فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

دانلود پاورپوینت تقسیم بازار و تعیین بازار هدف ( فصل پنجم کتاب مدیریت بازاریابی احمد روستا و همکاران)

اختصاصی از فایلکو دانلود پاورپوینت تقسیم بازار و تعیین بازار هدف ( فصل پنجم کتاب مدیریت بازاریابی احمد روستا و همکاران) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود پاورپوینت تقسیم بازار و تعیین بازار هدف ( فصل پنجم کتاب مدیریت بازاریابی احمد روستا و همکاران)


دانلود پاورپوینت تقسیم بازار و تعیین بازار هدف ( فصل پنجم کتاب مدیریت بازاریابی احمد روستا و همکاران)

عنوان: دانلود پاورپوینت تقسیم بازار و تعیین بازار هدف ( فصل پنجم کتاب مدیریت بازاریابی احمد روستا و همکاران)

تعداد اسلاید:20 اسلاید

فرمت: پاورپوینت (قابل ویرایش)

دسته: مدیریت بازاریابی

کتاب مدیریت بازاریابی تألیف روستا، ونوس و ابراهیمی از جمله منابع مهم درس مدیریت بازاریابی در سطح کارشناسی می باشد. این فایل شامل پاورپوینت فصل پنجم  این کتاب در حجم 20 اسلاید با عنوان"تقسیم بازار و تعیین بازار هدف " می باشد که می تواند به عنوان سمینار کلاسی (کنفرانس) برای درس مدیریت بازاریابی مورد استفاده قرار گیرد. بخشهای عمده این فایل شامل موارد زیر است:

مقدمه

مزایای تقسیم بازار

تقسیم بندی بازار چیست؟

معیارهای تقسیم بازار

روش ها و متغیرهای تقسیم بازار

تقسیم بازار بر اساس متغیرهای جغرافیایی

تقسیم بازار بر اساس متغیر های جمعیت شناختی

تقسیم بازار بر اساس عوامل روان شناختی

تقسیم بازار بر اساس عوامل رفتاری

سبک زندگی و شخصیت

وضعیت وفاداری و انواع وفاداری

انتخاب بازار هدف برای متمرکز کردن فعالیت

 طبقه بندی بازار به قسمت های کوچکتر  

طبقه بندی اهداف

پنچ معیار اصلی قابل استفاده در طبقه بندی اهداف

استراتژی های انتخاب بازار هدف

استراتژی بازاریابی یکسان

استراتژی بازاریابی تفکیکی

استراتژی بازاریابی تمرکزی

عوامل مؤثر در انتخاب استراتژی بازاریابی

بخشی از متن:

تقسیم بازار یا بخش بندی بازار هسته مرکزی استراتژی بازاریابی است. چون استراتژی بازاریابی شامل دو بخش اساسی است: گزینش بازار هدف و توسعه و تدوین برنامه بازاریابی مؤثر برای موفقیت در بازارهدف؛ از این رو بخش بندی بازار روندی است برای تشخیص و مجزا بودن ویژگی های خریداران به منظور:

  1. انتخاب بازارهایی که سازمان می خواهد یا می تواند محصولات و خدماتش را به آن عرضه کند.
  2. طراحی محصولات و برنامه های بازاریابی برای پاسخگویی به احتیاجات خریداران موردنظر

دانلود با لینک مستقیم


دانلود پاورپوینت تقسیم بازار و تعیین بازار هدف ( فصل پنجم کتاب مدیریت بازاریابی احمد روستا و همکاران)

دانلودمقاله تقسیم بندی رنگینه ها در شاخص رنگ (Color Index)

اختصاصی از فایلکو دانلودمقاله تقسیم بندی رنگینه ها در شاخص رنگ (Color Index) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 منظور از این تقسیم بندی پنج جلد کتابی است که توسط The Society of Dyers and Colorists (SDC) و American Association of Textile Chemists and Colorists (AATCC)
تهیه گردیده است. در جلد اول، رنگینه های خانواده‌های اسیدی، آزوئیک و بازی (بازیک)، در جلد دوم رنگینه های خانواده‌های مستقیم، دیسپرس، سفید کننده های نوری، غذایی، اینگرین (Ingrain) و رنگینه‌های مناسب برای رنگرزی چرم و در جلد سوم رنگینه های خانواده های دندانه ای، طبیعی، رنگدانه (پیگمنت(، رآکتیو، احیاء کننده‌ها، رنگینه های هر خانواده به ترتیب زرد، نارنجی
رنگینه های محلول در حلال، گوگردی، خمی و خمی محلول به ترتیب آمده است. رنگینه های هر خانواده به ترتیب زرد، نارنجی، قرمز، بنفش، آبی، سبز، قهوه ای و بالاخره مشکی بوده و به رنگینه های (غیر مخلوط) موجود هر خانواده رنگینه ای شماره ای داده شده است. به عنوان مثال:
(نام ژنریک شاخص رنگی و یا کالرایندکس) C.I.Acid Yellow 1
که به معنای رنگینه اسیدی زرد رنگ با شاخص رنگی یک است. هر نام ژنریک شاخص رنگی، مشخص کننده یک ساختار شیمیایی معین می باشد. رنگینه های زرد رنگ دیگر همین خانواده با ساختار متفاوت، شاخص رنگی دیگری مثل 2، 3 ، 4 و غیره خواهد داشت. در این 3 جلد خصوصیات هر رنگینه با شاخص معین مثل پایه شیمیایی و شماره آن، تغییرات رنگ در مقابل نور روز و نور مصنوعی، روشن مناسب برای رنگرزی، قدرت یکنواختی (جابجایی)، لکه گذاری روی الیاف دیگر، تعدادی از ثباتهای مختلف، قابلیت برداشت و کاربردهای غیر نساجی آمده است. تقسیم بندی در این سه جلد با توجه به کاربرد رنگینه ها انجام شده است. در جلد چهارم فرمول شیمیایی رنگینه ها آمده است و به هر فرمول شیمیایی شماره ای داده شده است که آنرا شماره پایه شیمیایی شاخص رنگی نام داده اند. این شماره از 10000 شروع می گردد. به عنوان مثال رنگینه اسیدی زرد با شاخص رنگی 1، دارای شماره پایه شیمیاییی شاخص رنگی 10316 ، می باشد.
جلد پنجم از دو قسمت تشکیل شده است. در قسمت اول، رنگینه ها به ترتیب خانواده های رنگینه ای و رنگ در جلدهای اول، دوم و سوم و نام ژنریک آنها آمده و نامهای تجارتی آنها که توسط شرکتهای مختلف انتخاب شده است در مقابل آنها ذکر گردیده است. در قسمت دوم عکس قسمت اول عمل شده و نامهای تجارتی رنگینه ها به ترتیب حروف الفبا آمده و نام ژنریک آنها در مقابل قرار داده شده است. جلدهای دیگر کالرایندکس، ضمیمه بوده و رنگینه های جدید در آنها ذکر گردیده است.
مواد تعاونی (کمکی) در رنگرزی
مواد تعاونی و یا کمکی در رنگرزی را می توان به گروههای زیر تقسیم بندی نمود:
سختی گیر آب
تر کننده – نفوذ دهنده
ضد جابجایی
یکنواخت کننده
ریتارد (Retarder) یا ترمز کننده
کاریر (Carrier)
دیسپرس کننده
احیاء کننده
اکسید کننده
سختی گیر آب
آب در صنعت نساجی نقش مهمتری را نسبت به صنایع دیگر دارد. آبهای زمینی و دریا معمولاً دارای املاح کلسیم و منیزیم می باشد که به آب سخت معروف است. گرچه وجود مقداری از این املاح در آب آشامیدنی مفید است ولی در صنعت نساجی وجود اینگونه املاح در آب، در بیشتر موارد با مولکولهای رنگینه و یا مواد دیگر حاضر در حمام تولید رسوبهای نامحلول کرده و رنگرزی و تکمیل را با اشکال مواجه می سازد. در بیشتر کارخانجات، آب را جهت مصرف سالنهای تکمیل قبلاً تصفیه نموده و املاح را تا مقدار زیادی از آن جدا می نمایند. به هر حال چنانچه آب تصفیه نشده باشد و یا تصفیه آن بصورت کامل انجام نگرفته باشد می توان از مواد سختی گیر آب استفاده نمود. سختی گیرهای آب، مواد معدنی و یا آلی می باشد که با املاح کلسیم و منیزیم حاضر در آب سخت، تولید کمپلکس محلول نموده و بدین وسیله از واکنش آنها با مواد دیگر در حمام جلوگیری نموده و به عبارت دیگر آنها را غیرفعال می نماید. از آنجائی که در مقدمات، رنگرزی، چاپ و تکمیل، بیشتر مواد مصرفی نسبت به آب سخت حساسیت نشان می دهد لذا به کار گرفتن مواد سختی گیر آب با آب کاملاً تصفیه نشده ضرروی است.
مواد تر کننده (خیس کننده)
این مواد، تر شدن کالای نساجی را آسان تر و سریع تر می نماید و بکار گرفتن آنها برای کالایی که آب را به راحتی جذب نکند و مخصوصاً در عملیات پد (pad) که پارچه برای جذب محلول، مدت زیادی ندارد ضروری می باشد.
ترکننده به طور کلی کشش سطحی آب را روی لیف پایین آورده و آب بهتر روی سطح لیف و در منفذهای بین الیاف پخش می گردد و در نتیجه مواد همراه خود را به داخل کالا می رساند. این مواد نه تنها نفوذ محلول را به داخل کالا آسان تر می کند بلکه رنگرزی و تکمیل را یکنواخت تر می سازد. قابلیت جذب محلول متفاوت کالای نساجی در مراحل مختلف می تواند عامل نایکنواختی باشد. مثلاً چنانچه پارچه در مرحله مرسریزه به صورت یکنواخت خیس نشده باشد مرسریزه بصورت یکنواخت انجام نشده و این نایکنواختی، پس از رنگرزی خود را به صورت نایکنواختی رنگی نشان می دهد. ترکننده ها، دیسپرس کننده ها و شوینده ها (دترجنت ها) ساختمان شیمیایی مشابه ای داشته و یکی از این سه خاصیت ممکن است در بعضی موارد بیش از دو خاصیت دیگر باشد. برای عملیاتی که در قلیا و یا اسیدهای قوی صورت می گیرد بایستی از ترکننده های مقاوم در شرایط محیط استفاده گردد.
نفوذ دهنده که مشابه ترکننده می باشد به نفوذ بیشتر رنگدانه (رنگینه نامحلول در آب) به داخل کالا کمک می کند.
مواد ضد جابجایی (ضد مهاجرت)
مراحل خشک کردن پارچه، بعد از پد شدن آن (آغشته شدن با محلول و یا تعلیق رنگینه) در روشهای مداوم، از نقطه نظر یکنواختی بسیار مهم می باشد زیرا چنانچه حرارت روی پارچه از زیر آن و یا حرارت یک حاشیه از حاشیه دیگر بیشتر باشد آن قسمت زودتر خشک شده و در نتیجه مقداری محلول از قسمتی که هنوز خشک نشده است به طرف قسمت خشک شده حرکت کرده و در آن قسمت، رنگینه بیشتری انباشته می گردد. از این رو، داشتن درجه حرارت یکنواخت در پشت و روی پارچه و همچنین در عرض پارچه، شرط اساسی کسب رنگرزی یکنواخت می باشد. این حرکت رنگینه را جابجایی و یا مهاجرت گویند. برای به حداقل رساندن جابجایی بایستی از پیک آپ (Pick up) حدود 60 درصد و از دمای نه چندان زیاد در خشک کن (مثلاً 100 تا 110 درجه سانتگیراد) استفاده نمود. ازدیاد دو عامل مذکور (دما و پیک آپ) جابجایی بیشتر رنگینه را باعث می گردد. پیک آپ به صورت زیر تعریف می گردد.

جهت جلوگیری از جابجایی رنگینه در مرحله خشک کردن پارچه، می توان همچنین از مواد شیمیایی که به این منظور تهیه می شود استفاده نمود این مواد، ضد جابجایی نام دارند. مشتقات پلی آکریل اسید یک نوع از مواد ضد جابجایی می باشد که در رنگرزی مداوم با رنگینه های خمی و دیسپرس بکار گرفته می شود. مواد ضد جابجایی، بیشتر در گرمای خشک کن پلیمریزه شده و به این ترتیب یک سد فیزیکی در مقابل عبور و حرکت رنگینه از نقطه ای به نقطه دیگر به وجود می آید.
مواد یکنواخت کننده
از این مواد برای کسب رنگرزی یکنواخت و به عبارت دیگر جلوگیری از پخش نایکنواخت رنگینه در الیاف استفاده می شود. میل جذبی بسیار بالای بعضی از رنگینه ها به الیاف، باعث شتاب این مولکولها به طرف الیاف و در نتیجه رنگرزی نایکنواخت می گردد. کاربرد مواد یکنواخت کننده بیشتر در رنگرزی رمق کشی می باشد. یکنواخت کننده ممکن است با مکانیزمهای متفاوت به یکنواخت تر شدن رنگرزی کمک کند. گروه اول به این ترتیب از شتاب جذب رنگینه به الیاف می کاهد که خود، نقش یک مولکول رنگینه را بازی کرده و با میل جذبی بیشتری نسبت به رنگینه مکانهای رنگینه پذیر را اشتغال می نماید سپس در طی رنگرزی و شرایط مناسب ایجاد شده جای خود را به مولکولهای رنگینه می دهد و به این ترتیب از تجمع نایکنواخت مولکولهای رنگینه در یک نقطه (به علت میل جذبی بالا) جلوگیری می نماید.
این گروه یکنواخت کننده را الیاف دوست می نامند. گروه دیگر مواد یکنواخت کننده که به رنگینه دوست معروف است برخلاف گروه قبلی بار الکتریکی مخالف مولکولهای رنگینه را داشته و به این علت، در حمام رنگرزی به مولکولهای رنگینه جذب می گردد و در نتیجه میل جذبی رنگینه به الیاف کاهش می یابد. در طی رنگرزی و شرایط مناسب مولکولهای یکنواخت کننده به آرامی از مولکولهای رنگینه جدا شده و مولکولهای رنگینه میل جذبی خود را به الیاف باز می یابد و به الیاف جذب می گردد. یکنواخت کننده های رنگینه دوست ممکن است با مکانیزم دیگری عمل کند به این ترتیب که مولکول مرکب رنگینه و یکنواخت کننده قدرت جابجایی (مهاجرت) بیشتری را نسبت به مولکول تنهای رنگینه، بین لیف و حمام پیدا می کند و بالاخره مولکولهای یکنواخت کننده رنگینه دوست ممکن است با در هم شکستن تجمع چند مولکول رنگینه (آگلومر) و تبدیل آنها با تجمع های کوچک تر و در نتیجه آسان تر ساختن جابجا شدن آنها باعث یکنواخت تر شدن رنگرزی گردد.
یکنواخت کننده برای رنگرزی الیاف پلی آکریلونیتریل (آکریلیک) با رنگینه های کاتیونی، ریتارد نامیده می شود. هنگام رنگرزی آکریلیک در دمای بیش از 80 درجه سانتگیراد، میل جذبی رنگینه به لیف به حدی بالا می باشند که تمام مولکولهای رنگینه حاضر در حمام در فاصله زمانی کمی توسط الیاف جذب و تثبیت شده و رنگرزی نایکنواختی را باعث می گردد. جهت کسب یکنواختی در این رنگرزی از ریتاردر استفاده می شود. ریتاردر به معنای ترمزکننده و کند کننده می باشد. تعداد قابل توجهی از این مواد در حقیقت مولکولهای بی رنگی است که خواص آنها با مولکول رنگینه های کاتیونی تشابه زیادی دارد. ریتاردرها ممکن است که میل جذبی بالائی نسبت به الیافت آکریلیک داشته باشند ولی در عین حال به آسانی از لیف جدا گردیده و به حمام رنگرزی برگردند. در رنگرزی، این مولکولها سریع تر از مولکولهای رنگینه جذب الیاف گردیده و سپس به آرامی جای خود را به مولکولهای رنگینه می دهد. این نوع ریتاردر را موقت می نامند.
نوع دیگر ریتاردرها در مقایسه با مولکولهای رنگینه، میل جذبی و نیروی بین مولکول رنگینه و لیف مساوی دارد و به این ترتیب مولکولهای ریتاردر مثل مولکولهای رنگینه، خود جایی را اشغال کرده و از قرار گرفتن رنگینه در آن موضع جلوگیری می کند. این نوع ریتاردر را که مثل مولکولهای رنگینه برای همیشه در الیاف باقی می ماند دائم می نامند. لازم به تذکر است که دو نوع ریتاردر ذکر شده کاتیونی می باشند. ریتاردرهای آنیونی هم وجود دارد که با رنگینه های کاتیونی تشکیل کمپلکس داده و از میل جذبی آن می کاهند. در طی رنگرزی و در شرایط مناسب ریتاردر آنیونی، رنگینه کاتیونی را آزاد نموده و به این ترتیب جذب رنگینه توسط کالا امگان پذیر می گردد.
کاریر
از آنجائی که ساختار بلورین (کریستالین) الیاف پلی استر، در دمای جوش به رنگینه های دیسپرس اجازه ورود به خود را نمی دهد و در دمای جوش فقط عمقهای رنگی کم (روشن) حاصل می گردد، لذا برای کسب عمق رنگی زیاد (پر رنگ) در رنگرزی الیاف پلی استر با رنگینه های دیسپرس در دمای جوش از مواد کمکی به نام کاریر استفاده می شود. یکی از تئوریهای ارائه شده عملکرد کاریر را به صورت زیر توضیح می دهد:
کاربر باعث متورم شدن الیاف پلی استر و باز شدن ساختار آن گردیده و رنگینه دیسپرس موقعیت نفوذ به داخل الیاف پلی استر را پیدا می کند. بعد از اتمام رنگرزی و سرد شدن حمام، الیاف پلی استر دوباره ساختار بسته خود را باز یافته و مولکولهای رنگینه در آنها محبوس می گردد.
مواد نگهدارنده تعلیق (دیسپرس کننده)
منظور از تعلیق، مخلوط متجانس، (هموژن) ذرات نامحلول یک جسم جامد در یک مایع می باشد. به عنوان مثال رنگینه های خمی و یا دیسپرس در آب حل نگردیده و ته نشین می شود و در نتیجه انتقال آنها به صورت یکنواخت روی کالا غیر ممکن می گردد. جهت پخش یکنواخت این ذرات در آب از مواد کمکی به نام دیسپرس استفاده می شود که نقش آنها کمک به نگهداشتن تعلیق یکنواخت مواد و جلوگیری از شکست آن که به ته نشین شدن ذرات منجر می گردد، می باشد.
ساختمان مولکولی مواد نگهدارنده تعلیق، مثل سایر مواد سطح فعال از یک بخش آب دوست (هیدروفیل) و یک بخش چربی دوست (لیپوفیل) تشکیل می گردد. بخش چربی دوست مواد نگهدارنده تعلیق، ذره رنگینه به صورت آگلومر (تجمعی از چند مولکول رنگینه) را احاطه می نماید و بخش آب دوست آنها به طرف آب جهت می گیرد. به این ترتیب از نزدیک شدن ذرات رنگینه در آب و در نتیجه ته نشین شدن، جلوگیری بعمل می آید و تعلیق پایدار می شود.
احیاء کننده ها
احیاء کننده ماده ای است که هیدروژن به رنگینه و یا مواد شیمیایی دیگر اضافه می کند. به عنوان مثال رنگینه های خمی و انواعی از رنگینه های گوگردی که در آب نامحلول است توسط احیاء کننده احیاء گردیده و سپس به کمک قلیا در آب حل شده و توسط الیاف جذب می گردد.
سدیم دی تیونیت ، سدیم سولفید و سدیم بی سولفید نمونه هایی از مواد تعاونی احیاء کننده می باشد.
اکسید کننده ها
اکسید کننده ها برای اضافه کردن اکسیژن به رنگینه و یا مواد شیمیایی دیگر مورد استفاده قرار می گیرد. مثلاً رنگینه های خمی احیاء شده بعد از نفوذ به داخل الیاف سلولزی اکسید گردیده و به صورت نامحلول در آب در می آید و در نتیجه ثبات بالای خود را بدست می آورد. آب اکسیژنه، سدیم کرومات، سدیم بی کرومات، و پتاسیم پربورات نمونه هایی از مواد تعاونی اکسید کننده می باشد.
موضع رنگرزی در مراحل مختلف تولید
رنگرزی ممکن است در مراحل مختلف تولید انجام شود. موضع رنگرزی با توجه به فاکتورهای مختلف مثل کاربرد، هزینه و امکانات انتخاب می گردد.
رنگرزی توده (رنگرزی همزمان با تولید الیاف)
در تولید الیاف مصنوعی ممکن است رنگینه و یا رنگدانه را با پلیمر مذاب و یا محلول آن مخلوط نموده و سپس از منافذ رشته ساز بیرون فرستاد. در صورت انتخاب صحیح رنگینه، رنگ حاصل، از یکنواختی و ثبات برخوردار خواهد بود زیرا رنگینه بخشی جداناشدنی از لیف بوده و به آسانی تحت تأثیر شرایط محیط خارج از لیف قرار نخواهد گرفت.
رنگرزی همزمان با تولید امکان انتخاب رنگ کالا در مراحل بعد از تولید را غیر ممکن می سازد. به هر حال این روش برای رنگرزی الیافی که رنگرزی آنها بسیار مشکل باشد مهم است. به عنوان مثال بهترین روش رنگرزی الیاف پلی الفین مثل (پلی اتیلن و پلی پروپلین) رنگرزی همزمان با تولید می باشد که رنگرزی توده نام دارد. این رنگرزی به کمک مخلوط رنگینه و یا رنگدانه در یک بستر به نام ماستریچ (Master Batch) انجام می شود.
ب: رنگرزی الیاف باز
منظور از این روش، رنگرزی الیاف کوتاه قبل از بکار گرفته شدن در اولین مرحله تولیدی می باشد. در این روش با توجه به ظرفیت ماشین، الیاف در نقل کننده مخصوص قرار داده شده و در داخل ماشین رنگرزی قرار می گیرد. از آنجایی که پنبه و ویسکوز تورم زیادی در آب دارند. لذا برای رنگرزی این الیاف معمولاً لایه های الیاف به کمک صفحات مشبک از یکدیگر جدا می گردد. الیاف در ماشین ساکن بوده و محلول رنگینه توسط پمپ به صورت متناوب از داخل و خارج و از خارج به داخل بسته های الیاف جریان پیدا می کند. نایکنواختی رنگرزی محسوس نخواهد بود. در این روش که موثرترین و گران ترین روش رنگرزی می باشد رنگینه به خوبی در الیاف نفوذ می کند. به هر حال به علت از دست دادن مقداری از نرمی خود، ریسندگی الیاف رنگرزی شده مشکل تر از الیاف سفید می باشد و برای رفع این عیب باید روغن به الیاف اضافه گردد.
ج: رنگرزی فتیله
فتیله های ماشین کشش (گیل باکس) را هم می توان به شکل بسته های مخصوص و به کمک ماشین هائی که برای رنگرزی الیاف باز به کار گرفته می شود رنگرزی کرد. فتیله ها معمولاً روی قرقره های مشبک مخصوص پیچیده می شود. بسته ها در نقل کننده قرار گرفته و سپس داخل ماشین جای داده می شود. این روش، رنگرزی یکنواختی را امکان پذیر می سازد.
چ: رنگرزی نخ
دلیل اصلی رنگرزی نخ، تهیه نخ های رنگی جهت کسب طرحهای مختلف به کمک ماشین بافندگی می باشد. نخ را می توان به روشهای زیر رنگرزی نمود:
-I رنگرزی بویین نخ
نخ روی بویین های مشبک و یا فنری پیچیده شده و سپس بویین ها روی نقل کننده قرار گرفته و در داخل ماشین رنگرزی مشابه دو روش قبل رنگرزی می شود. جریان محلول رنگینه به صورت متناوب از داخل به خارج و از خارج به داخل بویین می باشد.
- II رنگرزی کلاف
از این روش می توان به جای رنگرزی نخ روی بویین استفاده نمود. از آنجائی که نخ به صورت کلاف کاملاً باز می شود نفوذ بسیار زیاد و آسان تری برای محلول رنگینه امکان پذیر می باشد. کلافها ابتدا روی میله های مخصوص و سپس در داخل حمام رنگرزی قرار می گیرد. در این روش رنگرزی، نخ نرمی و حجم خود را حفظ می کند.
-III رنگرزی چله
این روش مشابه روش رنگرزی نخ روی بویین می باشد. با این تفاوت که اقتصادی تر است. غلطک چله که در این روش مورد استفاده قرار می گیرد مشبک بوده و محلول رنگینه در آن پمپاژ می گردد.
د: رنگرزی پارچه
کالاهای یک رنگ، معمولاً به صورت پارچه می شوند، این روش انتخاب رنگ را تا آخرین مرحله ممکن می سازد. پارچه ای که از الیاف مختلف تشکیل می گردد با انتخاب رنگینه های مناسب برای اجزاء مختلف و توجه به شرایط آنها رنگرزی می شود و سعی می شود تا این الیاف رنگ یکسان داشته باشد. این نوع رنگرزی را Union dyeing می نامند. منظور از Piece dyeing رنگرزی کالائی است که فقط از یک نوع لیف تشکیل شده باشد.

فصل دوم
رنگرزی الیاف سلولزی با رنگینه های مستقیم
آشنائی
خاصیت آب دوستی (هیدروفیلی) الیاف سلولزی، رنگرزی نسبتاً آسان این الیاف را با خانواده های رنگینه های مختلف امکان پذیر می سازد. این رنگینه ها که از نظر خواص کاملاً با یکدیگر تفاوت دارند به طرف مختلفی به کار گرفته می شود. رنگینه هایی که در صنعت برای رنگرزی الیاف سلولزی بکار گرفته می شود به قرار زیر می باشد:
1- رنگینه های مستقیم
2- رنگینه های رآکتیو
3- رنگینه های خمی و خمی محلول
4- رنگینه های گوگردی
5- رنگینه های نفتلی (آزوئیک)
6- رنگدانه ها (پیگمنت)
نقطه نظرهای مختلف مثل ثبات، کاربرد کالا و رنگ مورد نظر باعث انتخاب یکی از خانواده های ذکر شده می گردد. رنگرزی اصولاً به روش های غیر مداوم (رمق کشی) نیم مداوم و یا مداوم صورت می گیرد. در روش رمق کشی حجم حمام رنگرزی محدود بوده و مقدار معین پارچه، نخ، فتیله و یا الیاف در داخل حمام قرار گرفته و عمل رنگرزی طبق دستور صورت می گیرد. در صورتی که در رنگرزی مداوم پارچه به صورت مداوم از یک شاسی (حمام حاوی رنگینه) که دائماً در حال پر شدن است گذشته و بعد از فشرده شدن توسط یک سری غلتک (فولارد) مقدار معینی از محلول و یا تعلیق رنگینه را به خود گرفته و از قسمتهای لازم دیگر برای تثبیت رنگینه می گذرد. در روش نیم مداوم، معمولاً رنگیه به صورت مداوم روی کالا آورده می شود ولی تثبیت رنگینه به صورت غیر مداوم انجام می شود.
رنگینه های مستقیم، نمکهای سدیم رنگینه های آلی سولفونیک اسیدی است که از نقطه نظر پایه شیمیائی بیشتر به گروه رنگینه های آزو تعلق دارد. این تقسیم بندی بر اساس گروه کروموفر رنگینه ها می باشد. رنگرزی الیاف سلولزی با این رنگینه ها به آسانی انجام می شود. قیمت ارزان، نفوذ و قدرت جابجایی نسبتاً خوب از خصوصیات این خانواده رنگینه ای می باشد. رنگینه های مستقیم از محلول به طرف الیاف رفته و بعد در داخل آنها نفوذ کرده و توسط نیروهای فیزیکی در داخل آنها نگهداشته می شود. حرکت مولکولهای رنگینه از محلول به طرف الیاف و جذب آنها توسط الیاف تا حد تعادل ادامه پیدا می کند. در حالت تعادل نیروی جذب مولکول رنگینه توسط آب و الیاف برابر می گردد. در نتیجه رنگینه بیشتری به داخل الیاف نفوذ نمی کند. جذب رنگینه در مدت زمان قابل قبول برای رنگرزی (60-45 دقیقه)، به درجه حرارت حمام، نسبت حجم حمام به وزن کالا (L:R) و مقدار الکترولیت (نمک طعام – سدیم سولفات) بستگی دارد. معمولاً هر چه حجم حمام کمتر گردد و غلظت رنگینه بالاتر رود الیاف رنگینه بیشتری را جذب می کنند. ازدیاد درجه حرارت، افزایش رنگینه جذب شده به لیف را به همراه دارد ولی این افزایش در نقطه ای به حداکثر رسیده و سپس به کاهش مبدل می گردد. برای رنگینه های مختلف، دمای جذب حداکثر ممکن است بین 20 تا 95 درجه سانتگیراد متغیر باشد. مقدار الکترولیت هم به همین ترتیب بر جذب رنگینه اثر می گذارد. معمولاً جذب حداکثر رنگینه با اضافه کردن الکترولیت به حمام رنگرزی به مقدار 15 تا 25 درصد نسبت به وزن کالا حاصل می گردد. خصوصیات رنگینه های مختلف را می باید با مراجعه به کاتالوگ مربوطه پیدا کرده و آنها را در رنگرزی بکار گرفت.
لازم به ذکر است که طبق تئوری در درجه حرارتهای پائین مقدار رنگینه جذب شده به لیف (راندمان رنگی) در حالت تعادل بیشتر از درجه حرارتهای بالا می باشد ولی سرعت رسیدن به این حالت بسیار کم است. به عبارت دیگر کسب تعادل به مدت زمان طولانی احتیاج دارد به نحوی که برای رنگرزی مقرون به صرفه نمی باشد. گرچه درجه حرارتهای بالا دارای راندمان کمتری در حالت تعادل می باشد در مقابل سرعت رسیدن به حالت تعادل بیشتر بوده و به عبارت دیگر حالت تعادل در مدت زمان کمتری کسب می گردد. البته ذکر این نکته هم ضروری است که در مدت زمان قابل قبول برای رنگرزی (60-45 دقیقه) حتی در درجه حرارتهای بالا، حالت تعادل واقعی حاصل نمی گردد.
قدرت جابجایی (مهاجرت) رنگینه های مستقیم
منظور از قدرت جابجایی رنگینه در حمام رنگرزی، امکان رفت و برگشت مولکولهای رنگینه بین لیف و حمام رنگرزی و همچنین تحرک در داخل لیف می باشد. چنانچه رنگینه ای از نظر قدرت جابجایی ضعیف باشد، بعد از قرار گرفتن در موضعی، جای خود را ترک نمی کند و باعث نایکنواختی رنگی می گردد ولی رنگینه هائی که دارای قدرت جابجایی بیشتری باشند ممکن است چند بار در طی رنگرزی بین لیف و حمام رنگرزی رفت و برگشت کنند. در نتیجه احتمال یکنواخت تر شدن رنگرزی بیشتر می شود. رنگرزی با رنگینه های باقدرت جابجایی کم را باید با توجه و دقت فراوان انجام داد به این ترتیب که در شروع رنگرزی، شرایطی را فراهم آورد که میل جذبی رنگینه به لیف چندان زیاد نباشد. به عبارت دیگر الیاف نتوانند به سرعت رنگینه را به طرف خود جذب کنند. در ادامه رنگرزی باید میل جذبی رنگینه را تدریجاً افزایش داد. به این منظور درجه حرارت شروع رنگرزی به نحوی انتخاب می شود که با درجه حرارت راندمان حداکثر، اختلاف فاحش داشته باشد. سپس درجه حرارت به آرامی به درجه حرارت اضافه نگردد و بعد از مدتی الکترولیت را در چند بخش به حمام اضافه نمود. الکترولیت در رنگرزی با رنگینه های مستقیم باعث جذب بیشتر رنگینه توسط لیف می گردد. به جذب رنگینه توسط لیف رمق کشی هم گفته می شود.
درجه حرارت راندمان حداکثر و قدرت جابجایی رنگینه بایستی در مخلوط کردن رنگینه ها با یکدیگر مورد توجه کامل قرار گیرد و رنگینه هائی که دارای درجه حرارت راندمان حداکثر و قدرت جابجائی نسبتاً نزدیک به هم می باشند با یکدیگر مخلوط گردند. به همین منظور S D C رنگینه های مستقیم را از نظر قدرت جابجائی به سه گروه A ، B و C تقسیم بندی می کند که در کاتالوگها ممکن است تحت عنوان SDC-Classification ظاهر گردد.
گروه A به رنگینه هایی گفته می شود که از قدرت جابجائی نسبتاً بالائی برخوردار بوده و در رنگرزی از نظر نایکنواختی مشکل چندانی را ایجاد نمی کند.
گروه B شامل رنگینه هائی می شود که قدرت جابجائی چندان ندارند. رنگرزی با این رنگینه ها باید در ابتدا بدون الکترولیت انجام شود و اضافه کردن الکترولیت به حمام در چند مرحله در طی رنگرزی صورت گیرد.
گروه C به رنگینه هائی اطلاق می شود که از نظر قدرت جابجایی قدرت جابجایی ضعیف تر از کلاس های A و B می باشند و رنگرزی آنها بایستی در درجه پائین (اختلاف زیاد با درجه حرارت راندمان حداکثر) و بدون الکترولیت آغاز گردد، درجه حرارت به آرامی افزایش داده شود و الکترولیت در دفعات مختلف، بعد از شروع رنگرزی به حمام اضافه گردد. بعلاوه برای رنگینه های با قدرت جابجائی کم می توان از مواد تعاونی یکنواخت کننده استفاده نمود. مواد کمکی دیگری مثل ترکننده، ضد احیاء و قلیا (بندرت) ممکن است در رنگرزی با رنگینه های مستقیم به کار گرفته شود.

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله  175  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله تقسیم بندی رنگینه ها در شاخص رنگ (Color Index)

دانلودمقاله ارزیابی رابطه بین مالکیت نهادی و سیاستهای تقسیم سود

اختصاصی از فایلکو دانلودمقاله ارزیابی رابطه بین مالکیت نهادی و سیاستهای تقسیم سود دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

ارزیابی رابطه بین مالکیت نهادی و سیاستهای تقسیم سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهراچکیده:
سرمایه گذاران نهادی با توجه به مالکیت بخش قابل توجهی از سهام شرکتها ازنفوذ قابل توجهی در شرکتهای سرمایه پذیر برخوردار بوده و میتوانند رویه ها و سیاستهای آنها را تحت تاثیر قرار دهند . هدف تحقیق حاضر تعیین رابطه بین مالکیت نهادی موجود در ساختار شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار تهران و سیاست تقسیم سود آنها است. در این تحقیق دو نگرش رایج (یعنی تئوری نمایندگی و تئوری علامت دهی) در مورد سرمایه گذاران نهادی مورد آزمون قرار گرفت . برای آزمون ارتباط بین سیاست تقسیم سود شرکت و مالکیت نهادی از سه رگرسیون خطی چندگانه (مدل کاملا تعدیل شده و مدل نیمه تعدیل شده لینتر و مدل فاما و بابیاک) استفاده شده است . بطور کلی نتایج تحقیق بیانگر وجود یک رابطه منفی بین سطح سرمایه گذاران نهادی و سود سهام پرداختی توسط شرکت بوده و موید تئوری علامت دهی است . این امر نشان میدهد که حضور سهامداران نهادی سبب کاهش استفاده از سود سهام به عنوان علامتی برای عملکرد خوب شرکت می شود. نتایج تحقیق بیان میدارد سرمایه گذاران نهادی حفظ وجه نقد در دست شرکت را بر توزیع ان به صورت سود سهام ترجیح می دهند.
همچنین بر اساس شواهد به دست آمده رابطه مثبت و معناداری بین سهام مدیریتی و سیاستهای تقسیم سود در سطح اطمینان 95% وجود دارد .


مقدمه:
سود سهام نقدی هر سهم به واسطه عینیت و ملموس بودن، برای دارنده سهام بعنوان یکی از منابع ایجاد نقدینگی افراد، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. این مساله نزد مدیران شرکت ها نیزدارای اهمیت بوده، از این رو بخشی از توان و توجه مدیران شرکت ها معطوف به مقوله ای است که از آن با عنوان "سیاست تقسیم سود" یاد می شود. اما مساله اصلی، ریشه یابی دلایل اتخاذ یک سیاست تقسیم سود مشخص از سوی شرکت ها است.
در این تحقیق ارتباط بین مالکیت نهادی موجود در ساختار شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران و سود سهام پرداختی آن ها بررسی می شود.
مطابق با تعریف بوش (1998 ) سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانک ها، شرکت های بیمه، شرکتهای سرمایه گذاری و... هستند. مالکان نهادی با توجه به مالکیت بخش قابل توجهی ازسهام شرکت ها از نفوذ قابل ملاحظه ای در شرکت های سرمایه پذیر برخوردار بوده و دارای توان بالقوه تأثیرگذاری بر فعالیت ها و سیاست های اتخاذ شده توسط مدیران می باشند. یکی از این خطی مشی ها و سیاست ها مربوط به توزیع سود سهام توسط شرکت است. بنابراین انتظار می رود بین سطح مالکیت نهادی و میزان سهام مدیریتی این مالکان با سیاست تقسیم سود شرکتها رابطه منطقی وجود داشته باشد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

فصل اول
کلیات تحقیق

 

 

 

 

 


1-1 مقدمه
در این فصل پس از بیان مسئله تحقیق ,تاریخچه موضوع تحقیق را مورد بررسی قرارمی دهیم. همچنین اهداف تحقیق را در قالب اهداف علمی و کاربردی بیان می کنیم .چارچوب نظری تحقیق که بنیان اصلی طرح سوال در موضوع تحقیق بوده است در این فصل آورده شده و در ادامه به فرضیه های تحقیق و تعاریف واژه ها اصطلاحات نیز اشاره شده است

2-1-تاریخچه مطالعاتی
بحث در مورد سیاستهای تقسیم سود و مالکیت نهادی در کشورهای پیشرفته که دارای بورس اوراق بهادار قوی و پررونقی می‌باشند از دیرباز مطرح بوده و شاید یکی از قدیمی‌ترین و سوال‌برانگیزترین موضوعات مطروحه در مدیریت مالی باشد که تاکنون جواب مشخصی برای آن ارائه نشده است. تعداد تحقیقات تجربی و تئوری‌های موجود در این زمینه تا حدی متفاوت و بعضاً متضاد هستند که در برخی از متون مدیریت مالی از آن به عنوان معمای سود تقسیمی نام می‌برند. در ادامه خلاصه تعدادی از این تحقیقات ارائه می‌شود.
تحقیقات انجام شده در خارج از کشور
یکی از اولین مقالات درباره سود تقسیمی با عنوان «بررسی خط¬مشی سود تقسیمی، رشد و تغییرات در درآمدها» است که به وسیله لینتنر در سال 1956 ارائه شد. او مجموعه‌ای از مصاحبات را با مدیران شرکت‌ها درباره نظرات آنان در زمینه عوامل موثر بر خط‌مشی تقسیم سود انجام داد. نتایج تحقیق او می‌تواند به صورت چهار حقیقت زیر خلاصه شود:
الف ـ شرکت‌ها نسبت پرداخت سود بلند‌مدتی دارند. شرکت‌های رشد یافته قسمت زیادی از درآمد خود را بین سهام‌داران تقسیم می‌کنند و شرکت‌های در حال رشد سود کمی توزیع می‌کنند.
ب ـ مدیران بیشتر بر تغییرات سود تقسیمی تکیه می‌کنند تا بر سطح مطلق پرداخت.
ج ـ تغییرات سود تقسیمی از تغییرات در درآمدهای بلندمدت و پایدار پیروی می‌کنند و تغییرات‌
گذرا در درآمد برنسبت توزیع سود تأثیر نمی‌گذارند.
د- مدیران نسبت به تغییر در سود تقسیمی که ممکن است باعث معکوس شدن سود تقسیمی‌شود و نسبت به لغو افزایش سود تقسیمی نگرانند.
لینتنر به این نتیجه می‌رسد که سود تقسیمی تا حدی به درآمد فعلی شرکت و تا حدی نیز به سود تقسیمی سال گذشته بستگی دارد.
میلر و مودیگلیانی در سال 1961 مقاله‌ای با عنوان «سیاست سود تقسیمی، رشد و ارزش گذاری سهام» منتشر نمودند. استدلال اصلی مقاله که به عنوان نظریه بی‌ارتباط بودن سود تقسیمی M&M معروف می‌باشد، این است که در دنیای بدون اصطکاک‌های بازار مانند مالیات، هزینه معاملات یا اطلاعات نامتناسب، سیاست سود تقسیمی شرکت نباید بر ارزش بازار شرکت تاثیری داشته باشد. یک فرض مهم در این استدلال عدم وابستگی سیاست سرمایه‌گذاری شرکت به سیاست پرداخت سود می‌باشد. از این رو استدلال عدم ارتباط تنها اگر تصمیمات سرمایه‌گذاری تحت تاثیر تصمیمات مدیریت راجع به نگهداری یا افزایش سود پرداختی شرکت قرار
نگیرد، صحیح می‌باشد.
بر اساس نظریه M&M تنها عامل مهم بر ارزش بازار شرکت سیاست سرمایه‌گذاری می‌باشد زیرا آن بر سود آوری آتی شرکت تاثیر می‌گذارد. نکته مهم راجع به نظریه M&M این است که مدیران باید تصمیم پرداخت سود را فرع بر تصمیمات سرمایه‌گذاری قرار دهند.
مایکل روزف در سال 1982 در مورد سیاست‌های تقسیم سود تحقیقی انجام داد او با کمک مقالات منتشر شده در چاپ‌های یک تا سیزدهم ارزیابی سرمایه‌گذاری و لیمولاین از ژوئن سال 1981، اقدام به جمع‌آوری داده‌ها از هزار شرکت در شصت و چهار صنعت مختلف نمود. از فرضیات این تحقیق عبارتند از:
الف) شرکت‌ها زمانی که انتظار دارند درآمدها در آینده رشد دارند، نسبت پایین‌تری از سود پرداخت می‌کنند و درآمدها در پروژه‌های سودآور سرمایه‌گذاری می‌شوند.
(ب) شرکت با ضریب بتا بالا سود کمتری می‌پردازد. زیرا بتاهای بالاتر انعکاسی از اهرم مالی و عملیاتی بالاتر است.
(پ) هرچه نسبت مالکیت سهام مدیران کمتر باشد، آن‌ها سیاست‌های انبساطی را در تقسیم سود اتخاذ می‌کنند.
نتایج نشان داد که پرداخت سود رابطه معکوس با رشد فروش در آینده و ضریب بتا و نسبت مالکیت مدیران شرکت اما رابطه مستقیم با تعداد سهام‌داران عادی دارد.
همچنین نتایج نشان داد که اتخاذ سیاست‌های تقسیم سود تحت تاثیر سیاست‌های سرمایه‌گذاری قرار می‌گیرد زیرا شرکتی که الویت اول را به پروژه‌های سرمایه‌گذاری می‌دهد سود کمتر پرداخت و درآمدهایش در آینده رشد بیشتری داشته باشد و متعاقبا سود بیشتری بپردازد.
تحقیقات انجام شده در داخل کشور
در این قسمت چند مورد از تحقیقات که با خط‌مشی تقسیم سود و ساختار مالکیت مرتبط می‌باشند ذکر می‌گردد:
عبدالرضا تالانه تحقیقی تحت تحت عنوان «بررسی سیاست‌ها و خط‌مشی‌های تقسیم سود در ایران» در سال 1370، انجام داد. او در تحقیق خود سه نوع از سیاست‌های پرداخت سود تقسیمی شامل: سیاست پرداخت درصدی از ارزش بازار، سیاست پرداخت ثابت و سیاست سود تقسیمی باقیمانده را در مورد شرکت‌های پذیرفته شده در بورس تهران، مورد آزمون قرار داد. او به این نتیجه رسید که
شرکت‌های پذیرفته شده در بورس تهران تمایل به سیاست تقسیم سود ثابت دارند.
یکی از مقالات درباره سود تقسیمی با عنوان «رابطه بین سرمایه‌گذاری و تقسیم سود» که توسط مهرانی و تالانه (1377) ارائه شد و به این نتیجه رسیدند که سهام‌داران با هدف حداکثر کردن ثروت، همواره باید بین علاقه‌های مختلف خود و فرصت‌های سود آور سرمایه‌گذاری تعادل برقرار کنند.
جعفر بشیری، (1378) تأثیر وضعیت نقدینگی بر تقسیم سود در شرکت¬های سهامی (صنعت نساجی) را بررسی نموده است. نتایج تحقیق حاکی از ارتباط معنی‌دار میان وضعیت نقدینگی و تقسیم سود شرکت‌ها است.
فروغی و همکاران (1378) تأثیر سهام مدیریتی بر سیاست تقسیم سود را مورد بررسی قرار دادند که نتیجه نبود ارتباط بین سهام مدیریتی و سیاست تقسیم سود بود.
ناصر گورابی، (1382) در تحقیق خود، تأثیر اقلام صورت گردش وجوه نقد بر سود تقسیمی هر سهم و سود هر سهم را بررسی کرد. نتایج آزمون فرضیات تحقیق دلالت بر عدم رابطه معنی‌داری بین تغییرات اقلام گردش وجوه نقد و تغییرات سود تقسیمی هر سهم و تغییرات سود هر سهم دارد.
قربان برارنیا ادبی، (1383) تحقیقی تحت عنوان عوامل مؤثر بر سیاست سود تقسیمی شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در فاصله زمانی 1376 تا 1380 انجام داد. به این نتیجه رسید که فرصت¬های سرمایه¬گذاری، اندازه شرکت و سود تقسیمی سال قبل بر سیاست سود تقسیمی مؤثر می‌باشد، اما متغیر اهرم مالی بر سیاست سود تقسیمی تأثیرگذار نیست.
پورحیدری و همکاران (1388) تحقیقی ارائه دادند که درآن پایداری سیاست تقسیم سود را در شرکت‌های پذیرفته در بورس تهران بررسی کردند که نتایج حاکی از نبود پایداری بود و اصلی¬ترین عامل در تعیین میزان سود، سود خالص همان سال بوده است و ضمناً سود تقسیمی سال قبل تأثیری بر سیاست تقسیم سود سال جاری نداشته است.

3-1-بیان مسئله
گروه های زیادی در حاکمیت شرکتی نفوذ دارند. در این میان ترکیب سهامداران و علی الخصوص سرمایه گذاران نهادی نقش مهمی ایفا می کنند. سرمایه گذاران نهادی یکی از سازوکارهای حاکمیت شرکتی نیرومند را بازنمایی می کنند.
امروزه ساختار مالکیت و سیاست تقسیم سود از جمله مباحثی هستند که از نظر گروههای مختلفی مورد ارزیابی قرار میگیرند. سود سهام نقدی هر سهم به واسطه عینیت و ملموس بودن، برای دارنده سهام بعنوان یکی از منابع ایجاد نقدینگی افراد، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. این مساله نزد مدیران شرکت ها نیزدارای اهمیت بوده، از این رو بخشی از توان و توجه مدیران شرکت ها معطوف به مقوله ای است که از آن با عنوان "سیاست تقسیم سود" یاد می شود. هدف اصلی هر واحد تجاری کسب سود و حد اکثر کردن ثروت سهامداران است. بنابراین هدف از اجرای چنین سیاستی تعیین نقشی است که آن سیاست در به حداکثر رسانیدن ثروت سهامداران دارا می باشد. عواملی که بر سیاست تقسیم سود اثر میگذارد:
1-سود انباشته به عنوان یک منبع تامین مالی
2-ترکیب ساختار سرمایه
3 -نیاز سهامداران
4 -محدودیتهای قانونی
اما مساله اصلی، ریشه یابی دلایل اتخاذ یک سیاست تقسیم سود مشخص از سوی شرکت ها است. در این تحقیق ارتباط بین مالکیت نهادی و سیاستهای تقسیم سود شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران بررسی می شود.
طبق تئوری نمایندگی، هدف مالکان حداکثرسازی ثروت است و لذا به منظور دستیابی به این هدف بر کار نماینده نظارت می کنند و عملکرد او را مورد ارزیابی قرار می دهند . در این صورت، این سؤال مطرح است که : آیا متفاوت بودن ساختار مالکیت شرکت ها بر سیاستهای تقسیم سود تأثیر دارد؟ با دستیابی به جواب این سؤال میتوان به منظور بهبود عملکرد شرکت، اقدامات مناسب تری را به عمل آورد و تصمیم گیرندگان و سرمایه گذاران نیز به منظور دستیابی به عملکرد بهینه برای واحدهای اقتصادی، به ترکیب مالکان شرکت ها توجه خواهند کرد .بنابراین، بررسی رابطه بین ساختار مالکیت و سیاستهای تقسیم سود شرکت برای ارزیابی بهتر و دقیقتر استفاده کنندگان از عملکرد مدیران ضروری به نظرمیرسد سرمایه گذاران نهادی با توجه به مالکیت بخش قابل توجهی از سهام شرکتها از نفوذ قابل ملاحظه ای در شرکتهای سرمایه پذیر برخوردار بوده‌ و می‌توانند رویه‌ها و سیاست های‌ آن‌ها را تحت‌تأثیر قرار دهند. هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین رابطه بین تمرکز مالکیت در ساختار شرکتهای حاضر در بورس اوراق بهادار تهران و سیاست تقسیم سود آنها است‌. سیاست های متداول تقسیم سود در اکثر شرکتها یکی از سه روش زیر می باشد :
1- نسبت سود تقسیمی ثابت
2 - سود ثابت
3- پرداخت منظم سود ثابت همراه با مبلغ اضافی
که در این تحقیق با استفاده از مدلهای تعدیل کامل و جزئی لینتنر وروند سود فاما و بابیاک مورد بررسی قرار میگیرد.
مطابق با تعریف بوش( 1998 ) سرمایه گذاران نهادی، سرمایه گذاران بزرگ نظیر بانک ها، شرکت های بیمه، شرکتهای سرمایه گذاری و... هستند. مالکان نهادی با توجه به مالکیت بخش قابل توجهی ازسهام شرکت ها از نفوذ قابل ملاحظه ای در شرکت های سرمایه پذیر برخوردار بوده و دارای توان بالقوه تأثیرگذاری بر فعالیت ها و سیاست های اتخاذ شده توسط مدیران می باشند. یکی از این خطی مشی ها و سیاست ها مربوط به توزیع سود سهام توسط شرکت است. بنابراین انتظار می رود بین سطح مالکیت نهادی و میزان سهام مدیریتی شرکت با سیاست تقسیم سود شرکتها رابطه منطقی وجود داشته باشد.
در خصوص چند و چون تاثیر سرمایه گذاران نهادی بر سیاست تقسیم سود شرکت ها دیدگاه های مختلفی وجود دارد، لیکن دو دیدگاه غالب در این زمینه به شرح زیر می باشد:
بر اساس تئوری نمایندگی، سهامداران نهادی، شرکت ها را برای پرداخت سود سهام بیشتر تحت فشار قرار می دهند (زخاسر و پوند ، 1990) آن ها پرداخت سود سهام را به نگهداری نقد ترجیح می دهند
زیرا افراد درونی سازمان ممکن است این وجه نقد آزاد را به هدر دهند (جنسن ، ;1986،ایستربوک ،1984 (به عبارت دیگر سهامداران، برای مقابله با هدر رفتن وجوه مازاد و کاهش هزینه های نمایندگی، مدیریت را وادار به توزیع بیشتر سود سهام می نمایند. درنتیجه طبق این تئوری، با افزایش مالکیت نهادی، تقاضا برای توزیع سود سهام بیشتر می شود.
در مقابل، تئوری علامت دهی )پیام رسانی( بیان می دارد که اعلام سود سهام برای بازار حاوی اطلاعاتی جدیدی است و مدیران می توانند از سود سهام برای علامت دادن و رساندن اخبار خوب به سهامداران استفاده کنند(اهرونی و سواری ، 1980 (بر این اساس، حضور سهامداران بزرگ ممکن است سبب کاهش استفاده از سود سهام به عنوان علامتی برای عملکرد خوب شرکت شود زیرا خود این سهامداران علامتی معتبر)و حتی معتبرتر از سود سهام( هستند)زخاسر و پوند ، 1990 ) . تحت این دیدگاه مالکیت نهادی و سود سهام پرداختی ارتباط منفی دارند و با افزایش مالکین نهادی و تمرکز آن ها، توزیع سود سهام کاهش می یابد.
4-1-اهمیت تحقیق
این تحقیق درصدد است تا اثر نوع مالکیت سهام را بر سیاست تقسیم سود شرکت های حاضر در بورس اوراق بهادار تهران مورد بررسی قرار دهد . از این رو نتایج حاصل از آن می تواند برای تصمیم گیرندگان، سرمایه گذاران، تحلیل گران مالی و مدیران شرکت ها راه گشا باشد . همچنین نتایج این تحقیق می تواند به مسئولین بازار سهام در شناسایی یک متغیر مهم حاکمیت شرکتی کمک نماید.

5-1- اهداف تحقیق
1- بررسی رابطه بین مالکیت نهادی و سیاستهای تقسیم سود در بورس اوراق بهادار تهران هدف اصلی این تحقیق است.
2- ایجاد آگاهی در سرمایه گذاران و تحلیل گران مالی در ارتباط با عامل ترکیب سهامداران شرکت ها در جهت اتخاذ بهتر تصمیم گیری و انجام پیش بینی های مناسب تر.
3- ایجاد آگاهی در مدیران در ارتباط با ترکیب سهامداران در جهت پرهیز از اتخاذ نامناسب سیاست سود سهام بدون توجه به انتظارات سرمایه گذاران.
4- ایجاد آگاهی در موسسات مالی در ارتباط با ترکیب سهامداران برای اعمال محدودیت های قراردادی مناسب تر.

6-1-فرضیه های تحقیق
با توجه به مبانی نظری مطروحه فرضیات به شرح زیر طراحی میگردند.
فرضیه اصلی اول : بین سیاستهای تقسیم سود شرکتها و درصد سهامداران نهادی رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرعی اول: بین سیاست تقسیم سود پرداخت سود ثابت شرکتها و درصد سهامداران نهادی رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرعی دوم : بین سیاست تقسیم سود پرداخت درصدی از سود اعلام شده شرکتها و درصد سهامداران نهادی رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرعی سوم : بین سیاست تقسیم سود پرداخت روند افزایشی مشخص و ثابتی در سود گزارش شده هر سهم شرکتها و درصد سهامداران نهادی رابطه معنی داری وجود دارد.

فرضیه اصلی دوم : بین سیاستهای تقسیم سود شرکتها و میزان سهام مدیریتی شرکتها رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرعی چهارم : بین سیاست تقسیم سود پرداخت سود ثابت شرکتها و میزان سهام مدیریتی شرکتها رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرغی پنجم : بین سیاست تقسیم سود پرداخت درصدی از سود اعلام شده شرکتها و میزان سهام مدیریتی شرکتها رابطه معنی داری وجود دارد.
فرضیه فرعی ششم : بین سیاست تقسیم سود پرداخت روند افزایشی مشخص و ثابتی در سود گزارش شده هر سهم شرکتها و میزان سهام مدیریتی شرکتها رابطه معنی داری وجود دارد.

7-1- قلمرو تحقیق
شامل قلمرو موضوعی، قلمرو مکانی و قلمرو زمانی تحقیق می‌شود.
قلمرو موضوعی تحقیق در حیطه‌ی دانش مدیریت مالی است.
-قلمرو مکانی این تحقیق شامل کلیه شرکت‌های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می‌باشد.
قلمرو زمانی، اطلاعات مربوط به شرکت‌های موردنظر مابین سال‌های 1384 الی 1388 مورد بررسی قرار می‌گیرد.

8-1- واژه های کلیدی تحقیق
سود هر سهم :(EPS) سودی که شرکت در یک دوره مشخص به ازای یک سهم عادی به‌دست می‌آورد را معین می‌سازد(هندریکسون ، 1993ص 255).
سود نقدی هر سهم :(DPS) این نسبت نشان دهنده مبلغ سودی است که شرکت بابت هر سهم پرداخت می‌کند)همان منبع ،266).
سهام داران نهادی : موسسه هایی هستند که به خرید و فروش حجم بالایی از اوراق بهادار
می پردازند مطابق با ادبیات موجود بانکها، شرکتهای بیمه، شرکتهای سرمایه گذاری وصندوقهای بازنشستگی قلمداد می شوند. سرمایه گذاران نهادی با استفاده از حق رای در تصمیم گیریها و ساختار هیات مدیره شرکت نفوذ کرده و لذا می توانند یکی از منابع نظارت بر عملکرد مدیریت شرکت باشند.
سیاست تقسیم سود: خط ‌مشی تقسیم سود، نحوه و میزان تقسیم سود را تعیین می‌کند. در واقع اگر تصمیم گرفته شود که سود میان سهام‌داران توزیع شود، پاسخ به سوالات اساسی زیر بر اساس خط‌مشی تقسیم سود مشخص می‌شود( خادم موخر، 1380، 144).:
چه در صدی از سود توزیع می‌شود؟
توزیع سود به صورت پرداخت سود سهام نقدی باشد یا از روش‌های جایگزین استفاده شود؟
تا چه حد توزیع سود پایدار باشد؟
سهام مدیریتی: به سهامی اطلاق می گردد که در اختیار هیات مدیره بوده و صاحبان این سهام خط مشی ها و سیاستهای راهبردی شرکت را تعیین میکنند(همان منبع ،145).

 

 

 

 


فصل دوم
مروری بر ادبیات تحقیق

 


1-2 -مقدمه
یکی از وظایف عمده مدیران، تصمیم‌گیری است. از تصمیمات عمده ای که توسط آنان اتخاذ می‌شود می‌توان به تصمیمات سرمایه‌گذاری، تصمیمات تامین مالی و تصمیمات توزیع سود اشاره نمود. در این فرآیند تصمیم‌گیری سود، باید مشخص شود چه مقدار از سود بین سهام‌داران توزیع گردد.
شرکت‌ها در تصمیمات تقسیم سود دارای دو نقطه نظر هستند:
توزیع سود بین سهام‌داران: در این صورت سود سهام نقدی اعلام و بین سهام‌داران توزیع می‌شود.
تأمین مالی سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت: سود انباشته یکی از منابع تأمین مالی بلندمدت شرکت‌ها است. در این صورت سودی که بین سهام‌داران توزیع می‌شود کم می‌باشد.
تصمیم‌گیری در مورد پرداخت سود به سهام‌داران عادی شرکت در کشور ایران بر عهده مجمع عمومی عادی است. طبق ماده 240 قانون تجارت» :مجمع عمومی پس از تصویب حساب‌های سال مالی و احراز این‌که سود قابل تقسیم وجود دارد مبلغی از آن را که باید بین صاحبان سهام تقسیم شود تعیین خواهد نمود.«...
در خصوص تقسیم سود تئوری‌ها و دیدگاه‌های زیادی مطرح شده است. برای مدیران نیز این مسئله از اهمیت زیادی برخوردار است. از همین‌رو بخشی از توان و توجه مدیران شرکت‌ها معطوف به مقوله‌ای است که از آن با عنوان «خط‌مشی تقسیم سود» یاد می‌شود. می‌توان گفت تغییر خط‌مشی تقسیم سود شرکت به سهام‌داران و سرمایه‌گذاران پیام می‌دهد که وضعیت مالی شرکت چگونه است.
در کشورهایی که چه از نظر مباحث قانونی یا حاکمیت شرکتی حمایت کمتری از سرمایه‌گذاران به عمل می‌آید، آن‌ها اطمینان کمتری نسبت به دریافت بازده سرمایه‌گذاری (سود) خود دارند و اهمیت سیاست‌های تقسیم سود بیشتر است.با توجه به انبوه تحقیقاتی که در زمینه سیاست‌های تقسیم سود در بازارهای سرمایه انجام شده است. هنوز از آن به عنوان یک معما در امور مالی یاد می‌کنند، زیرا ریشه یابی کردن این‌که چرا مدیران شرکت‌ها اقدام به توزیع سود می‌کنند، کار دشواری است.
در این فصل ابتدا به مباحث تئوریکی سود و سیاست‌های تقسیم سود و حاکمیت شرکتی اشاره می‌شود و سپس از دیدگاه صاحب نظران مختلف سیاست‌های تقسیم سود و مقدار سود تقسیمی و اصول راهبری شرکتی مورد بررسی قرار می‌گیرد. با توجه به پیشینه تحقیق مطالبی بطور خلاصه در مورد سود تقسیمی و مالکیت نهادی ذکر شده و سپس نتایج تحقیقات داخلی و خارجی در این زمینه ارائه می‌شود.

2-2-سود
در ابتدای پیدایش انسان منفعت گرایی در ذات او بوده است . با پیدایش علم اقتصاد و در کنار آن حسابداری ، مفهوم منفعت گرایی جای خود را پیدا کرد بطوریکه حسابداری دو طرفه با نظریه مالکیت شروع شد . و بعدها تفکیک شخصیت مطرح شد. در این تئوری ، شخصیت واحد تجاری، جدای از شخصیت صاحبان آن بوده و هدف موسسه ایجاد سود حسابداری برای سهامداران و اعتبار دهندگان بوده و به دنبال آن تئوریهای واحد تجاری ، حقوق باقیمانده و وجوه به وجود آمدند که هر کدام مفهوم جدیدتری از اطلاعات حسابداری و، بخصوص سود را ارائه میدهند . در تئوری وجود سود حسابداری معنی و مفهومی ندارد . در تئوری واحد تجاری ، واحد تجاری یک بنگاه اقتصادی به حساب می آید که برای عموم منافع ایجاد می کند و منافع آن سود حسابداری نیست بلکه ارزش افزوده است . امروزه اقتصاد دانان می گویند که سود تنها انگیزه تاسیس موسسات نیست بلکه معتقدند موسسات با اهداف رفاهی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی هم ممکن است ایجاد شوند . البته در کنار نظریه اقتصاددانان این واقعیت نیز وجود دارد که اکثر واحد های تجاری برای سودآوری تاسیس می شوند . در تئوری حسابداری ، سود ، حاصل عملیات موسسه در طی یک دوره مالی می باشد که بر اساس اصول ، استانداردها و مفاهیم حسابداری مورد محاسبه قرار می گیرد . سود حسابداری موسسه می تواند بین سهامداران تقسیم شود و یا برای سرمایه گذاریهای آتی در موسسه نگهداری شده و تقسیم نگردد . تعیین میزان سود قابل تقسیم بستگی به مبالغ سود(زیان) انباشته شرکت از سالهای قبل ، میزان اندوخته قانونی و سایر اندوخته ها نظیر اندوخته احتیاطی دارد.
بطور کلی سه دسته به اموال و سود شرکت علاقمند هستند : 1- اعتبار دهندگان: نسبت به اصل و بهره وام
2- سهامداران : نسبت به ارزش ویژه و سود سالیانه
3- دولت: نسبت به مالیات
از این رو مدیران شرکتها بایستی در جهت حداکثر کردن ارزش شرکت ، سود حاصل از عملیت موسسه را به سه گروه بالا اختصاص دهند.

1-2-2مفهوم سود در گزارشگری مالی
اگرچه مفهوم تعهدی سود بعنوان یک معیار اندازه گیری بنیادی با انتقادهایی مواجه است . اما از دیدگاه اطلاعاتی ، این مفهوم نتیجه فعالیت حسابداری می باشد. بر مبنای مفروضات بازار کارای سرمایه ، تحقیقات تجربی موید این مطلب هستند که سود حسابداری دارای محتوای اطلاعاتی می باشد البته حسابداران حرفه ای چه برای اندازه گیری سود چه برای شناسایی اطلاعات انعکاس یافته در محاسبه سود حسابداری ، همچنان بر نقش اندازه گیری سود تاکید ورزیده و تحلیل گران مالی نیز خواهان اندازه گیری و انتشار ان می باشند . در بیانیه 1 هیات استانداردهای حسابداری مالی امده است که « کانون توجه گزارشگری مالی ، اطلاعات مربوط به واحد انتفاعی است که توسط معیارهای سود و اجرای تشکیل دهنده آن تامین می شود.» (هندریکسون ، 1993ص 255)
در مورد اندازه گیری سود نظریه و مکاتب گوناگونی وجود دارد . از نظر بلکویی (1985) مکاتب فکری پیرامون اندازه گیری سود بدین شرح می باشد:
مکاتب کلاسیکها: مشخصه این مکتب پذیرش اندازه گیری پول و اصل بهای تمام شده تاریخی می باشد، منظور کلاسیکها از سود ، سود حسابداری بر مبنای بهای تمام شده است.
مکتب نئوکلاسیکها: مهمترین ویژگی این مکتب پذیرش واحد اندازه گیری پول تعدیل شده بر اساس سطح عمومی قیمتها می باشد. منظور نئوکلاسیکها از سود حسابداری «سود حسابداری تعدیل شده بر مبنای سطح عمومی قیمتها » می باشد.
مکتب رادیکالها: استفاده از ارزش جاری مشخصه این گروه می باشد . البته این مکتب خود به دو شاخه تقسیم می شود که در گروه اول این مکتب که «حسابداری بر مبنای ارزش جاری» خوانده می شود صورتهای مالی بر اساس سطح عمومی قیمتها تعدیل نشده و بر اساس ارزشهای جاری تهیه می شوند. منظور این گروه از سود حسابداری «سود جاری» می باشد.
و در گروه دوم این مکتب صورتهای مالی بر اساس ارزش جاری تعدیل شده بر اساس سطح عمومی قیمتها تهیه می شود و عموماً «حسابداری بر مبنای ارزش جاری تعدیل شده بر اساس سطح عمومی قیمتها»نامیده می شود. منظور این گروه از سود حسابداری «سود تعدیل شده» می باشد. چون سود یکی از اقلام اساسی و مهم صورتهای مالی است لذا در زمینه های گوناگون ، استفاده های متعددی دارد ، بعنوان مثال سود می تواند مبنایی برای محاسبه مالیات ، تعیین سیاست تقسیم سود ،راهنمایی برای سرمایه گذاریها و تصمیم گیریها ، معیار کارایی مدیریت و همچنین عاملی برای پیش بینی سودها و رویدادهای اقتصادی آتی باشد.
در این تحقیق منظور از سود حسابداری ، همان سود مورد نظر کلاسیکها می باشد که به عنوان تفاوت بین درآمدهای تحقق یافته ناشی از معاملات طی دوره و هزینه های تاریخی مربوط به آن درامدها ، حاصل می گردد. تعریف سود بر اساس مکتب کلاسیکها دارای ویژگیخهای زیر می باشد:
الف) سود حسابداری بر اساس معاملات واقعی اندازه گیری و گزارش می شود.
ب) این سود بر اساس فرض دوره مالی بوده و عملکرد مالی شرکت را در طول یک دوره معین نشان می دهد.

 

 

 

فرمت این مقاله به صورت Word و با قابلیت ویرایش میباشد

تعداد صفحات این مقاله 116  صفحه

پس از پرداخت ، میتوانید مقاله را به صورت انلاین دانلود کنید


دانلود با لینک مستقیم


دانلودمقاله ارزیابی رابطه بین مالکیت نهادی و سیاستهای تقسیم سود

دانلود مقاله تقسیم بندی باکتری ها از نظر خواص مشابه

اختصاصی از فایلکو دانلود مقاله تقسیم بندی باکتری ها از نظر خواص مشابه دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

دانلود مقاله تقسیم بندی باکتری ها از نظر خواص مشابه


دانلود مقاله تقسیم بندی باکتری ها از نظر خواص مشابه

فرمت فایل: ورد قابل ویرایش

تعداد صفحات: 99

 

تقسیم بندی باکتری ها از نظر خواص مشابه

تقسیم بندی باکتری ها در میکروب شناسی مواد غذایی به صورت ذیل ـ بدون در نظر گرفتن طبقه بندی سیستماتیک آن ـ تا حدود زیادی به شناخت گروه های میکروبی و نوع فسادی که در مواد غذایی ایجاد می کنند کمک
می نماید . در اینجا به طور مختصر با این گروه ها آشنا می شویم:

۱ـ باکتری های مولد اسید لاکتیک : این گروه بیشتر شامل خانوادة لاکتوباکتریاسه است که قند ها را تخمیر کرده و تولید اسید لاکتیک می کند . بعضی از انواع این گروه ها هموفرمنتاتیو بوده یعنی هنگام رشد و تکثیر و بالنتیجه تخمیر قندها مقدار اسیدلاکتیک تولید شده خیلی زیاد بوده و مقدار اجسام فرّار مانند اسیداستیک و دی اکسیدکربن کم است . دسته ای دیگر هتروفرمنتاتیو بوده یعنی مقدار اجسام فرّار از قبیل اسیداستیک ، الکل و دی اکسیدکربن زیادتر از اسیدلاکتیک است . همچنین از نظر حرارت مناسب ممکن است آن ها را به دو دسته تقسیم کرد . گروهی که در حرارت بالاتر از ۳۷ درجه سانتی گراد بهتر رشد می کنند و دسته ای که حرارت ۳۰ درجه سانتی گراد برای آن ها مناسب محسوب می شود .

یه طور خلاصه اکثر باکتری های مولد اسیدلاکتیک در جنس های استرپتوکوک ، لوکونوستوک ، پدیوکوکوس ، لاکتوباسیل و بالاخره میکروباکتریوم واقع شده اند .

۲ـ باکتری های مولد اسید استیک : این باکتری هایی که اسیداستیک تولید می کنند اعمال آن ها بیشتر بر روی الکل اتیلیک است و در اثر اکسیداسیون آن مقدار زیادی اسیداستیک آزاد می شود . این باکتری ها اکثراً در جنس استوباکتر قرار دارند ، مانند استوباکتراستی .

۳ـ باکتری های مولد اسید بوتیریک : اغلب باکتری های مولد اسید بوتیریک در جنس کلستریدیوم قرار دارند .

۴ـ باکتری های پروتئولیتیک :خاصیت پروتئولیتیک باکتری ها بستگی به پروتئیناز خارج سلولی دارد که از پیکر بعضی از باکتری ها به خارج ترشح می شود . اصولاً کلیه باکتری ها دارای پروتئیناز داخلی بوده و فقط عده ای از آن ها این آنزیم را به خارج ترشح می کنند . باکتری های پروتئولیتیک را
می توان به دو دسته جداگانه تقسیم کرد . دسته ای که هوازی اختیاری بوده و ضمناً دارای هاگ یا بدون هاگ هستند . دسته ای دیگر آن هایی که
بی هوازی بوده و در عین حال دارای هاگ هستند. برای مثال می توان از

باکتری های زیر نام برد :
باسیلوس سرئوس که هوازی و هاگدار است ، سودوموناس فلورسانس که هوازی و بدون هاگ وکلستریدیوم اسپروجنز که بی هوازی و هاگدار هستند . هر سه نوع ذکر شده دارای خاصیت پروتئولیتیک می باشند . به طور کلی اغلب انواع کلستریدیوم ، باسیلوس ، سودوموناس و پروتئوس ، پروتئولیتیک هستند .
بعضی از باکتری ها اسید پروتئولیتیک هستند . یعنی علاوه بر تجزیه پروتئین ها اسید نیز تولید می کنند . مانند استرپتوکوکوس فکالیس و میکروکوکوس کازئولیتیکوس برخی از باکتری ها عامل گندیدگی بوده و در اثر تجزیه پروتئین ها مواد بدبویی مانند سولفید هیدروژن ، مرکاپتان ، آمین ، اندول و بالاخره اسیدهای چرب ، آزاد می کنند . اغلب کلستریدیوم هایی که پروتئولیتیک می باشند فاسد کننده نیز هستند .

۵ـ باکتری های لیپولیتیک : این عمل در اثر لیپاز که بوسیله باکتری ها ترشح می گردد صورت می پذیرد . آنزیم لیپاز چربی را هیدرولیز کرده و گلیسیرین و اسید های چرب تولید می کنند . اغلب باکتری های هوازی پروتئولیتیک ، قادرند چربی ها را نیز تجزیه کنند . سودوموناس فلورسانس شدیداً لیپولیتیک بوده و انواع سودوموناس ، آلکالیژنز ، آکروموباکتر ، سراتیا و میکروکوک ها نیز دارای همین خاصیت هستند .

۶ـ باکتری های ساکارولیتیک : این باکتری ها بر روی دی ساکاریدها و یاپلی ساکارید ها اثر کرده و در اثر هیدرولیز قندهای ساده تری را تولید می کنند . تعداد کمی از باکتری ها هم آمینولیتیک هستند یعنی در اثر ترشح آمیلاز ، مواد نشاسته ای را تجزیه می کنند . باسیلوس سوبتیلیس و کلستریدیوم بوتیریکوم جزء این دسته محسوب می شوند . برخی از کلستریدیوم ها ضمن اینکه پروتئولیتیک هستند ساکارولیتیک نیز هستند . تعدادی از باکتری ها قادرند بر روی مواد سلولزی نیز اثر کرده و آن ها را هیدرولیز کنند .

۷ـ باکتری های پکتولیتیک (Pectolytic) : پکتین ها عبارتند از ترکیبات پیچیده مواد هیدروکربنه که در سبزیجات و میوه ها دریافت می گردند . مخلوط آنزیم های پکتولیتیک پکتیاناز نامیده می شود . پکتیناز باعث پلاسیدگی و پژمرده شدن الیاف گیاهی شده و ضمناً قدرت ژله ای میوه جات را از بین می برد . انواع باسیلوس ، اروینیا ، کلستریدیوم و همچنین کپک ها جزء باکتری های پکتولیتیک هستند .

۸ـ باکتری های روده ای : در این گروه ، کلی فرم ها و آنتروکوک ها قرارگرفته اند . وجود این باکتری ها در ماده غذایی دلیل بر آلودگی اغذیه با مدفوع یا فضولات انسانی است . گاهی وجود کلستردیویم ها نشان دهنده آلودگی مواد غذایی با فضولات انسانی بوده و ممکن است عامل فساد نیز واقع گردند .

۹ـ باکتری های گرما دوست (Thermophiles) : حرارت مناسب در این دسته از باکتری ها از ۴۵ درجه سانتی گراد بالاتر بوده و در اغذیه ای که در حرارت های بالا نگاهداری می شوند بسیار مورد اهمیت است .

بعضی از انواع باسیل ها که تولید فساد در قوطی های کنسرو نموده و از نظر ظاهری هیچگونه علائمی نشان نمی دهند در این گروه واقع شده اند (Flat-sour Bacteria) . باکتری در خور اهمیت دیگر در این گروه کلستریدیوم ترموساکارولیتیکم است که تولید فساد ( همراه با گاز ) در قوطی های کنسرو می کند . همچنین لاکتوباسیلوس ترموفیلوس نیز یک باکتری حرارت دوست اجباری است که هنگام رشد تولید اسیدلاکتیک می کند .

۱۰ـ باکتری های سرما دوست (Psychrophiles) : باکتری های این گروه حرارت های پایین را ترجیح داده و بهترین حرارت برای رشد و نمو
آن ها حرارت یخچال(۱۰- ۰) درجه سانتی گراد یا کمی بالاتر است . به همین جهت از نظر نگهداری مواد غذایی اهمیت زیادی دارند . باکتری های سرمادوست اغلب در جنس های سودوموناس ، آکروموباکتر ، فلاووباکتریوم، آلکالیژنز ، قرار داشته و گاهی بعضی از انواع میکروکوک ها ، لاکتوباسیل ها و آئروباکترها نیز ممکن است در حرارت های پایین رشد و تکثیر کنند .

۱۱ـ باکتری های نمک دوست (Halophiles) : این باکتری ها در صورتی می توانند به حداکثر رشد و نمو خود برسند که در محیط کشت یا ماده غذایی مقدار کلرید سدیم محلول زیادتر از حد معمول وجود داشته باشد . بعضی دیگر از باکتری ها ممکن است فقط « تحمل نمکی » داشته یعنی در محیط های کشت یا ماده غذایی نمکدار و بدون نمک می توانند به رشد و تکثیر خود ادامه دهند . باکتری هایی که در دسته نمک دوست واقع شده اند عبارتند از : سودوموناس ، میکروکوک ، سارسین هالوباکتریوم و بالاخره فلاووباکتریوم .

۱۲ـ باکتری های قند دوست (Osmophiles) : به طور کلی باکتری هایی که در ترکیبات قندی می توانند رشد و تکثیر کنند جزء این گروه واقع می گردند . انواع لوکونوستوک بهترین مثال برای این دسته است .

۱۳ـ باکتری های عامل مسمومیت غذایی : باکتری هایی که عامل مسمومیت غذایی شناخته شده اند ممکن است به دو دسته تقسیم گردند : گروهی که در اثر ترشح سم مسمومیت ایجاد می کنند مانند استافیلوکوک اورئوس و کلستریدیوم بوتولینوم و گروهی که در اثر دخالت مستقیم میکروب مسمومیت یا عفونت پدید می آید مانند بعضی از سالمونلاها و استرپتوکوک فکالیس .

۱۴ـ باکتری های مولد رنگدانه : بعضی از باکتری ها هنگام رشد و تکثیر تولید رنگدانه هایی می کنند . این رنگ ها ممکن است در سطح یا عمق مواد غذایی به صورت لکه هایی با رنگ های مختلف مشاهده گردند . بعضی جنس ها کلیه انواع آن تولید رنگدانه می کنند . مانند انواع فلاووباکتریوم که رنگدانه آن ها زرد رنگ بوده و رنگدانه کلیه انواع سراتیا که قرمز رنگ هستند.

۱۵ـ باکتری های مولد گاز : تعدادزیادی از باکتری ها تولید گاز
می کنند . در بعضی حالات مقدار گاز تولید شده خیلی محسوس نیست . باکتری هایی که در این گروه واقع اند عبارتند از : لوکونوستوک ، لاکتوباسیل ، اشریشیا ، آئروباکتر ، باسیلوس و کلستریدیوم . لوکونوستوک و لاکتوباسیل فقط گاز دی اکسید کربن متصاعد کرده ولی لاکتوباسیل علاوه بر دی اکسید کربن قادر است هیدروژن تولید کند .
عوامل مؤثر در رشد میکروب ها و نوع میکروب فاسد کننده مواد غذایی :

عواملی را که در زیر به آنها اشاره می شود ، از عواملی هستند که هم در رشد میکروب ها مؤثرند و هم در نوع میکروب هایی که در مواد غذایی رشد می کنند . یعنی این عوامل مشخص کننده نوع میکروب هایی هستند که می توانند در انواع مواد غذایی و در شرایط خاص رشد کنند . شناخت تأثیر این عوامل بر رشد انواع میکروب ها کمک زیادی به کارشناسان بهداشت مواد غذایی در شناخت عامل و یا نوع فساد می کند . این عوامل عبارتند از :

۱ـ مشخصات شیمیایی مواد غذایی
۲ـ عملیاتی که در فرآیندها بر روی مواد غذایی انجام می گیرد .
۳ـ شرایط محیطی
۴ـ طبیعت و صفات میکروبی موجود

۱ـ مشخصات شیمیایی مواد غذایی

الف ـ PH: باکتری ها در pH نزدیک به خنثی رشد می کنند و کپک ها و مخمرها در pH اسیدی بسر می برند . لذا میوه های اسیدی معمولاً، مورد حمله کپک ها و مخمرها قرار دارند و گوشت و ماهی ها محیطی مناسب برای باکتری ها می باشند . کپک ها در ۵/۸>pH> 2 قادر به رشدند . ولی باکتری ها در pH کمتر از ۴ رشد نمی کنند ، بجز باکتری های اسید دوست ، مانند استوباکترها و لاکتوباسیلوس ها . کلستریدیوم بوتولینوم در pH کمتر از ۵/۴ نمی تواند جوانه زده و رشد کند .

به همین خاطر برای پاستوریزه کردن غذاهای اسیدی از درجه حرارت کمتری استفاده می شود .اشریشیا کلی و پروتئوس قادرند بین ۵/۹ ـ ۵/۴ =pH رشد کنند . همیشه pH مناسب برای رشد با pH مناسب برای تولید سم یکسان نیست . در آبلیمو و آبغوره نیز به علت اسیدی بودن معمولاً، کپک های ساپروفیت رشد می کنند و اگردر درجه حرارت بالا نگهداری شوند امکان رشد قارچ های مولد سم نیز هست . این میکروب ها موجب مصرف اسید و بی مزه شدن آبلیمو می شوند . اضافه کردن سرکه و اسیدی کردن محیط در شورها و ترشی ها یکی از روش های سالم سازی محیط غذایی و نگهداری مواد غذایی است . مواد غذایی پروتئینی در مقابل تغییر دهنده های میکروبی pH ، به صورت تامپون عمل کرده و تغییرpH در آن ها بطئی می باشد .

ب ـ پتانسیل اکسایش و کاهش (Eh)Oxidation Reduction Potential : بعضی میکروب ها در مجاورت مواد اکسید کننده و یا هوا قادر به رشد و نمو هستند و برای بعضی میکروب ها اکسیژن مضر است .
میکروب ها در محدوده ای از اکسایش و کاهش (۴۰۰ ـ تا ۴۰۰ + میلی ولت ) قرار دارند. برای بی هوازی ها اکسیژن مولکولی(۰۲) مضر است . در بین این دو گروه بی هوازی های اختیاری ، میکروآئروفیل ها و هوازی اختیاری ها قرار دارند . برای این ها پتانسیل اکسایش و کاهش تقریباً حدود صفر است . لاکتوباسیل و استرپتوکوک دو مثال برای بی هوازی های اختیاری می باشند .

پتانسیل اکسایش و کاهش به خواص مواد بیو شیمیایی مواد که تقریباً غیر قابل تغییر می باشد بستگی دارد و از طرفی به اکسیژن هوای محاط مواد غذایی و نیز به ساختمان فیزیکی و وجود یا عدم وجود بسته بندی ارتباط دارد .
ج ـ فعالیت آب(Wa:Water Activity aw : Available Water) آب به سه صورت در مواد غذایی وجود دارد :
۱ـ آب موئین یا آزاد که چسبندگی آن به غذا کم است .
۲ـ آب جذب شده در سطح مواد غذایی

۳ـ آب ترکیبی یا آبی که در ساختمان مواد غذایی وارد می شود . مثل آب تبلور که مورد استفاده میکروب قرار نمی گیرد . aw را به صورت زیر محاسبه می کنند :
aw برای اکثر مواد غذایی حدود ۹۹ /۰ می باشد . کپک ها در فعالیت های آب پایین نیز قادر به رشد هستند . در فعالیت آب ۹۵ /۰ تا ۱ انواع میکروب های گرم منفی مثل انواع باسیل ها بخوبی رشد می کنند ؛ مثلاً در مواد غذایی دارای ۴۰% قند یا ۷ گرم نمک و خمیر در حال خشک شدن . در فعالیت آبی ۷۵/۰ تا ۹۵/۰ اکثر میکروب های گرد ( کوکسی ها ) ، باسیل ها ( اسپورزاها) و بعضی از کپک ها رشد می کنند . یعنی در محصولات دارای ۵۵ درصد قند و یا ۱۲ گرم نمک مثل ژامبون خشک و پنیرهای هلندی و شیره خرما .

اگر فعالیت آب حدود ۶۵/۰ تا ۷۵/۰ باشد در اینصورت کپک های خشکی دوست می توانند رشد کنند . ولی باکتری ها نمی توانند رشد کنند . مثلاً در چاودار خشک شده که حدود ۱۰% رطوبت دارد . بنابراین ، در غلات ، فقط ممکن است کپک ها مشاهده شوند . در بنادر اگر غلات و دان مرغ سریع تخلیه نشود ، به علت بالا بودن رطوبت هوا (RH) احتمال رشد کپک در آن ها زیاد است . به طور کل در pH مناسب اگر رطوبت ( فعالیت آب ) بالا باشد ، ابتدا باکتری ها بعد مخمر ها و سپس کپک ها رشد می کنند . در مورد یک گونه مشخص در صورتی که سایر شرایط مناسب باشد محدوده aw گسترده تر خواهد بود . در خشک کردن مواد غذایی و تغلیظ یا افزودن شکر در مربا سازی و در منجمد کردن مواد غذایی ،در اصل ، فعالیت آب را پایین

می آوریم؛ بنابراین ، در مربا و شور معمولاَ باکتری ها نمی توانند رشد کنند .

دـ مواد غذایی مورد نیاز میکروب ها : علاوه بر آب ، میکروب ها به مواد غذایی مختلفی نیاز دارند . این نیاز به چند علت می باشد و عبارتند از : نیاز به منبع انرژی ،نیاز به منبع ازت (N) ، فعالیت های حیاتی ، نیاز به منبع املاح و ساختن میکروب های جدید ، میکروب ها را بر اساس منبع کربن و انرژی به چهار دسته تقسیم می کنند :

۱ـ میکروب هایی که منبع انرژی آن ها نور و منبع کربن آن ها مواد معدنی است Photolthotrophe
2ـ میکروب هایی که منبع انرژی آن ها نور و منبع کربن آن ها مواد آلی است .(Phtoorganatrophe)
3ـ میکروب هایی که منبع انرژی و کربن آن ها مواد معدنی است .(Chimolithotrophe)
4ـ میکروب هایی که منبع انرژی و کربن آن ها مواد آلی است .(Chimoorganotrophe)

دو گروه اول از نور برای تأمین انرژی سود می برند و دو گروه دیگر منبع انرژی آن ها واکنش های اکسایش و کاهش می باشد . اکثر میکروب های مواد غذایی در گروه چهارم قرار دارند . در ارتباط با فراهم بودن ترکیبات مغذی موجود در مواد غذایی و محیط از میان میکروب ها ، کپک ها ، کم توقع ترند. در حالی که از میان باکتری ها ، باکتری های گرم مثبت از گرم منفی ها توقع بیشتری دارند . میکروب ها با تولید انزیم قادر به تجزیه مولکول های پیچیده هستند و از این طریق نیازمندی های غذایی خود را رفع می نمایند .

اکثر گونه های میکروبی قادر به مصرف مواد ساده مثل اسیدهای آمینه و هگزوز ها ( قندهای شش کربنه ) هستند . بیشتر این فعالیت های آنزیمی علاوه بر اینکه باعث تولید مواد ساده تر برای خود باکتری می شود ، برای سایر باکتری های موجود نیز مواد غذایی تولید می کند . مثلاً در تهیه ماست صنعتی باکتری های لاکتوباسیلوس بلغاریکوس و استرپتوکوکوس تروموفیلوس وجود دارد ، چون لاکتوباسیل مذکور چند آنزیم دارد که پروتئولیتیک می باشد ، شروع به فعالیت کرده و کازئین شیر را می شکند و مواد مورد نیاز استرپتوکوکوس تروموفیلوس را فراهم می نماید . به این نوع فعالیت، سمبیوز یکطرفه می گویند ( همکاری یکطرفه ) .

همچنین استفاده میکروب ها از منابع غذایی قند دار و فساد مواد غذایی قند دار بیشتر به صورت تخمیر انجام می گیرد . مواد قندی به الکل و اسید های با زنجیره ای کوتاه تبدیل می شوند که حاصل آن کاهش pH می باشد .
بر اثر کاهش pH میکروب های پروتئولیتیک نمی توانند رشد کنند به همین خاطر معمولاً غذاهای ترش ، نمی گندند . سودوموناس ها و میکروب های گوشت و ماهی در غذاهای ترش شده قادر به فعالیت نخواهند بود . به همین دلیل در ساختن شور از سرکه و در تهیه پنیر از باکتری های لاکتیک ماست استفاده می شود . استفاده از اسید لاکتیک به صورت اسپری روی لاشه های گوشت نیز به همین منظور است ( البته این عمل به صورت آزمایشی صورت گرفته است و در حال بررسی بیشتر می باشد ).


دانلود با لینک مستقیم


دانلود مقاله تقسیم بندی باکتری ها از نظر خواص مشابه