فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

درموردعرفان

اختصاصی از فایلکو درموردعرفان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 110

 

به نام خداوند جان و خرد

مقدمه :‌

شک ،‌ گمان و یقین ؛ از جمله مسائل مربوط به حوزه معرفتند که بشر پیوسته در زندگی با آن روبه روست .

شکل حاصل اشتراک میان معلومات و مجهولات است .

گمان به قول مولانا همچون شیشه زرد و کبودی است که انسان از پشت آن به حقایق و مسائل پیرامون خویش می نگرد .

پیش چشمت داشتی شیشه ی کبود

زان سبب عالم کبودت می نمود 1329/1

بشکن آن شیشه کبود و زرد را

تا شناسی گرد را و مرد را 3959/1

و یقین بوستان آرامش و همنشینی با حقیقت است .

انسان به لحاظ دو بعدی بودن وجودش – جسم و روح – گاهی در مسائل مادی و دنیوی دچار شک می شود که باید به کمک ابزار «‌ حس و عقل »‌ آن را به یقین مبدل ساخت .

و گاهی نیز درامور معنوی و ماوراء طبیعی به شک و تردیدهایی مبتلا میشود که برای رفع آن یاری جستن از حواس و نیروی عقلانی نه تنها شکلی را حل نمی کند بلکه او را دچار سر گشتگی می کند . اینجاست که دو راه بیشتر در پیش رو ندارد :

پاک ساختن چهره دل از غبار حس نفسانی تا مغیبات غیبی در آن ، صورت خویش را بنمایند و حقیقت حق جلوه گر شود ،‌ زیرا تا انسان در قید خود باقی است خیر و شر خود را هم درست تشخیص نمی دهد بلکه آنچه را که خیر اوست شر می پندارد و آنچه را برای او مایه ی شر است خیر گمان می برد و بدین اشتباه به بیراهه می آورد .

خود را به کسی که این راه را طی نموده است و گردنه های آن را پشت سر گذاشته بسپارد .

ذکر کلیاتی که در این مجموعه به آنها پرداخته شده !‌

1- اقسام عوالم ،‌ ابزار و راههای شناخت آنها ؛‌ از آنجا که بحث مورد نظر – شک و یقین – در رابطه با عالم غیب و شهود مطرح می شود و نیز ارتباطی که این بحثها با انواع علوم و معارف و ابزار دستیابی بدانها دارد به طور اجمال- این مسائل- و ابتدا مورد بررسی قرار گرفت . به عنوان مثال مباحثی درباره عقل و استدلال و استدلالیون و تلاش آنها- با ذکر تاریحچه ای از پیدایش چنین تفکری- برای دستیابی به حقیقت مورد بررسی قرار گرفته است .

2- تعاریف شک و گمان و یقین ،‌ ذکر انواع و درجات هر یک .

3- عوامل موثر در ایجاد هر کدام و نتایجی که هر یک در پی دارند .

4- ابیات متن این مجموعه بر طبق ابیات و شماره مثنوی معنوی به تصحیح «‌ رینولد الین نیکلسون »‌ است .

5- منابع و ماخذ ؛‌ شامل منابعی است که یا مستقیما مورد ارجاع قرار گرفته اند که اکثر آنها در پاورقی ذکر شده اند و یا منابعی هستند برای مطالعه در این زمینه همچون شروح مثنوی که مذکور است .

6- جز شک و یقین که مجموعه نام آنها را بر خود دارد . واسطه این دو مضمون ؛‌ یعنی ، گمان و نیز مترادف آنها مثل کلمات تردید و ظن نیز مورد بررسی قرار گفتند .

7- مطالبی که مورد بررسی قرار گرفته اند بر اساس مضامینی است که مولانا به عنوان نماینده عرفا آن را در مثنوی و ابیات آن بیان داشته و بدانها پرداخته است .

8- در پایان نیز فصلی از آیات قرآن کریم که در آنها به مسئله شک و یقین اشاره شده است همراه با ترجمه ذکر شده است .

بی گمان این اثر خالی از ایراد و اشتباه نیست ،‌ امید است استادان بزرگوار بر من منت نهاده ، از راهنمائیهای صادقانه خویش مرا بهره مند گردانند .

بخش اول

فصل اول :‌ گفتاری چند از زندگی مولانا

مولانا جلال الدین محمد بن سلطان العملا بهاء الدین محمد بن حسین بن احمد خطیبی بکری بلخی که در کتابها ازاو به نامهای «‌ مولانای روم »‌ ،‌ «‌ مولوی » و «‌ملای روم »‌ یاد کرده اند ،‌ یکی از بزرگترین و تواناترین گویندگان متصوفه و از عارفان نام آورآسمان ادب فارسی ،‌ شاعر حساس صاحب اندیشه و از متفکران بلا منازع عالم اسلام است .

پدرش سلطان العلما بهاء‌ الدین محمد معروف به «‌ بهاء ولد »‌ (543-628 هجری )‌ از عالمان و خطیبان بزرگ و متنفذ و از بزرگان مشایخ صوفیه در آخر قرن ششم و اوایل قرن هفتم هجری و تربیت یافته نجم الدین کبری بود و در نتیجه نقاری که در میان او و سلطان محمد خوارزمشاه پیدا شده بود در حدود سال 610 هجری با خانواده و خاندان خویش از مشرق ایران به جانب مغرب مهاجرت کرد و بعد از گذر از شهرهایی به دعوت سلطان کیقباد سلجوقی در قونیه اقامت گزید و در همانجا در گذشت .

جلال الدین محمد فرزند بها ء‌ الدین ولد که در قرن ششم ربیع الاول سال 604 هجری در بلخ ولادت یافته بود در آغاز این سفر طولانی پنج و شش ساله بود و گفته شده است هنگام عبور از نیشابور همراه پدر به صحبت عطار نیشابوری رسیده بود .

بعد از وفات سلطان العلما سال 628 یا 631 فرزندش جلال الدین محمد به خواهش مریدان به جای پدر بر مسند وعظ و تدریس پدر نشست ،‌ اندکی بعد از فوت پدر مرید او برهان الدین محقق ترمذی در طلب استاد به قونیه آمد و چون استاد در گذشته بود تربیت فرزندش جلال الدین که در آن وقت به علوم «‌ قال »‌ به کمال بود ،‌ همت گماشت و برای آنکه در علوم شرعی و ادبی کامل شود او را به مسافرت و تحصیل به حلب و دمشق بر انگیخت و او در حلب و دمشق به تحصیل در فقه صنفی پرداخت و گویا به فیض محبت محی الدین عربی نائل گشت و پس ازین سفر که هفت سال به طول انجامید به قونیه بازگشت و پس از طی طریق و سلوک به اجازه استاد مسند تعلیم و ارشاد یافت . پس از وفات استاد به سال 638 ،‌ مولوی تا سال 642 که سال ملاقات او با شمس تبریزی است به تدریس علوم شرعی در قونیه و وعظ و تذکر اشتغال داشت .

مولوی با یافتن شمس پشت به مقامات دنیوی کرد و همواره ملازم صحبت او بود تا آنکه شمس در سال 645 هجری به دست عده ای از شاگردان متعصب مولانا کشته شد و مولانا همچنان در فراق او می سوخت تا به تصور آنکه او را در شام خواهد یافت به دمشق سفر کرد و مدتی در آنجا جستجو نمود و پس از ناکامی به قونیه بازگشت . پس از شمس تا ده سال دیگر صلاح الدین قونوی معروف به «‌زرکوب »‌ ارادت مولانا را به خود جلب کرد و چون صلاح الدین در محرم سال 657 در گذشت عنایت مولانا نصیب حسام الدین حسن بن محمد معروف به چلبی حسام الدین گردید . و او بود که مولانا را به نظم مثنوی تحریض کرد و تا پایان در این راه با او همراه بود . مثنوی بزرگترین اثر اوست که در شش دفتر بحر رمل مسدس مقصور یا محذوف در حدود 26000 بیت سروده شد. که در آن مولانا مسائل مهم عرفانی و دینی و اخلاقی را مطرح نموده است . و در ضمن آن به آیات و حدیثها اشاره نموده است .

دومین اثر بزرگ او «‌دیوان کبیر » مشهور به دیوان غزلیات شمس تبریزیست که در پایان غزل مقام شمس الدین تبریزی اشاره و به نام او تخلص نموده است . غزلهای او مملو از حقایق عرفانی و در تایی مواج احساسات شاعر است . همچنین او رباعیاتی دارد که 3966 بیت را شامل می شود .

همچنین مولانا اثرهایی به نثر دارد که عبارتند از :

فیه مافیه – مکاتیب – مجالس سبعه است .


دانلود با لینک مستقیم


درموردعرفان

تحقیق درباره سوره لقمان

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره سوره لقمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 5

 

نام خداوند بخشنده بخشایشگر

الم (1)

این آیات کتاب حکیم است (کتابى پرمحتوا و استوار)! (2)

مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است. (3)

همانان که نماز را برپا مى‏دارند، و زکات را مى‏پردازند و آنها به آخرت یقین دارند. (4)

آنان بر طریق هدایت از پروردگارشانند، و آنانند رستگاران! (5)

و بعضى از مردم سخنان بیهوده را مى‏خرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزا گیرند؛ براى آنان عذابى خوارکننده است! (6)

و هنگامى که آیات ما بر او خوانده مى‏شود، مستکبرانه روى برمى‏گرداند، گویى آن را نشنیده است؛ گویى اصلا گوشهایش سنگین است! او را به عذابى دردناک بشارت ده! (7)

(ولى) کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، باغهاى پرنعمت بهشت از آن آنهاست؛ (8)

جاودانه در آن خواهند ماند؛ این وعده حتمى الهى است؛ و اوست عزیز و حکیم (شکست‏ناپذیر و دانا). (9)

(او) آسمانها را بدون ستونى که آن را ببینید آفرید، و در زمین کوه‏هایى افکند تا شما را نلرزاند (و جایگاه شما آرام باشد) و از هر گونه جنبنده‏اى روى آن منتشر ساخت؛ و از آسمان آبى نازل کردیم و بوسیله آن در روى زمین انواع گوناگونى از جفتهاى گیاهان پر ارزش رویاندیم. (10)

این آفرینش خداست؛ اما به من نشان دهید معبودانى غیر او چه چیز را آفریده‏اند؟! ولى ظالمان در گمراهى آشکارند. (11)

ما به لقمان حکمت دادیم؛ (و به او گفتیم:) شکر خدا را بجاى آور هر کس شکرگزارى کند، تنها به سود خویش شکر کرده؛ و آن کس که کفران کند، (زیانى به خدا نمى‏رساند)؛ چرا که خداوند بى‏نیاز و ستوده است. (12)

(به خاطر بیاور) هنگامى را که لقمان به فرزندش -در حالى که او را موعظه مى‏کرد- گفت: س‏خ‏للّهپسرم! چیزى را همتاى خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگى است.» (13)

و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم؛ مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل کرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازه‏اى را متحمل مى‏شد)، و دوران شیرخوارگى او در دو سال پایان مى‏یابد؛ (آرى به او توصیه کردم) که براى من و براى پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (همه شما)به سوى من است! (14)

و هرگاه آن دو، تلاش کنند که تو چیزى را همتاى من قرار دهى، که از آن آگاهى ندارى (بلکه مى‏دانى باطل است)، از ایشان اطاعت مکن، ولى با آن دو، در دنیا به طرز شایسته‏اى رفتار کن؛ و از راه کسانى پیروى کن که توبه‏کنان به سوى من آمده‏اند؛ سپس بازگشت همه شما به سوى من است و من شما را از آنچه عمل مى‏کردید آگاه مى‏کنم. (15)

پسرم! اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (کار نیک یا بد) باشد، و در دل سنگى یا در (گوشه‏اى از) آسمانها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را (در قیامت براى حساب) مى‏آورد؛ خداوند دقیق و آگاه است! (16)

پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منکر کن، و در برابر مصایبى که به تو مى‏رسد شکیبا باش که این از کارهاى مهم است! (17)

(پسرم!) با بى‏اعتنایى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغرورى را دوست ندارد. (18)

(پسرم!) در راه‏رفتن، اعتدال را رعایت کن؛ از صداى خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت‏ترین صداها صداى خران است. (19)

آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخر شما کرده، و نعمتهاى آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانى داشته است؟! ولى بعضى از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگرى درباره خدا مجادله مى‏کنند! (20)

و هنگامى که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده پیروى کنید!»، مى‏گویند: «نه، بلکه ما از چیزى پیروى مى‏کنیم که پدران خود را بر آن یافتیم!»آیا حتى اگر شیطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان کند (باز هم تبعیت مى‏کنند)؟! (21)

کسى که روى خود را تسلیم خدا کند در حالى که نیکوکار باشد، به دستگیره محکمى چنگ زده (و به تکیه‏گاه مطمئنى تکیه کرده است)؛ و عاقبت همه کارها به سوى خداست. (22)

و کسى که کافر شود، کفر او تو را غمگین نسازد؛ بازگشت همه آنان به سوى ماست و ما آنها را از اعمالى که انجام داده‏اند (و نتایج شوم آن) آگاه خواهیم ساخت؛ خداوند به آنچه درون سینه‏هاست آگاه است. (23)

ما اندکى آنها را از متاع دنیا بهره‏مند مى‏کنیم، سپس آنها را به تحمل عذاب شدیدى وادار مى‏سازیم! (24)

و هرگاه از آنان سؤال کنى: «چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلما مى‏گویند: «الله س‏ذللّه، بگو: «الحمد لله (که خود شما معترفید)!» ولى بیشتر آنان نمى‏دانند! (25)

آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست، چرا که خداوند بى‏نیاز و شایسته ستایش است! (26)

و اگر همه درختان روى زمین قلم شود، و دریا براى آن مرکب گردد، و هفت دریاچه به آن افزوده شود، اینها همه تمام مى‏شود ولى کلمات خدا پایان نمى‏گیرد؛ خداوند عزیز و حکیم است. (27)

آفرینش و برانگیختن (و زندگى دوباره) همه شما (در قیامت) همانند یک فرد بیش نیست؛ خداوند شنوا و بیناست! (28)

آیا ندیدى که خداوند شب را در روز، و روز را در شب داخل مى‏کند، و خورشید و ماه را مسخر ساخته و هر کدام تا سرآمد یعنى به حرکت خود ادامه مى‏دهند؟! خداوند به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است. (29)

اینها همه دلیل بر آن است که خداوند حق است، و آنچه غیر از او مى‏خوانند باطل است، و خداوند بلند مقام و بزرگ مرتبه است! (30)

آیا ندیدى کشتیها بر (صفحه) دریاها به فرمان خدا، و به (برکت) نعمت او حرکت مى‏کنند تا بخشى از آیاتش را به شما نشان دهد؟! در اینها نشانه‏هایى است براى کسانى که شکیبا و شکرگزارند! (31)

و هنگامى که (در سفر دریا) موجى همچون ابرها آنان را بپوشاند (و بالا رود و بالاى سرشان قرار گیرد)، خدا را با اخلاص مى‏خوانند؛ اما وقتى آنها را به خشکى رساند و نجات داد، بعضى راه اعتدال را پیش مى‏گیرند (و به ایمان خود وفادار مى‏مانند، در حالى که بعضى دیگر فراموش کرده راه کفر پیش مى‏گیرند)؛ ولى آیات ما را هیچ کس جز پیمان‏شکنان ناسپاس انکار نمى‏کنند! (32)

اى مردم! تقواى الهى پیشه کنید و بترسید از روزى که نه پدر کیفر اعمال فرزندش را تحمل مى‏کند، و نه فرزند چیزى از کیفر (اعمال) پدرش را؛ به یقین وعده الهى حق است؛ پس مبادا زندگانى دنیا شما را بفریبد، و مبادا (شیطان) فریبکار شما را (به کرم) خدا مغرور سازد! (33)

آگاهى از زمان قیام قیامت مخصوص خداست، و اوست که باران را نازل مى‏کند، و آنچه را که در رحم‏ها(ى مادران) است مى‏داند، و هیچ کس نمى‏داند فردا چه به


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره سوره لقمان

مقاله درباره تفسیر سوره لقمان

اختصاصی از فایلکو مقاله درباره تفسیر سوره لقمان دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

به نام خداوند بخشنده بخشایشگر

الم (1)

این آیات کتاب حکیم است (کتابى پرمحتوا و استوار)! (2)

مایه هدایت و رحمت براى نیکوکاران است. (3)

همانان که نماز را برپا مى‏دارند، و زکات را مى‏پردازند و آنها به آخرت یقین دارند. (4)

آنان بر طریق هدایت از پروردگارشانند، و آنانند رستگاران! (5)

و بعضى از مردم سخنان بیهوده را مى‏خرند تا مردم را از روى نادانى، از راه خدا گمراه سازند و آیات الهى را به استهزا گیرند; براى آنان عذابى خوارکننده است! (6)

و هنگامى که آیات ما بر او خوانده مى‏شود، مستکبرانه روى برمى‏گرداند، گویى آن را نشنیده است; گویى اصلا گوشهایش سنگین است! او را به عذابى دردناک بشارت ده! (7)

(ولى) کسانى که ایمان آورده و اعمال صالح انجام داده‏اند، باغهاى پرنعمت بهشت از آن آنهاست; (8)

جاودانه در آن خواهند ماند; این وعده حتمى الهى است; و اوست عزیز و حکیم (شکست‏ناپذیر و دانا). (9)

(او) آسمانها را بدون ستونى که آن را ببینید آفرید، و در زمین کوه‏هایى افکند تا شما را نلرزاند (و جایگاه شما آرام باشد) و از هر گونه جنبنده‏اى روى آن منتشر ساخت; و از آسمان آبى نازل کردیم و بوسیله آن در روى زمین انواع گوناگونى از جفتهاى گیاهان پر ارزش رویاندیم. (10)

این آفرینش خداست; اما به من نشان دهید معبودانى غیر او چه چیز را آفریده‏اند؟! ولى ظالمان در گمراهى آشکارند. (11)

ما به لقمان حکمت دادیم; (و به او گفتیم:) شکر خدا را بجاى آور هر کس شکرگزارى کند، تنها به سود خویش شکر کرده; و آن کس که کفران کند، (زیانى به خدا نمى‏رساند); چرا که خداوند بى‏نیاز و ستوده است. (12)

(به خاطر بیاور) هنگامى را که لقمان به فرزندش -در حالى که او را موعظه مى‏کرد- گفت: س‏خ‏للّهپسرم! چیزى را همتاى خدا قرار مده که شرک، ظلم بزرگى است.» (13)

و ما به انسان درباره پدر و مادرش سفارش کردیم; مادرش او را با ناتوانى روى ناتوانى حمل کرد (به هنگام باردارى هر روز رنج و ناراحتى تازه‏اى را متحمل مى‏شد)، و دوران شیرخوارگى او در دو سال پایان مى‏یابد; (آرى به او توصیه کردم) که براى من و براى پدر و مادرت شکر بجا آور که بازگشت (همه شما)به سوى من است! (14)

و هرگاه آن دو، تلاش کنند که تو چیزى را همتاى من قرار دهى، که از آن آگاهى ندارى (بلکه مى‏دانى باطل است)، از ایشان اطاعت مکن، ولى با آن دو، در دنیا به طرز شایسته‏اى رفتار کن; و از راه کسانى پیروى کن که توبه‏کنان به سوى من آمده‏اند; سپس بازگشت همه شما به سوى من است و من شما را از آنچه عمل مى‏کردید آگاه مى‏کنم. (15)

پسرم! اگر به اندازه سنگینى دانه خردلى (کار نیک یا بد) باشد، و در دل سنگى یا در (گوشه‏اى از) آسمانها و زمین قرار گیرد، خداوند آن را (در قیامت براى حساب) مى‏آورد; خداوند دقیق و آگاه است! (16)

پسرم! نماز را برپا دار، و امر به معروف و نهى از منکر کن، و در برابر مصایبى که به تو مى‏رسد شکیبا باش که این از کارهاى مهم است! (17)

(پسرم!) با بى‏اعتنایى از مردم روى مگردان، و مغرورانه بر زمین راه مرو که خداوند هیچ متکبر مغرورى را دوست ندارد. (18)

(پسرم!) در راه‏رفتن، اعتدال را رعایت کن; از صداى خود بکاه (و هرگز فریاد مزن) که زشت‏ترین صداها صداى خران است. (19)

آیا ندیدید خداوند آنچه را در آسمانها و زمین است مسخر شما کرده، و نعمتهاى آشکار و پنهان خود را به طور فراوان بر شما ارزانى داشته است؟! ولى بعضى از مردم بدون هیچ دانش و هدایت و کتاب روشنگرى درباره خدا مجادله مى‏کنند! (20)

و هنگامى که به آنان گفته شود: «از آنچه خدا نازل کرده پیروى کنید!»، مى‏گویند: «نه، بلکه ما از چیزى پیروى مى‏کنیم که پدران خود را بر آن یافتیم!»آیا حتى اگر شیطان آنان را دعوت به عذاب آتش فروزان کند (باز هم تبعیت مى‏کنند)؟! (21)

کسى که روى خود را تسلیم خدا کند در حالى که نیکوکار باشد، به دستگیره محکمى چنگ زده (و به تکیه‏گاه مطمئنى تکیه کرده است); و عاقبت همه کارها به سوى خداست. (22)

و کسى که کافر شود، کفر او تو را غمگین نسازد; بازگشت همه آنان به سوى ماست و ما آنها را از اعمالى که انجام داده‏اند (و نتایج شوم آن) آگاه خواهیم ساخت; خداوند به آنچه درون سینه‏هاست آگاه است. (23)

ما اندکى آنها را از متاع دنیا بهره‏مند مى‏کنیم، سپس آنها را به تحمل عذاب شدیدى وادار مى‏سازیم! (24)

و هرگاه از آنان سؤال کنى: «چه کسى آسمانها و زمین را آفریده است؟» مسلما مى‏گویند: «الله س‏ذللّه، بگو: «الحمد لله (که خود شما معترفید)!» ولى بیشتر آنان نمى‏دانند! (25)

آنچه در آسمانها و زمین است از آن خداست، چرا که خداوند بى‏نیاز و شایسته ستایش است! (26)

و اگر همه درختان روى زمین قلم شود، و دریا براى آن مرکب گردد، و هفت دریاچه به آن افزوده شود، اینها همه تمام مى‏شود ولى کلمات خدا پایان نمى‏گیرد; خداوند عزیز و حکیم است. (27)

آفرینش و برانگیختن (و زندگى دوباره) همه شما (در قیامت) همانند یک فرد بیش نیست; خداوند شنوا و بیناست! (28)

آیا ندیدى که خداوند شب را در روز، و روز را در شب داخل مى‏کند، و خورشید و ماه را مسخر ساخته و هر کدام تا سرآمد یعنى به حرکت خود ادامه مى‏دهند؟! خداوند به آنچه انجام مى‏دهید آگاه است. (29)

اینها همه دلیل بر آن است که خداوند حق است، و آنچه غیر از او مى‏خوانند باطل است، و خداوند بلند مقام و بزرگ مرتبه است! (30)

آیا ندیدى کشتیها بر (صفحه) دریاها به فرمان خدا، و به (برکت) نعمت او حرکت مى‏کنند تا بخشى از آیاتش را به شما نشان دهد؟! در اینها نشانه‏هایى است براى کسانى که شکیبا و شکرگزارند! (31)

و هنگامى که (در سفر دریا) موجى همچون ابرها آنان را بپوشاند (و بالا رود و بالاى سرشان قرار گیرد)، خدا را با اخلاص مى‏خوانند; اما وقتى آنها را به خشکى رساند و نجات داد، بعضى راه اعتدال را پیش مى‏گیرند (و به ایمان خود وفادار مى‏مانند، در حالى که بعضى دیگر فراموش کرده راه کفر پیش مى‏گیرند); ولى آیات ما را هیچ کس جز پیمان‏شکنان ناسپاس انکار نمى‏کنند! (32)

اى مردم! تقواى الهى پیشه کنید و بترسید از روزى که نه پدر کیفر اعمال فرزندش را تحمل مى‏کند، و نه فرزند چیزى از کیفر (اعمال) پدرش را; به یقین وعده الهى حق است; پس مبادا زندگانى دنیا شما را بفریبد، و مبادا (شیطان) فریبکار شما را (به کرم) خدا مغرور سازد! (33)

آگاهى از زمان قیام قیامت مخصوص خداست، و اوست که باران را نازل مى‏کند، و آنچه را که در رحم‏ها(ى مادران) است مى‏داند، و هیچ کس نمى‏داند فردا چه به دست مى‏آورد، و هیچ کس نمى‏داند در چه سرزمینى مى‏میرد؟ خداوند عالم و آگاه است! (34)

پیشگفتاربِسم اللّه الرّحمن الرّحیمالحمدللّه ربّ العالمین و صلّى اللّه على سیّدنا و نبیّنا محمّد و آله الطاهریناگر انسان، به راهنما نیاز دارد، کتاب آسمانى، امام و راهنما است. (1) اگر انسان، به معلّم و مربّى نیاز دارد، کتاب آسمانى معلّم و مربّى است. (2) اگر در تاریکى‏ها به نور نیاز است، قرآن نور است. (3) اگر جامعه به قانون و عدالت نیاز دارد، قرآن کتاب عدل و قانون است. (4) اگر انسان به امید نیاز دارد، قرآن سراسر بشارت و امید است. (5) اگر انسان به استدلال، منطق و برهان نیاز دارد، قرآن دلیل و برهان است. (6) اگر انسان به منجى نیاز دارد، قرآن پرچم نجات است. (7) اگر انسان نیاز به تذکّر و تعقّل دارد، قرآن وسیله‏ى تعقّل و تفکّر است. (8) اگر انسان به دنبال راهى بدون انحراف است، راه قرآن انحراف ندارد. (9) اگر انسان به موعظه نیاز دارد، قرآن موعظه است. (10) اگر انسانِ دردمند، به دارو و درمان نیاز دارد، قرآن بهترین دارو و درمان است. (11) اگر انسان به آرامش نیاز دارد، قرآن، ذکر الهى (12) و تنها آرام‏بخش دلهاست. (13) و اگر انسان...، قرآن جامع تمام برکات، کمالات، دانش‏ها و سرچشمه‏ى همه نیکى‏هاست.بى شک، بهره‏مند شدن از آن همه آثار به شرطى است که انسان بخواهد از نور، عدالت، موعظه، دارو، معلّم و... استفاده کند. امّا اگر بر چشم و روح خود پرده‏ى غفلت بیندازد و خود را به خواب بزند، از آن همه برکات بهره‏اى نخواهد برد.آنچه قرآن از ما مى‏خواهد، تلاوت، تدبّر، عمل و تبلیغ است.ما نباید حتّى براى لحظه‏اى بى تحرّک و راکد بمانیم، قرآن مى‏فرماید: اى مؤمنان! ایمان آورید، یعنى ایمان خود را توسعه و تعمّق بخشید. (14) قرآن که به صابران بشارتِ بهشت مى‏دهد، (15) از صابران مى‏خواهد دائره‏ى صبر خود را توسعه دهند (16) و از مرحله‏ى صابر بودن به مرحله‏ى صبّار بودن پا نهند.اگر روزى را براى یادگیرى، روخوانى و حفظ قرآن در نظر گرفتیم، باید روز دیگر را براى ترجمه، روز پس از آن را براى تدبّر و روز دیگر را براى عمل و تبلیغ قرار دهیم.چند سال است که با اراده و الطاف الهى، ستاد تفسیر قرآن کریم تشکیل و بحمداللّه گام‏هایى

سیماى سوره‏ى لقماناین سوره، از سوره‏هاى مکّى است و به مناسبت نام لقمان، که در تمام قرآن تنها دوبار، آن هم در این سوره آمده، لقمان نامیده شده است. این سوره از جمله شش سوره‏اى است که با حروف مقطّعه‏ى «الم» آغاز مى‏شوند.محتواى سوره‏ى لقمان را مى‏توان در این موارد خلاصه نمود:1- بیان عظمت و اهمیّت قرآن در هدایت بشر.2- تقسیم انسان‏ها به نیکوکار و مستکبر و بیان سرنوشت آنان.3- بیان برخى معجزات علمى قرآن از قبیل قانون جاذبه و زوجیّت گیاهان.4- نصایح و موعظه‏هاى حکیمانه‏ى لقمان به فرزندش.5 - دلایل ایمان به مبدأ و معاد.6- بیان علوم اختصاصى خداوند، مانند: زمان مرگ و برپایى قیامت.آیه (1 تا 4)بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِبه نام خداوند بخشنده‏ى مهربان«1» الم «2» تِلْکَ ءَایَتُ الْکِتَبِ الْحَکِیمِالف، لام، میم. این، آیاتِ کتابِ سراسر حکمت است.«3» هُدىً وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَکه (مایه‏ى) هدایت و رحمت، براى نیکوکاران است.«4» الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَهُم بِالْأَخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَآنان که نماز به پا مى‏دارند و زکات مى‏پردازند و تنها آنان به آخرت یقین دارند.نکته‏ها:از مجموع بیست و نه سوره‏ى قرآن که با حروف مقطّعه آغاز مى‏شود، در بیست و چهار مورد، پس از آن حروف، عظمت قرآن مطرح شده که بیانگر آن است که این قرآن از همین حروف الفبا که در اختیار شماست تألیف یافته، ولى هیچ کس از شما نمى‏تواند همانند آن را بیاورد.عموم نویسندگان، کتابِ خود را خالى از نقص ندیده و به خاطر نقص‏ها و اشکالات کتابشان، از خواننده عذرخواهى مى‏کنند و از پیشنهادها و انتقادها استقبال مى‏کنند؛ تنها خداوند است که درباره‏ى کتاب خود با صراحت مى‏فرماید: «الکتاب الحکیم» تمام آیاتش، محکم و بر اساس حکمت است. کتابى استوار و خلل‏ناپذیر که هیچ نقص و عیبى در آن راه ندارد

آیه (1 تا 4)بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِبه نام خداوند بخشنده‏ى مهربان«1» الم «2» تِلْکَ ءَایَتُ الْکِتَبِ الْحَکِیمِالف، لام، میم. این، آیاتِ کتابِ سراسر حکمت است.«3» هُدىً وَرَحْمَةً لِّلْمُحْسِنِینَکه (مایه‏ى) هدایت و رحمت، براى نیکوکاران است.«4» الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَوةَ وَیُؤْتُونَ الزَّکَوةَ وَهُم بِالْأَخِرَةِ هُمْ یُوقِنُونَآنان که نماز به پا مى‏دارند و زکات مى‏پردازند و تنها آنان به آخرت یقین دارند.نکته‏ها:از مجموع بیست و نه سوره‏ى قرآن که با حروف مقطّعه آغاز مى‏شود، در بیست و چهار مورد، پس از آن حروف، عظمت قرآن مطرح شده که بیانگر آن است که این قرآن از همین حروف الفبا که در اختیار شماست تألیف یافته، ولى هیچ کس از شما نمى‏تواند همانند آن را بیاورد.عموم نویسندگان، کتابِ خود را خالى از نقص ندیده و به خاطر نقص‏ها و اشکالات کتابشان، از خواننده عذرخواهى مى‏کنند و از پیشنهادها و انتقادها استقبال مى‏کنند؛ تنها خداوند است که درباره‏ى کتاب خود با صراحت مى‏فرماید: «الکتاب الحکیم» تمام آیاتش، محکم و بر اساس حکمت است. کتابى استوار و خلل‏ناپذیر که هیچ نقص و عیبى در آن راه ندارد.خداوند در یک جا، قرآن را مایه‏ى هدایت متّقین مى‏خواند، «هدىً للمتّقین» (17) و در جاى دیگر آن را مایه‏ى هدایت و بشارت مؤمنان مى‏داند، «هدىً و بشرى للمؤمنین» (18) و در این سوره، قرآن را مایه‏ى هدایت و رحمت براى نیکوکاران مى‏شمرد، «هدىً و رحمة للمحسنین» پس قرآن مراحل سه گانه‏ى تکامل را در بردارد، مایه‏ى هدایت، بشارت و رحمت است. (19) نماز، جامع همه‏ى کمالات معنوى است مانند: طهارت، تلاوت قرآن، اقرار به توحید و نبوّت و ولایت، ذکر و دعا، سلام، قیام، رکوع، سجود و توجّه به حق؛ و زکات جبران همه‏ى کاستى‏هاى مادّى است.در قرآن، مفهوم «زکات»، گسترده‏تر از آن است که در فقه آمده، زیرا علاوه بر زکاتِ فقهى، عموم کمک‏هاى مالى را شامل مى‏شود.پیام‏ها:1- ارشاد و هدایت، باید بر اساس حکمت باشد. «آیات الکتاب الحکیم هدىً»2- قرآن، عین هدایت و رحمت است. «هدىً و رحمة» (کلمه‏هاى «هدىً» و «رحمة» در قالب مصدرى

آیه (5)«5» أُوْلَئِکَ عَلَى‏ هُدىً مِّن رَّبِّهِمْ وَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَآنان بر هدایتى از پروردگارشان هستند و هم آنانند رستگاران.نکته‏ها:از این آیه استفاده مى‏شود که رستگارى بر اساس توفیق و هدایت پروردگار حاصل مى‏شود، که البتّه آن نیز در سایه‏ى تلاش و مجاهده، به انسان داده مى‏شود، چنانکه در جاى دیگر مى‏خوانیم: «اِنّ الّذین جاهدوا فینا لَنَهدیَنّهم سُبلنا و اِنّ اللّه لَمَع المحسنین» (21) آنان که در راه ما تلاش و مجاهده کردند، ما راه را به آنان نشان دادیم و همانا خداوند با نیکوکاران است.پیام‏ها:1- نیکوکاران از هدایت‏هاى الهى برخوردارند. «اولئک على هدىً من ربّهم»2- هدایت، از شئون ربوبیت است. «هدىً من ربّهم»3- توفیق کارهاى خیر ، لطف خداوند است.«للمحسنین... هدىً من ربّهم» 4- رستگارى، مخصوص کسانى است که اهل نماز، زکات و یقین به آخرت باشند. «اولئک هم المفلحون»آیه (6)«6» وَمِنَ النَّاسِ مَن یَشْتَرِى لَهْوَ الْحَدِیثِ لِیُضِلَّ عَن سَبِیلِ اللَّهِ بِغَیْرِ عِلْمٍ وَیَتَّخِذَهَا هُزُواً أُوْلَئِکَ لَهُمْ عَذَابٌ مُّهِینٌو برخى از مردم، خریدار سخنان بیهوده و سرگرم کننده‏اند، تا بى هیچ علمى، (دیگران را) از راه خدا گمراه کنند و آن را به مسخره


دانلود با لینک مستقیم


مقاله درباره تفسیر سوره لقمان

تحقیق درباره حسابداری وجه نقد

اختصاصی از فایلکو تحقیق درباره حسابداری وجه نقد دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 16

 

بنام خداوند جان و خرد

حسابداری وجوه نقد

===============================================================================================

مقدمه

وجوه نقد یکی از اقلام مهم ترازنامه میباشد که در گروه داراییهای جاری طبقه بندی می گردد .

باتوجه به سرعت دستیابی به وجوه نقد توسط مدیران هر موسسه استفاده کنندگان از صورتهای مالی مانند سهامداران و بانکها میزان تسلط مدیریت برسرمایه درگردش را یکی از مبناهای مهم فعالیت آینده موسسه یا شرکت ارزیابی می نمایند .

تعریف وجه نقد

وجه نقد از دیدگاه حسابداری عبارتست از پول در قالب سکه و اسکناس وموجودی حسابجاری در بانک وهرگونه اوراق بهاداری که بدون قید و شرط بجای پول پذیرفته می شود . وجه نقد معیار ارزش مبادله و گردش انواع کالاها و خدمات است . وجه نقد شروع وپایان دوره عملیات موسسه می باشد به این صورت که هر دور از عملیات واحد تجاری باپرداخت یا تعهد پرداخت وجه نقد شروع وبا دریافت یا اخذ تعهد وجه نقد پایان میابد . حسابداری عملیات نقدی واحدهای تجاری در حسابهای صندوق بانک و تنخواه کردان ثبت می گردد.

انواع وجه نقد

1- اسکناس و سکه 4- چک بانکی

2- چکهای شخصی 5- وجوه سپرده شده در حسابجاری بانک

3- حواله بانکی

.

اقلام ذیل جزو وجه نقد محسوب نمی گردد. لذا نحوه انعکاس در ترازنامه بشرح ذیل می باشد :

تمبر پستی تحت عنوان پیش پرداختهای کوتاه مدت

چکهای وعده دار تحت عنوان حسابهای دریافتنی

رسید پرداخت موقت تحت عنوان حسابهای دریافتنی مانند رسید مساعده

وجوه استهلا کی تحت عنوان سپرده بازخرید اوراق قرضه مانند پرداخت مزایای پایان خدمت کارکنان .

سپرده ثابت تحت عنوان سرمایه گذاری های کوتاه مدت . درصورتیکه برداشت فوری امکان پذیر

نباشد .

نکته :

معیار کلی برای تشخیص وجوه نقد

الف ) باید وسیله مبادله باشد .

ب ) بی درنگ و بدون صرف وقت قابل استفاده در باز پرداخت دیون باشد .

ج ) مدیریت در استفاده از آن برای ایفای هر گونه تعهدی با هیچ محدودیتی مواجه نباشد .

کنترل وجوه نقد

از آنجاییکه وجه نفد بیشتر از هر دارایی دیگری در معرض اختلاس و سواستفاده قرار دارد لذا نظارت دقیق و مستمر بر معاملات نقدی از اهمیت بسزایی بر خوردار است .

مدیریت وجوه نقد بر دو محور استوار است :

برنامه ریزی وجوه نقد .

کنترلهای داخلی آ ن مانند کنترل توسط حسابرسان داخلی

مراحل کنترل وجوه نقد

بودجه نقدی مشروحی که دریافتها و پرداختهای نقدی برنامه ریزی شده را مشخص گرداند .

نگهداری حساب مشروح دریافت و پرداخت نقدی بگونه ای که از استفاده بی مجوز وجوه یا پرداختهای نقدی نادرست جلوگیری شود .

ایجاد سیستم کنترل داخلی به نحوی که مسئولیت دریافت و پرداخت پول از عمل ثبت و نگهداری مدارک مجزا شود .

تهیه و ارایه گزارش نقد برای استفاده مدیریت به منظور حصول اطمینان از اینکه وجوه نقد طبق برنامه به مصرف رسیده است .

تهیه گزارشهای هفتگی یا روزانه وضعیت نقدی . " پیوست شماره یک "

کنترل دریافتهای نقدی

جدا نمودن مسئولیت دریافت وجوه نقد از مسئولیت ثبت و نگهداری مدارک آن . این عمل مانع از آن می شود که یک فرد بتواتند اختلاس وجوه نقد را با ثبت ساختگی پنهان کند .

تعیین مسئولیتهای جداگانه برای دریافت و ثبت بگونه ای که پیوستگی رویدادهای مذ بور از مرحله دریافت وجه تا واریز آن به حساب بانکی واحد تجاری مشخص گردد. اجرای این دستورالعمل مستلزم شمارش فوری وجه نقد ثبت فوری و واریز روزانه وجوه دریافت شده به حساب بانکی است .

کلیه دریافتهای نقدی در دایره صندوق تمرکز یابد .

در برابر کلیه دریافتهای نقدی رسید صادر شود .

دریافت وجوه نقد وگزارش ها ییکه روزانه از دریافت وجوه به مدیریت ارایه می شود تحت نظارت مداوم قرار گیرد .

کنترل پرداختهای نقدی

مسئولیت های مستند سازی پرداختهای نقدی ۀ صدور چک ۀ امضای چک ۀ تحویل یا ارسال چک و ثبت و نگهداری مدارک از هم جدا شوند . بعنوان مثال امضای چک توسط چند نفر از مسئولین انجام شود .

همه پرداختها بجز مبالغ جزئی که از محل تنخواه گردان پرداخت می شوند با صدور چک انجام شوند .

3 - ایجاد تنخواه گردان منوط به اثبات ضرورت آن و تصویب مدیریت باشد .

4- چک تنها با اتکا به مدارک کافی و پس از انجام بررسیهای لازم صادر و امصا شود .

5- هیچ پرداختی بدون مجوز صورت نگیرد .

6- همه پرداختهای نقدی و کار ثبت و نگهداری مدارک تحت نظارت باشد .

صندوق

حساب صندوق در موسساتی استفاده میشود که عملیات جاری آنها دریافت وپرداخت به صورت نقد را ایجاب می نماید .

عملیات دریافت و پرداخت صندوق به طور روزانه توسط صندوقدار در دفاتر مخصوص بخود ثبت و در پایان هر روز مانده این حسابها طبق دفتر با موجودی نقد شمارش شده مطابقت داده می شود تا از صحت عملیات اطمینان حاصل گردد . واریز وچوه صندوق به حساب بانکی شرکت و دریافت وجه توسط صندوقدار باید به استناد مدارک صورت گسرد و در هر دریافت حساب صندوق بدهکار و در هر پرداخت نیز حساب مذبور بستانکار می گردد .

اضافه یا کسر صندوق

باتوجه به حجم عملیات دریافتها و پرداختها ممکن است صندوقدار در پایان هر روز با اضافه یا کسری صندوق مواجه گردد . چنانچه مبلغ اضافه یا کسر با اهمیت باشد باید بررسی لازم به عمل آید . ولی در صورتی که این مبلغ نا چیز باشد و یا ناشی از اشتباهات تشخیص داداه شود باید در دفاتر ثبت گردد . برای این کار از حسابی بنام کسر واضافات صندوق استفاده می شود . چنانچه صندوق کسری داشته باشد حساب مذکور بدهکار و حساب صندوق بستانکار می گردد و در صورتی که حساب صندوق اضافه داشته باشد حساب صندوق بدهکار و حساب کسری و اضافات صندوق بستانکار می گردد .

تنخواه گردان

تعریف تنخواه گردان : وجوهی است امانی که طبق ضوابط ما لی در اختیار اشخاص حقیقی برای رفع نیازمندیهای جزئی و ضروری قرار داده می شود . تاخریدهای جزئی بدون انجام تشریفات معمول پرداخت و سپس اسناد و مدارک مربوطه به حسابداری تحویل شود . " نمونه ای از فرم تحویل اسناد پیوست شماره دو "

اخذ تضمین از دارندگان تنخواه گردان

معمولا در قبا ل مبلغ واگذاری تنخواه گردان از مسئول تنخواه گردان تضمین کافی اخد می شود و پس از تسویه نهایی کلیه وجوه تنخواه گردان نسبت به ابطال و استرداد آنها به اشخاص دریافت کننده تنخواه گردان افدام می گردد.

انواع تنخواه گردان

تنخواه گردان با مبالغ ثا بت و از قبل تعیین شده .

تنخواه گردان با مبالغ متغیر یا تعیین حد ا کثر .

توضیح هر یک از موارد فوق بشرح ذیل می باشد :

تنخواه گردان با مبالغ ثابت و از قبل تعیین شده

در این روش مبلغ تنخواه گردان تعیین شده طی چک به مسئول تنخواه گردان پرداخت می شود . مسئول تنخواه گردان از محل مبالغ دریافتی هزینه های انجام شده را پرداخت و مدارک مثبته این هزینه ها را جهت تجدید مبلغ تنخواه گردان به اداره حسابداری ارایه مینماید . حسابداری نیز پس از کنترل و رسیدگی به مدارک و حصول اطمینان از اسناد ارایه شده چکی معادل هزینه های انجام شده صادر و به مسئول تنخواه گردان تسلیم می نماید . بدین ترتیب رقم موجودی تنخواه گردان بدون تغییر و ثابت باقی می ماند.

تنخواه گردان با مبالغ متغییر یا تعیین حداکثر

در این روش مبلغی به عنوان تنخواه گردان طی چک به مسئول تنخواه گردان پرداخت شده و هر بار که اسناد مربوط به هزینه ارایه می شود از حساب وی کسر می گردد . مبلغ پرداختی به مسئو ل تنخواه گردان بابت تجدید آن در هر بار معادل اسناد هزینه ارایه شده توسط وی می باشد . البته در این نوع از تنخواه گردان پرداخت وجه لزوما همزمان با ثبت هزینه های انجام شده نبوده بلکه وجه با درخواست مسئول تنخواه گردان صورت می پذیرد .

تسویه تنخواه گردان

باتوجه به اینکه تنخواه گردان حساب موقت می باشد لذا بایستی در پایان سال ما لی کلیه مبالغ واگذاری تنخواه گردان تسویه گردد.

. مسئول تنخواه گردان یا بطور کامل وچه نقد به حسابجاری واحد تجاری واریز و تسویه می نماید ویا مقداری وجه نقد ومابقی آن طی ارائه اسناد هزینه تسویه می گردد .

ثبت هر یک از موارد فوق بشرح زیر می باشد :

بانک **** بانک ****

تنخواه گردان **** هزینه ****

تنخواه گردان ****

نمونه ای از تنخواه گردان در شرکت ملی نفت

شرکت ملی نفت ایران باتوجه به نوع عملیات گسترده صنعتی وفعالیت مختلف واحدهایی نظیر پتروشیمی و پالایشگاهها ایجاب می نماید که جهت انجا م کارهای فوری و ضروری تنخواه گردانهای متعدد با مبالغ نسبتا بالایی واگذار نماید . نحوه ایجاد و گردش


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درباره حسابداری وجه نقد

محبت به خداوند

اختصاصی از فایلکو محبت به خداوند دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 30

 

محبت به خداوند

محبت یعنى دوست داشتن چیزى یا کسى دوستى با گرایش، کوشش و جذب شدن شناخته مى‏شود. حالت محبت هر گاه در انسانى پدید آید آن کس به محبوب خود مایل مى‏شود و براى رسیدن به محبوب مى‏کوشد و به آن مجذوب مى‏شود.

محبت در حقیقت دوست داشتن کمال و بیزارى از نقص است. هم موجودات ناقص ذی‏شعور و هم موجود کامل حقیقى دوستدار کمال و بیزار از نقص هستند. یعنى هم خداوند محب است و هم انسان‏ها خداوند محبوب هم هست چون کمال مطلق است پس برترین محبوب و در حقیقت محبوب واقعى خداست.

با توجه به این مطالب مى‏توان محبت را به دو گونه تقسیم کرد و احکام مختص و مشترک هر یک از آنها را بیان نمود: محبت یا محبت موجود ناقص و فقیر به کمال است و یا محبت موجود کامل و غنى به کمال در هر صورت، محبوب، کمال است.

عوامل محبت:

محبت رابطه‏اى است میان محب و محبوب. وقتى محب به محبوب معرفت یابد چون در او کمالى مشاهده مى‏کند به او محبت مى‏یابد. بنابراین یکى از عوامل اصلى در واقع شرط لازم پدید آمدن محبت معرفت است.

محبت انسان به کمال ریشه در معرفت او به خویشتن دارد. هر انسانى نسبت به خود علم حضورى دارد و همزمان وجود خود که رتبه‏اى از کمال است و فقر خود را درک مى‏کند پس به خود محبت دارد؛ چرا که خود را واجد رتبه‏اى از کمال مى‏شناسد و به کمالاتى که در انتظار اوست محبت دارد چرا که از فقر خود آگاه و از آن بیزار است.

محبت انسان به خود، او را وامى‏دارد که به سوى کمال حرکت کند و نقص را از خود بزداید هر چیز که محبوب انسان واقع مى‏شود از آن روست که انسان کمالى را در آن مى‏یابد و رسیدن به آن را رفع نقص خود مى‏داند. قواى نفس انسان هر یک به تناسب خود دوستدار چیزى هستند، محبت غذا، نکاح، جاه، مال و هر محبت دیگرى براى رفع نقصانى در انسان است. دقت در عامل معرفت عامل اصلى دیگرى را به ما نشان خواهد داد معرفت به کمال، عامل محبت است پس کمال موجود در محبوب یکى دیگر از عوامل ایجاد محبت است.

هر دو عامل یعنى معرفت به کمال محبوب و کمال موجود در محبوب هر چه رتبه بالاترى داشته باشند محبت نیز شدیدتر خواهد شد این دو عامل، هم در محبت موجود ناقص به کمال و هم در محبت موجود کامل به کمال حضور دارند یعنى هم انسان در اثر معرفت به کمال محبوب به آن محبت مى‏یابد و هم خداوند به سبب کمال بندگان به آنها محبت دارد.

عامل سومى نیز در محبت وجود دارد که مختص محبت موجود ناقص به کمال است آن عامل، آگاهى به فقر و نیازمندى است. عامل سوم محبت انسان به کمال شناخت فقر و وابستگى اوست. انسان، فاقد برخى کمالات است و از این فقدان بیزار است پس به رفع آن مشتاق مى‏شود و محبت کمال را پیدا مى‏کند.

مراتب محبت:

با توجه به این عوامل در مى‏یابیم که هر گاه عوامل محبت قوى‏تر باشند محبت نیزشدیدتر است بنابراین مى‏توان برترین رتبه محبت را هنگامى یافت


دانلود با لینک مستقیم


محبت به خداوند