فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

فایلکو

مرجع دانلود فایل ,تحقیق , پروژه , پایان نامه , فایل فلش گوشی

پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون

اختصاصی از فایلکو پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون


پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون

پرسشنامه مهارت های ارتباطی

در سال ۱۹۹۰ توسط بارتون تهیه و تنظیم شد .

این پرسشنامه  ۱۸ سوال را در برگرفته و دارای سه مولفه می باشد و هدف از آن کمک به فرد برای حصول بینش در مورد مهارت های ارتباطی خود می باشد.

مدیران در قرن حاضر به توانایی های متعددی نیاز دارند که هرکدام می تواند به نوعی در روند زندگی و کار او تاثیرگذار باشد.

از میان این توانایی ها برقراری ارتباط و ایجاد مناسبات اجتماعی از جمله مهمترین مهارت ها است .

ارتباطات یک مهارت بسیار مهم مدیریت و مبنای لازم برای مدیریت کارآمد است .

از طریق ارتباطا ت  است که مدیران روابط بین اشخاص را که برای انجام وظایف روزانه شان به نحو مطلوب ضرورت دارد برقرار می سازند و حفظ می کنند.

مهارت های ارتباطی مدیران برطبق نظریه بارتون به سه مهارت کلامی ، شنودی و بازخورد تقسیم بندی شده است.

  • روایی و پایایی پرسشنامه

قابلیت اعتماد یا پایایی یک ابزار عبارت است از درجه ثبات آن در اندازه گیری هر آنچه اندازه می­گیرد

یعنی اینکه ابزار اندازه­ گیری در شرایط یکسان تا چه اندازه نتایج یکسانی به دست می­ دهد.

روایی و پایایی این پرسشنامه در پژوهش (منبع داخل فایل) ذکر شده است.

(توضیحات کامل در داخل فایل)

محتوای فایل:

مولفه : دارد

روایی و پایایی : دارد

تفسیر و نمره گذاری : دارد

منابع : دارد

گارانتی بازگشت وجه : دارد


دانلود با لینک مستقیم


پرسشنامه مهارت های ارتباطی بارتون

تحقیق آماده درس تفسیر موضوعی قرآن کریم (قوامیت مردان بر زنان در خانواده )

اختصاصی از فایلکو تحقیق آماده درس تفسیر موضوعی قرآن کریم (قوامیت مردان بر زنان در خانواده ) دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

موضوع :

تحقیق آماده درس تفسیر موضوعی قرآن کریم
قوامیت مردان بر زنان در خانواده 

فایل word قابل ویرایش

همزیستى زن و مرد در طول تاریخ بشر, همواره با زیبایى و زشتى هایى همراه بوده است.
در داستان بلند و دامنه دار زندگى بشر, حساس ترین بخشها و صحنه هاى عاطفى, هیجانى, شورانگیز و مهرآفرین به زنان اختصاص یافته است, چنان که غم انگیزترین صحنه ها و تأسف بارترین آنها نیز درباره زنان و علیه آنان به اجرا در آمده است !
به رغم نقش حساس و عاطفى و شیفتگى آفرین زن در جامعه و کانون خانواده به عنوان همسر یا مادر و به رغم مهرورزى که از جانب مرد نسبت به او انجام گرفته و مى گیرد, سوگمندانه تاریخ در همه جاى جغرافیاى انسانى خود از دیرباز تاکنون, خاطره هاى تلخى را از ستم ورزى مردان بر زنان به یـاد دارد!
در بخشى از این خاطره هاى تلخ که به گذشته باز مى گردد, زنان در چین, هند, مصر, ایران و شبه جزیره عربى, گوش به فرمان مرد, زندانى در خانه و بى نقش در ازدواج و طلاق خود دیده مى شوند 1; در جامعه سومرى به آسانى توسط مرد کشته مى شوند و یا براى اداى دین او به فروش مى رسند. 2 به طور کلى در عهد باستان مرگ و زندگى شان در دست مرد است و براى آنها قانون و دادگاهى جز سخن و قضاوت مرد وجود ندارد. 3 در فرانسه پس از سال 586 میلادى انسان بودن آنها تأیید مى شود. 4 در بریتانیا تا سال 1882 میلادى حق تملک ندارند. 5 و در آفریقا تا قرن نوزده همچنان مانند بردگان و کالاى کشاورزى خرید و فروش مى شوند. 6 با چنین محرومیتى نه ترحم فیلسوفان را به خود جلب مى توانند کرد و نه از حمایت ادیانى چون یهودیت و مسیحیت برخوردارند.
ارسطو مى گفت: نسبت زن به مرد, مثل نسبت غلام به مولا و بدن به روح و قوه تفکر است. 7

...

تعداد صفحات : (24) صفحه

نوع فایل : word (قابل ویرایش )


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق آماده درس تفسیر موضوعی قرآن کریم (قوامیت مردان بر زنان در خانواده )

تحقیق درمورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب

اختصاصی از فایلکو تحقیق درمورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

آیه 40آیه و ترجمهمَّا کانَ محَمَّدٌ أَبَا أَحَدٍ مِّن رِّجَالِکُمْ وَ لَکِن رَّسولَ اللَّهِ وَ خَاتَمَ النَّبِیِّینَ وَ کانَ اللَّهُ بِکلِّ شىْءٍ عَلِیماً(40)

  ترجمه :

40 - محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود، ولى رسول خدا و خاتم و آخرین پیامبران است و خداوند به هر چیز آگاه است .

  تفسیر:

مساله خاتمیتاین آیه آخرین سخنى است که خداوند در ارتباط با مساله ازدواج پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با همسر مطلقه زید براى شکستن یک سنت غلط جاهلى ، بیان مى دارد، و جواب کوتاه و فشرده اى است به عنوان آخرین جواب ، و ضمنا حقیقت مهم دیگرى را که مساله خاتمیت است به تناسب خاصى در ذیل آن بیان مى کند.نخست مى فرماید: ((محمد پدر هیچیک از مردان شما نبود)) (ما کان محمد ابا احد من رجالکم ).نه ((زید)) و نه دیگرى ، و اگر یک روز نام پسر محمد بر او گذاردند این تنها یک عادت و سنت بود که با ورود اسلام و نزول قرآن بر چیده شد نه یک رابطه طبیعى و خویشاوندى .البته پیامبر فرزندان حقیقى به نام ((قاسم )) و ((طیب )) و ((طاهر)) و ((ابراهیم )) داشت ، ولى طبق نقل مورخان همه آنها قبل از بلوغ ، چشم از جهان بستند، و لذا نام ((رجال )) (مردان ) بر آنها اطلاق نشد.

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 337

امام حسن و امام حسین (علیه السلام ) که آنها را فرزندان پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خواندند، گرچه به سنین بالا رسیدند، ولى به هنگام نزول این آیه هنوز کودک بودند، بنابر این جمله ما کان محمد ابا احد من رجالکم که به صورت فعل ماضى آمده است بطور قاطع در آن هنگام در حق همه صادق بوده است .و اگر در بعضى از تعبیرات خود پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) مى خوانیم ((انا و على ابوا هذه الامة )): ((من و على پدران این امتیم )) مسلما منظور پدر نسبى نبوده بلکه ابوت ناشى از تعلیم و تربیت و رهبرى بوده است .با این حال ازدواج با همسر مطلقه زید که قرآن فلسفه آنرا صریحا شکستن سنتهاى نادرست ذکر کرده چیزى نبود که باعث گفتگو در میان این و آن شود، و یا به خواهند آنرا دستاویز براى مقاصد سوء خود کنند.سپس مى افزاید: ارتباط پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) با شما تنها از ناحیه رسالت و خاتمیت مى باشد ((او رسول الله و خاتم النبیین است )) (و لکن رسول الله و خاتم النبیین ).بنابر این صدر آیه ارتباط نسبى را بطور کلى قطع مى کند و ذیل آیه ارتباط معنوى ناشى از رسالت و خاتمیت را اثبات مى نماید، و از اینجا پیوند صدر و ذیل روشن مى شود.از این گذشته اشاره به این حقیقت نیز دارد که در عین حال علاقه او فوق علاقه یک پدر به فرزند است ، چرا که علاقه او علاقه رسول به امت مى باشد، آنهم رسولى که مى داند بعد از او پیامبر دیگرى نخواهد آمد، و باید آنچه مورد نیاز امت است تا دامنه قیامت براى آنها با دقت و با نهایت دلسوزى پیش بینى کند.و البته خداوند عالم و آگاه همه آنچه را در این زمینه لازم بوده در اختیار او گذارده ، از اصول و فروع و کلیات و جزئیات در تمام زمینه ها، و لذا در پایان آیه مى فرماید: ((خداوند به هر چیز عالم و آگاه بوده و هست )) (و کان الله بکل شى ء علیما).

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 338

این نکته نیز قابل توجه است که خاتم انبیاء بودن ، به معنى ((خاتم المرسلین )) بودن نیز هست ، و اینکه بعضى از دین سازان عصر ما براى مخدوش کردن مساله خاتمیت به این معنى چسبیده اند که قرآن پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را خاتم انبیاء شمرده ، نه خاتم رسولان این یک اشتباه بزرگ است ، چرا که اگر کسى خاتم انبیاء شد به طریق اولى ((خاتم رسولان )) نیز هست ، زیرا مرحله ((رسالت )) مرحله اى است فراتر از مرحله ((نبوت )) (دقت کنید).این سخن درست به این مى ماند که بگوئیم : فلان کس در سرزمین حجاز نیست ، چنین کسى مسلما در مکه نخواهد بود، اما اگر بگوئیم در مکه نیست ، ممکن است در نقطه دیگرى از حجاز باشد، بنابر این اگر پیامبر را ((خاتم المرسلین )) مى نامید ممکن بود ((خاتم انبیاء)) نباشد، اما وقتى مى گوید او ((خاتم انبیاء)) است ، مسلما ((خاتم رسولان )) نیز خواهد بود، و به تعبیر مصطلح نسبت ((نبى )) و ((رسول )) نسبت ((عموم و خصوص مطلق است )) (باز هم دقت کنید)

  نکته ها:

1 - ((خاتم )) چیست ؟((خاتم )) (بر وزن حاتم ) آنگونه که ارباب لغت گفته اند به معنى چیزى است که به وسیله آن پایان داده مى شود، و نیز به معنى چیزى آمده است که با آن اوراق و مانند آن را مهر مى کنند.در گذشته و امروز این امر معمول بوده و هست که وقتى مى خواهند در نامه یا ظرف یا خانه اى را ببندند و کسى آن را باز نکند روى در، یا روى قفل آن ماده چسبنده اى مى گذارند، و روى آن مهرى مى زنند که امروز از آن تعبیر به ((لاک و مهر)) مى شود.و این به صورتى است که براى گشودن آن حتما باید مهر و آن شى ء چسبنده

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 339

شکسته شود، مهرى را که بر اینگونه اشیاء مى زنند ((خاتم )) مى گویند، و از آنجا که در گذشته گاهى از گلهاى سفت و چسبنده براى این مقصد استفاده مى کردند لذا در متون بعضى از کتب معروف لغت در معنى خاتم مى خوانیم ((ما یوضع على الطینة )) (چیزى بر گل مى زنند).اینها همه به خاطر آن است که این کلمه از ریشه ((ختم )) به معنى ((پایان )) گرفته شده ، و از آنجا که این کار (مهر زدن ) در خاتمه و پایان قرار مى گیرد نام ((خاتم )) بر وسیله آن گذارده شده است .و اگر مى بینیم یکى از معانى ((خاتم )) انگشتر است آن نیز به خاطر همین است که نقش مهرها را معمولا روى انگشترهایشان مى کندند، و به وسیله انگشتر نامه ها را مهر مى کردند، لذا در حالات پیامبر (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و ائمه هدى (علیهم السلام ) و شخصیتهاى دیگر از جمله مسائلى که مطرح مى شود نقش خاتم آنها است .مرحوم ((کلینى )) در ((کافى )) از امام صادق (علیه السلام ) چنین نقل مى کند: ان خاتم رسول الله کان من فضة نقشه محمد رسول الله : ((انگشتر پیامبر از نقره بود و نقش آن محمد رسول الله بود)).در بعضى از تواریخ آمده است که یکى از حوادث سال ششم هجرى این بود که پیامبر انگشتر نقش دارى براى خود انتخاب فرمود و این به خاطر آن بود که به او عرض کردند پادشاهان نامه هاى بدون مهر را نمى خوانند.در کتاب ((طبقات )) نیز آمده است هنگامى که پیامبر گرامى اسلام تصمیم گرفت دعوت خود را گسترش دهد، و به پادشاهان و سلاطین روى زمین نامه بنویسد دستور داد انگشترى برایش ساختند که روى آن محمد رسول الله حک شده

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 340

بود، و نامه هاى خود را با آن مهر مى کرد.با این بیان به خوبى روشن مى شود که خاتم گر چه امروز به انگشتر تزیینى نیز اطلاق مى شود، ولى ریشه اصلى آن از ختم به معنى پایان گرفته شده است و در آن روز به انگشترهائى مى گفتند که با آن نامه ها را مهر مى کردند.بعلاوه این ماده در قرآن مجید در موارد متعددى به کار، رفته ، و در همه جا به معنى پایان دادن و مهر نهادن است ، مانند الیوم نختم على افواههم و تکلمنا ایدیهم : ((امروز - روز قیامت - مهر بر دهانشان مى نهیم و دستهاى آنها با ما سخن مى گوید)) (یس - 65).ختم الله على قلوبهم و على سمعهم و على ابصارهم غشاوة : ((خداوند بر دلها و گوشهاى آنها (منافقان ) مهر نهاده (به گونه اى که هیچ حقیقتى در آن نفوذ نمى کند) و بر چشمهاى آنها پرده اى است )) (بقره - 7).از اینجا معلوم مى شود آنها که در دلالت آیه مورد بحث بر خاتمیت پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و پایان گرفتن سلسله انبیاء به وسیله او وسوسه کرده اند به کلى از معنى این واژه بى اطلاع بوده اند، و یا خود را به بى اطلاعى زده اند، و گرنه هر کس کمترین اطلاعى از ادبیات عرب داشته باشد مى داند کلمه ((خاتم النبیین )) به وضوح دلالت بر معنى خاتمیت دارد.وانگهى اگر غیر از این تفسیر براى آیه گفته شود مفهوم سبک و بچه گانه اى پیدا خواهد کرد مثل اینکه بگوئیم پیامبر اسلام انگشتر پیامبران بود یعنى زینت پیامبران محسوب مى شد، زیرا مى دانیم انگشتر یک ابزار ساده براى انسان است و هرگز در ردیف خود انسان نخواهد بود و اگر آیه را چنین تفسیر کنیم مقام پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) را فوق العاده تنزل داده ایم ، گذشته از اینکه با معنى لغوى سازگار نیست . لذا این واژه در تمام قرآن (در 8 مورد) که این ماده به کار

 

تفسیر نمونه جلد 17 صفحه 341


دانلود با لینک مستقیم


تحقیق درمورد تفسیر آیه 40 سوره احزاب

دانلود تفسیر سوره نحل

اختصاصی از فایلکو دانلود تفسیر سوره نحل دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  Word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


 قسمتی از محتوای متن 

 

تعداد صفحات : 24 صفحه

سوره نحل آیه های 55 الی 79 از قرآن عثمان طاها لیکفر و ابما اتینا هم فتمتّعوا فسوف تعلمون و با وجود آن همه نعمت که به آنها دادیم باز براه کفر و کفران بروند باری (این دو روزه دنیا را به کامرانی حیوانی بپردازید) که به زودی خواهید دانست به نظر من چون انسان فراموش کار است پس از مدتی اصول و تعالیم الهی را فراموش کرده و به راه غفلت می رود و یجعلون لما لا یعلمون نصیبا ممّ رزقناهم تالله لتسئلنّ عمّا کنتم تفترون و این مشرکان برای بتان از روی جهل نصیبی از رزقی که به آنها دادیم قرار می دهند سوگند به خدای یکتا که البته از آنها از این دروغ و عقاید باطلشان باخواست خواهد شد چون هیچ دروغی پشت ماه نمی ماند هر شرکی در آخر باطل خواهد بود و یجعلون لله البنات سبحانه و لهم ما یشتهون و این مشرکان فرشتگان را با آنکه خدا منزّه از فرزند است دختران خدا دانستند و حال آنکه پسران را آرزو می کنند.
چون مشرکان دختران را زنده بگور می کردند ولی در دلشان از زنان خوششان می آمد ولی در ظاهر از پسران خوششان می آمد و اذا بشّر احد هم بالانثی ظلّ وجهه مسودّا و هو کظیم و چون یکی از آنها را به فرزند دختری مژده دهد از شدّت غم و حسرت رخسارش سیاه شده و سخت دلتنگ می شود.
از حماقت قوم جاهلیت همین بس که به دختران اهمیت نداده ولی خودشان از مادرانی متولد می شدند که آن را بزرگ می داشتند یتواری من القوم من سوء ما بشّر به ایمسکه علی هون آمـ یدسّه فی التّراب الا سآء مایحکمون و از این عار روی از قوم خود پنهان می دارد و به فکر افتد که آیا آن دختر را با ذلّت و خاری نگه دارد یا زنده به خاک گور کند (عاقلان) آگاه باشید که آنها بسیار بد می کنند اگر این کار زشت انجام می دادند پس چگونه به خود اجازه می دادند که زنان زیادی بگیرند للذین لا یومنون بالاخره مثل السّوء و لله المثل الاعلی و هوالعزیز الحکیم اوصاف کسانی که (به خدا و) به قیامت ایمان ندارند زشت است (و اعمالشان مانند زنده به گور کردن دختران هم از روی جهالت و بی رحمی است) خدا (و خداشناسان) را پسندیده و عالیترین اوصاف کمال است و خدا بر هر کار مقتدر و به هر چیز داناست این عمل بی فکرانه که دختران خود را ازبین می بردند چون در جامعه خود دختر کم می آمد و جوانان پسر برای تزدواج باید با اقوام دیگر ازدواج می کردند یا به جوامع دیگر حمله می کردند که بتوانند دختران آنان را به اسیری بگیرند و با آنان ازدواج کنند و این خوی همیشه درجنگ و حمله در روحیه جامعه باقی می ماند و لو یواخذ الله النّاس بظلمهم ما ترک علیها من دابّه و لکن یوخّرهم الی اجل مسمّی فاذا جاء اجلهم لا یستاخرون ساعه و لا یستقدمون و اگر خدا از ظلم و ستمگریهای خلق انتقام کشد جنبنده ای در زمین نخواهد گذاشت (ولیکن در عفویت او تعجیل نمی کند) و از راه لطف به تاخیر می افکند تا زمانی معین (که مقتضای حکمت و مصلحت است) ولی آنگاه که اجل آنها رسید دیگر یک لحظه مقدم و موخر نخواهد شد روحیه لطف و مرحمت خداوند نسبت به صنع دست خود که ما انسان ها هستیم همیشه بوده و بخشندگی او پایانی ندارد ولی وقتی می بیند که این گمراهی دیگر به جاهای خطرناکش رسیده مانع شده و جلوی کج روی ها را می گیرد و یجعلون لله ما یکرهون و تصف السنتهم الکذب انّ لهم الحسنی لاجرم انّ لهم النّار و انّهم مفرطون و این مشکران آنچه را که بر خود نمی پسندند (چون داشتن فرزند دختر) از درون به خدا نسبت می دهند و تصور می کنند که باز عاقبت نیکو دارند محققاً کیفر آنها آتش دوزخ است و زودتر از دیگران هم به آتش دوزخ بروند وقتی قومی نعمتهای الهی را کفران می کند و نصف جامعه را به غفلت هیچ می پندارد مسلماً به عذابی الیم گرفتار خواهد شد .
تالله لقد ارسلنا الی امم من قبلک فزیّن لهم الشّیطان اعمالهم فهوولیّهم الیوم و لهم عذاب الیم به خدا سوگند ما رسولانی پیش از تو بر امم سابقه فرستادیم (تا مگر سعادت یابند) ولی شیطان امال زشت آنها را در نظرشان زیبا جلوه داد پس امروز (روز محشر) شیطان یار آنها است و به عذاب دردناک گرفتار خواهند بود این سنت الهی است که خداوند همیشه برای راهنمایی بشر رسولانی می فرستد و این سنت هیچ وقت تمامی ندارد چون ما انسانها فراموش کاریم و به غفلت می افتیم و چون زمان در حال تغییر است این تعالیم هم باید تغییر کند .
و ما انزلنا علیک الکتاب البا لتبیّن لهم الّذی اختلفوا فیه و هدی و رحمه لقوم یومنون و ما این قرآن بزرگ را بر تو نفرستادیم مگر برای اینکه حقیقت را در آنچه مردم اختلاف می کنند روشن کنی و برای اهل ایمان هدایت و رحمت باشی قرآن راهنمای بشریت در طول این 14 قرن بوده باید به وسیله آن حقیقت را پیدا کنیم و مشکلات و خواسته های خودمان را در او پیدا کنیم قرآن می تواند به ما آگاهی بدهد که راهمان را پیدا کنیم .
و الله انزل من السّما ماء فاحیا به الارض بعد موتها انّ فی ذلک لایه لقوم یسمعون و خدا از آسمان باران فرستاد تا زمین را پس از مرگ زنده کند و البته در این کار آیت قدرت و حکمت الهی بر آنان که سخن بشنوند پدیدار است به نظر من این آیه این را می گوید که باران دحمت الهی همیشگی است و در طول تاریخ با فرستادن انبیای خود که که مثل باران هستند بشریت را به رشد و کمال خود رسانده است .
و انّ لکم فی الانهام لعبره نسقیکم ممّا فی بطونه من بین فرث و دم لبنا خالصا سائغا للشّاربین و البته برای شما هوشمندان ملاحظه حال چهارپایان (از شتر و گاو و گوسفند) همه عبرت و حکمت است که ما از میان (دو جسم ناپاک) سرگین و خون شیرپاک شما را می نوشانیم که در طبع همه نوشندگان گوارا است.
پیدا کردن حقیقت همیشه مشکل بوده است مانند پل صراط است که مانند موی نازکی است که سخت می شود از روی آن گذشت بین حق و باطل یک لایه بسیار باریک وجود دارد اگر به این حقیقت که عرفان مظاهر ظهور الهی است برسیم مانند نوشیدن شیر برای ما دلچسب و عالی خواهد بود.
و من ثمرات النّخیل و الاعناب تتّخذون منه سکرا و رزقا حسنا ان فی ذلک لایه لقوم یعقلون و هم از میوه درخت خرما و انگور که از آن نوشابه های شیرین و رزق حلال و نیکو بدست آرید در این کار نیز آیت قدرت حق برای خردمندان پدیدار است خدا کلیه نعمت های خود را برای ما ارزانی داشته که از آن استفاده کنیم ولی نباید این استفاده از روی غفلت باشد اینها وسیله ای هستند که سالم مانده و به مقصود از حیات خود پی ببریم و به همدیگر خدمت کنیم و اوحی ربّک الی النّحل ان اتّخذی من الجبال بیوتا و من الشّجر و ممّا یعرشون و خدا به زنبور عسل وحی کرد که از کوهها و درختان و سقفهای رفیع منزل گیرید هر موجود به دستور الهی ( به صورت غریزی ) و تحت نظارت الهی زندگی می کند .
ثمّ کلی من کلّ الثّمرات فاسلکی سبل ربّکل ذللا یخرج من بطونها شراب مختلف الوانه فیه شفاء للنّاس انّ فی ذلک لایه لقوم یتفکّرون سپس از میوه های شیرین (و حلاوت گلهای خوشبو) تغذیه کنید و راه پروردگارتان را به طاعت پوئید آنگاه از درون آنها شربتی شیرین برنگهای مختلف بیرون آید که در آن شفای مردمان است در این کار نیز آیت قدرت خدا برای متفکّران پدیدار است این همه نعمتهای خداندی در روی زمین برای انسانها مهیا است که از آن بهره برده و غفلت نورزند و به آن یگانه معبود خود دعا و نیاز کنند و قدردان الصاف او باشند .
و الله خلقکم ثمّ یتوّفتکم و منکمن من یردّ الی ارذل العمر لکی لا یعلم بعد علم شیئا انّ الله علیم قدیر و خدا شما بندگان را آفریده سپس می میراند بعضی را به سنّ الخطاط و پیری می رساند که هرچه دانسته است همه را فراموش کند همانا خداست که همیشه دانا و تواناست (و شما را گاهی قوّت دانش دهد و گاهی می گیرد) هیچ چیزی در این جهان ابدی نیست بجز ذات باری تعالی و این وعده از بین رفتن به همه موجودات داده شده است و این هم از قدرت های آن هستی بخش است و الله فضّل بعضکم علی بعض فی الرّزق فما الّذین فضّلوا برآدّی رزقهم علی ما ملکت ایمانهم فهم فیه سوآء افبنعمه الله یجحدون و خدا رزق بعضی از شما را بر بعضی دیگر فزونی داده آنکه رزقش افزون شده است به زیردستان و غلامان زیاده بالیدند تا با او مساوی شود (لیکن مقام خدائی ما را به بنی یا بشری می دهد تا با خدا شریک و مساوی داند زهی جهل و ناسپاسی) آیا نعمت ایمان به خدا را (به عصیان و شرک) باید انکار کنند چون خداوند برای گردش این روزگار به بعضی از انسانها قدرت فکر بالائی عطا کرده که از این قدرت بقیه بشر را کمک کنند ولی عده ای از آنان به جای هدایت و راهنمایی آنان را استعمار کرده و در جهت منافع خود به جنگ و از بین بردن اقوام دیگر وا می دارند و فکر می کنند که در این جهان ابدی هستند این وعده مرگ را فراموش کرده اند و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده و رزقکم من الطّیّبات افبالباطل یومنون و بعنمه الله هم یکفرون خدا از جنس خودتان برای شما جفت آفرید زنان را برای آسایش و آرامش مردان آفرید و از آن جفتها پسران و دختران و دامادان و نوادگان بر شما خلق فرمود و از نعمتهای پاکیزه و لذیذ روزی داد آیا مردم (با وجود این نعمتهای خدا) باز به باطل می گردند و به نعمت خدا ناسپاسی می کنند؟
در این آیه شریفه خداوند مقام زن را ارج نهاده و تاکید می کند که اگر این وجود بی مثیل در عالم بشریت وجود نداشت هیچ آرامش هم بوجود نمی آمد پس باید همه اقوام به مقام زنان واقف شده و در اعتلای آن کوشش کنند و یعبدون من دون الله ما لایملک لهم رزقا من السّموات و الارض شیئا و لایستطیعون و بت پرستان از جهل خدا را که نعمتهائی بی شمار به آنها داده نمی پرستند و به جای او بتهائی را پرستش می کننند که در آسمان و زمین مالک چیزی که روزی مشرکان را دهند اعلا نیستند و توانائی بر هیچ کار ندارند اقوام غافل با وجود این همه نعمت در روی زمین که هر کدام نشانه وجود خداوند است به معبود های دیگر متوسل شده یکی گرفتار جاه و جلال است ، یکی گرفتار زور و قدرت است ، یکی گرفتار میز ریاست است ، یکی گرفتار پست و مقام است ، یکی گرفتار پول است همه این گرفتاریها برای بشر مانند بت هستند که ما را از مقصود خود که همانا خدمت به بشریت که همان خدمت به خدا است دور می کند فلا تضربوا لله الامثال انّ الله یعلم و انتم لا تعلمون پس (شما مشرکان از جهل و نادانی) بتها را برای خدا مثل و مانند نشمارید (و به خدای یکتا بگردید) که خدا به همه چیز داناست و شما نمی دانید چون خداوند بر همه اعمال بندگان ناظر است ولی این بنده غافل چون در غفلت خود ( زر و زور و ریاست ) گرفتار است و اصرار در این غفلت هم دارد در صورت عدم برگشت به افسل درکات راجع خواهد شد .

ضرب الله مثلا عبدا مملوکا لایقدر علی شیء و من رزقناه منّا رزقا حسنا فهو ینفق منه سرّا و جهرا هل یستوون الحمد لله بل اکثر هم لایعلمون خدا مثلی زده (بشنوید) آیا بنده مملوکی که قادر بر هیچ چیز (حتی بر نفس خود) نیست با مردی آزاد که ما به او رزق نیکو (و مال حلال بسیار) عطا کردیم که پنهان و آشکار هرچه بخواهد انفاق کند یکسانند؟
هرگز یکسان نیستند (مثل بت و خدا و بت پرست و خداپرست بدین مثال ماند) ستایش مخصوص خداست و لیکن اکثر مردم آگاه نیستند.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تفسیر سوره نحل

دانلود تفسیر سوره حمد 16ص.Doc

اختصاصی از فایلکو دانلود تفسیر سوره حمد 16ص.Doc دانلود با لینک مستقیم و پر سرعت .

 فرمت فایل:  Word ( قابلیت ویرایش و آماده چاپ

 


 قسمتی از محتوای متن 

 

تعداد صفحات : 15 صفحه

بسم الله الرحمن الرحیم.
(بسم الله) یعنی بر تمام امورم ، یاری از خدا می طلبم .
خدائیکه ، پرستش و بندگی، جز برای او ،شایسته نیست.
خداءیکه دادرس است ،آنگاه که از او دادخواهی شود.
پذیرا و جوابگو است،هر آنگاه که خوانده شود.
(رحمن):همان {کسی}است که؛ به روزی بندگانش شدیدا متمایل است !و مواد روزیش را از آنان نبرد ، اگر فرمانش نبرند! (رحیم) رحیم است ، به بندگان مؤمن .
واز رحمت وی است ، که صد رحمت آفرید! واز آن ،رحمت واحدی ، در همة آفریدگان قرار داد! الحمد و الله رب العالمین.
بندة من مرا حمد گفت و اقرار کرد نعمتهائی که در اختیار دارد از ناحیه من است ، و بلاهائی که به او نرسیده بازبه لطف و تفضل من است؛و من شما فرشتگان را گواه میگیرم که نعمتهای دنیائی و آخرتی او را زیاد نمود ، بلاهای آخرت راازاو دور کنم، همانطوریکه بلاهای دنیا را ازوادور کردم.
{الحمد الاه}! چون بشناسائی همه قادر نیستند .
زیرا ؛ نعم و عطای او ؛بیش از آنست که بشمار درآید ه آنست که ؛خداوند برخی از نعمی را که ببندگانش ارزانی داشته! سر بسته- بآنها معرفی کرده است .
چون ؛ تفضیلا ! بشناسائی همة آنان قادر نیستند .
زیرا ؛ نعم وعطای او ، بیش از آنست که بشمار درآیدوشناخته شود.


دانلود با لینک مستقیم


دانلود تفسیر سوره حمد 16ص.Doc