فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق درباره ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی از دیدگاه امام خمینی

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی از دیدگاه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 13

 

سیاست خارجی جمهوری اسلامی از دیدگاه امام خمینی(ره)

با توجه به این مسئله مهم که بخش اعظمی از سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با آرمان‌های اسلامی و مفاهیم مکتبی آمیخته شده است، امام خمینی(ره) به منزله بنیانگذار و رهبر این حکومت، مبانی نظری و اصول خاصی را برای سیاست خارجی آن ارایه می‌نمایند. از آن جا که این مبانی و اصول از جایگاه خاصی برخوردارند، در این مقاله، تلاش می‌شود تا به برخی از مهمترین آموزه‌ها، اصول و اهداف سیاست خارجی از دیدگاه امام خمینی(ره) با توجه به گفته‌ها و نوشته‌های ایشان اشاره شود. همچنین رابطه مبانی، اصول و اهداف نیز مورد بررسی قرار می‌گیرد.

مقدمهسیاست خارجی، همواره و در همه جا، از مناقشه انگیزترین حوزه‌های سیاست‌گذاری بوده است، ولی متأسفانه در ایران، اهمیت واقعی و نقش آن در رقم خوردن سرنوشت کشور و ملت و زمینه‌سازی فراز و نشیب‌ها و نیز ارزش بی چون و چرایش به منزله یکی از بزرگترین ابزارهای تأمین یکپارچگی ارضی، امنیت سرزمینی، وجهه و اعتبار بین‌المللی، پیشبرد اهداف و برنامه‌های ملی در زمینه‌های سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ... چنان که باید و شاید، و به شیوه‌ای علمی بازشناخته نشده است.(1)و حتی دیگر کشورهای مسلمان خاورمیانه مانند دیگر دولت‌های در حال توسعه، تنها در همین اواخر با خود مفهوم «سیاست خارجی» آشنا شده‌اند.(2) 

علی رغم این که مسلمانان در صدر اسلام دارای چنین میراث بزرگ و گرانبهایی بوده‌اند. چنان که پیشینه سیاست خارجی مسلمانان به صدر اسلام و زمان پیامبر(ص) باز می‌شود؛ آن جا که پیامبر گرامی اسلام با استفاده از سهم مؤلفه القلوب برای جلب و جذب نظر مساعد جوامع غیر مسلمان و یا دست کم، کاهش دشمنی و زدودن ذهنیت منفی آنان کوشش می‌کرد و موجب این شده بود که مفهوم مؤلفه القلوب، تبدیل به یکی از مفاهیم اساسی سیاست خارجی اسلام در زمان ایشان شود. (3) در حقیقت، ایشان هدف خود را در سیاست خارجی، انجام رسالت خویش و رساندن پیام الهی به ملل جهان قرار داده بود.(4)

سیاست خارجی تمام کشورها در تعامل با محیط است و سیاستمداران و تحلیلگران سیاسی به این موضوع توجه دارند. امام خمینی به منزله فقیهی که دارای دیدگاه‌های سیاسی مبتنی بر اصول و قواعد فقهی است، درباره سیاست خارجی به طور اعم و سیاست خارجی حکومت اسلامی به صورت اخص، نظراتی داده‌اند. ایشان به پویش سیاست خارجی با تأکید بر گفتمان رشد محور اعتقاد داشتند؛ بدین معنا که سیاست خارجی، به معنای سیاست بیرونی کشور اسلامی در برابر کشورهای واقع در فراسوی مرزهای نظام اسلامی است. با توجه به اهمیت آرا و‌اندیشه‌های امام خمینی، در این نوشتار پس از پرداختن به مفهوم سیاست خارجی به اصول و مبانی سیاست خارجی حکومت اسلامی از دیدگاه ایشان خواهیم پرداخت. مفهوم‌شناسی سیاست خارجی

برای ورود به بحث در آغاز باید به مفهوم سیاست خارجی بپردازیم. دانشمندان علوم سیاسی و روابط بین‌الملل، در تعریف سیاست خارجی گفته‌اند:

جهتی را که یک دولت برمی‌گزیند و در آن از خود تحرک نشان می‌دهد و نیز شیوه نگرش دولت را نسبت به جامعه بین‌المللی، سیاست خارجی می‌گویند.(5)

بر پایه تعریفی دیگر:

تدوین، اجرا و ارزیابی تصمیم‌گیری‌هایی که از دیدگاه خاص همان کشور جنبه برون مرزی دارد.(6)

و نیز درباره مفهوم سیاست خارجی گفته‌اند:

راهبرد یا رشته طراحی شده عمل که به وسیله تصمیم گیرندگان یک دولت در مقابل دیگر دولت‌ها و واحدهای بین‌المللی به منظور اهداف مشخص اعمال می‌شود.(7)

به عبارت دیگر، سیاست خارجی، بازتاب اهداف و سیاست‌های یک دولت در صحنه روابط بین‌الملل و در ارتباط با دیگر دولت‌ها، جوامع و سازمان‌های بین‌المللی، نهضت‌ها، افراد بیگانه و حوادث و اتفاقات جهانی است.

و شاید بتوان این تعریف از سیاست خارجی را نسبتاً روشن و مناسب دانست که:

مجموعه خط مشی‌ها، تدابیر، روش‌ها و انتخاب مواضعی است که یک دولت در برخورد با امور و مسائل خارجی در چهارچوبه اهداف کلی حاکم بر نظام سیاسی اعمال می‌نماید.(8)

اساساً هر دولتی، داده‌های سیاست خارجی خود را در جهتی تنظیم می‌نماید که سرانجام، خواست‌ها و نیازهای امنیتی، استراتژیک، اقتصادی، سیاسی، فرهنگی یا نظامی‌اش در کوتاه مدت یا بلند مدت، تأمین شود.(9)البته اهداف سیاست خارجی باید به گونه‌ای هم آهنگ تنظیم شود تا تأمین منافع ملی محقق شود.

اما با وجود آن که تصمیم گیرندگان، نقش اساسی در فرایند سیاست‌گذاری خارجی ایفا می‌نمایند، با این وجود در بسیاری از موارد، این تصمیمات، محصول تجربه‌های تاریخی، اعتقادات سیاسی و ایدئولوژیک و ... است.در حقیقت، ارزش‌های جوامع، ساخته و پرداخته فرهنگ، فرهنگ سیاسی، تربیت و ... است. ارزش‌ها باعث هدایت انسان‌ها به سوی جنبه‌های متعالی انسان، ثروت، قدرت، اعتبار، انزوا و غیره می‌شود و حتی در مواردی هدف‌های سیاست خارجی در چهارچوب یک ایدئولوژی خاص تعریف و تبیین می‌شود.(10)

در پایان بحث مفهوم شناسی سیاست خارجی باید به این مطلب نیز به صورتی گذرا اشاره کرد که سیاست خارجی، حوزه‌ای از فعالیت علمی و عملی است که مؤلفه‌های آن از خصیصه‌های متناقضی برخوردارند. به قول کنت والتز: آنچه در سیاست خارجی مورد نیاز است، صرفاً مجموعه‌ای از خصیصه‌ها نیست، بلکه به جای آن نیازمند موازنه‌ای حساس بین واقعگرایی و تحلیل، انعطاف و پابرجایی صلاحیت و میانه‌روی و بالاخره تداوم و تغییر هستیم.(11)

اکنون به بررسی مراحل سیاست خارجی در تاریخ ایران می‌پردازیم.مراحل سیاست خارجی در ایران

در واقع می‌توان سه دوره کاملاً متمایز را برای بررسی سیاست خارجی ایران و یا دیپلماسی در تاریخ ایران در نظر گرفت:

1. دوران کلاسیک؛ که روابط نوین بین‌المللی و تعامل امروزین، میان کشورها وجود نداشت و هر کشوری بر مبنای مجموعه‌ای از عوامل داخلی و بر پایه معیارهای خاص حکومت داری و نسبت‌های فکری و اجتماعی، مناسباتی با همسایگان خود و منازعاتی با رقیبان خود داشت و در این چهارچوب‌ها، گاه کمی فراتر رفته و با همسایه همسایگان نیز ارتباط برقرار می‌ساخت. این دوره تا اواخر قاجاریه تداوم داشت.

2. دوران تضعیف استقلال؛ که مقدمات آن در میانه عهد قجر و با آگاهی نسبی نخبگان ایرانی از اوضاع جهانی، خاصه، وضع ملل باختر آغاز شد، در مشروطیت به اوج خود رسید و آن مبدأ به نقطه عطفی در تحول نگرش سیاست‌های کارگزاران حکومتی ایران در موضوع روابط خارجی بدل شد. در این دوران، الزامات و مفاهیم نوین از سوی ایران به دیده گرفته و حقوق متقابل کشورها و منافع مورد منازعه، همراه با تبعات حقوقی آن مطرح شد.

3. دوران عزت و استقلال؛ که با توجه به فضای دو قطبی، در هنگامه پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 آغاز شد. البته ژئوپولیتیک خاص ایران نیز در تکوین سیاست خارجی نوین ایران دخیل بود؛ چنان که در قبل از آن نیز دخیل بود.

در بحبوحه انقلاب اسلامی، دو شعار استراتژیک: «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» و «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی» با الهام از انگاره‌ها و نظریات امام خمینی، موجب رواج‌اندیشه تازه‌ای در ملت و نخبگان ایران شد. این نظریات که صبغه‌ای عمیقاً دینی داشت و برآیند شخصیت مذهبی امام و هدایت‌های مکرر و ساختار عمیق دینی در آحاد ملت ایران بود، با روشن بینی و درایت حضرت امام موجب خروج ایران از دایره بسته جهان دو قطبی و خیزش به سوی افق‌های تازه بود؛ افق‌هایی که پایه‌های آن بر عزت ملی، منافع ملی، حقوق انسانی و احترام متقابل بر مبنای آموزه‌های اسلامی استوار شده بود.(12)

در واقع این روند، اهداف سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را نیز ترسیم می‌کند که به ایجاد یک جامعه اسلامی بر اساس اسلام ناب محمدی، تعارض با اسرائیل و غرب به ویژه آمریکا، دفاع از مسلمانان و دفاع از نهضت‌های آزادی بخش و ... منجر می‌شود.(13)

پیش از ورود به بحث درباره اصول و مبانی و اهداف سیاست خارجی از دیدگاه امام(ره)، به تبیین این مفاهیم پرداخته می‌شود.

مبانی، اصول و اهداف

درباره مفهوم «مبانی» باید گفت که نقش عمده و تعیین کننده در تصمیم‌سازی‌ها، به مبانی و ساختار فکری و باورهای دولت مردان و سیاستمداران برمی‌گردد. در حقیقت، نوع حکومت‌ها و مبانی مشروعیت آنها، اساس و شیوه رفتار سیاست خارجی آن را هم چون سیاست داخلی‌اش متفاوت می‌سازد.(14)

همچنین درباره مفهوم «اصل» گفته‌اند که اصل به معنای بیخ، بن، پایه، ریشه، قاعده، قانون و ... آمده است. اصول، جمع اصل است که در هر علم، عبارت از قواعد اساسی می‌باشد که آن دانش بر آن استوار بوده و اصل هر چیز آن است که وجود آن بدان متکی است. البته باید گفت که به‌کارگیری واژه اصل در کشور ما به مفهوم دقیق آن چندان مورد توجه نیست، همان‌گونه که برخی بر این باورند: نه تنها در محاوره جاری و روزانه، هر کس، هر چه را که مهم می‌داند، اصل تلقی نموده و تحت عنوان اصول از آن یاد می‌کند، بلکه صاحب نظرات و متفکران بسیاری نیز دست‌کم در خصوص سیاست خارجی به هر معنا و مفهوم ضروری اصل می‌گویند، در حالی که هر مفهوم مهمی اصل نیست.(15)


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی سیاست خارجی جمهوری اسلامی از دیدگاه امام خمینی

تحقیق درباره ی رابطه ایران و امریکا از دیدگاه امام خمینی 30 ص

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره ی رابطه ایران و امریکا از دیدگاه امام خمینی 30 ص دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 38

 

مقدمه

کشور ما تقریبا بیش از نیم قرن است که با آمریکا بیش از هر کشور دیگری رابطه گسترده دارد . در این مدت، تحولات و سیاستهای داخلی و خارجی ایالات متحده تاثیر به سزایی در تحولات کشور ما داشته است و دارد . البته چگونگی این رابطه بسیار متفاوت و همواره با نوسانات زیادی همراه بوده و روند مستمر و یک نواختی را طی نکرده است . به عبارت دیگر، قبل از انقلاب اسلامی، با توجه به امتیازاتی که امریکایی‏ها به دست آورده بودند، حق هرگونه مداخله در امور ایران را داشتند و نوعی رابطه دست نشاندگی و سروری میان دو کشور به وجود آمده بود; ارتباطی که برای مردم، روشنفکران و روحانیون تحمل ناپذیر بود . برعکس، بعد از انقلاب اسلامی، رابطه ما با امریکا، بسیار خصمانه شد تا آنجا که به قطع روابط سیاسی بین دو کشور منجر گردید .

منظور از رابطه وجود هرگونه ارتباط مستقیم و غیر مستقیم بین دو کشور است که شامل روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی بین دو دولت (ارتباطات بین‏المللی) و همچنین بین دو ملت (ارتباط بین‏المللی) و براساس احترام متقابل به حق حاکمیت دو کشور می‏باشد .

طرح این بحث از دو جهت اهمیت دارد: اولا: ایالات متحده امریکا یکی از کشورهای قدرتمند و مطرح جهانی است و بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، که رقیب دیرینه امریکا بعد از جنگ جهانی دوم بود، قدرت این کشور رو به فزونی نهاد، تا آنجا که ابرقدرت بلامنازع جهان شد . بررسی چگونگی رابطه ایران و امریکا بعد از فروپاشی نظام دو قطبی جهان، در بحثهای یاست‏خارجی اهمیت‏خاصی دارد; زیرا می‏تواند به نوعی تحولات کشور تجدید نظر طلب (ایران) را، آن هم در شرایط جدید قدرت امریکا، مورد مطالعه قرار دهد . ثانیا: از زمان تیره شدن روابط میان ایران و امریکا بحثی بسیار جنجالی در سطوح مختلف جامعه مطرح شد مبنی بر اینکه نحوه روابط این دو دولت در آینده باید چگونه باشد . موضوع مورد بحث تا حدود زیادی به این پرسش پاسخ می‏دهد .

در این مقاله چگونگی این رابطه را از منظر امام خمینی (س)، بنیان‏گذار جمهوری اسلامی و اصلی‏ترین فرد مخالف حضور امریکا در ایران و منطقه و کسی که دست امریکا را از ایران قطع کرد، بررسی می‏کنیم; زیرا بدون تردید، نگرش و طرز تفکر رهبر موفق انقلاب نسبت‏به مسائل سیاسی جامعه، کمک زیادی به فهم پدیده‏های سیاسی و اجتماعی خواهد کرد .

بدین ترتیب، محتوای اصلی این مقاله، برسی فرایند رابطه ایران و امریکا قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی از طریق موضع‏گیری و نحوه نگرش حضرت امام (س) می‏باشد . در اینجا این سوال مطرح می‏شود که آیا امکان رابطه میان ایران و امریکا وجود دارد یا خیر، اگر وجود ندارد، چرا؟ و اگر وجود دارد تحت چه شرایطی ممکن است‏برقرار شود، این بحث‏حکایت از سلب و ایجاب رابطه بین دو کشور دارد:

فرضیه اساسی این است که امکان ایجاد رابطه در نظریات حضرت امام (س)، تحت‏شرایطی خاص وجود دارد، اما فرضیه رقیب بیانگر آن است که امکان ایجاد چنین رابطه‏ای در نظریات ایشان وجود ندارد .

حضرت امام (س) از 15 خرداد 1342 تا 14 خرداد 1368، اظهارنظرهایی درباره امریکا و نقش و جایگاه آن در ایران داشته‏اند که می‏توان آنها را به سه بخش کلی تقسیم کرد: بخش اول، از شروع زعامت‏حضرت امام (س) تا سرنگونی شاه; بخش دوم، از اواخر سلطنت‏شاه و بحبوحه انقلاب اسلامی یعنی از واژگونی رژیم شاهنشاهی تا استقرار نظام جمهوری اسلامی; و بخش سوم، از استقرار نظام جدید تا زمان رحلت ایشان .

قبل از شروع بحث ذکر نکاتی ضروری به نظر می‏رسد: اول اینکه، رابطه ایران و امریکا به صورت یک جانبه یعنی فقط از دیدگاه امام نسبت‏به امریکا مطرح می‏شود و دیگر اینکه سعی شده است، از سخنرانی‏ها و نوشتجات حضرت امام (س) که در مجموعه صحیفه نور جمع آوری شده است‏به گونه‏ای توصیفی و تحلیلی استناج شود تا شرح و تفاسیرهای مختلف از آن .

مروری بر تاریخچه روابط ایران و امریکا

به طور کلی، روابط ایران و امریکا را می‏توان به سه دوره تقسیم کرد: دوره اول، اواخر قرن نوزدهم تا شروع جنگ جهانی دوم را در برمی‏گیرد که با توجه به استراتژی انزواطلبی امریکا، نفوذ این کشور در ایران چندان محسوس نبود و صرفا به اعطای برخی خدمات آموزشی و بهداشتی و اعزام تعدادی از مستشاران امریکایی به قصد انجام اصلاحات به خصوص اصلاح امور مالی در ایران ختم می‏شد .


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره ی رابطه ایران و امریکا از دیدگاه امام خمینی 30 ص

دانلود تحقیق درمورد قرآن شناسی از دیدگاه امام خمینی

اختصاصی از فایلکو دانلود تحقیق درمورد قرآن شناسی از دیدگاه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

قرآن‏شناسی از دیدگاه امام خمینی(ره)

قرآن شناسان تاکنون قرآن را از زاویه‏های مختلف نگاه کرده‏اند. همچنین افکار و اندیشه‏های امام خمینی (ره) به عنوان یک قرآن شناس برجسته و تأثیرگذار بر مسلمانان از جهات گوناگون بررسی و تحقیق شده است. نویسنده مقاله حاضر کوشیده است تا قرآن‏شناسی امام را از نظر راه و رسم برخورداری از قرآن طرح و شرح کند. ما امیدواریم که این مقاله از یک سو فتح بابی باشد برای قرآن‏شناسی دیگران و از سوی دیگر، گامی هرچند کوچک در فراخوانی از همه آنان که مایلند در ویژه‏نامه قرآن‏شناسی امام خمینی ما را یاری رسانند. این کتاب بزرگ الهی که از عالم غیب الهی و قرب ربوبی نازل شده... از بزرگترین مظاهر رحمت مُطلقه الهیه است. این مطلبی است که امام خمینی در کتاب آداب الصلواة عنوان کرده‏اند. قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‏ماند. این، اعجاز بزرگ این صحیفه نورانیه آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام اَحکام و اتقان تنظیم عایله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است. بلکه می‏توان گفت این که قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این جهت از اعجاز را درک می‏کردند و جهات مهم‏تری که در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایه ادراکش عالی‏تر بود اعراب آن زمان درک نکردند. الآن نیز آنهایی که هم افق آنها هستند، جز ترکیبات لفظیه و محسنات بدیعیه و بیانیه چیزی از این لطیفه الهیه ادراک نکنند.1

قرآن یک سفره گسترده‏ای است که همه از آن استفاده می‏کنند، منتها هر کس به وضعی استفاده می‏کند.2 آن برای رشد جهانیان و نقطه جمع همه مسلمانان بلکه عایله بشری از مقام شامخ احدیت به کشف تام محمدی (ص) تنزل کرد که بشریت را به آنچه باید برسند، برساند. این صحیفه الهیه، کتاب احیای قلوب به حیات ابدی علم و معارف الهیه است. این کتاب خداست و به شؤون الهیه جل و علا دعوت می‏کند.4 اهداف و مقاصد نزول قرآن

ما باید مقصود از تنزیل این کتاب را قطع نظر از جهات برهانی، که خود به ما مقصد را می‏فهماند، از خود کتاب خدا اخذ کنیم. صاحب کتاب مقصد خود را بهتر می‏داند. اکنون به فرموده‏های این مصنف راجع به شؤون قرآن نظر می‏کنیم، می‏بینیم خود می‏فرماید: "ذالک الکتاب لاریب فیه هدی" للمتقین". این کتاب را کتاب هدایت خوانده است. می‏بینیم در یک سوره کوچک چندین مرتبه می‏فرماید: "ولقد یسرنا القرآن للذکر فهل من مذکر" می‏بینیم می‏فرماید "وانزلنا الیک الذکر تبین للناس ما نزل الیهم و لعلهم یتفکرون". می‏فرماید: "کتاب انزلناه مبارک لیدبروا آیاته و لیتذکر اولوالالباب". (سوره ص آیه29)

بدان که این کتاب شریف، چنانچه خود بدان تصریح فرموده، کتاب هدایت و راهنمای سلوک انسانیت و مربی نفوس و شفای امراض قلبیه و نوربخش سیر الی الله است. بالجمله، خدای تبارک و تعالی به واسطه سعه رحمت بر بندگان، این کتاب شریف را از مقام قرب و قدسی خود نازل فرموده و بر حسب تناسب عوالم تنزل داده تا به این عالم ظلمانی و سجن طبیعت رسیده و به کسوه الفاظ و صورت حروف درآمده، برای استخلاص مسجونین در این زندان تاریک دنیا رهایی مغلولین در زنجیرهای آمال و امانی و رساندن آنها از حضیض نقص و ضعف و حیوانیت به اوج کمال و قوت و انسانیت.5، مقصد قرآن، چنانچه خود آن صحیفه نورانیه می‏فرماید: هدایت به سبل سلامت است و اخراج از همه مراتب ظلمات است به عالم نور و هدایت به طریق مستقیم است. باید انسان به تفکر در آیات شریفه مراتب سلامت را از مرتبه دانیه آن، که راجع به قوای ملکیه است تا منتهی النهایه آن که حقیقت قلب سلیم است... به‏دست آورد. و سلامت قوای ملکیه و ملکوتیه گم شده قاری قرآن باشد، که در این کتاب آسمانی این گم شده موجود است و باید با تفکر آنرا استخراج کند.6 هیچ جا بهتر از قرآن نیست. هیچ مکتبی بالاتر از قرآن نیست. این قرآن است که ما را هدایت می کند به مقاصد عالیه که در باطن ذاتمان توجه به او هست و خودمان نمی‏دانیم. 7 اتصال معنویت به مادیات و انعکاس معنویت در همه جهات مادیت از خصوصیات قرآن است که افاضه فرموده است. قرآن در عین حالی که یک کتاب معنوی، عرفانی و آنطوری است که به دست ماها، به خیال ماها، به خیال جبرییل امین هم نمی‏رسد، در عین حال یک کتابی است که تهذیب اخلاق می‏کند، استدلال هم می‏کند، حکومت هم می‏کند، و وحدت را هم سفارش می‏کند و قتال را هم سفارش می‏کند [ آرمان اصلی وحی این بوده است که برای بشر معرفت ایجاد کند، معرفت به حق تعالی در راس همه امور این معناست. اگر تزکیه گفته شده و دنبالش تعلیم گفته شده است، برای این است که نفوس تا تزکیه نشوند نمی‏توانند برسند.9] از مقاصد و مطالب آن، دعوت به تهذیب نفوس و تطهیر بواطن از ارجاس طبیعت و تحصیل سعادت و بالجمله، کیفیت سیر و سلوک الی الله است10

قرآن و کتاب‏های حدیث، که منابع احکام و دستورات اسلام است با رساله‏های عملیه که توسط مجتهدین عصر و مراجع نوشته می‏شود، از لحاظ جامعیت و اثری که در


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تحقیق درمورد قرآن شناسی از دیدگاه امام خمینی

ماخذشناسى سیره فلسفى امام خمینى

اختصاصی از فایلکو ماخذشناسى سیره فلسفى امام خمینى دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

ماخذشناسى سیره فلسفى امام خمینى

حسینعلى رحمتى

سرآغاز

تاریخ تمدن بشرى در طول حیات خود شخصیت‏هاى گوناگونى را به چشم دیده‏است که هر کدام به گونه‏اى و در محدوده‏اى خاص در صحنه اندیشه و عمل به نقش آفرینى پرداخته‏اند و شعاع تاثیر هر کدام از آنان، بستگى به ابعاد وجودى شان داشته است. اغلب شخصیتهاى مؤثر در تاریخ، انسان‏هایى بوده‏اند که به یک یا چند جنبه محدود از جنبه‏هاى شخصیتى خویش توجه کرده و از ابعاد دیگر غفلت نموده‏اند. در تاریخ پرفراز و نشیب اسلام و مسلمین نیز انسان‏هایى که بیشترین نزدیکى را به انسان آرمانى اسلام یعنى انسان کامل داشته باشند کم شمارند، لکن همین تعداد به ظاهر اندک، تاثیراتى بس شگرف در هدایت جوامع به سوى فلاح و رستگارى داشته‏اند. اگر حجاب معاصرت و حب و بغض‏هاى افراطى و تفریطى که مانع شناخت واقع بینانه افراد مى‏شوند را به کنار نهیم، مى‏توانیم به جرات بگوییم که امام خمینى (ره) از جمله این شخصیت‏هاى ذووجوه و نادر الوجود است. براى اثبات این سخن همین بس که اسفار اربعه حیات علمى و عملى او، در برگیرنده حوزه وسیعى از: فقه، عرفان، فلسفه، اصول، سیاست، تفسیر، تعلیم و تربیت و حدیث‏شناسى مى‏باشد. (1) درباره وى مى‏توان از زبان ابوالعلاء معرى آنچنان که در وصف سید مرتضى سروده است چنین گفت:

یاسائلى عنه فیما جئت تساله

الا هو الرجل العارى من العار

لو جئته لرایت الناس فى رجل

و الدهر فى ساعه و الارض فى دار (2)

سخن در باره جنبه‏هاى مختلف تفکر امام خمینى را به فرصتى دیگر واگذار کرده و اینک فقط به‏بیان چند نکته درباره سیره فلسفى ایشان بسنده مى‏کنیم:

الف) امام یک فیلسوف محض که نقد عمر خویش بر سر فلسفه گذارده باشد نبود و حتى بعد فلسفى ایشان قوى‏تر از ابعاد دیگرش نیز نبود، لکن امام اهل فلسفه بود و فلاسفه را تکریم مى‏کرد (3) و از تفکرات آنان در آثار خویش بهره مى‏برد. لذا در بررسى تفکر فلسفى ایشان بایستى به این نکته توجه کرد.

ب) براى درک هر چه بهتر ارزش فعالیت فلسفى امام، بایستى به وضعیت علوم عقلى و فلسفى در حوزه علمیه آن زمان توجه کرد، زمانه‏اى که کوزه‏اى که فرزند امام از آن آب خورده بود آب مى‏کشیدند، چرا که امام فلسفه مى‏گفت (4) . و زمانه‏اى که قرآن خواندن یک حکیم اسباب تعجب بود. (5) هنر امام آن بود که در چنین فضایى به تدریس فلسفه و ربیت‏شاگرد و پاسخ به شبهات موجود در جامعه پرداخت و مشعل علوم عقلى و فلسفى را روشن نگاه داشت و سپس آن را به دست‏بزرگانى چون علامه طباطبایى(ره) و شهید مطهرى(ره) سپرد.

ج) ارزش دیگر حیات فلسفى امام این بود که در عرصه اندیشه و عمل نشان داد هیچگونه تضادى بین تفکر فلسفى و تفکر دینى وجود ندارد و به عبارتى قرآن و عرفان و برهان از یکدیگر جدایى ندارند. و شاید یکى از دلایل گرایش امام به حکمت متعالیه همین باشد.

د) نگرش امام به علوم مختلف و از جمله فلسفه نگرشى ابزارى (Instrumental) است نه غایى ( Teleological ) ، ایشان سرگرم شدن به الفاظ و عبارات را باعث‏بیچارگى و بدبختى دانسته، (6) معتقد است که تحصیل علم باید و گرنه موجب انحراف مى‏گردد، (8) لذا در مورد فلسفه مى‏گوید «فلسفه وسیله است، خودش مطلوب نیست. وسیله‏اى است‏براى اینکه شما مسائل را، معارف را با برهان به عقلتان برسانید. هنرش همین قدر است. [...] آن که انسان را مى‏تواند راه ببرد [...] عبارت از آن ایمانى است که در قلب [وارد] مى‏شود.» (9) ایشان در اشعار خود خطاب به خانم فاطمه طباطبایى (همسر مرحوم سید احمد خمینى) مى‏گوید:

فاطى که فنون فلسفه مى‏خواند

از فلسفه فاء و لام و سین مى‏داند

امید من آن است که با نور خدا

خود را زحجاب فلسفه برهاند (10)

و این در واقع هشدارى است‏به تمامى پویندگان طریق فلسفه که مبادا تحصیل فلسفه، حجاب کشف حقیقت گردد.

ه) امام دلبسته حکمت متعالیه صدرایى بود (11) ، هر چند برخى معتقدند که ایشان دلبستگى خاصى به مشرب سهروردى داشت و شیفتگى به ملاصدرا هم نه به وجه مشائى، بلکه به وجه اشراقى فلسفه او معطوف بود. (12) البته بررسى دقیقتر مطلب از حوصله این نوشتار خارج است.

و) بررسى جامع سیره فلسفى امام که نگارنده توفیق انجام آن را از خدا مى‏طلبد نیازمند فرصت دیگرى است که در آن بایستى دیدگاه‏هاى حضرت امام درباره موضوعاتى از این قبیل را مورد توجه قرار داد: تعریف، کارکرد و شعاع تاثیر فلسفه، روش ایشان در تحصیل و تدریس فلسفه، اساتید و شاگردان امام در فلسفه، تاثیر اندیشه‏هاى فلسفى امام در دیگر ابعاد علمى و عملى ایشان، امام و فلسفه اسلامى و غرب، تمایز فلسفه از علوم دیگر، غناى قرآن نسبت‏به فلسفه، نوآورى‏هاى فلسفى ایشان و ...

ز) نخستین گام براى وصول به چنان مقصودى، آشنایى با منابع تحقیق است که این ماخذشناسى عهده‏دار معرفى بخشى از آن مى‏باشد و امید است در شناخت هر چه بیشتر اندیشه‏هاى امام، مفید واقع شود.

چند تذکر:

1- در این ماخذ شناسى که در مدتى کوتاه تهیه شده سعى بر آن بوده که هر منبعى که نکته‏اى درباره سیره فلسفى امام دارد فهرست‏شود.

2- درباره فلسفه تعلیم و تربیت و فلسفه سیاسى امام بخاطر گستردگى موضوع موارد اندکى فهرست‏شده، بدیهى است که انجام کامل آن فرصت و امکانات بیشترى را مى‏طلبد.

3- مسلما این کار خالى از نقص و اشکال نیست که امید است‏با تذکر یا همت دیگران تکمیل شود.

4- آدرس مواردى که مراجعه مستقیم نبوده در پاورقى ذکر شده است.

5- نگارنده بر خود لازم مى‏داند از همکارى صمیمانه مسؤولین محترم مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى دفتر قم و کتابخانه و خانه مطبوعات دانشگاه مفید سپاسگزارى و قدردانى نماید.

6- این ماخذشناسى در دو بخش ارائه مى‏گردد:

بخش اول: آثار امام خمینى بخش دوم: آثار دیگران، که شامل سه قسمت است: فلسفه، فلسفه سیاست، فلسفه تعلیم و تربیت.

بخش اول: فهرست آثار فلسفى امام خمینى

«آداب الصلاه‏»، تصحیح و پاورقى: سید احمد فهرى

(تهران: پیام آزادى)، چاپ اول، 1368، 423 ص.

برخى از مباحث که در زمینه مسائل کلامى فلسفى مطرح شده عبارتند از: مرتبه اثبات علمى، فلسفى فقر وجودى سالک (ص 14-15)، تعریف فلسفه (ص 25)، تربیت قواى ظاهرى و باطنى نفس (ص 51)، نبوت و قضاء و قدر (ص 92)، نشات نفس ناطقه انسانى (ص 94)، فیض مقدس و وجود منبسط (ص 148)، سعادت عقلى و لذات روحانى (ص 181)، ائمه علیهم السلام معادن حکمت‏اند (ص 204)، قرآن داراى معارف گوناگون از جمله معارف حکمى و برهانى است (ص 204-211)، محصور ماندن در فهم فنون دلالات و احتجاجات مى‏تواند حجاب فهم قرآن براى فیلسوف و حکیم باشد (ص 216)، عقل کلى و جزئى (ص 254)، فیض منبسط و مراتب وجود در بسم‏الله و نقد سخن میرداماد و فیض کاشانى (ص 265-266)، حقیقت اسم و وحدت و کثرت (ص 269)، فیض اقدس و مقدس (ص 269)، اثبات اختصاص جمیع محامد به خداوند در فلسفه عالیه (ص 276-277)، طعن اهل ظاهر به اهل فلسفه (ص 281)، ایراد ملاصدرا به امثال بیضاوى در باره معنى «عالمین‏» (ص 286)، علم فعلى و تفصیلى خداوند از نظر اشراقیین و خواجه نصیر (ص 292-293)، غناى معارف قرآنى نسبت‏به مطالب و آراى فلاسفه اسلامى‏و یونانى (ص 329-331)، صفات ثبوتیه و سلبیه از نظر حکما و نظر امام (ص 333-334)، تفسیر فلسفى از سوره توحید (ص 338-340)، رابطه وحدت و کثرت (ص 345-346).

«آواى توحید: پیام امام خمینى سلام الله علیه به گورباچف و شرح نامه به قلم آیه‏الله جوادى آملى‏»،

(تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى 1)، چاپ چهارم، زمستان 1372، ص 108.

به پایان رسیدن کمونیسم و مارکسیسم در جهان، نقد اجمالى تفکر مادى، دعوت رجوع به کتب فلاسفه اسلامى و غرب از جمله عناوین عمده این نامه مى‏باشد، این مطالب سپس توسط آیه‏الله جوادى آملى شرح و بسط داده شده است.

«ابواب‏معرفت‏» (13) (گردآورى موضوعى بیانات امام خمینى (ره))،

(تهران: مؤسسه فرهنگى قدر ولایت)، 1372.

در بخش‏هاى مختلف کتاب نظراتى از امام در باره فلسفه، برداشت فلسفى از دین و قرآن و... آمده است.

الاستصحاب‏»

(تهران: موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى(ره))، چاپ اول، اسفند 1375، 456 ص.

کیفیت جعل در امور اعتبارى (ص 68-69)، رابطه سببیت و جعل (ص 70-72)، تحقیق در قضایاى سالبه و انواع آن، رابطه قضیه سلبیه و ایجابیه (ص 96-100)، مناط صدق و کذب قضایا (ص 101-104).

«انوار الهدایه فى التعلیقه على الکفایه‏» الجزء الاول والثانى،

(تحقیق و نشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینى (ره))، چاپ اول، اردیبهشت 1372، 424 ص + 488 ص.

جلد اول: اختیارى یا غیر اختیارى بودن اراده، نظر میرداماد، اشکالات ملاصدرا و جواب آنها، نقد و بررسى نظر محقق خراسانى و دیگران درباره اختیار (ص 60-71)، تحقیق درباره اینکه «الذاتى لا یعلل‏» (ص 73-80)، اصل کثرت در وجود (ص 80-85)، سعادت و شقاوت (ص 85-88)،

جلد دوم: کلى طبیعى (ص 311-312).

براى نقد و بررسى کتاب فوق ر.ک:

فقیهى خراسانى، محمد مهدى، «معرفى کتاب: التعلیقه على مباحث العقلیه من الکفایه‏»،


دانلود با لینک مستقیم


ماخذشناسى سیره فلسفى امام خمینى

مقاله درباره وصیت نامه امام خمینی

اختصاصی از فایلکو مقاله درباره وصیت نامه امام خمینی دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

مقاله درباره وصیت نامه امام خمینی


مقاله درباره وصیت نامه امام خمینی

لینک پرداخت و دانلود در "پایین مطلب"

 فرمت فایل: word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 تعداد صفحات:67

بِسْمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمْ

 

قال رسول الله ـ صَلَّی الله عَلَیهِ و آلِهِ و سَلّم: انّی تارکّ فیکُمُ الثّقلینِ کتابَ اللهِ و عترتی اهلَ بیتی فانَّهُما لن یَفْتَرِقا حَتی یَردا عَلَیَّ الحُوَضَ.

الْحمدُلله و سُبحانکَ ؛ اللّهُمَّ صَلِّ علی محمد وآلهِ مظاهر جمالِک و جلالِک و خزائن اسرار کتابِکَ الذی تجلّی فیه الاْحدیهَّ بِجمیعِ أسمائکَ حتی المُسْتَأثِرَ منها الّذی لایَعْلَمُهُ غَیرُکْ و اللّعنُ علی ظالِمیهم اصلِ الشَجَرهِ الخَبیثِه.

و بعد، اینجانب مناسب می‌دانم که شمه ای کوتاه و قاصر در باب «ثقلین» تذکر دهم؛ نه از حیث مقامات غیبی و معنوی و عرفانی، که قلم مثل منی عاجز است از جسارت در مرتبه ای که عرفان آن بر تمام دایره وجود، از ملک تا ملکوت اعلی و از آنجا تا لاهوت و آنچه در فهم من و تو ناید، سنگین و تحمل آن فوق طاقت، اگر نگویم ممتنع است؛ و نه از آنچه بر بشریت گذشته است، از مهجور بودن از حقایق مقام والای «ثقل اکبر» و «ثقل کبیر» که از هر چیز اکبر است جز ثقل اکبر که اکبر مطلق است، و نه از آنچه گذشته است بر این دو ثقل از دشمنان خدا و طاغوتیان بازیگر که شمارش آن برای مثل منی میسر نیست با قصور اطلاع و وقت محدود؛ بلکه مناسب دیدم اشاره ای گذرا و بسیار کوتاه از آنچه بر این دو ثقل گذشته است بنمایم.

شاید جملة ]لَنْ یَفْتَرِقا حَتّی یَرِدَا عَلَی الْحَوضْ[ اشاره باشد بر اینکه بعد از وجود مقدس رسول الله ـ صلی الله علیه و آله و سلم‌ـ هر چه بر این دو گذشته بر دیگری گذشته است و مهجوریت هر یک مهجوریت دیگری است، تا آنگاه که این دو مهجور بر رسول خدا در «حوض» وارد شوند و آیا این «حوض» مقام اتصال کثرت به وحدت است و اضمحلال قطرات در دریا است، یا چیز دیگر که به عقل و عرفان بشر راهی ندارد و باید گفت آن ستمی که از طاغوتیان بر این دو ودیعة رسول اکرم ـ صلی الله علیه و آله‌ و سلم‌ـ گذشته، بر امت مسلمان بلکه بر بشریت گذشته است که قلم از آن عاجز است.

و ذکر این نکته لازم است که حدیث «ثقلین» متواتر بین جمیع مسلمین است و در کتب اهل سنت از «صحاح شش گانه» تا کتب دیگر آنان، با الفاظ مختلفه و موارد مکرره از پیغمبر اکرم ـ‌ صلی الله و آله و سلم‌ـ به طور متواتر نقل شده است. و این حدیث شریف حجت قاطع است بر جمیع بشر بویژه مسلمانان مذهب مختلف؛ و باید همه مسلمانان که حجت بر آنان تمام است جوابگوی آن باشند؛ و اگر عذری برای جاهلان بی خبر باشد برای علمای مذاهب نیست.

اکنون ببینیم چه گذشته است بر کتاب خدا، این ودیعه الهی و ماترک پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله و سلم‌ـ مسائل اسف انگیزی که  باید برای آن خون گریه کرد، پس از شهادت حضرت علی (ع) شروع شد. خود خواهان و طاغوتیان، قرآن کریم را وسیله ای کردند برای حکومت‌های ضد قرآنی؛ و مفسران حقیقی قرآن و آشنایان به حقایق را که سراسر قرآن را از پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ‌ـ دریافت کرده بودند و ندای ]اِنّی تارِکُ فیکُمُ الثَّقَلانْ[ در گوششان بود با بهانه‌های مختلف و توطئه‌های از پیش تهیه شده، آنان را عقب زده و با قرآن در، حقیقت قرآن را ـ که برای بشریت تا ورود به حوض بزرگترین دستور زندگانی مادی و معنوی بود واست ـ  از صحنه خارج کردند؛ و بر حکومت عدل الهی ـ که یکی از آرمان‌های این کتاب مقدس بوده و هست ـ خط بطلان کشیدند و انحراف از دین خدا و کتاب و سنت الهی را پایه گذاری کردند، تا کار به جایی رسید که قلم از شرح آن شرمسار است.


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره وصیت نامه امام خمینی