. هر کودکی میل به موفقیت دارد. ولی اگر وظایف او خارج از حدود استعداد و علاقه اش باشد احساس ناکامی و بی حوصلگی خواهد کرد. این احساس محرومیت آزاردهنده است و او باید به گونه ای آن را جبران کند. این جبران ممکن است به صورت آزار رساندن به معلم ، تخریب کتاب و صندلی و نیز اذیت کردن همکلاسی ها جلوه نماید. هر کودکی دوست دارد دیگران و بخصوص معلم و هم کلاسی هایش بدانند که او بااستعداد است .هرچند تا حدی کم استعداد باشد باید به طور کلی او را همان طور که هست قبول کنند. این پذیرش از طرف دیگران و معلم به او احساس اعتماد به نفس و اطمینان خاطر می بخشد و او را شخصی باارزش نشان می دهد.
نقش معلم در بهداشت روان کودکان :
تحقیقات گوناگون در این زمینه نشان می دهد رفتار دانش آموزان دبستانی بسیار به رفتار معلمان آنها بستگی دارد، چنانچه معلمی روش محبت آمیز همراه با انضباط منطقی در کلاس خود به کار گیرد از همکاری علاقه مندی و قدرت ابتکار شاگردانش بهره مند خواهد شد. برعکس معلمی که از روش پرخاشگرانه و زور و تهدید استفاده می کند، شاگردانش نیز با بی انضباطی در کلاس ، بی توجهی به درس و پرخاشگری صریح ظاهر می شوند. چنین معلمی نمی تواند منبع دانش برای اطفال باشد و اگر از طریق تنبیه و پرخاشگری هم بتواند انضباط را در کلاس حاکم سازد چنین حالتی پایدار نخواهد بود و نمی تواند احساس همکاری و علاقه مندی در شاگردان به وجود آورد. 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله   11 صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله سلامت روان و معلم کارکنان مدرسه