لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
علامه علی اکبر دهخدا ، پسر « خان بابا خان » از ملاکین متوسط قزوین ، در سال 1258 هجری شمسی در تهران به دنیا آمد. ده ساله بود که پدرش مر د ومادرش عهده دار تربیت وی شد. استاد دهخدا در مکتب یکی از فضلای زمان خود « شیخ غلامحسین بروجردی » که در مدرسه « حاج شیخ هادی » حجره داشت ، درس خوانده وخود همیشه می گفت: هرچه دارم ، از برکت ورهنمودهای آن استاد ناشناس بود. دهخدا زبان فرانسه را آموخت ودر آن هنگام که « معاون الدوله غفاری » به سفارت ایران در «بالکان » برگزیده شد، دهخدا را نیز با خود برد. دهخدا پس از بازگشت به وطن با یاران خود ، « جهانگیرخان شیرازی » و « قاسم خان تبریزی » و « علی اکبرخان قزوینی » روزنامه « صور اسرافیل » را منتشر کرد واین روزنامه معتبرترین وبرگزیده ترین روزنامه صدر مشروطیت بود،وجالب ترین وپرآوازه ترین بخش این روزنامه سلسله مقالاتی بود ، که در قالب طنزی پر مایه وپرارزش ، با نام « چرند وپرند » به قلم دهخدا وبا امضاء « دخو » نوشته می شد و دهخدا این امضاء را از قاضی وکدخدای مشهور و افسانه ای قزوین به عاریت گرفته بود. پس ازتعطیلی مجلس در زمان « محمد علی میرزا » و پس از آنکه « میرزا جهانگیرخان » به خاطر آزادیخواهی وحمایت از مردم وافشای مفاسد درباری ، بدست ماموران محمد علی شاه در باغ شاه با طناب به قتل رسید ، دهخدا را با گروهی از آزادیخواهان به اروپا تبعید کردند.
دهخدا در « ایورون » سوئیس روزنامه « صور اسرافیل را سه بار منتشر کردو سپس به استانبول رفت و روزنامه « سروش » را در پانزده شماره انتشار دادوپس از فتح تهران بدست مجاهدان ، دهخدا از تهران وکرمان به نمایندگی مجلس انتخاب شد.
پس از جنگ جهانی اول ، دهخدا کار بزرگ ادبی خود را آغاز کرد. ودر کنار این احوال ریاست دفتر وزارت معارف ، ریاست بازرسی وزارت عدلیه ، ریاست مدرسه علوم سیاسی وریاست مدرسه عالی حقوق وعلوم سیاسی را عهده دار بود وقبل از شهریور 1320 هجری شمسی بازنشسته شد.
دهخدا با حقوق تقاعد اندکی که می گرفت وزندگی آرام وپر از مناعت وارسته ای که داشت ، کارهای بس بزرگ وخدمات بس پرارزش و والا و عظیمی به فرهنگ وادب جامعه خویش انجام داد.
علامه دهخدا تا واپسین دم زندگانی از آنچه که اورا به کارش می پیوست ، یعنی عشق به مردم و جامعه جدا نشد .در خلوت خود رنجهای بسیاری به خاطر هدف های والا و انسانیش متحمل شد تا بار عظیم و گران و پر مسئوولیتی را به سر منزل مقصود رساند. دهخدا در واپسین دم زندگانی از درون خود ، و از اعماق قلب و روح خود فریاد کشید واز رنجهایش ، از مرارتهایش وسختی هایش ، که در خانه تاریک خود بر دوش کشیده بود، سخن گفت.
شعر حافظ را زیر لب زمزمه کرد وبه نقل از حافظ خواند:
بی تو در کلبه گدایی خویش رنج هایی کشیده ام که مپرس
همچو حافظ غریب در ره عشق به مقامی رسیده ام که مپرس
استاد دهخدا ابرمرد ادب و فرهنگ ایران پس از نیم قرن تلاش وفعالیت سیاسی وادبی واجتماعی در هفتم اسفند 1334 در خانه اش ، در خیابان ایرانشهر دارفانی را بدرود گفت و مرگ وی به سکوت برگزار شد.
دهخدا و فرهنگ فارسی :
دهخدا ، طی چهل سال کار مداوم ، وگاه تا روزی دوازده ساعت فرهنگ را فراهم آورد. خود در این مورد نوشته است:
... مواد حاضر در ظرف 45 سال با مخارج گزاف تهیه شد واگر عشق و علاقه نبود ، هرگز نوشته نمی شد و اگر نوشته می شد ، این همه وقت و سعی در وی مبذول نمی گردید. با همه این احوال ، بدیهی است که ارضای همه خوانندگان امکان ندارد و همین قدر که عده ای ولو اندک باشد ، راضی باشند مولف را بسنده است. زندگانی به مراد همه کس نتوان کرد خاطری چند اگر از تو شود شاد بس است آنچه در مورد ماخذ باید بگویم ، من در شاهنامه استفضای کامل کرده ام ، اما بعداز شاهنامه سه کتاب هست که باید در تمام کلمات بلکه تمامت حروف آن تتبع تام به عمل آید وعمر و وقت من اجازه نکرد. بر آیندگان است که این وجیبه را ادا کنند وآن سه کتاب ترجمه تفسیر « طبری – ترجمه تاریخ طبری ( بلعمی ) و تاریخ ابولفظل بیهقی » است.
دهخدا ، در مدت 45 سال قریب سه میلیون فیش تهیه کرد. این فیش ها معمولا از روی متون معتبر فارسی ، عربی ، هندی ، ترکی واروپایی مستعمل در زبان فارسی و اعلام تاریخی و جغرافیایی بود. کار دهخدا ، گرد آوری فیش ها و مرتب کردن فیش ها به ترتیب خروف الفبا بود. در آغاز دهخدا ، تنها فیش ها را جمع واستخراج می کرد . اما بعدها که سازمان کوچکی برای لغت نامه دایر شد، کار ترتیب فیش ها صورت گرفت.
دهخدا و شعر و شاعر :
دهخدای شاعر ، حد فاصل و خط جدا کننده ایی است میان دهخدای نویسنده ودهخدای صاحب لغت نامه فرهنگ فارسی ، او را نمی توان در حرفه شاعر دانست ، زیرا که تعداد اشعارش در طول حیات دراز او بس اندک است. اما شعر در واقع مکانی است میان دهخدای نویسنده مردم کوچه وبازار ودهخدای صاحب لغت نامه بزرگ فرهنگ فارسی ، این ابر مرد لغت های شگرف و معانی غریب . شعراو دیدار گاه لغات اورنگ ومفاهیم ساده است. در کلمات اورنگ تحقیقات ادبی وی پنهان است ودر اندیشه شعرش حال وروز آن نویسنده عامیانه نویس نهفته است ، واز این دو صورت ، معجونی بوجود آمده است که شعر دهخدا نام دارد.
با توجه به این که قالب شکنی در آن روزگار ، کار آسانی نبود ، شعر دهخدا را می توان سر آغاز کاری تازه برای شکستن قالب شعری دانست وشعری را که به یاد جهانگیر خان صور اسرافیل دوست مبارزش سروده بس مشهور است وبه نام « یاد آر ، زشمع مرده یاد آر » در ادبیات معاصر ما جای خود را کاملا حفظ کرده است:
یاد آر ، زشمع مرده ، یاد آر
ای مرغ سحر ، چو این شب تار ، بگذاشت ز سر سیاهکاری
وز نفحه روحبخش اسحار رفت از سر خفتگان خماری
دهخدا