فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

تحقیق در مورد حجاب

اختصاصی از فایلکو تحقیق در مورد حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تحقیق در مورد حجاب


تحقیق در مورد حجاب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:14

 

 

 

 

مقدمه

مفهوم شناسى

مفهوم لغوى حجاب

مفهوم اصطلاحى حجاب

پوشش زنان عرب قبل از اسلام

حجاب در قرآن

 

مقدمه
صرف نظر از مباحثى چون ادله حجاب، محدوده حجاب اسلامى، فلسفه آن و مباحث دیگر، یکى از مباحث لازم در این باره، بررسى پیشینه این حکم است; به این معنا که آیا اسلام خود قانون و دستور خاصى براى پوشش زنان در برابر مردان نامحرم ارائه داده است یا نه، رسم موجود بین بانوان مسلمان ریشه اى دیرینه دارد؟ ضرورت طرح این بحث از آن جا ناشى مى شود که برخى مدعى شده اند: «ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام شد» و معتقدند که «حجاب رایج میان مسلمانان عادتى است که از ایرانیان، پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد». برخى دیگر نیز گفته اند: «حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شده است».این مقاله در صدد کشف اثبات این مسئله است.
مفهوم شناسى
قبل از ورود به بحث لازم است معناى واژه حجاب و مقصود از حجاب بیان شود.
مفهوم لغوى حجاب
به گفته اهل لغت این واژه به صورت متعدى و به معناى در پرده قرار دادن به کار مى رود. ابن درید مى گوید: «حجبت الشىء. .. اذا سترته، و الحجاب: السِّتر...، احتجبت الشمس فى السحاب اذا تستترت فیه. حجاب، پوششى است که روى شىء را فرا مى گیرد و حجاب یعنى پرده...، زمانى که خورشید در ابر فرو مى رود عرب مى گوید: احتجبت الشمس فى السحاب». فیومى این واژه را چنین توضیح مى دهد:
حجب فعلى متعدى است و به معناى مانع شدن به کار مى رود. به پرده، حجاب مى گویند، زیرا مانع از دیدن است، و به دربان، حاجب گفته مى شود، زیرا وى مانع از ورود افراد است. این واژه در اصل بر موانع جسمانى اطلاق مى گردد، ولى برخى مواقع به موانع معنوى نیز حجاب گفته مى شود.
از گفتار اهل لغت مى توان نتیجه گرفت که در زبان عرب، حجاب به پوششى گفته مى شود که مانع از دیدن شیئى پوشانده شده مى شود. شهید مطهرى نتیجه تحقیقات لغوى خود را درباره این واژه، چنین بیان مى کند:
کلمه حجاب هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب، بیشتر استعمالش به معنى پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش مى دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست; آن پوشش حجاب نامیده مى شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق در مورد حجاب

پایان نامه سکولاریسم و کشف حجاب در ایران

اختصاصی از فایلکو پایان نامه سکولاریسم و کشف حجاب در ایران دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پایان نامه سکولاریسم و کشف حجاب در ایران


پایان نامه سکولاریسم و کشف حجاب در ایران

این فایل در قالب ورد و قابل ویرایش در 215  صفحه می باشد.

چکیده

 

مصطفی کمال آتاتورک در اثراقدامات تدریجی و آشکار توانسته بود به عمر امپراطوری

 

عثمانی پایان دهد و کشور کوچک  ترکیه را  بنیان  نهد ، برآن  شد تا کشور ترکیه را در مسیر

 

نوسازی قرار دهد ؛ نوسازی  که مصطفی کمال خواستار آن بود ، در واقع غربی سازی بود و

 

در این راستا می بایست تمام  سنتها از بین می رفت . وی  برای رسیدن به این هدف، مبارزه

 

گسترده با مذهب و نیروهایی  مذهبی انجام داد و اسلام رسمی  را بطور کامل از جامعه ترکیه

 

پاک کرد . در کنار اقدامات مصطفی کمال ؛ وابستگی روحانیون سنی  به دولت و عدم استقلال

 

سیاسی و مالی این زمینه را برای مصطفی کمال فراهم  آورد تا بتواند با ترکیب سیاست پنهان و

 

آشکار ترکیه را به یک کشور سکولار تبدیل کند .

 

از طرف دیگر در ایران  نیز رضاشاه به زعم خود برآن شد تا جامعه  ایران را همانند

 

ترکیه  بسوی  تمدن و نوسازی هدایت کند . در راستای  چنین اقدامی طبیعی  بود که از  طرف

 

روحانیون که به عنوان ترویج دهندگان دین در جامعه محسوب می شدند ،در مقابل  چنین اقدامی

 

مقاومت صورت گیرد ، استقلال سیاسی، اقتصادی به روحانیون این کمک را می کرد تا در مقابل

 

سیاستهای نوسازی رضاشاه که توأم با دین زدایی بود مقاومت کنند .

 

استقلال یکی از بزرگترین امتیازات روحانیت شیعه درمقایسه با روحانیت سنی است .چه

 

در دوره صفویه، چه در دوره هایی افشاریه و زندیه و قاجاریه و چه در دوره پهلوی، روحانیت

اگر چه متفاوت اندیشیدند ولی هیچ گاه زیر بار زور و دستور و ابلاغیه  و فرمان شاهی

 

نرفت. نتنها این وضعیت و آرمان را حفظ کرد بلکه  در شرایط مقتضی با قدرت ظالمانه مبارزه

 

کرد و برای ایجاد فضایی  مساعد تر برای  دینداری  و دین مداری ، با حاکمان در افتاد و نهایتاً

 

کوشید تا نظامی اسلامی برمبنای دین و مردم تأسیس کند . از دوره های  بسیار سخت و طاقت-

 

فرسا برای روحانیت ،  دوره  حکومت  بیست  ساله رضاخان  بود . در این  دوره روحانیت  با 

 

شدیدترین برخوردها وعمیق ترین موانع مواجه شد . رضاخان که سودای ترقی و پیشرفت ایران

 

به مانند کشورهای اروپایی را درسر داشت ، سعی می کرد  مهمترین  موانع را  که به زعم  او

 

مذهب  و روحانیت  بود ، از میان  بردارد . او علاوه  بر مقابله های  خشن  و  زورمندانه  با

 

روحانیت ، بر آن بود تا تمام  نمادهای  مذهبی را از جامعه حذف کند . رضاشاه  برای  از بین 

 

بردن مذهب و نیروهایی  مذهبی از تمام امکانات استفاده می کرد تا هرچه زودتر به زعم خویش

 

کشور را به دروازه های ترقی برساند .

 

در پژوهش حاضر  با مطالعه اقدامات ضد دینی در ایران و ترکیه که نهایتاً جامعه را به

 

سوی سکولاریسم  هدایت می کرد ، آشنا خواهیم  شد . و همچنین در این  پژوهش  سیاست های

 

رضاشاه و آتاتورک را در مقابل  مذهب و نیروهایی مذهبی  بصورت مقایسه ای بررسی خواهیم

 

کرد .

فهرست
چکیده. ۱
فصل اول : کلیات.. ۳
۱-۱) بیان مسأله. ۴
۲-۱) بررسی سوابق و ادبیات موضوع.. ۱۳
۳-۱) اهداف پژوهش… ۱۸
۴-۱) اهمیت پژوهش… ۱۹
۵-۱) پرسش پژوهش… ۲۳
۱-۵-۱) پرسش اصلی.. ۲۳
۲-۵-۱) پرسش های فرعی.. ۲۳
۶-۱) فرضیه. ۲۴
۷-۱) تعریف متغیرها و مفاهیم وعملیاتی.. ۲۴
۸-۱) روش پژوهش… ۲۷
۹-۱) سازماندهی پژوهش… ۲۸
فصل دوم : دیدگاه های نظری.. ۳۱
۱-۲) تعریف نوسازی.. ۳۱
۱-۲-۲) نوسازی روانشناختی.. ۳۴
۲-۲-۲) نوسازی اجتماعی.. ۳۵
۳-۲-۲) نوسازی سیاسی.. ۳۵
۱-۳-۲) آگوست کنت (۱۷۹۸-۱۸۵۷). ۳۶
۲-۳-۲) کارل مارکس (۱۸۱۸-۱۸۸۳). ۳۷
۳-۳-۲) هربرت اسپنسر(۱۸۲۰-۱۹۰۳). ۴۰
۴-۳-۲) امیل دورکیم(۱۸۵۸-۱۹۱۷). ۴۲
۵-۳-۲) ماکس وبر (۱۸۶۴-۱۹۲۰). ۴۵
۶-۳-۲) تالکوت پارسونز. ۴۸
۱-۶-۳-۲) تیپ بندی جوامع از نظر پاسونز. ۵۱
۷-۳-۲) نیل اسملسر. ۵۳
۸-۳-۲) برینگتون مور. ۵۶
جمع بندی.. ۶۰
فصل سوم : سیاست های ضد مذهبی رضاشاه در ایران.. ۶۸
۱-۳) کودکی رضاخان.. ۶۸
۲-۳) دیدگاههای مختلف در مورد زمینه وقوع کودتای ۱۲۹۹٫ ۷۲
۴-۳) گفتمان فکری غرب و ورود آن به ایران.. ۸۰
۱-۴-۳) آخوند زاده (۱۸۱۲-۱۸۷۸م|۱۲۲۸-۱۲۹۵ق). ۸۱
۲-۴-۳) میرزا ملکم خان (۱۸۳۳-۱۹۰۹|۱۲۴۹-۱۳۲۶ق). ۸۵
۳-۴-۳) عبدالرحیم طالبوف (۱۸۳۴-۱۹۱۱م|۱۲۵۰-۱۳۲۹ق). ۸۸
۱-۴-۴-۳) طالبوف : دین و روحانیت.. ۸۸
جمع بندی.. ۸۹
۱-۵-۳) رضاخان و مذهب.. ۹۰
۲-۵-۳) سیاست ضد مذهبی رضاشاه. ۹۵
۳-۵-۳) مقابله با روحانیت.. ۹۷
۴-۵-۳) مقابله با مذهب.. ۱۰۰
۱-۶-۳) کشف حجاب.. ۱۰۳
۲-۶-۳) قیام مسجد گوهرشاد. ۱۰۸
۳-۶-۳) طرح متحدالشکل البسه. ۱۰۹
۴-۶-۳) دانشکده معقول و منقول.. ۱۱۳
۵-۶-۳) مؤسسه وعظ و خطابه. ۱۱۴
۷-۶-۳) طرح اداره اوقاف.. ۱۱۷
۸-۶-۳) تخریب مدارس علمی و مساجد و… ۱۱۹
۹-۶-۳) تغییر ماههای قمری به ماههای شمسی و… ۱۲۱
جمع بندی.. ۱۲۲
فصل چهارم: سیاست های مصطفی کمال در مقابل مذهب و نیروهای مذهبی.. ۱۲۷
۱-۴) زندگی نامه مصطفی کمال آتاتورک… ۱۲۷
۱-۱-۴) نحوه به قدرت رسیدن آتاتورک… ۱۳۱
۲-۴) اندیشه های تجددگرایی در ترکهای جوان.. ۱۳۴
۱-۲-۴) ضیاء گوکالپ و ناسیونالیسم ترک… ۱۳۴
۳-۴) مصطفی کمال و سلطنت.. ۱۴۰
۴-۴) مصطفی کمال و خلافت.. ۱۴۷
۱-۴-۴) تخریب مساجد و اماکن مذهبی.. ۱۵۶
۲-۴-۴) مقابله با دراویشان.. ۱۵۷
۳-۴-۴) دگرگونی پوشاک… ۱۵۸
۴-۴-۴) دگرگونی حقوقی.. ۱۶۱
جمع بندی.. ۱۶۳
نتیجه گیری بخش دوم : مقایسه سیاستهای ضد مذهبی در ایران و ترکیه. ۱۶۸
وجوه تشابه. ۱۶۸
پیشینه نوسازی.. ۱۷۱
وجوه اختلاف: ۱۷۳
تفاوت در شیوه عمل.. ۱۷۴
تفاوت در ساختار سیاسی دو کشور. ۱۷۷
فصل پنجم : دین و سازمان روحانیت در ایران.. ۱۷۸
مذهب شیعه. ۱۷۸
۱-۱-۵) رهبری شیعیان در دوران غیبت.. ۱۸۰
۲-۱-۵) سازمان مذهبی شیعه. ۱۸۲
۳-۱-۵) منابع مالی روحانیون شیعه. ۱۸۳
۴-۱-۵) تشکیلات حکومتی روحانیون.. ۱۸۴
۵-۱-۵) اصولیون و اخباریون.. ۱۸۵
۱-۵-۱-۵) ویژگیهای مکتب اصول.. ۱۸۶
فصل ششم: دین و سازمان روحانیت در ترکیه. ۱۸۹
۱-۶) مذهب رسمی.. ۱۸۹
۲-۶) ادیان ،مذاهب و طریقتهای موجود در ترکیه. ۱۹۴
۱-۲-۶) شیعیان.. ۱۹۴
طریقت ها و داراویش… ۱۹۵
۱-۳-۶) علویان.. ۱۹۵
۲-۳-۶) بکتاشیه. ۱۹۷
۳-۳-۶) طریقت نقشبندیه. ۱۹۹
۴-۳-۶) طریقت نورجی ها ۲۰۰
۵-۳-۶) سلیمانجی ها ۲۰۲
۶-۳-۶) طریقت تیجانیه. ۲۰۲
۷-۳-۶) طریقت مولویه. ۲۰۳
۴-۶) اقلیتهای غیر مسلمان.. ۲۰۳
۱-۴-۶) مسیحیان.. ۲۰۴
جمع بندی.. ۲۰۵
نتیجه گیری بخش سوم : ۲۰۶
تفاوتهای دین و سازمان روحانیت در ایران و ترکیه. ۲۰۶
میزان همگرایی مذهبی.. ۲۰۶
میزان مبارزه جویی.. ۲۰۷
میزان استقلال سیاسی و مالی.. ۲۰۸
فصل هفتم : مقاومت در برابر سیاستهای نوسازی در ایران.. ۲۰۹
۱-۷) تأسیس جمهوری.. ۲۰۹
۲-۷) آیة الله نائینی.. ۲۱۴
۳-۷) آیةالله سید ابوالحسن اصفهانی.. ۲۱۶
۴-۷) آیةالله شیخ عبدالکریم حائری یزدی.. ۲۱۷
۱-۴-۷)موضع آیةالله حائری در برابرمسایل سیاسی واجتماعی کشور. ۲۱۸
۵-۷) آیةالله شیخ محمد تقی بافقی.. ۲۲۱
۶-۷) طرقت ها و دراویش… ۲۲۳
جمع بندی.. ۲۲۴
فصل هشتم : مقاومت در برابر سیاست های آتاتورک… ۲۲۵
۱-۸) مقاومت جدی صورت نگرفت.. ۲۲۵
۲-۸) شورش شیخ سعید. ۲۲۷
نتیجه گیری بخش چهارم : ۲۳۰
مقایسه مقاومت در ایران و ترکیه در برابر سیاست های ضد مذهبی.. ۲۳۰
توانای بسیج اجتماعی.. ۲۳۰
منابع مآخذ. ۲۳۸
منابع انگلیسی.. ۲۴۳
منابع ترکی استانبولی.. ۲۴۳


دانلود با لینک مستقیم


پایان نامه سکولاریسم و کشف حجاب در ایران

دانلود مقاله حجاب

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 

 

مقدمه
صرف نظر از مباحثى چون ادله حجاب، محدوده حجاب اسلامى، فلسفه آن و مباحث دیگر، یکى از مباحث لازم در این باره، بررسى پیشینه این حکم است; به این معنا که آیا اسلام خود قانون و دستور خاصى براى پوشش زنان در برابر مردان نامحرم ارائه داده است یا نه، رسم موجود بین بانوان مسلمان ریشه اى دیرینه دارد؟ ضرورت طرح این بحث از آن جا ناشى مى شود که برخى مدعى شده اند: «ارتباط عرب با ایران از موجبات رواج حجاب در قلمرو اسلام شد» و معتقدند که «حجاب رایج میان مسلمانان عادتى است که از ایرانیان، پس از مسلمان شدنشان به سایر مسلمانان سرایت کرد». برخى دیگر نیز گفته اند: «حجاب از ملل غیر مسلمان روم و ایران به جهان اسلام وارد شده است».این مقاله در صدد کشف اثبات این مسئله است.
مفهوم شناسى
قبل از ورود به بحث لازم است معناى واژه حجاب و مقصود از حجاب بیان شود.
مفهوم لغوى حجاب
به گفته اهل لغت این واژه به صورت متعدى و به معناى در پرده قرار دادن به کار مى رود. ابن درید مى گوید: «حجبت الشىء. .. اذا سترته، و الحجاب: السِّتر...، احتجبت الشمس فى السحاب اذا تستترت فیه. حجاب، پوششى است که روى شىء را فرا مى گیرد و حجاب یعنى پرده...، زمانى که خورشید در ابر فرو مى رود عرب مى گوید: احتجبت الشمس فى السحاب». فیومى این واژه را چنین توضیح مى دهد:
حجب فعلى متعدى است و به معناى مانع شدن به کار مى رود. به پرده، حجاب مى گویند، زیرا مانع از دیدن است، و به دربان، حاجب گفته مى شود، زیرا وى مانع از ورود افراد است. این واژه در اصل بر موانع جسمانى اطلاق مى گردد، ولى برخى مواقع به موانع معنوى نیز حجاب گفته مى شود.
از گفتار اهل لغت مى توان نتیجه گرفت که در زبان عرب، حجاب به پوششى گفته مى شود که مانع از دیدن شیئى پوشانده شده مى شود. شهید مطهرى نتیجه تحقیقات لغوى خود را درباره این واژه، چنین بیان مى کند:
کلمه حجاب هم به معنى پوشیدن است و هم به معنى پرده و حاجب، بیشتر استعمالش به معنى پرده است. این کلمه از آن جهت مفهوم پوشش مى دهد که پرده وسیله پوشش است و شاید بتوان گفت که به حسب اصل لغت هر پوشش حجاب نیست; آن پوشش حجاب نامیده مى شود که از طریق پشت پرده واقع شدن صورت گیرد.
این واژه در قرآن و حدیث نیز با عنایت به همین معناى لغوى به کار رفته و معناى خاصى پیدا نکرده است. شهید مطهرى مى فرماید:
در قرآن کریم در داستان سلیمان غروب خورشید را این طور توصیف مى کند: «حتى توارت بالحجاب» یعنى تا آن وقتى که خورشید در پشت پرده مخفى شد. تعبیر حجاب با همین معنا در آیه 51 سوره شورى و نیز در آیه 53 سوره احزاب به کار برده شده است... . در دستورى که امیر المومنین(علیه السلام) به مالک اشتر نوشته است مى فرماید: «فلا تطولن احتجابک عن رعیتک» یعنى در میان مردم باش کمتر خود را در اندرون خانه از مردم پنهان کن. حاجب و دربان تو را از مردم جدا نکند بلکه خودت را در معرض ملاقات و تماس مردم قرار ده.
مفهوم اصطلاحى حجاب
حجاب در علومى چون عرفان و طب و شاید دیگر علوم، اصطلاح خاصى دارداما در مسئله مورد بحث این نوشتار که مسئله اى فقهى است داراى معناى خاصى نیست. این واژه در فقه در معناى لغوى خود که همان پرده حائل میان دو چیز باشد به کار رفته و معناى جدیدى براى آن ایجاد نشده بود. در دوران متأخر این واژه معناى اصطلاحى خاصى پیدا کرده و به پوشش خاص زنان اطلاق شده است. شهید مطهرى در این باره مى فرماید:
استعمال کلمه حجاب در مورد پوشش زن اصطلاح نسبتاً جدیدى است. در قدیم و مخصوصاً در اصطلاح فقها کلمه ستر که به معنى پوشش است به کار مى رفته است. فقها چه در کتاب الصلوة و چه در کتاب النکاح که متعرض این مطلب شده اند کلمه ستر را به کار برده اند نه کلمه حجاب را. بهتر این بود که این کلمه عوض نمى شد و ما همیشه همان کلمه پوشش را به کار مى بردیم، زیرا چنان که گفتیم معنى شایع لغت حجاب، پرده است و اگر در مورد پوشش به کار برده مى شود به اعتبار پشت پرده واقع شدن زن است و همین امر موجب شده که عده زیادى گمان کنند که اسلام خواسته است زن همیشه پشت پرده و در خانه محبوس باشد و بیرون نرود. پوشش زن در اسلام این است که زن در معاشرت خود با مردان بدن خود را بپوشاند و به جلوه گرى و خود نمایى نپردازد. آیات مربوطه همین معنى را ذکر مى کند و فتواى فقها هم مؤید همین مطلب است... در آیات مربوطه، لغت حجاب به کار نرفته است. آیاتى که در این باره هست چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب حدود پوشش و تماس هاى زن و مرد را ذکر کرده است بدون آن که کلمه حجاب را به کار برده باشد. آیه اى که در آن کلمه حجاب به کار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام.
معناى اصطلاحى جدید این واژه، عبارت است از پوششى که زن در برابر نامحرمان باید استفاده کند و از جلوه گرى و خود نمایى بپرهیزد. در این نوشتار نیز همین معناى اصطلاحى مورد نظر است، نه پرده نشینى زنان. تردیدى نیست که حجاب در این اندازه یکى از احکام مشترک ادیان ابراهیمى و از احکام ضرورى اسلام بوده و همه طوایف اسلامى بر آن اتفاق نظر دارند.
حجاب در ایران و روم باستان
در کتاب تاریخ تمدن مى خوانیم:
پس از داریوش مقام زن خصوصاً در طبقه ثروتمندان تنزل پیدا کرد. زنان فقیر چون براى کار کردن ناچار از آمد و شد در میان مردم بودند آزادى خود را حفظ کردند، ولى در مورد زنان دیگر گوشه نشینى زمان حیض که بر ایشان واجب بود رفته رفته امتداد پیدا کرد و سراسر زندگى اجتماعى شان را فرا گرفت... . زنان طبقات بالاى اجتماع جرأت آن را نداشتند که جز در تخت روان روپوش دار از خانه بیرون بیایند و هرگز به آنان اجازه داده نمى شد که آشکارا با مردان آمیزش کنند. زنان شوهر دار حق نداشتند هیچ مردى را و لو پدر یا برادرشان باشد ببینند در نقشهایى که از ایران باستان بر جاى مانده هیچ صورت زن دیده نمى شود و نامى از ایشان به نظر نمى رسد.
شهید مطهرى از سخنان جواهر لعل نهرو چنین استنباط مى کند که او معتقد است که «رومیان نیز (شاید تحت تأثیر قوم یهود) حجاب داشته اند و رسم حرم سرادارى نیز از روم و ایران به دربار خلفاى اسلامى راه یافت».
پوشش زنان عرب قبل از اسلام
شواهد متعددى از قرآن حاکى از این نکته است که در جامعه عرب قبل از اسلام زنان براى حضور در اجتماع از پوشش مناسب و مطلوبى برخوردار نبودند. به همین دلیل همسران پیامبر ـ صلوات اللّه و سلامه علیه و آله ـ از متابعت آن الگو منع مى شوند:
یا نِسَاء النَّبِى لَسْتُنَّ کَأَحَد مِّنَ النِّسَاء إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلَا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذِى فِى قَلْبِهِ مَرَضٌ وَقُلْنَ قَوْلًا مَّعْرُوفًا* وَقَرْنَ فِى بُیوتِکُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِیةِ الْأُولَى; اى همسران پیامبر شما مانند هیچ یک از زنان [دیگر ]نیستید اگر سر پروا دارید پس به ناز سخن مگویید تا آن که در دلش بیمارى است طمع ورزد و گفتارى شایسته گویید. و در خانه هایتان قرار گیرید و مانند روزگار جاهلیت قدیم زینت هاى خود را آشکار مکنید.
دستورهاى اصلاحى اسلام نسبت به پوشش زنان نیز حاکى از برخى نقص ها و کاستى ها در پوشش زنان آن دوره و فاصله آن با پوشش مورد سفارش اسلام است:
یا أَیهَا النَّبِى قُل لِّأَزْوَاجِکَ وَبَنَاتِکَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِینَ یدْنِینَ عَلَیهِنَّ مِن جَلَابِیبِهِنَّ ذَلِکَ أَدْنَى أَن یعْرَفْنَ فَلَا یؤْذَینَ وَکَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِیمًا; اى پیامبر به زنان و دخترانت و به زنان مؤمنان بگو پوشش هاى خود را بر خود فروتر گیرند این براى آن که شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند [به احتیاط] نزدیک تر است و خدا آمرزنده مهربان است. همین نکته، از آیات سوره نور نیز که درباره آن ها بحث خواهد شد، فهمیده مى شود. شأن نزول آیه 30 سوره نور اشاره اى به کیفیت پوشش قبل از دستور حجاب دارد. در این شأن نزول آمده است «کان النسا یتقنعن خلف آذانهن; زنان دنباله مقنعه خود را به پشت گوش هاى خود مى انداختند» بنا بر این، گلو و بنا گوش آن ها هویدا بود. تاریخ پژوهان نیز این نکته را که زنان جزیرة العرب از حجاب مناسبى برخوردار نبودند، تأیید مى کنند.
اکنون سخن در این است که این وضعیت به دنبال وضع قانون اسلامى مبنى بر ضرورت حجاب بر هم خورد.

 

حجاب در قرآن
مسئله حجاب در دو سوره از سوره هاى قرآن مطرح شده است. ابتدا این نکته به طور اجمال در سوره احزاب آیه 59 مطرح شده، و سپس با تفصیل بیشتر در سوره نور آمده است:
و َقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ یغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَیحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُیوبِهِنَّ وَلَا یبْدِینَ زِینَتَهُنَّ إِلَّا لِبُعُولَتِهِنَّ أَوْ آبَائِهِنَّ أَوْ آبَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ أَبْنَائِهِنَّ أَوْ أَبْنَاء بُعُولَتِهِنَّ أَوْ إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى إِخْوَانِهِنَّ أَوْ بَنِى أَخَوَاتِهِنَّ أَوْ نِسَائِهِنَّ أَوْ مَا مَلَکَتْ أَیمَانُهُنَّ أَوِ التَّابِعِینَ غَیرِ أُوْلِى الْإِرْبَةِ مِنَ الرِّجَالِ أَوِ الطِّفْلِ الَّذِینَ لَمْ یظْهَرُوا عَلَى عَوْرَاتِ النِّسَاء وَلَا یضْرِبْنَ بِأَرْجُلِهِنَّ لِیعْلَمَ مَا یخْفِینَ مِن زِینَتِهِنَّ وَتُوبُوا إِلَى اللَّهِ جَمِیعًا أَیهَا الْمُؤْمِنُونَ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ; و به زنان با ایمان بگو دیدگان خود را [از هر نامحرمى] فرو بندند و پاکدامنى ورزند و زیورهاى خود را آشکار نگردانند مگر آن چه طبعاً از آن پیداست، و باید روسرى خود را بر گردن خویش [فرو] اندازند و زیورهایشان را جز براى شوهرانشان یا پدرانشان یا پدران شوهرانشان یا پسرانشان یا پسران شوهرانشان یا برادرانشان یا پسران برادرانشان یا پسران خواهرانشان یا زنان [همکیش] خود یا کنیزانشان یا خدمت کاران مرد که [از زن ]بى نیازند یا کودکانى که بر عورت هاى زنان وقوف حاصل نکرده اند آشکار نکنند و پاهاى خود را [به گونه اى به زمین ]نکوبند تا آنچه از زینت شان نهفته مى دارند معلوم گردد. اى مؤمنان!همگى [از مرد و زن ]به درگاه خدا توبه کنید امید که رستگار شوید. وَ الْقَوَاعِدُ مِنَ النِّسَاء اللَّاتِى لَا یرْجُونَ نِکَاحًا فَلَیسَ عَلَیهِنَّ جُنَاحٌ أَن یضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیرَ مُتَبَرِّجَات بِزِینَة وَ أَن یسْتَعْفِفْنَ خَیرٌ لَّهُنَّ وَ اللَّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ; و بر زنان از کار افتاده اى که [دیگر ]امید زناشویى ندارند گناهى نیست که پوشش خود را کنار نهند [به شرطى که] زینتى را آشکار نکنند، و عفت ورزیدن براى آن ها بهتر است و خدا شنواى داناست.
در شأن نزول آیه 30 سوره نور « قل للمؤمنین یغضوا من أبصارهم ویحفظوا فروجهم...» جناب کلینى به سند خویش از سعد اسکاف نقل مى کند که امام باقر(علیه السلام)فرمود:
جوانى از جماعت انصار در شهر مدینه با زنى روبه رو شد. در آن زمان زنان پوشش سر خود را پشت گوش هاى خود مى انداختند [در نتیجه، بنا گوش و گردن ایشان هویدا بود. ]وقتى زن از کنار وى گذشت جوان سر را به عقب برگرداند و هم چنان که راه مى رفت وى را نظاره مى کرد و وارد کوچه اى شد و در حالى که به پشت سر خود نگاه مى کرد به راه خود ادامه داد که صورتش به استخوان یا تکه شیشه اى که از دیوار بیرون زده بود برخورد کرد و شکست. وقتى آن زن از نظرش محو شد نگاه کرد و دید که بدن و لباسش خونین شد. [به خود آمد] و گفت: به خدا سوگند خدمت رسول خدا مى رسم و او را از این مسئله خبر دار مى کنم. پس خدمت رسول خدا شرفیاب شد. پیامبر از حال وى جویا شد و او جریان را به اطلاع آن جناب رساند. پس جبرئیل نازل شد و این آیه را آورد: قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم ویحفظوا فروجهم ذلک أزکى لهم إنّ الله خبیرٌ بما یصنعون.
سیوطى نیز این شأن نزول را به نقل از ابن مردویه از امام على(علیه السلام)نقل کرده است. از این شأن نزول مى توان استنباط کرد که اولین آیاتى که در تشریع حجاب و بیان محدوده نظر نازل شده، همین آیات سوره نور است.
گزارش هاى تاریخى حاکى از آن است که مسلمانان بعد از نزول این آیات، رویه متفاوتى را پیش گرفتند و با شنیدن این آیات به ضرورت ایجاد تغییرات و دگرگونى هایى در چگونگى پوشش زنان پى بردند و به همین دلیل بعد از نزول این آیات، زنان با پوشش هاى متفاوتى در اجتماع حاضر مى شدند. مثلا طبرى (244ـ310 ق) در تفسیر خود آورده است:
عن عائشه زوج النبى(صلى الله علیه وآله) انّها قالت یرحم الله النساء المهاجرات الاول لما انزل الله«ولیضربنّ بخمرهنّ...» شققن اکثف مروطهن فاختمرن به; رحمت خدا بر زنان مهاجر پیشگام باد که هنگامى که خداوند فرمان حجاب را نازل فرمود، ضخیم ترین پوشش هاى پشمین خود را برش داده و با آن سر و گردن خود را پوشاندند.
سیوطى (849ـ911 ق) نیز به سند خود از ام سلمه نقل مى کند که بعد از نزول آیه «یدنین علیهن من جلابیبهن» زنان انصار از منازلشان با پوشش هاى مشکى خارج مى شدند به گونه اى که به نظر مى رسید بر سر ایشان کلاغى نشسته است. به گفته سیوطى این گزارش ذیل آیه «ولیضربن بخمرهن» از سوره نور نیز در جوامع روایى متعددى نقل شده است. در کلام دیگرى آمده است که نزد عایشه از برترى زنان قریش سخن به میان آمد. او گفت زنان قریش صاحبان فضیلت اند اما به خدا قسم من در پاى بندى به کتاب خدا و ایمان به قرآن کسى را برتر از زنان انصار ندیدم. وقتى آیه «ولیضربنّ بخمرهنّ على جیوبهنّ» نازل شد و مردان این آیه را در خانه ها بر زنان خود خواندند، بعد از آن هر یک از آن زنان با لباس خود، سر و کناره هاى صورتش را مى پوشاند. 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 14   صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله حجاب

تفسیر برای حجاب

اختصاصی از فایلکو تفسیر برای حجاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

تفسیر برای حجاب


تفسیر برای حجاب

لینک پرداخت و دانلود *پایین مطلب*

 

فرمت فایل:Word (قابل ویرایش و آماده پرینت)

 

تعداد صفحه:30

 

 

 

 

مقدمه :

هر پیامبری برای اثبات پیامبری خود معجزه یا معجزاتی داشته است. واژه «معجزه» به معنی: "ناتوان کننده" است. و به معجزات انبیاء به این خاطر معجزه اطلاق شده که "دیگران نمی توانسته اند مانند آن انجام بدهند و شکست می خورده اند. نوع معجزه یا معجزات هر پیامبری به شرایط دوران وی بستگی داشته است. مثلاً دوران حضرت صالح مردم کوه می تراشیده اند و در آن ساختمان می ساخته اند. به این خاطر معجزه وی  شکافتن کوه و درآوردن شترِ زنده از آن بوده است. دوران حضرت سـلـیـمـان عصر آهنگری و ریخته گری بوده است. به این خاطر یکی از معجزات حضرت سلیمان کار با آهـن بوده است. وی آهن را بدون اینکه حرارت بدهـد ذوب می کرده و بدون اینکه قالب ریزی کند اسباب و وسایل و قطعات ظریف و پیچیده می ساخته است (یعنی با دست آنها را شکل می داده است). موسی در دوران سحر زندگی می کرده است. و معجزات وی متناسب با کار ساحران بوده است. مثلاً چوب را اژدها می کرده یا از زمین چشمه جاری می کرده است. دوران حضرت عیسی عصر پزشکی بوده است. به این خاطر معجزات وی در کادر مسائل پزشکی بوده است. وی نابینا را با یک لمس بینا می کرده، و بیماری پیسی مادرزادی را با یک لمس شفا می داده، و مرده را زنده می کرده است. دوران حضرت محمد (کـه بعد از وی نیز شامل می شود) عصر علم و ادبیات بوده است. به این خاطر معجزه وی در زمینه علم و ادبیات بـوده است. و اولین واژه ای که بر محمد نازل شده نیز واژه «اِقرأ» بوده است که فعل امر از قرائت است. قرائت در اصل بمعنی: "بترتیب چیدن و پیش رفتن" است. در معنی دوم خود از جمله بمعـنی: "خواندن" بکار رفته است (که در خواندن حروف و واژه ها بترتیب چیده می شوند). و قرائت نیز بطور ضمنی و تلـویحی و توضیحی به معنی: " آموختن، مطالعه کن، با سواد شدن"، و مفاهیمی از این قبیل بکار رفته است (چنانکه در زبان فارسی نیز چنین است. یعنی وقتی می خواهیم به کسی بگوئیم: با سواد شو، با فرهنگ شو، بیاموز، تحصیل کن، و مواردی از این قبیل، می گوئیم بخوان!). بنابر این اولین واژه ای کـه به محمد وحی شده نیز مربوط به علم و ادبیات بوده است.

 و "معجزه" بودن قرآن به این معنی است که کسی نمی تواند کتابـی مانند آن بنویسد. یعنی علومی که در قرآن آمده ارتباطی به سواد خواندن و نوشتن داشتن یا نابغه بودنِ ندارد، که یک یا چند  نفر باسواد یا نابغه بتوانند بنشینند و مانند آن بنویسند،  بلکه علوم آن یا تلسکوپی است یا میکـروسکوپی، یا برای رسیدن به آنها نیاز به فرستادن زیر دریائی دراعماق چند کیلومتری اقیانوسها است، یا نیاز به داشتن هواپیما و پرواز نمودن است، و یا سایر دستگاههای دیگرِ امروزی، و یا نیاز به داشتن انبوهی از اطلاعات علمی امروزی که غالباً با دستگاه و در آزمایشگاهها بدست آمده اند می باشد.

البته کمی از علومی که در رده نظریه پردازیهای بشر است نیز در قرآن وجود دارد که برای تصحیح اندیشه های مسلمانان و دور کردن آنها از نظریه های نادرست آن روز بوده است. ولی باز هم گفته شدن آنها از طرف قرآن و از طرف انسان دقیقاً یکی نیست. مثلاً کسی که گـفـت زمین به دور خورشید می گردد بر این مبنی این حرف را زد کـه با تلسکوپ دید که سیاره زهره بدور خورشید می گردد نه بدور زمین. و یا کسی که گفت خشکی های زمین از هم جدا و دور شده بر این مبنی این نظر را داد که نقشه زمین را در دست داشت و دید که قاره ها تقریباً به هم منطبق هستند. ولی قرآن که در سوره زُمر گفته زمین حرکت می کند یا خشکی های زمین از هم دور برده شده، هیچ زمینه ای برای گفتن آن در 1400 سال پیش وجود نداشته است.


دانلود با لینک مستقیم


تفسیر برای حجاب